eitaa logo
ذاکرین آل الله
289 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
316 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
۹۷. سنگ زدن پیرزن ملعونه به سر مقدس حضرت: در برخی مقاتل از جمله مدینة المعاجز بحرانی از قول سهل بن سعد آمده است: «دیدم بر بالکن بلندی پنج زن نشسته اند و همراه آنان پیرزنی خمیده است در هنگام عبور راس مقدس از کنار آنان سنگی برداشت و به راس مقدس سید الشهدا زد.» البته در برخی مقاتل آورده اند:«سنگ را برداشت و به دندان سید الشهدا زد.» در مقاتل آمده است که آن بالکن پس از این جنایت بر سر آنان خراب شد با این تفاوت که برخی (مانند مدینة المعاجز) نفرین را از قول سهل بن سعد نقل کرده اند و برخی (مانند الدمعة الساکبة) نفرین را به زینب کبری نسبت داده اند. سنگی که قلب دخت علی را نشانه رفت آمد شکست حرمت پیشانی تو را السّيّد هاشم البحراني، مدينة المعاجز،/ 269 قال‏: و رأيت روشنا عاليا فيه خمسة نسوة، و معهنّ عجوز محدودبة الظّهر، فلمّا صارت بإزاء الحسين عليه السّلام‏ و ثبت العجوز (لعنة اللّه عليها) و أخذت حجرا و ضربت به ثنايا الحسين عليه السّلام، فلمّا رأيت ذلك‏ قلت: اللّهمّ أهلكها و أهلكهنّ معها بحقّ محمّد و آله. قال: فما استتمّ كلامي إلّا تهدّم‏ الرّوشن، فهلكت‏ و هلكن معها. ر،ک: موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏6 ؛ ص371 به نقل از مقتل منسوب به أبي مخنف،ص121- عنه: البهبهاني، الدّمعة السّاكبة، 5/ 82. 🌺هدیه به شهید رئیسی و شهید سلیمانی صلوات🌺
۹۸. زخم زبان ابن طلحه و پاسخ امام سجاد (علیه السلام) شیخ طوسی در امالی نقل می کند: «در آن حال كه اهل عصمت و جلال را داخل دمشق كردند، ابراهيم پسر طلحه به حضرت امام زين العابدين عليه السّلام رسيد و جراحت شمشيرهاى جنگ جمل كه در سينه پركينه‏اش بود، اظهار كرد و گفت:« آخر چه كسى مغلوب شد؟» حضرت فرمود:« اگر خواهى بدانى كه چه كس مغلوب شد، چون وقت نماز شود، اذان بگو و سپس اقامه بخوان [خواهی دید كه آوازه چه كسى بلند است، و بلند خواهد بود تا روز قيامت.]» عن عبد اللّه بن سيّابة، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام، قال: لمّا قدم عليّ بن الحسين عليهما السّلام و قد قتل الحسين بن عليّ (صلوات اللّه عليهما) استقبله إبراهيم بن طلحة بن عبيد اللّه‏، و قال: يا عليّ بن الحسين، من غلب؟ و هو مغطّى‏ رأسه، و هو في المحمل. قال: فقال له عليّ بن الحسين: إذا أردت أن تعلم من غلب، و دخل وقت الصّلاة، فأذّن ثمّ أقم. ترجمه از مجلسى، جلاء العيون،/ 731. 🌺هدیه به شهید رئیسی و شهید سلیمانی صلوات🌺
۹۹. محاجه امام سجاد با پیر مرد شامی لهوف می نویسد: «پيرمردى آمد و به زنان و عيالات حسين عليه السّلام كه بر در مسجد ايستاده بودند، نزديك شد و گفت: « سپاس خداى را كه شما را بكشت و نابود كرد و شهرها را از مردان شما آسوده و امير المؤمنين را بر شما مسلط كرد.» على بن الحسين به او فرمود:« اى پيرمرد! قرآن خوانده‏اى؟» گفت:« آرى!» فرمود:« معناى اين آيه را نيكو درك كرده‏اى: بگو اى پيغمبر من براى