eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
269 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢 سِرّ عظیم پیاده‌روی به طرف قبر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام.... ⭕️عاشقانِ‌طریقِ «مَشّایه» حتماً بخوانند⭕️ چند روایت،گوشه‌ای از اسرار و برکات پیاده‌روی به طرف قبر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام را برای ما بیان می‌کند👇 🩸 امام صادق علیه السلام فرمودند: مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام إِنْ کَانَ مَاشِیاً کُتِبَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةٌ وَ مُحِیَ عَنْهُ سَیِّئَةٌ ▪️هر که به قصد زیارت حسین بن علی علیه‌السلام از خانه خارج شود، اگر پیاده باشد به هر گامی که برمی‌دارد، برایش یک کار نیکو نوشته می‌شود و یک کار بد از او محو می‌شود، حَتَّی إِذَا صَارَ فِی الْحَیْرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُفْلِحِینَ الْمُنْجِحِینَ حَتَّی إِذَا قَضَی مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ ▪️ و چون در حرم مطهر قدم بر می‌دارد ، خداوند او را از رستگاران و نجات یافتگان نویسد، و چون آیین زیارت را به جای آورد خداوند او را از رستگاران نویسد، حَتَّی إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَا مَضَی ▪️ و چون قصد بازگشت کند فرشته ای نزد او آید و گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید که کار از سر بگیر که همه گذشته ات آمرزیده شد. 📚 کامل الزیارات: ص۱۳۲ 🩸 ابی صامت گوید: از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود: مَنْ أَتَی الْحُسَیْنَ علیه السلام مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ ▪️ هر که پیاده به زیارت امام حسین علیه السلام بیاید، خداوند به هر گامش برای او هزار حسنه نویسد و هزار سیئه از وی پاک نماید و مرتبه اش را هزار درجه بالا ببرد 📚کامل الزیارات:ص ۲۲۱ 🩸 ابی سعید قاضی گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ قَدَمٍ یَرْفَعُهَا وَ یَضَعُهَا عِتْقَ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ مَنْ أَتَاهُ فِی سَفِینَةٍ فَکُفِئَتْ بِهِمْ سَفِینَتُهُمْ نَادَی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ طِبْتُمْ وَ طَابَتْ لَکُمُ الْجَنَّةُ ▪️هر که پیاده به زیارت قبر مطهر امام حسین علیه السلام بیاید، خداوند برای هر گامی که بر می‌دارد و بر زمین می‌گذارد، آزاد کردن یک اسیر از فرزندان اسماعیل علیه السلام را می‌نویسد. و هر که سوار بر لنج به زیارت وی آید و از روی لنج به دریا بیفتند، منادی از آسمان فریاد بر می‌آورد که نیک روزگار باشید و بهشت شما را گوارا باد. 📚 کامل الزیارات: ص۱۳۴ 🩸 راوی گوید از امام صادق عليه السلام پرسیدم؟ فما لمَن زارَه ماشیاً؟ ▪️چه ثوابی دارد کسی که پیاده به زیارت امام حسین علیه السلام می‌رود؟ حضرت فرمودند: لَه بکلّ خُطوةٍ حجّةٌ و عمرة ▪️برای هر قدمش یک حج و یک عمره. می نویسند. 📚فضل زیارة الحسین علیه السلام:ص ۶۲ 🩸 علاوه بر روایات فوق، در سیره اهلبیت علیهم السلام وارد شده است با اینکه اسب‌ها و شتران همراه آن حضرات بودند ولی ایشان با پای پیاده به حج مشرف می‌شدند؛ این در حالی است که روایات فراوانی در افضلیت زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام بر حج و همچنین افضلیت زمین کربلا بر کعبه، وارد شده است. به عنوان نمونه به چند روایت در سنت پیاده‌روی در سیره اهلبیت علیهم‌السلام اشاره می‌کنیم: 🔹 از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: کَانَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ علیه السلام یَحُجُّ مَاشِیاً وَ تُسَاقُ مَعَهُ الْمَحَامِلُ وَ الرِّحَالُ . ▪️«امام حسن مجتبی علیه السلام پای پیاده به حج می‌رفت، در حالی که محمل‌ها و مال‌های سواری در کاروان با آن حضرت در حرکت بودند. » 📚بحارالانوار ج۴٣ص٣۵١ 🔹در روایتی دیگر از سیره امام حسین علیه السلام آمده است: لَقَدْ حَجَّ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام خَمْساً وَ عِشْرِینَ حَجَّةً مَاشِیاً وَ إِنَّ النَّجَائِبَ لَتُقَادُ مَعَهُ عُیُونُ الْمَحَاسِنِ ▪️امام حسین علیه السّلام با پای پیاده بیست و پنج حج به جا آورد، در صورتی که اسب‌های خوبی در کاروان آن بزرگوار بود. 📚التهذیب ج٣ص١١۶ 🔹 در روایت دیگر آمده است: حَجَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام مَاشِیاً فَسَارَ عِشْرِینَ یَوْماً مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَی مَکَّة ▪️علی بن الحسین امام سجاد علیه‌السلام پیاده به حج رفت و از مدینه تا مکه بیست روز در راه بود. 📚 الارشاد: ص۲۷۳
🩸وقتی که «عقلِ‌تمام»، به دور گودال قتلگاه، «دیوانه‌وار» فریاد می‌کشد و بر سر و صورت می‌زند ... 🔖 از طرفی تمام وجود ملائکه را «عقل» فراگرفته است؛ چنانکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: 📋 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَکَّبَ فِی الْمَلَائِکَةِ عَقْلًا بِلَا شَهْوَةٍ 🔹 خدای متعال، تمام وجود فرشتگان را «عقل» قرار داده است؛ بدون هیچ شهوت و خواست‌گاهی.(۱) 🔖 و از طرفی دیگر، در بین این تعداد بی‌شمار از ملائکه، طبق روایات، خدای متعال، چهار فرشته را نسبت به دیگر فرشتگان برتری بخشید که سرآمد آن چهار ملَک، جناب «جبرائیل» می‌باشد.(۲) 🔖 حال، جناب جبرائیل همان کسی است که از ابتدای تولّد حضرت مولانا سیدالشهداء علیه‌السلام، بی‌حدّ و حساب، عاشق و شیدای آن حضرت بود؛ چنانکه طبق روایات، شبانه روز گهواره‌جنبان وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام بود(۳)؛ و در زیارت‌نامه‌‌ای که جناب سید بن طاووس نقل کرده است، اینگونه به آن حضرت سلام می‌دهیم: 📋 السَّلَامُ عَلَی مَنْ کَانَ یُنَاغِیهِ جَبْرَئِیلُ 🔹سلام و درود خدا بر آن کسی که جبرائیل، گهواره‌جنبان او بود.(۴) 🔖 حال، فرشتهٔ والامقام «جبرائیل»، که از طرفی، «عقل‌ِتمام» است و افضل از دیگر ملائکه؛ و از طرفی اینگونه از کودکی عاشق و واله حضرت‌ سیدالشهداء علیه‌السلام بوده است، در «گودال قتلگاه»، چه حالی به او دست می‌دهد!؟ 📌 به روایت کتاب شریف «کامل‌الزیارات»، امام صادق علیه‌السّلام فرمود: 🥀 هنگامی که امام حسین علیه‌السّلام به شهادت رسیدند، شخصی در میان لشکریان عمربن‌سعد ملعون آمد و فریاد می‌زد. وقتی که جلوی فریادزدن او را گرفتند، آن شخص به آنان گفت: چگونه فریاد نزنم در صورتی که رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله ایستاده و گاهی به زمین نگاه می‌کند و گاهی به جنگیدن شما نظر می‌نماید؟! من خائفم از این که آن حضرت بر اهل زمین نفرین کند و آنان هلاک شوند! 📜 فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ هَذَا إِنْسَانٌ مَجْنُونٌ! ▪️بعضی از آن لشکریان به دیگری می‌گفتند: این شخص، انسانی است که دیوانه شده است! 🥀 ... راوی می‌گوید: به امام صادق علیه‌السلام عرضه داشتم؛ 📜 جُعِلْتُ فِدَاکَ مَنْ هَذَا الصَّارِخُ؟ ▪️به فدایتان شوم! آن کس که صَرخه می‌کشید، که بود؟! 📜 قَالَ علیه‌السلام: مَا نَرَاهُ إِلَّا جَبْرَئِیلَ ▪️امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ما او را کسی جز «جبرائیل» نمی‌دانیم.(۵) 📚(۱)علل‌الشرایع،ج۱ص۱۰ 📚(۲)الخصال،ص۱۰۵ 📚(۳)بحارالانوار، ج۴۴ ص۱۸۸ 📚(۴)مصباح الزائر، ص ۱۲۱ 📚(۵)کامل الزیارات ص ۳۳۷ ✍ چون شَوی دلدار، هر دلداده بی‌دل می‌شود کِشتی طوفان زده، نزدیک ساحل می‌شود اولین قُوْتِ هر آن کس، خاک کویَت گر شود زود عاشق می‌شود، از عقل، غافل می‌شود قلب، چون زینت گرفت از عشق ورزیدن به تو حبّ هر خار و خسی از قلب، زائل می‌شود آنکه شد دلخون برای داغ عریان ماندنت لخت و عریان می‌شود، عابسْ شمایل می‌شود بر هر آنکه یاد اصغر، شعله بر قلبش کشد دیدن شش ماهه ها هم کار مشکل می‌شود می رود مجنون به صحرا، می‌نویسد «یاحسین» زیر باران دو چشمش، خاک ها، گِل می‌شود جرعه‌جرعه غم خورَد با هر یک از غم‌های تو عاقبتْ دلداده، مقتولِ مقاتل می‌شود با همین دیوانگی‌ها، با نگاه مادرت رفته رفته بهر دیدار تو قابل می‌شود بَه، به این سیر اِلَی اللهِ خرابانِ حسین اشکشان می.بارد و  طیِّ مراحل می‌شود در سرازیریِ میخانه، ز باب القبله‌اش جام لبریز و بساط عشق ،کامل می‌شود عقل خود بفروش کاینجا دست علّامه تهی‌ست آن که شد دیوانه، حلّال مسائل می‌شود دل که شد آتشکده از داغ جانسوز حسین آب شیرین و خنک، چون زهر در دل می‌شود https://eitaa.com/Arbabhosyn .
