eitaa logo
کانال آنتی‌شبهه
6.1هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
6.4هزار ویدیو
48 فایل
کانال آنتی شبهه در تلگرام: @Antishobheh گروه آنتی شبهه ایتا https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 شرایط تبلیغات و تبادل👇 https://eitaa.com/sharayet_tabadolatema تب ادمینی نداریم❌❌ انتقاد پیشنهاد: @marka18385
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ این مطلب در وبلاگ شخصی محمد رضا احمدی به نقل از سایت دکتر محمد کمالی آمده. http://geysarag.blogsky.com/1391/11/27/post-126/ قبلا در مورد خور بیابانک نوشته ام. زادگاه مرحوم پدر و مادرم...خودم چند باری بدان دیار سفر کرده ام و روح لطیف برگرفته از فضای معنوی کویر را در بین مردم آن دیار درک کرده ام و به هر شکل تعصبی ناخواسته نسبت بدان مردم و دیار دارم. اطلاعاتم در این زمینه به همان زمان نوجوانی بر می گردد و توفیق داشته ام یک بار از نزدیک حبیب یغمایی را زیارت کنم. هر چند شعر زیبابش در کتاب دبستان آویزه گوش بوده است. به ذهنم آمد از استاد ارجمند جناب آقای دکتر مرتضی هنری که فرهیخته ای گرانمایه و از دوستان اهل خور هستند و ارادت ویژه ای به ایشان دارم موضوع را سوال کنم. ایمیلی نوشتم و جویای امر شدم. پاسخی سریع دریافت کردم که باا جازه ایشان در اینجا نقل می کنم. قبل از نقل آن توضیحی بده که اخیرا" احساس می کنم برای مخالفت با برخی موضوعات بعضی از افراد به تخریب ذخایر فرهنگی، علمی و مذهبی جامعه اقدام کرده اند. هر چند می توان خطوط واضحی از سرنخ های این جریان یافت اما بدان کاری ندارم. این موضوع را در پیامک ها و جملات تخریبی ناجوانمردانه ای که با نام دکتر علی شریعتی همراه کرده اند و در هفته های اخیر شاهد بوده ایم می توان سراغ گرفت. آنچه می خواهم بگویم، تنها تذکرم به دوستانی است که این پیامک ها یا پیام ها و ایمیل ها را مجدد باز ارسال می کنند بدون آنکه در مورد صحت آن جستجو کنند. باز هم مثال آن را می توان در تصاویر مجهولی که از کشتار مسلمانان برمه توسط بودایی ها این روزها ارسال می شود که در اصل مربوط به زلزله در چین، سوختن تانکر بنزین در تایلند و کشتاری در افریقاست، سراغ گرفت. این مدل از تخریب نه تنها در جهت بیداری جامعه نسبت به مشکلات موجود و اقدامی برای رفع آنها نمی کند که موجی از سرخوردگی فرهنگی و سلب اعتماد از ذخایر فرهنگی جامعه را به همراه خواهد داشت. امید که بتوانیم در مورد خبرها و نکاتی این چنین حداقل مداقه و بررسی را داشته باشیم و از تکرار اشتباه یا جوزدگی دیگران خودداری کنیم. متن پاسخ استاد دکتر هنری به سوالم را اینجا می گذارم که دوستان ملاحظه کنند: " عزیزان من معمولا به صد ها ایمیل که می رسد جواب نمی دهم و همه را در سطل می ریزم. این یکی فرق دارد و چون در جریان جزییات آن هستم شاید کمکی باشد به این گونه برخورد ها با جامعه که بر قضاوت جوانان و آیندگان اثر می گذارد. ۱/ در باره روایت نخست چیزی نمی دانم و با وجود نزدیکی من با شادروان بزرگوار حبیب یغمایی که در برگیرنده خاطرات بسیاری است، هرگز چنین چیزی را از ایشان نشنیدم و آن را دقیق نمی دانم. ۲/ در مورد روایت دوم آن را اصلا درست نمی دانم. من روز پیش از خاک سپاری شادروان حبیب به خور رفتم و چهلم پدربزرگم مرحوم اخگر یغمایی بود و تمام خوریان و خاندان یغمایی این هر دو مراسم را با شکوه تمام برگزار کردند و تقریبا همه منجمله من بنده صاحب عزا بودیم و مردم از پیر و جوان در مراسم شرکت داشتیم و من خودم سخنرانی کردم و درپایان آن شعر استادم حاج محمد شایگان را خواندم (و واژه "مگستان" را هم نادرست خواندم). در این مراسم استاد باستانی و دکتر زرین کوب شرکت نداشتند. دکتر اسلامی را یادم نیست. در این مراسم حضرت استاد نورانی هم سخنرانی فرمودند. استاد درگذشته من ایرج افشار و جمعی دیگر با اتوبوس همراه پیکر شادروان حبیب به خور آمده بودند. پس از بیست سال یاد مردم از آن روزها، یاد شکوه و جلال این سید شریف و اصیل و ستاره فرهنگ ایران است. ۳/ خور ده کوره نیست ، این برخورد قصه پرداز شما به جوانان گرامی خور برخورنده است و شاید پاسخ این است که نمی دانم نویسنده خودش از کدام ده کوره آمده است. ۴/ شادروان حبیب بنیان گذار فرهنگ و آموزش است. گذراندن بسیار تصویب نامه ها برای گذر از مقررات اداری در جهت اعتلای فرهنگ و آموزش در خور به پایمردی شادروان حبیب بوده است. در این شمار است استخدام پدر من بنده (که در مراسم خاکسپاری شادروان حبیب از صاحب عزا های اصلی بود) به همت شادروان حبیب بود. چرا که وزارت فرهنگ در سال ۱۳۲۷ کسی را با گواهینامه ششم ابتدایی استخدام نمی کرد و شادروان حبیب مصوبه ویژه گرفت و پدر من با همان تصدیق ششم ابتدایی بیش از چهل سال معلم و رئیس اوقاف و فرهنگ بود و نسل های بسیاری را پرورد و مراسم درگذشت و خاکسپاری پدرم به عنوان معلم و عاشق و خادم امام حسین بزرگترین مراسمی بود که خور که به خود دیده بود. همه کسانی که از دور و نزیک و تقریبا از سراسر ایران بر ما منت گذاشتند به زیارت آرامگاه شادروان حبیب می رفتند. مقبره ای که پدرم بر ساخت و تکمیلش نظارت داشت و تمام عکس های آن را دارم. کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh
۵/ شادروان حبیب در خور درمانگاه نساخت. درمانگاه زیبای خور به همت مرحوم ادیب آل داوود (پدر سید علی آل داوود و سید مرتضی آل داوود و برادر شادروان حبیب یغمایی و شادروان اقبال یغمایی ساخته شد). یاد روزها و شب هایی که در آنجا در آن ساختمان زیبا گذراندم به خیر باد. بقیه این داستان که نویسنده پرداخته اند ساخته خودشان است. http://www.mkamali.com/weblog/?m=139105 کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh
ایا اجساد دیگران مورد احترام رضا خان بود ؟! نگران جسد رضا خان شدند در حالی که تاریخ نمیدانند 😒 @Antishobheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیا می دانید؟! که از حدود یک قرن قبل از ظهور رضاخان در تاریخ، ایران صاحب خط آهن بوده است و نسبت دادن ساخت نخستین خط آهن به رضاخان پهلوی برای افسانه‌سازی از وی انجام شده و صرفاً هیاهویی ژورنالیستی است. @Antishobheh
ارامش یعنی همین متن امیرالمومنین علیه السلام: ای مالک ! بدان اگر مهربان باشی تورا به داشتن انگیزه های پنهان متهم میکنند، ولی مهربان باش. اگرشریف و درستکارباشی فریبت میدهند ، ولی شریف ودرستکار باش . نیکیهای امروزت را فراموش میکنند، ولی نیکوکار باش . بهترینهای خودت را به دیگران ببخش ، حتی اگر اندک باشد . درانتها خواهی دید آنچه می ماند میان تو و خدای توست، نه میان تو ومردم....... *نهج البلاغه * 🔶🔶پاسخ:🔶🔶 چنین متنی در نهج البلاغه و منابع دیگر وجود ندارد. منبع: کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh
کتاب فرهنگ سنگ و سگ از محمدرضا شعبانعلی مقطع کوتاهی سیگار میکشیده ام و خوشبختانه مدتهاست کشیدن سیگار را ترک کرده ام. در میان نامه ها و کامنتها در سایت و صفحه ی فیس بوکم، تعدادی پیام دریافت کردم با این مضامین که: ما تا به حال فکر میکردیم تو فهمیده و باسوادی! خجالت نمیکشی از اینکه سیگار میکشی؟ اصلاً به چه حقی کسی که ماهیانه صدها هزار نفر نوشته هایش را میخوانند و الگوی جوانان است باید عکس سیگار کشیدن روی سایت بگذارد؟ و … آن نوشته و این کامنت ها، برخی از دردهای جامعه را که سالهاست به آن عادت کرده ایم پیش چشمم آورد. نخستین درد را «اعتقاد» به «الگوی کامل» می دانم. تفکری که میگوید یک فرد یا باید از همه لحاظ الگو باشد یا اساساً الگو نیست. تفکری که انسانها را «همه» یا «هیچ» میکند. تفکری که هرگز نمی پذیرد انسانها، «مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها» هستند و اساساً «انسان بودن» یعنی ترکیب این دو که اگر چنین نبود،‌ یا شیطان بودیم و یا فرشته. این تفکر هزینه های زیادی را به جامعه ما تحمیل کرده است. برای جستجوی الگو نیازمند باستان شناسی تاریخی هستیم. جستجوی کسانی چنان دوردست، که بدیهایشان محو شده و تنها فسیلی از خوبیهایشان بر جای مانده باشد. در اثر همین تفکرست که از انسانهای زنده تقدیر و تجلیل نمیکنیم. چه آنکه میترسیم امروز تحسینش کنیم و فردا حرفی بزند یا کاری بکند که به مذاق ما خوش نیاید. فقط وقتی مرد و مطمئن شدیم دیگر کاری نمیکند و حرفی نمیزند، او را – با یک زندگی سانسور شده – به الگوی جامعه بدل میکنیم. نیاموخته ایم که یک نفر میتواند معتاد باشد، اما فلسفه را خوب بفهمد. یک نفر میتواند الکلی باشد،‌ اما خوب شعر بگوید. یک نفر میتواند خیانتکار باشد اما ریاضی را خوب بیاموزد. یک نفر میتواند نماز نخواند، اما اقتصاد را خوب بفهمد. دلیل نمیشود «آنچه خوبان همه دارند» را «من و تو» یک جا داشته باشیم. با تمام وجود بر این باورم که جستجوی کسی که – به سلیقه ی ما – هیچ ایرادی ندارد و سراپا حسن است، ریشه ی «بت سازی» و «بت پرستی» است. دومین درد را «ظاهر بینی و کوته نظری» می نامم. ایرادهای جزئی کوچک را «بزرگ» میبینیم و ایرادهای بزرگ پنهان را «کوچک» می پنداریم. فرهنگی که در آن «دود سیگار را به