eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
7⃣فرزندان !👇 ✅ابن حجر عسقلانی به نقل از ابن اثیر درباره حضرت زینب(علیه السلام) می نویسد : 📋«وَ زَوَّجَهَا أَبُوهَا اِبنَ أَخِيهِ عَبدِ اللَّه بنِ جَعفَرِِ  فَوَلَّدَت لَهُ أَولَادَاََ» ♦️امام علی(علیه السلام) زینب کبری(سلام الله علیها) را به ازدواج برادر زاده اش عبدالله بن جعفر در آورد و زینب کبری(سلام الله علیها) نیز فرزندانی را به دنیا آورد.(۱) آنچه مسلم است اینکه حضرت زینب(سلام الله علیها) از عبدالله بن جعفر صاحب اولاد شده است ولی اختلاف در این است که آیا آن دو تن [عون و محمد] که نامشان جزء شهدای کربلاست، فرزندان مشترک عبدالله و زینب کبری(سلام الله علیها) بودند یا خیر؟ 👤شیخ مفید نقل می کند که؛ وقتی امام حسین(علیه السلام) مکه را به قصد کوفه ترک کرد، در بین راه؛ 📋«وَ أَلْحَقَهُ عَبْدُاللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ بِابْنَيْهِ عَوْنٍ وَ مُحَمَّدٍ» ♦️عبدالله همسر حضرت زینب(سلام الله علیها) دو فرزند خود به نام های عون و محمد را نزد امام حسین(علیه السلام) فرستاد.(۲) 👤عماد الدین طبری می نویسد : محمد و عون فرزندان حضرت زینب(سلام الله علیها) از عبدالله بوده‌ است.(۳) 👤اما محمد بن جریر طبری می نویسد : 📋«مُحَمَّدُ بنُ عَبدِ اللّه وَ اُمُّهُ الخَوصَاء بِنتُ حَفصَةَ بنِ ثَقيفِ بنِ رَبيعَةَ» ♦️مادر محمد بن عبدالله خوصاء بنت حفصه بن ثقیف و عبدالله بوده است.(۴) اما درباره عون در منابع اینگونه آمده است که؛ 👤بلاذری می نویسد : 📋«كَانَ لِعَبْدِاللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ اِبنَانَ بِاِسمِ عَوْنٍ، لِذَا سُمِّي أَحَدُهُمَا عَونَ الأَكبَرِ وَ الآخَرُ عَوْنُ الأَصغَرِ، وَ كَانَت اُمُّ أَحَدِهِمَا زَينَبُ(س) وَ الآخَرُ اُمُّهُ جَمَانَةُ بِنتُ المُسَيِّبِ» ♦️عبدالله دو پسر به نام عون داشت که نام یکی عون اصغر و نام دیگری عون اکبر بود. مادر یکی از آن دو حضرت زینب(سلام الله علیها) بود و مادر یکی دیگر نیز جمانه دختر مسیب بن نجبه بود.(۵) پس در اینکه کدام یک از این دو در واقعه کربلا حضور داشتند و کدام یک فرزند حضرت زینب کبری(سللم الله علیها) بود، اختلاف است. 👤ابوالفرج اصفهانی در حل این اختلاف می نویسد : 📋«أَنَّ عَوْنَ الأَكبَرِ اِبنُ زَينَبَ(س) وَ هُوَ قُتِلَ مَعَ الحُسَينِ بنِ عَلِيِِ(ع) فِي وَاقِعَةِ الطَّفِ و أَنَّ اُمَّ عَوْنَ الأَصغَرِ جَمَانَةُ بِنتُ المُسَيِّبِ وَ هُوَ الَّذَّی اُستُشهِدَ فِي وَاقِعَةِ الحَرَّةِ» ♦️همانا عون اکبر پسر زینب کبری(سلام الله علیها) بود که در واقعه کربلا به همراه امام حسین(علیه السلام) بنت مسیب بود که عون اصغر در واقعه حرّه در مدینه به شهادت رسیدند.(۶) 📚منابع : ۱)الإصابة ابن حجر عسقلانی، ج۸، ص۱۶۶ ۲)الإرشاد شیخ مفید،ج۲، ص۶۸ ۳)کامل بهایی عماد الدین طبری، ص۶۴۷ ۴)تاريخ طبری، ج۵، ص۴۶۹ ۵)أنساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص۳۲۵ ۶)مقاتل الطالبيين ابوالفرج اصفهانی، ص۸۳
8⃣حضور در واقعه کربلا!👇 ✅در نهضت کربلا، در مقاتل در چند موقِف نام حضرت زینب(سلام الله علیها) آمده است : 🔰شب عاشورا : امام سجاد(علیه السلام) فرمود : وقتی امام حسین(علیه السلام) ماجرای شهادت خویش و اسارت اهل بیتش را در شب عاشورا به حضرت زینب(سلام الله علیها) فرمود : حضرت زینب(سلام الله علیها) از شدت حزن و اندوه و ماتم؛ 📋«لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيّاً عَلَيْهَا» ♦️صورت را خراشید و دست به گریبان برد و چاک زد و سپس بی هوش بر زمین افتاد. امام حسین(علیه السلام) برخاست و آب بر روی صورت خواهر پاشید و فرمود : 📋«يَا أُخْتَاهْ! اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ» ♦️خواهرم! پرهیزکاری پیشه کن و با آن شکیبائی ای که خدا بهره ات سازد، بردباری کن.(۱) 🔰پس از شهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) : در مقاتل آمده است که حضرت زینب(سلام الله علیها) بعد از مطلع شدن از شهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند. وقتی زینب کبری(سلام الله علیها) با بدن قطعه قطعه شده حضرت علی اکبر(علیه السلام) مواجه شد. 📋«فَأَكَبَّتْ عَلَيْهِ» ♦️خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر(علیه السلام) انداخت. در این حین از آنجایی که امام حسین(علیه السلام) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند. امام حسین(علیه السلام)؛ 📋«فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ» ♦️نعش علی اکبر(علیه السلام) را رها کرد و دست خواهر را گرفت و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداند.(۲) 🔰هنگام شهادت حضرت علی اصغر(علیه السلام) : طبق گزارش مقاتل وقتی امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا استنصار می‌کرد. 📋«فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ» ♦️نداى استغاثه امام(علیه السلام) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست. امام حسین(علیه السلام) به سمت خیمه‏‌ها پیش افتاد و به حضرت زینب(سلام الله علیها) فرمود : 📋«نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ» ♦️خواهرم! فرزند خردسالم را به من بده تا با او وداع کنم. حضرت زینب(سلام الله علیها) طفل شیرخوار را نزد امام حسین(علیه السلام) آورد، و به آغوش پدر داد.