بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت1⃣
#قسمت_اول
شام غریبان کربلا نخستین شب عزای خاندان پیامبر پس از شهادت سیدالشهداء علیهالسلام است...
چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیرالمؤمنین علیهالسلام
شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین علیهالسلام در تنور منزل خولی بود در حالی که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود.
❶ حرکت اسرا از کربلا
عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد.
وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر ﷺ را بر شتران بیجهاز سوار کردند.
و امام سجاد علیهالسلام را نیز با غل و زنجیر بر شتر سوار کردند.
هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیهالسلام افتاد، لطمهها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند...[1]
❷ تشکیل مجلس ابن زیادن
روز یازدهم عمر سعد به کوفه آمد.
ابن زیاد اِذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند.
سپس سر مطهر امام حسین علیهالسلام را نزد او گذاشتند و او نگاه میکرد و تبسم مینمود و با چوبی که در دست داشت جسارت مینمود.[2]
❸ حرکت اهل بیت امام حسین علیهالسلام به سوی کوفه
عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند.
نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند.
لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازههای کوفه نگه داشتند.
هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد و بسان فرماندهای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد.[3]
◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️
✍ منابع:
[1] مقتل الحسین علیهالسلام، صفحه۲۰۳
تاریخ طبری، جلد۴، صفحه۳۴۸
[2] ارشاد شیخ مفید ،جلد۲، صفحه۱۱۴
در کربلا چه گذشت، شیخ عباس قمی
اعلام الوری جلد۱، صفحه۴۷۱
[3] تذکرةالشهداء، صفحه ۴۴۵،۴۴۷
علیاکبر علیهالسلام "مقرّم" صفحه۹۴
بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت2⃣
❶ دفن شهدای کربلا
روز دفن بدنهای مطهر حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت به یاری جمعی از بنیاسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد علیهالسلام ڪه به صورت معجزه به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت[1]
❷ ورود اهل بیت به کوفه
روز دوازدهم روز ورود اهل بیت علیهم السلام با حالت اسارت به کوفه است.
چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند
در این روز ابن زیاد فرمان داد ڪه احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچهها و بازارها موکل گردانید ڪه احدی از شیعیان امیرالمؤمنین حرکتی نکند.
سپس فرمان داد سرهایی را ڪه در کوفه بود برگردانند و در پیش روی اهل بیت حرکت دهند و با هم وارد شهر کرده در کوی و بازار بگردانند.
مردم با دیدن حالت زار ذریّهٔ پیامبر و سرهای بر نیزه و بانوان و مخدرات در هودجهای بدون پوشش صدا به گریه بلند نمودند
زینب کبری، ام کلثوم، فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین علیهم السلام به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند ڪه عدهای از لشکر با دیدن این اوضاع از کرده خود پشیمان شدند[2]
سر حسین ابن علی علیهالسلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت، با چوب بر لب و دندان اباعبدالله میزد و میخندید...
زید ابن ارقم ڪه از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان اباعبدالله وارد میکند!
صدا زد:
ابن زیاد!!! چوب را از لبان حسین بردار ڪه بخدا قسم مکرر دیدم رسول خدا این لبها را میبوسید، سپس شروع به گریستن کرد
ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند ڪه برای پیروزی خدا گریه میکنی!
اگر نبود ڪه پیر و خرفت شده و عقلت را از دست دادهای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند!
زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی؟!
سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود ڪه پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد!
حضرت زینب سلام الله علیها در گوشهای از مجلس ابن زیاد نشست، زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند.
ابن زیاد سه بار پرسید:
این زن ڪه این چنین گوشهنشینی اختیار کرده کیست؟
کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست
این بار ابن زیاد با شماتت گفت:
خدا را سپاس ڪه شما را کشت
و حرکتتان را باطل گردانید.
زینب کبری فرمود:
خدا را حمد میکنم ڪه به وسیله پیامبرش ما را گرامی داشت و از پلیدیها پاک ساخت،
همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه!
ابن زیاد گفت: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟
حضرت زینب فرمود: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم، اینها جماعتی بودند ڪه خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند.
و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند و با تو مخامصه میکنند
آنگاه خواهی دید ڪه پیروز کیست؟
مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه
ابن زیاد از نحوهٔ پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد.
عمروبن حریث گفت:
این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید او را مواخذه کرد
سپس ابن زیاد نگاهی به اُسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟
گفتند: علی ابن الحسین
ابن زیاد گفت: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟
امام سجاد فرمود: برادر دیگری داشتم به اسم علی ڪه شما او را کشتید
ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید:
نه خدا او را کشت!