🩸اثرات «ضربتِ إبن‌ملجم ملعون» در عوالم هستی ... {حدیثی که جز برای اهلش، نباید گفت} به روایت امام صادق علیه‌السلام، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 🔹 در شب معراج چون به آسمان پنجم رسیدم، صورت علی بن ابی طالب علیه‌السلام را در آنجا مشاهده کردم. گفتم: ای جبرئیل؛ این چه صورتی است؟ جبرئیل عرض کرد: 📋 يَا مُحَمَّدُ اشْتَهَتِ الْمَلَائِكَةُ أَنْ يَنْظُرُوا إِلَى صُورَةِ عَلِيٍّ عَلَیهِ‌السّلٰام 🔻یا محمد! فرشتگان خواهش کردند که از مشاهده جمال مولا علی علیه‌السلام بهره ببرند. 🔹ملائکه عرض کردند: خداوندا! فرزندان آدم در دنیا هر صبح و شب به مشاهدهٔ جمال علی علیه‌السلام، خلیفه و وصیّ و امین پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله مشغول هستند، پس ما را نیز به زیارت و دیدن چهر‌ ی ایشان، به مقداری که اهل دنیا به این سعادت دسترسی دارند، بهره مند فرما. پس حق تعالی صورت آن حضرت را از نور مقدس خود آفرید. 📋 فَعَلِيٌّ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ لَيْلًا وَ نَهَاراً يَزُورُونَهُ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً 🔻پس تمثال مولا علی علیه‌السلام نزد ایشان است که در هر شب و روز او را زیارت می‌کنند و هر بامداد از مشاهده‌ی چهره ایشان متمتع و بهره‌مند می‌گردند. 📌 آنگاه امام صادق عليه‌السلام فرمود: 📜 فَلَمَّا ضَرَبَهُ اللَّعِینُ ابْنُ مُلْجَمٍ عَلَی رَأْسِهِ صَارَتْ تِلْکَ الضَّرْبَةُ فِی صُورَتِهِ الَّتِی فِی السَّمَاءِ ▪️هنگامی که ابن ملجم ملعون، ضربت خود را بر سر مبارک آن حضرت فرود آورد، مانند همان ضربت بر صورتی که نزد فرشتگان بود، نقش بست. 📜 فَالْمَلَائِکَةُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ غُدْوَةً وَ عَشِیَّةَ یَلْعَنُونَ قَاتِلَهُ ابْنَ مُلْجَمٍ ▪️و پس از آن هر بامداد و شامگاه که ملائکه آن صورت را زیارت می‌نمودند، بر ابن ملجم لعنت می‌فرستند و این امر به طور پیوسته تا روز قیامت ادامه دارد. 📌 و وقتی‌که امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسیدند، ملائکه آمدند و صورت سیدالشهداء علیه‌السلام را مقابل صورت امیرالمؤمنین علیه‌السلام قرار دادند و هر وقت که ملائکه هبوط می‌کنند، یا از زمین به آسمان صعود می‌کنند، برای زیارت تمثال امیرالمؤمنین علیه‌السلام و سیدالشهداء علیه‌السلام در آسمان پنجم توقف می‌کنند؛ 📜 و إِلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ لَعَنُوا یَزِیدَ وَ ابْنَ زِیَادٍ وَ قَاتِلَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ ▪️و وقتی‌که می‌بینند که تمثال مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام غرقه به خون است، یزید و ابن زیاد و قاتلان سیدالشهداء علیه‌السلام را لعنت می‌کنند تا روز قیامت. 📌 راوی گوید: امام صادق علیه‌السلام به من فرمودند: 📋 هَذَا مِنْ مَكْنُونِ الْعِلْمِ وَ مَخْزُونِهِ- لَا تُخْرِجْهُ إِلَّا إِلَى أَهْلِهِ‏. 🔻 این از مکنونات و گنجینه‌های علم است؛ جز به اهلش نگو. 📚المُحتضر،حلّی، ص۱۴۶ 📚بحارالانوار، ج۴۵ ص۲۲۹
🩸«تشنه» ماندی که نباشم به قیامت «تشنه» ... در نَقلی آمده است: 🥀 در روز عاشورا ، حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها نزد امام حسین صلوات‌الله‌علیه آمد و فرمود: 📋 العَطَشُ قَد قَتَلَنی ▪️تشنگی دارد مرا می‌کُشد! 🥀 امام علیه‌السلام فرمود: دخترم! سکینه! تو خوب می‌دانی که در خیمه‌ها آبی نمانده است! در این هنگام حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها دست پدر را گرفت و آن حضرت را به پشت خیمه‌ها بُرد و فرمود: 📋 أبَة! إنّکَ تَستَطیعُ أَنْ تَضرِبَ بِرِجلِکَ إلَی الارضِ فَتُخرِجَ الماءَ. ▪️پدرجان! شما می‌توانید پای‌تان را به زمین بزنید و آب را از زمین بیرون بیاورید! 🥀 سیدالشهداء علیه‌السلام در همان‌جا، پای مبارک‌شان را به زمین زدند‌ و چشمه‌ای گوارا جاری شد. سپس فرمودند: ای‌دخترم! بنوش! حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها علیهاالسلام تا که آمدند از آن آب بنوشند، ناگهان دیدند که اشک‌های سیدالشهداء علیه‌السلام بر گونه مبارکش جاری شده‌است! آن نازدانه به پیش آمد و عرضه داشت: پدرجان! چرا گریه می‌کنید؟ حضرت فرمودند: 📋 بُنَیّةَ ! إشرِبی وَلٰکِن إعلَمِی أنّکَ إذا شَربتِ سَوفَ یَعطِشُ شیعَتُنا یَومَ القِیامَة ▪️دخترم! اگر می‌خواهی بنوشی از این آب، بنوش ؛ امّا بدان که اگر بنوشی، روز قیامت شیعیان ما تشنه خواهند شد! 📚 عرفانُ کربلاء قُدس الأقداس،قازان، ص‌۲۹۵ ✍شخصیتی که زحمت ما را کشیده است عالم از ابتدای وجودش ندیده است دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم خیلی حسین زحمت ما را کشیده است منت نهاده بر سرمان، اشک، جاری است از دل بگو «حسین»، تو را او خریده است ما را به حال خودمان ول نکرده است چون بوی کربلا به مشامم رسیده است
🩸ای زینت دوش نبیّ ... در روایتی آمده است: 🥀 هرگاه که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حضور جمعی از اصحاب خود نماز می‌خواندند، سیدالشهداء علیه‌السلام در حالی که خردسال بودند، می‌آمدند و در کنار آن حضرت می‌نشستند. 📋 فَلَمّا سَجَدَ النَّبیّ صلی‌الله‌علیه‌وآله قامَ الحُسَینُ علیه‌السلام و رَکبَ عَلَی ظَهرِهِ فَصارَ النَّبیّ یُطیلُ الذِّکرَ فِی سُجودِه 🔻 همین‌که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به سجده می‌رفتند، سیدالشهداء علیه‌السلام از جا به پا خواسته و بر دوش آن حضرت سوار می‌شد. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله تا که وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام را بر دوش خود حسّ می‌نمود، سجده خود را طول می‌داد. 📋 فإذٰا أرادَ النّبیّ صلی‌الله‌علیه‌وآله أنْ یَرفَعَ رأسَهُ أخَذَهُ أخْذاً رَفیقًا و وَضَعَهُ إلیٰ جانبِه 🔻و هرگاه که اراده می‌نمود سر مبارک را از سجده بردارد، با ملاطفت و آرامی وجود نازنین سیدالشهداء علیه‌السلام را گرفته و در کنار خود می‌نشاند. 🥀 و هرگاه سجده دیگری می‌نمود، باز وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام بر دوش آن حضرت می‌رفت و روال به همینگونه ادامه داشت تا که نماز آن حضرت تمام می‌شد... 🔖 در نقلی دیگر نیز آمده است: 📜 فإذٰا فَرغَ النّبیُّ مِن صَلاتِه یَأخُذُهُ إلَیهِ و یَجلِسُهُ عَلَی رُکبَتَیه و یُقَبّلُهُ و یَرشُفُ ثَنایاه و یَضُمُّه إلیٰ صَدرِه، 🔻همین‌که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از نماز فارغ می‌شدند، سیدالشهداء علیه‌السلام را گرفته و بر روی زانوان مبارک می‌نشاند؛ لب و دندان آن دُردانه را بوسیده و وجود مبارکش را به سینه می‌چسباند. 📚المنتخب،طریحی، ص۸۴ 📚المناقب،ج۴ ص۷۱ (اندکی تفاوت) ✍ السلام ای بدن بی سر گرما دیده السلام ای سر مجروح کلیسا دیده با چه وضعی تَه گودال کشاندند تورا ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا هر بلایی به سرش آمده زیبا دیده زینت دوش نبی بودی و بی وجدان‌ها سر بریدند و گرفتند تو را نادیده ای که شد مهریهٔ مادر تو آب فرات ترک روی لبت را لب دریا دیده؟! خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت به گمانم ته گودال مسیحا دیده ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سر پیرهنت، فاطمه دعوا دیده دختری که همهٔ دلخوشی اش بابا بود عوض دیدن بابا ، سر بابا دیده