(۳) 🔰قبل از شهادت عبدالله بن حسن(علیه السلام) : طبق بیان مقاتل وقتی امام حسین(علیه السلام) در قتلگاه افتاده بود، حضرت عبدالله(علیه السلام) در کنار زینب کبری(سلام الله علیها) بود، ولی وقتی صحنه دلخراش عموی خود را دید؛ 📋«فَأَبَى وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ : وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي!» ♦️از ماندن نزد عمه امتناع کرد و از دست حضرت زینب(سلام الله علیها) فرار کرد و خود را به امام(علیه السلام) در گودال قتلگاه رساند، در حالی که می گفت : به خدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد.(۴) 🔰هنگام وداع امام حسین(علیه السلام) : هنگامی که امام حسین(علیه السلام) در روز عاشوراء قصد وداع کرد، به اهل حرم فرمود : 📋«یَا اُخْتَاهُ! یَا اُمَّ کُلْثُومِِ! وَاَنْتِ یَا زَینَبُ وَ اَنْتِ یَا رُقَیّةُ وَ اَنـْتِ یا فاطِمَةُ، وَ اَنْتِ یا رُبابُ، اُنْظُرْنَ اِذا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقَقْنَ عَلَی جَیبَاً وَلا تَخْمَشْنَ عَلَی وَجْهَاً وَلا تَقُلْنَ عَلَی هَجْراً» ♦️ای خواهرم! ای ام کلثوم! و تو ای زینب، و تو ای رقیّه، و تو ای فاطمه، و تو ای رباب، زمانی که من به قتل رسیدم، در مرگم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی ناروا بر زبان نرانید.(۵) سپس حضرت(علیه السلام) فرمود : 📋«يَا سُكَيْنَةُ، يَا فَاطِمَةُ، يَا زَيْنَبُ، يَا أُمَّ كُلْثُومٍ، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ» ♦️ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، خداحافظ شما!(۶) 🔰آخرین لحظات حیات امام حسین(علیه السلام) در قتلگاه : طبق گزارشات وقتی عمرسعد به گودال قتلگاه نزدیک شد و حضرت زینب(س) در این لحظه به عمر سعد خطاب کرد : 📋«یَابنَ سَعدِِ! اَیُقتَلُ اَبُوعَبدِاللهِ وَ اَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟» ♦️ای فرزند سعد! آیا اباعبدالله کشته می‌شود و تو تماشا می‌کنی؟!(۷) 🔰هنگام شهادت امام حسین(علیه السلام) : وقتی در عصر عاشورا دید دشمن امام حسین(علیه السلام) را محاصره کرده و بدن صد پاره ی امام(علیه السلام) در قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت : 📋«وامُحَمّداه! صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ» ♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(علیه السلام) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است.(۸) ادامه مطالب :👇
9⃣هجرت به شام و وفات !👇 ✅در مورد علت هجرت حضرت زینب(سلام الله علیها) به سرزمین شام چهار دلیل بیان شده است :👇 1⃣تبعید ایشان به شام توسط یزید! 🔰حضرت زینب(سلام الله علیها) پس از بازگشت از شام به مدینه، از هر فرصتی استفاده می کرد و در هر مجلس و محفلی چهره ی پلید یزید و یزیدیان را افشاء می نمود و مردم را به قیام علیه یزید تحریک می کرد. این خبر توسط فرمانداران و جاسوسان به یزید رسید و او فهمید که اگر زینب کبری(سلام الله علیها) در مدينه بماند، سرزمين حجاز را بر ضد دستگاه يزيد می شوراند، زيرا زينب(سلام الله علیها) در مدينه همواره رسواگر حكومت يزيد بود و مردم را بر ضد او مي‌شوراند و هدف شهيدان كربلا را بيان می كند. بنابراین یزید دستور داد او را از مردم دور کنند و به مصر تبعید نمایند تا از نزدیک ایشان را زیر نظر داشته باشد. حضرت(سلام الله علیها) به مصر تبعید شد و به نقل برخی منابع در مصر از دنیا رفت.(۱) و بنابر نقل برخی دیگر از منابع حضرت(سلام الله علیها) مدتی در مصر ماند و بعد از اینکه همسرش عبدالله بن جعفر که تاجر بود به شام آمد، حضرت زینب(سلام الله علیها) برای دیدن همسرش از مصر به شام عزیمت کرد و در این سفر در شام از دنیا رفت.(۲) ┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈ 2⃣به خاطر در امان ماندن از واقعه حرّه! 🔰منظور از واقعه حَرّه، همان برخورد خشونت ‌آمیز لشکر شام به دستور یزید به فرماندهی مسلم بن عقبه(مُسرف) با قیام مردم مدینه در سال ۶۳ بود. فرمانده سپاه شام، مسلم تا سه روز اموال و نواميس مردم مدينه را بر لشكر خود مباح نمود. در اين فاجعه از بزرگان مهاجر و انصار هزار و هفتصد تن و از ساير مسلمين ده هزار تن به قتل رسيدند. سپاه بى حياىِ شام شروع به غارت و هتك حرمت نواميس مسلمانان كردند. در اين حادثه با هزار دختر باكره زنا كردند، و هزار زن بى شوهر باردار شدند، كه آنها را «اولاد حرّه» ناميدند.(۳) پس حضرت زینب(سلام الله علیها) برای در امان ماندن از این حادثه هولناک به شام رفت و در آنجا از دنیا رفت.(۴) ┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈ 3⃣به خاطر قحطی در سرزمین حجاز و مخصوصا مدینه! 🔰علت مسافرت حضرت زينب(سلام الله علیها) از مدينه به شام، اين بود كه قحطی شديدی در حجاز و مدينه پديد آمد. عبدالله بن جعفر شوهر حضرت زينب(سلام الله علیها) تصميم گرفت به همراه زینب کبری(سلام الله علیها) به شام سفر كند، و پس از نابودی قحطی، به حجاز بازگردد.