امام سجاد فرمود: آری خدا جان هر کس را هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد مگر به اذن او
جسارت و حاضر جوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد:
تو را چنین جرأت است ڪه جواب مرا میدهی!!جلاد نفسش را بگیر!
حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت:
پسر مرجانه! خونهایی ڪه از ما ریختی کافی نیست برایت؟
غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟
اگر میخواهی او را بکشی اول مرا بکش!
ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی!
براستی حاضر است با او کشته شود
❸ روز شهادت امام سجاد علیهالسلام
بنابر قولی در این روز در سال 94 هجری در سن 57 سالگی واقع شده است.
و قول دیگر 25 محرم است.
◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️
✍ منابع:
[1]تذکرة الشهداء، صفحه۴۴۵،۴۴۷
[2]لهوف، صفحه ۲۰۰
📚بحارالانوار، جلد۴۵ صفحه۱۱۴
📘ارشاد القلوب، صفحه۲۲۸
📓طبری، ۳۷۱/۱
📗 نفس المهموم صفحه۴۰۴
📙 کامل ۸۱/۴
بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت3⃣
بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب
که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد
ابن زیاد به منظور پیاده کردن قدرت خود
و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که
از جنگ با اباعبدالله پشیمان شده بودند
و صدای گریه و شیونشان بلند بود
دستور داد سر حسین علیهالسلام و سایر
شهداء را در کوچههای کوفه بگردانند
تا مردم بدانند قدرت از آن کیست!
📢 منادی هم صدا میزد:
قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب...
زید ابن ارقم میگوید:
در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر
حسین را بالای نیزه در کوچهها میگردانند
شنیدم که آیهای از سوره کهف میخواند:
آیا گمان میکنی که داستان اصحاب کهف
و رقیم از آیات عجیب ماست!
از شنیدن این آیه از سر بریده اباعبدالله
مو بر تنم راست شد و بیاختیار صدا زدم:
یابن رسول الله!!!
حرف زدن سر تو از داستان زنده شدن
اصحاب کهف هم عجیبتر است!
پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند
از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را
زیاد شنیده بودند و از عدالت علی علیهالسلام پنج سال برخوردار بودند
از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان میرسید
دشمنان اباعبدالله بدتر از سگان
از کرده خود پشیمان شدند
چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا
آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش
که از او احوالپرسی میکرد گفت:
هیچکس نزد خانوادهاش برنگشته که
بدتر باشد از وضعی که من برگشتهام
از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم
و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم
و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم
⤵️ بعد از شهادت امام حسین علیهالسلام
سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر
وارد شد حتی از سوی نزدیکترین بستگان
عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت:
بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی میزدند ولی حسین کشته نمیشد و این لکه ننگ بر خاندان زیاد نمینشست
مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد
بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت:
ای پست فطرت پسر رسول ﷺ را کشتی!
بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش
ملاقات نخواهی کرد
معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله
انتقاد میکرد و از او کناره گرفت
مردم هرگاه عمر بن سعد را میدیدند او را لعنت میکردند و هرگاه وارد مسجد میشد از مسجد خارج میشدند
حصین ابن عبدالرحمن میگوید:
چون خبر قتل حسین به ما رسید سه روز به حالت بهت باقی ماندیم گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است
خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید رنگش متغیر شد و گفت:
براستی حسین را به شهادت رساندند؟
سپس فرمود:
بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا
آنها را بسیار دوست میداشت
و با دست خود لقمه بر دهانشان مینهاد
سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت
حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد
و گفت: آه چه ذلّت و خواری است برای ملتی
که فرزند زنازاده، فرزند پیغمبرش را بکشد
بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه
انتقام میگیرند
حتی عدهای شهر را ترک کردند و گفتند:
در شهری که پسر پیغمبر در آن شهید میشود سکنی نمیگزینیم
◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️
✍ منابع:
📓 حیات الحسین، جلد۳، صفحه۱۱۹
📔ارشاد مفید، صفحه۲۲۹
📚 بحارالانوار، جلد۴۵ صفحه۱۸
📒 طبری، جلد۷ صفحه۳۸۵
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۱۸ مرداد ۱۴۰۳
میلادی: Thursday - 08 August 2024
قمری: الخميس، 3 صفر 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️17 روز تا اربعین حسینی
▪️25 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیه السلام
▪️27 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️32 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام
.
