#امام_سجاد_ع
#حضرت_زینب_س_شام
تمام عمر شد با گریه مأنوس
تمام خاطراتش آه و افسوس
چرا فرمود امان از شام مردم
امان از شام یعنی داغ ناموس
#میثم_مؤمنی_نژاد
.
#امام_سجاد_ع
از داغ غمش زجر کشیدید شما
هی روضه شنیدید و چکیدید شما...
پس وای به حال چشمهایم، ای وای
من دیدهام آنچه را شنیدید شما
#حسن_اسحاقی
#کربلایی_محمد_علی_رضایی
#زمینه
#شب_دوازدهم
#امام_سجاد_ع
ذکر رو لب رضا بقضائک
روی نی سر بدیدم یکایک
شد عدو انگشترت رو
بابا مالک
نبودی شاه بی کفن
شمر بد دهن
با تازیونه
نبودی پاره پاره تن
عمه رو زدن
با تازیونه
مانده ای با هزاران جراحت
مانده ام ناخوش و با کسالت
مانده ام با داغ ناموس و اسارت
تورو کشتن برا ثواب
خارجی خطاب
کردن ماهارو
چه جرمی گشتن ارتکاب
بابا با طناب
بستن ماهارو
خیمه ی سوخته جای رقیه ت
دامنش سوخته بابا رقیه ت
همسفر شد با حرامی ها رقیه ت
کسی نیست پا کنه رکاب
واسه ی رباب
برای زینب
از این غم دق کنم کمه
ابر اشکمه
برای زینب
.
شهادت امام سجاد علیه السلام
شور به سبک : راس تو می رود بالای نیزه ها
ای دل شرار زهر شد میهمان من
آه ای اجل بگیر این نیمه جان من
گریه کن ای فلک با دیده ی ترم
آخر تو دیده ای آمد چه بر سرم
من غریبم.......
گرید به حال من چشمان روزگار
روزی که غرق تب گشتم شتر سوار
شد دست و پای من بسته به سلسله
نامحرمان شدند همراه قافله
من غریبم......
با دست بسته ام رفتم به شهر شام
در کوچه ی یهود در اوج ازدحام
خاکستر عزا بر چهره ام نشست
با سنگ کینه ها آیینه ام شکست
من غریبم.....
#حضرت_سجاد_علیه_السلام
#امام_سجاد_ع
السلام علیک یا علی ابن الحسین
صبح محشر یا عید قربان است
جسم بابایم در بیابان است
کربلا داغ و خیمه ها سوزان جسم من در تب
شد پرستارم در دل آتش عمه ام زینب
آه آه از این غربت
پیش من طفلی بر زمین افتاد
زیر سم اسب کودکی جان داد
من خودم دیدم بر روی نیزه راس بابا را
میشنیدم من ناله زینب آه زهرا را
آه آه از این غربت
#حضرت_سجاد_علیه_السلام #امام_سجاد_ع
دوبیتی
امام سجاد علیه السلام
تمام عمر شد با گریه مانوس
تمام خاطراتش آه و افسوس
چرا فرمود امان از شام مردم
امان از شام یعنی داغ ناموس
#امام_سجاد_ع
#حضرت_زینب_س
#شام
_امام سجاد علیه السلام
شب شادی شب غم گریه می کرد
به اندوهی دمادم گریه می کرد
کتاب عمر او تقویم روضه است
محرم تا محرم گریه می کرد
#امام_سجاد_ع
#امام_سجاد_ع_مصائب
#دوبیتی
دوبیتی
امام سجاد علیه السلام
تمام عمر شد با گریه مانوس
تمام خاطراتش آه و افسوس
چرا فرمود امان از شام مردم
امان از شام یعنی داغ ناموس
#امام_سجاد_ع
#حضرت_زینب_س
#شام
_ شهادت امام سجاد علیه السلام
زمینه واحد
من باغبانم اما
گلهایم از جفا سوخت
در بین خیمه ها سوخت واویلا
من حجت خدایم
که حرمتم شکستند
دستم ز کینه بستند واویلا
غربتم با اشک و خون شد تفسیر
دست و پایم بسته شد در زنجیر
من غریبم آه و واویلتا
با اذن من در عالم
گردد خورشید و افلاک
می روید لاله از خاک واویلا
اما باید ببینم
میخورد ظالمانه
ناموسم تازیانه واویلا
دیده ام با خاطری افسرده
کاروانی همه سیلی خورده
من غریبم آه و واویلتا
کی میرود ز یادم
بوسه بر جسم بی سر
دفن آن پاره پیکر واویلا
با بوریا شده جمع
آن زخم بی شماره
آن جسم پاره پاره واویلا
دیده ام با داغ بی اندازه
روی زخمش جای نعل تازه
من غریبم آه و واویلتا
#حضرت_سجاد_علیه_السلام
#امام_سجاد_ع
_شهادت امام سجاد علیه السلام
شور به سبک : راس تو می رود بالای نیزه ها
ای دل شرار زهر شد میهمان من
آه ای اجل بگیر این نیمه جان من
گریه کن ای فلک با دیده ی ترم
آخر تو دیده ای آمد چه بر سرم
من غریبم.......