(۵) ┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈ 4⃣همراهی با عبدالله به شام جهت سرکشی به باغات و اراضی عبدالله! عبدالله بن جعفر در شام صاحب مزرعه و باغستان بود و از طرفی آب و هوای شام نیز بسیار مطلوب و سرزمین سر سبزی بود. پس عبدالله به شام سفر کرد و زينب کبری(سلام الله علیها)‌ نیز در اين سفر به همراه شوهرش بود و حضرت(سلام الله علیها) در مدت اقامت در آنجا، مریض شد و از دنیا رفت. ✍نقد و بررسی احتمالات : ۱)احتمال اول : اكثر راویانی كه عبیدلی از آنان روایت نقل كرده است، مجهول هستند و در كتب رجال و تراجم و نسب هیچ اثری از آن روایان نیست. و زینبی كه در مصر (قاهره) دفن شده است، «زینب بنت‏ یحیی المتوج بن الحسن الانور بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب» است.(۶) اینکه ایشان به این دلیل از مدینه به مصر تبعید شوند و بعد از مصر به شام رفته باشند، و در آنجا از دنیا رفته باشند، قول مشهور است. ۲)احتمال دوم : حضرت زینب(سلام الله علیها) به نقل مشهور در سال ۶۲ هجری قمری، یعنی یکسال بعد از واقعه کربلا از دنیا رفته است و واقعه حره در مدینه در سال ۶۳ هجری اتفاق افتاده است و در صورت صحت تاریخ وفات ایشان در آن سال، مطمئنا ایشان این واقعه را درک نکرده است و دیگر اینکه اهل بیت(علیهم السلام) به امامت امام سجاد(علیه السلام) در آن سال وقوع حادثه حره در مدینه حضور داشتند و دلیلی ندارد که حضرت(سلام الله علیها) به خاطر این حادثه آن هم به سرزمین شام رفته باشند؟! ۳)احتمال سوم : در تاریخ هیچ نقلی درباره وقوع حادثه قحطی و خشکسالی در مدینه گزارش نشده است و مدینه از شهرهای مهمی است كه مثل بسیاری از شهرهای مهم دنیا برای آن تاریخ‏ های متعددی نوشته‏ اند. بعضی از این كتاب‏ها به حوادث مهمی كه در مدینه اتفاق افتاده مثل سیل، آتش گرفتن حرم رسول اكرم(ص) وزیدن باد سرخ و...پرداخته‏ اند. اگر چنان قحطی و گرسنگی در آن سال در مدینه اتفاق افتاده بود، قطعا در این كتاب‏ های تاریخی درباره آن بحث می‏ شد، در حالی كه چنین چیزی مطرح نشده است. ۴)احتمال چهارم : اینكه گفته شده است كه عبدالله بن جعفر در حومه دمشق مزرعه و باغ و اراضی داشته و همراه همسرش جهت‏ سركشی یا بهره برداری از آن‏ها رفته بوده و در این سفر حضرت زینب(سلام الله علیها) درگذشته است مطلب بی‏ اساسی است و در هیچ یك از كتب تاریخی از چنین مزرعه‏ ای اسمی به میان نیامده است. ادامه مطالب :👇
🔟مرقد !👇 ✅در مورد محل دفن حضرت زینب(سلام الله علیها) سه دیدگاه وجود دارد : الف)شام : نقل مشهور این است که قبر مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) در شام است و این مکان اکنون در جنوب دمشق قرار دارد و به سبب وجود حرم حضرت زینب(سلام الله علیها)، این منطقه «شهرک السیدة زینب(سلام الله علیها)» نام گرفته است. عماد الدین طبری در «كامل بهائی» می نویسد : 📋«رُوي أنَّ أُمَّ كُلثُومَ(س) أُختَ الحُسَينِ(ع) تُوُفِّيِت بِدَمَشقَ وَ ثَبَتَ مَا يَقُولهُ البَعضُ مِن أَنَّ زَينَبَ(س) هِي أُمُّ كُلثُوم» ♦️روایت شده است که ام کلثوم(س) خواهر امام حسین(علیه السلام) در دمشق وفات یافته و ثابت شده است که زینب(سلام الله علیها) همان ام کلثوم است.(۱) ب)مدینه : برخی از مورخان، قبرستان بقیع در مدینه را محل دفن ایشان دانسته‌ اند. سید محسن امین عاملی می نویسد : «يَجِبُ أن يَكونَ قَبرُها فِي المَدِينَة المُنوَّرةِ فَإنَّهُ لَم يثبت أنَّها بَعدَ رُجُوعِها لِلمَدِينةِ خَرَجَت مِنهَا» قبر حضرت زینب(سلام الله علیها) در مدینه منوره می باشد و بعد از رجوعش از شام به مدینه، اینکه مجدد از مدینه خارج شده باشد، ثابت نشده است.(۲) ج)مصر : برخی نیز مرقد مطهر حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) را در مصر دانسته ‌اند. این بارگاه در قاهره در منطقه سیدة زینب قرار دارد و به مقام السیدة زینب(س) و مسجد السیدة زینب(سلام الله علیها) مشهور است. یحیی بن حسن عبیدلی طبق نقلی می نویسد : «تُوفِّيَت زَينبُ(س) بِنتَ عَلِی(ع) سَنَةَ ٦٢ مِن الهِجرَة وَ دُفِنَت بِمَخدَعِهَا بِدَارِ مُسلِمَة المُستَجدّة بِالحَمرَاءِ القَصوَى» دختر امام علی(علیه السلام) در سال ۶۲ هجری درگذشت و بدن ایشان در خانه «مسلمه بن مُخلّد» در منطقه «الحمراء القُصوى»(منطقه ای بین قاهره و شهر فسطاط) در مصر دفن شد.(۳) 📚منابع : ۱)كامل بهائی عماد الدین طبری، ج٢، ص٣٠٢ ۲)اعیان الشیعة محسن امین عاملی، ج۷، ص۱۴۰ ۳)اخبار الزینبات عبیدلی، ص۱۱۵
📜توسل عالم اهل تسنن به ساحت نورانی ! ✅یکی از ویژگی‌ های حضرت زینب(سلام‌ الله‌ علیها) گره‌گشایی از آحاد مردم حتی از غیر شیعیان است و این خصلت بر سایر مذاهب مخفی نمانده است. به عنوان نمونه، «مؤمن بن حسن شبلنجی شافعی» از مشاهیر و علمای اهل‌ تسنن(متوفی سال ۱۳۰۸ ه.قمری)، از قول «شیخ عبد الرحمن بن حسن بن عمر الاجهوری» فقیه مالکی مصری(متوفی سال ۱۱۹۸ ه.قمری) چنین می‌نویسد : در کتاب شیخ عبدالرحمن اجهوری که نامش «مشارق الانوار فی آل البیت الاخیار» است خواندم که [نوشته بود] : «در سال هزار و صد و هفتاد برایم گرفتاری شدیدی از گرفتاری های زمانه حاصل شده بود، به مقام سیده زینب(س) که مذکور است توجه کردم و این قصیده را سرودم، و به برکت آن قصیده سختی از من برداشته شد و آن قصیده این است؛ «آلِ طَاهَا! لَكُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ لَا سِواكُمْ بِمَا لَكُمْ آلآءُ  مَدحُکُم فِی الکِتَابِ جَاءَ مُبِینَاً اَنبَاتُ عَنهُ مِلَّةٌ سَمحَاءُ وَ..» ♦️ای آل طاها! تنها شما به خاطر نعمت هایی که از آن بهره مند شدید بر ما ولایت دارید. مدح و منقبت شما اهل بیت، آشکارا در کتاب خدا آمده است و الی آخر.(۱) 📚منبع : ۱)نور ألأبصار فی مَناقب آل بَیت ألنّبیّ ألمخْتار(ص) شبلنجی، صص۳۸۲_۳۸۳ ╭────────────╮     