🎪 آدرس تعدادی از موکبهای ایرانی در مسیر نجف به کربلا و نوع خدمت رسانی آنها که تا کنون اعلام شده است:
*1. موکب مختار ثقفی عمود ۷۰*
امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
*2. موکب اولاد زهرا عمود ۱۰۴*
امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
*3. موکب میثم تمار عمود ۱۲۵*
امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
*4. موکب حضرت علی اکبر عمود ۱۴۵*
امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی با امکانات بهداشتی
*5. موکب معزی الزهرا عمود ۱۵۲*
امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
*6. موکب احباب الحسین عمود ۱۸۰*
امکانات: جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
*7. موکب حضرت فاطمه زهرا عمود ۲۰۲*
یکی از بزرگترین موکب های اربعین
امکانات: ظرفیت اسکان ۵۰۰۰ زائر خانم و آقا
پذیرایی ۶۰۰۰ زائر در هر وعده، فضای مجزا و پوشیده برای بانوان و مهدکودک، امکان تماس تلفنی رایگان با ایران، اینترنت رایگان، غرفه شیعیان ترکیه، درمانگاه
خشک شویی، تعمیرات لباس و چرخ دستی، چایخانه، نانوایی بربری و لواش
*8. موکب باب الرضا عمود ۲۰۴*
امکانات: خدمات درمانی، فرهنگی ، پذیرایی: صبحانه و شام
*9. موکب طرف البراق عمود ۲۱۶*
امکانات: جهت استراحت و امکانات بهداشتی
*10. موکب حسینیه قبا عمود ۲۱۶*
امکانات: جهت استراحت و امکانات بهداشتی
*11. موکب امام رضا عمود ۲۸۵*
بزرگترین موکب ایرانی در کربلا
امکانات: اسکان، امکانات فرهنگی، اینترنت، هلال احمر
*12. موکب انوار الحسین عمود ۳۱۶*
امکانات: روزانه تا ۱۴ هزار ساندویچ در این مکان توزیع میشود
*13. موکب طریق الاحرار عمود ۳۴۵*
امکانات: پذیرایی و استراحت و اسکان
*14. موکب امام حسن مجتبی عمود ۳۷۴*
امکانات: پذیرایی و اسکان، نانوایی
*15. موکب ابناء الحسین عمود ۴۰۵*
امکانات: پذیرایی و استراحت و اسکان
*16. موکب حضرت الزهرا عمود ۴۶۰*
امکانات: پذیرایی و استراحت و اسکان
*17. موکب قاسم ابن الحسن عمود ۴۹۲*
امکانات: پذیرایی و استراحت و امکانات بهداشتی
*18. موکب حضرت ابوالفضل خرم آباد عمود ۴۹۴*
امکانات: پذیرایی و اسکان
*19. موکب خدمه الزوار الحسین عمود ۵۳۸*
امکانات: پذیرایی و استراحت و اسکان
*20. موکب خامس آل عبا عمود ۵۵۰*
امکانات: پذیرایی، اسکان، چایخانه، اجرای ویژه برنامههای فرهنگی و رسانهای
*21. موکب درمانی بیمارستان حیدریه عمود ۵۷۶*
امکانات: از موکب های درمانی مستقر در مسیر نجف به کربلا (شهر حیدریه)
*22. موکب بقعه الرسول عمود ۶۱۹*
امکانات: پذیرایی و استراحت
*23. موکب هانی ابن عروه عمود ۶۵۵*
امکانات: جهت پذیرایی و استراحت و بهرهگیری از امکانات فرهنگی
*24. موکب احباب الرضا عمود ۶۵۵*
امکانات: پذیرایی و اسکان
*25. موکب علی بن موسی الرضا عمود ۶۵۷*
امکانات مناسب، برنامه فرهنگی، بهترین موکب برای اسکان رایگان در کربلا، حمام های متعدد و تمیز، اینترنت رایگان
*26. موکب بسیج شهرداری تهران عمود ۷۰۷*
امکانات: پذیرایی و اسکان
*27. موکب امام حسن مجتبی عمود ۷۱۵*
امکانات: پذیرایی و استراحت
*28. موکب صاحب الزمان عمود ۷۲۸*
امکانات مناسب، اسکان مناسب، خدمات لازم فرهنگی و بهداشتی
*30. موکب شهدای گمنام از تهران عمود ۷۵۳*
امکانات: پذیرایی و اسکان
*31. موکب دانشجویان بین المللی امت محمد (ص) عمود ۷۷۰*
