eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸گوشه‌ای از اثرات جانسوز ضربهٔ «شمشیر زهرآلود» در جسم شریف امیرالمؤمنین علیه‌السّلام ... علاوه بر آنکه ضربهٔ ابن‌ملجم ملعون، چنان سخت بود که فرق مبارک تا سجده‌گاه مولا علی علیه‌السلام را شکافت، بعد از آنکه ابن‌ملجم نانجیب را گرفتند و به نزد امام حسن علیه‌السلام آوردند، اعتراف کرده و گفت: 📜 لَقَد سَقَيتُهُ السَمَّ شَهرَينَ و لَو قَسَمتُها بَينَ العَرَبِ لأفنَیتُهُم. ▪️دو ماه، آن شمشیر را آغشته به زهر کردم به گونه‌ای که اگر آن ضربه را بین تمام عرب، تقسیم می‌کردم، همه را از بین می‌بردم.(۱) 📌 حال، تاریخ برخی از اثرات ضربهٔ شمشیر زهرآلود را برای ما نقل کرده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: 🥀 پیاپی از هوش می‌رفتند ... بعد از آنکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام در مسجد از هوش رفتند، وقتی که با کمک امام حسن و امام حسین علیهماالسلام به خانه آمدند، اندکی چشمان خود را باز نموده و فرمودند: رفیق اعلی بهترین هم‌نشین و سخن گوی من است. ابن‌ملجم را یک ضربت بزنید یا اگر امکان داشت عفوش کنید؛ 📋 ثُمَّ عَرِقَ ثُمَّ أَفَاقَ ▪️سپس آن حضرت عرق کرده و بدن مبارک‌شان ضعیف گشته و از هوش رفتند.(۲) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 چشمان مبارک‌شان، بسیار گود شده بود ... بعد از آنکه ابن‌ملجم نانجیب کار خود را کرد، اشعث بن قيس ملعون، پسر خود را فرستاد و به او گفت: به دقت بنگر که حال علی علیه‌السلامچگونه است؟! پسر اشعث رفت و نگريست و برگشت و گفت: 📋 يا أبَة! رَأيتُ عَينَيهِ داخِلَتَينِ في رَأسِهِ. فَقالَ الأشعَث: عَينَي دَميغٍ و رَبِّ الكعبة. ▪️ای پدر! چشم‌هايش را ديدم كه گود شده و ميان سرش فرو رفته بود؛ اشعث گفت؛ به خداي كعبه سوگند این حال چشم‌هاي كسي است كه زخم به مغزش رسیده است.(۳) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 پاهای مبارک آن حضرت در اثر سمّ، سرخ شده بود ... محمد بن حنفیه گوید: شب بیستم ماه رمضان در کنار پدرم بودم؛ 📋 ثُمَّ تَزایَدَ وُلوجُ السَّمِ فِی جَسَدِهِ الشّریفِ حَتّی نَظَرنٰا إلیٰ قَدَمَیه و قَد اِحمَرَّتا جَمیعًا فَکبُرَ ذٰلکَ عَلَینا و آیَسَنا ▪️لحظه به لحظه، سمّ در جسم شریف پدرم، بیش از پیش، سرایت می‌کرد؛ به گونه‌ای که وقتی نظرمان به پاهای مبارک آن حضرت افتاد، دیدیم که هر دو پای آن حضرت در اثر سمّ، سرخ شده است؛ با مشاهده این صحنه، دیگر از زنده ماندن پدرم، ناامید شدیم.(۴) 📚(۱)مقتل الإمام علی بن ابی طالب علیه‌السلام، إبن أبی‌الدنیا، ص۲۷؛ و شرح‌الاخبار، ج۲ ص۴۳۳ (اندکی تفاوت) 📚(۲)الأمالی،شیخ طوسی،ص۲۳۲ 📚(۳)مقتل الإمام علی بن ابی طالب علیه‌السلام، إبن أبی‌الدنیا، ص۳۶ 📚(۴) بحارالانوار ج۴۲ ص۲۹۱ ✍این دو روزه چون سه ماهه مادرم لاغر شدی حضرت خیبر شکن! هم سطح با بستر شدی چشم‌های نیمه بازت را به روی من نبند مادرم را خواب می‌بینی مگر، باشد بخند دور لبهایت زبانت را نچرخان جان من شیر آوردم برایت نوش جان مهمان من بد زده نامرد زخم تو نمی‌آید به هم مثل زخم بازوی مادر سرت کرده ورم آن غلافی که به کوچه بازوی مادر شکست تیغِ آن در کوفه آمد بر سر حیدر نشست قاتلت با طعنه می‌خندید بر احوال من گفت بدجوری زدم،بیهوده دست و پا نزن مادرم ای کاش امشب بود تا کاری کند مثل ایام اُحُد از تو پرستاری کند با تکان دست و پایت، دست و پا گم کرده‌ام آن کفن هایی که مادر داد را آورده‌ام... @Maghaatel