28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙اجرای ابتهال «یا شقیقه السبطین» توسط امام المبتهلین مرحوم «شیخ محمد سید النقشبندی»(متوفی سال ۱۳۵۵ ه.شمسی) سرآمد عصر طلایی موسیقی آئینی مصر، در وصف در مسجد سیده زینب(سلام الله علیها) در شهر قاهره ╭────────────╮    
♦️زیرا روزی بر تو خواهد آمد که سی هزار نفر از مردمی که خود را مسلمان می دانند و مدعی هستند که از امت جد ما محمد(ص) می باشند، تو را محاصره می نمایند، و برای کشتن تو و جسارت به اهل بیت تو و اسارت خاندان تو و غارت اموال آنها اقدام می نمایند، در این هنگام است که خداوند لعن خود را بر خاندان امیه فرو فرستد واز آسمان خون و خاکستر فرو ریزد و همه مخلوقات حتی حیوانات درنده در بیابان ها و ماهیان در دریاها بر مصیبت تو گریه کنند. سپس حضرت(ع) گریست.(۴) 5⃣گریه : در روز عاشورا بعد از شهادت امام حسین(ع)، زینب(س) ندبه کنان از خیمه بیرون آمد. راوی می گوید : 📋《فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ(ع) تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ(ع) وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ : يَا مُحَمَّدَاهْ! بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ مَقْتَلَةً تَسْفِي عَلَيْهِمْ رِيحُ الصَّبَا وَ هَذَا حُسَيْنٌ(ع) مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ》 ♦️سوگند به خدا که زينب(س) دختر على(ع) را فراموش نمی‏ كنم كه با آهى جانكاه براى حسين(ع) می‏ گريست و با صداى اندوهبار، و قلبى پر درد صدا مى‏ زد : فرياد اى محمّد! دخترانت را اسير كرده ‏اند، فرزندانت كشته شده‏ اند و باد صبا بر بدنشان مى ‏وزد، اين حسين(ع) تو است كه سرش را از پشت گردنش جدا نموده ‏اند، عمامه و لباسش را به يغما برده‏ اند. راوی می گوید : سوگند به خدا که همه حاضران از دشمن و دوست با ديدن حال زينب(س) می گريستند.(۵) 6⃣گریه : امام صادق(ع) می فرماید : 📋《الْبَكَّاءُونَ خَمْسَة : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسفُ(ع) و فاطِمَةُ(س) بنت مُحَمّد(ص) و علىُّ بنُ الحُسَين(ع)! فَبَكَى عَلَىُّ بنُ الْحُسَيْنِ(ع) عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً ، مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى!》 ♦️گريه كنندگان عالم پنج نفرند : آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و فاطمه زهرا(س) وامام سجاد(ع)! حضرت صادق(ع) درباره علت گريه امام سجاد(ع) فرمود : حضرت على بن الحسين(ع) مدت بيست يا چهل سال بر حضرت حسين(ع) گريست. هيچ غذايى در مقابل آن حضرت(ع) نمى ‏گذاشتند مگر اينكه گريان مى‏ شد. كار آن حضرت(ع) به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت : اى پسر رسول خدا(ص)! فداى تو شوم، من مى‏ ترسم تو خود را (به واسطه كثرت گريه) هلاك نمايى!  امام(ع) می فرمود : 📋《إِنِّي لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ(س) إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ!》 ♦️من چيزهايى را مى‏ دانم كه شما نمى ‏دانيد. من يادآور قتلگاه فرزندان فاطمه(س) نمى‏ شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى‏ كند.(۶) 7⃣گریه : نقل شده است که؛ کمیت اسدی خدمت امام باقر(ع) رسید و با درخواست ایشان، ابیاتی را در مصیبت امام حسین(ع) خواند : 📋《وَ بَکَی اَبُوجَعفَرِِ(ع) ثُمَّ قَالَ : يَا كُمَيْتُ! لَوْ كَانَ عِنْدَنَا مَالٌ لَأَعْطَيْنَاكَ مِنْهُ، وَ لَكِنْ لَكَ مَا قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) لِحَسَّانَ بْنِ ثَابِتٍ : لَنْ يَزَالَ مَعَكَ رُوحُ اَلْقُدُسِ مَا ذَبَبْتَ عَنَّا اَهلَ البَیتِ(ع)》 ♦️در این هنگام، امام باقر(ع) گریستند و فرمودند : ای کمیت! اگر ما مالى مى‏ داشتيم به تو مى‏ داديم، ولى از آن توست آنچه پيامبر(ص) درباره «حسّان بن ثابت» فرمود : مادامى كه از ما دفاع مى‏ كنى پيوسته روح القدس با توست.(۷) 8⃣گریه : عبدالله بن سنان می گوید : در روز عاشورا خدمت امام صادق(ع) رسیدم. 📋《فَاَلْفَیْتُهُ کَاسِفَ اللَّوْنِ، ظَاهِرَ الْحُزْنِ، وَ دُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ مِنْ عَیْنَیْهِ کَاللُّؤْلُؤِ الْمُتَسَاقِطِ》 ♦️دیدم که رنگش تغییر نموده و اشک‌ هایش همانند دانه‌های مروارید از چشمان او فرو می‌ریزد. پس به ایشان عرض کردم : 📋《یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! مِمَّ بُکَاؤُکَ؟ لَا اَبْکَی اللَّهُ عَیْنَیْکَ!》 ♦️ای فرزند رسول خدا(ص)! برای چه گریانی؟ خدا چشمان تو را گریان نکند! حضرت(ص) فرمودند : 📋《اَ وَ فِی غَفْلَةٍ اَنْتَ! اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع) قُتِلَ فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ؟》 ♦️مگر تو غافلی؟ آیا نمی‌دانی که حسین بن علی(ع) در چنین روزی به شهادت رسیده است؟ 📋《وَ بَکَی اَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) حَتَّی اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِدُمُوعِهِ》 ♦️سپس امام جعفر صادق(ع) به‌ اندازه‌ای گریست، که محاسن شریفش به وسیله اشک‌هایش تر شد.(۸) 9⃣گریه : امام رضا(ع) می فرماید : 📋《اِنَّ اَبي اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُري ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّي يَمْضِيَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ》 ادامه مطالب :👇