گرید به حال من چشمان روزگار
روزی که غرق تب گشتم شتر سوار
شد دست و پای من بسته به سلسله
نامحرمان شدند همراه قافله
من غریبم......
با دست بسته ام رفتم به شهر شام
در کوچه ی یهود در اوج ازدحام
خاکستر عزا بر چهره ام نشست
با سنگ کینه ها آیینه ام شکست
من غریبم.....
#حضرت_سجاد_علیه_السلام
#امام_سجاد_ع
السلام علیک یا علی ابن الحسین
صبح محشر یا عید قربان است
جسم بابایم در بیابان است
کربلا داغ و خیمه ها سوزان جسم من در تب
شد پرستارم در دل آتش عمه ام زینب
آه آه از این غربت
پیش من طفلی بر زمین افتاد
زیر سم اسب کودکی جان داد
من خودم دیدم بر روی نیزه راس بابا را
میشنیدم من ناله زینب آه زهرا را
آه آه از این غربت
#حضرت_سجاد_علیه_السلام #امام_سجاد_ع
#امام_سجاد_ع
كوچه های مدینه وُ بوی
زخم های تنی كه می آید
چشم های سپیدِ یعقوب و
بوی پیراهنی كه می آید
مرد سجّاده ای كه درک نكرد
هیچ كس آیه ی مقامش را
در هیاهوی شهرِ كوفه نداد
هیچ كس پاسخ سلامش را
تا عزاداریش شروع شَوَد
دیدنِ شیرخواره ای كافی ست
تا صدایش به گوش ما برسد
دیدن گوشواره ای كافی ست
وقت افطار كردنش هر شب
تا كه چشمش به آب می افتاد
تشنگیِ ضَریحِ لب هایش
یادِ طفلِ رباب می افتاد
من نمی دانم این كه خاكستر
چه به روز سَرِ امام آورد
زیر زنجیر پیكر زردش
معجزه بود اگر دوام آورد
گیرم از دست كوفه راحت شد
سنگِ طفلان شام را چه كند؟
گیرم از دست كوچه سنگ نخورد
مردم پشت بام را چه كند؟
تا كه این مرد قافله زنده ست
حرفی از طفلِ كاروان نزنید
پیش این مردِ گریه، جانِ حسین
حرفی از چوب خیزران نزنید
علی اكبر لطیفیان
4_6041847679170907337.mp3
1.97M
زمینه #امام_سجاد_ع
تموم نفس هاش روضه اس
با غم محرم شد پیر
نشونه داره رو جسمش
از غل و زنجیر
بی تاب گریه می کنه
با آب گریه می کنه
یاد خشکیه لب
ارباب گریه می کنه
یعقوب کربلا
کم گریه کن
همراه نیزه ها
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
با یه دل خون می باره
چشای امام سجاد
یاد روزی که باباش از
رو مرکب افتاد
موهاش غرق خون شده
دردا بی امون شده
عمه سینه میزنه
رو تل نیمه جون شده
بر جسم بی سرش
کم گریه کن علی
همراه خواهرش
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
نزدیک چهل سال میشه
از غصه می باره چشمام
کربلا شکستم اما
امان از این شام
بین کوچه ها توی
انظار بردن عمه رو
آبم کرده، بودمو
بازار بردن عمه رو
از مجلس شراب
کم گریه کن علی
با غصه ی رباب
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
#وحید_محمدی
4_6041847679170907337.mp3
1.97M
زمینه #امام_سجاد_ع
تموم نفس هاش روضه اس
با غم محرم شد پیر
نشونه داره رو جسمش
از غل و زنجیر
بی تاب گریه می کنه
با آب گریه می کنه
یاد خشکیه لب
ارباب گریه می کنه
یعقوب کربلا
کم گریه کن
همراه نیزه ها
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
با یه دل خون می باره
چشای امام سجاد
یاد روزی که باباش از
رو مرکب افتاد
موهاش غرق خون شده
دردا بی امون شده
عمه سینه میزنه
رو تل نیمه جون شده
