•✵𖣔✨⊱سـلام‌بࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵• #پارت145 مداحی ابراهيم از همان دوران دبيرستان شروع به مداحی كرد. بقيه را هم به خواندن و مداحی كردن ترغيب ميكرد. هر هفته در هيئت جوانان وحدت اسلامی به همراه شهيد عبدالله مسگر حضور داشت و مداحی ميكرد. اين مجموعه چيزی فراتر از يك هيئت بود. در رشد مسائل اعتقادی و حتی سياسی بچه‌ها بسيار تأثيرگذار بود. دعوت از علمائی نظير علامه محمدتقی جعفری و حاج آقا نجفی و استفاده از شخصيتهای سياسی، مذهبی جهت صحبت، از فعاليتهای اين هيئت بود. لذا مأموران ســاواك روی اين هيئت دقت نظر خاصی داشــتند و چند بار جلوی تشكيل جلسات آن را گرفتند. ابراهيم، مداحی را از همين هيئت و همچنين هنگامی كه ورزش باستانی انجام ميداد آغاز كرد. در دوران انقلاب و بعد از آن به اوج خود رسيد. اما نكته مهمی كه رعايت ميكرد اين بود كه ميگفت: برای دل خودم ميخوانم. سعی ميكنم بيشتر خودم استفاده كنم و نيت غيرخدايی را در مداحی وارد نكنم. ٭٭٭ روی موتور نشســته بود. به زيبايی شروع به خواندن اشعاری برای حضرت زهرا سلام الله علیها نمود. خيلی جالب و سوزناك بود. از ابراهيم خواستم كه در هيئت همان اشعار را به همان سبك بخواند، اما زير بار نرفت! ميگفت: اينجا مداح دارند، من هم كه اصلا صدای خوبی ندارم، بيخيال شو... اما ميدانستم هر وقت كاری بوی غيرخدابدهد، يا باعث مطرح شدنش شود ترك ميكند. در مداحی عادات جالبی داشت. به بلندگو، اكو و ... مقيد نبود. بارها ميشد كه بدون بلندگو ميخواند. در سينه‌زنی خيلی محكم سينه ميزد ميگفت: اهل بيت همه وجودشان را براي اسلام دادند. ما همين سينه‌زنی را بايد خوب انجام دهيم. راوی: اميرمنجر، جواد شيرازی زنـدگۍنامھ‌شهیـد‌ابࢪاهیم‌هادۍ💜✨ @Antiliberalism