♦️زیرا روزی بر تو خواهد آمد که سی هزار نفر از مردمی که خود را مسلمان می دانند و مدعی هستند که از امت جد ما محمد(ص) می باشند، تو را محاصره می نمایند، و برای کشتن تو و جسارت به اهل بیت تو و اسارت خاندان تو و غارت اموال آنها اقدام می نمایند، در این هنگام است که خداوند لعن خود را بر خاندان امیه فرو فرستد واز آسمان خون و خاکستر فرو ریزد و همه مخلوقات حتی حیوانات درنده در بیابان ها و ماهیان در دریاها بر مصیبت تو گریه کنند. سپس حضرت(ع) گریست.(۴) 5⃣گریه : در روز عاشورا بعد از شهادت امام حسین(ع)، زینب(س) ندبه کنان از خیمه بیرون آمد. راوی می گوید : 📋《فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ(ع) تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ(ع) وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ : يَا مُحَمَّدَاهْ! بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ مَقْتَلَةً تَسْفِي عَلَيْهِمْ رِيحُ الصَّبَا وَ هَذَا حُسَيْنٌ(ع) مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ》 ♦️سوگند به خدا که زينب(س) دختر على(ع) را فراموش نمی‏ كنم كه با آهى جانكاه براى حسين(ع) می‏ گريست و با صداى اندوهبار، و قلبى پر درد صدا مى‏ زد : فرياد اى محمّد! دخترانت را اسير كرده ‏اند، فرزندانت كشته شده‏ اند و باد صبا بر بدنشان مى ‏وزد، اين حسين(ع) تو است كه سرش را از پشت گردنش جدا نموده ‏اند، عمامه و لباسش را به يغما برده‏ اند. راوی می گوید : سوگند به خدا که همه حاضران از دشمن و دوست با ديدن حال زينب(س) می گريستند.(۵) 6⃣گریه : امام صادق(ع) می فرماید : 📋《الْبَكَّاءُونَ خَمْسَة : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسفُ(ع) و فاطِمَةُ(س) بنت مُحَمّد(ص) و علىُّ بنُ الحُسَين(ع)! فَبَكَى عَلَىُّ بنُ الْحُسَيْنِ(ع) عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً ، مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى!》 ♦️گريه كنندگان عالم پنج نفرند : آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و فاطمه زهرا(س) وامام سجاد(ع)! حضرت صادق(ع) درباره علت گريه امام سجاد(ع) فرمود : حضرت على بن الحسين(ع) مدت بيست يا چهل سال بر حضرت حسين(ع) گريست. هيچ غذايى در مقابل آن حضرت(ع) نمى ‏گذاشتند مگر اينكه گريان مى‏ شد. كار آن حضرت(ع) به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت : اى پسر رسول خدا(ص)! فداى تو شوم، من مى‏ ترسم تو خود را (به واسطه كثرت گريه) هلاك نمايى!  امام(ع) می فرمود : 📋《إِنِّي لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ(س) إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ!》 ♦️من چيزهايى را مى‏ دانم كه شما نمى ‏دانيد. من يادآور قتلگاه فرزندان فاطمه(س) نمى‏ شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى‏ كند.(۶) 7⃣گریه : نقل شده است که؛ کمیت اسدی خدمت امام باقر(ع) رسید و با درخواست ایشان، ابیاتی را در مصیبت امام حسین(ع) خواند : 📋《وَ بَکَی اَبُوجَعفَرِِ(ع) ثُمَّ قَالَ : يَا كُمَيْتُ! لَوْ كَانَ عِنْدَنَا مَالٌ لَأَعْطَيْنَاكَ مِنْهُ، وَ لَكِنْ لَكَ مَا قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) لِحَسَّانَ بْنِ ثَابِتٍ : لَنْ يَزَالَ مَعَكَ رُوحُ اَلْقُدُسِ مَا ذَبَبْتَ عَنَّا اَهلَ البَیتِ(ع)》 ♦️در این هنگام، امام باقر(ع) گریستند و فرمودند : ای کمیت! اگر ما مالى مى‏ داشتيم به تو مى‏ داديم، ولى از آن توست آنچه پيامبر(ص) درباره «حسّان بن ثابت» فرمود : مادامى كه از ما دفاع مى‏ كنى پيوسته روح القدس با توست.(۷) 8⃣گریه : عبدالله بن سنان می گوید : در روز عاشورا خدمت امام صادق(ع) رسیدم. 📋《فَاَلْفَیْتُهُ کَاسِفَ اللَّوْنِ، ظَاهِرَ الْحُزْنِ، وَ دُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ مِنْ عَیْنَیْهِ کَاللُّؤْلُؤِ الْمُتَسَاقِطِ》 ♦️دیدم که رنگش تغییر نموده و اشک‌ هایش همانند دانه‌های مروارید از چشمان او فرو می‌ریزد. پس به ایشان عرض کردم : 📋《یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! مِمَّ بُکَاؤُکَ؟ لَا اَبْکَی اللَّهُ عَیْنَیْکَ!》 ♦️ای فرزند رسول خدا(ص)! برای چه گریانی؟ خدا چشمان تو را گریان نکند! حضرت(ص) فرمودند : 📋《اَ وَ فِی غَفْلَةٍ اَنْتَ! اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع) قُتِلَ فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ؟》 ♦️مگر تو غافلی؟ آیا نمی‌دانی که حسین بن علی(ع) در چنین روزی به شهادت رسیده است؟ 📋《وَ بَکَی اَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) حَتَّی اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِدُمُوعِهِ》 ♦️سپس امام جعفر صادق(ع) به‌ اندازه‌ای گریست، که محاسن شریفش به وسیله اشک‌هایش تر شد.(۸) 9⃣گریه : امام رضا(ع) می فرماید : 📋《اِنَّ اَبي اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُري ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّي يَمْضِيَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ》 ادامه مطالب :👇