بر جسم بی سرش
کم گریه کن علی
همراه خواهرش
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
نزدیک چهل سال میشه
از غصه می باره چشمام
کربلا شکستم اما
امان از این شام
بین کوچه ها توی
انظار بردن عمه رو
آبم کرده، بودمو
بازار بردن عمه رو
از مجلس شراب
کم گریه کن علی
با غصه ی رباب
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
#وحید_محمدی
✅ علت خرید برده توسط امام سجاد(ع)
حضرت سجاد(ع) از طرفی، برای آنکه بهتر بتواند پیام خود را به اقصی نقاط بلاد اسلامی و بدون درگیری با حکومت برساند و از طرف دیگر، برای آموزش ارتباط با سایر مسلمانان، حتی مسلمانانی که در طبقهای به ظاهر پست زندگی میکردند، به خرید گستردۀ بَرده و کنیز اقدام میکرد. پس از مدت کوتاهی آموزش عملی دین مداری، هر سال در اعیاد و مناسبتها، آنها را آزاد میفرمود. ایشان در بازار برده فروشها، بدون توجه به چهره و کارایی آنان، برده خرید میفرمود.
📚منبع
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۴۶، ص ۱۰۳
#امام_سجاد_ع
#فضائل_امام_سجاد_ع
✳️ برخورد کریمانه امام سجاد(ع) با مخلوقات الهی
یکی از علل محبوبیت زینالعابدین(ع)، رفتار کریمانۀ آن بزرگوار با انسانها و حتی حیوانات بود. این کرامت چونان جامعه را به ایشان جذب کرد که هیبت و محبوبیت حضرت با هیبت و محبوبیت ولیعهد اموی مقایسهشدنی نبود. (۱)
برای نمونه، برخی از مصادیق ذکر میشود:
ایشان با وجود کثرت مشغله و عبادات طولانی، اگر میشنید مسلمانی بیمار شده است به عیادتش میشتافت و غم از چهرهاش میزدود. ایشان بر بالین محمد بن اسامة بن زید که درحال احتضار بود حاضر شد، به رغم اینکه پدر او از مخالفانی بود که با امیرالمؤمنین(ع) بیعت نکرد و خودِ محمد هم از محترمان عامه بود (۲) در واقع، این اوصاف باعث نشد حضرت سجاد(ع) به عیادتش نرود و در همان مجلس، دِین او را که پانزده هزار دینار (پانزده هزار مثقال طلا) بود بر عهده نگیرد. (۳)
ایشان اگر میشنید مسلمانی به عسر و گرفتاری مبتلا شده است و در همان لحظه نمیتوانست کمکی کند، چنان میگریست که همه متأثر میشدند و در پاسخ به سؤالشان از علت گریه میفرمود: «آیا مصیبت و محنتی بزرگتر از اینکه مسلمانی گرفتار شود و انسان نتواند به او کمک کند، وجود دارد؟» (۴)
ایشان اهل تلافیکردن نبود و کرامتشان به دشمنترین فرد هم میرسید. وقتی هشام بن اسماعیل که والی مدینه بود و حضرت را بسیار آزرد، بهدست سلطان اموی عزل شد و ولید، حاکم جدید، برای او دستور قصاص صادر کرد، هشام بن اسماعیل گفت: از هیچکس به اندازۀ علی بن حسین(ع) نمیترسم. او با من چه خواهد کرد؟ اما حضرت از کنار او گذشت و رو برگرداند و متعرضش نشد (۵) و بنابه نقلی دیگر، به او فرمود:
«از اینکه گرفتار شدی، ناراحتم. پسرعمو، اگر حاجتی داری، بگو!» (۶)
روزی کسی به تحریک دشمنان، به ایشان دشنام داد. ایشان ازسر کرامت فرمود: «آنچه از ما بر تو پوشیده مانده بیشتر است.» سپس، هزار درهم به او بخشید و آن مرد گفت: «شهادت میدهم تو از فرزندان پیامبرانی.» (۷)
