eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 کاش صبرمان تمام می‌شُد و او می‌آمد... مادری رفت پیش امام صادق علیه السلام.... گفت: پسرم خیلی وقت است از مسافرت برنگشته خیلی نگرانم..... حضرت فرمودند: صبر کن! پسرت بر می‌گردد..... رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت: پس چرا پسرم برنگشت.....؟ حضرت فرمودند: مگر نگفتم صبر کن؟.....خب پسرت بر می‌گردد دیگر..... رفت اما از پسرش خبری نشد..... برگشت؛ آقا فرمودند: مگر نگفتم صبر کن؟...... دیگر طاقت نیاورد....گفت: آقا خب چقدر صبر کنم؟...... نمی‌توانم صبر کنم..... به خدا طاقتم تمام شده..... حضرت فرمودند: برو خانه پسرت برگشته........ رفت خانه دید واقعاً پسرش برگشته.....  آمد پیش امام صادق گفت: آقا جریان چیست؟ نکند مثل رسول خدا صلی ﷲ علیه و آله به شما هم وحی نازل می‌شود؟....... امام فرمودند: نه! به من وحی نازل نشده؛ اما پيامبر خودشان فرمودند: عِندَ فَناءِ الصَّبرِ يَأتِي الفَرَجُ...... صبر که تمام بشود فرج می‌آید.....! از اين رو، وقتى گفتى صبرم تمام شده، دانستم كه خداوند با آمدن فرزندت، فرج تو را رسانده است. 📗وسائل الشيعه، ج ۱۱، ص ۲۱٠ 📗إرشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۵٠ 🌺نذر سلامتی و آمدنش صلوات
‍ 💕🌺💕🌺💕🌺💕🌺💕🌺 ❣همانند روال جمعه های انتظار زیارت آل یاسین را زمزمه می کنیم...منتظران سلام ودرود❣ 💕💠 زیارت آل یاسین 💠💕 💥بسم الله الرحمن الرحیم💥 ❣سَلامٌ عَلی آلِ یاسین❣ ❣اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعیَ اللهِ وَ ربّانیَّ آیاتِه ❣اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بابَ اللهِ وَ دیّانَ دینه ❣ اَلسَّلامُ عَلیکَ یا خَلیفةَ اللهِ وَ ناصِرَ حَقِّه ❣ اَلسَّلامُ عَلیکَ یا حُجَّةَ اللهِ وَ دلیلَ إرادَتِه ❣اًلسَّلام عَلیکَ یا تالیَ کِتابِ اللهِ وَ تَرجُمانَه ❣اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی آناءِ لَیلِکَ وَ أطرافِ نَهارِکُ ❣اَلسَّلامُ عَلَیک یاَ بَقیَّةَ اللهِ فی أرضِه ❣اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی أخَذَهُ وَ وکَّدَه ❣اَلسَّلامُ عَلیکَ یا وَعدَ الله الَّذی ضمنه ❣اَلسَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنصوبُ وَ الْعِلمُ الْمَصبوب وَ الْغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَة وَعدا غیر مکذوب ❣اَلسَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقوم ❣ السَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقعُد ❣ السَّلامُ عَلیکَ حینَ تَقرءُ وَ تُبیِّن ❣اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلّی وَ تَقنُت ❣اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرکَعُ وَ تَسجُد َ❣اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُهَلِّلُ وَتکبر ❣ اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَحمَدُ وَ تَستَغفِر اَ❣السَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصبِحُ وَ تُمسی ❣ اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی الَّلیلِ إذا یَغشی وَ النَّهارِ إذا تَجَلّی ❣اَلسَّلام عَلیکَ أیُّهَا الإمامُ المَأمون ❣اَلسَّلامُ عَلَیکَ إیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأمول ❣اَلسَّلامُ عَلَیکَ بِجَوامِعِ السَّلام اُشهِدُکَ یا مَولای أنّی اَشهَدُ أن لا إلهَ إلاّ الله وَحدَهُ لاشَریکَ لَهَ وَ اَشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه لا حَبیبَ إلاّ هُوَ وَ أهلُه وَ اُشهِدُکَ یا مَولای اَنَّ علیّاً امیرَ‌المُؤمِنینَ حُجَّتُه وَ الْحَسَن حُجَّتُه وَ الْحُسینَ حُجَّتُه وَ عَلیَّ بنَ الْحُسینِ حُجَّتُه وَ مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه وَ جَعفَر بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُه وَ موسَی بنَ جَعفَرٍ حُجَّتُه وَ عَلیَّ بنَ موسی حُجَّتُه وَمُحَمَّدَ بنَ عَلیٍّ حُجَّتُه ﻭَﻋَﻠِﻲَّ ﺑْﻦَ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﺣُﺠَّﺘُﻪُ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﺴَﻦَ ﺑْﻦَ ﻋَﻠِﻲٍّ ﺣُﺠَّﺘُﻪ وَ اَشهَدُ اَنَّکَ حُجَّةُ الله أنتُم الاوَّلُ وَ الاخِِر وَ أنَّ رَجعَتَکُم حَقٌّ لا رَیبَ فیها یَومَ لایَنفَعُ نَفساً ایمانُها لَم‌تَکُن آمَنَت مِن قَبل اَو کَسَبَت فی ایمانِها خَیراً وَ أنَّ الْمَوتَ حَقّ وَ أنَّ ناکِراً وَ نکیراَ حَقّ وَ اَشْهَدُ اَنَّ النَّشرَ حَقّ وَ البَعثَ حَقِّ وَ اَن الصِّراطَ حَقّ وَ المِرصادَ حَقّ وَالمیزانَ حَقّ وَ الْحََشرَ حَقّ وَ الحِسابَ حَقّ وَ الْجَنَّةَ وَ النّارَ حَقّ وَ الوَعدَ وَ الوَعیدَ بِهِما حَقّ یامَولایَ شَقِیَ مَن خالَفَکُم وَ سَعِدَ مَن أطاعَکُم فَاشْهَدْ عَلی ما أشهَدتُکَ عَلَیه وَ أنَا وَلیٌّ لَکٍَ بَریءٌ مِن عَدُوِّک فَالحَقُّ ما رَضیتُموه وَ الباطِلُ ما أسخَطتُموهً وَ الْمَعروفُ ما أمَرتُم بِه وَ الْمُنکَرُما نَهَیتُم عَنه فَنَفسی مُؤمِنَةٌ بِالله وَحدَهُ لا شَریکَ لَه وَ بِرَسولِه وَ بِأمیرِالمُؤمِنینَ وَ بِکُم یا مَولای اوَّلِکُم وَ آخِرِکُم وَ نُصرَتی مَعَدَّةٌ لَکُم وَ مَوَدَّتی خالِصَةٌ لَکُم آمینَ آمین اَگر یڪنفر را بہ مَہــــــــــدے رساندۍ براے سپاهَش تو سردار یارے 💠اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج💠 💕🌺💕🌺💕🌺💕🌺💕🌺
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمودند: بدانید که پس از من حق با علی است، به هر سو که برود ، حق با او میرود ، از او هم جدا نمی شوند ، تا در کنار حوض کوثر به من برسند ... .
