816K
دوتا از دلایل مهمی که جذب یسری افراد میشیم و دوست داریم این ارتباطه ابدی باشه و هیچوقت قطع نشه:
هدایت شده از ˖ درختِ نوزدهساله𓋼 ˖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- صدا زد ، پسرم❤️🩹
Haj Mahmood Karimi - Hoseinam Bedone (320).mp3
10.2M
ابالفضل من علمدار من...
یادت باشه آب آبروی توئه!
یادت باشه که خود فاطمه؛ تو اون لحظه ها روبروی توئه❤️🩹
Mahmood.karimi.Man.Be.Fadat(128).mp3
8.09M
تا علم افتاد دلهره تو دلم افتاد
آتیش نگرونی تو حرم افتاد
پاشو ببین سپاه دشمن و برای غارت ما آمادن
همه به فکر غنیمتی افتادن
امید آخرم افتاد
تن بی دستت به پای مادرم افتاد
کسی که دست تو انداخت ، حالا به فکرگوشواره های دخترم افتاد💔
پاشو خنده حرمله دل دخترمو شکست💔
پاشو لشکر بی حیا ، قُرق حرم و شکست💔
Mahmood Karimi - Ey Ahle Haram (128).mp3
5.47M
- ای اهل حرم میر و علمدار نیامد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- اَرمنیا میان درِ خونت ، بس که تو دردا رو دوا کردی ❤️🩹
امشب مداح مسجدمون داستان مسلمون شدن یه خانواده ارمنی به واسطه معجزه حضرت ابوالفضل رو تعریف کرد ، انقدر قشنگ بود :)🤍
˖ درختِ نوزدهساله𓋼 ˖
امشب مداح مسجدمون داستان مسلمون شدن یه خانواده ارمنی به واسطه معجزه حضرت ابوالفضل رو تعریف کرد ، انق
میگفت چندساله پیش یه مداحی بوده میرفته مجلس عزاداری سیدالشهدا (سمت تبریز اگه اشتباه نکنم) روضه میخونده ؛ همه عزادارا میومدن داخل محلس فقط ینفر بوده دم در مینشسته و داخل نمیومده ، هی خادما بهش میگن بیا تو یه چایی بخور ، نمیاد که نمیاد.
بعد یه چند شب میگذره مداح براش سوال میشه تین چرا نمیاد داخل ، یه شب بعد از روضه میاد میگه فلانی وایسا کارت دارم ، تو چرا نمیای داخل؟
میگه آقا من آخه مسلمون نیستم ، مسیحیم، نمیخام بیتم تو بعد به لیوانهاتون لب بزنم و خدایی نکرده مسلمون ها بدشون بیاد و دیگه نیان..
بعد مداح میپرسه که خب اگه تو مسیحیای باید کلیسا باشی خب اینجا چیکار میکنی؟
مرد گفت: آقا من یه بچه دارم که درگیر بیماری سختی شده بود ، و دکترا گفتن این بچه دیگه نمیمونه ..
(یعنی یهطوری بود که انگار بچه دیگه قرار نبود صبح فردا رو ببینه..)
بچهم رو تخت بیمارستان بود و دیگه امیدی بهش نبود ، پزشکا گفتن میخای شمارهت رو بزار بچهت فوت که کرد ما باهات تماس میگیریم و بهت خبر میدیم..
شمارمو دادم ، رفتم خونه ، صبح فردا باهام تماس گرفتن گفتن آب دستته بزار زمین زود خودتو برسون.
به خانمم گفتم لباس عزا ت رو بپوش بریم جسد بچمونو تحویل بگیریم.
رفتیم بیمارستان وارد بخش شدیم دیدم بچم داره اسممو فریاد میزنه : بابا بابا بااااباااا:)
بچم رو تخت نبود ، بیحال نبود ، بچم داشت میدوید طرفم و اسممو صدا میزد:)
گفتم بابا تو خوب شدی ؟ چطوری؟
گفت بابا ، مریضهای بخش گفتن محرمه ، ماهم درگیر بیمارستانیم و نمیتونیم بریم عزاداری ؛ میشه صوت مداحی پخش کنید؟
میگفت مداحی رو پخش کردن :
ای درد بی درمانلارا ، درمان ابوالفضل
ابوالفضل
ابوالفضل
ابوالفضل
(ایدرمانِ درد بیدرمانِمن ابوالفضل❤️🩹)
بابا مسلمونا سینه میزدن منم گفتم سینه بزنم باهاشون ..
بعدش ، بعدش که مداحی تموم شد (حالا بخش خلوت و ساکت شد) ؛ دیدم از در یه آقای خوش قد و بالایی اومد و گوشه چشمی به من انداخت ، بابا هرچی درد و بیماری تو جونم بود از بین رفت ، تموم شد:)
گفتم آقا شما کی هستید؟ گفت چهکسیو امشب صدا زدی ؟
گفتم من نمیدونم دیدم مسلمونا میگن ابوالفضل ابوالفضل ، گفتم منم بگم.....
آقای مداح حضرت ابوالفضل بچمو شفا داد ، من میخام شب تاسوعا با خانوادهم بیام و اشهد بگم و مسلمون بشم:)
شب تاسوعا با خانوادهش اومد ، مسلمون شد و شب عاشورا دیگه دم در مسجد نبود ، اومد داخل مسجد و چای روضه هم خورد:)
یا ابوالفضل:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- بی چراغ رویت ، من ندارم دیگر تابِ این شبهای سرد و خاموش:)