حلق خود دادن» عیب است. اما «دود خودرو را به حلق خلق دادن» عادی تلقی میشود. فرهنگی که در آن «مستی از شراب» جرم است و «سرمستی از قدرت»، طبیعی است. فرهنگی که در آن، «حفظ حجاب» اولویت است اما «پاکدامنی» به فراموشی سپرده میشود. فرهنگی که در آن، «کثیفی خانه» زشت است اما بیرون ریختن زباله از خودرو، زشت تلقی نمیشود. فرهنگی که در آن، برداشتن یک قطعه از یک کارخانه، «دزدی» است اما خریدن غیر قانونی مجوز یک کارخانه،‌ زیرکی است. فرهنگی که در آن، اگر «نماز» نخوانی، از حوزه ی دین خارج هستی، اما اگر «غیبت» کردی و «تهمت» زدی، همچنان مومنی. فرهنگی که در آن، به روز «قضاوت» ایمان داریم،‌ اما صبر نداریم تا «قضاوت در مورد دیگران» را به «روز قضاوت» موکول کنیم. و بدتر از آن اینکه،‌ جامعه،‌«ایرادهای کوچک آشکار» را تنبیه میکند و «سرطان های بزرگ پنهان» را تجلیل! چنین میشود که «دختران با تار موی آشکار» دستگیر میشوند و دزدان، با «دم خروس پنهان» در میانه ی شهر آزادانه میگردند. چنین میشود که آنکس که یک نفر را کشته است،‌ اعدام میشود و آنکه هر روز صدها سال عمر مردم را در پای اینترنت، به دلیل کندی و کنترل محتوا، تلف میکند، آزادانه به زندگیش ادامه میدهد. به نظر می رسد این نگرش فرهنگی، ریشه ی تاریخی نیز دارد. چنانکه ظاهراً از زمان سعدی، عادت ما بر آن بوده که «سنگ ها» را می بسته ایم و «سگ ها» را رها میکرده ایم… و در فرهنگی که مردم «به ظاهر» نگاه میکنند، «اشتباهات کوچک» را بزرگ میشمارند و «گناهان بزرگ» را نادیده میگیرند، فرهنگی که تو را معصوم میخواهد و به تو «حق خطا کردن» نمیدهدد، باید هر روز یک «ماسک» بر چهره بزنی. هیچ کس واقعیت تو را نمیداند. در خانه به شکلی زندگی میکنی و در بیرون شکل دیگر. با هر گروه از دوستانت به شکلی حرف میزنی. در رسانه ها یک حرف میزنی و در زندگی شخصی به شکل دیگری زندگی میکنی. در ورود به سازمان خود، چادر بر سر میکنی و شب هنگام، در مهمانی ها پرسه میزنی… گویی که بالماسکه ی بزرگی در کار است. بالماسکه ای که میلیون ها نفر در آن نقش ایفا میکند. هر یک نقابی بر چهره: نه برای یک شب. که تا لحظه ی مرگ. پاسخ👇👇👇 https://eitaa.com/Antishobheh
پاسخ متنی با عنوان «دردهای جامعه ما» مدتی است در فضای مجازی پراکنده شده است. در آن متن دو مورد را به عنوان برخی دردهای جامعه نام میبرد، یکی اعتقاد به «الگوی کامل» و دیگری «ظاهر بینی و کوته نظری». البته دردهای جامعه ما که بسیارند و میتوان موارد زیر را هم اضافه نمود: • تجمل پرستی و چشم همچشمی که در رفتار مصرف گرایانه دیده می شود مانند سفرهای بی حد و حصر خارجی که تا قبل از گران شدن ارز حتی در بین طبقه متوسط به پایین هم رواج پیداکرده بود، خریدن آخرین مدلهای گوشی تلفن همراه، عمل سزارین و بینی که ایران را در جهان رکورد دار کرده و …. • مدرک گرایی تا حدی که برای گرفتن مدرک از تقلب و خرید مدرک ابایی نداریم و در جلوی دانشگاه ها شماره های افارد و موسسات تهیه کننده تحقیق و پایان نامه و … به فراوانی دیده می شود. • بی وجدانی در کارها، از نیروی کارگر گرفته تا دکتر و مهندس و … که بجای انجام کار با کیفیت ، ترجیح میدهندکه کار بی کیفیت را در اسرع وقت انجام دهندو پول بیشتر بدست آورند، دکتری که سریع ویزیت کرده ونسخه میدهد، مهندسی که ساختمان را درست نظارت نمی کند، سازنده ای که ساختمان با کیفیت نمیسازد و به دلیل عمر کوتاه ساختمانهای ما در مقایسه با سایر جهان، سرمایه های ملی هدر می رود و …. • بی تفاوتی نسبت به فساد اداری، مالی و اقتصادی و مدیریتی در جامعه و سازمانهای دولتی و همراهی با آنها با این توجیه که چاره ای نیست و……… • مصرف گرایی بیش از حد سوخت، آب و نان که در تمام دنیا بسیار گران و پر ارزش هستند و علیرغم تعلیمات مذهبی برای عدم اسراف، بسیار اسراف کار هستیم. اما چرا در بین این همه درد، فقط دو مورد آن در نوشتار مذکور ذکر شده، در واقع هدف آن متن را باید انتقاد از آنچه آن را «الگوی کامل» نامیده دانست. اگرچه این درست است که انسانها در حالت کلی «مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها» هستند، ولی این امر منافاتی با وجود برخی افراد به عنوان الگوهای کاملی برای انسانها نیست. آوردن این دو درد در کنار هم که ارتباط منطقی و دسته بندی مشابهی ندارند، هدفی جز القای اولی (که استدلال محکمی برای آن ارائه نداده) با استفاده از ظاهر قابل قبول دومی (فارغ از بحث درستی یا نادرست برخی مطالب آن) بوده است. به هرحال با صرف نظر از نیت نویسنده، در سه بخش مجزا به بررسی آن می پردازیم: الف) الگوی کامل ب) ظاهر بینی و کوته نظری: ج) بالماسکه و نقابی که افراد جامعه به چهره دارند منبع :کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh ادامه👇👇👇
الف) الگوی کامل: به طور واضحی منظور نویسنده، زیر سوال بردن «اعتقاد به اعزام شخصیتهای دینی مانند پیامبران الهی و امامان شیعه به عنوان الگوهای کامل انسانی توسط خدا» میباشد. اگرچه در طول تاریخ همواره افراد بسیاری در مقام جانشینی این افراد، سوء استفاده زیادی نموده اند، ولی وجود الگوی کامل که از تبعات اندیشه دینی است ، با توضیحات ساده ای قابل بررسی است: ۱- اساس اندیشه دینی بر وجود خدایی است که خالق و مدیر جهان است. امروزه برخی با تکیه به نگاه ظاهراً علمی و متمدنانه در دنیا اعتقادی به خدا ندارند، ولی همینها میدانند که هیچ سیتمی در همان جهان متمدن بدون مدیر ارشد نیست. شرکتهای بزرگ حقوق های نجومی را به مدیران عامل خود میدهند، زیرا می دانند که یک سیستم از یک گروهان کوچک تا یک شرکت بزرگ و کشور و … لحظه ای نمیتواند بدون مدیر ارشد (که اتفاقا همیشه یک نفر است)، دوام نمی آورد. هر شرکت بزرگی که دارای هیئت مدیره ای از نخبگان است، همواره یک نفر را به عنوان مدیرعامل میگمارد و از او مسؤلیت میخواهد و میدانند که دوتا نمیتواند باشد. اگر میشود، باید همه مدیران ارشد را بیرون انداخت تا حقوقهای زیادی به آنها داده نشود. پس چطور جهان هستی با چنین عظمت و نظمی میتواند بدون مدیر و ناظم اداره شود!؟ ۲- در جهان امروز هر سازنده ای که کالایی تولید میکند، برای آن کاتالوگ و بروشوری چاپ کرده و در اختیار مصرف کننده قرار میدهد که نحوه استفاده صحیح از آن و تعمیر و نگهداری مناسب برای حداکثر عمر کاری آن را آموزش می دهد. حتی یک دوربین عکاسی که معمولاً اکثر افراد نحوه عکس گرفتن با آن را با فشار یک دکمه بلدند، اگردفترچه راهنمایش را مطالعه کنیم، میبینیم که چه تواناییهای زیادی دارد که در حالت عادی از آن خبر نداریم. هرچه دستگاه پیچیده تر باشد، کاتالوگ آن نیز قطورتر و مفصلتر است و هرچه سانده کاتالوگ مفصلتری ارائه دهد، ما آن سازنده را بهتر، داناتر دانسته و نشانه بلوغ مدیریتی و فنی آن سازنده میدانیم. حال خدا که چنین موجود پیچیده ای را ساخته، آیا منطق حکم نمیکند که دفترچه راهنمایی برای نحوه صحیح استفاده از آن، نگهداری و … را آموزش دهد؟ و ابلاغ کتب آسمانی که در خصوص موارد متعددی در زندگی انسانها دستورالعملهایی دارند، آیا منطقی نیست؟ برخلاف تولیدات صنعتی بیجان، انسانها علاوه بر جنبه مادی و جسمی، ویژگیهای روحی وروانی نیز دارند که از ویژگیهای جسمی اگر پیچیده تر نباشد، ساده تر نیست. از سوی دیگر اگر تعداد زیادی کالای پیچیده صنعتی مانند خودرو، کامپیوتر، تلویزیون و …. را در کنار هم انبار کنیم و سالها نیز در کنار هم باشند، هیچ اتفاقی بین آنها نمی افتد. ولی اگر تنها دو انسان پیش هم باشند، قطعاً پس از مدتی بین آنها یا دوستی، یا اختلاف، یا علاقه یا زورگویی یکی نسبت به دیگری و خلاصه یک رابطه یا درگیری عاطفی یا مادی ایجاد می شود، چه برسد به تعداد زیادی انسان که در کنارهم در جوامع کوچک و بزرگ زندگی می کنند. پس باز منطق حکم میکند که سازنده برای تنظیم روابط بین آنها نیز دفترچه راهنمایی چاپ و ابلاغ کند. ۳- همین شرکتهایی که کالای پیچیده تولید میکنند، منطقاً نمایندگانی برای آموزش اعزام میکنند و همواره در دنیای کنونی، هر کسی که کالایی می خرد، انتظار دارد خدمات پس از فروش در خصوص آموزش نحوه استفاده و تعمیر و نگهداری آن دریافت نماید. پس آیا منطقی نیست که سازنده بزرگ هستی که کالایی عجیب و پیچیده به نام انسان ساخته، نمایندگانی برای آموزش نحوه صحیح استفاده از آنها اعزام کند؟ شاید مشکل اصلی شناختن این نمایندگان واقعی از بین مدعیان باشد، نه اصل وجود این نمایندگان. ۴- اگر در تاریخ بشر بررسی کنیم، می بینیم که افرادی در جوامع مختلف بوده اند که درد جوامع خود را شناخته و در زمانی که ستم زورگویان بر طبقات اجتماع را مشاهده کرده اند، مردم را بر ضد خودپرستی و منفعت طلبی و یا ترس تحریک کرده و سرنوشت جوامع خود را عوض کرده اند. مثالهای اخیر انها را میتوان مهاتما گاندی رهبر جنبش استقلال هند و یا نلسون ماندلا دانست. اگر آنها نیز صرفاً ترکیب ساده ای از خوبی و بدی مانند سایر انسانهای جامعه خود بودند، همانند بقیه جامعه نمیتوانستند تغییر خاصی ایجاد کنند، ولی در ترکیب آنها خوبی با غلظت زیادی بر بدی می چربید. پس اگر چنین افرادی با خلوص بالای خوبی وجود داشته و خواهند داشت، چرا این خلوص در مواردی به ۱۰۰% نرسیده باشد؟ منبع : کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh ادامه👇👇👇
