eitaa logo
ذاکرین آل الله
285 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
308 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی در شب قدر،خدایا همه را می بخشی ای کریمی که همه ریزه خورخوان توأند سفره ات هست مهیّا همه را می بخشی گر چه ما غرق گناهیم ولی از سر لطف می کنی باز مدارا همه را می بخشی به علی،احمد و زهرا،به حسین و به حسن تو،به این حُرمت اَسما همه را می بخشی مِهر و کینه دو پر و بال عروج دل ماست به تولّی و تبرّی همه را می بخشی شیعه ی حیدر و آتش ،چقدَر بی معناست مطمئنّم که به مولا همه را می بخشی دست خالی نرود هیچ کسی از این جا تو در این لیله ی احیا همه را می بخشی آن قدر لطف و عنایت به همه داری که نه فقط اهل دعا را همه را می بخشی یک نفر گر که دعایش به اجابت برسد شک ندارم که تو یکجا همه را می بخشی به خدایی تو سوگند که در وقت سحر وسط گریه و نجوا همه را می بخشی پر توبه بده تا سوی تو پرواز کنم تا ببینم که چه زیبا همه را می بخشی من زمین خورده ام امّا نه شبیه عبّاس به زمین خوردن سقّا همه را می بخشی 🔸
تا که گفتم بالحسین، العفو دستم را گرفت لطف او بر ما پس از ذکر حسین جان میرسد 🔹https://eitaa.com/Arbabhosyn🔹
یا علی امشب چه خوش با من مدارا می کنی شد شب قدر و تو خود، دردم مداوا می کنی در کنار ذکر حقّ و جوشن و احیای شب با نماز و سجده ات دل را مصفا می کنی 🔹https://eitaa.com/Arbabhosyn🔹
ملکا؛ مدد بفرما، تو اجابتی دعا را صنما؛عنایتی کن، به رهان تو این بلا را چه کنم؟مدد نمایی !که ببینم آشنایی ز کرامتت ببینم ،رخ ماه مصطفی(ص) را تو که ساتر العیوبی،تو که غافر الذنوبی برسان به وقت مردن ،شه ملک لا فتا را چه کنم؟به وقت عصیان نظرم سوی تو گردد منم آن گدای عاصی،برسان تو مجتبی(ع) را تو ؛ تُعِزُّ مَنْ تَشاٰءی و تُذِلُّ مَنْ تَشاٰءى تو دهی، فخر و ذلت تو همی دهی ندا را چه عمل کنم به عالم که به لطف حق تعالی که زه عطر و بوی مهدی (عج) نصبی، نصیب ما را به نماز و خمس و روزه و جهاد علیه کفار فرجش شود مُفَرَّج،دل شیعیان رضا را دل شیعیان بود خون ز برای قتل زهرا(س) که بگیرد انتقام از ،دو خبیث بی حیا را (مهدیا)؛!..بگو کجایی؟نجفی؟!کربلایی؟! تو به شاه ملک ایران، تو بخوان فرج دعا را 🔸شاعر: _________________________
در گدایی خودت نام مرا مشهور کن دستهایم را ز دامان بقیه دور کن چند وقتی میشود که چاه تاریکی شدم قلب تاریک مرا ای ماه غرق نور کن دوست دارم غرق دریای مناجاتت شوم مثل موسای کلیم الله من را تور کن راضیم حتی شده بازور برگردانیم من اگر توبه نکردم تو مرا مجبور کن شبهه هایم را بگیر و جای آن ایمان بده ای خزانه دار عالم جنس مارا جور کن تا مبادا بعداز این از پیش تو جایی روم با ولای مرتضی دور مرا محصور کن تا که قلب دشمنانت را بسوزانی، مرا روز محشر با محبین علی محشور کن ای که تقدیر مرا امشب مقدر میکنی داخل پرونده ام یک کربلا منظور کن چشمه اشکم فقط بهر تو میجوشد حسین جای دیگر گریه کردم چشم منرا کور کن 🔸شاعر: ___________________________
امشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم تا در بهشتِ جانِ جانان پَر بگیرم هر جا قلم دل را کشانَد می‌نشینم تا من سراغ از فاتحِ خیبر بگیرم عرضِ ادب سوی مدینه میکنم تا اذنِ جنان را من ز پیغمبر بگیرم عشقم حسین است و براتِ کربلا را از دستِ پاک و زخمی مادر بگیرم امشب که گلزارِ حسین است آرزویم باید از این دریا فقط گوهر بگیرم مهمانِ شش گوشه شدن یعنی که باید هر جایی از عرشِ خدا لنگر بگیرم گفتم اگر قسمت شود اول در آغوش قنداقه ی نازِ علی اصغر بگیرم هر گوشه از صحن و شبستانِ حرم را صد منبر اشک از روضه ی اکبر بگیرم آنجا که ساقی آب را شرمنده کرده است از دستِ او هم جرعه ای کوثر بگیرم شرمنده ی اشکِ پگاهِ قتلگاهم باید تقاصِ یک سر از کافر بگیرم هر کس به نوعی اشکِ زینب را در آورد من حقِ او را از دمِ خنجر بگیرم یا انتقامِ دردِ او را روزِ محشر از ذوالفقارِ حضرتِ حیدر بگیرم باید رَوم با پای دل کنجِ خرابه یک سر خبر از غربتِ دختر بگیرم از گیسووان سوخته قدری برای زخمِ دلم داروی خاکستر بگیرم از خارِ پایش که ز چوبِ خیزران است قطعاً خبر از شعله های در بگیرم ای بال و پَر بشکسته ای جانم رقیه امشب شد از عشقِ تو قرآن سر بگیرم غرقِ امید دستهای کوچکم تا هر حاجتم را از حی داور بگیرم! 🔸شاعر: ___________________
عجب سِرٌ نهان دارد شبِ قدر صفای روح و جان دارد شبِ قدر شبِ قدر و شبِ تنزیلِ قرآن که درکِ بیکران دارد شبِ قدر به تا هفت آسمان تا عرشِ اعلا طوافِ عرشیان دارد شبِ قدر چه فرخنده شبی تا مَطلعِ الفَجر نزولِ قدسیان دارد شبِ قدر بیا امشب که رحمت مثلِ باران به روی عاشقان دارد شبِ قدر هبوط آید فرشته دسته دسته وصالِ عارفان دارد شبِ قدر شب قدر و بیا قدرش بدانیم چه اکسیرِ گران دارد شبِ قدر بیا بر سر بنهِ قرآنِ ناطق بشارت بر جهان دارد شبِ قدر که تا تقدیرِ حق گردد مقدر چو هر کس امتحان دارد شبِ قدر شبِ امضای تقدیرِ امور است چه حکمت ساربان دارد شبِ قدر؟ به خلوت گوشه ای احیا گرفتن مصلای خزان دارد شبِ قدر قسم بر آن شبِ معراج احمد عروجِ آسمان دارد شبِ قدر درِ رحمت تماشای حضور است خوشا آنی که جان دارد شبِ قدر تو در باغِ سحر دنبال یاری تماشای اذان دارد شبِ قدر خوشا آنی که در سجّاده ی سبز خدای مهربان دارد شبِ قدر زمین و آسمان مشهودِ نور است نوای حوریان دارد شبِ قدر تَفَعٌل کن تو با قرآنِ ناطق هر آن خواهی بیان دارد شبِ قدر تو در باغِ دعایی آرزو کن نظر بر مؤمنان دارد شبِ قدر شنو از آسمان آوای قدسی هزاران نغمه خوان دارد شبِ قدر سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ امیرِ مؤمنان دارد شبِ قدر ز محرابِ علی این ناله برخواست سحرگه میهِمان دارد شبِ قدر سماوات و زمین سر در عزایند که خون بر دیدگان دارد شبِ قدر چو محراب و مصلا غرقِ خون است که مهدی هم فغان دارد شبِ قدر خوشا آنی که درخلوتگهِ عشق دلی تا آسمان دارد شبِ قدر هر آنچه عالم هستی تو بینی چو سر بر آستان دارد شبِ قدر! 🔸شاعر: ___________________________