امکانات: درمانی، فرهنگی (غرفه کودک، بین الملل و …)، پذیرایی (دو تا سه وعده غذا)، ایستگاه صلواتی
*32. موکب سید الساجدین عمود ۸۲۳*
امکانات: جهت پذیرایی و استراحت
*33. موکب صاحب الزمان ۲ عمود ۸۲۸*
امکانات: برنامه فرهنگی و اسکان مناسب راهنمای زائر
*34. موکب احباب الرضا عمود ۸۴۰*
امکانات: جهت اسکان و پذیرایی
*35. موکب شباب القاسم عمود ۸۹۰*
زمینه اسکان و امکانات بهداشتی فراهم است
*36. موکب احباب الرضا عمود ۹۰۷*
امکانات: برنامه های فرهنگی، پذیرایی، اسکان
*37. دار الشفاء محبان المهدی عمود ۹۵۲*
خدمات پزشکی درمانی رایگان
*38. موکب امام حسین اصفهان عمود ۹۹۰*
امکانات: اسکان، پذیرایی (سه وعده غذا، انواع شربتهای گیاهی، آب)، خدمات فرهنگی (نماز جماعت، سخنرانی، مداحی، پرسش و پاسخ اعتقادی و احکام)، خیاطی، کفاشی، پزشکی، تعمیر ویلچر، تعمیر کیف
*39. موکب حسینیه الاحسان عمود ۱۰۰۰*
امکانات: جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی
*40. موکب نهج الحسین عمود ۱۰۱۷*
امکانات: جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی
🍃🏴🍃🏴🍃
403.8K
نوحه حضرت رقیه (ع)
#همه جا بروم به بهانه
#دوباره مرغ روحم
ای تمام جان من بابای خوب و ناز من
همرهت بودم ولی خسته شده این جان و تن
گوشواره 👈. بابا حسین جانم بابا حسین جانم
گر نگر این دختر زیبای تو بین عدو
من صدایت میزدم بابا حسین در جستجو
بابا حسین جانم بابا حسین جانم
تا صدایت میزدم میکشیدند موی من
زد عدو سیلی به من گلگون شده است روی من
بابا حسین جانم بابا حسین جانم
در جوابم میشنیدم هی صدای ناله ها
گریه های عمه زینب میرسد سوی خدا
بابا حسین جانم بابا حسین جانم
ماجرای کربلا را میبرم شام بلا
تا بگویم ای خدا این ماجرا تا ناکجا
بابا حسین جانم بابا حسین جانم
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته خداحافظی با ماهِ محرّم و روضهیِ ماهِ صفر (حضرت زینب سلام اللّه علیها)
باز این چه شورش است که بر نیزه مَحرم است
ماهِ صفر... اِدامهیِ آهِ مُحرّم است
سرهایِ قدیسان همه خیره به نیزهها
بر رویِ نیزه قاریِ آیاتِ اعظم است
کشتی شکست خوردهیِ طوفانِ شهرِ شام
پایِ سرِ بریده که نَه... پایِ پرچم است
از آب هم مُضایقه کردند کوفیان
آهِ ربابه کنجِ خرابه پُر از غم است
این کُشتهیِ فِتاده به هامون که میزنند...
با خیزران به رویِ لبَش شاهِ عالم است
از کربلا و کوفه گُذر کرد قافله
حالا رسیده شام... حرم بینِ هلهله
سنگینتر است وزنِ نگاهِ حرامیان
از وزنِ بندها... غُل و زنجیر و سلسله
بر پیکرِ همه اثرِ تازیانههاست
تاول به دستها و رویِ پاست آبله
زخمِ زبان زدند به دُردانهیِ حرم
تنها برایِ خندهیِ خولی و حرمله
شد عمّهیِ سهسالهیِ سادات روضهخوان
هر نیمهشب میانِ قنوتش به نافله
زینب کجا و طعنهیِ نامحرم و طناب؟!
زینب کجا و کوچه و بازار و اضطراب؟!
سیلی و تازیانه به جایِ خودش ولی...
زخمِ زبان و طعنه مرا میدهد عذاب
این بدترین شکنجه و سنگینترین غم است
همراهِ شمر و حرملهها... زینب و رباب
ناموسِ مرتضی شده اَسبابِ خندهها
پایِ سرِ بریدهیِ در مجلسِ شراب
با نالههایِ دخترِ دردانهیِ حسین
شد کاخِ شام بر سرِ والیِ آن خراب
عالَم فدایِ نالهیِ دردانهیِ حسین
شد دخترِ سهساله که پروانهیِ حسین ....
کنجِ خرابه بویِ خوشِ سیبِ سرخ داشت
ویرانه زیر وُ رو شد و شد خانهیِ حسین
دختر زبان گرفت و همه ناله میزدند
جان میگرفت روضهیِ جانانهیِ حسین
با پشتِ دستِ کوچکِ خود رویِ لب زد و...