🩸طبیبا ! وا مکن زخم سرم را‌ / مسوزان قلب زینب، دخترم را... در نقل‌ها آمده است: 🥀 چون‌که امیرالمومنین عليه‌السلام ضربت خورد، همه طبیبان كوفه را براى او گرد آوردند. هيچ كس از آنان از «اثير بن عمرو» نسبت به جراحت او داناتر نبود‌ و طبيبِ مداواگر و صاحب كُرسى بود و جراحت‌ها را درمان مى‌كرد. 🥀 چون «اثير» به زخم اميرمؤمنان علی علیه‌السلام نگاه كرد، ريه گرم گوسفندى طلبيد و از آن رَگى بيرون كشيد و آن را در شكاف زخم گذاشت، سپس بيرون آورد كه سفيدى مغز مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر آن بود. سپس رو به امیرمؤمنان کرد و گفت: 📋 يا أميرَالمُؤمِنينَ، اِعهَد عَهدَكَ ؛ فَإِنَّ عَدُوَّ اللّهِ قَد وَصَلَت ضَربَتُهُ إلىٰ اُمِّ رَأسِكَ ▪️اى اميرمؤمنان، وصيّت خود را بكن‌ مه ضربهٔ دشمن خدا به مغز سرت رسيده است. 📚مقاتل الطالبيّين، ص۵۱ ✍ طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را طبیبا کار از درمان گذشته که آتش آب کرده پیکرم را طبیبا نسخه ننویسی که باید اجل بر چیند امشب بسترم را ببند آنگونه فرقم را که در قبر نبیند فاطمه زخم سرم را در و دیوار مسجد بود شاهد که من گفتم اذان آخرم را من آن یارم که شُستم در دل شب تن خونین تنها یاورم را درود زندگی را گفتم آن‌روز که زد در کوچه قنفذ همسرم را...
🩸به فدای آن آقایی که از غذای خودش به قاتلش می‌دهد ... ➖ وقتی که ابن ملجم ملعون را دستگیر کرده و او را نزد امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام آوردند ، مولا علی علیه‌السلام فرمود: 📋 أطعِمُوهُ مِن طَعامِي وَ اْسقُوهُ مِن شَرابي ▪️از هر خوراکی که من می‌خورم و از هر نوشیدنی که من می‌آشامم به او بدهید. اگر زنده ماندم درباره‌اش فکر خواهم كرد و اگر زنده نماندم تنها بر او يك ضربت بزنيد و چيزي بر آن ميفزائيد. 📚 مقتل الامام علی بن ابی طالب علیه‌السلام ،ابن ابی الدنیا، ص۴٠ ➖ امیرالمؤمنین علیه‌السلام پیاپی از هوش می‌رفتند؛ در یکبار که به هوش آمدند، امام حسن علیه‌السلام ظرف شیری را به دست آن حضرت دادند و مولا کمی از آن را میل کردند؛ سپس ظرف را از دهان مبارک خود، دور نموده و فرمودند: 📋 اِحمِلوهُ إلىٰ أسيرِكُم ▪️این ظرف شیر را برای ابن‌ملجم ببرید!! 📚 بحارالانوار، ج۴۲ ص۲۸۹ ✍ به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا...
🩸«فَرقم» شکافت تا که «فراقم» به سر رسید ... اسماء بنت عُميس گوید: 📋 أنَا لَعِندَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام بَعدَما ضَرَبَهُ ابنُ مُلجَمٍ، إذ شَهَقَ شَهقَةً، ثُمَّ اُغمِيَ عَلَيهِ، ▪️پس از ضربت ابن ملجم بر بالین أمیرالمؤمنین عليه‌السلام بودم كه فریادی کشید و از هوش رفت. سپس به هوش آمد و فرمود: 📋مَرحَبا، مَرحَبا، الحَمدُ للّهِِ الَّذي صَدَقَنا وَعدَهُ، وأورَثَنَا الجَنَّةَ ▪️خوش آمديد، خوش آمديد! حمدْ خدايى را كه به وعده اش وفا كرد و در بهشت جایمان داد. 🥀 به آن حضرت گفتند: چه مى‌بينید؟ مولا علی علیه‌السلام فرمود: 📋 هذا رَسولُ اللّهِ، وأخي جَعفَرٌ، وعَمّي حَمزَةُ، وأبوابُ السَّماءِ مُفَتَّحَةٌ، وَالمَلائِكَةُ يَنزِلونَ يُسَلِّمونَ عَلَيَّ و يُبَشِّرونَ، ▪️اين پيامبر خداست، و برادرم جعفر، و عمويم حمزه. درهاى آسمانْ گشوده است و فرشتگان فرود مى آيند و بر من سلام و بشارت مى دهند. 📜 وهٰذِهِ فاطِمَةُ قَد طافَ بِها وَصائِفُها مِنَ الحورِ، وهذِهِ مَنازِلي فِي الجَنَّةِ، «لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَمِلُونَ» ▪️و اين، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است كه حوريان بر گِرد اويند و اين‌ها منزل هاى من در بهشت است. «براى چنين پاداشى عمل كنندگانْ عمل كنند» 📚ربيع الأبرار، ج۴ ص ۲۰۸. 