فردی دیگر پیدرپی به حضرت توهین کرد؛ ولی ایشان تغافل میفرمود تا اینکه آن بیادب به حضرت گفت: «این حرفها را به تو میگویم.» حضرت فرمود: «من هم از تو چشم میپوشم.» (۸)
این روش امام با هاشمیان پررنگتر بود. روزی حسن مُثَنی به حضرت بیادبی کرده و دشنام داد و مجلس را ترک کرد. حضرت همچنان که آیۀ (و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین) را میخواند، به در خانهاش رفت و حسن که خیال کرد حضرت به تلافی آمده است، با خشم از خانه بیرون جست. امام زین العابدین(ع) فرمود: «برادر جان، اگر آنچه گفتی (دشنام دادی)، درست بود، خدا مرا بیامرزد و اگر تو خطا کردی، از تو درگذرد.» (۹)
در واقع، کرامت امام مخصوص طبقۀ خاصی نبود. حتی با بردهها هم چنین میکرد. ایشان در خطاب به بردگانش، آنان را «بنُیَّ» (۱۰) صدا میزد؛ یعنی با تعبیر محبتآمیز پسرم و پسرکم. با کنیزی که پس از مادر، دایهاش بود به احترام هم غذا نمیشد (۱۱) کنیزی دیگر ظرف را سهواً به سر حضرت زد و سر امام شکست؛ اما ایشان وقتی دید کنیز ترسیده و ناراحت شده است، او را آزاد ساخت. (۱۲)
از این رو گفتهاند کمتر پیش میآمد عبد و بندهای تمام یک سال را در خانۀ حضرت بماند و آزاد نشود (۱۳) و وقتی آزاد میفرمود، آنقدر به او میبخشید که به دیگران نیازی نداشته باشد.(۱۴)
ایشان گاهی کنیزان را جمع میکرد و میفرمود: «اگر دوست دارید با کسی ازدواج کنید، بگویید برایتان اقدام کنم.» (۱۵) اگر یکی از آنها خطایی میکرد که باید برای عبرت دیگران مجازات میشد، به او یاد میداد چگونه عذرخواهی کند که امام بتواند او را ببخشد.
📚منبع
(۱) تهذیب الکمال، یوسف بن عبدالرحمن حافظ مزی، ج ۲۰، ص ۳۹۳
کشف الغمة، علی بن عیسی اربلی، ج ۲، ص ۲۹۴
(۲) أمالی، شیخ صدوق، ص ۵۳۷
(۳) الإرشاد، حسن بن محمد دیلمی، ج ۲، ص ۱۴۸
(۴) کشف الغمة، علی بن عیسی اربلی، ج ۲، ص ۳۱۲
(۵) همان
(۶) البداية و النهاية، اسماعیل بن عمر این کثیر، ج ۹، ص ۱۲۴
(۷) الإرشاد، حسن بن محمد دیلمی، ج ۲، ص ۱۴۶
(۸) إعلام الورى بأعلام الهدى، شیخ طبرسی، ج ۱، ص ۴۹۱
تاريخ مدينة دمشق، ابن عساکر، ج ۴۲ ص ۳۸۸
(۹) عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، ص ۶۴
(۱۰) الخصال، شیخ صدوق، ص ۵۱۷
(۱۱) أمالی، شیخ صدوق، ص ۲۶۹
(۱۲) بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۶، ص ۱۰۵
(۱۳) همان
(۱۴) مناقب ابنشهرآشوب، محمد بن علی ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۳۰۱
(۱۵) کشف الغمة، علی بن عیسی اربلی، ج ۲، ص ۳۱۴
مكارم الأخلاق، شیخ طبرسی، ص ۲۶۴
حلیة الأولیا، ابونعیم اصفهانی، ج ۱، ص ۱۳۳
#امام_سجاد_ع
#فضائل_امام_سجاد_ع
◾️ امامت امام سجاد(ع) بطور پنهانی و با تقیه شدید
شیخ طوسی به نقل از روایتی گفته است که: حجاج، دست و پای یحیی بن ام طویل را به جرم پیروی از امام سجاد(ع) برید و او را به شهادت رساند. دوران امام سجاد(ع) از چنان وضعیتی برخوردار است که مسعودی مینویسد:
علی بن الحسین(ع) امامت را به طور پنهانی و با تقیه شدید و به دورانی بس دشوار عهدهدار شد.
