eitaa logo
بصیرت،پاسخ به شبهات وشایعات
5.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
9 فایل
بسوی حقیقت بصیرت،روشنگری پاسخ به شبهات وشایعات (شبهه ازشما،پاسخ ازما) مامکلف به تکلیفیم،نه نتیجه حق جو وحق طلب باشیم (بروز ترین کانال پاسخ به شبهات وشایعات روزدنیای مجازی) ارتباط با ادمین 👇👇 @Aliomidiani
مشاهده در ایتا
دانلود
متن شبهه: تفکر در زندگی ما ایرانیها جایگاهی نداره. در زمان شاه در هر شهر بزرگ و کوچکی که فرح میرفت مردم چنان استقبالی میکردن که هنوز هم در یاد‌ها مانده و گذشت و چند سال بعد جشن پیروزی انقلاب را گرفتند هاشمی که امد همان مردم در خیابانها ریختند و لاستیک ماشینشو بوس میکردند خاتمی که امد از او بیشتر استقبال کردنداحمدی نژاد هم به همینصورت و برای پیروزی حسن چاقان هم که نگو چه ولوله‌ای را انداختند. تاریخ را که ورق میزنی میبینی ریشه میرسه به زرتشت فلک زده و سرزمین اهورایی تا حمله تازیان وحشی با جنایت و تجاوز عوض کردن به زور شمشییر بعد میرسی‌ میبینی‌ تا قبل از صفویه ما اهل تسنن بودیم بطوریکه با تبرزین شاه اسماعیل شیعه شدیم و درین مدت کوتاه تبدیل به چنان شیعیان مخترعی شدیم که پیاپی ایام سازی میکنیم ایام فاطمیه و صادقیه محرم باشکوهتر از سالهای گذشته تولید امامزاده و.....و مدعی شدیم که امام زمان در کشور ما ظهور میکند برای حسین زنجیر میزنیم قمه میزنیم زنجیر تیغ دار میزنیم در کل این پازلهای پراکنده را که کنار هم میزاریم به این نتیجه میرسیم که ما تبدیل شدیم به ملت رقاصی که با هر سازی هرچند فالش به زیبایی میرقصی.م و در کّل مردمان بدبختی هستیم که ریشه تمام بیچارگی و آوارگی ما میرسه به نادانی و تقلید کور کورانه ما هر بلایی سرمان بیاد حقمونه هیچ تمایلی به فهمیدن نداریم !!! پاسخ شبهه: ✳️هر عاقلی میداند ﮐﻪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻣﺪﻋﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻟﯿﻞ ﻗﺎﻧﻊ ﮐﻨﻨﺪﻩ‌ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺩﻋﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﮐﻨﺪ، ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻭ ﺍﺩﻋﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺒﻊ ﻭ ﻣﺪﺭﮐﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺷﺒﻬﻪ‌ﺍﻓﮑﻨﺎﻥ ﺭﺍﯾﺞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﺭﺍ ﺑﯽ‌ﻫﯿﭻ ﺳﻨﺪ ﻭ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ. ✳️نخست باید بپذیریم که استقرار و نفوذ یک در میان یک قوم، امری نه دفعی بلکه به صورت تدریجی ست. و همچنین هیچگاه نمیتوان اعتقادات دینی را بازور واجبار بر ملتی قبولاند. مغولان وحشی بودایی برایران تاختند ودر آذربایجان حکومت تشکیل دادند اما حتی یک ایرانی بودایی نشد. و زمانی که حکومت به دست نوه ی چنگیزخان رسید ، به گروید و آیین خودراتغییر داد. 🔸 از گرویدن اولین ایرانیان به تشیع تا زمانی که تشیع در ایران فراگیر شد و اکثریت ایرانیان را تشکیل دادند،حدود 10قرن بطول انجامید. ✳️ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ‌ﯼ ﻣﺴﺘﻨﺪﺍﺕ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺑﻪ ﻭﺿﻮﺡ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺍﮐﺜﺮﯾﺖ ﻏﺎﻟﺐ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ورود اسلام ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﻋﺎﺷﻖ ﻭ ﺷﯿﻌﻪ‌ﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ (ﻉ) ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ (ﻉ) شدند آنچنان که علاقه ی شان را در استقبال از امام رضا (ع)‌در هجرت به ایران نشان دادند، فراموش نکنیم که این حرکت ،قرن ها قبل از بود. 