خوابید رویِ رگ... نَه سرِ شانهیِ حسین
دِق کرد و هِقهِقش دمِ جاءَالحقی شد و...
گفت العجل تمامیِ افسانهیِ حسین
#صفر #خداحافظ_محرم #کوفه #شام
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت شهادت حضرت رقیّه سلام اللّه علیها
پیشِ طبق دِق کردنم حتمیست امّا ....
در روضه مُردن اصلِ خوشبختیست بابا
امّا بگو از پیکرت کی سر بریده؟!
دردِ یتیمی غصّهیِ سختیست بابا
باید بدانی بر سرِ ما چه گذشته
خاک وُ خُلِ ویران عجب تختیست بابا
چشمَم نمیبیند ولی حس میکنم که ....
رویِ لبِ خشکیدهات لَختیست بابا
بر دامنم راحت بخواب اینجا اگر سنگ …
آمد به سویت مانعش دستیست بابا
جز من کسی پیشِ سرِ تو جان نداده
الحمداللّه این عجب بختیست بابا
آرام میگیرم کنارِ تو موقّت
آرامشِ قطعیِ من وقتیست بابا …
که یوسفِ زهرا بگیرد انتقامت
وقتی بیاید فصلِ خوشبختیست بابا
#سوم_محرم #شهادت #شام #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
#اربعین
#سبک : به سمت گودال از خیمه دویدم من...
(سلامٌ علیٰ قلبِ زینبِ الصبور)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
چهـل روزه داداش تـو رو صـدا کردم
ســرت به نِــی دیدم فقــط دعا کردم
که تــا ببــینم باز کــرب و بــلای تو
بپــا کنـــــم بــزمِ عـــزا بـــرای تو
غریب خواهـــر وای(۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
رسیـــدم و دیــدم مـــزار غمبـــارت
مونده به دل،داداش،حسـرت دیدارت
چــه غــــربتی داره کـــرب و بـلای تو
خــواهــر گـریـونـت بشــه فـــدای تو
غریب خواهـــر وای(۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
پاشـو ببیـن ، زیـنب خمیـــده از داغت
جون به لب خــــواهر رسیده از داغت
سفید شده از غـم، مـوی ســرم داداش
آتیـــش زده داغـت بـر جـگــرم داداش
غریب خواهـــر وای(۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
روی دلـم داداش یـه بغـض سنگــینـه
دلخـوشـی من ایـــن پیــرهن خـونینه
به غیــرِ پــــیراهن ، چیــزی نـدارم من
ســرِ مــــزار تو هـــدیـــه بیـــارم من
غریب خواهـــر وای(۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
رسیــده ام امــا رقیـــه جــــا مــونده
خــــرابه و داغــش دلم رو ســوزونده
شبونه از بـس که تو رو صدا میکـــرد
بـرای دیـدارت خــدا خــدا مـی کــــرد
امــان از این غــربت (۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
میگفت که خواب دیدم بابارسید از راه
خــرابــه روشــن شــد ز نــور ثــارالله
شــدی همــون شب در خـرابه مهمونش
ســـرِ تو رو دید و به لب رسید جونـش
غریب خواهـــر وای(۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
چهــــل روزه اما دوباره عـاشـــور است
توی دلـــم بازم کــرب و بــلا بر پاســت
دوبــاره گـــودال و روضـــه و واویــلا
بُنَـــیَّ می خــونـه مــادرمـــون زهــــرا
غــریب مــادر وای (۴)
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
کشته منو دلشوره
راه من ازت دوره
تو به من حواست هست
ولی چشم من کوره
تو چقده آقایی نفس مسیحایی
یه خواهش ازت دارم
نذاری برم جایی
همیشه توی اوج سختی
بهم یه راه چاره دادی
مرده بودم ولی به قلبم
زندگی دوباره دادی
آقام آقام آقام حسین جان ...
یه دل گرفتار و روزای رو تکرارو
نکنه زبونم لال دیگه نمیخواهی ما رو
بدون تو حیرونم نباشی نمیمونم
همیشه پناهم باش
الهی فدات جونم
رفیق روزگار سختی که زندگیمو از تو دارم
همیشه گفتم آرزومه مادرمو حرم بیارم
آقام آقام آقام حسین جان ...