📚مشارق أنوار الیقین، ص۳۱۳ ✍ بگو به خواب که آید به چشم بیدارش دلا بسوز که مولا تمام شد کارش سریع‌تر بدنش را به خاک بسپارید که در بهشت، علی وعده کرده با یارش زمینیان غمگین، آسمانیان خوشحال که بی‌قرار دلی می‌رسد به دلدارش برای دیدن دست کبود فاطمه‌اش به عرش رفته یدالله، دست حق یارش خدا کند ز علی باز رو نگیرد؛ آه خدا کند برود ابر از شب تارش دوباره دست به پهلوی خود نگیرد کاش دوباره گُل نکند کاش زخم مسمارش خلاصه باز علی جان دهد اگر آید، دوباره فاطمهٔ زخمی‌اش به دیدارش علی که سیر شد از کوفه، زینبش هم رفت چه کوفه‌ای که تمامی نداشت آزارش چه کوفه‌ای که دوباره کشاند زینب را نه بین مجلس تفسیر، بین انظارش رواست کوفه خودش را فرو بَرَد در خاک که رفت دختر غیرت میان بازارش گرفت كوفه كس و كار دخت حيدر را امان ز مردم نامرد بی کس و کارش
🩸یا عباس! جانِ تو و جانِ زینب! این دختر، امانت من است در نزد تو ... در نقلی آمده است؛ 🥀 لحظات احتضار امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود که پیوسته از هوش می‌رفت و به هوش می‌آمد. در لحظات آخر چشمان مبارکش را گشود و فرمود: 📋 فَلیَخرُج مَنْ فِی الدّار وَلْیَبقِ بَنو فاطمَة سلام‌الله‌علیها ▪️همه از خانه خارج شوند و فقط فرزندان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بمانند. 🥀 در این هنگام حضرت‌ عباس علیه‌السلام قصد خروج از خانه را نمود که امیرمؤمنان علیه‌السلام رو به او کرد و فرمود: کجا می‌روی پسرم؟ ابالفضل العباس علیه‌السلام عرضه داشت: شما امر فرمودید که غیر از فرزندان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، از اتاق بیرون روند! 🥀 مولا علی علیه‌السلام فرمودند: تو نور چشم زهرایی! اینجا بمان! سپس حضرت شروع به وصیت نمود و در آخر رو به ابالفضل العباس علیه‌السلام کرد و با دست اشاره‌ای به حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها کرد و فرمود: 📋 یٰا بُنیَّ هٰذِه وَدیعَةٌ مِنّی إلیک؛ أوصیکَ بِأُختِکَ الحَوراء زَینَب سلام‌الله‌علیها ▪️ای پسرم! این دختر، امانت من در نزد توست؛ تو را وصیت می‌کنم که مواظب خواهرت، زینبِ حوراء سلام‌الله‌علیها باشی! 🥀 در حالیکه که اشک بر گونه‌های اباالفضل العباس علیه‌السلام جاری شده بود، عرضه داشت؛ ای پدرجان! چشم شما را روشن خواهم کرد... 📚مولد العباس بن علی «علیهماالسلام»، ص۷۱ 📚العبرة الساکتة، ج۱ ص۹۶ ✍ چشم های به رنگ خونت را بر پرستار خود کمی وا کن دلِ من شور می زند بابا گریه های مرا تماشا کن گرچه بستم شکاف زخمت را خونِ تازه دوباره می‌ریزد گر چه با معجرم گره زده‌ام لخته خون، پاره پاره می‌ریزد مُردم از روضه خوانی‌ات امشب سوختم پایِ هر وصیت تو سرِ شب از شکاف در دیدم حال عباس را ز نیت تو دست او را گرفتی و گفتی رو سپیدم کن ای رشید علی پیش زهرا کن آبرو داری آبرویم بخر، امید علی جان تو، جان خواهرت زینب ای علمدار کاروان حسین حیدر بی مثال عاشورا جان تو، جان دخترانِ حسین نکند کودکی شود تشنه نکند دختری زمین بخورد نشود با تو خیمه‌ای بی تاب نکند مادری زمین بخورد دست هایت اگر زمین افتاد نام زهرا به لب ببر، جان گیر بدنت را سپر کن و بشتاب خم شو و مشک را به دندان گیر تشنه لب مشک آب را به لب کودک بی زبان بگیر تیر وقتی به چشم هایت خورد مدد از زانوان بگیر دست وقتی که نیست با صورت از سرِ زین به خاک می‌افتی غرق در تیر، ای کمان ابرو به زمین چاک چاک می‌افتی مادری می رسد به بالینت دست دارد به روی پهلویش کاش چشمت نبیندش وقتی جای یک دست مانده بر رویش