🩸ای زینت دوش نبیّ ... در روایتی آمده است: 🥀 هرگاه که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حضور جمعی از اصحاب خود نماز می‌خواندند، سیدالشهداء علیه‌السلام در حالی که خردسال بودند، می‌آمدند و در کنار آن حضرت می‌نشستند. 📋 فَلَمّا سَجَدَ النَّبیّ صلی‌الله‌علیه‌وآله قامَ الحُسَینُ علیه‌السلام و رَکبَ عَلَی ظَهرِهِ فَصارَ النَّبیّ یُطیلُ الذِّکرَ فِی سُجودِه 🔻 همین‌که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به سجده می‌رفتند، سیدالشهداء علیه‌السلام از جا به پا خواسته و بر دوش آن حضرت سوار می‌شد. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله تا که وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام را بر دوش خود حسّ می‌نمود، سجده خود را طول می‌داد. 📋 فإذٰا أرادَ النّبیّ صلی‌الله‌علیه‌وآله أنْ یَرفَعَ رأسَهُ أخَذَهُ أخْذاً رَفیقًا و وَضَعَهُ إلیٰ جانبِه 🔻و هرگاه که اراده می‌نمود سر مبارک را از سجده بردارد، با ملاطفت و آرامی وجود نازنین سیدالشهداء علیه‌السلام را گرفته و در کنار خود می‌نشاند. 🥀 و هرگاه سجده دیگری می‌نمود، باز وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام بر دوش آن حضرت می‌رفت و روال به همینگونه ادامه داشت تا که نماز آن حضرت تمام می‌شد... 🔖 در نقلی دیگر نیز آمده است: 📜 فإذٰا فَرغَ النّبیُّ مِن صَلاتِه یَأخُذُهُ إلَیهِ و یَجلِسُهُ عَلَی رُکبَتَیه و یُقَبّلُهُ و یَرشُفُ ثَنایاه و یَضُمُّه إلیٰ صَدرِه، 🔻همین‌که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از نماز فارغ می‌شدند، سیدالشهداء علیه‌السلام را گرفته و بر روی زانوان مبارک می‌نشاند؛ لب و دندان آن دُردانه را بوسیده و وجود مبارکش را به سینه می‌چسباند. 📚المنتخب،طریحی، ص۸۴ 📚المناقب،ج۴ ص۷۱ (اندکی تفاوت) ✍ السلام ای بدن بی سر گرما دیده السلام ای سر مجروح کلیسا دیده با چه وضعی تَه گودال کشاندند تورا ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا هر بلایی به سرش آمده زیبا دیده زینت دوش نبی بودی و بی وجدان‌ها سر بریدند و گرفتند تو را نادیده ای که شد مهریهٔ مادر تو آب فرات ترک روی لبت را لب دریا دیده؟! خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت به گمانم ته گودال مسیحا دیده ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سر پیرهنت، فاطمه دعوا دیده دختری که همهٔ دلخوشی اش بابا بود عوض دیدن بابا ، سر بابا دیده
🩸ای زینت دوش نبیّ ... در روایتی آمده است: 🥀 هرگاه که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در حضور جمعی از اصحاب خود نماز می‌خواندند، سیدالشهداء علیه‌السلام در حالی که خردسال بودند، می‌آمدند و در کنار آن حضرت می‌نشستند. 📋 فَلَمّا سَجَدَ النَّبیّ صلی‌الله‌علیه‌وآله قامَ الحُسَینُ علیه‌السلام و رَکبَ عَلَی ظَهرِهِ فَصارَ النَّبیّ یُطیلُ الذِّکرَ فِی سُجودِه 🔻 همین‌که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به سجده می‌رفتند، سیدالشهداء علیه‌السلام از جا به پا خواسته و بر دوش آن حضرت سوار می‌شد. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله تا که وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام را بر دوش خود حسّ می‌نمود، سجده خود را طول می‌داد. 📋 فإذٰا أرادَ النّبیّ صلی‌الله‌علیه‌وآله أنْ یَرفَعَ رأسَهُ أخَذَهُ أخْذاً رَفیقًا و وَضَعَهُ إلیٰ جانبِه 🔻و هرگاه که اراده می‌نمود سر مبارک را از سجده بردارد، با ملاطفت و آرامی وجود نازنین سیدالشهداء علیه‌السلام را گرفته و در کنار خود می‌نشاند. 🥀 و هرگاه سجده دیگری می‌نمود، باز وجود مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام بر دوش آن حضرت می‌رفت و روال به همینگونه ادامه داشت تا که نماز آن حضرت تمام می‌شد... 🔖 در نقلی دیگر نیز آمده است: 📜 فإذٰا فَرغَ النّبیُّ مِن صَلاتِه یَأخُذُهُ إلَیهِ و یَجلِسُهُ عَلَی رُکبَتَیه و یُقَبّلُهُ و یَرشُفُ ثَنایاه و یَضُمُّه إلیٰ صَدرِه، 🔻همین‌که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از نماز فارغ می‌شدند، سیدالشهداء علیه‌السلام را گرفته و بر روی زانوان مبارک می‌نشاند؛ لب و دندان آن دُردانه را بوسیده و وجود مبارکش را به سینه می‌چسباند. 📚المنتخب،طریحی، ص۸۴ 📚المناقب،ج۴ ص۷۱ (اندکی تفاوت) ✍ السلام ای بدن بی سر گرما دیده السلام ای سر مجروح کلیسا دیده با چه وضعی تَه گودال کشاندند تورا ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا هر بلایی به سرش آمده زیبا دیده زینت دوش نبی بودی و بی وجدان‌ها سر بریدند و گرفتند تو را نادیده ای که شد مهریهٔ مادر تو آب فرات ترک روی لبت را لب دریا دیده؟! خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت به گمانم ته گودال مسیحا دیده ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سر پیرهنت، فاطمه دعوا دیده دختری که همهٔ دلخوشی اش بابا بود عوض دیدن بابا ، سر بابا دیده
🩸گوشه‌ای از حالات امام صادق «علیه‌السّلام» در مصیبتِ سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» حضرت امام صادق علیه‌السّلام همواره، روضه‌دارِ عزای سیدالشهداء علیه‌السلام بودند و به هر بهانه به یاد آن حضرت می‌افتادند و منقلب می‌شدند ... در پاره‌ای از روایات، به احوالاتِ امام صادق علیه‌السلام به هنگام یاد سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» ، اشاراتی شده است که برخی از آن‌ها را ذکر می‌کنیم: 🔖 چنان غَمی بر قلب آن حضرت می‌نشست که دیگر اختیار حال خود را نداشتند ... روزی جناب ابابصیر در محضر امام صادق علیه‌السلام بودند که یکی از فرزندان آن حضرت وارد شدند؛ امام علیه‌السلام آن پسر را به آغوش کشیدند و به شدت گریه کردند ... سپس به جناب ابابصیر فرمودند: 📋 یَا أَبَا بَصِیرٍ إِذَا نَظَرْتُ إِلَی وُلْدِ الْحُسَیْنِ أَتَانِی مَا لَا أَمْلِکُهُ بِمَا أَتَی إِلَی أَبِیهِمْ ... (۱) ▪️ای ابابصیر! هر گاه به یکی از فرزندان امام حسین علیه‌السلام نگاه می‌کنم، حالتی به من دست می‌دهد که دیگر اختیار آن حال را ندارم به خاطر مصیبتی که بر سر جدّشان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام آوردند ... (امام صادق علیه‌السّلام «فرزند خودشان» را می‌بینند، اما به یاد مصائب جدّ غریب‌شان سیدالشهداء علیه‌السلام می‌افتند!؟ گوئیا دنبال بهانه‌اند برای بی‌تاب شدن برای اباعبدالله الحسین علیه‌السلام ...) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 مانند مروارید، قطرات اشک از چشمان‌شان می‌افتاد ... عبدالله بن سنان گوید: در روز عاشورا خدمت امام صادق علیه‌السّلام رسیدم؛ 📋 فَأَلْقَیْتُهُ کَاسِفَ اللَّوْنِ ظَاهِرَ الْحُزْنِ وَ دُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ مِنْ عَیْنَیْهِ کَاللُّؤْلُؤِ الْمُتَسَاقِطِ.(۲) ▪️دیدم که رنگ چهره آن حضرت پریده، سرتاپای وجودش را حزن گرفته است؛ اشک از چشمان مبارکش همانند دانه‌های مروارید، می‌افتاد. ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 با یاد سیدالشهداء علیه‌السلام دیگر در آن روز، تبسّمی هم بر لب نداشتند ... در روایت آمده است: 📋 مَا ذُکِرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی یَوْمٍ قَطُّ فَرُئِیَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُتَبَسِّماً فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ إِلَی اللَّیْلِ (۳) ▪️هیچ روزی نبود که یادی از سیدالشهداء علیه‌السلام در نزد امام صادق علیه‌السّلام بشود، مگر آنکه دیگر کسی آن حضرت را تا شب، خندان نمی‌دید. و یا در جای دیگر فرمودند: 📋 فَمَا أَنْغَصَ ذِکْرَ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام لِلْعَیْشِ!إِنِّی مَا شَرِبْتُ مَاءً بَارِداً إِلَّا ذَکَرْتُ الْحُسَیْنَ (۴) ▪️یادِ سیدالشهداء علیه‌السلام چقدر عیش و آسایش را تلخ و ناگوار مى‌كند! من هيچ گاه آب سرد نمى‌نوشم مگر اينكه امام حسين علیه‌السلام را ياد مى‌كنم! ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 به گونه‌ای گریه می‌کردند که نزدیک بود از حال بروند و غشّ کنند ... راوی گوید: وقتی که از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: چگونه می‌شود در یک بدن (پیکر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام) بیش از هزار زخم جا شود؟! 📋 فبَکیٰ عِندَ ذٰلکَ یَکادُ اَنْ یُغشیٰ عَل‍َیه.(۵) ▪️در این هنگام، حضرت آن‌قدر گریه کردند که نزدیک بود، غش کنند و از حال بروند! 📚(۱) کامل الزیارات، ص۸۳ 📚(۲) مصباح المتهجد، ص۵۴۷ 📚(۳) الأمالی الصدوق، ص۱۲۲ 📚(۴) الأمالی الصدوق، ص۲۰۵ 📚(۵) بحر المصائب، ج۵ ص۲۴۵