دل شده حرم لازم الهی بشم عازم
صدقه سر آقا قمر بنی هاشم
این روزا که هر باره یه گرهی تو کاره
به خدا فقط چاره اش حرم علمداره
با اینکه لایقت نبودم دست منو رها نکردی
پشت و پناه نوکراتی خلاصه خیلی خیلی مردی
آقام آقام آقام حسین جان ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
mohammad.hossein.hadadian-hala.oumadi(128).mp3
17.52M
حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی
حالا که نمیتونم بگم اومد بابام اومدی حالا اومدی
حالا اومدی خوابن حالا که تموم دخترای شام اومدی
حالا که نمیتونم بگم بابا اومدی حالا اومدی
از وقتی که رفتی من کارم به جز هق هق نیست
دیگه رقیه ات بابا رقیه سابق نیست
قدیم کجا الان کجا
عمو کجا سنان کجا
⟣┈┈┈┈┈┉┉⊏•⊐┉┉┈┈┈┈┈⟢
#زمزمه
#حضرت_رقیه
.
#زمینه_حضرت_رقیه(س)
*بند اول: #زبانحال_حضرت_زینب(س)
*بند دوم: #زبانحال_حضرت_رقیه(س)
*بند سوم: #زبانحال_امام_حسین(ع)
*بند اول*
دخترت تب داره/این روزا بیماره/زیر پاهاش خاره/داداش...
صورتش شد نیلی/بس که خورده سیلی/ارثیه فامیلی/داداش...
تا میگفت بابامو میخوام ؛ میزدن بی هوا...
مسخره میکردن اونو ؛ تموم بچه ها...
گریه کردم وقتی که...
پرسید از من یه چیزی...
خارجی میگن به ما...
چیه عمه کنیزی...
///من الذی ایتمنی...///
*بند دوم*
مضطر و آشفتم/راه میرم می افتم/شب با گریه خفتم/بابا...
تا صدات میزنم/میزنه دهنم/خونیه بدنم/بابا...
حوصلم سر رفته بابا ؛ منو هم میبری...
نون خشکاشونو میریخت ؛ جلو من دختری...
میبینی سرو روومو...
ریخته بابایی موهام...
شدم مثل مادرت...
شکسته استخوونام...
///من الذی ایتمنی...///
*بند سوم*
من فدای زخمات/خونیه گونه هات/ریخته انگار موهات/گلم...
دختره بابایی/تو مث زهرایی/موجی از دردایی/گلم...
خیلی لاغر شدی گلم ؛ دختره بابایی...
جون بابا فدای تو ؛ چرا روو خاکایی...
از روو نی میدیدمت...
وقتی زد تووی سرت...
وقتی موهاتو کشید...
زد لگد توو کمرت...
///من الذی ایتمنی...///
#مهدی_ندرخانی -کرج*
👇
4_5978628805705601877.ogg
1.46M
.
#شور_امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نفس المهموم لظلمنا تسبیح یعنی واسه کربلا آه بکش
حضرت صادق گفته که ای شیعه تو عزای جد ما آه بکش
واسه اون لحظه که سر جد ما شد بریده از قفا آه بکش
آه یا مذبوح، صید مجروح
آه یا مظلوم، پاره حلقوم
آه یا عریان، ذبح عطشان
(ای تشنه لب، ای تشنه لب)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نفس المهموم لظلمنا تسبیح یعنی واسه بی کفن آه بکش
واسه اون لحظه که همه با شلّاق عمّهی ما رو زدن آه بکش
واسه اون مغرب که رو تن بی سر ده تا مرکب اومدن آه بکش
آه لب تشنه، زیر دشنه
آه ای منهور زیر ساطور
آه ای پامال بین گودال
(ای تشنه لب، ای تشنه لب)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نفس المهموم لظلمنا تسبیح واسه اون تشت طلا گریه کن
واسه وقتی که صدقه انداختن جلو پای بچّهها گریه کن
دختر حیدر با گریه اومد تا کوچه ی یهودیا گریه کن
آه وای از شام سنگ و دشنام
آه وای رباب بزم شراب
آه وای عبّاس زینب تنهاست
(ای تشنه لب، ای تشنه لب)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
81.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسین جان ای آبروی دو عالم
حاج سید جواد میری
برگزاری محفل عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام از چهارشنبه ۱۷لغایت یکشنبه ۲۱مرداد ساعت ۲۰ و۳۰ دقیقه شهرک شهیدمحلاتی جنب ایثارهفتم منزل دکتردهقان معاون حقوقی رییس جمهورشهیدرییسی مداح : حاج سیدجوادمیری
4_5902362242501839597.mp3
2.65M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه شهادت حضرت رقیّه سلام اللّه علیها سبکِ ماهِ محرّم اَلسّلام ....
مهمونِ ویرون اَلسَّلام اَلسَّلام اَلسَّلام
سرِ پریشون اَلسَّلام اَلسَّلام اَلسَّلام
سرِ تو مثلِ سرم شکسته بابایی
نبودی بال وُ پرم شکسته بابایی
حُرمتِ اهلِ حرم شکسته بابایی
مثلاً گیسویِ سالم هنوزم رو سرم دارم
مثلاً جایِ این خاکا رویِ دوشِ علمدارم
مثلاً هنوزم چشمام خیلی خوب داره میبینه
هنوزم دو تا گوشواره به دو تا گوشِ سنگینه
وای بابا /۴/
گریه و ناله اَلسَّلام اَلسَّلام اَلسَّلام
خانوم سهساله اَلسَّلام اَلسَّلام اَلسَّلام
بابا چرا شده رَگات پاره پاره
بیا بریم برام بخر یه گوشواره
که دخترِ شامی نَگه بابا نداره
مثلاً برا من معجر داری میخری از بازار
مثلاً بغلم کردی که نبینه پاهام آزار
مثلاً عمو عبّاسم همهجا هوامو داره
مثلاً چیه بابایی!!! نگاه کن تو پاهام خاره
وای بابا /۴/
.
995.6K
#زمینه_شهادت
#حضرت_رقیه_سلام_الله
بند 1⃣
چشایِ تارم بابایی، غرق اشک و آهه
موهام سفیده، عوضش، گونههام سیاهه
سه سالمم نیست نیگا کن، قد من خمیده
تو لطمه خوردی، عوضش، رنگ من پریده
این چند روزه نبودی
اتفاقای بد افتاد
دستمو دادم به تقدیر
روی صورتم رد افتاد
پاشو/ مویِ سرمو ببین
پاشو/ بال و پرمو ببین
پاشو فدات شم
باشه/ هرچی تو بگی همون
باشه/ ولی نرو و بمون
پاشو فدات شم
بند 2⃣
نیازی نیست یـکی یکی، درداتو بدونم
همینکه با سر اومدی، رازتو میخونم
کسی اصن ایـنجا یکم، فکر بچهها نیست
آب از سرِ من که گذشت، عمه روبرا نیست
این چند روزه نبودی
عمهجون تو زحمت افتاد
دفتر سفیدی بود که
رویِ برگههاش خط افتاد
عمه/ سینه سپرِ همهس
عمه/ یادگار فاطمهس
عالَم فداش شه
عمه/ سپاه یه نفره
عمه/ واسه همه مادره
عالَم فداش شه
بند 3⃣
چشام سیاهی میره تا، مـیخوام از جا پاشم
شاید یه دردِ لاعلاجی گرفته باشم
موهای سوختهم بابایی، دیـگه تا کمر نیست
میخوام دوباره بپرم، اما بال و پر نیست
این چند روزه نبودی
حال و روزمو بدونی
وقتی اومدی که باید
فاتحه برام بخونی
پاشو/ دیگه تمومه سفر
دیگه/ همه غمامو بخر
دردت به جونم
خستهم/ بی تو جایی نمیرم
کاشکی/ کنار تو بمیرم
دردت به جونم
.
616K
زمینه شهادت حضرت رقیه(س)
بند اول🖤
ای آسمون بگو،که ماه من کجاس
شاید مثله عمو،اونم رو نیزه هاس
دلم میخواس الان،توو این خرابه بود
خودش میدید چقد،تنم شده کبود
ببینه دندون شکسته دارم
ببینه که دیگه تموون ندارم
دلم میخواد منو بغل کنه تا
سرم رو تا روی پاهاش بزارم
میخوام بگم بهش
که لبم پره زخمه و خونه
موهای من مثله
موهای تو بابا پریشونه
(من الذین ایتمنی،بابا بابا بابا بابا)
بند دوم🖤🖤
خیلی تنگه دلم،واسه صدات عمو
رفتی بدون من،قهرم باهات عمو
دیدی از روی نی،چه ازدحامی بود
چادر من سره،دختر شامی بود
منو عمو به قصد کشت میزدن
به صورتم همه با مشت میزدن
یه وقتایی که جا میموندم عمو
نامردا بی هوا به پشت میزدن
روی دست و پاهام
رد زنجیر و جای طنابه
خیلی میترسم از
شب خوابیدنه توی خرابه
(من الذین ایتمنی،بابا بابا بابا بابا)
.
1.62M
😥زبانحال رقیه س با پدر 😭
بی قراره دل من
چاره نداره دل من
شد مانند شبای بی ستاره دل من
بی قراره دل من
بابا جونم به کجایی که دلم تنگه برات
خبری ازت ندارم الهی جونم فدات
همه روز و هم شب در انتظارم که بیای
توی هر نفس بابا دارم دو چشمامو به رات
به کجایی ای پدر
به رقیه کن نظر
دل دخترت میخواد
با تو باشه همسفر
یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم
یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم
پر خونه دل من
داره میخونه دل من
الهی که کودکی یتیم نمونه دل من
پر خونه دل من
دیگه صبری به دلم نمونده ای جان پدر
بیا لالایی بخون ناز سه ساله تو بخر
بخدا خسته شدم میلی به دنیا ندارم
یه سری بزن خرابه من و با خودت ببر
من و زخم آبله
من و خشم حرمله
دو سه بار موندم عقب
از مسیر قافله
یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم
یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم
قربون سرت بشم
فدای حنجرت بشم
بیا امشب بغلم که جای مادرت بشم
مثل زهرا شده ام کبود شده پهلوی من
جای تازیانه ها سیاه شده بازوی من
پر زخم است و داره می سوزه اما به فدات
قربونت بشم سرت بزار روی زانوی من
ریخته شد موی سرم
آخه سوخته معجرم
اما خوب شد اومدی
تا که قربونت برم
یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم
یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم
.
1.32M
خداحافظ محرم🕯🏴
مُحَرَّم مٰاه حُسَيْن خُدٰا نِگَهْدٰارَت
نمیدانم دوباره تو را خواهم دید یا نه ؟!
اما اگر وزیدی و از سر کوی من گذشتی
سلامم را به اربابم برسان
و اگر این آخرین محرمم باشد
بگو همیشه برایت مشکی به تن میکرد
و دوست داشت نامش با نام تو عجین شود
گر چه جوانی میکرد اما از اعماق وجودش
تو را از ته دل دوست داشت و اردتمند شما بود
با چای روضه، صفا میکرد
و سرش درد میکرد برای نوکری
محرم جان تو را به خدا میسپارم و دلم
شور میزند برای صَفری که از "سَفَر" میرسد
خداحافظ ماه محرم
خداحافظ تاسوعای عباس
خداحافظ عاشورای حسین
خداحافظ ای گریههای محرم
خداحافظ ای مجلسای پر از غم
خداحافظ ای شور و حال و بکا
خداحافظ ای پرچمهای سیاه
خداحافظ ای ماه پر شور و شین
خداحافظ ای خیمههای حسین
خداحافظ ای سرزمین بلا
خداحافظ ای نینوای کربلا
خداحافظ ای یاس ام البنین
خداحافظ ای مشک روی زمین
خداحافظ ای هجلهگاه خیمهگاه
خداحافظ ای گودی قتلگاه
خداحافظ ای دیدههای پر آب
خداحافظ ای شیرخوار رباب
خـداحـافـظ محـرم 💔
606.5K
دورشان هلهله بود و خودشان غرق سکوت
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
شام ای شام! چه کردی که شد انگشتنما
کاروانی که فقط دیده جلال و جبروت
888.7K
یااباعبدالله
همیشه اول هرماه افضل الاعمال
سلام برسر بالای نیزه ها دادم
قسم به زلف پریشان تو روی نیزه
هلال دیدم و یاد هلال افتادم
زتشنگی ترک افتاده بود بر لب تو
کنار راس تو باخنده آب میخوردند
به روی صندوق حمل سر تو هرشهری
به پیش دیده ی زینب.... میخوردند
.
روضه اول ماه صفر
حجت الاسلام میرزا محمدی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ
الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان ... کجا داری نماز میخوانی ... کجا داری گریه می کنی ... کجای عالم داری برای ما دعا می کنی ... کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین۸۴ زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن . سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن ..."(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟(الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن" این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن ... یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن ..." کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ..." همونایی که۴۰ سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن ..." آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ..."روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم ..."
عمه ی من نائبه الحیدر است
سیده النساء پس از مادر است
عمه ی من سفیر خون خداست
هم دم هجده سر از تن جداست
عمه ی من اوست که در قافله
نشسته آورده به جا نافله ...
عمه ی من بر سر بازارها
دیده ز اهل ستم آزارها
این بی بی کسی هست که۵۶ سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که۵۶سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده"" این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت" امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن ..." یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات" اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه ...." حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ...." این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن .... یه جمله فقط" این خانمو آوردن تو مجلس شراب ...."
آی حسین ......
عمه ی من اسوه ی ایوب بود
شاهد قرآن و لب و چوب بود
هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد ....
هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت
آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی ...
ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی ....
بأبی المستضعف الغریب ثارالله ... یا اباعبدالله ...
نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ الاجَّلِ الاَکرَم به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله ...
سلام و تسلیت خالصانه ما را الساعه به محضر نورانیش برسان
الساعه آقا و مولا و ولی نعمتمان را دعاگوی ما قرار بده
به دعای مستجابش حسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما ....🤲
#سوم_ماه_صفر🥀🏴