eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
🕸 سقوط تمدن غرب 🚩 با گسترش اربعین 📽 مستندسازان غربی هرگز نمی‌توانند اربعین را در رسانه‌های‌شان منتشر کنند؛ زیرا دولت‌مردان آن‌ها اربعین را تهدیدی بر پایان تمدن پوسیده و ناکارآمد خود می دانند. 🚩 اربعین، هم تمدن‌ساز است و هم تمدن‌سوز برای تمدنی که پدر بشریت را درآورده؛ یعنی تمدن غرب. 🕸 تمدن غرب، بر اساس لذّت‌جویی در قبال منفعت‌طلبی است، امّا در اربعین مردم از فداکاری و ایثار لذّت می‌برند و اگر مردم دنیا بدانند چنین لذّت‌های پایداری وجود دارد، دست از لذّت‌های مقطعی می‌کشند. مثلاً: در اربعین، عاشقان امام حسین(ع) از این‌که اطعام می‌دهند، بیش‌تر لذّت می‌برند تا این‌که بخواهند از آن منفعتی به‌دست آورند؛ به‌همین دلیل اگر مردم در غرب این‌لذّت بالاتر را درک کنند، دست از منفعت‌طلبی برمی‌دارند و تمدن غرب سقوط می‌کند. 🕸 تمدن غرب، مبتنی بر لذّات مادی و هوای‌نفس است و تمدن اربعین، مبتنی بر مسئولیت‌پذیری همراه با محبت است. 💟 رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۵۲ به ظرفیت تمدن‌ساز اربعین و فلسفه اجتماع آن اشاره می‌کند؛ می‌فرماید: سفر اربعین می‌تواند جبران هزاران میلیون بودجه فرهنگی خرج‌نشده را در زمان طاغوت برای ما داشته باشد و اربعین رفتن حضرت زینب(س) به کربلا، از سر دل‌تنگی یک خواهر برای برادر نبود؛ این‌حرکت، آغاز تمدن اربعین بود که به‌دست حضرت زینب‌کبری(س) کلید خورد.. 🔻
سجده های واجب قرآن را بشناسید...🕋 چهار آیه از چهار سوره قرآن سجده واجب دارند که عبارتند از: 1: سوره سجده (الم تنزیل) آیه 15.جزء21 2: سوره فصلت آیه 37.جزء24 3: سوره نجم آیه 62.جزء 27 4: سوره علق: آیه 19.جزء30 وقتی این چهار آیه رو خوندید یا شنیدید واجب است که سجده کنید... بهتر است بگوید: «لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ حَقّا حَقّا لَا إِلٰهَ الّا اللّٰهُ ایماناً وَ تَصْدِیقاً لَا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ عُبُودِیةً وَ رِقًّا سَجَدْتُ لَک یٰا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقًّا لَا ... 《روحی فداه》 🔻
مداحی آنلاین - نماهنگ مجلس ترحیم - هلالی.mp3
6.49M
انا لله و انا الیه راجعون چهل روز گذشت چهل روز با سوز گذشت جابر میاد از هر کجای دنیا زائر میاد ذاکر میاد با شهریار و محتشم و مقبل شاعر میاد 🔊 🔄 تا 🏴 🎙 🔻
بـعـد از کــ🚩ـــربلا چـه گذشـت8⃣ اهل بیت امام حسین علیه‌السلام از کودکانی که پدرشان در کربلا شهید شده بود، خبر شهادت پدر را مخفی می‌داشتند. دختر سه ساله حسین علیه‌السلام شبی از خواب پرید و بهانه پدر گرفت و گفت: بابایم حسین الان کنارم بود و مرا در آغوش گرفت... به کجا رفت؟ اهل بیت که از خواب رقیه آگاه شده بودند صدای ضجه و ناله‌شان بلند شد. صدای شیون به خانه یزید رسید و از خواب بیدار شد! پرسید در خرابه چه خبر است؟ گفتند دختر حسین، بهانه پدر گرفته است یزید لعنت الله گفت: سر پدرش را برایش ببرید سر حسین علیه‌السلام را درون طشتی نهاده و با پارچه‌ای می‌پوشانند و برای رقیه‌خاتون می‌آورند. او به خیال اینکه برایش غذا آورده‌اند فرمود: عمه جان من گرسنه نیستم، من بابایم حسین را می‌خواهم! گفتند: هرچه می‌خواهی در میان طشت است. دختر اباعبدالله با دست‌های کوچکش روی ظرف را برداشت... چشمش به سر بریده پدر افتاد، سر را در آغوش گرفت و با سر پدر شروع به درد و دل کرد بعد از ساعتی اهل بیت حسین دیدند که سر یک طرف و رقیه به طرفی افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد... حضرت سکینه نقل می‌کند: هنگامی که در خرابه شام بودیم، شبی در خواب دیدم پنج نفر بر مرکب‌هائی از نور سوارند و فرشتگان آنها را احاطه نموده و خادمی نیز با آنها است به راهی می‌روند مرکب‌ها گذشتند ولی خادم به طرف من آمد و گفت: سکینه جدت رسول خدا ﷺ به تو سلام می‌رساند. گفتم: سلام خدا بر رسولش، تو کیستی؟ گفت: من خادمی هستم از خدمه بهشت گفتم: این مردانی که بر مرکب‌های نور سوارند، کیستند و به کجا می‌روند؟ گفت: ✨اولی آدم صفی الله ✨دومی ابراهیم خلیل الله ✨سومی موسی کلیم الله ✨چهارمی عیسی روح الله ✨و پنجمی که محاسنش را در دست گرفته، گاهی می‌افتد و برمی‌خیزد او جدت رسول خداست، که برای زیارت پدرت حسین به کربلا می‌روند. همین که نام جدم را شنیدم به سویش دویدم تا از مصائبی که بر ما گذشته او را خبر بدهم و بگویم ستمکاران با ما چه کرده‌اند که ناگهان دیدم پنج هودج از نور به زمین فرود آمدند و در میان هر هودج خانمی نشسته پرسیدم اینان کیستند؟ گفت: ✨اولی حوا ام البشر ✨دومی آسیه بنت مزاحم ✨سومی مریم دختر عمران ✨چهارمی خدیجه خویلد ✨و اون خانمی که دست بر سر نهاده گاهی می‌افتد و گاهی برمی‌خیزد جدهٔ تو فاطمه دختر رسول خداست. گفتم می‌روم و به جده‌ام فاطمه شکایت این ستمکاران را می‌نمایم، دویدم جلوی حضرت زهرا را گرفتم و گریه کنان گفتم: مادر، مادر بخدا قسم حق ما را منکر شدند مادر، مادر بخدا سوگند جمع ما را پراکنده ساختند، مادر، مادر بخدا پدرم حسین را شهید کردند فرمود: سکینه جان دیگر بس است، ناله‌ات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را برید این پیراهن آغشته به خون پدرت حسین است که از خود جدا نمی‌کنم تا خدا را ملاقات نمایم که ناگهان از خواب بیدار شدم پس از آنکه یزید دریافت که برنامه قتل حسین بر خلاف تصوراتش نتوانست محبت اهل بیت را از دل‌ها بیرون کند و نه تنها حکومتش تثبیت نشد بلکه متزلزل گشت و با واکنش قتل حسین علیه‌السلام از همه طرف روبرو شد در مقام گرامیداشت ظاهری اهل بیت برآمد و آنان را در مجلسی خصوصی احضار کرد و گفت: شما دوست دارید در شام بمانید و با عزت و احترام زندگی کنید و همواره مورد لطف حکومت باقی بمانید؟ یا به مدینه برگردید و سه حاجت شما برآورده گردد؟ ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📕 اعیان الشیعه، جلد۱، صفحه۶۲۶ 📓مقرم ۴۵۶ 📘نفس المهموم، صفحه۴۶۶ 📚بحارالانوار، جلد۴۵، صفحه۱۴۴