🔰 روز عرفه در «کربلا» چه خبر است؟! روایات و تأکیدات اهل‌بیت علیهم‌السلام نسبت به زیارت سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» در شب و روز عرفه، هم به لحاظ کمّی بسیار است و هم به لحاظ محتوا، تعابیر منحصر به فرد و والایی دارد که به عنوان نمونه، ترجمان چند روایت را ذکر می‌کنیم: ♦️ «زائر سیدالشهداء علیه‌السلام در روز عرفه» : ➖ همانند کسی است که یک میلیون بار حج، پابه‌پای امام زمان ارواحنافداه انجام داده باشد!(۱) ➖ همانند کسی است که یک میلیون بار، عُمره پابه‌پای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به جا آورده باشد!(۲) ➖ همانند کسی است که یک میلیون بنده در راه خدا آزاد کرده باشد!(۳) ➖ همانند کسی است که خدای متعال را در عرش زیارت کرده باشد!(۴) ➖ خود خدای متعال با او هم‌سخن می‌شود!(۵) ➖ از شُرورات در آن سال، در امان است!(۶) ➖ به او گفته می‌شود:«از نوْ ، اعمالت را شروع کن که آمرزیده شدی!»(۷) ➖ خدای متعال او را با دلی آرام به خانه‌اش برمی‌گرداند!(۸) ➖ خدای متعال در روز قیامت او را خاطرجمع محشور می‌کند!(۹) ➖ قبل از آنکه خدای متعال به اهل عرفات نظر کند، به او نظر می‌نماید!(۱۰) ➖ بعد از بازگشت از زیارت، تا هفتاد روز برای او گناه نمی‌نویسند!(۱۱) ➖ در حق او فرشتگان می‌گویند:« او یک بندهٔ صدّیقی است که خدای متعال او را از فوق عرش، پاک و پاکیزه گردانیده است!»(۱۲) ➖همانند کسی است که یک میلیون اسب در راه خدا دوانیده باشد!(۱۳) ➖ حاجتش به او داده شده و در مسئلت هایی که دارد، مورد شفاعت قرار می‌گیرد!(۱۴) 📚منابع و مآخذ: (۱)کامل الزیارت، ص۱۷۲ (۲)کامل الزیارت، ص۱۷۲ (۳)کامل الزیارت، ص۱۷۲ (۴)کامل الزیارت، ص۱۷۱ (۵)بحارالانوار، ج۹۸ ص۸۸ (۶)مصباح المتهجد،ص۴۹۸ (۷)مصباح المتهجد،ص۴۹۸ (۸)ثواب الأعمال،ص۱۱۵ (۹)مصباح المتهجد،ص۴۹۷ (۱۰)ثواب الأعمال،ص۸۱ (۱۱)کامل الزیارات،ص۱۷۰ (۱۲)کامل الزیارت، ص۱۷۲ (۱۳)کامل الزیارت، ص۱۷۲ (۱۴)کامل الزیارت، ص۱۶۵ ✍ مستجاب است دعا گوشهٔ شش گوشه تو حرمت عرش معلاست اباعبدالله...
🩸ای عهده‌دارِ مردم بی‌دست و پا، حسین ... در نقلی آمده است که امام جواد علیه‌السلام فرمودند: 📖 بعد از آنکه خدای متعال در عالم ذرّ، جمیع ذرّات و مُمکنات را از خلق اوّلین و آخرین خود آفرید و بر حسب قابلیت آنچه را که خواستند و طلب نمودند، از سعادت و شقاوت به ایشان داد و در لوح محفوظ ثبت نمود، ندا آمد به خلق الله از انبیاء و اوصیاء و ملائکه و جنّ و انس و غیر اینها که: 🗯 بدانید و آگاه باشید که امّتی بهتر از امّت پیغمبر آخرالزّمان ایجاد ننموده‌ایم و این امّت مرحومه، معصیت ما را به جا می‌آورند که مستحق عذاب جهنّم می‌شوند؛د آیا در میان این خلق کسی هست که ایشان را از ما بخرد و شفاعت کند‌؟ 🔖 اَحَدی جواب نداد. دفعۀ دوم ندا آمد، کسی جواب نداد. دفعۀ سوم ندای عظیمی آمد:دای خلق اوّلین و آخرین ! ای انبیاء و اوصیاء و شهداء و صالحین و ملائکه و جنّ و انس! آیا در میان شما کسی هست که این امّت مرحومه را بخرد و از عذاب جهنّم خلاص نماید؟! 📍ناگاه در میان خلق الله، گلگون کفن عرصۀ بلاء حضرت ابا عبدالله الحسین علی‌ السّلام در جواب حضرت پروردگار فرمود: 📜 لَبَّیکَ أللهُمَّ إنّي أشتَرِیهِم وَ أُشَفِّعُهُم ▪️خدایا ! من خودم آن ها را می‌خرم و شفاعت می‌کنم! 📖 پس ندا آمد که یا حسین! به چه چیز می‌خری ایشان را و شفاعت می‌کنی!؟ سیدالشهدا علیه‌السـلام فرمود: 📋 بِمَا هُو أحَبّ إلَیکَ ▪️ به هر چیزی که محبوب تر است در نزد تو! 📝 پس ندا آمد: ای حسین! هیچ چیز در نزد ما ، از «جان» عزیزتر نیست؛ اگر راضی می‌شوی که آن را فدا نمائی، ما ایشان را به تو می بخشیم! گویا عرض کرد: بارالها! راضی شدم. 🖇 پس به روایتی ندا آمد: یاحسین ! به کشته شدن تو در راه رضای ما، مردان ایشان را خریدی و شفاعت می‌کنی؛ اما زنان ایشان را به چه چیز می‌خری؟ 🔖 اباعبدالله عليه‌السلام‌ فرمود: به زنان و دختران خود، که ایشان اسیر شوند و شهر به شهر و دیار به دیار گردانیده شوند؛به امید آنکه زنان امت جدّم در قیامت آمرزیده شوند. 📍پس ندائی آمد: جوانان ایشان را به چه چیز می‌خری و شفاعت می‌کنی؟! او فرمود:به اینکه جوانانم در برابرم کشته شوند مانند علی اکبر و عباس و قاسم و عبدالله علیهم‌السّلام. 📄 پس ندا آمد: یاحسین! اگرچه اطفال امّت گناهی ندارند لکن ایشان را به چه چیز می‌خری و شفاعت می‌کنی؟او فرمود: 📜 یَارَبِّ ! بِذِبح أطفَالي عَطشَاناً ▪️ ای پروردگار به ذبح‌شدن اطفال من با کام عطشان! 🥀 و بالجمله آنچه عهد و پیمان گرفته شد، ملائکه همه را نوشته در دفاتر ثبت نمودند. 📚انوار الشهاده فی مصائب عترة الطاهرة علیهم‌السلام، یزدی،ص ۴۹ ✍ ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین ای دل بُریده از همه‌ی رنگ ها حسین بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی ای کشته‌ی شیوخِ مقدس نما حسین سَمتِ تو از تمامی مردم فراری‌ام ای با غریب های جهان آشنا حسین ای بی کفن رها شده‌ی دشتِ کربلا ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین مصراعِ (شهریار) چنین نیز خواندنیست: ای عهده دارِ مردم بی دست و پا حسین در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سالها کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین با یک نفس تمامِ جهنم شوَد بهشت گویند اگر جهنمیان یک صدا : حسین
🩸نسل به نسل، هر سال که محرّم فرا می‌رسد، عدّه‌ای می‌آیند که آمادهٔ برپایی عزاء برای «حُسَیْنَت» می‌شوند … در روایت آمده است: 🥀 هنگامی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را از شهادت فرزندش حسین «صلوات‌الله‌علیه» و آن مصائبی که دچار آن حضرت خواهد شد آگاه نمود، آن بانوی مکرمه، گریه شدیدی کرد و فرمود: پدر جان! چنین مصائبی در چه زمانی رخ می‌دهد؟ 🥀 رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: در آن زمان که من و تو و علی «علیهم‌السلام» در دنیا نیستیم! گریه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شدیدتر شد و گفت: پدر جان! پس چه کسی برای حسین «صلوات‌الله‌علیه» گریه خواهد کرد و چه کسی عزای او را بر پا می‌کند؟ 🥀 رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 📋 یَا فَاطِمَةُ إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَی نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَی رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ ▪️ای فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل‌بیتم و مردان ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهی پس از دیگری عزاداری را تجدید می‌کنند. 🥀 هنگامی که روز قیامت فرا رسد، تو زنان امت من و من مردان آنان را شفاعت خواهیم کرد. 📋 وَ کُلُّ مَنْ بَکَی مِنْهُمْ عَلَی مُصَابِ الْحُسَیْنِ أَخَذْنَا بِیَدِهِ وَ أَدْخَلْنَاهُ الْجَنَّةَ ▪️ هر یکی از ایشان که در مصیبت امام حسین «صلوات‌الله‌علیه» گریه کند، ما اهل‌بیت دست او را می‌گیریم و وارد بهشتش می‌کنیم. 🥀 ای فاطمه! هر چشمی فردای قیامت گریان است غیر از چشمی که در مصیبت حسین علیه‌السّلام گریه کند، زیرا صاحب آن چشم خندان و مژده نعمت‌های بهشت به وی داده خواهد شد. 📚 بحارالانوار،ج۴۴ ص۲۹۳ ✍این مجمع عشق است نه بازیچه دست‌ست هر مبحثی از مبحث آن بحث اَلَست‌ست اینجا سخن از ساقی و میخانه و مَست‌ست ما بوسه بگیرانِ مِیِ دست حسینیم ما شیفتگان در دو جهان مَست حسینیم هر دل که شود پاره ز غم دوختنی نیست اسرار جنون، جان من! آموختنی نیست این دل به‌جز از عشق حسین سوختنی نیست ما یک دلِگان خاک کف پای حسینیم ما نسل به نسل عاشق و شیدای حسینیم