در عصر امام سجاد(ع) علاوه بر شکنجه، کشتار و اختناق، ارزشهای اسلامی نیز به نازلترین حد خود رسیده بود. تنها نام اسلام باقی مانده بود که آن هم به جهت جلب قدرت و نان، نام برده میشد و کسی را رغبت بر دانستن دستورات آن نبود.
📚منبع
اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسی، ص ۱۲۳
اثبات الوصیة، مسعودی، ص ۱۹۴
#امام_سجاد_ع
#مصائب_امام_سجاد_ع
🏴 اوضاع دینی مردم در زمان امام سجاد(ع)
«سهل بن شعیب» از بزرگان مصر میگوید: علی بن الحسین را دیدم، حالش را پرسیدم. فرمود: «نمیپنداشتم که شخصیتی چون شما از بزرگان مصر، حال ما را نداند ولی اکنون بدان که: وضع ما در میان قوم خود، چون بنی اسرائیل در میان فرعونیان است که پسرانشان را میکشتند و زنان و دخترانشان را زنده نگه میداشتند. امروز وضع بر ما به قدری سخت و دشوار شده است که مردم برای تقرب به دشمنان، به بزرگ و سالار ما، علی(ع) سب و ناسزا می گویند.»
سپس امام(ع) فرمود: «در تمام مکه و مدینه، دوستان ما اهل بیت به ۲۰ نفر نمی رسد.»
📚منبع
الطبقات الکبری، ابن سعد، ج ۵، ص ۲۲
#امام_سجاد_ع
#مصائب_امام_سجاد_ع
⚫️ زمان امام سجاد(ع) اوضاع دین در جامعه کساد بود
ابوالفرج اصفهانی که خود، به سست ایمانی متهم است میگوید: «در آن روزگار، چنان موسیقی و لهو و لعب در مدینه عادی شد و رواج یافت که نه عالمشان انکار میکرد و نه عابدشان از آن خودداری.» (۱)
سالهای بعد، شاگرد مبرّزِ ابوحنیفه، قاضی ابو یوسف، به مردم مدینه که رواج موسیقی، شهرشان را بین سایر بلاد اسلامی سرآمد کرده بود، میگفت: «ای مردم مدینه، شریف و پست شما از غنا و حرام ابایی ندارد!» (۲) حتی ابن عبد ربّه در گزارش حیرتانگیزی میگوید: گاهی برای شرکت در مجلس یک رقاصه در بصره، دختر و پسر و پیر و جوان، مدینه را به قصد بصره ترک میکرد (۳) و برای بدرقۀ زنی آوازخوان که میخواست به مکه برود، صدها تن فرسخها راه میپیمودند (۴) و چون برنامه اجرا میکرد، دست و پایش را میبوسیدند (۵) و مدینه در آن روزگار، بازار خوبی برای مسکرات و مجالس حرام (۶) و متأسفانه عمل شنیع لواط بود. (۷) طبیعی است در این اوضاع، بازار دین در جامعه کساد باشد.