خدایا من دلی بیمار دارم به جانم آتشی تکرار دارم خدایا آمدم بر درگهِ تو تو میدانی غمِ بسیار دارم چه خوش اقبال بودم من خدایا که با تو وعده ی دیدار دارم پناهم ده تو را جانِ حسینت من امشب با تو خیلی کار دارم دلم قرص است دائم در کنارم که مثلِ تو گلی بی خار دار دارم به دامِ نفسِ اماره اسیرم سرا پا سوءِ در رفتار دارم تو گر این بنده را از در برانی چه امیدی من از اغیار دارم چه خوشبختم که من مثل تو مولا خدای خالق و قهار دارم ز درگاهت مرانی این گدا را که حُبِ حیدر کرار دارم به حق و آبروی او ببخشا که امشب دیده‌ای خونبار دارم پناهم گشته سلطان خراسان ز لطفش دیده‌ای بیدار دارم! 🔸شاعر: ___________________________
خیلی گرفته دور شما را گناهکار آقا چه میکنی تو مگر با گناهکار ؟ تو سربلند عالمی و سر به زیر ما تو عاری از گناهی و ماها گناهکار هرجا مقدمات گناهی فراهم است نشناخته همیشه سر از پا گناهکار مثل تویی شبیه مرا درک میکند ؟ تو نور و خیر و برکتی , اما گناهکار ... جای همه به سوی خدا توبه میکنم یک شب سحر کنی تو اگر با گناهکار اهل گناه مانده , فقط چون که وا نشد پایش به کربلای معلی گناهکار جایی نمانده , از همه جا رانده آمده باید که جا دهی تو و اِلّا گناهکار ... . . دیدم به خواب صحن تو راهم نداده اند آمد صدایتان که بفرما گناهکار ... 🔸شاعر: ___________________
امشب شب قدر است و من هستم گرفتار مولا ببین من آمدم با چشم خونبار من آمدم تا که براتم را بگیرم شاید برم امسال پابوس علمدار   🔹https://eitaa.com/Arbabhosyn🔹
امشبی چشمِ امیدم به درِ رحمتِ توست تا سحر منتظرِ بخششِ بی غایتِ توست ای خدایی که کریمی و مُجیبُ الدَعوات تو ببخش آنچه که بخشندگی در وسعتِ توست همه ذراتِ جهان چشم به الطافِ تواند عرش تا فرش سرِ سفره ی با برکتِ توست می ستایند همه خلق تو را با دل و جان عزتم ده که جهانم همه در عزتِ توست خالقِ هر دو جهانم تویی ای ذاتِ کریم عالمِ کون و مکان در یدِ با قدرتِ توست آن که جانش عطشِ نورِ حقیقت دارد دائماً چشمه ی جانش طلبِ رحمتِ توست من که جز داده ی تو هیچ ندارم ز خودم ای خدا هر چه که دارم همه از دولتِ توست آمدم با تو کمی از تهِ دل حرف زنم دلِ من تشنه ی یک جره ای از صحبتِ توست رهروِ شب زده‌ام آمده‌ام بهرِ وصال بعلیِِ بعلی بر لبِ ما طاعتِ توست چقدَر این دلم ایوانِ طلا می خواهد به تولای علی که غمِ او غربتِ توست کربلا رفتم و دیدم بدنی بیکفن است شاهِ لب تشنه‌ی عریان که دور از وطن است! 🔸شاعر: ___________________________
بیا که عبد مطیع خدا شدن خوب است شبی به خاطر او سر به را شدن خوب است تمام حرف همین است که گنه نکنیم ز آن چه نفس بخواهد جدا شدن خوب است شده به یک سحری صاف کن دل خود را به آیه های خدا با صفا شدن خوب است به دل حقیقت محبوب را تو پیدا کن ز عشق های مجازی رها شدن خوب است چرا به پیش خلائق تو خم کنی سر خود ؟ شبی مقابل دلدار تا شدن خوب است صدای اهل قبور است می رسد بر گوش که : آی بنده رفیق دعا شدن خوب است از این دو دیده به غیر از گنه نشد حاصل ببند چشم ، که اهل بکا شدن خوب است ببین که قافله ی عمر می رود از پیش مرو به خواب که دور از خطا شدن خوب است مگر که بخت کند رو ،طبیب را بینی به درد بندگی اش مبتلا شدن خوب است در این لیالی رحمت اگر خدا خواهد مسافر حرم کربلا شدن خوب است 🔸شاعر: ________________________ 🔹