🩸نسل به نسل، هر سال که محرّم فرا می‌رسد، عدّه‌ای می‌آیند که آمادهٔ برپایی عزاء برای «حُسَیْنَت» می‌شوند … در روایت آمده است: 🥀 هنگامی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را از شهادت فرزندش حسین «صلوات‌الله‌علیه» و آن مصائبی که دچار آن حضرت خواهد شد آگاه نمود، آن بانوی مکرمه، گریه شدیدی کرد و فرمود: پدر جان! چنین مصائبی در چه زمانی رخ می‌دهد؟ 🥀 رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: در آن زمان که من و تو و علی «علیهم‌السلام» در دنیا نیستیم! گریه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شدیدتر شد و گفت: پدر جان! پس چه کسی برای حسین «صلوات‌الله‌علیه» گریه خواهد کرد و چه کسی عزای او را بر پا می‌کند؟ 🥀 رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 📋 یَا فَاطِمَةُ إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَی نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَی رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ ▪️ای فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل‌بیتم و مردان ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهی پس از دیگری عزاداری را تجدید می‌کنند. 🥀 هنگامی که روز قیامت فرا رسد، تو زنان امت من و من مردان آنان را شفاعت خواهیم کرد. 📋 وَ کُلُّ مَنْ بَکَی مِنْهُمْ عَلَی مُصَابِ الْحُسَیْنِ أَخَذْنَا بِیَدِهِ وَ أَدْخَلْنَاهُ الْجَنَّةَ ▪️ هر یکی از ایشان که در مصیبت امام حسین «صلوات‌الله‌علیه» گریه کند، ما اهل‌بیت دست او را می‌گیریم و وارد بهشتش می‌کنیم. 🥀 ای فاطمه! هر چشمی فردای قیامت گریان است غیر از چشمی که در مصیبت حسین علیه‌السّلام گریه کند، زیرا صاحب آن چشم خندان و مژده نعمت‌های بهشت به وی داده خواهد شد. 📚 بحارالانوار،ج۴۴ ص۲۹۳ ✍این مجمع عشق است نه بازیچه دست‌ست هر مبحثی از مبحث آن بحث اَلَست‌ست اینجا سخن از ساقی و میخانه و مَست‌ست ما بوسه بگیرانِ مِیِ دست حسینیم ما شیفتگان در دو جهان مَست حسینیم هر دل که شود پاره ز غم دوختنی نیست اسرار جنون، جان من! آموختنی نیست این دل به‌جز از عشق حسین سوختنی نیست ما یک دلِگان خاک کف پای حسینیم ما نسل به نسل عاشق و شیدای حسینیم
🩸به فدای آن آقایی که با دست خود حتی به اسب‌های لشگر دشمن هم آب داد؛ همان اسب‌هایی که چند روز دیگر ... در نقل‌ها آمده است: 🥀 در منزل «ذو حَسْم» بود که لشکر هزار نفری حرّ ، از راه رسید و جلوی قافله سیدالشهداء علیه‌السلام قرار گرفت؛ إمام علیه‌السلام تا مشاهده نمود آنان تازه از راه رسیدند و تشنه هستند، رو به اصحاب خود نمود و فرمود: 📋 اُسْقُوا الْقَوْمَ وَ أَرْوُوهُمْ مِنَ الْمَاءِ وَ رَشِّفُوا الْخَیْلَ تَرْشِیفاً ▪️اين لشگر را آب دهيد و سيرابشان كنيد و دهان اسبان‌شان را نيز تَر كنيد. 🥀 پس چنان كردند، و پيش آمده كاسه‌ها و جام‌ها را از آب پر كرده نزديك دهان اسب‌ها مى‌بردند و همين كه سه دهن يا چهار يا پنج دهن مى‌خوردند، از دهان آن اسب دور مى‌كردند و اسب ديگرى را آب مى‌دادند تا همه را به اين كيفيت آب دادند. 🔖 على بن طعان محاربى گويد: 🥀 من آن روز در لشكر حرّ بودم و آخرين نفرى بودم كه دنبال لشكر بدان جا رسيدم. چون امام حسين عليه‌السّلام تشنگى من و اسبم را ديد، فرمود: «بياشام!» 🥀 من هرچه مى‌خواستم بياشامم، آب از دهانه مشك فرو‌ مى‌ريخت. آن حضرت تا دید من نتوانستم آب بنوشم، فرمود:«سرِ مشك را بپيچان! » من ندانستم چه بكنم. 📋 فَقَامَ فَخَنَثَهُ فَشَرِبْتُ وَ سَقَیْتُ فَرَسِی. ▪️پس خود آن حضرت از جای خود برخاست و آمد دهانه مشک را پيچاند. پس آشاميدم و اسبم را نيز سيراب كردم. 📚 بحارالانوار ج۴۴ ص۳۷۵ بر روی جسمش رَدِی مانده ز پای اسب‌ها کو نجابت؟ کو ملاحت؟ کو وفای اسب‌ها نعل های تازه غوغا می‌کند بر جسمِ شاه ناله هایش گم شده در زیرِ پای اسب‌ها بر سرش دستی نهاد و ناله زد کاش ای‌خدا خواهرش سدّی شود در لابلای اسب‌ها کی فراموشم شود با خاک و خون در هم‌شدن منزجر هستم حسین جان از جفای اسب‌ها سینه‌ات بُرده مرا پشتِ در آتش زده... شکلِ مادر گشته‌ای از این بلای اسب‌ها کاش می‌مُردم نمی‌دیدم چنین تصویرِ بد بر تنت مانده رَدی از ضربه های اسب‌ها
🩸حضرت ثامن‌الحجج علیه‌السلام با دستان مبارک خودش، در دهه اول محرم، پرده می‌آویخت و مجلس روضه‌ای را ترتیب می‌داد … جناب دعبل گوید: 🔖 در مثل چنین ایامی (اوائل ماه محرم) بر سید و مولایم علی بن موسی الرضا علیهما‌السّلام داخل شدم. 📋 فَرَأَیْتُهُ جَالِساً جِلْسَةَ الْحَزِینِ الْکَئِیبِ وَ أَصْحَابُهُ مِنْ حَوْلِهِ ▪️دیدم که ایشان با حالتی محزون و اندوهگین نشسته است و یارانش دور اویند! 🔖 وقتی مرا دید که می‌آیم، به من فرمود: خوش آمد به تو ای دعبل! مرحبا به کسی که ما را با دست و زبانش یاری می‌کند! 🗯 سپس از جای خود به من جای نشستن داد و مرا کنار خود نشاند! سپس به من فرمود: ای دعبل! دوست دارم برایم شعری بخوانی! چرا که این روزها ایام حزنی است که بر ما اهل بیت می‌گذرد و ایام سرور دشمنان ما مخصوصا بنی امیه است. 🥀 ای دعبل! کسی که بگرید و ولو یک نفر را بر مصائب ما بگریاند، اجر او بر عهده خداست. ای دعبل! کسی که چشمانش بر مصائب ما گریان شود و به خاطر مصیباتی که از دشمنان بر ما رفت بگرید، خدا او را با ما و در زمره ما محشور می‌کند. 🔖 ای دعبل! کسی که بر مصیبت جدم حسین صلوات‌الله‌علیه بگرید، حتما خدا گناهانش را می‌بخشد! 📋 ثُمَّ إِنَّهُ علیه‌السلام نَهَضَ وَ ضَرَبَ سِتْراً بَیْنَنَا وَ بَیْنَ حُرَمِهِ وَ أَجْلَسَ أَهْلَ بَیْتِهِ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ لِیَبْکُوا عَلَی مُصَابِ جَدِّهِمُ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام 👈 سپس امام علیه‌السّلام برخاست و با دست مبارکش پرده‌ای بین ما و اهل و عیال خود آویخت و اهل بیت خود را پشت پرده نشاند تا بر مصائب جدشان حسین علیه‌السّلام بگریند. 🔖 سپس متوجه من شد و فرمود: ای دعبل! برای حسین علیه‌السّلام مرثیه بخوان که تو یاور ما و مداح ما هستی مادامی که زنده باشی! پس هر قدر می‌توانی از یاری ما کوتاهی مکن! 🥀 دعبل می‌گوید: من گریستم و اشکم جاری شد و شروع به خواندن این اشعار کردم: 📋 أَ فَاطِمُ لَوْخِلْتِ الْحُسَیْنَ مُجَدَّلًا / وَ قَدْ مَاتَ عَطْشَاناً بِشَطِّ فُرَاتِ ▪️ای فاطمه! اگر حسین علیه‌السلام را به خاک افتاده تصور کنی که در کنار شط فرات تشنه جان داده است ... 📚بحارالانوار، ج۴۵ ص۲۵۷ 📚المنتخب، ص۲۷ ✍ ماه عزا آمد دل عالم گرفته زهرا بُنَیَّ یا بُنَیَّ دم گرفته هرکس به هرنحوی عزادار شما هست حتی خدا در عرش خود ماتم گرفته کوچه به کوچه تا ابد شرمنده‌ی توست در “مُلک ری” هر خانه رنگ غم گرفته دیدم که از عشق شما لات محله رفته برای روضه‌ات پرچم گرفته راه نجات ما گنه کاران شمائید با گریه بر تو, توبه‌ی آدم گرفته حتما پشیمان میشود در روز محشر لطف تو را هرکس که دست کم گرفته شاهان عالم ریزه خواران تو هستند دست گدایی سوی تو حاتم گرفته بالا سرت هرکس که آمد دست پُر رفت این “پیروهن” , آن دیگری “خاتم” گرفته برخیز دور خیمه‌ی زینب شلوغ است دور و برش را چند نامحرم گرفته اهل و عیالت بعد تو آقا اسیرند برخیز تا در خیمه ها آتش نگیرند