🩸یا عباس! مبادا آب بنوشی و برادرت حسین «علیه‌السلام»، تشنه باشد ... در نقلی آمده است: 🥀 مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، در همان شبی که فردای آن، به شهادت رسیدند، اباالفضل العباس علیه‌السلام را در آغوش گرفت و به سينه چسبانيد و فرمود: 📋 وَلَدي! سَتَقِرُّ عَيني بِكَ في يَومِ القيامة ▪️ای پسرم! به زودى در روز قيامت به وسيله تو چشمم روشن مى‌گردد. 🥀 سپس فرمود: 📋 ايّاكَ اَنْ تَشرِبَ الماءَ و اَخوكَ الحُسَين علیه‌السلام عَطشان ▪️ پسرم! هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد و بر شريعه آب وارد شدى ، مبادا آب بياشامى در حالى كه برادرت حسین علیه‌السلام تشنه است. 📚معالي السّبطين، ج١ ص۴۵۴ ✍ خستگیّ تنت از بال و پرت معلوم است حال و روزت ز نماز سحرت معلوم است مرگ من، مرگ حسین و حسنت سرفه نکن چقدر لخته‌ی خون دور و برت معلوم است إبن ملجم چه بلایی سر تو آورده دیدم آخر به خدا زخم سرت معلوم است بعد مادر به گمانم که قدت تا شده است این هم از درد شدید کمرت معلوم است خون و اشک از سر و روی تو بریزد با هم نگرانی دل شعله ورت معلوم است داغ اولاد چه آورده سرت پیر شدی بغض پی در پی و زخم جگرت معلوم است أمِّ اِیمَن به من از رخت اسارت گوید صدق گفتار وی از چشم ترت معلوم است گفتی عباس گُلَم! جان تو و جان حسین همه ی کرب و بلا در نظرت معلوم است
2⃣1⃣برخی یاران و اصحاب به عیادت مولا می روند!👇 ✅در آن مدتی که امام علی(علیه السلام) در خانه خود بستری بود، اصحاب و یاران با وفای امام(علیه السلام) برای اعلام وفاداری و عیادت خدمت ایشان می رسیدند و سوالاتی می پرسیدند. مردم کوفه نیز هجوم می آوردند، تا حضرت(علیه السلام) را زیارت کنند، که به علت وخامت حال ایشان، کسی اجازه ملاقات نداشت. مرحوم سید نعمت‌ الله جزایری(۱۱۱۲ق) از شاگردان مرحوم علامه مجلسی(۱۱۱۰ق) در کتاب خود یعنی «الأنوار النعمانية» این روایت را به نقل از «صعصعه بن صوحان» می نویسد که؛ صعصعه بعد از ضربت خوردن امام علی(علیه السلام) خدمت ایشان رسید و سوالاتی را پرسید. یکی از سوالات او دلائل برتری و افضليت امام علی(علیه السلام) بر سائر انبياء به جز حضرت رسول اکرم(ص) بود. حضرت علی(علیه السلام) فرمود : 📋«تَزكِيَةُ اَلْمَرْءِ لِنَفْسِهِ قَبِيحٌ» ♦️تعریف از خود پسندیده نیست. لكن از اين جهت كه خداوند فرموده است : 📋«وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْا»(ضحی۱۱) ♦️نعمت‏هاى خدادادی خود را نقل كنيد، پس از این باب می گویم.(۱) 📚منبع: ۱)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
1⃣أفضلیت بر حضرت آدم(علیه السلام):👇 ✅صعصعه بن صوحان پرسید : 📋«یَا أَمِیرَالْمُؤمِنِینَ(عَلِیهِ السَّلَامُ)! أَنْتَ أَفْضَلُ أَمْ آدَمُ أَبُوالْبَشَرِ(عَلِیهِ السَّلَامُ)؟» امام علی(علیه السلام) فرمود : من از حضرت آدم(علیه السلام) أفضلم. صعصعه دليل اين برترى را جويا شد و امام(علیه السلام) فرمود : به این دلیل که؛ خداوند به آدم(علیه السلام) فرمود : 📋﴿وَ قُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَ لَاتَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ﴾ ♦️گفتیم : ای آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن و از نعمتهای آن، از هر جا می‌خواهید، گوارا بخورید؛ اما نزدیک این درخت نشوید؛ که از ستمگران خواهید شد.(بقره/۳۵) اما با وجود اين ممنوعيت، آدم(علیه السلام) از گندم خورد و از بهشت رانده شد. 📋«وَ أَمَّا أَکْثَرُ اْلأَشیَاءِ أَبَاحَهَا لِی وَ تَرَکْتُهَا وَ مَا قَارَبتُهَا» ♦️در حالی که خداوند اکثر نعمتهای الهی را برای من مباح کرده بود ولی من آنها را ترک کردم و به آنها نزدیک نشدم.(۱) ✍حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) دنيا و نعمتهای آن را قابل اعتنا نمى‏ دید و به ميل و اراده خود، هرگز نان گندم نخورد و همواره به نان جو اکتفا کرد. 📚منبع: ۱)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