بزرگ ترین‌ عید در همه عالم هستی، عیدالله اکبر ، یعنی عید غدیر را در پیش رو داریم که اگر قدر این عید دانسته می شد، کربلا و کربلاها بوجود نمی‌آمد اگر قدرش را می‌دانستیم الان آقای ما از ما غایب نبود شیطان رجیم ، غفلتی نسبت به این روز ایجاد کرده لذا سعی‌ کنیم خودمان و دیگران را برای این عید بزرگ آماده کنیم و همت کنیم غدیر را معرفی کنیم. .
حضرت یوسف نبی علیه السلام به خاطر ایمان و باوری که به رحمت خداوند داشت ، به سمت درهای بسته دوید ، و درها یکی یکی به روی او باز شدند. دقیقا خداوند زمانی راه‌ گشایی می‌ کند ، که شما به سمت امید با توکل به خدا میدوید. خدا رحمت و امیدش را آنجا که کم می‌ آورید قرار داده است ، دقیقا همان نقطه‌ ناامیدی می‌تواند نقطه رحمت‌و حل مشکل شما باشد .
امیرمومنان علیه‌ السلام به اصحاب خود فرمودند من دلم خیلی به حال‌ ابوذر می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب علت‌ را سوال کردند؟ مولا فرمودند آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت از ابوذر برای عثمان به خانه‌ی‌او رفتند چهار کیسه اشرفی به ابوذر دادند ، که با عثمان بیعت کند ابوذر خیلی‌ناراحت شد به آنها گفت شما دو توهین به‌ من کردید اول آنکه فکر کردید من‌علی فروشم و آمدید من‌ را بخرید دوم آنکه بی‌انصاف‌ها آیا ارزش‌مولا چهار کیسه‌اشرفی است؟ شما با این‌ چهار کیسه اشرفی می‌ خواهید من علی‌ فروش شوم؟ اگر تمام ثروت‌ های دنیا را هم جمع‌ کنید با یک‌ تار موی علی عوض نمی‌ کنم و آنها را بیرون کرد ... امیرالمومنین گریه می‌کرد و فرمود به‌ خدایی که جان علی در دست‌ اوست قسم، آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی آنها محکم بست سه‌ شبانه روز بود که خانواده‌ی او هیچ ‌نخورده بودند ... .
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمودند: شبی که مرا به آسمان‌ها بردند، دری و پرده ای و درختی و برگی و میوه ای را ندیدم، مگر آنکه بر روی آن نوشته بود علی علیه السلام و همانا نام علی علیه السلام بر هر چیزی نوشته شده است ... .
نامه‌ امیرالمومنین علی‌ علیه‌‌السلام به یکی از کارمندان حکومتی را که اختلاس کرده بود بخوانید: چون که فرصت به دست آوردى به مردم خيانت كردى و هر آنچه را از اموالى كه براى بيوه‌ زنان و يتيمان نهاده بودند ربودى مثل گرگی تيزچنگ‌ که بره‌ مجروح را مى‌ ربايد. اموال مسلمانان را ربودی ، بدون آن كه خود را در اين اختلاس گناهكار پندارى. واى بر تو چنان مى‌ پنداشتی كه‌ ميراث پدر و مادرت را مى‌ برى. سبحان‌ الله ؛ آيا به‌قيامت ايمان نداری؟ آيا تو از روز حساب بيمناک نیستی؟ چگونه آشاميدن و خوردن بر تو گواراست درحالی که آنچه میخورى و مینوشی از حرام است. از خدا بترس ، و اموال را بازگردان كه اگر چنين نكنى، با شمشيرم ، كه هركس را ضربتى زده‌ام به دوزخش فرستاده‌ ام، تو را نيز خواهم زد. به خدا سوگند ، كه آنچه تو به حرام از اموال مسلمانان برده‌ اى ، اگر به حلال به دست من مى‌ رسيد، دلم نمى‌خواست براى بازماندگان ام به ميراث نهم منبع: نهج البلاغه ، نامه‌ ۴۱ .
زمانه‌ی سیاه سپری می شود ، روشنایی بر آستانه ایستاده است ، باران می نشیند ، آسمان صاف خواهد شد ، آرامش خواهد رسید و شوربختی‌ها پایان می گیرد ... اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً براستی که با سختی آسانی است .
ملاعلی همدانی رفت مشهد خدمت آقای نخودکی و به ایشان گفت مرا موعظه کن. آقای نخودکی گفت مرنج و مرنجان گفت خب مرنجانش که‌راحت است. کسی را نمیرنجانم ولی مرنج را چه کنم؟ جواب داد خودت را کسی ندان ... عیب کار ما این است که ما خود را کسی می‌دانیم تا کسی به ما می‌گوید بالای چشمت ابروست عصبانی می‌شویم. وقتی خود را کسی بدانیم ، از همه می رنجیم .
فردی از اهل سنت ﺑﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺍﻣﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ پایین ﻣﯽ آﻣﺪ ﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻠﯽ ﻏﻠﻮ می کنید، ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﯾﺪﺍﻟﻠﻪ می گویید ﻋﻼﻣﻪ ﺍﻣﯿﻨﯽ فرمودند ﺍﮔﺮ ﻋُﻤَﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ ﮔﻔﺖﺳﺨﻦ ﻋُﻤﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ ﻋﻼﻣﻪ امینی كتاب‌ ریاض النضره ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﺍی از آن ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚ ﺩﺭ آﻥ ﺑﻮﺩ: ﺭﻭﺯﯼ شخصی مشغول ﻃﻮﺍﻑ ﮐﻌﺒﻪ بود ؛ و ﺩﺭ همین مکان مقدس ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻋﯽ ﮐﺮﺩ امیرالمومنین علی علیه‌ السلام ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﮐﺮﺩ او ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﻧﺰﺩ ﻋﻤﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ برای او بیان کرد. ﻋُﻤَﺮ در پاسخ گفت: ﻗَﺪ ﺭَﺍﯼ ﻋَﯿﻦُ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺿَﺮَﺏَ ﯾَﺪُ ﺍﻟﻠّﻪ همانا چشم‌خدا دید و دست‌ خدا زد رياض النضره ، جلد ۳ ، صفحه ۱۶۴ كنایه از اینكه: چشم علی علیه السلام آنچه میبیند خطا نمی‌ كند و دست علی علیه السّلام نیز جز در راه رضای خدا حركت نمی‌ نماید. .
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۰۱ تیر ۱۴۰۳ میلادی: Friday - 21 June 2024 قمری: الجمعة، 14 ذو الحجة 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹بخشیدن حضرت رسول فدک را به حضرت زهرا سلام الله علیها، 7ه-ق 🔹افشاء سر ولایت توسط عایشه و حفصه، 10ه-ق 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ▪️4 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم ▪️16 روز تا آغاز ماه محرم الحرام ▪️25 روز تا عاشورای حسینی ▪️40 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام
بی تو هر جا میروم احساس غربت می کنم راه بر جایی ندارد هر چه همت می کنم بی تـو آرام و قـراری نیست در دنیای ما دور مانده از خوشی با هر که صحبت می کنم نامه ی اعمـال من حـال تو را بد می کند جمعه ها بدجور احساس خجالت می کند غیر تو هر کس رفیقم شد نزد چنگی به دل بعد از این تا زنده ام با تو رفاقت می کنم روز و شب فکر همه هستم ولی فکر تو نه حال هر کس جز تو را آقا رعایت می کنم من که باری بر نمیدارم ز روی شانه ات با چه رویـی بر تو اظهـار ارادت می کنم : ای دیدنت بهانه‌ترین خواهش دلم فکری بکن برای من و آتش دلم دست ادب به سینه‌ی بی‌تاب میزنم صبحت بخیر حضرت آرامش دلم سلام عليكم و رحمة الله معطر بنام عجل_فرجهم
🩸ای عهده‌دارِ مردم بی‌دست و پا، حسین ... در نقلی آمده است که امام جواد علیه‌السلام فرمودند: 📖 بعد از آنکه خدای متعال در عالم ذرّ، جمیع ذرّات و مُمکنات را از خلق اوّلین و آخرین خود آفرید و بر حسب قابلیت آنچه را که خواستند و طلب نمودند، از سعادت و شقاوت به ایشان داد و در لوح محفوظ ثبت نمود، ندا آمد به خلق الله از انبیاء و اوصیاء و ملائکه و جنّ و انس و غیر اینها که: 🗯 بدانید و آگاه باشید که امّتی بهتر از امّت پیغمبر آخرالزّمان ایجاد ننموده‌ایم و این امّت مرحومه، معصیت ما را به جا می‌آورند که مستحق عذاب جهنّم می‌شوند؛د آیا در میان این خلق کسی هست که ایشان را از ما بخرد و شفاعت کند‌؟ 🔖 اَحَدی جواب نداد. دفعۀ دوم ندا آمد، کسی جواب نداد. دفعۀ سوم ندای عظیمی آمد:دای خلق اوّلین و آخرین ! ای انبیاء و اوصیاء و شهداء و صالحین و ملائکه و جنّ و انس! آیا در میان شما کسی هست که این امّت مرحومه را بخرد و از عذاب جهنّم خلاص نماید؟! 📍ناگاه در میان خلق الله، گلگون کفن عرصۀ بلاء حضرت ابا عبدالله الحسین علی‌ السّلام در جواب حضرت پروردگار فرمود: 📜 لَبَّیکَ أللهُمَّ إنّي أشتَرِیهِم وَ أُشَفِّعُهُم ▪️خدایا ! من خودم آن ها را می‌خرم و شفاعت می‌کنم! 📖 پس ندا آمد که یا حسین! به چه چیز می‌خری ایشان را و شفاعت می‌کنی!؟ سیدالشهدا علیه‌السـلام فرمود: 📋 بِمَا هُو أحَبّ إلَیکَ ▪️ به هر چیزی که محبوب تر است در نزد تو! 📝 پس ندا آمد: ای حسین! هیچ چیز در نزد ما ، از «جان» عزیزتر نیست؛ اگر راضی می‌شوی که آن را فدا نمائی، ما ایشان را به تو می بخشیم! گویا عرض کرد: بارالها! راضی شدم. 🖇 پس به روایتی ندا آمد: یاحسین ! به کشته شدن تو در راه رضای ما، مردان ایشان را خریدی و شفاعت می‌کنی؛ اما زنان ایشان را به چه چیز می‌خری؟ 🔖 اباعبدالله عليه‌السلام‌ فرمود: به زنان و دختران خود، که ایشان اسیر شوند و شهر به شهر و دیار به دیار گردانیده شوند؛به امید آنکه زنان امت جدّم در قیامت آمرزیده شوند. 📍پس ندائی آمد: جوانان ایشان را به چه چیز می‌خری و شفاعت می‌کنی؟! او فرمود:به اینکه جوانانم در برابرم کشته شوند مانند علی اکبر و عباس و قاسم و عبدالله علیهم‌السّلام. 📄 پس ندا آمد: یاحسین! اگرچه اطفال امّت گناهی ندارند لکن ایشان را به چه چیز می‌خری و شفاعت می‌کنی؟او فرمود: 📜 یَارَبِّ ! بِذِبح أطفَالي عَطشَاناً ▪️ ای پروردگار به ذبح‌شدن اطفال من با کام عطشان! 🥀 و بالجمله آنچه عهد و پیمان گرفته شد، ملائکه همه را نوشته در دفاتر ثبت نمودند. 📚انوار الشهاده فی مصائب عترة الطاهرة علیهم‌السلام، یزدی،ص ۴۹ ✍ ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین ای دل بُریده از همه‌ی رنگ ها حسین بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی ای کشته‌ی شیوخِ مقدس نما حسین سَمتِ تو از تمامی مردم فراری‌ام ای با غریب های جهان آشنا حسین ای بی کفن رها شده‌ی دشتِ کربلا ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین مصراعِ (شهریار) چنین نیز خواندنیست: ای عهده دارِ مردم بی دست و پا حسین در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سالها کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین با یک نفس تمامِ جهنم شوَد بهشت گویند اگر جهنمیان یک صدا : حسین
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا ابا صالح المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ✍حاج آقا رفیعی: در قیامت جهنمی ها از بهشتی ها می پرسن مگه ما باهم تو یه محله تو یه شهر نبودیم؟ چی باعث شد شما بهشتی بشین ما جهنمی؟!! بهشتیان جواب میدن، به شماها صفتون از ما جدا شده، سوره حدید آیه ۲۲: اول: ❶【خود فریب بودید】. هِی توجیه کردید، مالیات دادید به دولت گذاشتید پاحساب خمس، تو کارهاتون سعی کردید توجیه کنید و از استدلال بگریزید دوم: ❷【در کار خیر تعلل کردید.】 آقا در کار خیر بشتابید. روایت دارد که وقتی انسان میخواد صدقه بده شیطان دست آدمو میگیره و وسوسه می کنه، لذا قرآن درباره کار خیر می فرماید: "فالستبقو الخیرات" در کار خیر سبقت بگیرید سوم: ❸【 شک کردید】. یقین در زندگیتون نداشتید. یه روز رو سند این دعا شک کردید، یه روز رو آیه فلان کردید، خیلی مواظب باشید، دشمنا خیلی دارن شبهه افکنی می کنند تا مردم از دین فرار کنند. چهارم: ❹【آرزوهای طولانی شما رو گول زد】. پنجم: ❺【شیطان بر شما حاکم شد】. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین به ولایت امیرالمومنین 👇👇👇 کجای قرآن از علی(علیه السلام) گفته است ؟ روزی معاویه وارد مکه شد، گروهی بر معاویه وارد شدند و گفتند : آیا می دانی که ابن عباس تفسیر قرآن می کند؟ معاویه گفت: خب ابن عباس پسر عمه ی پیغمبر بوده، او از هاشمیان است! اگر او نکند که تفسیر کند؟! گفتند: آیات را به نفع علی بن ابیطالب تفسیر می کند و ما از این قضیه شاکی هستیم! معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس می شوم و جمع شان را بر هم می زنم. معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس می شود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات می کرد که معاویه هیچ جای اعتراضی برخود ندید! بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت: ابن عباس تو تفسیر آیات می کنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو می کنی؟! ابن عباس گفت : معاویه به من بگو کجای قرآن است که فضائل علی بن ابیطالب نیست؟ از خودت هم سوال می کنم جواب می دهی؟ "انَّما اَنتَ مُنذِرُ و َلِکُلِ قَومِ هاد" این آیه برای کیست معاویه؟ معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ منذر این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است. ابن عباس گفت : "اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا" بگو این آیه برای کیست معاویه؟ معاویه گفت : این هم قصه ی طهارت و عصمت علی بن ابیطالب و اهل بیتش است. ابن عباس گفت : "اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم رکِعون" معاویه این آیه برای کیست؟ معاویه گفت : زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه بر حق علی نازل شد، قبول دارم! ابن عباس گفت : "عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم" معاویه بگو این آیه در حق کیست؟ معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ خبر عظیم علی بن ابیطالب است که هم مردم ازش می پرسند و هم من از علی خواهم پرسید. ابن عباس گفت : "وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا" بگو ببینم این آیه برای کیست؟ معاویه گفت : پیغمبر فرمود ؛ حبل الله علی بن ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید. ابن عباس گفت : "کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم" این آیه برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : این قصه قصه ی علم علی بن ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری رو در سیره ی او تعریف میکند. ابن عباس گفت : "قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا و َأَبْنَاءَکُمْ و َنِسَاءَنَا و َنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ" بگو به من که این آیه برای کیست؟ معاویه گفت : این هم ماجرای مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند. ابن عباس گفت : "ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع" این آیه برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود ، شخص رو به پیغمبر کرد و گفت ؛ به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن علی را هلاک کرد، ابن عباس قبول دارم. آیا باید فقط همین آیه را بخوانی؟ ابن عباس گفت : "یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک" این آیه دیگر برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : این هم ماجرای ابلاغ ولایت علی بن ابیطالب است قبول دارم! ابن عباس گفت : "اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم" معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟ معاویه گفت : این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی بن ابیطالب است ولی آیه ای دیگر بخوان نه این را ! ابن عباس از جا بلند شد و گفت: معاویه به من بگو کجای قرآن را بخوانم که فضل علی بن ابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟! معاویه گفت : اصلا ابن عباس بخوان "اِذا زُلزِلَتِ الارض زلزالها ابن عباس: این آیه هم فضل علی بن ابیطالب است! معاویه گفت : علی در این آیه دگر چه می کند ابن عباس؟! ابن عباس گفت : نشنیدی بعد از رسول خدا یک سال نگذشته بود که زلزله ای بر مدینه آمد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و علی در میانشان حاضر شد و خواند این آیه را و پایش را بر زمین کوبید و فرمود: زمین ! ابوتراب بر تو امر می کند آرام گیر! معاویه که از غضب بر خود می پیچید گفت:ابن عباس راحت بگو تا قرآن باشد، علی هم خواهد بود ! 📚بحار الانوار ج ۴۴ ص ۱۲۵
نور خدا گرفته فضاى مدینه را تغییر داده حال و هواى مدینه را با جلوه‌‏هاى «اَشرَقَتِ الاَرض» قدسیان، بستند چلچراغ، سماى مدینه را... در وادى قُبا به تماشا نشانده‌اند آن نخل‌هاى سبز قَباى مدینه را آن‌گونه خرّم است که گویى گشوده‌اند بر هشت خُلد پنجره‌هاى مدینه را نور جمال حضرت هادى‌ست، اینچنین روشن چو روز کرده فضاى مدینه را ماهى دگر به محور خورشید عشق تافت تا روشنى دهد همه جاى مدینه را... گلبانگ شادى است به گوش فرشتگان امشب رسانده است نداى مدینه را: این ماه جلوه‌‏اى ز جمال محمد است ابن الرضاى دوم آل محمد است ای آسمان ز شرم مَهت را دو پاره کن تکرار معجز نبوی را دوباره کن تا بشکند غرور تو در اوج آسمان ای آفتاب! ماه زمین را نظاره کن از خانۀ جواد دمیده‌ست آفتاب بر مقدمش نثار، هزاران ستاره کن تا سرنهند بیت جوادالائمه را ای جبرئیل سوی ملائک اشاره کن... از کهکشان نور بیاویز سُبحه‌ها هر روز و شب فضائل او را شماره کن این ماه جلوه‌‏اى ز جمال محمد است ابن الرضاى دوم آل محمد است لطف امام هادی و نور ولایتش ما را اسیر کرده به دام محبتش بر لطف بی‌کرانۀ او بسته‌ایم دل امشب که جلوه‌گر شده خورشید طلعتش... ماه تمام و نیمۀ ذی‌الحجّه مطلعش خیر کثیر و کوثر قرآن بشارتش... این است آن امام که ذرات کائنات اقرار کرده‌اند به جود و کرامتش... این است آن امام که دشمن به چندبار رخسار عجز سوده به درگاه عزتش سر تا به پای، عاطفه و مرحمت ولی دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش... افزون ز ریگ‌های بیابان عطای او بیش از ستاره‌های درخشان فضیلتش... این ماه جلوه‏‌اى ز جمال محمد است ابن الرضاى دوم آل محمد است آن نازنین که وصف جمالش خدا کند امشب خدا کند که نگاهى به ما کند آن دلنوازِ از دل و از جان عزیزتر باشد که درد جان و دل ما دوا کند... آن محو ذات خالق و بى‌اعتنا به خلق شاید به ما شکسته‌دلان اعتنا کند آن چشمۀ دعا که دعا مستجاب از اوست چون می‌شود به حال دل ما دعا کند؟ پیوند خورده زندگى ما به مهر او این رشته را کسی نتواند جدا کند گویى على به روى محمد کند نگاه چون این پسر به‌ روى پدر دیده وا کند... دیدار او کدورت دل را جلا دهد ایمان او حوائج مردم روا کند... باید رضای خاطر او آورد به دست خواهد ز خود هر آنکه خدا را رضا کند اى یادگار آل محمد! خدا به ما لطفى اگر کند ز طفیل شما کند عالم به خوان رحمت تو میهمان، ولی یک تن نشد که حق نمک را ادا کند... صاحب‌دلى کجاست که چون ابن مهزیار بر دیده خاک پاى تو را توتیا کند... افتاده‌ام به دام بلا، یا ابالحسن! غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند... ✍مرحوم
🔆متن شبهه : به طرز عجيبى مطمئنم كه، بهشت كسل كننده ترين جاى اين جهان خواهد بود. ترجيح ميدهم به زحل فرستاده شوم؛ يا حتى يك منظومه ى ديگر! بهشتى كه هرسويش را نگاه كنى پر از معلم دينى هاى ملال انگيز و مداح ها و ملا هاى ناصح است. بوى گلاب فضا را پر كرده. مردمانى كه يك عمر از دستشان فرارى بوديم، حال مى بايست تحت عنوان "بهشتيان" تحملشان كنيم. همجنسگرا نيستم كه دلم به حوريان و پوريان خوش باشد. فرشته ى بهشتى نميخواهم. بهشت زمانيست كه همينجا فرشته مان را پيدا كنيم. دلمان را به باغ هاى سر سبز و جوى هاى روان خوش كرده اند. گويى يكبار هم براى تعطيلات به شمال نرفتند. آخر مرد حسابى! يك سر به اروپا بزن! آنجا همه حورى اند. همه جوى ها روان است. فكر نميكردى يك روز تكنولوژى پيشرفت كند و ما آنور آب را هم ببينيم نه؟ بگذريم. توشه ى آخرتتان را پر كنيد از سلام و صلوات. ده هزار تا ازان قنوت ها بخوانيد تا خانه تان را در آنجا از طلا بسازند. چه دهاتى. و من زندگى ميكنم. جهان روشن تر هرچه باشد ازينجا بهتر است 🔆 پاسخ شبهه : ✅تصویر بهشت این نیست که باغی و چشمه ای و حوری باشد. این تصویر یک تصویر اشتباه است. 💡بهشت پاداش اعمال و اعتقادات صالح ما است. خانه ابدی ماست. ✅برای آن که ما بتوانیم تصوری از بهشت داشته باشیم به ما گفته اند آنجا درخت و جوی و ... است اما باز هم گفته اند این یک تصور است از دنیای دیگر. 💡مثل یک جنین؛ چه تصوری از دنیای بیرون از شکم مادر دارد؟ به نظر او بهتر از درون شکم مادر جایی نیست. اما وقتی دنیای بیرون را دید تازه می فهمد چیزی در شکم مادر نداشته است. ما وقتی به بهشت گام می گذاریم تازه می فهمیم چیزی نداشته ایم. میوه آنجا طعمی ورای این میوه دارد. چشمه های آن ابدی و از شیر و عسل و ... هر چه بهشتیان بخواهند پر است. اما بالاتر از این کسب رضایت خداوند است. بله کسب رضایت خالق انسان. همو که سالها تلاش می کنیم تا رضایتش را کسب کنیم و در آن دنیا این خشنودی را از ما ابراز می نماید. ✅بهشت آخرت با شمال ایران یا اروپا فرق دارد! 😊 در بهشت همه چیز ابدی است اما لذت های دنیا یک لحظه یا حداکثر چند ساعت است. 💡اگر کسی از بهترین میوه های دنیا بخورد اگر زیاد بخورد دل درد می گیرد یا دل زده می شود اما آخرت هر میوه چنان تنوع طعمی دارد که لذت خوردن آن تمام نمی شود. 💡بیماری و پیری و مرگ در بهشت نیست. کجای دنیا مرگ و بیماری و پیری نیست. آیا در اروپا کسی که پا به سالخوردگی می گذارید چقدر از زن و شراب و ... لذت می برد؟ مرگ چقدر سخت است؟ بیماری های جانکاه چقدر انسان را اذیت می کند؟ دوری از دوستان و اقوام چقدر انسان را آزار می دهد؟ 💡در بهشت هیچ آزاری نیست. ✅✅ پس وصف بهشت فقط به حور و باغ نیست. ابدیت آن؛ تنوع لذات آن و ... در کجای دنیا به دست می آید؟ بعد هم این دوستان گرامی که بهشت اسلام را قبول ندارند بفرمایند خودشان اگر بخواهند بهشتی ابدی بسازند؛ تصویر آن چگونه است؟ ⁉️ 💠قطعا تصویری که خداوند از بهشت داده بهترین تصویر است.
در کتاب مناقب که به صعصعه بن صوحان اسناد داده است که او به نزد امیرالمؤمنین سلام اللّه علیه داخل شد در وقتی که حضرت ضربه خوردند... گفت ای امیرالمؤمنین تو برتری یا آدم ابوالبشر؟ حضرت فرمودند شخصی خودش را تعریف کند قبیح است ولی خدای تعالی به آدم گفت تو و زوجه ات در بهشت ساکن شوید و هر چه خواستید بخورید ولی نزدیک این درخت نشوید که از ظالمان خواهید بود ولی اکثر چیز هارا خدا برای من مباح قرار داده ولی من ترک کردم و نزدیک نشدم سپس گفت یا امیرالمؤمنین تو برتری یا نوح؟ حضرت فرمودند نوح قومش را نفرین کرد ولی من ظالمان حقم را نفرین نکردم, پسر نوح کافر بود ولی پسران من دو سید اهل بهشت اند گفت تو برتری یا موسی؟ فرمودند خداوند تعالی موسی را به سوی فرعون فرستاد موسی گفت می ترسم که کشته شوم تا اینکه خدا فرمودند نترس که پیش من مرسلین نمی ترسند و گفت خدایا من یک نفر از آنها را کشته ام می ترسم مرا بکشند در حالی که وقتی رسول خدا مرا فرستاد به تبلیغ سوره برائت که در ایام حج بر قریش بخوانم در حالی که من بسیاری از بزرگان آنها را کشته بودم اما به سوی آنها رفتم و آیات را خواندم و نترسیدم سپس گفت تو برتری یا عیسی بن مریم؟ فرمودند عیسی مادرش در بیت المقدس بود وقتی زمان ولادت او رسید شنید گوینده ای می گوید خارج شو که اینجا جای عبادت است نه ولادت در حالی مادرم فاطمه دختر اسد وقتی زمان وضع حمل او نزدیک شد در حرم دیوار کعبه شکافته شد و شنید گوینده ای می گوید داخل شو پس به وسط خانه داخل شد و من متولد شدم و برای احدی قبل و بعد من چنین فضیلتی نیست. الأنوار النعمانية 1/27
سلمان فارسی گوید رسول خدا صلی اللّه علیه وآله فرمود:    من شهر علم هستم و علی صلوات الله علیه درب آن است. همان موقع  خوارج شنیدند  به علی صلوات الله علیه حسادت کردند،ده نفر از سران خوارج را جمع کرد و گفتند هرکدام یک سوال واحد بپرسیم و ببینیم چگونه جواب می دهد اگر جواب واحد داد،می فهمیم که علم ندارد. یکی از آنها آمد پرسید یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ فرمود: علم بهتر است گفت:به چه دلیل علم برتر است؟ فرمود:زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و عاد و شداد است. آن مرد نزد یارانش آمد و خبر داد کسی دیگر آمد گفت علم بهتر است یا ثروت؟ فرمود: علم بهتر است گفت:به چه دلیل علم برتر است؟ فرمود:زیرا علم تو را حفظ می‌کند،ولی مال و ثروت را تو مجبوری که حفظ کنی آن مرد نزد یارانش آمد و خبر داد  نفر سوم آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟ فرمود: علم بهتر است گفت:به چه دلیل علم برتر است؟ فرمود:زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است،ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار آن مرد نزد رفقایش برگشت و جواب حضرت را گفت نفر چهارم آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟ فرمود: علم بهتر است گفت:به چه دلیل علم برتر است؟ فرمود: زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود آن شخص برگشت نزد رفقایش خبر داد نفر پنجم آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟ فرمود: علم بهتر است گفت:به چه دلیل علم برتر است؟ فرمود: زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند،ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند آن مرد هم برگشت نزد رفقایش و جواب حضرت را اعلام کرد نفر ششم آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟ فرمود: علم بهتر است گفت:به چه دلیل علم برتر است؟ فرمود: زیرا ممکن است مال را دزد ببرد،اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد آن مرد هم برگشت و جواب حضرت را به رفقایش گفت. نفر هفتم برخواست و آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟ فرمود: علم بهتر است گفت:به چه دلیل علم برتر است؟ فرمود: زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود،اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد،پوسیده نخواهد شد آن مرد نزد یارانش آمد و خبر داد نفر هشتم برخواست آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟ فرمود:علم بهتر است پرسید به چه دلیل؟ فرمود:چون صاحب مال روز قیامت او را حساب و کتاب می کنند بر علیه او ولی صاحب علم روز قیامت برادران خود را شفاعت می کند آن مرد نزد یارانش آمد و خبر داد نفر نهم برخواست آمد پرسید : علم بهتر است یا مال؟ فرمود:بلکه علم گفت:به چه دلیل علم برتر است؟ فرمود: زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند،اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود آن مرد نزد یارانش آمد و خبر داد و نفر دهم آمد پرسید علم بهتر است یا ثروت؟ فرمود: علم بهتر است گفت:به چه دلیل علم برتر است؟ فرمود: زیرا ثروتمندان تکبر دارند،تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند،اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند آن مرد هم برگشت و خبر داد،همه گفتند خدا و رسول او صلی اللّه علیه وآله راست گفته اند که بی شک علی صلوات الله علیه باب همه علوم است امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمود:اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند تا زمانی که زنده بودم خسته نمی شدم و ،به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.تا آخر روزگاران بخاطر فضل خدا بر ما. کشکول بحرانی ۱/۵۶ چاپ المکتبة الحیدریة
بخوان لذت ببر و فقط بگو یا علی🙏❤️ عمر به قیصر روم نامه نوشت که یا مسلمان شوید یا مهیای‌ جنگ شوید! قیصر در جواب عمر نوشت، من به همراه این نامه چهار نماینده از چهار دین برای شما فرستادم یکی پیرو عیسی دیگری پیرو موسی ودیگری پیرو داوود و آن یک پیرو ابراهیم خلیل اگر توانستی آن نمایندگان را قانع کنی من شخصا مسلمان شده و کشورم را به شما تسلیم خواهم کرد عمر با چهار نماینده روبرو شد هر چهارتا به اتفاق به عمر گفتند مژده دین شما را در کتب خود داریم و میدانیم که آخرین شریعت تمام کتب ما را میداند و معجزه از پیامبران ما نشان میدهد و ما اکنون منتظریم... عمر به مشاوران خود گفت؛ من شش ماه تمام جان کندم که توانستم سوره بقره را حفظ کنم حال از کتاب اینها بخوانم؟ مشاوران به اتفاق گفتند آنها را به علی واگذار چرا که اگر نتواند انجام دهد رسوا میشود که علی توانایی انجام چهار معجزه و خواندن چهار کتاب آسمانی را ندارد پس به این طریق آبروی علی میرود!😉👺 پس عمر به دنبال مولای ما علی (علیه السلام)فرستاد اما علی علیه السلام فرمود هرکس بامن کاری دارد خودش می آید... اینجا عمر دوباره از مولای ما خواهش کرد پس مولا فرمود هرکس مرا بخواهد اینجا می آید پس با اجبار عمر و مشاورانش و چهار نماینده به نخلستان رفتند مولا در حال آبیاری بود پس عمر جریان نمایندگان را به مولا گفت. مولا علی (علیه السلام) پیرو دین داوود را صدا زد او جلو آمد علی گفت زبور را باز کن صفحه فلان را پیدا کن و شروع کرد به خواندن زبور از حفظ آنهم به صوت داوود نبی پیرو داوود از هوش رفت وی را به هوش آوردند. 😧 پس مولا بیل خود را از دسته جدا کرد و بیل را مانند خمیر در آورد و از آن زرهی بافت پس به پیرو داوود فرمود آیا قانع شدی او با احترام فراوان مرید علی شد.😇 پس مولا پیرو موسی را فرا خواند و به وی گفت کتاب تورات را باز کن فلان صفحه را بیاور و شروع کرد از تورات چند صفحه خواند و دسته بیل خود را بر جازمین انداخت پس چوب همچون عصای موسی به اژدها تبدیل شد که سخت به عمر غضب داشت عمر گفت: ای ابا الحسن الامان پیرو موسی از هوش رفت. پس مولا دست به اژدها برد و دوباره به حالت اولش برگشت و شد دسته بیل پس به پیرو موسی فرمود قانع شدی پیرو موسی فورا به مولا سجده کرد و گفت حقا که تو سرور جهانیانی😇 پس بفرمود آتشی فراوان ساختند حضرت به پیرو ابراهیم گفت فلان صفحه از کتاب خود را باز کن و از کتاب او چند صفحه خواند و قدم زنان وارد آتش شد عمر در پی او رفت اما دامنش آتش گرفت و فورا به عقب برگشت مولا از درون آتش صدازد که ای پیرو ابراهیم قانع شدی؟ او هم چون دیگران سر تعظیم فرود آورد پس به اتفاق وارد قبرستانی قدیمی شدند، حضرت امر کرد گوشه ای از قبرستان را کندند به اندازه زیادی گود شد پس بفرمود ای بنده خدا به اذن خدا بلند شو این علیست که تورا صدا میزند پس صدایی نیامد عمر گفت یا اباالحسن این دیگر از عهده تو خارج است نمیتوانی، پس از چندی هیکلی از زیر خاک سر برآورد و گفت لبیک یا سیدی، آن هیکل آنچنان بزرگ و وحشتناک بود که عمر از هوش رفت و خود را نجس کرد پس ازمولا پرسید ای سرور مومنان امری داشتید مولا فرمود خود را معرفی کن او گفت من در زمان نوح زندگی میکردم متاسفانه به نوح ایمان نیاوردم پس اینگونه تا بحال در عذاب گرفتار بودم من در دخمه ای عذاب میشدم شما مرا صدا زدید تا زنجیر از پای من گشودند طول کشید اما در راه شنیدم به برکت قدوم شما خدا مرا بخشیده پس مولا فرمود بجای خویش بازگرد و شکر بسیار کن پس او دوباره به زیر خاک رفت مولا به پیرو عیسی فرمود انجیل را باز کن فلان صفحه را بیاور و شروع کرد به خواندن انجیل از حفظ تمام چهار نماینده به مولا تعظیم کردند و مسلمان شدند و عمر نامه ای به نمایندگان داد که قیصر باید کشورت را تسلیم کنی پس پیکی از قیصر برگشت و گفت قیصر فرموده تو ارزش نامه نداری پس شفاهی جوابت میدهم زمانی که آن بزرگواری که آبیاری میکرد بر مسند حکومت نشست من هم کشورم را تسلیم میکنم… بحار الانوار ج۱۰ صفحه ۶۰
قاسم بن معاویه گوید که به امام صادق علیه السلام عرض کردم: در حدیثی که مردم (عمری ها) در معراج رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده اند آمده است که در شب معراج در عرش دید که نوشته شده: لا إله إلا الله محمد رسول الله ابوبكر الصديق؟ حضرت فرمود: سبحان الله همه چیز را تغییر دادند حتی این را گفتم: آری. حضرت فرمودند: به درستی که خداوند عزوجل وقتی عرش🎊 را آفرید بر روی آن مکتوب داشت که: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیر المؤمنین و هنگامی که آب💧 را آفرید در مجرای آن مکتوب داشت که: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیر المؤمنین و هنگامی که ⚡️کرسی را آفرید در ستون های آن مکتوب داشت که: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیر المؤمنین و هنگامی که✨ لوح را آفرید در آن مکتوب داشت که: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیر المؤمنین و هنگامی که 💫اسرافیل را آفرید بر پیشانی او مکتوب داشت که: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیر المؤمنین و هنگامی که 💫جبرئیل را آفرید بر پاهای او مکتوب داشت که: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیر المؤمنین و هنگامی که🪐 آسمان ها را آفرید در اکناف و نواحی آن مکتوب داشت که: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیر المؤمنین و هنگامی که 🌖زمین ها را آفرید در طبقات آن نگاشت که: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیر المؤمنین و هنگامی که 🏔کوه ها را آفرید در رأس هرکدام مکتوب داشت که: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیر المؤمنین و هنگامی که ☀️خورشید را آفرید بر آن مکتوب داشت که: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیر المؤمنین و هنگامی که 🌙ماه را آفرید بر آن نگاشت که: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی أمیر المؤمنین پس هرکدام از شما که می گوید: «لا إله إلا الله، محمد رسول الله» بلافاصله بگوید:«علی أمیر المؤمنین» الإحتجاج، جلد ١، صفحه ۲۰۹-۲۱۰
بعد از نماز آقاهه توی بلندگو می گه: می خوام کسی رو بهتون معرفی کنم که قبلا دزد بوده، مشروب و مخدرات مصرف می کرده و هر كثافت كاری مي كرده ولی خدا در این ماه مبارک رمضان اونو هدایت کرده و همه چی رو گذاشته کنار.😍😍😔 بعد گفت: بیا فلانی میکروفن رو بگیرو خودت تعریف کن که چه جوری توبه کردی.😳😳 طرف اومد گفت: من يه عمر دزدی می کردم، معصیت می کردم، خدا آبروم رو نبرد، اما از وقتی توبه کردم این واسم آبرو نذاشته😂😂 در قرآن میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ای کسانی که ایمان آورده اید، بسوی خدا توبه کنید، توبه ای خالص، امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد کند. (سوره تحریم📖،آیه ۸⚡️) 🔹نَصوح از "نُصح" به معنای خلوص و صدق است، و گاهی به معنای محکمی نیز آمده است. در تفاسیر برای توبه نصوح مواردی آمده است، از قبیل: پشیمانی، استغفار، ترک گناه و تصمیم بر ترک در آینده، ترس از پذیرفته نشدن، گناه را در برابر خود دیدن و شرمنده شدن، گریه، و.... 🔹این آیه شرایط به ما میگوید: توبه واقعی و خالصانه باشد نه فقط لقلقه ی زبان. توبه نزد خدا باشد نه افشای گناه نزد دیگران؛ توبه زمان و مکان خاصی ندارد؛ نباید مغرور شد به اینکه صد در صد توبه ما قبول شده [زیرا در این صورت راه را برای انجام گناه هموار کرده ایم] بلکه باید امیدوار به رحمت خدا بود و تقوا داشت.
استاد انصاریان در ادامه سخنان خود به حکایت شیرین دیگری با محوریت مولا علی بن ابیطالب اشاره کرد و حکایت را اینگونه نقل کرد: *طلبه‌ای که به لوستر‌های حرم امیرالمؤمنین (ع) اعتراض داشت یکى از طلبه‌هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیرقابل تحملى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) عرضه مى‌دارد: شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل‌هاى بى‌بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده‌اید، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟! شب امیرالمؤمنین (ع) را در خواب مى‌بیند که آن حضرت به او مى‌فرماید: اگر مى‌خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل (نوعی سبزی) و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادى قابل توجهى مى‌خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب‌خانه در را باز کرد به او بگو‌: به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از این خواب، دوباره به حرم مطهر مشرف مى‌شود و عرضه مى‌دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى‌دهید؟! بار دیگر حضرت را خواب مى‌بیند که مى‌فرماید: سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى‌توانى استقامت‌ورزى اقامت کن، اگر نمى‌توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب‌ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى‌رساند و اهل خیر هم با او مساعدت مى‌کنند تا خود را به هندوستان مى‌رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى‌گیرد. مردم از اینکه طلبه‌اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى‌کنند. وقتى به در خانه آن راجه مى‌رسد در مى‌زند، چون در را باز مى‌کنند، مى‌بیند شخصى از پله‌هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى‌شود، مى‌گوید: به آسمان رود و کار آفتاب کند. فوراً راجه پیشخدمت‌هایش را صدا مى‌زند و مى‌گوید: این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى‌اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس‌هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید. مراسم به صورتى نیکو انجام مى‌گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى‌شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف، چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پرزینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند. از شخصى که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟ گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است. پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد. همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست. او نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى‌شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى‌دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است؛ یکى از آن‌ها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى‌بندم و شما اى عالمان دین، هم‌اکنون صیغه عقد را جارى کنید. چون صیغه جارى شد طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (ع) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم. مصراع گفته شده آن‌ها هم چندان مطلوب نبود. به شعراى ایران مراجعه کردم. مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى‌زد. پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (ع) قرار نگرفته است؛ لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى‌ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او درآورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید. دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم: به ذره، گر نظر لطف، بوتراب کند، طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (ع) است. راجه سجده شکر کرد و خواند: به ذره گر نظر لطف بوتراب کند/ به آسمان رود و کار آفتاب کند. وقتى نظر کیمیا اثر حضرت مولا، فقیر نیازمندى را اینگونه به ثروت و جاه و جلال برساند، نتیجه نظر حق، در حق عبد، چه خواهد کرد؟ به آسمان رَوَد و کار آفتاب کند
یادتان هست نوشتم که دعا می‌خواندم داشتم کنج حرم جامعه را می‌خواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد محکمات کلمات تو مسلمانم کرد کلماتی که همه بال و پر پرواز است مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است کلماتی که پر از رایحۀ غار حراست خط به خط جامعه آیینۀ قرآن خداست عقل از درک تو لبریز تحیر شده است لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است همۀ عمر دمادم نسرودیم از تو قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم عرق شرم به پیشانی دفتر دارم شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم * * تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران من زمین‌گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست کلماتم کلماتی‌ست حقیر ای باران یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران سامرا قسمت چشمان عطش‌خیزم کن تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران ✍ 🔻