🩸مردم از هر کوی و مکان در دهه اول محرم به محضر امام صادق علیه‌السّلام می‌رفتند و در نزد آن حضرت به عزاداری مشغول می‌شدند … در نقل‌ها آمده است: 📋 إذا هَلَّ هِلالُ عاشورا اِشتَدَّ حُزنُهُ و عَظُمَ بُکاؤُهُ عَلیٰ مُصابِ جَدِّهِ الْحسینِ علیه‌السّلام ▪️هنگامی که هلال (ماه) عاشورا طلوع می‌کرد، اندوه امام صادق علیه‌السّلام شدت می‌گرفت و گریه‌اش بر مصیبت جدّش حسین صلوات‌الله‌علیه بلند می‌شد. 📋 و الّناسُ یَأتونَ إلیه مِن کُلِّ جانِبٍ و مَکانٍ یُعزّونَهُ بِالحُسینِ و یَبکونَ و یَنوحونَ عَلیٰ مُصابِ الحسینِ علیه‌السّلام ▪️ مردم از هر سو و مکان به نزد امام علیه‌السلام می‌آمدند و به آن حضرت تسلیت می‌گفتند و بر مصیبت سیدالشهداء علیه‌السلام گریه و زاری می‌کردند. 📋 فإذا فَرِغُوا مِنَ البُکاءِ یقولُ لَهم: أیُّها النّاسُ اِعلَموا أنّ الحُسین علیه‌السلام حَیٌّ عندَ رَبِّه یَرزُقُ مِن حَیثُ یَشاء ▪️چون گریه‌ مردم تمام می‌شد، حضرت به آنها فرمود: ای مردم! بدانید که امام حسین علیه‌السلام نزد پروردگارش، زنده است و هر که را که بخواهد، روزی می‌دهد. 🥀 سیدالشهداء علیه‌السلام به محل لشکرگاه خود و به محل قتلگاه و به شهدای ساکن در آنجا همواره نظر می‌کند و با دیده مبارک خود، به زائران، گریه‌کنان و کسانی که عزای او را به پا می‌دارند، همواره نگاه می‌نماید. 🥀 او به نام آنها و نام پدران ایشان (زائران، گریه کنان و عزاداران خود) و درجات و مقام‌هایشان در بهشت ​​داناتر است و گریه‌کنان را می‌بیند و برای آنها طلب آمرزش می کند. 🥀 پس برای ایشان طلب آمرزش می‌کند و از پدر و مادر و برادرش می‌خواهد تا برای گریه‌کنان و عزاداران او‌ طلب آمرزش کنند. 🔖 سیدالشهداء علیه‌السلام دائما می‌فرماید: 📝 اگر زائرین و گریه‌کنان من می‌دانستند که نزد خدای متعال چه اجر و پاداشی برای‌شان مهیّاست، فرح ایشان از اندوه و حزن‌شان بیشتر بود. 📝 زائران و گریه کنان بر من با دلی خرسند به نزد خانواده خود می‌روند و از آن مجلس (روضه) برنمی‌خیزند مگر آنکه دیگر گناهی برای‌شان نمانده و مانند روزی هستند که از مادر متولد شده‌اند. 📚المنتخب ص۴۰ 📚مخزن البکاء، ج۱ ص۱۶۳ ✍ ثابت شده به گریه کنان منوّرش.. عزت فقط برای حسین است و نوکرش طبق حدیث هرکه در این داغ گریه کرد آقا نشسته است دو زانو برابرش آهی ز دل کشیدم و گریه حساب کرد ریز و درشت ثبت شده بین دفترش از پرچم عزای حسین دل نمیکَنم گوهر شناس، چشم نپوشد ز گوهرش من خاک بر سرم اگر این خاک کربلاست هرکس که خاک پاش نشد، خاک بر سرش آن منبری که وقف عزای حسین نیست چوب است… چوب خشک؛ نخوانید منبرش.. تا نقد هست فکر نسیه نمیکنم اول ز چای روضه بخور بعد کوثرش منت سرم‌گذاشت و اینجا مرا کشاند جایی که ایستاده دَم در پیمبرش شکر حسین میکنم آخر سپرده است کار تمام گریه کنان را به دخترش ما تربیت شدیم به دست رقیه‌اش بیراه نیست گر که بخوانیم مادرش .
📋 حَتّی یَبُلُّ بِالدَّمعِ ثِیابُه. ▪️و آنقدر این جمله را می‌فرمود و مى‌گريست كه جلوی پیراهن حضرت، خیس از اشک می‌شد. 📚مثیرالاحزان،ابن نما حلی، ج١ ص١١۵ 🩸آه ای بابا ! نگاه آخرت را ... فریاد غریبی‌ات را ... تن عریانت را ... چگونه فراموش کنم ؟! در نقلی، زید بن صوحان گوید: 🥀 سه سال بعد شهادت سیدالشهدا «صلوات اللّه علیه» بر امام سجاد علیه‌السلام داخل شدم، دیدم حضرت در محراب عبادت نشسته مناجات می‌کند و می‌فرماید: 📋 یا ربّ و یا مَن علَیه مُعوّلی طَوَّلَ اَحزانُنا و اَجرَی دُموعُنا و اَحرَقَ قلوبُنا عَلَی مُصیبةِ ابنِ بِنتِ نبیّکَ الحُسین علیه‌السلام و یَبکی و یَصیحُ و یقولُ ▪️ای پروردگار و ای کسی که تکیه گاه من به اوست؛ حزن ما طولانی شد و اشک ما جاری گشت و قلب های ما سوخت بر مصیبت پسر پیغمبر تو حسین صلوات اللّه علیه. 🥀 امام سجاد علیه‌السلام گریه می‌کرد و فریاد می‌کشید و می‌فرمود: 📋 آه آه کیفَ اَنسَیٰ اِستغاثتَک یا اَبی؟! و کیف اَنسیٰ نَظرَتَک بَعد نَظرَةٍ؟! و کیف اَنساکَ و راَیتُک عُریانًا مُرمّلًا بالدّماءِ مُخضّبًا شَیبتُک بِدَمِک ▪️آه آه چگونه فراموش کنم فریاد غریبی‌ات را ای پدر؟! چگونه فراموش کنم آن نگاه های مکرّر تو را؟! چگونه فراموش کنم عریان و غرقه به خون بودی و محاسنت خضاب از خون بود؟! 📋 و یُکرّر ذلِک حتّی صاحَ و غشَّ فقربتُ الیه و بَکیتُ علَی حُزنِه فَأفاقَ ▪️و این جملات را مکرّر می‌فرمود تا از هوش رفت. نزدیک شدم و کنار حضرت گریه کردم؛ وقتی به هوش آمد، فرمود: 📋 لا عینٌ أحبَّ اِلَی الله مِن عَینٍ جَرَی دَمعُها علَینا و لا قلبٌ اَکرمَ عندَ الله مِن قلبٍ حَزنَ فی حُزننا و فَرِح لِفَرَحِنا. ▪️هیچ چشمی محبوب تر نزد خدا نیست از چشمی که برای ما گریه کند و قلبی محترم تر نزد خدا نیست از قلبی که برای ما محزون است و برای ما شاد است. 📚 بشارة الباکین،حسین بن عبدالرزاق تبریزی، (خطی) ص ۱۲۱ 🩸آیا این گوسفند را آب داد‌ه‌اید؟! در نقلی آمده است: 🥀 روزی امام زین العابدین علیه‌السلام از بازار مدینه عبور می‌کرد، دید قَصّابی گوسفندی را می‌کشاند تا آن را در کشتارگاه ذبح نماید. 🥀 إمام علیه‌السلام به او فرمودند: آیا این گوسفند را آب داده‌ای. قصاب گفت: ما قَصّاب‌ها تا آب به گوسفند ندهیم او را ذبح نمی‌کنیم. امام سجاد علیه‌السلام گریه کرد و فرمود: 📋 وا لَهفاهُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِالله، الشّاةُ لا تُذبَحُ حَتّی تُسقی الماءُ وَ اَنتَ اِبنُ رَسُولُ الله تَذبَحُ عَطشانا. ▪️ای داد و بیداد بر مصائب تو ای اباعبدالله! گوسفند بدون نوشاندن آب ذبح نشود ولی با اینکه تو پسر رسول خدا «صلّی الله علیه و آله و سلّم» بودی با لب تشنه سر از بدنت جدا کردند. 📚مأساة الحسین علیه‌السلام، ص‌۱۵۳ 📚زندگانی امام سجاد علیه‌السلام، اشتهاردی ص۵۷. 🩸 وقتی که امام زين العابدين علیه‌السلام با شنیدن روضه اسارت آل الله، سر به دیوار کوبیده و خون از سر مبارکشان جاری می‌شود... در روایتی نقل شده است: 🥀 روزی خوراک و نوشیدنی نزد امام سجاد «صلوات الله علیه» نهادند، گرسنگی و تشنگی پدرش امام حسین علیه‌السلام در صحرای کربلا به یادش آمد و اشک گلویش را بست و سخت گریست تا جامه هایش از گریه و اشک بر پدرش خیس شد. دستور داد تا خوراک را از نزد او ببرند. 🥀 مردی یهودی وارد شد و سلام کرد و دست إمام علیه‌السلام را گرفت و شهادتین گفت و به امامت به إمام سجاد علیه‌السلام اقرار نمود. حضرت فرمودند: برای چه از دین خود و نیاکانت دست کشیدی؟ گفت: خوابی دیدم. فرمودند: چه خوابی دیدی؟ 🥀 آن مرد یهودی گفت: خواب دیدم از خانه برای دیدار برادری بیرون شدم و راه را گم کردم و بیچاره شدم. در این فکر بودم که پشت سرم ناله و گریه و آواز تکبیر و تهلیل بلند شد. وقتی نگریستم لشکری بود و پرچم ها و سرها بالای نیزه و پشت سرشان شترهای لاغر که بر آن‌ها زنان غارت زده و کودکان دست بسته سوار بودند. 🥀 میان آن ها جوانی بر شتر تنومندی در نهایت رنج و سختی، دست و سرش با غل آهنی بسته و از پاهایش خون می‌ریخت و اشکش بر گونه روان بود. گویا شما بودید و همه زن ها و کودکان عزادار بودند و وامحمّداه! واعلیاه!… می‌گفتند. 🥀 در این میان که کاروان در راه بود ناگاه گنبدی در سینه بیابان عیان شد، چون خورشید درخشان جلوی قافله سه بانو بودند. تا گنبد را دیدند خود را به زمین انداختند و خاک بر سر ریختند و سیلی بر رخ زدند و فریاد زدند: «واحسناه! واحسیناه!…» 🥀 مردی کوسه و کبود چشم به آن ها رسید و آن ها را زد و به زور سوار کرد و دیدم که خون از زیر سرپوش یکی از زنان که به گمانم بزرگتر آن ها بود از شدت غم روان شد.