2⃣افضلیت بر حضرت نوح(علیه السلام):👇 ✅سپس صعصعه پرسيد: 📋«أَنْتَ أَفْضَلُ یَا أَمِیرَالْمُؤمِنِینَ(عَلِیهِ السَّلَامِ) أَمْ نُوحُ(عَلِیهِ السَّلَامُ)؟» امام علی(علیه السلام) فرمود : من از نوح(علیه السلام) افضلم. صعصعه دلیل این برتری را جویا شد و امام(علیه السلام) فرمود : به این دلیل که؛ حضرت نوح(علیه السلام) قوم خود را به سوى خدا دعوت كرد، ولى وقتی آن‏ ها از او اطاعت نكردند و او را آزار و اذیت رساندند، نوح(علیه السلام) آنان را نفرين كرد و گفت : 📋﴿..رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارَاً﴾ ♦️پروردگارا! احدى از كافرين را بر روى زمين باقى مگذار.(نوح/۲۶) در حالی که؛ 📋«أَنَا مَا دَعُوتُ عَلَى ظَالِمِي حَقِّي» ♦️من ظلم کنندگان در حقّم را نفرین نکردم و كاملًا صبر پيشه كردم.(۱) ايشان صبر خود را در خطبه «شقشقيه» چنين توصيف مى‏ كند : 📋«فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجَیً» ♦️در حالى صبر نمودم كه در چشمم خار و در گلويم استخوانى بود.(۲) و دلیل دیگر برای برتری بر حضرت نوح(علیه السلام) این است که؛ 📋«إِبنُ نُوحِِ(عَلِیهِ السَّلَامِ) كَانَ كَافِرَاً وَ أَبنَاي سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الجَّنَةِ» ♦️پسر حضرت نوح(علیه السلام) کافر بود، در حالی که دو پسران من، سرور جوانان اهل بهشت هستند.(۳) 📚منابع: ۱)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷ ۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۳، ص۲۱۴ ۳)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
3️⃣افضلیت بر حضرت ابراهیم(علیه السلام):👇 ✅سپس صعصعه پرسيد: 📋«أَنْتَ أَفْضَلُ یَا أَمِیرَالْمُؤمِنِینَ(عَلِیهِ السَّلَامِ) أَمْ إِبرَاهِیمُ(عَلِیهِ السَّلَامُ)؟» امام علی(علیه السلام) فرمود : من از ابراهیم(علیه السلام) أفضلم. صعصعه دلیل این برتری را جویا شد و امام(علیه السلام) فرمود : به این دلیل که؛ وقتی که حضرت ابراهیم(علیه السلام) به خداوند متعال عرض کرد : 📋﴿رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى﴾ ♦️پروردگارا! چگونگى زنده كردن مردگان را به من نشان بده! خداوند فرمود : آيا باور ندارى؟ ابراهیم(علیه السلام) پاسخ داد : 📋﴿قالَ بَلَى!‏ وَ لَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي﴾ ♦️باور دارم، اما مى‏ خواهم با مشاهده آن دلم آرام گیرد و بر یقینم فزونی یابد.(بقره/۲۶۰) اما من گفتم : 📋«لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِينَاً» ♦️اگر پرده ها کنار بروند، بر يقين من چيزى افزوده نمى‌ گردد.(۱)(۲) 📚منبع: ۱)غُرر الحكم و دُرر الکلم آمِدى، ج۵، ص۱۰۸ ۲)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
4️⃣افضلیت بر حضرت موسی(علیه السلام):👇 ✅سپس صعصعه پرسيد: 📋«أَنْتَ أَفْضَلُ یَا أَمِیرَالْمُؤمِنِینَ(عَلِیهِ السَّلَامِ) أَمْ مُوسَی(عَلِیهِ السَّلَامُ)؟» امام علی(علیه السلام) فرمود : من از موسی(علیه السلام) أفضلم. صعصعه دلیل این برتری را جویا شد و امام(علیه السلام) فرمود : به این دلیل که؛ زیرا وقتى خداوند موسی(علیه السلام) را ماموريت داد تا به دعوت فرعون به مصر برود، او گفت : 📋﴿رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ﴾ ♦️پرودگارا! من از آنان يك نفر را كشته‏ ام و مى ‏ترسم كه آنان مرا به قتل برسانند.(قصص/۳۴) در حالی که؛ 📋«مَا خِفْتُ حِینَ أَرْسَلَنِی رَسولُ اللهِ(ص) بِتَبْلِیغِ سُورَةٍ بَرائَتِ أَنْ أَقْرَاَهَا عَلیٰ قُرَیْشِ فِی الْمَوْسِمِ مَعَ إِنِّی کُنْتُ قَتَلْتُ کَثِیرَاً مِنْ صَنَادِیدِهِم فَذَهَبْتُ بِهِمْ  إِلَیْهِم وَ قَرَأتُهَا عَلَیْهِمْ وَ مَا خِفْتُهُمْ» ♦️من زمانی كه حضرت رسول اکرم(ص) به من مأموريت داد تا به مكه روم، و آيات اول «سوره برائت» را در بالاى بام كعبه بر كفار قريش قرائت نمايم؛ با آن‏ كه در آنجا كمتر كسى را می توان يافت كه يكى از خويشان و بستگانش به دست من كشته نشده باشد، ولی هرگز نهراسيدم و امر رسول اکرم(ص) را اطاعت کردم و مأموريت را انجام و آيات را بر آنان قرائت نمودم.(۱) 📚منبع: ۱)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
