eitaa logo
ذاکرین آل الله
272 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
شب چهارم محرم با موضوع حضرت حر و توبه شاعر : کربلایی حسین بابانیا 🔶 بند اول : بوی خوش حرم میاد صدای نوحه خونیه شب چهارم عزاست یک شب آسمونیه شب چهارم ، شب حر ، شب اشک و دعاست شب دلای ، عاشق و اسیر و مبتلاست شب گرفتن برات حرم کربلاست دل سیاهمو دُر کن دستای خالیمو پر کن (2 بار همه بخونن) مثل شهید شاهرخ ضرغام منم با نگات مثل حر کن امیر من حسین جان 🔶 **بند دوم :** ببین چه شور همهمه است تازه شروع ماجراست اول دلدادگیه این شب قدر نوکراست شب چهارم ، شب سوز ، شب ناله و دم شب دلای ، بی قرار ، اسیر درد و غم شب رسیدن ، یه شبه ، به ساحت حرم بسوزونم خاکسترم کن منو خراب درد و غم کن مثل مجید قربانخانی منو مدافع حرم کن امیر من حسین جان 🔶 **بند سوم :** توی نگاه نوکرت یه خواهشه حبیب من زیارت و شهادته ای آقای غریب من شب چهارم ، که روا ، همه ی حاجتاست شب نیازه ، شب شور ، زیر علامتاست شب دعای ، فرجِ امام زمان ماست نکن منو دست به سر آقا منو زیارت ببر آقا (2 بار همه ) مثل علی گندابی یک روز برا همیشه بخر آقا امیر من حسین جان
زمینه شب چهارم.mp3
7.66M
سبک زمینه ده شب محرم الحرام ۱۴۰۳ شاعر : حسین بابانیا شب چهارم شب حضرت حر و توبه ای رحمت واسعه غرق کراماتم کن انا دخیلک حسین حُرّمو آزادم کن اومدم سر به زیر با کوله باری از گناه شب چهارم اومده کردم آقاجون اشتباه شام تار منو یه آسمون آبی کن عاقبت من رو مثل همون علی گندابی کن شب چهارم شب مناجات شب توبه و اشک و انابه شبی که حال روسیاها بی تو ارباب خیلی خرابه «یا حسین مظلوم آقام آقام آقام» هر کی اومد پای تو شد تهش آسمانی مثل حر شهیدا مجید قربانخانی روزیمون کن حسین کفتر رو بامت بشیم یه روزی هم مثل شهید شاهرخ ضرغامت بشیم ما رو گردن بگیر تا که بشیم ما آدمت جونمونو قابل بدون خرجی بزم ماتمت عهده دار همه نوکرایی کشتی نجات عالمینی خون بهای تو خود خدا شد ابی عبدالله الحسینی «یا حسین مظلوم آقام آقام آقام»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قیام می‌کنم قیام می‌کنم برسم شام کارو تمام می‌کنم سجاد_محمدی🎙 پیشنهاد_ویژه🌟 🏴شب_چهارم 💔 🏴
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج منصور ارضی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ مرده بودم در پی مَحیای مَحیا آمدم لطف کردی جلوه کردی در تجلی آمدم من ندیده عاشقت گشتم جنونم ذاتی است از ازل مجنون شدم دنبال لیلا آمدم گرچه دارم در اطاعت چشم پوش بسته ایی تا دهی در روضه برمن چشم بینا آمده ام من تهی دستم فقیرم مستمند و بی کسم دست گیری کن که با دست تمنا آمدم نه هراس از نار و نه شوق جنان دارم به دل نه همین امروز با امید فردا آمدم مادرت از قبل خلقت انتخابم کرده است پس به هیات با دعای خاص زهرا آمده ام نسل در نسلم غلام حلقه در گوش توام ناگهان در پی ارثیه اجداد و ابا آمده ام اشک هم مال خود من نیست روزیه شماست با همین قطره که دادی سمت دریا آمده ام *دیگه کم کم داره عاشورا نزدیک میشه .. امشب عرض میکنم بی بی جان خوب حسینت رو نگاه کن ..* گرچه کوتاهی در انجام وظیفه میکنم در پی دستور تو با حکم اجرا آمدم فیضِ عامت در محرم شاملِ حالم شده یک شبیه صدهاهزاران پله بالا آمدم فاطمه درهم خریده این گواهِ گفته ام با همه خوبان منِ بد نیز اینجا آمدم پاک گشتم مثلِ طفلِ تازه دنیا آمده با همه آلودگی در روضه ات تا آمدم از تو ممنونم که با این ناله این غم زنده ام باز هم امسال در ماه محرم آمدم *گفت عبدالله یادت باشه من باید هر روز حسینم رو ببینم .. وگرنه میمیرم .. دوم شرطم اینه هرجا حسینم بره منم باید برم .. عبدالله ابن جعفر گفت خانم من غلامتم هرچی شما بگی درسته .. درستِ من شوهرِ شما هستم ولی بدون منم غلام شما هستم .. با عشقِ ابی عبدالله بچه هاش رو بزرگ کرد .. عرضه داشت داداش جان، برادرم .. همه رو قبول کردی، بچه های حسنم رو قبول کردی؛ میخوای این دو تا بچه رو قبول نکنی!! ..* زینبم جلوۀ ذاتِ تو حسین متحیر زِ صفات تو حسین عاشق صوم و صلات تو حسین آشنا با جملاتِ تو حسین سفره دارِ حرمت خواهرِ توست بی قرارِ کرمتخواهرِ توست ما دو تا گریه کنانِ حسنیم مثلِ یک روح میانِ دو تنیم پیشِ هم در صددِ سوختنیم تا به کی حرف دو پهلو بزنیم جان من جان خودت جان حسن این دلِ خواهرِ خود را نشکن آمدم پیشِ تو بهتر بشوم جرعه ای می بده کوثر بشوم مثلِ زهرایِ تو حیدر بشوم با پسرهام دو لشکر بشوم خواهشا نهی موکد نکنی دستِ خالی مرا رد نکنی جانِ زهرا پُرم از خون جگری مردم از دلهره و بی خبری کاشکی دو پسرم را بخری این دو را هم پی قاسم ببری من به تنها شدنت حساسم به خدا شیر تر از عباسم *طوری شد وقتی این بچه ها اومدن رجز خواندن خودشون رو معرفی کردن امیری حسین و نعم الامیر .. یکی به دیگری گفت اینا کی هستند؟! گفتن اینا فرزندانِ خواهرش زینب هستند .. ان شالله کربلا بریم اونجا بتونیم عرض ادب کنیم ..* پیچیده در عالم چاووشِ محرم این روضه بخواند مادر با قدی خم ای مذبوح عریان، ای آقای عطشان مانده پیکرِ تو بی سر در بیابان واویلا حسین جان .. ای هستی زینب طفلانم فدایت هرچه در توان بود آوردم برایت این دو هدیه های زینب بر خدایند این دو لاله های دشتِ کربلایند واویلا حسین جان .. دارم از تو خواهش بنما رو سپیدم چون لیلا و نجمه کن ام الشهیدم در داغِ گلانم بر غم می نشینم اما ای برادر غربتت نبینم واویلا حسین جان .. .
خواهی که به اوجِ ناز، سِیرَت بدهند جا در دل آشنا و غیرت بدهند حُر باش و رهِ توبه بگیر و برگرد... تا نامه‌ی عاقبت به خیرت بدهند
هرکس گره به حبل متین خورد، شد زُهیر هرکس که از «امام» جدا شد، زُبیر شد
بگذار در این معرکه جولان بدهم بگذار قیامتی به میدان بدهم... «بُغضاً لابیک» خصم تو آمده است «حُبّاً لابیک» آمدم جان بدهم
آمد به حرم، اگرچه دیر آمده بود با اشک سوی نعم الامیر آمده بود حر گفت از آداب زیارت با ما با پای پیاده، سر به زیر آمده بود @
می‌خواست که او برهنه‌پا برگردد شرمنده، شکسته، بی‌صدا برگردد یک شب ز سپاه کوفیان مهلت خواست تا حر به بهشت کربلا برگردد
میون خاک و خون بعد از قیامش سلامی داد، قربان سلامش گرفت آخر سرِ جون و به دامن فدای روسفیدی غلامش ✍
با جان و دل آورده اگر آورده‌ست خورشید دو تا قرص قمر آورده‌ست این دختر زهراست که حیدر شده است در معرکه شمشیر دو سر آورده‌ست ✍
گیرم که بمانیم بر آن پیمان هم گیرم برویم تشنه در میدان هم دِینی دارد حسین بر گردن ما دِینی که ادا نمی‌شود با جان هم ✍
دختر شیرخدا تیغ دو دم آورده است یا ابا عبدالله شیرهای مرتضی را از حرم آورده است یا ابا عبدالله ✍
جان اصغر رومگردان از نگاه خواهرت جان زهرا مادرت نوجوانان مرا میدان ببر چون اکبرت جان زهرا مادرت ✍️
حر باش! کمی با دل خود خلوت کن از ظلمت، سمت روشنی حرکت کن از وعده‌ی سبز اُمویون بگذر با حیدر کربلا بیا بیعت کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با عزت و احترام گفتند: حسین مردان همه یک‌کلام گفتند: حسین روزی که تمام دشت گفتند: یزید «هفتاد و دو بامرام» گفتند: حسین ✍
🏴 اشعار ======================== رسید روضه ی چارم..عقیله حیران است شب وساطت طفلان و اذن میدان است میان خیمه ی زینب دوباره طوفان است رسیده خدمت ارباب و دیده باران است حسین مانده و زینب..چه قاب و تصویری عجب سکوت عجیبی…چه حال دلگیری.. گرفته دست برادر که یاورش باشد فقط نه خواهر او،بلکه مادرش باشد که مرهمی به روی داغ اکبرش باشد میان خیمه ی ارباب،حیدرش باشد عقیله ی علویه،خودِ خودِ مولاست و آخرین قسمش جان حضرت زهراست که ای تمام من ای یارِ بهتر از جانم نگاه کن به نگاهم ببین پریشانم اگرچه در خورِ شان تو نیست..می دانم قبول کن کم مارا به ذبح طفلانم برای غصه ی من چاره ای کن آقاجان خودت دعای سفر را بخوان بر این طفلان خیال کن که بمانند پیش خواهر تو هزار خولی ببینند در برابر تو هجوم حرمله ها را به سمت دختر تو به روی نیزه ببینند راس اصغر تو تو را به گودیِ گودال و زخم بر بدنت به زیر سم فرس ها و نیزه در دهنت مرا به بند اسارت میان نا محرم سر بریده ی تو..گیسوان تو در هم به نیزه ای سر عباس را که شد مبهم مرا به بزم شراب و عذاب در هر دم قسم به جان تو دق می کنند بی تردید همان دمی که ببینند صورتت پاشید 🔸شاعر: =========================
🏴 اشعار ======================== مُحرم شد مُحرم تا ابد مادام با زینب پس از کرببلا اسلام شد اسلام با زینب حسین است او که خوابِ دشمنان را می‌کند کابوس علی آمد میان کاخ‌های شام با زینب برای دین حق  بوزینه بازی را زمین انداخت که دین شد دینِ مولا   پاک از اوهام با زینب که شد تفسیرِ آیات جهاد و همت و عفت  به فتح و آل‌عمران، توبه و انعام با زینب همین که اُسْكُتُوا فرمود: دنیا از تپش اُفتاد جهان سر تا به پا شد گوش آن‌هنگام با زینب همین که اُسْكُتُوا فرمود فهمیدند هیبت را سپاهِ کفر خُشکش زد  زمین شد رام با زینب از عالَم امر خود برداشت ورنه تا قیامت هم خلایق لال می‌ماندند  در هر گام با زینب چه کرده  در میانِ مجلس منحوسِ شامی‌ها که می‌دادند هرلحظه به خود دشنام با زینب فقط او جام‌الاضداد مانند علی باشد زنی دیگر نیامد تا شود همنام با زینب مقامِ چادرش از پرده‌های کعبه بالاتر  که دارد زائرش احرام در احرام با زینب عظیم و سهمگین پُر جذبه اُقیانوس‌ِآرام است که در طوفانِ غمها شد حرم آرام با زینب شده کرببلا کرب‌ُالبُکاء وقتی حسین اُفتاد شده دارالبُکاء  هم کوفه و هم شام با زینب 🔸شاعر: =========================
🏴 اشعار ======================== اسیر عشقم و غیر از بلا نمی‌خواهم که در بلای تو جز ابتلا نمی‌خواهم اگر اجازه دهی خود فدایی‌ات باشم که زندگانی بعد از تو را نمی‌خواهم گرفته است صدایت پس از علی اکبر منم شریک تو یعنی صدا نمی‌خواهم تو بی پسر بشوی من فقط نگاه کنم؟ غریب ماندی و من آشنا نمی‌خواهم تمام دار و ندار من  این دوتا پسرند برای موسم پیری عصا نمی‌خواهم منی که نذر تو کردم دو نوجوانم را به جز سلامتی ات از خدا نمی‌خواهم اگر بناست تو بر خاک بی کفن باشی برای پیکرشان بوریا نمی‌خواهم من و تو مادرمان پیشمان کتک خورده من این بلا به سر این دوتا نمی‌خواهم 🔸شاعر: =========================
🏴 اشعار ======================== سر را گرفت در دل چادر به دامنش سر را گذاشت غرق تفکر به دامنش "یا آتش محبت، یا آتش عذاب" * او بود و شعله شعله تحیر به دامنش دل کند از زمین که نماند الی الابد در این مصاف، ننگ تکاثر به دامنش آمد سوی حسین سرافکنده و خجل می‌ریخت اشک‌هاش چنان دُر به دامنش او هم شهید شد که نماند اسیر مرگ حالا حسین بود و سر حُر به دامنش 🔸شاعر: =========================
🏴 اشعار ======================== آیینه بود و عاقبت او به خیر شد دل را سپرد دست حسین و «زهیر» شد هر کس گره به حبل متین خورد شد زهیر هر کس که از امام جدا شد، زبیر شد بودند در رکاب علی عده‌ای ولی شد عمرشان تباه که ختم به غیر شد اما زهیر قصه‌اش از جنس دیگری‌است او هم‌رکاب حر و حبیب و بریر شد جنگید و پیش چشم امامش به خون نشست این قصه با شهادت ختم به خیر شد 🔸شاعر: =========================