4_5839292838193397963.mp3
977.7K
🏴 🏴 🏴 🎤مداح:گرمابدری ✍شاعر:کربلایی مجید مرادزاده
🏴 🏴 🏴 🎤مداح:گرمابدری ✍شاعر:کربلایی مجید مرادزاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ✅بنداول من به تاب وتبم ذکره روی لبم منصبم اینه که غلامه زینبم می گیرم هرشب ذکریازینب دختر حیدر دلاوری گنبدت زیباست حرمت رویاست به چه صحن وسرای محشری دارم ارادت بمیرم واست توازبرادرت غریب تری واااای بی بی زینب (س) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ✅بنددوم بانوی محترم ببرم به حرم بی بی جون نیگاکن به چشمای ترم بی بی کرم دفاع از حرم افتخاروسعادته منه اعتداله من اعتبارمن اینه بگن که این سینه زنه این شعارمه افتخارمه بشم فدای دخت فاطمه وااااای بی بی زینب (س) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ✅بندسوم سربازیم همگی تحت امرولی جون فدامیکنیم براسیدعلی ماهمه عمار، میثم تمار مائیم مطیع امر رهبری داعشی پست میخوری شکست باتیغ شیعه های جعفری اهل ایرانیم مثل سلمانیم مدافعان بنت الحیدریم واااای بی بی زینب (س)
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ برادر عزیز من زینب تو بشه فدات آورده ام از مدینه گُلای نازمو برات نگاه نکن نوجوونن از نسل پاک جعفرن ترسی ز دشمن ندارن شاگرد رزم حیدرن این دو گل من ، دار و ندارِ زینبند جان فدای تو ، چون ذوالفقار زینبند سیدی حسین جان (۴) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ برات بمیرم یا حسین مگر تو خواهر نداری؟ غُصه نخور عزیز من تا که تو زینب و داری هر دو گلای ناز من بشن فدای اصغرت رُخصت بده تا که بشن هر دو فدای اکبرت ای حسین من ، ببین که در تاب و تبم از غربت تو ، می میرم و جان به لبم سیدی حسین جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو این زمین پُر بلا از روی تو شرمنده ام بخاطر رضای حق از هر دو من دل کنده ام بذار برن فدات بشن فدای کربلات بشن نذر منو قبول بکن بذار که خاک پات بشن خودم یا حسین ، کفن می کنم تنشون واسه شهادت ، نمونده دل تو سینشون سیدی حسین جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ لطف خدا شد شاملم که مادر دو شهیدم پیش حسین و مادرم شکر خدا رو سفیدم چون که شرمنده نشی نمیام از حرم بیرون حالا که از داغ گُلام چشات شده کاسه ی خون هر دو گل من ، شکر خدا پرپر شدن به عشقت حسین ، کبوتر بی سر شدن سیدی حسین جان
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یا حسین برادرم من بمیرم تنها شدی چرا بی یار و یاور توی کرببلا شدی عزیزِ خواهر حسین ، زینب نمرده یار تو برای غربت تو کاش بمیره خواهر تو ببین دلم میگیره زینبِ تو می میره ‌‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌‌ای برادر حسین جان (۴) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای حسین جان الهی شوم بلا گردان تو هم محمد هم عُونم شوند هر دو قربان تو جان زهرا مادرم تو رد احسانم نکن ای برادر بیا وُ تو دل پریشانم نکن افتخار زینبند ذوالفقار زینبند ای برادر حسین جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دسته گلهای زینب پرپر شدن تو قتلگاه با چه حالی آوردن اونها رو توی خیمه گاه مادرشون نیومد اصلاً بیرون از خیمه ها تا خجالت نکشه حسینش توی کربلا به عشق روی جانان شده اند در خون غلطان ای برادر ‌حسین جان
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دید زینب چون حسین بن علی تنها شده شد بلا گردان ، دوباره یاور مولا شده گفت آقا من نباشم همدم غمها شوی خواهرت زینب نمرده تا که تو تنها شوی ای برادر بهر مظلومیِ تو حیران شدم با غم تنهایی تو دم به دم گریان شدم دسته گلهایم همه قربانیِ یک موی تو دلبر من ، هَستیَم بادا فدای روی تو این دو گل را یا حسین از عشق تو پرورده ام هستی خود را همه نذر نگاهت کرده ام گرد شمعت این دو را پروانه کردم یا حسین جان نثار و خادم این خانه کردم یا حسین هر دو گل را ای حسین آورده ام در محضرت هدیه های من فدای روی ماه اکبرت دل پریشانم نکن آقا به جان مادرت می نمایم هر دو را نذر علیِ اصغرت تا پرستوهای زینب پر زدند در خاک و خون گفته زیر لب حسین اِنّا اِلیهِ راجعون خواهرش زینب نمی آید بُرون از خیمه ها تا نگردد شرمسار مولا از او در کربلا
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دید زینب چون حسین بن علی تنها شده شد بلا گردان ، دوباره یاور مولا شده گفت آقا من نباشم همدم غمها شوی خواهرت زینب نمرده تا که تو تنها شوی ای برادر بهر مظلومیِ تو حیران شدم با غم تنهایی تو دم به دم گریان شدم دسته گلهایم همه قربانیِ یک موی تو دلبر من ، هَستیَم بادا فدای روی تو این دو گل را یا حسین از عشق تو پرورده ام هستی خود را همه نذر نگاهت کرده ام گرد شمعت این دو را پروانه کردم یا حسین جان نثار و خادم این خانه کردم یا حسین هر دو گل را ای حسین آورده ام در محضرت هدیه های من فدای روی ماه اکبرت دل پریشانم نکن آقا به جان مادرت می نمایم هر دو را نذر علیِ اصغرت تا پرستوهای زینب پر زدند در خاک و خون گفته زیر لب حسین اِنّا اِلیهِ راجعون خواهرش زینب نمی آید بُرون از خیمه ها تا نگردد شرمسار مولا از او در کربلا
233.4K