5️⃣أفضلیت بر حضرت عیسی(علیه السلام):👇 ✅سپس صعصعه پرسيد: 📋«أَنْتَ أَفْضَلُ یَا أَمِیرَالْمُؤمِنِینَ(عَلِیهِ السَّلَامِ) أَمْ عِیسَی(عَلِیهِ السَّلَامُ)؟» امام علی(علیه السلام) فرمود : من از عیسی(علیه السلام) أَفضلم. صعصعه دلیل این برتری را جویا شد و امام(علیه السلام) فرمود : به این دلیل که؛ زیرا هنگامی که وضع حمل حضرت مریم(سلام الله علیها) فرا رسيد، به او وحى شد كه؛ 📋«أُخْرُجِی! هَذَا بَیْتُ الْعِبَادَةِ لَا بَیْتُ الْوِلَادَةِ» ♦️از بيت المقدس بيرون برو زیرا که اين خانه محل عبادت است نه محل ولادت. به همين دليل از بيت المقدس بيرون رفت و عيسى(علیه السلام) در بيابان خشكيده‏ اى متولد شد. در حالی که؛ 📋«وَ أَنَا أَمَّا أُمِّی فَاطِمَةُ لَمّا قَرُبَ وَضْعُ حَمْلِها کَانَتْ فِی الْحَرَم فَانْشَقَّ حَائِتُ الْحَرَمِ الْکَعْبَةِ وَ سَمِعَت قَائِلاً یَقولُ لَهَا أُدخُلِی فَدَخَلَتْ فِی وَسَطِ البَیْتِ وَ اَنَا وُلِدْتُ بِهِ» ♦️اما وقتى مادرم فاطمه بنت اسد(سلام الله علیها) درد حمل گرفت، در وسط كعبه به مستجار كعبه متوسل شد. و در همان وقت، ديوار كعبه شكافته شد و مادرم با نداى غيبى به داخل خانه راه يافت و من در همان خانه ی كعبه متولد شدم. 📋«وَ لَیْسَ لِاَحَدٍ، هَذِهِ الْفَضِیلَةُ لَا قَبْلِی وَ لَا بَعْدِی» ♦️و چنین فضیلتی برای أحدی نبوده است؛ نه پیش از من و نه پس از من.(۱) 📚منبع: ۱)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚پنج روایت ناب در باب فضائل حضرت امیرالمومنین :👇
1⃣ فرمود : 📋《زَیِّنُوا مَجَالِسَکُمْ بِذِکْرِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبِِ(ع)》 ♦️مجالس خود را با یاد علی بن ابی طالب(ع) زینت دهید.(۱) 2⃣ فرمود : 📋《مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْـظُرَ اِلى آدَمَ(ع) فى عِلْمِهِ وَ اِلى نُوحٍ(ع) فى تَقْواهُ وَ اِلى اِبْراهيمَ(ع) فى حِلْمِهِ وَ اِلى مُوسى(ع) فى هَيْبَتِهِ وَ اِلى عيسى(ع) فى عِبادَتِهِ فَلْيَنْظُرْ اِلى عَلِىِّ بْنِ اَبى طالبٍ(ع)》 ♦️هر كس که مى‏ خواهد به آدم(ع) بنگرد در مورد علمش، به نوح(ع) بنگرد در مورد تقوایش، به ابراهيم(ع) بنگرد در مورد حلمش و به موسى(ع) در مورد هيبتش و به عيسى(ع) بنگرد در مورد عبادتش، پس باید نظر کند به على بن‏ ابى طالب(ع)!(۲) 3⃣ فرمود : 📋《لَوْ أَنَّ الْفَیَّاضَ أَقْلَامٌ وَ الْبَحْرَ مِدَادٌ وَ الْجِنَّ حُسَّابٌ وَ الْإِنْسَ كُتَّابٌ مَا أَحْصَوْا فَضَائِلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبِِ(ع)》 ♦️اگر انبوه درختان [و باغها] قلم، و دریا مرکب، و تمام جنّیان حسابگر، و تمام انسان‏ها نویسنده باشند، قادر به شمارش فضائل على بن ابى طالب(ع) نخواهند بود.(۳) 4⃣ فرمود : 📋《خَلَقَ اللهُ مِنْ نُورٍ وَجْهِ عَليِ بنِ اَبي طالب بسبعينَ اَلْفَ مَلَكٍ يَسْتَغْفِروُنَ لَهُ وَ لِمُحبيهِ اِلي يَومِ القِيامِةِ》 ♦️خداوند از نور صورت علي بن ابي طالب(ع) هفتاد هزار فرشته‌ خلق كرده كه تا روز قيامت برای او و دوستانش طلب آمرزش می كنند.(۴) 5⃣ فرمود : امیرمؤمنین(ع) بر فراز منبر مسجد کوفه چنین خطبه خواند : 📋《وَاللَّهِ! إِنِّی لَدَیَانُ النّاسِ یوْمَ الدِّینِ وَ قَسِیمُ اللَّهِ بَینَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ! أَنَا الْإِسْلامُ الَّذِی ارْتَضَاهُ لِنَفْسِهِ، کُلُّ ذَلِکَ مَنّاً مِنَ اللَّهِ》 ♦️به خدا قسم که من حاکم مردم در روز قیامت هستم، منم که مردم را برای بهشت و جهنم تقسیم می‌کنم، من همان اسلامی هستم که خداوند آن را پسندیده است. تمام اینها منّت و افتخاری است از جانب خداوند متعال! حضرت(ع) در این خطبه به این آیه شریفه اشاره فرمود : 📋《اَلْیوْمَ أَکْمَلْتُ‌ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً》 ♦️امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.