رسالت مزدى از شما نمى‏خواهم به جز دوستى خويشاوندانم.» پيرمرد گفت:« آرى! اين آيه را خوانده‏ام.» امام عليه السّلام فرمود:« خويشاوندان پيغمبر ماييم. اى شيخ! در سوره بنى اسرائيل خوانده‏اى كه حق خويشاوندان ادا كن.» شيخ گفت:« خوانده‏ام.» على بن الحسين فرمود:« خويشاوند، ماييم. اى پيرمرد! اين آيه را خوانده‏اى: بدانيد هرچه سود برديد، پنج يك آن مخصوص خداست و رسول و خويشاوندان رسول.» گفت:« آرى.» على عليه السّلام به او فرمود:« ماييم خويشاوندان پيغمبر. اين آيه را خوانده‏اى: خداوند خواسته است كه پليدى را از شما خاندان بردارد و شما را پاك و پاكيزه فرمايد؟» شيخ گفت:« اين آيه را خوانده‏ام.» على عليه السّلام فرمود:« ماييم آن خاندانى كه خداوند آيه تطهير را مخصوص ما نازل فرموده است.» راوى گفت: پيرمرد ساكت ايستاد و آثار پشيمانى از آنچه گفته بود، بر چهره‏اش نمايان بود. پس از لحظه‏اى گفت:« تو را به خدا شما همانيد كه گفتى؟» على بن الحسين عليه السّلام فرمود:« به خدا قسم بى‏شك ما همان خاندانيم. به حق جدم رسول خدا كه ما همان خاندانيم.» پيرمرد گريان شد و عمامه بر زمين زد و سپس سر بر آسمان برداشت و گفت:« بار الها! ما كه از دشمنان جنّى و انسى آل محمّد بيزاريم.» پس به حضرت عرض كرد:« آيا راه توبه‏اى براى من هست؟» فرمود:« آرى! اگر توبه كنى، خداوند توبه تو را مى‏پذيرد و تو با ما خواهى بود.» عرض كرد:« من توبه كارم.» گزارش رفتار اين پيرمرد به يزيد رسيد. دستور داد او را كشتند.» البته این روایت به صورت مختصر و مفصل در کتب مختلفی ذکر شده است. از جمله در احتجاج طبرسی آمده است: این محاجه با پیرمرد شامی در هنگامی بوده است که اسیران بر در مسجد شام و جایی که اسیران را نگاه می داشتند. و در تسلیة المجالس آمده است در حالی بود که منتظر اذن یزید برای ورود بودند در جایی که اسیران را نگاه می داشتند. همچنین بخشی از این روایت در تفسیر طبری و برخی کتب دیگر و بخش دیگر در الفتوح ابن اعثم آمده است. 🌺هدیه به شهید رئیسی و شهید سلیمانی صلوات🌺
16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مثلا تو قبول کردی مثلا کوله بارمو بستم مثلا من الان توی راه کرببلا هستم 💔 📺
مداحی آنلاین - نماهنگ ای بی مروت بارون - رسولی.mp3
4.23M
ببار ای آسمون که بی‌قرارم منم مثل تو خیلی گریه دارم است و دورم از ضریحش ببار ای آسمون من هم ببارم ببار آسمون جای رقیه به یاد داغ بابای رقیه 🔊 🔄 💔 🎙 🔻
هم سن و سالات روضه گرفتن.mp3
5.16M
هم سن و سالات روضه گرفتن خوش اومدی سراغ دوستاتو گرفتی من زدنگیتو نقاشی کردم اون لحظه که انگشت باباتو گرفتی #️⃣ #️⃣ #️⃣
تو بگو عشق، من می‌گم رقیه میره قلبم با یه (ذکر سه ساله)۲ تو بگو دل، سَر برات میارم دست ازت بردارم، (آخه محاله)۲ (محشره رقیه، بهترین اسم دختره رقیه)۲ خودش یه تنه لشگره رقیه حَبلُ المتینه معجر رقیه (تاج‌داری بانو، پرچم‌داری بانو)۲ تنها دلیل ذوق علمداری بانو شاهکاری بانو، باوقاری بانو ارث از پدربزرگته کرّاری بانو یا رقیه... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️