با توجه به توضیحات بالا، عقل و منطق حکم می کند که خداوند دستورالعملها و الگوهای کاملی برای هدایت انسانها ارسال کرده باشد و انسانها باید با تفکر و تعقل و مطالعه گفتار و رفتار آنها، الگوهای صحیح را از مدعیان تشخیص دهند. حال ممکن است سؤالی پیش آید که اگر خداوند دستورالعملها را ارائه داده و افرادی را برای آموزش انسانها فرستاده، پس جایگاه اختیار و «لا اکراه فی الدین» کجاست؟ ۱- در همان مثال کالای ساخته شده اگر استفاده کنندگانی بگویند که ما خودمان بلدیم و نیازی نداریم مطابق دستورالعملهای سازنده عمل کنیم، نتیجه چیست؟ آیا دستورالعملهای سازنده جز برای استفاده بهتر و طولانی تر از کالاست؟ و آن استفاده کنندگان اگر مطابق آن دستورالعملها عمل نکنند چون «اختیار استفاده از کالای خود را دارند»، آیای نتیجه ای جز محروم شدن از استفاده بهینه آن کالا نصیبشان خواهد شد. ۲- زندگی انسان نه جبر کامل است و نه اختیار کامل ، بلکه امری بین آن دو است. اختیار دارد که راه خود را انتخاب کند و آن گونه که می خواهد عمل کند ولی نتیجه طبیعی آن جبری است و باید آن را تحمل کند. هر عملی در دنیا نتیجه ای در بر دارد. انسان میتواند عمل خود را انتخاب کند و طبیعتاً نتیجه اش را باید متحمل گردد. مثلاً یک دانش آموز اختیار دارد در پاسخ به سؤالات امتحان، چیزی ننویسد، لطیفه و مطالب نامربوط بنویسد، جوابهای غلط بدهد یا آن که جوابهای درستی که معلم و کتابش یاد داده اند بنویسد. نتیجه آن ولی در اختیار او نیست. نمیتواند بگوید من اختیار داشتم که هر چه دوست دارم بنویسم چون اختیار داشتم ومعلم هم باید نمره ۲۰ به من بدهد. آیا تمجید از افرادی چون گاندی و ماندلا که برای استقرار خوبیها در جامعه خود تلاش کردند، بت سازی است؟ آیا زنده نگه داشتن سربازانی که برای استقلال و آزادی میهنشان تلاش کرده اند، بت سازی است. پس چرا تمجید از افرادی که اگر عملکرد بدون غرض و مرض بررسی شود، به اتفاق نظر انسانهای منصف افرادی برگزیده و الگو هستند، بت سازی است؟ القای این تفکر که هر انسانی آزاد است و اختیار دارد و هرچه کرد درست است، حتی با منطق تطابق ندارد و نتیجه ای جز بی قانونی و خود رایی ندارد، زیرا برای خواست انسانها حدو مرزی وجود ندارد. اگر عقل انسانها برای تشخیص خوبی و بدهی کافی بود، نباید بین انسانها اختلاف و جنگ و جدلی واقع می شد. ب) ظاهر بینی و کوته نظری: در این بخش مقایسه هایی به صورت استعاره و قرینه های کلامی ذکر شده و سعی در اثبات درستی یکی در مقابل نادرستی دومی دارد. مثلاً : «فرهنگی که در آن «مستی از شراب» جرم است و «سرمستی از قدرت»، طبیعی است.» «فرهنگی که در آن، «حفظ حجاب» اولویت است اما «پاکدامنی» به فراموشی سپرده میشود.» دلیلی ندارد اگر مستی از شراب بد است، سرمستی از قدرت بد نباشد، بلکه هر دو میتواند بد باشد. اگر در جامعه ما به آنها بی توجهی میشود، ایراد در عملکرد ما است ، نه اصل قاعده و قانون. کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh ادامه👇👇👇
ج) بالماسکه و نقابی که افراد جامعه به چهره دارند: اگر ظاهر بسیاری از ایرانیان با واقعیت تفکر و چهره حقیقی آنها تفاوت دارد، شاید بهتر است که تاریخ و جغرافیای تاریخی ایران و ایرانیان بررسی شود. اگرچه این نقاب بر چهره زدن مذموم است، ولی برای پی بردن به این امر مطالعه کتاب «روح ملتها» نوشته آندره زیگفرید فرانسوی که به فارسی هم ترجمه شده توصیه می گردد که تاحدی نشان میدهد که چگونه اخلاق و منش و سرگذشت اقوام مختلف اروپایی از جغرافیای سرزمینشان نشات گرفته. مهندس بازرگان نیز فصلی بر آن اضافه کرد به نام سازگاری ایرانی که در خصوص علل برخی اخلاق ایرانیان اظهار نظر شده است. واقعیت این است که سرزمین ایران و تمدن ایرانی از آغاز تاریخ تاکنون به دلیل موقعیت جغرافیاییش همواره محل عبور اقوام و لشکرهای مختلف بوده، ترک و مغول و عرب و یونانی و افغان و فارس و لر و …. هر یک زمانی قدرت را بدست گرفته اند. این امر هیچگاه در خصوص ژاپن و انگلستان که جزایری مجزا و بن بست در دوانتهای جهان متمدن آن روزگار بودند روی نداده، و به همین دلیل مردم این کشورها هیچگاه روحیه اختلاط با سایر اقوام را مشابه ایرانیان نداشته اند. حتی اروپای غربی نیز به دلیل جغرافیای سرد خود، تا قبل از دوره رنسان چندان زمینه تمدن نداشته و مورد عبور اقوام دیگر واقع نمی شده است. دراروپا این امر تنها برای تمدن روم که روحیه لاتینی از آن منتج شده وجود داشت و اتفاقا مشاهده می گردد که تمدن لاتین حوزه مدیترانه هم در این نوع روحیه به ایرانیان نزدیکتر هستند. نمونه هایی از این تاثیر جغرافیا بر روحیه ایرانیان را میتوان در موارد زیر مشاهد کرد: ۱- برای ایرانی از هر قوم ونژادی که بوده، مشکل بوده که همواره بخواهد با بیگانگانی که با او تفاوت فکری و نژادی داشته اند، بجنگد. در واقع شاید در هر زمان حاکمی که حکومت می کرده نیز از خودش نبوده یا از او راضی نبوده که بخواهد برایش ایستادگی کند. به همین دلیل شاید راحت ترین کار همواره این بوده که با آمدن قدرتمند جدید، با او از در سازگاری درآید،(حتی اگر قلباً او را از خود ندانسته باشد). این امر را در ۴ سقوط بزرگ پادشاهیهای بزرگ تاریخ ایران در مقابل هجوم اقوام دارای سازمان و دیوانسالاری کمتر و پایینتر از ایران مشاهده می کنیم (سقوط هخامنشیان در مقابل اسکند – سقوط ساسانیان درمقابل اعراب مسلمان – سقوط خوارزمشاهیان در مقابل مغول – سقوط صفویان در مقابل افغانها). همین منش و تفکر تاریخی الآن جزئی از وجود ایرانیان شده وتا زمانی که در این جغرافیا با مسایل مبتلا به آن زندگی میکنیم، این روحیه وجود خواهد داشت، مگر آنکه یا عوامل بیرونی تغییر کند و حذف شود یا ایرانیان در سایر کشورها بزرگ شده و مطابق قواعد آنها زندگی کنند. ۲- نمونه دیگر، علاقه ایرانیان به خرید ملک است. حتی ایرانیانی که در کشورهای غربی زندگی می کنند، در اولویت یکم تمایل به خرید ملک دارند، در حالی که خارجیها چنین تمایلی نشان نمیدهند. ریشه این مساله شاید در این باشدکه ایران همواره زیر هجوم بیگانگان بوده و پس از فتح آن توسط قدرت جدید و غارت اموال و داراییها، و عادی شدن امور سرزمین با همان روشی که سازگاری ایرانی باید نامیدش، تنها چیزی که بیش از هر دارایی دیگری در دست صاحبان آن باقی می ماند، ملک بود. در دوره های جدیدتر هم که تورم به عنوان یک مهاجم جدید جامعه را مورد هجوم قرار میدهد، این تفکر تاریخی هنوز نیز باز ملک است که ارزشش باقی می ماند. لذا حتی در کشورهایی که مشکلات بالا را ندارند، باز ایرانیان همان تفکر تاریخی را حفظ کرده اند. منبع : کانال آنتی شبهه در سروش http://sapp.ir/antishobhee
🔶🔶سوال:🔶🔶 مفهوم آیه 256 سوره بقره(لا اکراه في الدین....) را روشن بفرمائید؟ 🔶🔶پاسخ:🔶🔶 متاسفانه این روزها بعضی از انسانها برداشت های سوء و منفی از آیات الهی می کنند که این خود آثار بسیار منفی و خطرناکی را بر زندگی آنها تحمیل می کند این آیه شریفه لا اکراه فی الدین -سوره بقره 255 معنایش این نیست که هر کسی در رعایت نکردن مسائل دینی آزاد است و کسی حق ندارد او را اجبار کند و این همان برداشت منفی است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود : «من فسد القرآن برأیه فلیتبوأ مقعده من النار؛ یعنی هر کس قرآن را از پیش خود تفسیر و توجیه کند جایگاهش آتش دوزخ خواهد بود» . اگر معنای لااکره فی الدین این است که هر کس در اجتماع آزاد است هر کاری دلش می خواهد بکند پس این همه آیاتی که مسلمانان را دستور به نماز روزه، خمس ،جهاد ، زکات ، حج ، حجاب و غیره غیره کرده یعنی چه ؟ آیا معقول است خداوند از یک طرف دستور اکید دهد زنان مسلمان حجاب خودشان را رعایت کنند و از طرفی بفرماید در دین اجباری نیست و می توانند رعایت نکنند آیا این مطلب به نظر شما تناقض نیست ؟ از یک طرف خداوند بگوید بر همگان واجب است نماز را بپا دارند و روزه را بگیرند و از طرفی هم بگوید «لا اکره فی الدین» یعنی اجباری در کار نیست اگر هم ترک کردند اشکالی ندارد؟ این دو مطلب که تناقض روشن است !؟ پس معنای «لا اکره فی الدین» این نیست که هرکس در دین آزاد است بلکه معنای آن آیه این است که اسلام برای پذیرش دینش هرگز غیر مسلمانان را اجبار نمی کند بلکه با منطق و برهان آنها را دعوت به اصل پذیرش اسلام می نماید . پایگاه اطلاع رسانی استاد انصاریان http://www.erfan.ir/farsi/29268.html همچنین برای مطالعه در مورد تفسیر آیه می توانید به لینکهای زیر مراجعه کنید: http://quran.al-shia.org/fa/id/26/6/79.htm http://www.maaref.porsemani.ir/node/1217 http://www.pasokhgoo.ir/node/48766 http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa293 http://www.x-shobhe.com/shobhe/146.html http://www.x-shobhe.com/shobhe/3838.html http://tohid.ir/fa/persian/articleView?articleId=4760 http://porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=447854 http://www.wikiporsesh.ir/%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%87_%D8%AF%D8%B1_%D8%AF%DB%8C%D9%86 منبع: کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh
صبح روز شنبه Telegram دبه حالت شارژي تبدیل خواهد شد. اگر شما حداقل به10 مخاطب این پیام را ارسال کنید، پس متوجه خواهند شد که شما یک کاربر مشتاق و فعال هستید و آرم شما به آبی (🔵) تبدیل خواهد شد و رایگان باقی خواهد ماند. (همانطور که امروز در روزنامه ها مورد بحث قرار گرفت هزینه هر پیام در تلگرام ۰/۰۱ یورو خواهد بود. این پیام را به 10 نفر ارسال کنید اگر این کار را انجام دهید چراغ شما آبی خواهد شد،در غیر این صورت صدور صورت حساب در تلگرام فعال خواهد شد.(این پیامو به ده نفر بفرستيد تا تلگرام متوجه بشه شما کاربر فعالی هستید وگرنه پولی میشه)Saturday morning Telegram will become chargeable. If you have at least 10 contacts send them this message. In this way we will see that you are an avid user and your logo will become blue (🔵) and will remain free. (As discussed in the paper today. Telegram will cost 0.01€ per message. Send this message to 10 people. When you do the light will turn run blueotherwise Telegram activateمنبع:Telegram newsدوستان عزیز این مسئله حقیقت داره 🔶🔶پاسخ:🔶🔶 - این همان متنی است که طی ماه های گذشته در پیام رسان whatsapp ارسال شده بود و فقط نام واتساپ آن به تلگرام تغییر داده شده است. - لازم به ذکر است این خبر فاقد منبع بوده و توسط سایت رسمی تلگرام چنین مطلبی عنوان نشده است. همچنین تلگرام یک نرم افزار پیام رسان کاملا رایگان می باشد. - کاربران تگلرام و واتساپ چراغ ندارند که بخواهد آبی یا قرمز شود. - لطفا از انتشار این شایعه درگروه ها و بین دوستان خود خودداری کنید. - این پیام ها با هدف مشوش کردن اذهان عمومی و ایجاد اغتشاش طراحی می شوند، و هیچ پایه و اساس معتبر و قابل تاییدی ندارند. کاربران باید مراقب باشند که بازیچه چنین پیام های بی پایه و اساسی نشوند. منبع : کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh
نذری ها و خرج های محرم اسراف و عوامانه است چون: 1- خیلی ها که احتیاج ندارند می گیرند 2- کلی سرش دعوا و جنگ و دعوا و تضییع حق صورت می گیرد 3- غیر بهداشتی بودن نذری ها سبب بیماری می شود (می گویید نذری شفا می دهد ولی مریض کرد!) 4- وقتی می شود این پول را خرج موارد مفیدتر و عام المنفعه تر کرد چرا اینجا؟ (بیمارستان بسازید، به فقرا اطعام کنید و ...) 🔆🔆پاسخ:🔆🔆 1- اولا حواسمان باشد بسیاری از این مغالطات بر پایه یک سری گزاره های صحیح بنا شده اما نتایج غلط از آن گرفته می شود. مثلا وجود هرج و مرج در گرفتن نذری ها واقعیت دارد اما عمومیت ندارد و نتیجه ای که از آن گرفته می شود زیر سوال بردن اصل نذری دادن است. 2- اگرچه خرج کردن برای محتاجین بسیار مطلوب تر است اما فلسفه خرج دادن که فقط کمک به فقرا نیست. الف. اولا تو وقتی کسی را دوست داشته باشی دوست داری برایش خرج کنی. هرچه این حب بیشتر باشد دوست داری به هر بهانه ای این محبت را به بقیه ابراز کنی. مگر وقتی برای عزیزت جشن تولد می گیری فقرا را دعوت می کنی؟ هر که را می شناسی می گویی بیاید پای سفره ات بنشیند. علاقه را نمی توان در یک چهارچوب خاص گنجاند اگر محدودش کنی پژمرده اش کردی. می شود تشویق کرد در جاهای بهتر مصرف شود اما به بهانه بهتر مصرف شدن نباید محدودش کرد. ب. ثانیا اطعام به طور کلی مستحب است و فقط منحصر به فقرا نیست اگرچه ثواب اطعام فقیر بیشتر است. در روایات هم هزینه کردن برای عزای سیدالشهدا محدود نشده و جواز در کلیه حوزه های مباح و مستحب داده شده تا رونق مراسم عزا بیشتر شود. ج. اصولا در هزینه کردن برای محرم، برپا شدن بیرق عزای سیدالشهدا و عمومیت یافتن این فریاد و این مکتب اولویت دارد. لذا هر هزینه و امر مباحی در این راستا ممدوح است. هدف اصلی این است که همه (اعم از فقیر و غنی) در این فضا قرار بگیرند و به اندازه ظرفیت خود در معرض جریان عاشورا واقع شوند. کما اینکه در بسیاری از پرزنتهای تجاری و برای اثرگذاری و جذب مخاطب این کار انجام می شود اما به اینجا که می رسد بد میشود. 3- جنگ و دعوا و تضییع حق نامطلوب است اما چه نتیجه ای می خواهید بگیرید؟ این مربوط به نذری دادن است یا یک فرهنگ غلط که همه جای دیگر هم بروز میکند؟ دیوار کوتاه تر از امام حسین(ع) پیدا نکردید؟ ربط این معضل به عاشورا یکی دیگر از مغالطات است. 4- صد البته که باید بهداشتی کار کرد اما باز مغالطه دیوار کوتاه تر از امام حسین(ع) اینجا به کار رفته. الف.نگاه آماری نشان می دهد که میزان عوارض و بیماری در مقایسه با عظمت دستگاه امام حسین تقریبا ناچیز و صفر است. همیشه باید عوارض را نسبت به مقیاسش سنجید. در حوزه های دیگر با مقیاس های بسیار کوچکتر مشکلات به مراتب بیشتر از این بروز پیدا کرده. ب. جایی کسی نگفته که هر غذا و هر خرجی برای سیدالشهدا شفای بیماری است. اخلاص و نیت خرج دهنده و بهره برنده هر دو عامل اصلی است. در اسلام یک اصل وجود دارد که «انما الاعمال بالنیات». نیت در هر کاری حرف اول را می زند. ج. اگر شما یک نمونه دارید که فلان نذری سبب بیماری شده نه شفا ما صدها مورد دیگر داریم که نه تنها غذا بلکه خاک پای عزاداران سبب شفا شده 5- شبهه نخ نمای به جای این کارها بروید بیمارستان بسازید و به فقرا برسید و ... به گونه ای در بندهای بالا جواب داده شده. هر فریضه دینی کارکرد خودش را دارد و نباید یکی را جایگزین دیگری کرد. http://www.afsaran.ir/link/1123422 اگر دغدغه شبهه افکنان واقعا پیشرفت کشور و کمک به فقرا است، موارد مهمتری مانند لوازم آرایشی و سیگار و ... وجود دارد که هزینه های آن دهها برابر بیشتر است. ولی ظاهرا فقط مصارف مذهبی و اسلامی برای آنها آزار دهنده و نگران کننده است. 🔶🔶منبع: کانال آنتی https://eitaa.com/Antishobheh
ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﯽ ﻋﺠﯿﺐ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺗﻬﺮﺍﻥ؛ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺧﺎﻧﻪ ﺻﺤﺒﺖ می کرد، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﻌﻠﻤﺶ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ: ﻣﮕﺮ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﺳﺠﺪﻩ ﻧﮑﺮﺩ، ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﮑﺮﺩ؟ ﻣﻌﻠﻢ گفت: ﺑﻠﻪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﻩ. ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺘﻪ: ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺸﻮﺩ ﻭ ﺁﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍ ﺭﺍ ﮔﻮﻝ ﺑﺰﻧﺪ ﺗﺎ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ؟ ﻣﻌﻠﻢ ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍشت. ﻗﺘﻞ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ... ﻭﻟﯽ ﮐﺸﺘﻦ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﻭ ﮐﻔﺎﺭ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﻓﺤﺸﺎ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ... ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻘﻮﻗﺶ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﭼﻬﻞ ﺻﯿﻐﻪ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻋﻘﺪﯼ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﺩﯾﻦ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻧﯿﺴﺖ ... ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺩﯾﻦ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﻮﺩ ﺧﻮﻧﺶ ﺣﻼﻝ ﺍﺳﺖ . ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﺑﺮﻧﺪ ... ﻭﻟﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﺯﻥ ﻧﺼﻒ ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺖ ! ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﺑﺮﻧﺪ ... ﻭﻟﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩ ﯾﺎ ﺯﻥ ﻏﯿﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺧﻮﻧﺒﻬﺎ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ نمی شود!!! میخواهند تو ندانی !!! میان پرواز تا پرتاب تفاوت از زمین تا آسمان است، پرواز که کنی، آنجا میرسی که خودت می خواهی اما پرتابت که کنند، آنجا می روی که آنان می خواهند. پس پرواز را بیاموز...!!! 🔆🔆پاسخ:🔆🔆 @Antishobheh ◆اگر هنوز نمی دانیم که بهشت آدم و حوا بهشت موعود نبوده و در مراتب پایین تر قرار داشته و طبق روایات بهشتی زمینی بوده بد نیست کمی مطالعه داشته باشیم چه طراح شبهه و چه معلم دینی کذایی ◆اگر عرف غلط جامعه به ما آموخت که فحشا حرام است ولی اگر حقوقش را پرداخت کنی تا چهل صیغه و چهار عقدی مشکلی ندارد. ️اسلام به ما میگویدبه جای فحشا و باری به هر جهت بودن و نظام بی مبالاتی زن و مرد تنها در شرایط خاص و در صورت لزوم جهت رفع ضروریات جوامع مثل دوران جنگ که بسیاری از زنان بی سرپرست می شوند یا ضروریات دیگر تازه آن به شرط رعایت مساوات بین زنان و عدم پایمال کردن حقوق مادی و معنوی میتوان چهارزن عقد کرد که بین آنها مساوات و عدالت از تمام لحاظ مالی،روحی،عاطفی و جنسی و...