eitaa logo
ذاکرین آل الله
361 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
ذکر رو لب رضا بقضائک روی نی سر بدیدم یکایک شد عدو انگشترت رو بابا مالک نبودی شاه بی کفن شمر بد دهن با تازیونه نبودی پاره پاره تن عمه رو زدن با تازیونه مانده ای با هزاران جراحت مانده ام ناخوش و با کسالت مانده ام با داغ ناموس و اسارت تورو کشتن برا ثواب خارجی خطاب کردن ماهارو چه جرمی گشتن ارتکاب بابا با طناب بستن ماهارو خیمه ی سوخته جای رقیه ت دامنش سوخته بابا رقیه ت همسفر شد با حرامی ها رقیه ت کسی نیست پا کنه رکاب واسه ی رباب برای زینب از این غم دق کنم کمه ابر اشکمه برای زینب .
پاشو صاحب علم ای امید حرم صورت تو داداش کلی داره ورم رو زمین علمه بی پناه حرمه بوی تو شبیه بوی مادرمه کاشکی زبونم لال میشد نگفته بودم آب بیاری مردم تا دیدم فرق تو دوتا شد و خون گشته جاری شق القمر یعنی سر ماه منو کردن دو نیمه فهمیده بودن ساقیه حرم تموم زندگیمه جانم ابالفضل ماه ام بنین دست تو رو زمین جا داره بمیرم از شکاف جبین دست و پا میزنی بی هوا میزنی مادرم رو چرا هی صدا میزنی تیر و چجوری از چشات بیرون بیارم ماه محفل وقتی زمین خوردی داداش دستی نداشتی واسه حائل انقده از روی ادب بازو نکش رو خاک صحرا از فرق دو نیمه شده ات پیچیده اینجا عطر زهرا جانم ابالفضل @mohamadalirezaie
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،   اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، توئی ماه من و من چون ستاره غمم گشته پدرجان بی‌شماره اگر روی کبودم را تو دیدی مکن دیگر نظر بر گوش پاره چیشده مگه گوشت؟ گفت الان میگم بابا چشم عمو به داد منو معجرم رسید اما بابا حیف از دو گوشواره که یک بی حیا کشید هرچی گفتم نکش خودم درمیارم گوشواره رو بهت میدم گوش نکرد بابا بیا بشنو پدرجان صحبتم را غم تو بُرده از کف طاقتم را دو چشم خویش را یک لحظه وا کن ببین سیلی چه کرده صورتم را مرا دشمن به قصد کُشت می‌زد به جسم کوچک من مُشت می‌زد هرآن گه پایم از ره خسته می‌شد مرا با نیزه‌ای از پُشت می‌زد *** باباجون همه مارو با یه طناب زنجیروار به هم بسته بودند جلوی قافله زین العابدین نفر آخر عمه م زینب بود اینو امام سجاد نقل میکنه:میگه مونده بودم اگه یواش میرفتم از پشت سر عمه م زینب و میزدن اگه تند میرفتم بچه ها زمین میخوردن،تا یکم تند میرفتم بچه ها همه رو هم میفتادن نبودی از همه کتک خوردم یه جوری زد که عمه گفت مردم به خاطر تو طاقت آوردم           بابا بابایی۲ 😭😭 بیابونا نمیره از یادم تو راه کوفه بابا جون دادم تو خواب من از رو ناقه افتادم         رو نیزه بودی. ۲😭😭 سه سالتو چقدر دادن آزار گوشای خونیمو دیدی انگار بذار بگم چی شد توی بازار         رو نیزه بودی ۲😭😭 مارو بهم دیگه نشون میدن به زور النگوهامو دزدیدن بابا نامحرما منو دیدن         بابا بابایی ۲😭😭 شمردن دیدن یک نفر جامونده از قافله زجر نانجیب برگشت  زیر بوته ها، نگاه کرد دید یه بوته داره میلرزه، گفت پیداش کردم، آروم آروم اومد، با لگد، بچه اومد بیرون، نزن، أینَ اَبوی؟، أینَ اَبوی؟، آوردش بالا، یدونه که زد، دیگه نگفت أینَ اَب، أینَ عَمّیَ العَبّاس؟ عموم کجاست؟، یتیم گیر آورده حالا کاروان توی شهر اومده::::::::: يك سنگ از ميان دو نيزه عبور كرد شكر خدا به جاي سرت خورد بر سرم جـان رباب، شكر خدا سنگ دومي جاي سر پسرت خورد بر سرم از بین نیزه پیرزنی گیسوی مرا با بغض چندساله ی تو بی هوا کشید آخ خانوم آی خانوم بابا مگه نگفتی صدقه بر خاندان اهل بیت حرامه بابا از پشت بام برا ما نون و خرما پرت میکردن🖤🖤🖤 .