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:وحید محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ علم بردار و، جهان را حیران کن علم بردار و، ستم را ویران کن علم بردار و، به اذن ثارالله علم بردار و، دوباره طوفان کن بانوی جلیله، علمت بی بدیله عقلای دو عالم، به تو میگن عقیله پدرت مرتضی و، فاطمه س مادر تو خدایی تووی عالم، کی مثه تو اصیله نائبة الزهرا زینب جلوه ای از مولا زینب به نیت فرج بگو با حضرت مهدی، یا زینب زینب زینب ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بخوان یک خطبه، دوباره غوغا کن بخوان یک خطبه، وَ شوری بر پا کن بخوان یک خطبه، میان این ظلمت بخوان یک خطبه، یزید را رسوا کن در اوج صلابت، وَ کمال فصاحت کشیده خطبه هاتون، یزیدُ به فضاحت کلماتِ تو عیناً، خود نهج البلاغه س جملاتِ تو عینِ، علیه در بلاغت حیدر عاشورا زینب وارث اعطینا زینب به نیت فرج بگو با حضرت مهدی، یا زینب ۱۹ تیر ۱۴٠۳
233.4K
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:وحید محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ علم بردار و، جهان را حیران کن علم بردار و، ستم را ویران کن علم بردار و، به اذن ثارالله علم بردار و، دوباره طوفان کن بانوی جلیله، علمت بی بدیله عقلای دو عالم، به تو میگن عقیله پدرت مرتضی و، فاطمه س مادر تو خدایی تووی عالم، کی مثه تو اصیله نائبة الزهرا زینب جلوه ای از مولا زینب به نیت فرج بگو با حضرت مهدی، یا زینب زینب زینب ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بخوان یک خطبه، دوباره غوغا کن بخوان یک خطبه، وَ شوری بر پا کن بخوان یک خطبه، میان این ظلمت بخوان یک خطبه، یزید را رسوا کن در اوج صلابت، وَ کمال فصاحت کشیده خطبه هاتون، یزیدُ به فضاحت کلماتِ تو عیناً، خود نهج البلاغه س جملاتِ تو عینِ، علیه در بلاغت حیدر عاشورا زینب وارث اعطینا زینب به نیت فرج بگو با حضرت مهدی، یا زینب ۱۹ تیر ۱۴٠۳
. ‍ ‍ سالار زینب کو علمدارت..... برادرم... حق نگهدارت ..... تو حسین منی...نور عین منی... برادر من زینبم زینب از غصه ی تو جان رسید بر لب بنگر مرا تو از فرازِ نی دشمن زند بر دخترانت هِی تو حسین منی ... نور عین منی یکسر بزن بر خواهرت یارم بی یار و بیکس بی علمدارم زینب کجا وُ سلسله زنجیر ای جان خواهر بی تو میشم پیر بزم شرابُ ناسزا بر ما وای از یزیدُ چشم و نامردا تو حسین منی نور عین منی چیکار کنم با ناکسان پست چشمای هیزُ مردمای مست خواندندُ ما را خارجی ای ولی گریه م گرفته ناله ام های های خاکستر از بام بر سرم ریزند آخه چقدر این مردما هیزند بلبل بگو گل بگو رمز گلزارت برادر حق نگهدارت.. برادر حق نگهدارت... زین ماجرا سود چو پروانه سوزد دل جانم حسین جانم...... تو یوسفی من خریدارت برادر حق نگهدارت.... دیگر نمانده گل به گلخانه بنشین زنم به موی تو شانه .... کر همسفر گردم به مراهت .... برادر حق نگهدارت.. در شام غم شوری به پا سازم ..... حاحات این جمع را روا سازم .. شفای بیمارن بده جان جانانم .... بردار حق نگهدارت ... سالار زینب کو علمدارت .. برادر حق نگهدارت .
به نام خدا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ اَمان از آن دَم آخر، چه  چیزها  که  ندیدم به سمت مقتل خونین یکی دوید و دویدم به دست، خنجر بُرّان ، گرفته بود و به سرعت رسید بر سر گودال، مقابلش  که  رسیدم ; «وَشمرُجالسُ صَدر»ی که بوسه گاه نبی بود وناله های "بُنَیَّ"  در  آن  میانه   شنیدم وشرم و گریه ی خنجر که ایستاد و نبُرّید گذاشت  زیر  گلویت ، فغان و ناله  کشیدم ندای اِرجعیِ تو به محض اینکه شنیدم دوباره از سرِ گودال به سمت خیمه دویدم ده و دو مرتبه پیچید صدای ناله مادر میان مقتل و خیمه شدم هلال و خمیدم بریده شد سر پاکت به دست شمر سیه دل بریده بود ، ولی من ، دل از تو که نبریدم سرت به نیزه بلند است در برابر چشمم به عمر خود مَه تابان به خوبی تو ندیدم ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا)
به نام خدا السلامُ علیکِ یابنت امیرالمومنین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بانو ! به احتــرامِ تو، خَم شد قلم زِ دست تعـظیـم کـرد و نــامِ تو بر دفتـرم نشست دروصف نام وشأنِ توآنگونه ای که هست پیــدا نکرد واژه و ، بغض قلــم شکـــست بردم  دوبـاره نـامِ تو ،  بانوی قهـرمان! تا بشکفد به پایِ تو این شعر نیمه جان  بانواگرچه وصف تومقصوداین دل است اما قلــم زدن زِ تو ، بسیـار مشـکل است شعرم بدون لطف تودیگر چه قابل است باز این قلم ،به درگَهِ لطفِ تو سائل است تا باز  خـود ، مـدد کنی از بحـرِ رحمتت تا واژه واژه صف شود از بهرِ خدمتت ای آنکــه بــرده نــورِ تو تــأثیـــر آفتـــاب پنهـــان نموده بَدرِ تو رخســارِ مـاهـتـــاب ای گوهـــر نجابـت و ای مظهـــر حجــاب ای وارثِ  جلالــتِ   زهـــرا  و  بـوتـــراب هر زینبـــی که زینــت بــابــا نمـی شــود هر دختـری که دختــر زهــرا نمـی شــود پیغمبــری، پیـام تو عیــنِ رســالـت است یک خطبـه از کلام تو تفسیـر عزت است شـورِ خـطـابه های تو، آری قیـامت است سنگینی و وقـار تو ، معنـای عفـّـت است بانوی عشق و عاطفه ای نهضت آفـرین بر اوجِ این صـلابـت و صبــر تو آفـرین! ای یادگار حیدر و، چون مرد ، شــیر زن ! ای مظــهـر صبــوریِ  بانـوی  مُـمتَـحـــَن ای غمـگســار غربـت و تنهــایــیِ حســـن ای یار شــاه  بی کفـن ! ای مـادرِ مِـحَـــن داری نشــان زِ حیـدر و بانـوی بی نشـان دریا شبیـه  قطـره ، تو دریـای بیکــــران آیینــه