📚المناقب،ابن‌شهرآشوب، ج۱۱ ص۱۱۲ 🔖 ملاحبیب‌الله‌کاشانی نیز در «تذکرة الشهداء» اینگونه می‌نویسد: 🥀 هر وقت ظرف آبی به دست امام سجاد علیه‌السلام می‌دادند، آن‌قدر می‌گریست تا ظرف آب پر از خون می‌شد؛ چرا که چشم مبارک آن حضرت مجروح شده بود! آن حضرت گریه می‌کرد و می‌فرمود: 📋 لٰا هَنّأَنِیَ الأکلُ وَ الشُّربُ؛ یٰا أبی! لَیتَنی لَم أرَ مَصرَعَک ▪️خوردن و آشامیدن گوارایم مباد؛ ای پدرجان! کاش قتلگاهت را نمی‌دیدم. 📚تذکرة الشهداء، ج۲، ص۴۹۵. 🩸وقتی‌که حجت خدا آرزو می‌کند که ای‌کاش مادر مرا نزاییده بود ... سهل ساعدی گوید: 🥀 وقتی که در ورودی شهر شام به محضر إمام سجاد علیه‌السلام رسیدم، حضرت به من فرمودند: ای سهل! آیا درهم و دیناری به همراه داری؟ گفتم: بله ای آقای من! هزار دینار به همراه دارم. 🥀 حضرت‌ فرمودند: مقداری از آن را به این نیزه‌دارها بده و به آن بگو مقداری جلوتر راه بروند تا مردم به دیدن سرها مشغول شده و دیگر به نوامیس ما نظر نکنند. 🩸سهل گوید: من این‌کار را کردم و برگشتم خدمت إمام سجاد علیه‌السلام که در آن هنگام إمام علیه‌السلام این جملات را با خود زمزمه می‌نمودند: 📋 أقادُ ذلِيلًا في دِمَشقَ كأنّني من الزَّنج عبدٌ غاب عنه نصيرُ ▪️در دمشق مرا با ذلت در بند و زنجیر می‌کشانند، گویا من یک بردهٔ زنجی هستم که یار و یاوری ندارد. 📋 و جدِّي رسولُ اللَّه في كلِّ مشهدٍ و شَيخي أميرالمؤمنينَ أميرُ ▪️و حال آنکه در هر کجا باشم جد من پیغمبر خداست و بزرگ من امیرالمؤمنین، وزیر و خلیفه پیغمبر است. 📋 فَيا لَيتَ أُمّي لَم تَلِدْني و لَم أكُن يزيدُ يراني في البِلاد أَسيرُ ▪️ای کاش مادر مرا نزاییده بود و من نبودم تا یزید اینگونه مرا در بین شهرها، اسیر ببیند. 📚مقتل أبو مخنف، ص۱۲۱ 📚الدّمعة السّاكبة، ج۵ ص۸۱ 📚معالي السّبطين،ج ۲ ص۱۴۱ 🩸إمام سجاد علیه‌السلام یک عمْر با «آب» نجوا می‌کردند ‌و می‌فرمودند: تو بودی و پدرم را با لب‌تشنه کشتند؟! بنابر نقلی، شخصی به نام «منهال» گوید: 🥀 ... به منزل امام سجاد علیه‌السلام وارد شدم؛ دیدم امام سجاد علیه‌السلام می‌خواهد تجدید وضو کند؛ آب را به کف دست می‌گیرد و گریه می‌کند و به آب می‌گوید: ای آب! تو بودی و پدرم را با لب تشنه شهید کردند؟! 🥀 عرض کردم: مگر اشک چشم شما چه قدر است؟ إمام علیه‌السلام فرمود: ای منهال! آنچه را که من دیدم تو که ندیده‌ای؟! 🥀 ... روز عاشورا بیهوش شدم، چون به هوش آمدم دیدم عمه‌ام زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها آمده و می‌گوید: ای‌نور دیده من! برخیز که عالم دگرگون شده است. زیر بغلم را گرفت و پرده خیمه را بالا زدم، دیدم سر پدرم را روی نیزه کرده‌اند. 📚 جامع المجالس(خطی) ص۲۶۳ 🩸جای غُل و زنجیرهایی که بعد از سال های سال، بر روی بدن مبارک امام سجاد علیه‌السلام باقی مانده بود ... در نقل ها آمده است: 🥀 هنگامی که امام سجاد علیه‌السلام به شهادت رسیدند، مردم مدینه فهمیدند که آن حضرت به صد خانواده، غذا می‌رسانده است. جمعی از فقرای مردم مدینه نمی‌دانستند که معاش آنها از کجا تأمین می‌شود، وقتی که امام سجاد علیه‌السلام به شهادت رسیدند، دریافتند که او بود شبانه به طور ناشناس غذای آنها را به دوش خود حمل کرده و به آنها می‌رسانید؛ 🔖 در روایتی إمام باقر علیه‌السلام فرمودند: 📋 لَمَّا وُضِعَ علیه‌السلام عَلَی الْمُغْتَسَلِ نَظَرُوا إِلَی ظَهْرِهِ وَ عَلَیْهِ مِثْلُ رُکَبِ الْإِبِلِ ▪️وقتی پیکر پدرم امام سجاد علیه‌السلام را برای غسل بر روی تخته گذاشتند، بر پشت مبارکش اثری چون کوهان شتر بود. و این به خاطر آن انبانهایی که به در خانه فقراء و مستمندان می‌برد. 📚الخصال ج۲ ص۱۰۰ 📚کشف الغمه ج۲ ص۲۶۶ 🔖در بعضی از نقل‌ها آمده است: 🥀 امام باقر علیه‌السلام پس از غسل امام سجاد علیه‌السلام ، گریه سختی کردند. جابر جلو آمد و عرضه داشت: ای آقای من! برای از دست‌دادن پدرتان گریه می‌کنید؟ امام باقر علیه‌السلام فرمود: 📋 لٰا یٰا جابِر! و اِنْ عَزَّ عَلَیَّ فِراقُهُ، وَلٰکنْ یا جابِر. هٰذِهِ آثارُ السَّلاسِلَ و الأغلالُ فی یدَیهِ و رِجلَیه لَم یَذهَب أثرُها؛ و هٰذِهِ آثارُ الجامِعةِ فی عُنُقِ والدی ▪️نه ای جابر! هرچند فراق پدرم برای من سنگین است اما گریه‌ام برای آثار این غل‌ و زنجیرها و سلسله‌هایی است در جای آن‌ها هنوز بر دست و پای پدرم باقی مانده است؛ این، جای همان جامعه‌ای (غل و زنجیر سنگینی که گردن و دست و پا را به هم می‌بندد) است که بر گردن پدرم هنوز باقی مانده است. 📚 سوگنامه آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله ، اشتهاردی، ص٧۶ 📚الطریق،کاشی،ج۳ ص۳۹۳ ✍ این مصیبت، دل را به جایی دیگر نیز می‌کشاند ...
🩸ملائکهٔ ساکنِ در «حائر حسینی» چنان مشغول گریه و ضجّهٔ هستند، که نمی‌توانند با ملائکه‌ای که برای زیارت می‌آیند، مصافحه کنند ... در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 📋 إِذَا زُرْتُمْ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام فَالْزَمُوا الصَّمْتَ إِلَّا مِنْ خَیْرٍ ▪️هرگاه که امام حسین علیه‌السّلام را زیارت می‌کنید، زبان خود را جز از گفتن سخنان خیر، نگه دارید! 📋 وَ إِنَّ مَلَائِکَةَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ مِنَ الْحَفَظَةِ تَحْضُرُ الْمَلَائِکَةَ الَّذِینَ بِالْحَائِرِ فَتُصَافِحُهُمْ فَلَا یُجِیبُونَهَا 👈مِنْ شِدَّةِ الْبُکَاءِ👉 فَیَنْتَظِرُونَهُمْ حَتَّی تَزُولَ الشَّمْسُ وَ حَتَّی یُنَوِّرَ الْفَجْرُ ▪️زیرا ملائکه‌ای که امور شبانه روز را به عهده دارند، نزد آن ملائکه‌ای که در حائر امام حسین علیه‌السّلام می‌باشند، می‌آیند و می‌خواهند که با آنان مصافحه می‌کنند، اما ایشان از شدت گریه نمی‌توانند جوابشان را بدهند. آنان تا زوال آفتاب و روشن شدن طلوع فجر در انتظار سخن گفتن با ملائکه ساکن در حائر، منتظر می‌مانند. 🥀 سپس (بعد از طلوع آفتاب) راجع به موضوعی از امور آسمان گفتگو می‌کنند. آنان مابین زوال آفتاب و طلوع فجر سخن نمی‌گویند و از گریه بر سیدالشهداء علیه‌السلام و دعا (برای زوار آن حضرت) خسته نمی‌شوند ... 📚 کامل الزیارات ص۸۸ ✍ نمی‌فهمد دگر پروانه دور شمع ، حالش را فقط آموخت باید سوخت، باید سوخت، در آنجا…
🩸با چه حالی به سمت حرم سیدالشهداء علیه‌السلام قدم برداریم چه ذکری بر زبان داشته باشیم؟! صفوان جمّال (که از اصحاب خاص امام صادق علیه‌السلام می‌باشد) گوید: 🔖 از حضرت امام صادق علیه‌السلام اذن گرفتم تا به زیارت مولایمان حسین بن علی علیهماالسلام بروم و از ایشان درخواست کردم آنچه را که باید در این مسیر انجام دهم ، بیان فرمایند ، آن حضرت در ضمن توصیه‌هایی که نمودند، فرمودند: 📋… فَتَوَجَّهْ نَحْوَ اَلْحَائِرِ وَ عَلَيْكَ السَّكِينَةُ وَ الْوَقَارُ ▪️با حال آرامش و وقار به سمت حرم روانه شو! 📋 وَ قَصِّرْ خُطَاكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَكْتُبُ لَكَ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حِجَّةً وَ عُمْرَةً ▪️و گام‌هایت را کوتاه بردار که خداوند به اندازه هر قدمی که برمی‌داری، یک حج و یک عمره برایت می‌نویسد. 📋 وَ سِرْ خَاشِعاً قَلْبُكَ بَاكِيَةً عَيْنُكَ ▪️با قلبی خاشع و با چشمی گریان، راه برو! 📋 وَ أَكْثِرْ مِنَ التَّكْبِيرِ وَ التَّهْلِيلِ وَ الثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الصَّلاَةِ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ▪️و بسیار «الله اکبر» و «لا اله الا الله» و «الحمدالله» بگو و بر پیغمبر او «صلوات» بفرست! 📋 وَ الصَّلاَةِ عَلَى اَلْحُسَيْنِ خَاصَّةً وَ الْعَنْ عَلَى مَنْ قَتَلَهُ وَ الْبَرَاءَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ ذَلِكَ عَلَيْهِ ▪️و به خصوص بر اباعبدالله الحسین علیه‌السلام «صلوات» بفرست و قاتلین او را لعنت کن و از هر آنکه بنیان این جنایت را نهاد، برائت بجوی. 📚 مصباح المتهجد،ج‏۲ ص ۷۱۹ ✍ قرائت «زیارت عاشورا» در طول مسیر زیارت، با صد لعن و صد سلام، شاید مصداق أتمّ و أکمل این دستور امام صادق علیه‌السّلام باشد.
🩸هر که اشکش بیش، قُربش بیشتر … در نقلی آمده است: 🗯 شخصی به امام صادق علیه‌السّلام عرض کرد: پدر و مادرم فدای شما باد! می‌بینم برخی از گریه‌کنان شما، شدت حزن دارند و زیاد گریه می‌کنند و برخی دیگر این‌گونه نیستند! 🔖 امام صادق علیه‌السّلام در پاسخ او -به این مضمون- فرمودند: 🗒 این اختلاف بین افراد و تفاوت میان آن‌ها ناشی از عالم ذر می‌باشد، یعنی عالم ارواح و عالم طینت. 📋 فَمَن يَكونُ اَقرَبَ اِلَى الأئمّةِ عليهم‌السلام في ذٰلكَ العالَمِ بِحَسبِ الطّينةِ الأصليّةِ فَهُوَ اَخشَعُ قلباً و اَشدُّ حُزناً و اكثرُ بُكآءً علىٰ مَصائبهم 🔹 هر کس در آن عالم به ائمه اطهار علیهم‌السلام نزدیک‌تر بوده باشد، قلبش خاشع‌تر، حزنش شدیدتر و گریه‌اش بر مصائب آنان بیشتر است. 🗯 سپس به ترتیب، هر کس که در طینت اصلی به ائمه علیهم‌السلام نزدیک‌تر بوده، در این دنیا نیز بیشتر متاثّر می‌شود و همین‌طور ادامه دارد تا به کسی می‌رسد که فقط تظاهر به گریه می‌کند. یعنی تظاهر به گریه در همه احوال، یادآوری مصائب یا شنیدن آن‌هاست و در بیشتر اوقات این احوال حاکم است. پس کسی که حالش این‌گونه است، بی‌شک طینتش از آخرین مرتبه آن طینت ائمّه علیهم‌السلام گرفته شده است. 📚بشارةالباکین، تبریزی، (نسخه خطی) ورقه۱۱۹ ✍ خوشا چشمی که چون چشمانِ آن یار سفر کرده بر آن جدّ غریبش، صبح و شب چون أبر می‌بارد...
🩸بخششی که در عین لطافت، هزار و یک روضه در آن نهفته است ... مرحوم علامه مجلسی نقل می‌کند: 🥀 یزید ملعون به نُعمان بن بشیر که از صحابه رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم بود گفت: آنچه که برای این زنان صلاح است مجهّز کن و مرد امین و نیکوکاری را از اهل شام با ایشان روانه کن! سواران و یاورانی را با ایشان بفرست. سپس سفارش اهل بیت را به مأموری که می‌خواست ایشان را ببرد، کرد. 🥀 آن مأمور در حالی که خودش جلو بود، ایشان را حرکت داد. هر گاه ایشان پیاده می‌شدند، او از ایشان دور می‌شد و یاورانش نیز دور می‌شدند و نظیر نگهبانان آنان را محافظت می‌نمودند. هر گاه یکی از ایشان می‌خواست وضو بگیرد، او را پیاده می‌کرد و حوائجشان را بر آورده می‌نمود و با ایشان خوش رفتاری می‌کرد تا این که وارد مدینه شدند. 🔖 فاطمه (یکی از دختران امیرالمؤمنین علیهماالسلام) گوید: من رفتم و به خواهرم زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها گفتم: 📋 قَدْ وَجَبَ عَلَیْنَا حَقُّ هَذَا لِحُسْنِ صُحْبَتِهِ لَنَا فَهَلْ لَکَ أَنْ تَصِلَهُ ▪️این مرد برای این نیک رفتاری‌هایی که با ما کرده، حقی به گردن ما دارد. آیا چیزی دارید که به او جایزه دهید؟ 🥀 خواهرم زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمود: 📋 وَ اللَّهِ مَا لَنَا مَا نَصِلُهُ بِهِ إِلَّا أَنْ نُعْطِیَهُ حُلِیَّنَا ▪️به خدا قسم ما چیزی برای‌مان نمانده که به او جایزه دهیم 😭 جز اینکه همین زر و زیورهای (اندکی) که برایمان مانده، به او بدهیم. 📋 فَأَخَذْتُ سِوَارِی وَ دُمْلُجِی وَ سِوَارَ أُخْتِی وَ دُمْلُجَهَا فَبَعَثْنَا بِهَا إِلَیْهِ ▪️پس من دستبند و گوشواره خود و دستبند و گوشواره خواهرم را گرفتم و آنها را برای او فرستادیم. 📋 وَ اعْتَذَرْنَا مِنْ قِلَّتِهَا وَ قُلْنَا هَذَا بَعْضُ جَزَائِکَ لِحُسْنِ صُحْبَتِکَ إِیَّانَا 👈 و از کم بودن آنها از وی عذر خواهی نمودیم 😭 و گفتیم: این، مختصر جزایی است که ما برای نیک رفتاری‌ای که تو با ما داشتی، به تو بخشیده‌ایم! 📚 بحارالانوار ج ۴۵ ص١۴۶ ✍ حقیقتا انسان متحیّر می‌ماند از این همه لطف و کرامت‌... اهل‌بیتی که داغ دیده‌اند و چه بدی ها از قوم یزید چشیده و شنیده‌اند، اینگونه به جهت اندک احترامی که مأمورین یزید به آنها گذاشتند، از تمام مال و طلا و جواهری که در اختیار دارند، دست بر میدارند و به آن ها هدیه می‌دهند و تنها به این راضی نشده بلکه از کم بودن آن ها هم عذرخواهی می‌کنند! 😭 از چنین اهلبیتی، نیاز نبود با زور و کتک در غروب عاشوراء ، گوشواره و زیورآلات غارت کنند؛ بلکه ایشان خودشان در بذل و بخشش پیشدستی می‌نمودند... الحَمدللهِ الّذی هَدانا بِولایَتِهم...