eitaa logo
˖⁠ درختِ بیست‌ساله𐇲 ˖⁠
866 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
944 ویدیو
7 فایل
به نامِ خالقِ علیﷺ و اولادِ علیﷺ - عشق من به جنگل‌های سبز، شعرهای مولانا و کهنه‌کتِ مخملیم، مرا از این جامعهٔ پرزرق و برق جدا ساخته است. - چنل یه درخت فن - حضرت‌عباس پِرسِن هستم. -کپی؟خیر فقط فور. ـ سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات!
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁩♡
- ببینید تو کتابخونه چی پیدا کردممم♡
2.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- جوری که با مشکلات زندگی روبه‌رو میشم:
در حسرت بر من رواست گریه که بی توشه مانده‌ام در حسرت زیارت ششگوشه مانده‌ام
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- به قول جناب سعدی : چنان روزی‌رسان ، روزی رساند که صد عاقل از آن حیران بماند ! *خدا پشت و پناه همه ماست:)
چشم‌هایش قهوه‌ای بود و به حق فهمیده‌ام قهوه از سیگار و قلیان اعتیادآورتر است. 1403/05/16
- پس از اطمینان از به خواب رفتنِ اهل خانه ، کوله‌ام را برداشتم و از خانه بیرون زدم ؛ شنیده بودم شب‌های روستا با شب‌های شهر فرق دارد ، بله ، درسته ، میتوانم تاییدش کنم‌ ؛ آسمان شهر غبارآلود است ، تیره‌ست ، غمگین است ، گاهی برخی شب‌ها حتی نمی‌شود ماه را به‌طور واضح دید ! آسمان روستا اما نه! آسمان روستا پر از فانوس های درخشان است ، زیباست ، صاف است! کوله ام را به طرفی انداختم و کنار درختانِ باغ دراز کشیدم و به آسمان خیره شدم ؛ صافی آسمان ، ستارگانِ درخشان و پر نور که مانند الماسی بر این مخملِ سیاه خودنمایی میکردند ، اکسیژنی خالص که در ریه‌‌هایم جریان داشت ، صدای جیرجیرک ، خنکی هوا و صدای پایِ باد دلایلی بودند که قلبِ چشمهایم قطراتِ اشکی را به پایینِ پلکم پمپاژ کنند‌ ؛ من حضور پروردگار را با تمامِ حواس هایم لمس میکردم ، دلم میخواست با او صحبت کنم ، پس لب بستم و با چشمانم سخن گفتم.. پروردگارا ، جانا ، یا رفیقَ مَن لا رَفیقَ له! پاسخ کجاست ؟ باید به کجا رو کنم ؟ خالقا ذکرِ لبم شده وَالضُّحَىٰ , وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَىٰ , مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَىٰ و دلم را جوری بر همین سه آیه قرص کردم که انگار بر شخصِ من نازل شده.. میدانم پناه و پشتمی و رهایم نکردی ، اما به من هم کمی حق بده ، تنها کالبدم بیست ساله ست وگرنه من طفلِ پنج‌ساله‌ای بیش نیستم! طفلکی که جز تو کسی را ندارد ، طفلکی که تو از بدو تولد تنها رفیق و تکیه‌گاهش بودی و هستی! این طفلِ دلشکسته را در آغوش بگیر ، خاک‌ لباسش را بتکان و راه خانه‌‌اش را به او نشان بده و تا انتهای مسیر تنهایش نگذار که مبادا گرگ‌های این بیابان نگاه چپ به او بیندازند و ته‌دلش را خالی کنند. - یگانه.