🔸اﮔﺮ ﻣﺄﻣﻮﻥ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﻮﺱ ﺁﻭﺭﺩ، ﯾﮏ ﺟﻨﺒﻪ‌ﺍﺵ ﺩﻭﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺑﻮﺩ،تحلیل وی این بود که با ولایت عهدی امام رضا هم ایرانیان شیعی رو بسوی خودجذب خواهد کرد و هم شیعیان عرب را.و این باعث تقویت قدرت وی خواهد شد. ﺟﻨﺒﻪ‌ﯼ ﺩﯾﮕﺮﺵ ﺗﺸﯿﻊ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﻓﺸﺎﺭ ﺍﺫﻫﺎﻥ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﺮ ﻣﺄﻣﻮﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺭﺍ ﺣﻖ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ (ﻉ) ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ چند قرن ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﺻﻔﻮﯾﻪ ﺑﻮﺩ. ✳️ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ، ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻭ ﮐﻞ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺣﺠﺎﺯ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ مهاجرت می کردند و گاهی پناه آوردند،یک دلیلش بخاطر ظلم خلفای ستمگر و دلیل دیگرش ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ایران ﺑﻮﺩ چرا که میدانستند،ایرانیان دوستدار و محب اهل بیت علیهم السلام هستند. ✳️ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺬﻫﺐ ﺗﺸﯿﻊ ﯾﺎ ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺳﺎﺳﺎً ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺩﺭ ﻓﻘﻪ ﺗﺸﯿﻊ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ «ﺗﻘﻠﯿﺪ ﺩﺭ ﺍﺻﻮﻝ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﺟﺎﯾﺰ ﻧﯿﺴﺖ» ﻭ ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺎﺷﺪ. ✳️ ﺩﺭ ﻋﺼﺮ ﺳﻼ‌ﻃﯿﻦ ﺷﯿﻌﻪﯼ ﺁﻝﺑﻮﻳﻪ که قبل از صفویه بودند، ﻣﻮﺟﺒﺎﺕ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻣﮑﺘﺐ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ(ﻉ) ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺷﺪ ﻭ ﮐﺘﺐ ﻣﻬﻢ ﺷﻴﻌﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻬﺬﻳﺐ، ﺍﺳﺘﺒﺼﺎﺭ، ﮐﺎﻓﻲ ﻭ ﻣﻦ ﻻ‌ﻳﺤﻀﺮﻩ ﺍﻟﻔﻘﻴﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﺷﺪ. ﺑﺰﺭﮔﺎﻧﻲ ﭼﻮﻥ ﺷﻴﺦ ﺻﺪﻭﻕ، ﺷﻴﺦ ﻣﻔﻴﺪ، ﺷﻴﺦ ﻃﻮﺳﻲ، ﺳﻴﺪ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﻭ ﺳﻴﺪ ﺭﺿﻲ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﺼﺮ ﺍﺳﻼ‌ﻡ ﺷﻴﻌﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ✳️ ﺣﻠﻘﻪ ﺁﺧﺮ ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺗﺎﺳﻴﺲ ﺩﻭﻟﺖ ﺻﻔﻮﻳﻪ ﻭ ﺍﻋﻼ‌ﻡ ﺗﺸﻴﻊ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺬﻫﺐ ﺭﺳﻤﻲ ﻭ ﺣﻀﻮﺭ ﻭ ﺩﻋﻮﺕ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﻱ ﺷﻴﻌﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﻼ‌ﻡ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺒﺐ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺎﻻ‌ﺧﺮﻩ ﺩﺭ ﻋﺼﺮ ﺻﻔﻮﻳﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻃﻲ 10 ﻗﺮﻥ، ﺍﺳﻼ‌ﻡ ﺷﻴﻌﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻳﺎﺑﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻳﮏ ﻣﮑﺘﺐ ﻭ ﻣﺬﻫﺐ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷﻮﺩ. ✳️ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﯾﺎ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﮏ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ ﯾﺎ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﯾﺎ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﭼﻪ ﺭﺳﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﯾﯽ ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﮐﻔﺎﺭ. ﺍﮔﺮ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﯾﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ، ﺑﻪ ﺟﻨﮓ، ﺑﻪ ﺍﺧﺘﻨﺎﻕ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮﺩ، ﻻ‌ﺯﻡ ﻣﯽ‌ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﺎ ﺳﻨﯽ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺻﻼ‌ً ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ. ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﻭ ﺩﻭﺭﻩ‌ﻫﺎﯼ ﻗﺎﺟﺎﺭﯾﻪ ﻭ ﭘﻬﻠﻮﯼ، ﺟﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺳﺎﻝ‌ﻫﺎ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ‌ﻫﺎ، ﺭﻭﺱ‌ﻫﺎ ﻭ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ‌ﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻭ ﻣﻠّﺖ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﻠﻄﻪ‌ﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﻧﻈﺎﻣﯽ، ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺧﻮﺩ ﻟﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﻣﺎ
⭕️ آیا مردم ایران پیش از صفویه، همه سنّی مذهب بودند؟ 🔺این که مذهب چیست؟ جایگاه ولایت و در قرآن مجید، سنت (ص) و احادیث کدام است و ... ؟ یک مقوله است، و این که کدام ملت و جماعتی، در چه زمانی، چرا و چگونه به فرهنگ، دین، مذهب، ایسم یا جریانی روی آوردند، و سپس چرا بازگشتند و یا چرا هم چنان پایدار ماندند؟ یک مقوله‌ی دیگری است. به عنوان مثال می‌دانیم که اولین مذهب (حنفی)، توسط ابوحنیفة النعمان بن ثابت بن زوطا بن مرزبان (۸۰ - ۱۵۰ هجری قمری)، که او را «امام اعظم» می‌خوانند، نزدیک به ۱۵۰ سال پس از رحلت تأسیس شد؛ او خودش در فقه شاگرد "ابراهیم نخعی" بود و البته از محضر و علیهماالسلام نیز استفاده نمود؛ و مذهب نیز در زمان خلافت هارون و پس از وی بدل به مذهب رسمی خلفای ، در تمامی سرزمین‌های اسلامی (از جمله ایران) گردید. می‌پرسیم: ● مسلمانان، طی ۱۵۰ سال قبل از تأسیس مذهب حنفی، به کدام مذهب بوده‌اند؟! ● آیا خلقای و عباسی، با آن همه کفر، نفاق، فسق، فساد و جنایاتشان، اصلاً مسلمان بودند که "سنّی" باشند؟! ● مگر رأس ولایت و امامت (تشیع)، حضرت امیرالمؤمنین، (ع) نمی‌باشند که در دامان حضرت رسول اعظم (ص) رشد نموده و تربیت یافتند و اولین مرد مسلمان نبوده‌اند؟ پس چرا خلفای اموی و عباسی، "امام کُشی" را در صدر استراتژی‌ ها و عملکرد سیاسی و مذهبی خود قرار دادند؟! ● آیا ابوحنیفه و بنیانگذاران سه مذهب دیگر (شافعی، حنبلی و مالکی)، خودشان برای اهل بیت علیهم السلام، حرمت ویژه‌ای قائل نبودند؟! آن زمان که با ضد تبلیغ دستگاه حکومتی، را "رافضی" می‌خواندند، ابوعبدالله، محمد بن ادریس، که او را «امام شافع» می‌خوانند، در قصیده‌ ی بلندی سرود: «اگر حبّ علی و آل علی بودن است، من خود اول رافضی هستیم». ● پس اگر نگاه علما و فقهای بنیانگذار مذاهب ، به اهل بیت علیهم السلام چنین بوده است، نگاه و گرایش مردم چگونه بوده است؟! 