(۵)(۶) 📚منابع : ۱)مناقب الإمام على(ع) ابن مغازلی، ص۱۹۹ ۲)ارشاد القلوب دیلمی، ص۲۱۷ ۳)لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۵، ص۶۲ ۴)بحار الانوار مجلسی، ج۳۹، ص۲۷۵ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۲۶، ص۳۱۸ ۶)سوره مائده، آیه۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3⃣1⃣ آخرین وصایای خود را بیان می فرماید!👇
✅امام علی(ع) آخرین وصایای خود را به پسرش امام حسن مجتبی(ع) می کند و ودائع مردم را به او می سپارد. امام(ع) ابتدا درباره غسل و کفن و محل دفن خودش به امام حسن(ع) و حسین(ع) وصیت کرد و فرمود : 📋《إِنْ أَنَا مِتُّ فَإِنَّكُمَا سَتَجِدَانِ عِنْدَ رَأْسِي حَنُوطاً مِنَ الْجَنَّةِ وَ ثَلَاثَةَ أَكْفَانٍ مِنْ إِسْتَبْرَقِ الْجَنَّةِ فَغَسِّلُونِي وَ حَنِّطُونِي بِالْحَنُوطِ وَ كَفِّنُونِي》 ♦️وقتی که من از دنیا رفتم، شما دو نفر کنار سرم حنوطی از بهشت و سه عدد کفن استبرق بهشتی خواهید یافت. پس مرا غسل دهید و به حنوط بهشتی حنوطم کنید و سپس کفنم کنید.(۱) امام صادق(ع) فرمود : 📋《لَمَّا أُصِيبَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ(ع) قَالَ لِلْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَيْنِ(ع) : غَسِّلَانِي وَ كَفِّنَانِي وَ حَنِّطَانِي وَ احْمِلَانِي عَلَى سَرِيرِي وَ احْمِلَا مُؤَخَّرَهُ تُكْفَيَانِ مُقَدَّمَهُ‏!》 ♦️حضرت امير المؤمنين(ع) بعد از آنكه ضربت خورد، به امام حسن(ع) و امام حسين(ع) فرمود : وقتی من از دنيا رفتم، مرا غسل دهيد، كفن كنيد و حنوط كنيد، سپس جنازه مرا بر تابوت بگذارید، و عقب تابوب را شما بردارید و جلوی تابوت را رها کنید که توسط ملائكه بر خواهند داشت.(۲) در روایتی دیگر نقل شده است که؛ 📋《أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) أَمَرَ ابْنَهُ الْحَسَنَ(ع) أَنْ يَحْفِرَ لَهُ أَرْبَعَةَ قُبُورٍ فِي أَرْبَعَةِ مَوَاضِعَ فِي الْمَسْجِدِ وَ فِي الْغَرِيِّ وَ فِي دَارِ جَعْدَةَ بْنِ هُبَيْرَةَ وَ فِي الرَّحَبَةِ وَ إِنَّمَا أَرَادَ بِهَذَا أَنْ لَا يَعْلَمَ أَحَدٌ مِنْ أَعْدَائِهِ مَوْضِعَ قَبْرِه‏ِ》 ♦️امير المؤمنين(ع) فرزند خود امام حسين(ع) را امر كرد كه چهار قبر در چهار موضع از براى حضرت(ع) بسازد، در مسجد كوفه و در رحبه و در نجف و در خانه جعدة بن هبيره، براى آنكه ملاعين خوارج و بنى امیه موضع قبر آن حضرت(ع) را ندانند، مبادا که اراده کنند جسد مطهر ایشان را بیرون آورند.(۳) 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۴۸ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۱۳ ۳)فرحة الغُری عبدالکریم ابن طاووس، ص۳۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1⃣《أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا》 ♦️شما را به تقواى الهى سفارش مى‏ نمايم، و اينكه دنيا را مجوييد، اگرچه دنيا شما را بجويد، و بر آنچه از دنيا از دستتان رفته متأسّف نباشيد. 2⃣《وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً》 ♦️حق بگوييد و براى ثواب الهى بكوشيد و دشمن ستمگر و يار ستمديده باشيد. 