eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
دوبیتی های عرض ارادت به حضرت زینب(س) و فرزندان بزرگوارش زینب که شهیده رشیده‌ست زین مرتبه نیز رو سفید است هم خواهر و دختر شهید است هم عمه و مادر شهید است... عونش به مثل چو شیر بوده آری که یل و دلیر بوده... در معرکه شد فداییِ حق الحق که چه حق پذیر بوده آری که محمدش وفا داشت در وقت شهادتش نوا داشت شد عاقبتش ختمِ شهادت.. از بس به خدا شوق لقا داشت .
نوحه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها رفته از دنیا.. زینبِ کبری با دلی خونبار آه و واویلا تسلیت یاحسین یابن‌زهرا خواهرت رفته از دار دنیا مظلومه زینب... کوهی از صبر و.. کوهی از همت بوده قلبش پُر.. از غم و غربت کودکی دیده گلهای پرپر.. غربت حیدر و داغ مادر.. مظلومه زینب... بوده عمری با.. غصه‌ها همراه شد شهیده از.. ماتمی جانکاه السلام علی قلبِ زینب.. از غم قتلگاه بوده در تب مظلومه زینب... یادِ او مانده لحظه‌ی آخر جامه‌ی‌خونین.. پیکرِ بی سر رأس هجده گُلش روی نیزه زینب و کوفه و چشم هرزه مظلومه زینب... #
از ناله ی هر شبش علی می شنوی از جسم پُر از تَبش علی می شنوی در کوفه اگر زبان ببندی کوفی از خطبه ی زینبش علی می شنوی با نغمه ی حیدری علی می شنوی از لاله ی پرپری علی می شنوی در مجلس شام، جز زِ رأسِ در تشت از شیون خواهری علی می شنوی .
تا ریشه‌ی فتنه کند یاحیدر گفت زینب به میانِ بند یاحیدر گفت لرزید تمام پایه‌ی کوفه و شام.. تا اینکه عقیله چند یاحیدر گفت .
ذکر فرزندان زهرا (س) بر لبش شور جاری بود در بَزمِ شبش از خُلوص و از وفا خوانده «سلیم» جان فدایِ صوتِ زینب زینبش.. .
باسلام؛ پخش مستند فداییان امنیت شهید هادی جوان دلاور امشب ساعت ۱۱و۵۵دقیقه از شبکه یک سیما ؛ مصادف با سالروز قمری شهادت در سال ۹۳ درنیمه رجب (وفات حضرت زینب س) (لطفا اطلاع رسانی نمایید) باتشکر. شهیدی که مقام معظم رهبری بر سرمزارش حاضر شده و برای شادی روحش قرائت فاتحه داشتند و نکته جالبی درباره خانواده شهید بیان فرمودند . مجری طرح و کارگردان : سید جواد میری
از غربت زینب دل من بیتاب است از غُصه ی اوست دیده ام پُر آب است امشب شده ام اگر غمین زینب از لطف دعای حضرت ارباب است
خواهم از یک بانویی گویم که نامش زینب است حق عطا کرده چنین والا مقامش ، زینب است در حیا و صبر و همت وارث مادر بُود در شجاعت ، استقامت زینت حیدر بُود عمه ی سادات عالم دختر خیر النساست او عقیله ، عالمه ، پیغمبر کرببلاست شیعه پای درس او صبر و وفا آموخته چشم در حاجات خود بر دست زینب دوخته روضه ها خواندند و او (بیچاره زینب) شد خطاب چاره ساز عالم است و معنیِ حُسن المَآب خاطرات کربلا هر چند از او جان گرفت عالم هستی شد از ایثار و صبرش در شگفت او که جُز دشنام و سیلی در سفر چیزی ندید پس چرا رنج و بلا را غیر زیبایی ندید او به جان یکسال و نیم ، اندوه و ماتم را خرید از غم داغ برادر قامت زینب خمید او شهید داغ ثارلله بُود در کربلا سر به پای چوب محمل زد کنار نیزه ها از تَهِ گودال تا کوفه وَ از کوفه به شام بر وجود بی بَدیل زینب کُبری سلام
داری دوباره در دل ما غم می آوری ُبغضی پر از غریبی و ماتم می آوری حالا که بزم روضه بنام تو زینب است حال و هوای ماه محرم می آوری دلداده ی حسینی و با عشق خود به او اصلاً تویی که عشق مُجسم می آوری تو دخت مرتضایی و با تیغ خطبه ات پیوسته لرزه بر همه عالم می آوری ارث از علی گرفته و طوفان غیرتی در موج هر بلا تو مگر کم می آوری؟ اما هلال غرق به خون با دلت چه کرد در پیش او دو دیده ی زمزم می آوری بی خود نبود بعد غم دلبرت حسین دستی به زانو و کمر خم می آوری
زینب تویی شفیعه ی محشر زینب تویی آئینه حیدر زینب تویی خلاصه ی کوثر (بی بی یا زینب) تو عصمت صُغرایی زینب تو غیرت والایی زینب تو رَفعت یکتایی زینب (بی بی یا زینب) [یا زینب یا زینب زینب (۳) مدد یا زینب]۲ سَلیلهُ الزهرایی زینب عَقیلهُ النسایی زینب مَلیکهُ الدنیایی زینب (اُمُ المصائب) تویی تو بانوی کرم زینب سایه ی تو روی سرم زینب کِی می شه من بیام حرم زینب (اُمُ المصائب) [یا زینب یا زینب زینب (۳) مدد یا زینب]۲ دیدی غم دو لاله ی پرپر هفتاد و دو آلاله ی بی سر بوسه زدی بر صورت و حنجر (آه و واویلا) شد قاتلت پیرهن صد پاره بعد حسین شدی تو آواره بعد ابوالفضل شدی بیچاره (آه و واویلا) [یا زینب یا زینب زینب (۳) مدد یا زینب]۲ دیده ای پیکر گل لیلا نقش زمین گشته در این صحرا آمد کنار نعش او بابا (برات بمیرم) زینب تو دیدی ضجه ی مادر یک مادر و یک غنچه ی پرپر تو دیده ای شیرخواره ی بی سر( برات بمیرم) [یا زینب یا زینب زینب (۳) مدد یا زینب]۲ تمام عمر تو بوده ای محزون از بعد عاشورا شدی دلخون گشته دو عالم به غمت مدیون ( ای وای از این غم) آتش خیمه ها رو می دیدی سرها رو نیزه ها رو می دیدی شیون بچه ها رو می دیدی ( ای وای از این غم) [یا زینب یا زینب زینب (۳) مدد یا زینب]۲
این زن که از برابر طوفان گذشته بود عمرش کنار حضرت باران گذشته بود صبرش امان حوصله ها را بریده بود وقتی که از حوالی میدان گذشته بود باران اشک بود و عطش شعله می کشید آب از سر تمام بیابان گذشته بود آتش گرفته بود و سر از پا نمی شناخت از خیمه های بی سر و سامان گذشته بود اما هنوز آتش در را به یاد داشت آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود آن پرده های آخر صفین ناگهان از پیش چشم آینه یک آن گذشته بود می دید آیه آیه آن زیر دست و پاست کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود زینب هزار بار خودش هم شهید شد از بس که از کنار شهیدان گذشته بود یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود بر صفحه های سرخ مقاتل نوشته اند این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود...
این زن که از برابر طوفان گذشته بود عمرش کنار حضرت باران گذشته بود صبرش امان حوصله ها را بریده بود وقتی که از حوالی میدان گذشته بود باران اشک بود و عطش شعله می کشید آب از سر تمام بیابان گذشته بود آتش گرفته بود و سر از پا نمی شناخت از خیمه های بی سر و سامان گذشته بود اما هنوز آتش در را به یاد داشت آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود آن پرده های آخر صفین ناگهان از پیش چشم آینه یک آن گذشته بود می دید آیه آیه آن زیر دست و پاست کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود زینب هزار بار خودش هم شهید شد از بس که از کنار شهیدان گذشته بود یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود بر صفحه های سرخ مقاتل نوشته اند این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود... .
زینب، یعنی زینت پدر و این نامی است که خداوند برای دختری انتخاب کرد، که با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ شد و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت. و این است که نام زینب در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است، به خاطر فداکاری هایش، زیبا، درخشان و جاودانی است.
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• چرا به یاد لب تشنه ات نمیمیرم مرا ببخش عزیزم، که آب می نوشم *هر کسی دلش توی یه روضه رفت دیگه، انشاءالله همونم دستت رو بگیره یکی میگه رباب، یکی میگه بی بی زینب، هر کسی یه جایی دلش رفت دیگه...* *پیراهنِ حسینش رو تو بغل گرفته.. گفت :داداش!..* چرا به یاد لب تشنه ات نمیمیرم مرا ببخش عزیزم ،که آب مینوشم مصیبت پدر و مادرم ز یادم رفت مصیبت پسر تو، نشد فراموشم *هنوز یادم نرفته وقتی صدام زدی، خواهرم بچه ام رو بیار، کدومو؟علی اصغر،علی اصغر که خیلی کوچیکه دادش،بیارش،هنوز یادم نرفته چطوری بچه رو سردست گرفتی داشتی حرف میزدی با لشکر...«آه خیلی بدِها مثلا داری حرف میزنی تو کلامت میپرن..» چند جا تو کلام ابی عبدالله پریدند... اول جا اونجایی بود که ابی عبدالله علی اصغر رو سر دست گرفت داره حرف میزنا حرمله پرید تو کلام حسین یه جا دیگه هم داره حرف میزنه "یا غیاث المستغیثین" سنان نیزه رو برداشت.... «آی حسین حسین حسین ...» میانِ روضه ی بزم یزید فریادم به یادِ شامِ غریبان اگر که خاموشم عزیزِ فاطمه خیلی برای من سخت است تو پاره پیروهنی، من لباس میپوشم غزل نوشته ام از غم قصیده می‌خوانم به جای واژهٔ غم را کشیده می‌خوانم از آنکه عفّت زهرا، شجاعت حیدر درون او به تبلور رسیده می‌خوانم به تیغِ تیزِ زبان، زنده کرده مکتب را از آن معلمِ مکتب ندیده می‌خوانم آب ز قامتی که الف بود و دال شد از داغ ز کوهِ صبر که از غم، خمیده می‌خوانم از آن عقیله که کتابت کربلا حتی کسی شکستن او را ندیده می‌خوانم ز بوسه ای که به زیرِ گلو نشست از آن امانتی که به سائل رسیده می‌خوانم از آنکه شاهدِ عینی ماجرا بوده همانکه بر روی تل شد شهیده، می‌خوانم آخ نفس نفس زده زینب رسیده تا گودال از این به بعد بریده بریده می‌خوانم ح جابجا شده حا و سین و یا و نون میان جزر و مد تیغ های تشنه ی خون خروش موج بلا رهسپارِ ساحل شد میان عاشق و معشوق شمر حائل شد برای پستی دنیا بس است تا محشر همین که با پسرِ سعد او مقابل شد * آخه بی بی اومد بالای تل صدا زد آی پسرسعد! "اما فیکم مسلم" بین همه ی جمعیت یه مسلمون پیدا نمیشه ....* جدال خنجر کندی و حنجر خشکی گریز حضرت ارباب در مقاتل شد شنیده بوده علی در رکوع بخشیده میان سجده رسید و برید و سائل شد کتاب خاطره هایش ورق ورق میشد دمی که وارد گودال بعد قاتل شد ببین که بر سرِ پیکر رسیده که حتی برای زینبِ کبری شناخت مشکل شد *هرچی نگاه به این بدن میکرد نمی شناخت هی صدازد: "أَأنت اخی؟!" ماها نمیفهمیم این حرفها ینی چی.. مگه میشه یه خواهر برادرش رو نشناسه ؟بالاخره از لباس، از سر، از بدن تشخیص میدن. اما همچین که رسید تو گودال دید بدن زیرو رو شده. نه سری، نه یه تیکه لباسی، همه رو بردن همه رو غارت کردن دست بریده سر بریده ارباً اربا...* ای حسین... نبود و عقده ی سالم برای بوسه زدن دوباره اولِ حبلِ الورید نازل شد کسی هنوز نفهمیده عمق فاجعه را چگونه زینب کبری سوار محمل شد آنقدر زیز نعل ها پا خورد مثلِ پیراهن تنش تاخورد روزه اش را سنان شکست آخر نیزه ای را به جای خرما خورد تشنه بود آب خواست اما شمر آب را پیش چشم آقا خورد .
روضه و روحی له الفدا ویژه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم" ای داغدار اصلی این روضه ها بیا صاحب عزای ماتمِ کرب و بلا بیا تنها امیدِ خلق جهان یابن فاطمه ای مُنتهای آروزی اولیاء بیا بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرز استجابت قنوت و دعا بیا فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا هفته به هفته میگذرد با خیالِ تو پس لااقل به حُرمتِ خونِ خدا بیا بیش از هزار سال تو هم گریه کرده ای ای خون جگرِ قامتِ زینبِ کبری بیا *تا تو نیايي هيچی عوض نمیشه، تا تو نیایی هیچی درست نمیشه... ای آقایی که خودت فرمودی: یا جَدّاه! اگه اشک چشمم تمام بشه من خون گریه میکنم... اما ما هنوز نشده خون برا جدت ابی عبدالله گریه کنیم، امام رضا فرمودند: أقرَحَ جُفُونَنا اونقدر ما برا جدمون گریه می کنیم پلک هامون زخم میشه... یا صاحب الزمان! گریه های شما کجا و گریه های ما کجا؟... آخه سئوال کرد اون عارف در عالم رویا، یا صاحب الزمان! فرمودید: خون گریه میکنم، برا کدوم مصیبت خون گریه می کنید؟ مصیبت علی اکبرِ؟ فرمود: علی اکبر هم خون گریه میکنه... مصیبتِ عباسِ؟ فرمود: عموجانمون هم خون گریه میکنه... آقا کدوم مصیبتِ؟ صدا ناله ی امام زمان بلند شد، فرمودن: امان از اسیریِ عمه جانمون زینب... آخه گفت: داداش! حسين!...* از قوم ما کسی به اسارت نرفته بود حتی کسی به بزم جسارت نرفته بود *ببین روزگار زینب به کجا رسید، دیدن اُم حبیبه داره نذری میده، تا نذری رو به این اُسرا داد، بی بی زینب سریع گرفت، گفت: صدقه بر ما حرام است... اُم حبیبه گفت: خانوم جان! من نذر دارم، هر اسیری تو کوفه میاد بهش نذری میدم، بی بی فرمود: برا چه چیزی نذر کردی؟ صدا زد: نذرم اینه یه بار دیگه خانومم زینب رو ببینم... الله اکبر، کنیز خانه ی زینب بوده اُم حبیبه، بعد سئوال کرد: شمارو از كجا آوردن؟ بي بي فرمود: ما از شهر پیغمبر مدینه اومدیم... اُم حبیبه یهو بهم ریخت، باز سئوال کرد: از کدوم محله؟ بی بی فرمود: بنی هاشم... سبد نذری رو رها کرد، گفت: خانوم! بگو خانومم زینب رو میشناسی یا نه؟ یه وقت بی بی صدا زد: اُم حبیبه! حق داری زینب رو نشناسی، من زینبم... اُم حبیبه صدا زد: باورم نمیشه زینب باشی، چرا؟ گفت: آخه زینبی رو که من میشناسم هر جا میرفت با حسینش بود، پس تو حسینت کو؟ گفت: تو سرت رو بالا بیار، اون سری که روی نیزه میدرخشه، سر حسین‌ِ منه... امشب تو هم دلت بره کربلا، حسین جان! چقدر دلم برا کربلات تنگ شده...از همین راه دور سلام بدیم... "اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین" بعد از روضه ی سیدالشهدا دعا مستجاب میشه، خدا رو با این اسم صدا بزنیم، هفت مرتبه:یا أَرْحَمَ الرّاحِمین... به دستانِ بسته ی زینب، دست ما جلو نامرد دراز مگردان، همه مرضا شفا مرحمت بفرما، اموات، گذشتگان بد وارث و بی وارث همه رو امشب غریق رحمتت بفرما، ظهور امام زمان ما برسان، رهبر و مملکت ما محفوظ بدار، دشمنان ما سرنگون بگردان، هر کسی امشب به هر حاجت و مطلبی وارد این مجلس عزا شده حاجت روا بگردان، بِنَبیٍّ وَ آله رَحِمَ اللهُ مَن یَقراءُ الفاتحه مَعَ الصَلَوات... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
رهبر معظم انقلاب: به جایی رسید که فقط والاترین انسان‌های تاریخ بشریت یعنی پیامبران می‌توانند به آن‌جا برسند.
درسته که نبودم کنار زینب غروب عاشورا درسته که نخوردم حتی یه سیلی به خاطر زهرا اما طاقتم آقا، دیگه داره سر میاد آخه از منم همین جون دادن که برمیاد وقتشه که نوکرت فدا شه نذری مادر من اداشه وقتی محبت تو یه ادعای خشک و خالی باشه باید نصیب این دل جاموندگی و خسته حالی باشه با محبتت باید رهسپار جاده شد واسه سختی و بلا، دم به دم آماده شد با نفس و قدم و قلمم تا همیشه حامی حرمم
🏴سالروز شهادت(وفات) اسوه ایثار و فداکاری ، پیام آور نهضت حسینی حضرت زینب کبری سلام الله علیها برهمه شما محبان و دوستداران و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام تسلیت باد. 🔹حضرت زینب (علیهاالسلام) در سال ۱۷قمری با عبدالله بن جعفر طیار ازدواج کرد و از وی چهار پسر داشت به نام‌های: علی، عون، عباس، محمد؛ و یک دختر به نام ام کلثوم. عون، محمد در واقعه کربلا به شهادت رسیدند. 🔶بنا بر روایت مشهور حضرت زینب(س) در نیمه رجب سال ۶۲ از دنیا رفتند اما چگونگی درگذشت آن حضرت یعنی شهادت یا وفات از پرسش هایی است که مانند روز رحلت و محل تدفینشان، محل اختلاف است. براساس برخی از نوشته‌ ها حضرت زینب سلام الله علیها بعد از واقعه عظیم و خونین عاشورا به مدینه آمدند و پس از ورود به مدینه پیوسته عزادار و گریان بودند تا این که پس از یک سال و نیم در همان مدینه (قبرستان بقیع) از دنیا رفتند و در همان جا به خاک سپرده شدند.  اکنون از قبر آن بانوی گرانقدر، اثری در دست نیست. ▪️طبق برخی از احتمالات حضرت زینب سلام الله علیها پس از ورود به مدینه، در مجالس و محافل سخن می گفتند و مظالم و جنایات یزیدیان را بازگو می کردند. فرماندار مدینه ماجرا را به یزید نوشت و او دستور داد زینب سلام الله علیها را مخیر سازند تا هر شهری که می خواهد (غیر از مکه و مدینه) برود. حضرت زینب سلام الله علیها به شام رفتند و در آن جا اقامت کردند و پس از چندی در همان جا از دنیا رفتند. ▪️آنچه از تاریخ به دست مى‌آید، بناى این مزار قدمت بسیار دارد. حتى در قرن دوم نیز موجود بوده است، زیرا بانوى بزرگوار؛ سیده نفیسه، همسر اسحاق مؤتمن فرزند امام جعفر صادق (ع) به زیارت این مرقد مطهر آمده است.  در روایت دیگر آمده است، حضرت زینب سلام الله علیها به علت افشاگری علیه دستگاه بنی امیه، مجبور شدند که مدینه را ترک کنند. از این رو مصر را انتخاب کردند. بعد از مدتی اقامت، همان جا از دنیا رفتند. سیده زینب در شهر قاهره هم اکنون زیارتگاه مجلل و با شکوهی است البته گفته شده است این قبر متعلق به زینب بنت یحیی بن حسن الانور ابن زید ابن حسن ابن علی بن ابیطالب است که به دلیل تشابه اسمی با حضرت زینب (س) عقیله بنی هاشم اشتباه گرفته شده است. اما قول دیگری نیز در کتاب زینب الکبری من المهد الی اللحد وجود دارد و آن اینکه زینب کبری سلام الله علیها به دست مزدوران حکومت اموی به شهادت رسیده باشد که آن هم نمی تواند دور از ذهن باشد چرا که ایشان نیز مانند امام سجاد علیه السلام همه وقایع کربلا را با چشم دیده و همواره درصدد برملا کردن ظلم و جور حکومت بر خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند و تحمل این مساله برای امویان و به ویژه یزید سخت می نمود و ممکن است چنین باشد اما به صورت پنهانی و دور از چشم دیگران که سندی از خود بر جای نگذارند. السلام علی زینب الصبور(س) 💠 https://eitaa.com/Arbabhosyn 💠