دار طلعــت رخشــان فاطـــمـه! احیــاگـر حقـیـقـت عـرفـان فاطــــمـه! داری کَرَم ز وسـعــت دسـتان فاطــمـه زیبنـده گوهری تو به دامـان فاطـــمـه بـاری اگر تو چـادر خود را تکـان دهــی یک گوشه از کرامت مادر نشـان دهــی ای حامـیِ شهـــادت و همســنگـر شهیــد ای راوی ِ روایــتِ  ســـرخِ  ســـرِ  شهیــد وقتی که بوسه می زدی بر حنجـر شهیـد بغضت شکست بی صدا ای خواهرشهید (ای کشتهٔ فتاده به هامون حسین من) (وی صیددست وپازده درخون حسین من) همنـاله با تو ، مــادرِ پهـــلو شکســته هـم می گفت"یا بُنَــیَّ"و می ریخت دم به دم همــراهِ گریه های تو،  سیــلابِ اشک غـم می ســوخت خیمــه گاه تو از آتش ستم با عمقِ درد و فاجعه ، بانوی بی بدیل! این رنجْنامه ها شده در چشم توجمیل وقتــی که نوبــتِ  دَمِ بُــرّنــدهٔ تو شـــد دنیــا اسیــرِ خطـبــهٔ کوبـنــده تـو شـــد حیــدر ، زبان ناطق و گوینــدهٔ تو شـــد دشمن زِ خطبه های تو شرمندهٔ تو شـــد می ریخت کاخ دشمنِ دون از کلام تو آتش به قلب من زده اَلشـّامْ شــامِ  تو سجده به زیر پای تو از "کیمیا" کم است اشکم  ، کنار اشک تو در حدّ شبنـم است درشــام ، با قیـامِ تو ، غوغای ماتم است داریم هر چه ، از تو و  مـاه محرم است بنیــان گذارِ مکتــبِ  کرب و بـلا شـــدی تصــویر نـاب آیــهٔ "قالــوا بلــیٰ "شــدی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
❀﷽❀ :سلامٌ عَلیٰ ساکن کربلا ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ســلامٌ عَلیٰ بنتِ خَیرالنـساء ســلامٌ علیٰ زینت مـرتضــا(۲) ســـلامــی به بــانـوی دشــت بلا پیـــــام آورِ نهـــضــتِ کـــربـلا ســلامی به بـانــوی صبــر آفرین ســلامی بر آن خـواهر بی قرین ســلامٌ عَلیٰ بنتِ خَیرالنـساء ســلامٌ علیٰ زینت مـرتضــا(۲) ســلامی بر آن بانــوی عـالمـــه تداعـــی‌ گــرِ مکتــب فـاطمـــه ســلامی برآن دُخت حیـدر نشان به ماننـد حیــدر به نطق و بیان ســلامٌ عَلیٰ بنتِ خَیرالنـساء ســلامٌ علیٰ زینت مـرتضــا(۲) اگــر کـربلا ، کــربـلایـی شـــده دل عــاشقـانش خــدایی شـــده اگر دم ز عشق حسیـن می زنیم اگر جان به راهـش فدا می کنیم اگر مَحـــرَمِ خیمـهٔ غــم شــدیم عــزادار مـــاه مُحـرم شــدیم دلیلـــش علمـــداریِ زینب است گــذشت و فـداکاری زینب است دلیلش همان صـولت حیدریست پیــامش نشـانی ز پیغمبــریست ســلامٌ عَلیٰ بنتِ خَیرالنـساء ســلامٌ علیٰ زینت مـرتضــا(۲) الهـــی ! به آن خواهر قد کمان به بــانــوی دلخســتهٔ کــاروان به درد آشنـــای شَــهِ عالمیــن به احیــاگر کـربــلای حسیـــن الهــــی ! به حق شَـــهِ کــربـلا به حــق شهیـــدان راه خـــدا به خون سلیـــمانیِ قهــرمــان فــدایـیِ بانوی قامت کمــــان به سـردار دلهای خونین قسم به جان برکفـانِ رهِ دین قسم که من هم فدایــیِ زینب شوم شهید همین راه و مکتب شوم ســلامٌ عَلـیٰ ســاکنِ کربلا (۴) امیری حسین ونعم الامیر(۴) ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
به نام خدا سبک : صل الله علیک یافاطمه(تسبیحات) ‌‌‌°°°°°°°°°°°🏴🏴°°°°°°°°°°°° سلام ما بر بانوی قهرمان زینب ای سالارکاروان زینب ای دریای بیکران زینب الله اکبر این  چه  صبریه!! که در قلب بانوی کربلاست الله اکبر این چه  شورییه!! که در دشت خونین نینواست السلام ای  بانوی  کربلا(۴) در اوجِ غم کوه  استقامتی  بانو دنیای  شهامتی  بانو دریای   نجابتی  بانو ای  شور آفرین  عاشورا ای بانوی پاک و بی همتا افتاده  عَلَم  به دوش تو پرچمدار  حضرت   زهرا(س) السلام ای  بانوی  کربلا(۴) در کربلا بودی اُسوه ی  شکیبایی ندیدی   به  غیرِ   زیبایی خطبه های  تو  تماشایی سبحان الله از این بیان تو از خطبه های  بی امان تو آتش زد  بر  قلب  یزیدیان گفتار  حیدر  از  زبان  تو السلام ای  بانوی  کربلا(۴) دستایِ ما عقیله العرب به دامانت الهی جان ما به  قربانت کرم نما به این  محبانت الحمدلله  زیرِ  سایَه تیم ما رو آوردی بین عاشقات بانو ! بر ما کن یک عنایتی ماهم باشیم جزء مدافعات السلام ای بانوی کربلا(۴) ‌°°°°°°°°°°°🏴🏴°°°°°°°°°°°
. ( حجاب و عفاف ) سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من می‌لرزه سخت‌ترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه چه رویِ نیزه چه کنجِ‌‌ تنورِ خونه‌یِ خولی نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب می‌اَرزه علمدارِ ..... قافله قدخمیده شد امّا .... تا قیامت این عَلمهِ بالا این پرچمِ حسین است گرفتاره به ظاهر این‌ خواهرِ تو امّا .... گِره‌هایِ نهضتِ عاشورا وا میشه وَاللّه با همین دست اگه مضطر یا آواره‌َم خیالت جمع علمدارم منم زینب /۴/ ............... خواهری که می‌باره چشمِ تو با غمهایِ کوفه دَمِ ما روضه‌یِ مکشوفه‌یِ مقتلِ لُهوفه پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزه‌َست امّا روضه‌ای که سخته واسِه دختر این حروفه اَباَالمظلوم اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما معجره غصّهَ‌مون حجابه اَباَالمظلوم روضه‌یِ ما عفافه و عصمت خصلتِ هر حسینیه غیرت حجاب مشقِ انقلابه بمون خواهر تو این حرم بگیر این چادروُ محکم منم زینب /۴/
. السلام علیکِ یا شريكةَ الحسين تو ذکر خدا علی الدوامی زینب زهرا و علی ، نبی ؟ کدامی زینب گشتی سپر جان امام معصوم تو حافظ جان نه امامی زینب ✍ .