3⃣《أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا(ص) يَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ》 ♦️شما و همه فرزندان و خاندانم و هر كه اين وصيتم به او مى‏ رسد را به تقواى الهى، و نظم در زندگى، و اصلاح بين مردم سفارش مى‏ كنم، چرا كه از جد شما(ص) شنيدم که مى‏ فرمود : اصلاح ذات البين از عموم نماز و روزه بهتر است. 4⃣《اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ》 ♦️خدا را خدا را درباره يتيمان، آنان را گاهى سير و گاهى گرسنه مگذاريد، مباد كه در كنار شما تباه شوند. 5⃣《وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ》 ♦️خدا را خدا را در رابطه با همسايگان، كه مورد سفارش پيامبر اکرم(ص) شماست، پيوسته به آنان سفارش داشت تا جايى كه گمان برديم که همسایه میراث بر است. 6⃣《وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ》 ♦️خدا را خدا را در باره قرآن، نيايد كه ديگران در عمل به آن از شما پيشى جويند. 7⃣《وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ》 ♦️خدا را خدا را در باره نماز، كه نماز عمود دين شماست. 8⃣《وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا》 ♦️خدا را خدا را در باره خانه پروردگارتان، تا وقتى هستيد آنجا را خالى مگذاريد، كه اگر خالى گذاشته شود از كيفر حق مهلت نيابيد. 9⃣《وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ》 ♦️خدا را خدا را درباره جهاد با اموال و جان و زبانتان در راه خدا! 🔟《وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ》 ♦️بر شما باد به پيوند با هم و بخشش مال به يكديگر، و بپرهيزيد از دورى و قطع رابطه با هم. سپس حضرت(ع) فرمود : 📋《لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ》 ♦️امر به معروف و نهى از منكر را وانگذاريد، كه بد كارانتان‏ بر شما مسلّط شوند، آن گاه دعا كنيد و به اجابت نرسد. 📋《يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ! لَا أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يَقُولُ إِيَّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ》 ♦️اى فرزندان عبد المطلب، این گونه نباشد که شما را كه به بهانه كشته شدن من در خون مسلمانان فرو افتيد و بگوييد : اميرالمؤمنين كشته شد! امير المؤمنين كشته شد! آگاه باشید! كه فقط قاتلم بايد قصاص شود. ملاحظه نماييد هرگاه من از اين ضربت او از دنيا رفتم تنها او را يك ضربت بزنيد، و گوش و بينى و اعضاى او را قطع م كنيد، كه من از رسول خدا(ص) شنيدم مى‏ فرمود : از مثله كردن دورى كنيد هر چند در باره سگ گاز گيرنده و هار باشد.(۱) 📋《حَفِظَکمُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ بَیتٍ وَ حَفِظَ فِیکمْ نَبِیَکمْ أَسْتَوْدِعُکمُ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیکمُ السَّلَامَ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ》 ♦️خداوند همه شما را در کنف حمايت خود محفوظ بدارد و به امت پيغمبر توفيق دهد که احترام شما و احترام پيغمبر خود را حفظ کنند. همة شما را به خدا مي سپارم. سلام و درود حق بر همه شما.(۱) 📚منابع : ۱)نهج البلاغه سید رضی، نامه ۴۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅سرانجام امام علی(ع) در شب جمعه، بیست و یکم ماه رمضان سال چهلم هجری قمری، در حالی که دو ثلث از شب جمعه گذشته بود، در سن شصت و سه سالگی به شهادت رسید. در این لحظه صدای گریه و ناله و شیون از خانه امام(ع) بالا رفت و همه در شهادت امام(ع) می گریستند. ابوالفرج اصفهانی می نویسد : بعد از وصیت امام علی(ع)؛ 📋《ثُمَّ لَمْ يَزَلْ يَقُولُ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» حَتَّى‏ قُبِضَ‏ عَلَيْهِ السَّلَامُ》 ♦️پس از اين وصيت ديگر سخنی جز (لا اله الا الله) از حضرت(ع) شنيده نشد، تا اینکه جان بر جان آفرين تسليم کرد.(۱) 📚منبع : ۱)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۵۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا