eitaa logo
ذاکرین آل الله
358 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
430 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیا بِچرخ بَرزه قُله ت ، وه نام و نیشانه حسین خوَّشا وه ئی طرزو عزَّت ، عالم له دّورانه حسین زنه ی یعنی رونق گری ، تاریکی له ی رسمه مه ری راهنمایی مسیره حق ، یه ی راس وه فرمانه حسین ایران له ی سرزمینه، پرورده ی اولاده علی تاگر قیامت ها نبرد ، له سینه ی قرانه حسین یَجمَعنای گروه گروه ، له ی شه ورو باسه وه شِرِو جغرافیا ی صد بیشره ک ،جاذبه ی جهانه حسین اربعین هر ئِیه نیه ، مُختص وه نَجف کرلا دنیا تو زانی عاشقی ، شفاس له میدانه حسین یه دلبره کل بشره ، رمزه خوداو پیغمبره سقا عباس شفا دَره ، له مابین یارانِه حسین اگر کسی نَظَر بیه ی ، تفرقه اندازی بِکه ی تیره خوداس رسوا که ره ، ئِرای دشمنانه حسین له داعش و هر ظلمه گر ، حیله گری وه کورو که ر راهی نیری له په ی نجات ، بودِن پشیمانه حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام سجّاد علیه السلام سخت است ببینی بدنی رویِ حصیر است اِنگار نَه اِنگار که این جسمِ اَمیر است آئینه‌یِ صد تکّه‌یِ زهراست ولی آه .... تَن مانده وُ سر بر رویِ نِی بینِ مسیر است زیباست ولی خاکی و خونی و پریشان این منظره تصویرِ مُراعاتِ نظیر است زنجیر وُ غُلِ جامعه هستند گُواهم که زخمِ‌زبان قاتلِ اصلیِ اَسیر است از زخمِ عمیقِ دلِ دلدار نگوئید یک عمر همین زخمْ فقط همدمِ پیر است با چشمِ خودش دید نوکِ خنجرِ کُندی در فکرِ به هم ریختنِ فکرِ عشیرهَ‌ست چه گوشه‌یِ گودال چه در گوشْ به هر حال لشکر همه‌ِ‌جوره‌‌ پِیِ تاراجِ ذخیره‌َست اِی زهر به دادِ دلِ بیچاره رسیدی این مرگ برایم به خدا خِیرِ کثیر است اَلشّام چه‌ها بر سرِ این قافله آورد !!! تا صبحِ فرج روزِ حرم تیره‌یِ تیره‌َست
زمزمه ونوحه امام سجاد(سبک مشکم صد پاره شده) ممنونم زهر جفا، راحت کردی تو مرا2 از خاطره های بدم، در کرببلا 2 بابا بابایم حسین، بابا بابایم حسین، بابا بابایم حسین، بابایم حسین2 ______________________ غرق خون گشته دلم، قدم گردیده کمان2 دیگر راحت بشوم، از جور زمان 2 بابا بابایم... _________________________ ابوالمصائبم، به دشت کربلا به پیش چشم من شده غرق خون، تن کسان من علیِ اکبر وعلیِ اصغر، برادران من آمد در تاب و تبم، جانم به لبم2 بابا بابایم... ______________________________ بودم در روز بلا، بیمار کرببلا2 مرگم کردم طلب از، درگاه خدا 2 بابا بابایم حسین... __________________________ امان زعمه و، امان زقتلگاه امان زلحظه ای که او بگرفتش، بغل تن پدر امان ز ناله های زهرا مادر، که زد صدا پسر از حمله به خیمه گه و، از شام غریب2 بابا بابایم حسین... ________________________ آه از بی حرمتی و، صد وای از شام بلا2 آه از بزم می واز، آن جور وجفا2 بابا بابایم حسین... شعر:اسماعیل تقوایی
بیمار، غیرِ شربتِ اشک روان نداشت در دل هزار درد و توانِ بیان نداشت... یک گل نداشت باغ و به آتش کشیده شد جز آه در بساط، دگر باغبان نداشت یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ دیگر ز باغِ عشق، نصیبی خزان نداشت ماهی که آفتاب از او نور می‌گرفت جز ابرِ خشکِ دیده، به سر، سایبان نداشت دانی به کربلا ز چه او را عدو نکشت؟ تا کوفه، زنده ماندنِ او را گمان نداشت از تب ز بس که ضعف به پا چیره گشته بود می‌خواست بگذرد ز سرِ جان، توان نداشت یک آسمان، ستاره به ماه رخش، ز اشک می‌رفت و یک ستاره به هفت آسمان نداشت... شاعر:
مدح و منقبت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام همه دار و ندارم از حسین است زمستان و بهارم از حسین است خودم را نوکرش میدانم اما تمام اعتبارم از حسین است شهادت در رهش شد آرزویم که جان بیقرارم از حسین است مرا گر منزلی باشد به دنیا سرای غمگسارم از حسین است اگر اشکی بریزم نیمه ی شب بُوَد این افتخارم از حسین است ندارم توشه ای بهر قیامت امید قلب زارم از حسین است اگر دارم چو طبعی شاعرانه کاین لطف و قرارم از حسین است به سر دارم طواف کوی مولا اگر امیدوارم از حسین است دلی دارم زمستانی بهاری زمستان و بهارم از حسین است ✍️
MP3 RecorderRecording ۱۰۱۵۴۴-۰۷۲۰۲۳.mp3
زمان: حجم: 1.41M
شور امام حسن(ع)و ابی عبدالله(ع) بند اول یه عمره سینه زنم/وقف تو جون و تنم منم که روزی خوره/دست امام حسنم.... کرمت دریاست/ید تو طولاست همیشه هر جا/نوکرت آقاست... دل در دام حسن افتاده از جامش میزنم من باده همه ی افتخارم اینه شاهه و من رعیت زاده... ///یا مولا یا حسن یا مولا.../// بند دوم حرف دلم یک کلام/به عشق تو مبتلام اسم تو توو دل بروست/حسین علیه السلام... معنی ایمان/حضرت جانان آذری میگم؛جان سنه قوربان... مجنونم تویی لیلای من نوکرم و تو آقای من منو با اسم تو میشناسن یا حسین تویی دنیای من... ///ثارالله یا ابا عبدالله.../// بند سوم کربلا میخوای صله/هروله کن هروله آی سینه زن عمریه/زیر پاته حرمله... کار من اینه/میزنم سینه با حسین هر دو/دنیا تضمینه... چشمام به گریه عادت داره نوکرت بت ارادت داره گریه سینه زنی توو هیئت واسم حکم عبادت داره... ///ثارالله یا ابا عبدالله.../// مهدی ندرخانی-کرج
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشکاتو روی دست بگیر همراه زین العابدین دعا برا فرج بخون با اشک و آه آتشین کی گفته شیعه بی کسه،ما همه صاحب داریم به زودی از راه میرسه تنها پناه مؤمنین مهدی غریبه از حقّ خود عمری جداست امام شیعه چرا توی بیابوناست چه بی خیالیم حتی غریب، میون ماست به اشک دائم البکاء بیا بیا ای منتقم به محنت شام بلا بیا بیا ای منتقم یاربِّ عَجِّل فرجه...‌‌ 🌸🌸🌸🌸🌸 زبانحال امام سجاد با حضرت زینب علیهماالسلام: عمّه دیگه وقت ِ اونه که من کنار تو بیام تو رفتیو هنوز ببین می باره خون از این چشام مسموم زهر شدم ولی قاتل ما مشترکه منم مث تو جون دادم تو مجلس شراب شام من و نوامیس میون مشتی بی حیا مقابل ما میزد یزید با ناسزا با خیزرونش روی لب عزیز ما به لعل پاره ی حسین بیا بیا ای منتقم به اضطرار زینبین بیا بیا ای منتقم یاربِّ عَجِّل فرجه...‌‌ 🌸🌸🌸🌸🌸 خدارو شکر که بعد مرگ ،تنم میشه غسل و کفن نمیره زیر دست و پا،دیگه تن نحیف من امّا توی کربوبلا شد بوریا سهم بابام روا نبود به پیکرش حتی یه کهنه پیروهن دیدم تو گودال سری نداره پیکرش همراه انگشت غارت شده انگشترش منم شبیهَت بوسه زدم به حنجرش به حضرت شَیبُ الخَضیب بیا بیا ای منتقم به پیکر خَدُّالتَّریب بیا بیا ای منتقم یاربِّ عَجِّل فرجه...‌‌ ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
کانال سبک شعرباب الحرم 4_6041847679170907337.mp3
زمان: حجم: 1.97M
زمینه تموم نفس هاش روضه اس با غم محرم شد پیر نشونه داره رو جسمش از غل و زنجیر بی تاب گریه می کنه با آب گریه می کنه یاد خشکیه لب ارباب گریه می کنه یعقوب کربلا کم گریه کن همراه نیزه ها کم گریه کن علی یا سید الساجدین زین العابدین با یه دل خون می باره چشای امام سجاد یاد روزی که باباش از رو مرکب افتاد موهاش غرق خون شده دردا بی امون شده عمه سینه میزنه رو تل نیمه جون شده بر جسم بی سرش کم گریه کن علی همراه خواهرش کم گریه کن علی یا سید الساجدین زین العابدین نزدیک چهل سال میشه از غصه می باره چشمام کربلا شکستم اما امان از این شام بین کوچه ها توی انظار بردن عمه رو آبم کرده، بودمو بازار بردن عمه رو از مجلس شراب کم گریه کن علی با غصه ی رباب کم گریه کن علی یا سید الساجدین زین العابدین
بسم الله الرحمن الرحیم مصائب کوفه و مجلس ابن زیاد لعنت‌الله‌علیه بسکه در کوی و گذر وقتِ تماشا ریختند کودکانت بر زمین از ضربِ پاها ریختند عده‌ای شاگردهایم عده‌ای دیگر کنیز کوچه کوچه پیشِ پایم نان و خرما ریختند در شلوغیِ مسیرِ کاخ هِی روی خاک دختران از هول دادنهای آنها ریختند بارها ما بر زمین خوردیم از ما رد شدند مثلِ آنروزی که با در رویِ زهرا ریختند نیزه داران موقع اُطراق هرجایی که شد اینهمه سر را به روی هم همانجا ریختند آتشِ خیمه ، کشیدن‌های تا کوفه چه کرد گیسوان بچه‌ها یا سوخته یا ریختند بی هوا بر ناقه‌ها زد تا که از آن ارتفاع دخترانت پشتِ هم در بینِ صحرا ریختند* مردمانی که درِ این خانه می‌خوردند نان کُنجِ زندان با قُل و زنجیر ما را ریختند با لب و دندانِ تو با چوب بازی کرد و زد آه دندانهای تو آنقدر زد تا ریختند خوب پیدا هست از بویی که دارد موی تو در تنورِ روشنی دیشب سرت را ریختند *حرام زاده‌ای بنام سهیل ابن عُرَیف تا دروازه کوفه با سیخی که در دست داشت برناقه‌ها میزد تا کودکان از آنها بیافتند(تذکره الشهدا ودیگرمقاتل) حسن لطفی
🩸ای پیرزن! آن زینب که تو می‌گویی، همین زن است که داری با او صحبت می‌کنی... در نقلی آمده است: 🥀 در یکی از منزل های در راه شام، حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها با اطفال خردسال نشسته‌ بودند و رسم این بود که در هر منزل، مردم به تماشا می‌آمدند. 🥀 ناگهان پیرزنی عصا به دست آمد و نگاهی به دایره اسرا کرد و چشم او به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها افتاد. جلو آمد و عرضه داشت: از کجا هستید؟ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: از اسيران کربلا. پرسید: از کدام شهر آمده‌اید؟ حضرت فرمود: مدینة الرسول صلی اللّه علیه وآله. 🥀 پرسید: از کدام طايفه هستید؟ حضرت‌ فرمودند: از بنی هاشم. عرضه داشت: من و شوهرم در زمان امیرالمؤمنین علیه‌السلام به مدینه آمدیم. شوهرم فقیر بود از امیرالمؤمنین علیه‌السلام مالی طلب کرد. 🥀 امیرالمومنین علی علیه‌السلام، فرزندش حسین علیه‌السلام را طلبید و فرمود: ای فرزندم! قرض این فقیر را بده. با حسین علیه‌السلام رفتیم به در خانه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها. 🥀 دیدم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به دخترکی کوچک که زینب سلام‌اللّه‌علیها نام داشت،فرمود: دخترم! گردنبند خود را بده به این فقیر. آن دختر چنین کرد و به برکت آن گردنبند تاکنون فقیر نشده‌ام. 🥀 به من بگو آیا زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به سلامت است؟ یک مرتبه حضرت ام کلثوم علیهاالسلام که این صحنه را مشاهده می‌نمود، به گریه درآمد فرمود: «ای پیرزن! آن زینب که تو می‌گویی همین زن است که با او صحبت می‌کنی!» 📚جامع المجالس، ص۷۵ (نسخه خطی) ✍ در کربلا صبور رسید و دچار رفت زینب عزیز آمد و با حال زار رفت آن‌کس که روزگار به گردش نمی‌رسید... آخر به سایه‌ی ستم روزگار رفت روزی کنار اکبر و روزی کنار شمر آن‌سان سوار آمد و این‌سان سوار رفت! بانوی باحیای حرم بعد نیم قرن... بین غریبه آمد و با نیزه‌دار رفت زینب اگرچه وقت بلا پس نمی‌کشید هر جا صدای حرمله آمد کنار رفت! می‌خواست تا وداع کند با تن حسین او را چنان زدند ز قلبش قرار رفت خلخال دختران همه سوغات کوفه شد از آن به بعد پای همه روی خار رفت عباس گریه گرد همان دم که خواهرش با مست‌های بی‌سروپا هم‌جوار رفت احمد عمامه را به زمین زد میان عرش وقتی به‌روی معجر زینب غبار رفت