eitaa logo
ذاکرین آل الله
285 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
312 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ سبک: همه جا بروم به بهانه تو السلام علیک مهدی فاطمه یا باب الحوائج منجی ما همه همه جا هستم پی دلدارم2 تنگه دل مولا بیا غمخوارم2 العجل مولا ،ای گل زهرا۳ دل من میتپه به هوای شما هرچی دارم آقا به فدای شما بیا دلدارم ،ای کس و کارم ازغم دوریت زار وبیمارم2 العجل مولا،ای گل زهرا3 همه جوونیم قربون یه نگات میدونی آقا جون که میمیرم برات آقا جون امشب یه دعایی کن منو هم آقا کربلایی کن2 یا اباصالح،ای گل زهرا3 حسرت دیدنت میسوزونه دلم شده از عشقتون خونجگر حاصلم نظری آقا به دلم بنما 2 وعده دیدار بده ای مولا2 یااباصالح ای گل زهرا3 دربه در،شهربه شهر عاشقت چشم به در منتظر موندم تا تو برگردی2 ای که داروی همه دردی 2 بیا دلدارم ،یار وغمخوارم میدونی بی تو بیکس و کارم مددی مولا،ای گل زهرا3
خدا کند، وسطِ فتنه‌ها، خموش نباشم هرآن‌چه هستم، باشم، وطن‌فروش نباشم اگر که آتشِ کینه، شرر به خاکِ وطن زد، میانِ شعله، به دور از، خروش و جوش، نباشم وَ یا به گاهِ رشادت، در آن‌طرف‌ترِ ایران، به فکرِ خویش، به دنبالِ عیش و نوش نباشم به خونِ خویش بغلتم، برای یک نفس اما میانِ جمعیتِ خائنِ وحوش، نباشم برایِ گفتنِ ناحق، خوشا صدایِ بلند و برایِ دم زدن از حرفِ حق، خموش نباشم چه فایده؛ همه‌ی عمر، سر به سجده گذارم، ولی به موقعِ فرمانِ دوست، گوش نباشم به زیرِ چکمه‌ی دشمن، زِ خواب خیزم اگر به وقتِ‌ یاریِ مولای خود، به هوش نباشم 🔸شاعر:
بدون بارش باران، کویر می‌میرم بدون گریه‌ی بر تو، فقیر می‌میرم هرآن کسی که غلام تو می‌شود آقاست بدون نـوکــری تـو حقیر می‌میرم اگرچه کـرب و بلا قسمتم نشد آقا به حسرت حرمت در مسیر می‌میرم برای زخم زیاد تو عمر من کم بود دو چشم من نشد از گریه سیر، می‌میرم به وقت مردن خود جای أشهدم گویم "حسین أمیری و نعم الأمیر" می‌میرم قسم به مـادر پهلو شکسته‌ات آقا محبت خودت را ز من نگیر می‌میرم : 💔 با خیـال حـَـرَمَــت زندگی ام میگذرد خواب شیرین حرم آخر رویای من است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ مظــهر صبــر وصـلابـت، معنـی عــشق و وفا عصـمت اللهِ مجســــم، گوهـــــر بحــــــر ولا دُخـت خورشـــید ولایت، نور چشــمان بتول در فـضـائل بی گــمان آییــــنه ی زهـــــرا نما زیـــــنت دامـــان حـــیدر ، دُرِّ دریای شـــرف نسخــه ی ثانـی زهـــرا، در ســــوا و ماســوا آفتاب از شرم رویش، درحجاب خجلت است بحر عفــــت قطـــره ای، در پیش آن کنز حیا ســینه اش گنجیــــنه ی علم وکمال ومعرفت عالمه بی زحمــت تحصیل ، همچــــــون انبیا مَحـــــــرم اســـــرار، در خلوتگـــه بزم شـهود راز دار سِـــرّ حـق همچــــون تمــــام اوصــیا نام زینب بی گمان ، تفسیر صبر است و یقین بر تـــــمام صـــــــابران اهل عـــــــالم مقــتدا نهضــــت ســـرخ حسـینی وامدار زینب است تا قــیامـــت نام زینــب هـــست شـــرح کربلا کوه غم بر دوش دارد،دل پرازجوش وخروش لیک آن قامـــت نگشــــته، جــز برای حق دوتا خطبه هایش در اسـارت ، ذولفقار حیدر است کرده طوفان با کلامــش، کــوفــه وشــــام بلا چشم امیـــد ( شقایق) بر عـطای زیــنب است دارد از بی بی تــمنا ، گوشـــه چشمی، در جزا
زینبم من بنتِ؛ کوثر و حیدر زیر و رو کردم من کوفه را یک سر کاخ ملعون با یک؛ تشرم لرزید با علی یک روحیم در تا پیکر ذوالفقار حیدر رو بسته‌ام کمرم چادرم در واقع شد زره و سپرم دستمالی زردی که ارثیه‌ی علیه بسته‌ام با یاد علی به دور سرم زنده کردم بازم هیبت حیدر رو به جای معجر دادم علی اکبر رو بشنوه هر چه یهودی تو دنیا هست پدر من انداخته درب خیبر و اعلایی عقیله ؛ والایی عقیله آیینه‌ی روی خود زهرایی عقیله یکتایی عقیله ؛ حلمایی عقیله آرام دل حضرت سقایی عقیله یازینب یازینب.. مثل ابراهیم بت شکنه؛ زینب از علی دائم دم میزنه؛ زینب تا قدم بر می‌داره توی کوفه هم حسین و هم حسنه زینب همه دیدن حیدر دوباره شد زنده اسکتو گفت و کل شام لرزونده بعد خطبه ثابت شد به همه دنیا عالمی سرباز و زینبِ فرمانده جبل الصبری این بانوی بی مانند حرز یا زهرا واسش شده بازو بند کوفه تا کاخ شام چهل تا منزل بود بنت حیدر درب چهل تا خیبر کند اعلایی عقیله ؛ والایی عقیله آیینه‌ی روی خود زهرایی عقیله یکتایی عقیله ؛ حلمایی عقیله آرام دل حضرت سقایی عقیله یازینب یازینب...
اکثر اوقات دختر مثل مادر می شود ارث مادر عاقبت از آنِ دختر می شود حضرت زهرا اگر انسیة الحورا بود دختر از این حیث با مادر برابر می شود عطر یاس و بوی سیب آمیخته با نام او با حضورش خانه ی حیدر معطر می شود از دو دریا لؤلؤ و مرجان فقط حاصل نشد آبشار صبر را سرچشمه کوثر می شود نام زینب تا گره خوردست با نام حسین عشق تفسیری از این خواهر برادر می شود شمه ای از داستان عشق شور انگیزشان از همه افسانه های عاشقی سر می شود احسن الحال همه عشاق با امضای اوست او بخواهد کربلای ما مقدر می شود ذوالبیان ارثیه ی بابا برای دختر است با همین ارثیه او در کوفه حیدر میشود در دفاعِ از حرم عباس درسی داده است نیزه میگوید فقط این کار با سر می شود تار و پود چادر مادر اگر خاکی شده سهم دختر نقش آتش روی معجر می شود آخر هر روضه و مدحی که از دختر شده یاد مادر میکنند و صحبت از در می شود
تو کیستی فروغ چراغ هدایتی تـو لنگر سفینۀ نـوح ولایتـی ناخوانده درس، عالمه علم عالمی مکتب نـرفته، بـحر وسیع روایتی با چادرت بـه دایرۀ حشر، سایبان بـا معجرت بـه معرکۀ صبر، رایتی بودی ز خردسالی خود یاور حسین هم خواهر حسینی و هم مادر حسین فُلک نجات را به خدا ناخدا تویی بال و پر عروج به سوی خدا تویی هم سنگر امام شهیدان قدم قدم از ابتدا تو بودی و تا انتها تویی روز جهاد همره و همگام فاطمه هنگام خطبه هم نفس مرتضی تویی ماهِ دو مهرِ فاطمه و کوکب علی آیینۀ حسین و حسن، زینب علی اعجاز کرده خالق عالم به مدح تو بگشوده لب پیمبر اکرم به مدح تو با رمز کاف و ها که به قرآن نوشته است آغاز گشته سورۀ مریم به مدح تو بعد از چهارده صده با عشق و افتخار گوید سخن هماره مُحرم به مدح تو با آنکه در فراق و غم و رنج زیستی تاریخ کوچک است بگوید تو کیستی تـا روز حشر، خون خدا را پیمبری بازآ بخوان خطابه که شمشیر حیدری هم ذوالفقار خشم علی در خطابـه‌ای هم مصحفِ مـطهرِ زهـرای اطهری عیسی اگر نظر بـه تو و مادرش کند گویـد عزیز فاطمه بالله تـو برتـری عباس اگر چه هست گرامی برادرت حاشا که بی اجازه نشیند به محضرت بر عزم و غیرت تـو خدا گفت آفرین وقتی که خلق کرد تـو را، گفت آفرین وقتی به قتلگاه گشودی زبان بـه شکر زهرا گشود لب بـه دعا، گفت آفـرین تا شد ز خطبۀ تو نفس‌ها به سینه حبس بـر نیـزه سیدالشهدا گفت آفـرین نطقت بـه کوفه معجزۀ ذوالفقار کرد بر چون تو شیر دخت، علی افتخار کرد وحی خدا بـوَد سخن دلـربای تـو انداخت نقش، بوسه محمل به پای تو تاریخ شاهد است که تا صبح روز حشر خون حسین موج زنـد در صدای تـو هر جا بـه یاد کرب و بلا خیمه می زنند آن خیمه گوشه ایست ز صحن و سرای تو بعد از حسین، فاطمه را نـورعین تـو در چشم جان ما تو حسینی،حسین تو کو مرد تـا که مثل تـو سینه سپر کند از دین حق چو فاطمه دفع خطر کند هم شیر روز باشد و هم پارسای شب شب را همه به ذکر و عبادت سحر کند از کربلا بـه کوفه و از کوفه تا به شام بـا رأس غرقِ خون بـرادر سفر کند داغ حسین اگر جگرت را کباب کـرد داغ سه‌ساله جان تو را سوخت، آب کرد ای مانده کوه درد و غمت روی شانه‌ها از کعبِ نی بـه پیکر پـاکت نشانـه‌ها داغت شراره‌ای بـه همه آشیانه‌ها ذکر تـو و حسین تو قرآنِ خانه‌ها تنها ز تـازیـانه تن تـو نشد کبود بـر قلب ماست آن اثـر تازیانه‌ها ایمان و عشق وغیرت ودین را چو آب برد دشمن تو را بـه جانب بـزم شراب بـرد از بس که داغ مانـد روی داغ بـر دلت همچون خیام کرب و بلا سوخت حاصلت در بین خنده و کف و شادی به شام بود هجده سر بـریـده در اطراف محملت روزی بـه روی دامن پـر مهر فاطمه روزی دگر بـه گوشۀ ویـرانـه منزلت در خلوت تو اشک و دعا و انـابـه بود یک شب سر بریـده چراغ خرابـه بود بر غربت تو شمع شب تار گریه کرد در لاله زار آبـله‌ات خار گریـه کرد حتی سه ساله‌ای که به ویرانه دفن شد تا صبح بـا دو دیدۀ خونبار گریه کرد آن شب که روی دامن طفلش گرفت جا رأس بریده بهر تـو بسیار گریـه کرد مانند مادرت که غریبانـه دفن شد دردانه‌ات به گوشۀ ویرانه دفن شد اشک تو سیل چشم همه خلق عالم است بـا آه تـو همیشه جهان مـاه ماتم است وقتی تو در خرابه نهی روی خود به خاک در چشم شیعه، ماه صفر هم محرم است نبوَد عجب بسوزد اگر هست و بود را تا شعله‌های دل ثمر نخل "میثم" است چشمی بده که باز بگریم برای تو آتش بزن که آب شوم در عزای تو
بند اول: زینب، حیدر کربلایی زینب، زهرای عاشورایی زینب، گوهر عرش اعلا زینب، عِلیّه و اعلایی شام و کوفه رو، یک تنه لرزوندی تا که با لحن ِ علی خطبه خوندی همه ترسیدن، از جلال و عزمت با صلابت تو، پای نهضت موندی زینب جلوه ی حیدر، زیور مادر، یا عقیلة العرب زینب ثانی زهرا، زینت بابا، یا عقیلة العرب زینب بانوی برتر، بهترین خواهر، یا عقیلة العرب یا زینب مدد یا زینب 🌸🌸🌸🌸🌸 بند دوم: زینب مليکة النسایی زینب نائبة الزهرایی زینب سیدة العقائل زینب صدّیقه ی صغرایی تا ابد ولله، پرچم تو بالاس جایگاه تو، توی عرش اعلاس هر ملک مونده، در تحیّر وقتی شد رکاب تو، زانوهای عباس زینب اسوه ی عفّت، مظهر غیرت، یا شریکة الحسین زینب سربلند شام، حامی اسلام، یا شریکة الحسین زینب کوثر دیگر، منجی محشر، یا شریکة الحسین یا زینب مدد یا زینب 🌸🌸🌸🌸🌸 بند سوم: زینب بی بدیل و بی همتا زینب نگین ارض و سما زینب عالمه بی معلم زینب چشمه ی حجب و تقوا دخترِ کرار، محشره کبرایی شبیه حیدر، محور تقوایی از مقام تو، بس همین یک جمله تو ملیکه ی، جنت المأوایی زینب ای دم طوفان، قبله ی ایمان، یا شقیقة الحسن زینب آیت العظمی، سرور حوّا، یا شقیقة الحسن زینب تا ابد باقی، ذکر عشاقی، یا شقیقة الحسن یا زینب مدد یا زینب
اکثر اوقات دختر مثل مادر می شود ارث مادر عاقبت از آنِ دختر می شود حضرت زهرا اگر انسیة الحورا بود دختر از این حیث با مادر برابر می شود عطر یاس و بوی سیب آمیخته با نام او با حضورش خانه ی حیدر معطر می شود از دو دریا لؤلؤ و مرجان فقط حاصل نشد آبشار صبر را سرچشمه کوثر می شود نام زینب تا گره خوردست با نام حسین عشق تفسیری از این خواهر برادر می شود شمه ای از داستان عشق شور انگیزشان از همه افسانه های عاشقی سر می شود احسن الحال همه عشاق با امضای اوست او بخواهد کربلای ما مقدر می شود ذوالبیان ارثیه ی بابا برای دختر است با همین ارثیه او در کوفه حیدر میشود در دفاعِ از حرم عباس درسی داده است نیزه میگوید فقط این کار با سر می شود تار و پود چادر مادر اگر خاکی شده سهم دختر نقش آتش روی معجر می شود آخر هر روضه و مدحی که از دختر شده یاد مادر میکنند و صحبت از در می شود