📚منبع
(۱) أعلام الهدایة، سید منذر حکیم، ج ۶، ص ۱۰۶
(۲) همان
(۳) العقد الفرید، ابن عبدربّه، ج ۷، ص ۳۸
(۴) الأغاني، ابو الفرج الإصفهانی، ج ۸، ص ۳۶۷
(۵) همان، ج۸، ص۳۶۰
(۶) العقد الفرید، ابن عبدربّه، ج ۷، ص ۱۷
الأغانی، ابو الفرج الإصفهانی، ج ۳، ص ۳۳
(۷) الأغانی، ابو الفرج الإصفهانی، ج ۲، ص ۵۸۰
#امام_سجاد_ع
#مصائب_امام_سجاد_ع
◼️ بنیهاشم در زمان امام سجاد(ع)، کیفیت نماز و حج را درست نمیدانستند
امام صادق(ع) میفرمایند: «بنیهاشم نیز در زمان امام سجاد(ع)، نه کیفیت نماز را درست بلد بودند و نه کیفیت حج را.» (۱)
نوشتهاند وقتی امام زینالعابدین(ع) در سفر با دوستدارانش همراه میشد، آنها نیز نمیدانستند خواندن نافلۀ نماز ظهر و عصر در سفر حرام است؛ لذا به نافله میایستادند و حضرت هم صبر میکرد و منتظرشان میشد (۲) یعنی نه به امام اقتدا میکردند و نه علت نخواندن نافله را از زینت عابدان میپرسیدند و حکم ساده و مسلّم آن را نمیدانستند. (۳)
📚منبع
(۱) بصائر الدرجات، صفار قمی، ص ۱۹۹
کشف القناع، شیخ اسد الله کاظمی تستری، ص ۶۷
(۲) المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقی، ج ۱، ص ۲۲۳
(۳) العروة الوثقی، سید محمدکاظم طباطبائی یزدی، ج ۳، ص ۵۰۷
*در این مسئله بین شیعیان اختلافی نیست.
#امام_سجاد_ع
#مصائب_امام_سجاد_ع
⚫️ گرم نگه داشتن تنور محبت به امامحسین(ع)
ایشان برای آنکه مصیبت سالار شهیدان فراموش نشود، درطول ۳۴ سال پس از کربلا، با کمترین مناسبتی مردم را به یاد آن واقعه میانداخت و میگریست؛ بهنحویکه خادمش میگوید: از امام پرسیدم ای پسر رسول خدا، چه زمانی اندوه شما تمام میشود؟ حضرت پاسخ دادند: «یعقوب نبی تنها یک فرزندش گم شد و سالها گریست؛ اما من تمام عزیزانم مقابل چشمم به خاک و خون کشیده شدند.»(۱)
حتی بنابه نقل خادمش، بیگریه بر سالار شهیدان، روزۀ هر روزه را افطار نفرمود. فقط بر تربت پاک پدرش سجده میکرد. (۲)
برای عزاداری پدرش غذا میپخت. (۳)
با دیدن فرزندان عمویش بیتاب میشد (۴) و از هیچ اقدامی برای اعلام مظلومیت پدرش فروگذار نکرد.
📚منبع
(۱) لهوف، سیدبن طاووس، ص ۱۲۲
(۲) مناقب آل أبی طالب، ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۲۹۰
(۳) المحاسن، احمدبن محمدبن خالدبرقی، ج ۲، ص ۴۲۰
(۴) أمالی الصدوق، شیخ صدوق، ص ۵۴۷
#امام_سجاد_ع
#مصائب_امام_سجاد_ع
🔳 لحظات قبل از شهادت امام سجاد(ع)
روایت است که امام سجاد(ع) بعد از این که به او سم خورانده شد لحظهای از هوش رفت و دوباره به هوش آمد و سورههای واقعه و زمر را خواند و فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشَاءُ ۖ. فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ؛ حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که به وعده خویش درباره ما وفا کرد و زمین (بهشت) را میراث ما قرار داد که هر جا را بخواهیم منزلگاه خود قرار دهیم؛ چه نیکوست پاداش عمل کنندگان.» (آیه ۷۴ سوره زمر) و سپس از دنیا رفت.
امام سجاد(ع) به فرزندش امام محمد باقر(ع) وصیت کرده بود که بدنش را در کفنی از جنس پنبه بپیچند و در حنوط او از مشک استفاده نکنند.
📚منبع
طبقات الکبری، ابن سعد، ج ۵، ص۱۶۳
#امام_سجاد_ع
#مصائب_امام_سجاد_ع