برقرار شودو صیغه برای جلوگیری از رواج فحشا و حرام زادگی حلال است آن هم با توافق طرفین.اگر زنی خود نخواهد هیچوقت صیغه نمیشود. ◆اگرعرف غلط جامعه به ما آموخت که قتل حرام است ولی کشتن مخالفان و کفار توصیه شده است اسلام به ما میگوید که قتل حرام است و ریختن خون یک انسان *بی گناه*مساویست با ریخته شدن خون تمامی انسانها و نجات جان یک انسان *بی گناه* مساویست با نجات جان تمامی بشر؛و کشتن کفار (که مخالفان وجود خدا هستند و دشمن خدا و اسلام و حق) در مرحله ی آخر یعنی بعد از مراحل امر به معروف و نهی از منکر و درصورت مضر بودن آنها برای جان و مال و دین و حق دوستداران خدا توصیه شده است. ◆اگر عرف غلط جامعه به ما آموخت که دین تحمیلی نیست ولی اگر کسی از دین خارج شود خونش حلال است ️اسلام در قرآن در پراعجازترین آیه اش که آیه الکرسی است به ما میفرماید که : ُﻻ‌َ ﺇِﮐْﺮَﺍﻩَ ﻓِﯽ ﺍﻟﺪِّﯾﻦِ ﻗَﺪ ﺗَّﺒَﯿَّﻦَ ﺍﻟﺮُّﺷْﺪُ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﻐَﯽِّ ﻓَﻤَﻦْ ﯾَﮑْﻔُﺮْ ﺑِﺎﻟﻄَّﺎﻏُﻮﺕِ ﻭَﯾُﺆْﻣِﻦ ﺑِﺎﻟﻠّﻪِﻓَﻘَﺪِ ﺍﺳْﺘَﻤْﺴَﮏَ ﺑِﺎﻟْﻌُﺮْﻭَﻩِ ﺍﻟْﻮُﺛْﻘَﻰَ ﻻ‌َ ﺍﻧﻔِﺼَﺎﻡَ ﻟَﻬَﺎ ﻭَﺍﻟﻠّﻪُ ﺳَﻤِﯿﻊٌ ﻋَﻠِﯿﻢٌﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَﻟِﯽُّ ﺍﻟَّﺬِﯾﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍْ ﯾُﺨْﺮِﺟُﻬُﻢ ﻣِّﻦَ ﺍﻟﻈُّﻠُﻤَﺎﺕِ ﺇِﻟَﻰ ﺍﻟﻨُّﻮُﺭِ ﻭَﺍﻟَّﺬِﯾﻦَ ﮐَﻔَﺮُﻭﺍْﺃَﻭْﻟِﯿَﺂﺅُﻫُﻢُ ﺍﻟﻄَّﺎﻏُﻮﺕُ ﯾُﺨْﺮِﺟُﻮﻧَﻬُﻢ ﻣِّﻦَ ﺍﻟﻨُّﻮﺭِ ﺇِﻟَﻰ ﺍﻟﻈُّﻠُﻤَﺎﺕِ ﺃُﻭْﻟَﺌِﮏَ ﺃَﺻْﺤَﺎﺏُ ﺍﻟﻨَّﺎﺭِ ﻫُﻢْ ﻓِﯿﻬَﺎ ﺧَﺎﻟِﺪُﻭﻥَ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺁﯾﻪ ■ ﺩﺭ ﺩﯾﻦ ﻫﯿﭻ ﺍﺟﺒﺎﺭﻯ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﺍﻫﻪ ﺑﺨﻮﺑﻰ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻃﺎﻏﻮﺕ ﮐﻔﺮ ﻭﺭﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻭﯾﺰﻯ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮔﺴﺴﺘﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﻨﮓ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﻨﻮﺍﻯ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺳﺮﻭﺭ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﮑﯿﻬﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﻰ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﻰﺑﺮﺩ ﻭ[ﻟﻰ] ﮐﺴﺎﻧﻰ ﮐﻪ ﮐﻔﺮ ﻭﺭﺯﯾﺪﻩﺍﻧﺪ ﺳﺮﻭﺭﺍﻧﺸﺎﻥ [ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺼﯿﺎﻧﮕﺮﺍﻥ=] ﻃﺎﻏﻮﺗﻨﺪ ﮐﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﻰ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺗﺎﺭﯾﮑﯿﻬﺎ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﻰﺑﺮﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﺁﺗﺸﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻨﺪ. ◆اگرعرف غلط جامعه به آموخت که انسانها نزد خدا برابرند ولی ارزش زن نصف مرد است و عقلش نصف مرد است و نمیتواند به تنهایی در دادگاه شهادت دهد و یا دیه ی زن نصف دیه مرد است چون ارزشش کمتر از مرد است؛ ✳️اسلام به ما می آموزد که زن احساسات و عواطفش دوبرابر مرد است و از این رو ممکن است در شهادت دادن احساسات بر او غلبه کند...!!! و ◆در مورد دیه کسی که دیه مرد را دریافت میکند زن است و برای گذران زندگی بعد از همسرش نباید دچار زحمت شود به همین خاطر دیه مرد دو برابر زن است... ◆اگر عرف غلط جامعه به ما آموخت که انسان ها برابرند ولی برای مرد یا زن غیر مسلمان خونبها در نظر گرفته نمیشود.. منبع : کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh
هدیه دادن کوه های آرارات ایران به ترکیه توسط رضا شاه !❗️ @Antishobheh
🔶🔶شبهه:🔶🔶 ﺣﺴﯿﻦ ﭘﻨﺎﻫﯽ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺯﻟﻒ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﻞ ﺟﺰﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﻮﺷﺶ ﺯﯾﺒﺎﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ . ﻭﻫﯿﭻ ﻣﺮﺩ ﺍﺻﯿﻞ ﻗﺸﻘﺎﯾﯽ ﻭﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺯﻟﻒ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ . ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺷﺎﻟﯿﮑﺎﺭ ﺑﻪ ﺳﺎﻕ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﺎﻟﯿﮑﺎﺭ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺍﻧﺪ . ﮔﺮﮒ ﺍﮔﺮ ﻫﻮﺱ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﻨﺪ، ﭘﻮﺳﺖ ﺷﮑﺎﺭ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ .. ﺣﺠﺎﺏ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﻃﻨﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ ﻇﺎﻫﺮﯼ . . ﺍﺯ ﻧﺴﻞ ﺁﻟﻮﺩﻩﺀ ﻣﻦ ﮔﺬﺷﺖ . . ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺏ ﺩﯾﺪﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﯾﺪ .. پاسخ 1 - به طور کل حجاب بخصوص پوشاندن موی سر زن در اسلام از یک مسئله کلّی و اساسی ریشه گرفته است. اسلام میخواهد انواع کامجویی های جنسی (چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها برای کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربی که حضور در جامعه را با لذت جویی جنسی به هم میآمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسی را به هم میریزد 2 - این ادعا که هیچ مرد اصیل قشقایی وبختیاری به زلف زنان ایل توجهی نمیکند ، باید اثبات شود . از کجا معلوم که مردان به این مسئله بی توجه هستند . اگر مردی زلف و ساق پای زن را خوب برانداز کند و از کنار آن بی اعتنا بگذرد مسلماٌ از جنبه جنس مرد بدن مشکل دارد و این خلاف فطرت و خلقت مرد بودن است. 3 – کجا زنان شالیکار ساق پایشان را برهنه کردند . آیا این دروغ بزرگی نیست که به زنان شالیکار نسبت داده می شود تا مسئله حجا ب را زیر سوال ببرند. 4 – « حجاب باید باطنی باشد نه ظاهری. » این ادعا خلاف قرآن است و مدعی این حرف علاوه بر اینکه کلام خدا را زیر سوال برده شناخت ضعیفی از انسان و نیازجنسی انسان دارد . در غرب که زنان بدون پوشش و حچاب هستند آیا مشکل جنسی و تجاوز به زنان و دختران برطرف شده ؟ سال گذشته میلادی، لیستی در رسانه‌ها منتشر شد، آنچه در این لیست قابل توجه است، وجود کشورهای توسعه‌یافته در رده‌های بالای این جدول است. آمریکا، سوئد، فرانسه، کانادا، انگلستان و آلمان از جمله کشورهایی هستند که جزو ١٠ کشور پرتجاوز شناخته شده‌اند.! http://irinn.ir/news/83248/%DB%B1%DB%B0-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%B2-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4 http://marafat.persianblog.ir/post/144/ 🔶 کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh
در پی تیرگی شدید روابط ایران و عربستان پس از وقایع اخیر،یکی از شیوخ سعودی تعدادی از تابلو های مجموعه خصوصی خود با موضوع فتح ایران توسط (لشکر اسلام) را به نمایش گذاشت! 🔆🔆پاسخ:🔆🔆 نقاشی های مذکور اثرOTTO PILNY یک نقاش سوئیسی معاصر است که در سال ۱۹۳۶ وفایت یافته. وی مجموعه نقاشی‌هایی خاور/شرق شناسانه _حاصل تجربیات دو سفرش به مصر و آشنایی با شهرهای اسلامی_ دارد. از جمله‌ی این مجموعه نقاشی‌ها چند اثر با عنوان (بازار برده ها) است که تقریبا همه این مجموعه بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰ کشیده شده‌اند و هیچ سند، مدرک و توضیحی که نشان دهد در مورد حمله سپاه اسلام به ایران بوده و برده ها ایرانی هستند موجود نیست، بلکه احتمالا بازار برده ها مربوط به مصر باشند. در طول هزاران سال جنگ‌های فراوانی در این کشور رخ داده و بارها توسط عوامل خارجی تصرف شده و بلاشک فجایع فراوانی صورت گرفته؛ سوال این است که چرا کسی حرفی از حمله چنگیز، تیمور، اسکندر، روس، انگلیس، پرتغال و غیره نمی‌زند و تنها برای توهین قومیتی (سهواً یا عمداً) اینگونه مضحک به جعل سند می‌پردازیم؟ چرا مثلاً هیچگاه سخنی از کشورگشایی خونبار نادر به میان نمی‌آوریم؟ مردم هند نباید بابت کشتار و غارت بی‌سابقه نادرشاه از ما متنفر باشند؟! شاید مردم هند فجایع را به تاریخ سپرده‌اندو در امروز زندگی می‌کنند… http://www.gomaneh.com/2195/%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%9F/ کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh
جهنم از كجا امده ؟ ﺟﻬﻨﻢ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺟﻬﻨﻢ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻋﺠﯿﺐ ﻧﺒﻮﺩ. ﺟﻬﻨﻢ ﻧﺎﻡ ﺩﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺍﻭﺭﺷﻠﯿﻢ (ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻤﻘﺪﺱ ) ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻨﻮﺏ ﮐﻮﻩ ﺻﻬﯿﻮﻥ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﺳﺖ. ﻧﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﻩ ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺒﺮﯼ (ﺯﺑﺎﻥ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻭ ﺩﯾﻦ ﯾﻬﻮﺩ ) ﮔِﻬﯿﻨﻮﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﮒ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﻟﻐﺎﺕ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﮒ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺝ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ( ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮔﺮﮔﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻋﺮﺑﯽ ﺟﺮﺟﺎﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ، ﮔﻮﻫﺮ ﮐﻪ ﺟﻮﻫﺮ ﻭ ﺟﻮﺍﻫﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ) ﺍﯾﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﮔِﻬﯿﻨﻮﻡ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺟﻬﯿﻨﻮﻡ، ﺳﭙﺲ ﺟﻬﻨﻢ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻠﻪ ﺟﻬﻨﻢ ﯾﮏ ﻣﮑﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻭ ﺩﺭﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺷﻬﺮ ﺍﻭﺭﺷﻠﯿﻢ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭﺍﮊﻩﯼ ﺟﻬﻨﻢ ﺩﺭﻩ ﺩﺭ ﻣﺜﻞ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﻫﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ (ﻧﻤﻮﻧﻪ : ﮐﺪﺍﻡ ﺟﻬﻨﻢ ﺩﺭﻩ ﺍﯼ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ؟ ) ﺍﻣﺎ ﭼﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﻩ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺷﺪ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺑﯿﺎﻧﺪﺍﺯﯾﻢ . ﮔﻬﯿﻨﻮﻡ ﻣﺨﺘﺼﺮ ﺷﺪﻩ ﯼ ﮔﻪ ﺑﻦ ﻫﯿﻨﻮﻡ ﺑﻮﺩﻩ = ﮔﻪ + ﺑﻦ + ﻫﯿﻨﻮﻡ = ﺩﺭﻩ + ﭘﺴﺮ + ﻫﯿﻨﻮﻡ . ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭﻩ ﯼ ﭘﺴﺮ ﻫﯿﻨﻮﻡ. ﺍﻣﺎ ﭼﺮﺍ ﻧﺎﻡ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮔﻬﯿﻨﻮﻡ ﺷﺪ؟! ﮐﻤﯽ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﮐﻨﻌﺎﻥ ﻭ ﻓﯿﻨﯿﻘﯿﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﺎﻧﯽ ﺑﻨﺎﻡ ﻣُﻠِﮏ ﻭ ﺑَﻌﻞ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﻩ ﭘﺮﺳﺘﺸﮕﺎﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺖ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺧﺪﺍ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍﯾﺎﻥ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻭ ﻣﺘﻌﺼﺒﺎﻧﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﺩﯼ ﺑﻨﺎﻡ ﻫﯿﻨﻮﻡ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﮑﺎﻥ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﻧﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﻩ ﺑﻪ ﮔﻪ ﺑﻦ ﻫﯿﻨﻮﻡ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭﻩ ﯼ ﭘﺴﺮ ﻫﯿﻨﻮﻡ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﯾﺎﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻦ ﺍﺯ ﻧﺎﻡ ﺣﺬﻑ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻬﯿﻨﻮﻡ ﻧﺎﻡ ﺩﺭﻩ ﺷﺪ. ﺣﺎﻝ ﭼﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﺘﻮﻥ ﻣﻘﺪﺱ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻤﯽ ﺭﺍﻩ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺮﭼﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﭘﯿﺸﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﻩ ﮐﺎﺭﺑﺮﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﺯﺑﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪ. ﺑﻌﺪ ﻫﺎ، ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ، ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺧﻮﺩ، ﺟﻨﺎﺯﻩ ﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﻧﻮﻣﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻣﺜﻞ ﺟﺎﻧﯿﺎﻥ، ﻗﺎﺗﻼﻥ ﻭ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﮑﺎﻥ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻧﺪ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺪﯼ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺟﺎﯼ ﺑﺪﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺿﺮﺏ ﺍﻟﻤﺜﻞ ﺍﺯ ﭘﻠﺸﺘﯽ ﻭ ﺯﺑﺎﻟﻪ ﺩﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﻩ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﻣﮑﺎﻥ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﺟﺴﺪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺑﺪﮐﺎﺭﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻻﯾﻖ ﮔﻬﯿﻨﻮﻡ ﻫﺴﺘﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪ . ﺭﻓﺘﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻡ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﺜﻞ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﻣﻘﺪﺱ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺳﺮﻭﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﺮﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻗﺖ ﺑﺎﺭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺁﺏ ﻭ ﺗﺎﺏ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺁﯾﯿﻦ ﯾﻬﻮﺩ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺟﻬﻨﻤﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻧﺎﻡ ﮔﻬﯿﻨﻮﻡ ﻭ ﺟﻬﻨﻢ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺩﯾﻦ ﻣﺴﯿﺤﯿﺖ ﻭ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ. ﻣﮑﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽﺗﺮﺳﺎﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﭘﺎﺭﮐﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﮑﺎﻥ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺗﻮﺭﯾﺴﺖ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﮐﻨﯿﺪ . ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﯽ ﻣﻬﺮﺍﺳﺎ پاسخ در کانال آنتی شبهه 👇👇👇 https://eitaa.com/Antishobheh
موضوع انشا : کشور خارج کجاست؟ خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند! مملکت خارج جایی است که همه در آن با ناموس همدیگر کار دارند!! در حالی که در مملکت ما چند نفر با ناموس همه کار دارند !!!> کشور خارج جایی است که رییس جمهورشان بیشتر از یک دست لباس دارد بس که تشریفاتی و مرفه است! تازه در خارج کراوات هم می زنند که همه میدانند یک جور فلش و علامت راهنمای رو به پایین است!!! خارجی ها همه غرب زده هستند بی همه چیز ها !!! مردم خارج ، همیشه مست هستند و دائم به هم میگویند: یو آر …! اما در اینجا ما همیشه در حال احوال پرسی از خانواده طرف مقابل هستیم بس که مودب و بافرهنگیم!! ما در ایران خیلی همه چیز داریم ! نان ، مسکن و حتی به روایتی آزادی < اما فرق اصلی ما در این است که خودمان میگوییم این ها را نداریم ، ولی مقاماتمان میگویند دارید!! و ما از بس که نفهم هستیم ، اصرار میکنیم و میگوییم پس کو ؟ آن وقت آنها مجبور میشوند گشت درست کنند و به زور به ما حالی کنند که ایناهاش!!!!! در خارج اما اینطوری نیست بس که آنها بی منطق هستند! خارج جای عقب افتاده ای است که گشت نسبت ندارد ! آن ها برای لاک زدن جریمه نمیشوند! در خارج هنوز نفهمیده اند که رنگ سیاه مناسب تابستان است!! خارجی ها بس که دین و اعتقاد ضعیفی دارند ، با دیدن موی نامحرم ، هیچ چیزیشان نمی شود!! اما ما اگر یک تار مو ببینیم ، دچار لرزش می شویم ! بس که محکم است این اعتقاداتمان!!! خارجی ها فکر میکنند ما در جنگ جهانی هستیم چون کوپن داریم و سهمیه بندی! آنها وقتی جنگ جهانی میکردند همه چیزشان سهمیه بندی بود!! ما همیشه در حال جنگ جهانی هستیم ! بس که رییس جمهورها و رهبرمان منتخب ما هستند!!! آنجا کشیش ها و پاپ حوزه علمیه ندارند بس که بی فرهنگ هستند! خارجی ها بس که بی دین و کافر هستند ، نمی دانند ازدواج از نوع موقت چیست!!! خارجی ها بس که سوسول هستند می گویند مرد با زن برابر است و هیچ استاد پاک و مطهری نبوده که بهشان بگوید نخیر ! هر 4 تا زن میشود یک مرد!!! ما استاد پاک و مطهری داشتیم که استاد اخلاق بود و پسرش هم برای نشان دادن اصل و نسب پدرش ، در مجلس به یکی دیگر گفت : فیوز !! البته او قبل از فیوز یک ( پ ) هم گذاشت که ما نفهمیدیم چرا ؟!!! آن ها بس که بی فرهنگ هستند در کلیسا با کفش می روند و عود روشن میکنند، در حالی که همه می دانند لذت حرف زدن با خدا در بوی جوراب مخلوط با گلاب است!!! آن ها تمام شعر های مذهبی خود را با آهنگ میخوانند، بس که الاغند، در حالیکه وقتی آدم با خدا حرف میزند ، اجازه ندارد شاد باشد! خدا خیلی ترسناک است و هیچکس جز ایرانی ها نمیداند این را ما قطب جهان اسلامیم در حالی که خارج در جهان اسلام هیچ چیز نیست! ما میدان آزادی داریم ولی خارجی ها فقط مجسمه آزادی دارند! و هر بچه ای میداند که اصلا مجسمه یعنی هیچ کاره ! پس ما آزادی داریم ولی خارجی ها ندارند! آن ها خواننده هایی دارند که همش اعتراض میکنند بس که بی ادبند ، در حالی که خواننده های ما میخوانند همه چی آرومه بس که هنرمندهای مودبی هستند آن ها بس که به بزرگترشان احترام نمیگذارند ، هیچ وقت آل پاچینو و جرج کلونی و آنجلینا جولی را ، نمی فرستند دست بوس اسقف و پاپ تا بلکه عبرت بگیرند و کار بد نکنند در فیلم ها!! ما در ایران تعداد صندلی های دانشگاه هایمان از متقاضی ها بیشتر است بس که علم داریم ! فیلم های ما در ایران هیچ وقت پایان غمگین ندارد بس که ما شادیم ! ولی خارجی ها همه افسرده هستند و همه اش در فیلم ها در حال خون ریزی و کارهای بد بد !!! در حالی که همه میدانند لذت هر فیلمی به عروسی انتهای آن است! آن ها بس که سوسول هستند هر 4 سال یک نفر میشود همه کاره مملکتشان ، ولی ما همیشه گفته ایم که حرف مرد یکی است و هیچ کس عوض نمیشود!!! ما در ایران خانواده خود را خیلی دوست داریم و هر وقت کاره ای شدیم ، تمام فک و فامیل خود را میکنیم مدیر!! اما آن ها بس که بنیان خانواده قوی ندارند ، این کارها را بلد نیستند! ما از این انشاء نتیجه میگیریم که خارج جای بدی است. خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺣﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﺜﻼ: ﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺎ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﻣﻤﻨﻮﻥ ﻭ ﺧﺮﺳﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ! ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﻭ ﺟﺎ ﮔﯿﺮﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﻨﺸﯿﻨﯿﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ! ﺩﺭ ﺻﻒ ﺷﻠﻮﻍ ﻧﺎﻧﻮﺍﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﻧﺎﻥ ﮔﯿﺮﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ! ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯾﻤﺎﻥ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﺳﻘﻮﻁ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ! ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ 2000 ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ﺭﻭ ﻭﻗﺘﯽ 2000 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻣﯿﺨﺮﯾﻢ ﻗﻨﺪ ﺗﻮ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﺁﺏ ﻣﯿﺸﻪ ! ... پاسخ در کانال آنتی شبهه 👇👇👇 https://eitaa.com/Antishobheh
موضوع انشا : کشور خارج کجاست؟ خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند! مملکت خارج جایی است که همه در آن با ناموس همدیگر کار دارند!! و ... 🔆🔆پاسخ:🔆🔆 بهتر نیست اول ایران را با غربی ها مقایسه کنید بعد معنی آزادی را بررسی کنید؟ آیا در غرب آزادی هست : ۱- جایی که اگر حجاب داشته باشی حق تحصیل نداری ۲- جاییکه حق داری به پیامبر و مقدسات یک امت توهین کنی ولی آزاد نیستی که در مورد یک افسانه (هولوکاست )حرف بزنی آیا در خارج فرهنگ و انسانیت وجود دارد : ۱- جاییکه با حیواناتی همچون ریگی ملعون که کلی سرباز و انسان بی دفاع رو سر می برید و بعد در شبکه هایشان به عنوان مبارز مصاحبه می کردند ۲ – جاییکه با حیوانات تروریست سوریه که سینه انسان را پاره می کنند و قلب انسان را می خورند در برنامه هایشان مصاحیه و اظهار دوستی می کنند 3- غربی ها خودشان به همه دنیا لشکر کشی کرده و به راحتی هزاران نفر را به نام دموکراسی و دفاع از آزادی به خاک و خون می کشند ولی به ما می گویند دین شما دین شمشیر است. 4- راستی؛ بیشرین سلاحهای کشتار جمعی و شیمیایی و میکروبی را کدام کشورها تولید می کنند؟ سلاحهای شیمیایی و غیر متعارف استفاده شده در جنگ دوم جهانی، جنگ ایران و عراق، جنگ اسرائیل علیه لبنان و فلسطین و جنگ سوریه و … ساخت کدام کشورها می باشد؟ حتماً ساخت مسلمانها!!!!! بجز غرب مگر کسی هم این سلاحها را می سازد. 5- چین باستان چندین قرن اختراع باروت را بخاطر اینکه می دانستند ممکن است چه فجایعی برای بشر در پی داشته باشد مخفی نگه داشتند. ولی غربی ها هنوز استفاده از انرژی هسته ای به تکامل نرسیده؛ بر علیه بشریت بی دفاع و بی گناه بکار بردند. 6- غربی ها در کمتر از یک قرن بیش از ۱۱۲ میلیون سرخپوست بی گناه را قتل عام و نسل خیلی از قبایل آن را منقرض کردند. 7- دولتهای غربی از کدام حکومت دموکراسی طلب در جهان و خاورمیانه و آمریکای لاتین دفاع می کند؟ بلا استثنا فقط و فقط، از حاکمان دیکتاتور و ضد مردمی که حافظ منافعشان هستند، آنهم تا زمانی که بدردشان بخورند دفاع می کنند. 8- لذت حرف زدن با خدا در بوی جوراب و مخلوط با گلاب است : توهین به مسجد ، خانه خدا . نمیدانند ازدواج را نوع موقت چیست. تا حالا در مورد بهانه های بنی اسرائیلی چیزی شنیده اید ، اگر خدا ازدواج موقت را حرام میکرد همه هوار میکشیدند این چه خدای ظالمی است که بشر را در تنگناء قراداده ، حالا که طبق ضوابط و شرایط خاص خود آزاد گذاشته است باز هوار میکشند که …. چرا آنها(خارجی ها) به همان مقدار مقدساتی که دارند پایبند هستند ولی ما به همه آنچه که داریم بی توجه . آیا هرزه گی و بی بند و باری با ازدواج موقتی که از روی ناچاری یا نداری یا مریضی صورت گرفته است برابر است. 9- امام علی (ع) در گله از اصحاب، علل پیشرفت دشمنان و عقب افتادن یارانشان چنین فرمود: به من خبر رسیده که بُسر (بن اَرطاة) بر یمن، تسلّط یافته است. به خدا سوگند! یقین دارم که این گروه (ستمگر و خونخوار) به زودى، بر همه شما مسلّط مى شوند و حکومت را از شما خواهند گرفت، به خاطر این که، آنها، در امر باطل خود، متّحدند و شما، در امر حق خود، پراکنده اید. شما، از پیشواى خود، در امر حق، نافرمانى مى کنید، در حالى که آنها، در امر باطل، مطیع فرمان پیشواى خویش اند. آنها، نسبت به رئیس خود، اداى امانت مى کنند، در حالى که شما، خیانت مى کنید. آنها، در اصلاح شهرها و دیار خود مى کوشند، در حالى که شما، مشغول فسادید (به این ترتیب، آنها، داراى اتحاد و انضباط و امانت و اصلاح در بلاد خویش اند و شما در تمام اینها، عکس آنها هستید. ) نهج البلاغه خطبه 25 منبع: کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh
؟ امارتکان دهنده!! ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺟﻨﺴﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ: ﻃﯽ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻭ800 ﻫﺰﺍﺭ ﻻﺟﺮ ﺑﺎﮐﺲ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺮﻭﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ و .. با وجود این همه آمار عجیب وغریب نتیجه میگیریم کل مشکلات مردم ایران پیرامون سکس ومربوط به سکس هست!! تحقیق و جمع آوری مطالب : دکتر محمدخسروانی متاسفم.. لطفا پخش کنید شاید ... 🔆🔆پاسخ:🔆🔆 1- آمار فوق در هیچ منبع معتبری یافت نشد و چنین آماری وجود ندارد. بررسی ما حکایت از آن دارد که این گزارش ساختگی می باشد. 2- روابط جنسی افراد به گونه ایست که در کشور ما تابو محسوب می شود و به همین علت خیلی از افراد اطلاعات خود را افشا نمی کنند و در نتیجه آمار دقیقی قابل استخراج یا قابل اعتماد نیست. این موارد رسمی نیست که قابل اندازه گیری باشد.با چه روشی می توان مشکلات جنسی را در کشورمان اندازه گرفت؟ آیا مراکز رسمی داریم؟ 3- آماری با این دقت نه تنها در ایران بلکه در هیچ جای دنیا یافتنی نیست. مثلا اینکه 95 درصد ایرانیان در طول شبانه روز 12دقیقه در ذهنشان صحنه های سکسی رو مرور میکنن!!! 95 درصد و 12 دقیقه از کجا آمده؟ اصلا زمان فکر کردن قابل اندازه گیری نیست چه برسد به عدد دقیق 12 دقیقه. بنابراین طبیعی است که بتوان در سایر جزئیات گزارش نیز به شکل جدی تشکیک کرد و حتی رد کرد. 4- متاسفانه عده ای قصد دارند با ارائه‌ي آمار و ارقام شاخدار و اشاعه‌ي آمارهای نامعتبر و غیر دقيق در مسائلي مثل رابطه‌هاي نامشروع و حجاب، خبرسازی نموده و به دروغ کشور را بیش از واقعیت فاسد نشان دهند 5- هیچ شکی وجود ندارد که در کشورمان فساد اخلاقی نیز همچون دیگر ابعاد فساد به چشم می‌آید و همواره در این باره نقدهایی نیز مطرح می‌شود اما در این میان یکی از آفت‌هایی که کشورمان را در برگرفته و گاهی مورد بهره برداری برای موج سازی قرار می‌گیرد، شکل گیری ذهنیت اوج گیری مصائب در کشورمان از جمله مفاسد و پیشی گرفتن از دیگر ملل و قرار گرفتن در صدر است؛ هدف این بزرگنمایی ها این است که هم افکار عمومی دلسرد و مأیوس شود و هم مبارزه با فساد واقعاً صورت نگیرد. 6- چه نیک است قبل از تایید و تبلیغ و انتشار هر مطلبی که برای اولین بار به گوش مان می‌خورد، اصل مطلب را کنکاش کرده و به حقیقت دست یابیم. اگر توان این کار را نداریم، سزاست که به متخصصین متبحر و با انصاف رجوع کنیم. منبع: کانال آنتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh
اولین گلوله ای که از عراق به سوی ایران شلیک شد زندگی بسیاری را به دو نیم کرد. مبنای تاریخ زندگی شد به قبل و بعد از آن شلیک. زمان متوقف شد به سال صفر. زندگی در تعلیق ماند، میان خداحافظی پسری از مادرش، میان آژیرهای قرمز و سفید، میان ترس بچگی و پناهگاه، میان جدا شدن پدری از فرزندانش، میان ریخته شدن ابهت مرگ جوان. جنگ ایران و عراق دو هزار 888 روز طول کشید. در این جنگ طبق برآوردهای اولیه بیش از یک هزار میلیارد دلار به ایران خسارت زده شد. سازمان ملل میزان خسارت وارده به ایران را حدود ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد کرده است. عراق با این رقم خسارت موافقت نکرد و در ‌‌نهایت با کارشناسی‌های انجام شده میزان نهایی خسارت وارده به ایران ۹۷ میلیارد دلار تعیین شد. حدود پنج میلیون نفر در طول جنگ در آن شرکت داشتند و 450 هزار نفر از دو طرف کشته شدند که سهم ایران از این رقم 233 هزار و 591 شهید است و تعداد جانبازان ۶۷۲ هزار نفر و 42 هزار اسیر. آمارها بی حس اند . اما رد درد را باید دنبال کرد. همه این ارقام را باید در خانواده هایی ضرب کنید که یک روزی با زنگ در خبری را شنیدند که تا ابد سیاه پوش شدند. باید در تعداد فرزندانی ضرب کنید که صبح در خیال کودکانه رفتند مدرسه و ظهر که برگشتند خانه سیاهپوش پدر بود. باید در جوان 19 ساله ای ضرب کنید که 19 سال روی دو پا ایستاد و زندگی کرد و حال 32 سال است که صدای پا ندارد. رد پای او صدای قچ قچ چرخ های ویلچیر است. این رقم را در تعداد روزهای مادری ضرب کنید که از خانه بیرون نرفت تا شاید تلفن خانه زنگی بخورد و خبر از پسر گمشده اش بدهد. ارقام بی رحم اند. آمار دل ندارند. اما همه رقم های این آمار، درد دارند. صدای خمپاره قطع نمی شود. شب که سر را بر بالش می گذارد، خمپاره ها شروع می‌کنند به شلیک. هنوز کسی از آن دور دست صدایش می کند. خش خش بی سیم توی گوش اش می‌پیچد. گردباد دوباره می پیچد. دیگر هیچ صدایی را نمی شنود. نه صدای التماس های همسرش را، نه گریه های دختران جوانش. باید فرمانده دستور بدهد که آتش کافیست اما فرمانده خونین در گوشه ای افتاده. جنگ برای رحیم در کربلای پنج متوقف شده. بارها پرسیده است چرا عملیات تمام نمی شود؟ شاید تمام شده اما صدای خش خش بی سیم نمی گذارد فرمان آتش بس را بشنود. صبح فردا گلوله ها که تمام می شود بدن بی رمق رحیم مانده است و صورت بی رنگ همسر. رحیم برای همیشه شرمنده چشمان دخترش ماند. موج انفجار رحیم را از کربلای پنج بلند کرده و نشانده به اینجا که نام آسایشگاه را یدک می کشد. اینجا همه جمعند فقط کاش صدای خمپاره ها دمی ساکت می شد. باورت می شود هنوز شهید می آورند؟ 27 سال پس از آتش بس. هنوز هر از چند گاهی پاره های استخوانی را به نیش می کشند و می آورند به شهرها تا یادآوری کنند جنگی بوده و هنوز سفره آن پهن است. مراسم می گیرند. شعار می دهند. مصادره می کنند. به اسم تشییع شهدای گمنام اهداف سیاسی و جناحی را پیش می برند. چه کسی مظلوم تر از صاحب همان استخوان هایی که جنگید. نه صاحبی و مدعی دارد و نه صدایی که شنیده شود. پس تا سفره پهن است طرفه می گیرند از این خوان گسترده. آتش بس که پذیرفته شد. صاحبان اصلی جنگ به شهر برگشتند. گیج میان زندگی شهری و روزگار جبهه. طلبکار نبودند. معامله شان بین خود و خدا بود. شدند ساکتان جنگ. برگشتند به خانه. عده ای اما که جنگ هم برایشان پشت جبهه بود، شهر برایشان عجیب بود. دیدند زندگی در نبود آنان جریان نه چندان طبیعی ولی ادامه داشته است. جبران مافات باید می کردند. تنها سفره پهن همان جنگ بود. برای همین است که 27 سال پس از جنگ نمی گذارند این زخم کهنه التیام یابد. جنگ را باید زنده نگه دارند تا بتوانند در مجلس بر سر هم فریاد بکشند، تا بتوانند همچنان بودجه بگیرند، تا بتوانند به نام تشییع شهید گمنام و غواص دست بسته پلاکارد ورود زنان به استادیوم ممنوع است، را بگیرند. حال کاسبان جنگ بودجه های کلان می گیرند و برای آن که جنگ را به تصویر بکشند اخراجی ها می سازند. این سفره تا زمانی که کاسبان جنگ و دلواپسان دروغین در صحنه سیاسی این کشور حضور دارند گسترده است. همچنان شهید گمنام می آورند اما شهیدان زنده باید برای گرفتن نسخه داروهای شان آواره خیابان ها شوند. آنان به دنبال دارو هستند در حالی که درصدهای جانبازی شان کم می شود. کاش گاهی صدای خس خس سینه آن جانباز شیمیایی که روزی ماسک از چهره برداشت تا همرزمش از گاز مصون بماند، در گوش آنان که میلیاردی از بنیاد شهید اختلاس کردند می پیچید. اما جای نگرانی نیست دلواپسان در صحنه حاضرند تا ارزش ها! لگدکوب نشوند. از جنگ گفتن پایانی ندارد. جای زخم پس از 34 سال بعد از آن شلیک مانده است. زندگی ادامه دارد اما برخی تکه ای از وجودشان را جایی میان همان دشت های خوزستان و کوههای کردستان جا گذاشتند برای همیشه انتی شبهه https://eitaa.com/Antishobheh
🔶🔶شبهه:🔶🔶 @Antishobheh اولین گلوله ای که از عراق به سوی ایران شلیک شد زندگی بسیاری را به دو نیم کرد. مبنای تاریخ زندگی شد به قبل و بعد از آن شلیک. زمان متوقف شد به سال صفر. زندگی در تعلیق ماند، میان خداحافظی پسری از مادرش، میان آژیرهای قرمز و سفید، میان ترس بچگی و پناهگاه، میان جدا شدن پدری از فرزندانش، میان ریخته شدن ابهت مرگ جوان. جنگ ایران و عراق دو هزار 888 روز طول کشید. در این جنگ طبق برآوردهای اولیه بیش از یک هزار میلیارد دلار به ایران خسارت زده شد. سازمان ملل میزان خسارت وارده به ایران را حدود ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد کرده است. عراق با این رقم خسارت موافقت نکرد و در ‌‌نهایت با کارشناسی‌های انجام شده میزان نهایی خسارت وارده به ایران ۹۷ میلیارد دلار تعیین شد. و... 🔆🔆پاسخ:🔆🔆 1- نویسنده مطلب با کنار هم گذاردن حق و باطل قصد دارد خودش را انسانی منصف و دل سوز نشان دهد، اما با توجه به ادبیاتش از جمله عبارت "کاسبان جنگ" خواستگاه تفکرش مشخص میشود که از چه نوع نگاهی است. 2- موضوع جانبازان اتفاقا ایراد اساسیش به دولت ها برمیگردد که بنیاد شهید زیر نظر رئیس جمهور بوده و تامین موارد ذکر شده بر عهده بنیاد شهید است. 3- آوردن اجساد شهدای گمنام این کار تنها مختص ما نیست و تاکنون ارتش آمریکا با انعقاد تفاهم نامه هائی با ویتنام بدنبال اجساد سربازان خود در ویتنام بوده است. در بسیاری از کشورهای دنیا کشته شدگان جنگی به تدریج به یک نماد و بخشی از هویت آن جامعه تبدیل می شوند. به همین دلیل مسئولان ترجیح می دهند کشته شدگان جنگی به ویژه سربازان گمنام را بجای دفن در قبرستان ها، در مراکز شهر به خاک بسپارند. اکثر کشورهای دنیا برای سربازان جنگی خود و مقبره‌های آن‌ها ارزش ویژه‌ای قائل هستند. 4- در مورد بودجه میلیاردی فیلمهائی مانند اخراجی ها قابل ذکر است که ایشان تهیه کننده خصوصی هستند نه دولتی. 5- اما در مورد ساخت فیلمهایی با موضوع جنگ قابل ذکر است که سینمای هالیوود پس از 60 سال از پایان جنگ جهانی دوم و ده ها سال از جنگ ویتنام و کره در حال ساخت فیلمهای جنگی است که مطرح ترین فیلمهای سالهای اخیر نجات سرباز رایان ،فیوری، فهرست شیندلر و ...از آن جمله میباشد بنابراین این موضوع هم تنها مربوط به ایران نمی باشد . 6- بزرگداشت قهرمانان جنگ در قالب جشن های مختلف در تمامی کشو های جهان در جریان است و بخش مهمی از ادبیات مکتوب و غیر مکتوب جهان مربوط به ادبیات جنگ است و هنرهای مختلف از جمله تئاتر، سینما،نقاشی ،مجسمه سازی، عکاسی و کتابهای رمان در این زمینه کارهای اثر گذار زیادی را تولید نموده اند کتابهائی مانند جنگ و صلح تولستوی و یا زنگها برای که بصدا در می آیند جان اشتاین بک و ... 7- نویسنده تنها برای تخلیه عصبانیت خود دست به نگارش این متن زده است و خشم خود از تاثیر حضور شهیدان بر اجتماع را اینگونه با واژگان بیان نموده و سعی بر تحریک احساسات خوانندگان دارد . چنانکه اگر بخواهیم با نگاه به عقبه سیاسیش پاسخی داده شود باید عرض شود که اتفاقا هم نخست وزیر روزهای دفاع و شهادت و هم رئیس بنیاد شهید که در وقایع فتنه 88 دست داشتند باید نسبت به اجحافهای صورت گرفته از سوی انها به رزمندگان و خانواده هایشان پاسخگو باشند. 8- نهایتا اینکه جنگ در تمامی جهان و با انگیزه های مختلف رخ داده است و ما خود قربانی جنگی هستیم که بدلیل انقلابمان و عدم قبول سلطه خصوصا امریکا آنرا به ما تحمیل کردند و ما تنها در مقابل متجاوز از خود دفاع کردیم. 9- از لحن متن فوق می توان برداشت نمود که نویسنده اصلا رنگ جنگ را هم ندیده است و با حال و هوا و روحیه رزمندگان در زمان دفاع مقدس و ایثارگریها و رشادتهای آنان برای حفظ وجب به وجب خاک میهن اسلامی کاملا نا آشنا است. در حالیکه زرمندگان، جوانان مخلص و بی ادعا در تاریخ دفاع مقدس بودند که با ایمان راسخ و عزمی استوار هدفی مقدس را دنبال کردند، اما نویسنده که هیچ حضوری نداشته از طرف آنان مدعی شده است. 10- حماسه هشت سال دفاع مقدس با رهبری امام خمینی(ره) و رشادت های شهدا و جانبازان عزیز کشور عزیزمان ایران، در مقابله با بیش از ۱۸ کشور متجاوز برگ سبز و افتخارآمیزی است در تاریخ چندهزار ساله این مرز و بوم. جنگ تحمیلی هشت ساله در جنگ‌های 300 ساله اخیر، تنها جنگی بود که نه تنها در آن یک وجب از خاک مقدس کشورمان کم نشد، بلکه مقاومت جوانان با ایمان و شجاعت ایران اسلامی، خاکریزهای مستکبران را بر سرآنان فرورخت و آبروی جهانی آنها را برد. 🔶🔶منبع: کانال آنتی شبهه🔶🔶 (پاسخ به شبهه پراکنی های شبکه های اجتماعی وبلاگ آنتی شبهه: http://antishobheh.blogfa.com/ انتی شبهه👇👇 https://eitaa.com/Antishobheh