🔺از همان ابتدا، حکومت‌های کافر و ظالم اموی و سپس عباسی بر تمامی سرزمین‌های اسلامی و از جمله حاکم گردید. حکومت‌های اموی و عباسی، در اعلام مذهب خود، نمی‌توانستند و نمی‌خواستند که ادعای ولایت، امامت و تشیع کنند، چرا که آن وقت باید حکومت را تسلیم معصوم علیه السلام می‌کردند، چنان که مأمون با حیله، ژست آن را گرفت و امام این حیله را خنثی نمود. بنابراین هیچ راهی نداشتند جز این که بگویند: ما مسلمان و اهل سنّت هستیم و به این بهانه، شیعه کُشی را از ترور امامان گرفته تا قتل عام پیروان، سرلوحه ی سیاست‌ ها و عملکردهای خود قرار دادند. اما مردم ایران، ضمن آن که دین و مذهب سنّی را به رسمیت شناخته بودند، با تحقیق و بصیرت عالمانه و حکیمانه، عشق، محبت و مودت خاصی به اسلام، قرآن مجید، مقام رسول اعظم و او علیهم السلام پیدا نمودند، که گاه علنی بود و گاه مخفی، اما واضح و مؤثر. ❗️ترور امامان، سرکوب شیعیان، به حبس انداختن عالمان و متفکران، قتل عام سادات و سایر پیروان اهل بیت علیهم السلام در اقصی نقاط ایران، در دوران‌ های طویل اموی و عباسی، همه دال بر توجه مردم به مکتب و مذهب اهل بیت علیهم السلام می‌باشد. اگر عشق، محبت و مودت وافر مردم به امامان و در آن برهه، به شخص شریف امامان موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا علیهما السلام و بالتبع فشار اذهان عمومی بر حکومت نبود، نه هارون لعنة الله، به امام موسی بن جعفر علیه السلام می‌گفت: «این حق شما چیست که ما بدهیم قضیه تمام شود» - و نه او را به زندان‌های کوتاه و بلند می‌انداخت و نه ترورش می‌کرد. اگر این عشق، محبت و مودت وافر نبود که مأمون لعنة الله، مجبور نمی‌شد حضرت (ع) را به ایران بیاورد و بگوید: «او ولیعهد من است»، تا مردم راضی و ساکت شوند؛ و از اجتماع مردم، در اقامه‌ ی فقط یک نماز عید فطر به امامت ایشان نمی‌ترسید و ترورشان نمی‌نمود! اگر گرایش فهیمانه و عاشقانه مردم ایران به اهل بیت علیهم السلام نبود که آن مصائب را بر بزرگانی چون حضرات معصومه، عبدالعظیم و سایر امامزادگان تحمیل نمی‌کردند. ❗️و کلام آخر آن که: بله مذهب تشیع، پس از در حکومت ایران رسمی شد، اما اگر کثرت این ملت، به تشیع و اهل بیت علیهم السلام، اعتقاد و گرایش نداشتند که صفویان نیز نمی‌توانستند به حکومت برسند. بالاخره ادعای تشیع، ولایت و امامت کردند که مردم از آنها حمایت کردند و آنها به قدرت رسیدند، و البته خودشان نیز اعتقاد داشتند و در برهه‌ های گوناگون، توسط حکومت و یا با رویکرد مثبت حکومت، خدماتی را نیز ارائه دادند. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈
⭕️ آیا مردم ایران پیش از صفویه، همه سنّی مذهب بودند؟ 🔺این که مذهب چیست؟ جایگاه ولایت و در قرآن مجید، سنت (ص) و احادیث کدام است و ... ؟ یک مقوله است، و این که کدام ملت و جماعتی، در چه زمانی، چرا و چگونه به فرهنگ، دین، مذهب، ایسم یا جریانی روی آوردند، و سپس چرا بازگشتند و یا چرا هم چنان پایدار ماندند؟ یک مقوله‌ی دیگری است. به عنوان مثال می‌دانیم که اولین مذهب (حنفی)، توسط ابوحنیفة النعمان بن ثابت بن زوطا بن مرزبان (۸۰ - ۱۵۰ هجری قمری)، که او را «امام اعظم» می‌خوانند، نزدیک به ۱۵۰ سال پس از رحلت تأسیس شد؛ او خودش در فقه شاگرد "ابراهیم نخعی" بود و البته از محضر و علیهماالسلام نیز استفاده نمود؛ و مذهب نیز در زمان خلافت هارون و پس از وی بدل به مذهب رسمی خلفای ، در تمامی سرزمین‌های اسلامی (از جمله ایران) گردید. می‌پرسیم: ● مسلمانان، طی ۱۵۰ سال قبل از تأسیس مذهب حنفی، به کدام مذهب بوده‌اند؟! ● آیا خلقای و عباسی، با آن همه کفر، نفاق، فسق، فساد و جنایاتشان، اصلاً مسلمان بودند که "سنّی" باشند؟! ● مگر رأس ولایت و امامت (تشیع)، حضرت امیرالمؤمنین، (ع) نمی‌باشند که در دامان حضرت رسول اعظم (ص) رشد نموده و تربیت یافتند و اولین مرد مسلمان نبوده‌اند؟ پس چرا خلفای اموی و عباسی، "امام کُشی" را در صدر استراتژی‌ ها و عملکرد سیاسی و مذهبی خود قرار دادند؟! ● آیا ابوحنیفه و بنیانگذاران سه مذهب دیگر (شافعی، حنبلی و مالکی)، خودشان برای اهل بیت علیهم السلام، حرمت ویژه‌ای قائل نبودند؟! آن زمان که با ضد تبلیغ دستگاه حکومتی، را "رافضی" می‌خواندند، ابوعبدالله، محمد بن ادریس، که او را «امام شافع» می‌خوانند، در قصیده‌ ی بلندی سرود: «اگر حبّ علی و آل علی بودن است، من خود اول رافضی هستیم». ● پس اگر نگاه علما و فقهای بنیانگذار مذاهب ، به اهل بیت علیهم السلام چنین بوده است، نگاه و گرایش مردم چگونه بوده است؟! 🔺از همان ابتدا، حکومت‌های کافر و ظالم اموی و سپس عباسی بر تمامی سرزمین‌های اسلامی و از جمله حاکم گردید. حکومت‌های اموی و عباسی، در اعلام مذهب خود، نمی‌توانستند و نمی‌خواستند که ادعای ولایت، امامت و تشیع کنند، چرا که آن وقت باید حکومت را تسلیم معصوم علیه السلام می‌کردند، چنان که مأمون با حیله، ژست آن را گرفت و امام این حیله را خنثی نمود. بنابراین هیچ راهی نداشتند جز این که بگویند: ما مسلمان و اهل سنّت هستیم و به این بهانه، شیعه کُشی را از ترور امامان گرفته تا قتل عام پیروان، سرلوحه ی سیاست‌ ها و عملکردهای خود قرار دادند. اما مردم ایران، ضمن آن که دین و مذهب سنّی را به رسمیت شناخته بودند، با تحقیق و بصیرت عالمانه و حکیمانه، عشق، محبت و مودت خاصی به اسلام، قرآن مجید، مقام رسول اعظم و او علیهم السلام پیدا نمودند، که گاه علنی بود و گاه مخفی، اما واضح و مؤثر. ❗️ترور امامان، سرکوب شیعیان، به حبس انداختن عالمان و متفکران، قتل عام سادات و سایر پیروان اهل بیت علیهم السلام در اقصی نقاط ایران، در دوران‌ های طویل اموی و عباسی، همه دال بر توجه مردم به مکتب و مذهب اهل بیت علیهم السلام می‌باشد. اگر عشق، محبت و مودت وافر مردم به امامان و در آن برهه، به شخص شریف امامان موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا علیهما السلام و بالتبع فشار اذهان عمومی بر حکومت نبود، نه هارون لعنة الله، به امام موسی بن جعفر علیه السلام می‌گفت: «این حق شما چیست که ما بدهیم قضیه تمام شود» - و نه او را به زندان‌های کوتاه و بلند می‌انداخت و نه ترورش می‌کرد. اگر این عشق، محبت و مودت وافر نبود که مأمون لعنة الله، مجبور نمی‌شد حضرت (ع) را به ایران بیاورد و بگوید: «او ولیعهد من است»، تا مردم راضی و ساکت شوند؛ و از اجتماع مردم، در اقامه‌ ی فقط یک نماز عید فطر به امامت ایشان نمی‌ترسید و ترورشان نمی‌نمود! اگر گرایش فهیمانه و عاشقانه مردم ایران به اهل بیت علیهم السلام نبود که آن مصائب را بر بزرگانی چون حضرات معصومه، عبدالعظیم و سایر امامزادگان تحمیل نمی‌کردند. ❗️و کلام آخر آن که: بله مذهب تشیع، پس از در حکومت ایران رسمی شد، اما اگر کثرت این ملت، به تشیع و اهل بیت علیهم السلام، اعتقاد و گرایش نداشتند که صفویان نیز نمی‌توانستند به حکومت برسند. بالاخره ادعای تشیع، ولایت و امامت کردند که مردم از آنها حمایت کردند و آنها به قدرت رسیدند، و البته خودشان نیز اعتقاد داشتند و در برهه‌ های گوناگون، توسط حکومت و یا با رویکرد مثبت حکومت، خدماتی را نیز ارائه دادند. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈
⭕️ آیا تشیعِ ایرانیان، عکس العملی در مقابل اسلام یا اعراب و برای احیای آیین قدیم ایرانی بوده است؟ 🔺 بخش هایی از پاسخ مفصّل علامه مرتضی مطهری به این شبهه: ❗️ از قدیم الایام كه اختیار كردند، بیش از اقوام و ملل دیگر نسبت به خاندان نبوت علاقه و ارادت نشان دادند. بعضی از شرق شناسان (و به دنبال آنها ناسیونالیست های ایرانی) خواسته اند این علاقه ها و ارادت ها را صادقانه ندانند، بلكه نوعی عكس العمل زیركانه در مقابل اسلام و لااقل در مقابل برای احیای رسوم و آیین قدیم ایرانی معرفی نمایند. 1⃣ اگر ایرانیان مجبور می بودند كه عقاید و افكار پیشین را رها كنند و عقاید اسلامی را بپذیرند، جای این توهم بود كه گفته شود آنها چون مجبور بودند عقاید پیشین را ترك گویند ناچار متوسل به حیله شدند. ولی پس از آنكه مسلّم شد كه هیچ وقت مسلمانان، ایرانیان را مجبور به ترك دین و مذهب و عقاید پیشین خود نكرده اند، بلكه به آنها اجازه می دادند كه آتشكده های خود را نگهداری كنند و حتی پس از آنكه اهل كتاب (یهود، نصاری ، مجوس) در ذمه ی مسلمین قرار می گرفتند، مسلمانان خود را ملزم به حفظ معابد آنها می دانستند و مانع تخریب آن معابد می شدند؛ بعلاوه امكان نداشت گروه قلیلی از مردم عرب كه مسلّماً عده شان هیچ وقت به چند صد هزار نرسید بتوانند ملتی چند میلیونی را مجبور به ترك دین و آیین خود بكنند... علیهذا امكان نداشت كه اعراب بتوانند ایرانیان را مجبور به ترك دین خود كنند؛ بنابراین اگر ایرانیان جداً می خواستند عقاید و آداب كهن خود را حفظ كنند چه لزومی داشت كه از روی نفاق اظهار اسلام كنند و با نام آنها را نگهداری كنند؟ 2⃣ فرضاً ایرانیان در قرون اول اسلامی مجبور بودند احساسات خویش را مخفی كنند و در زیر پرده ی تشیع اظهار نمایند؛ چرا پس از دو قرن كه استقلال سیاسی یافتند این پرده را ندریدند و احساسات خویش را آشكار نكردند بلكه برعكس، هرچه زمان گذشت بیشتر در اسلام غرق شدند و پیوند خویش را با آیین گذشته بریدند؟! 3⃣ این مطلب آنگاه می تواند درست باشد كه منحصر به ایرانی باشد و لااقل دسته ی اولی شیعه را ایرانی به وجود آورده باشد، و از آن طرف هم عموم و لااقل اكثر ایرانیانی كه مسلمان شدند مذهب شیعه را اختیار كرده باشند، و حال آنكه نه شیعیان اولیه ایرانی بودند (به استثنای سلمان) و نه اكثر ایرانیان مسلمان، شیعه شدند، بلكه در صدر اسلام اكثر علمای مسلمان ایرانی نژاد در تفسیر یا حدیث یا كلام یا ادب، بودند و بعضی از آنها تعصب شدیدی علیه شیعه داشتند و این جریان تا قبل از ادامه داشت. 4⃣ مردم ایران بیش از هر ملت دیگر به روح و معنی اسلام توجه داشتند. به همین دلیل، توجه ایرانیان به از هر ملت دیگر بیشتر بود و تشیع در میان ایرانیان نفوذ بیشتری یافت؛ یعنی ایرانیان روح اسلام و معنی اسلام را در نزد خاندان رسالت یافتند، فقط خاندان رسالت بودند كه پاسخگوی پرسش ها و نیازهای واقعی روح ایرانیان بودند. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۱۴، ص ۱۱۳ تا ۱۲۷ کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