🟢 آزادگان عزیز سالروز بازگشت غرور آفرین شما به وطن گرامی باد....🍃🌸🍃🌸 . https://eitaa.com/harffe_hesab 🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مقصد این راه از اول معلومه ... آغوش عشقه ... زمان به احترام ایستاده ... 🎙 #⃣ #⃣ #⃣ #⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زیارت عاشورا را ترک نخواهی کرد اگر این ۱۸مقامات عالی زیارت عاشور را بدانی
یکی از القاب اباالفضل ،اَبَاالقِربَه ست .. چرا به عباس میگن اَبَاالقِربَه ، یعنی پدر مشک چرا به عباس میگن پدر مشک ؟! چون وقتی دستاشُ زدن مثه پدری که بچشُ بغل میکنه مشکُ داد تو شکمش خودشُ انداخت رو مشک همه‌ی حواسش به مشکِ مبادا این مشک پاره بشه .. نوشتن چهار هزار تیر انداز نه تیرانداز معمولی نه سرباز معمولی .. موکلین شریعه چهارهزار تیرانداز آموزش دیده بودن .. رو کنده ی زانو همه یه هدف داشتن .. الله اکبر .. اون شمر ملعونُ اون شبث ملعون گفتن نباید این آب به خیمه ها برسه .. هرکی هر کاری میتونه بکنه .. کار به جایی رسید من این یه جمله‌ی مقتل بیچارم میکنه یه مرتبه دیدن فَوَقف العَباس مُتَحیِرا .. دیدن عباس متحیر ایستاد .. چرا متحیر؟! یک نگاه کرد دید مشک آبُ زدن .. آب داره رو خاک میریزه .. دیگه جلوتر نرفت نمیتونه برگرده دست نداره مشک نداره نمیتونه جلو بره چه کنه متحیر شد .. این یک تیکه‌ی مقتلُ کار دارم ، توروخدا نگاه به صدای من و سینه‌ی خسته‌ی من هرکی هرجوری میتونه من هیچی نگه نمیدارم برای فردا شب همین امشب شب عاشورایِ ما است جوری برای عباس بمیریم که هیچکس نمرده .. یک نگاه کرد دید دیگه راه به جایی نداره نه شمشیری نه نیزه ای نه مشکی نه آبی نه دستی ، شمر ملعون گفت آب تموم شد قصه ش ، دستم که نداره .. برید کار عباس رو تموم کنید .. اینو مقتلُ العباس مینویسه .. میگه میرفتن عده عده میرفتن دور عباس بدون شمشیر بود اما فرار میکردن .. شمر یقه‌ی یکی رو گرفت گفت مگه نمیگید دست نداره مگه نمیگید مشک آبشُ زدن مگه نمیگید بدن پر از تیره پس چرا کارشو تموم نمیکنید ؟! از اسب نمیندازیدش پایین .. از مادرش عذر میخوام یه نانجیب گفت شمر دست نداره شمشیر نداره اما دوتا چشم داره .. یه جوری نگاه میکنه زهرت آب میشه .. هیچکس جرات نداره جلو بره تا این چشما هست تا شنید چشماش هست ، صدا زد حرمله بیا .. یه کاری میکنم دیگه جایی رو نبینه .. تیرُ زد .. سر عباس رفت عقب .. یه جمله بگم روضه رو خوندن به جایی رسوندن که کلاه خود افتاد سر برهنه شد یه جمله میخوام بگمُ باهم داد بزنیم لا اله الا الله عبارت مقتل اینو میگه ففلق حامته .. یه جوری عمودُ زد تا ابرو متلاشی شد .. از بالای اسب … یه سول دارم وقتی با صورت خورد زمین ، تیر کجا رفت .. سر عباسُ متلاشی کرد .. حسین … وقتی ابی‌عبدالله رسید یک دقیقه منو نگاه کنی من حرفمو زدم هر شهیدی که میومد بالاسرش با یک دست سر رو از روی خاک برمیداشت اما رسید کنار عباس آروم شمشیرشُ گذاشت زمین سرُ گذاشت رویِ زانوهاش .. یک نگاه کرد دید یک چشم با تیر از بین رفته .. تیر رو آروم از چشم زخمی در آوورد .. با گوشه‌ی آستین خون هارو پاک کرد .. دید چشم سالم داره گریه میکنه صدا زد تو چرا گریه میکنی من بی برادر شدم ؟! (من باید گریه کنم تو چرا گریه میکنی) یه جمله گفته منو بیچاره کرده گفت حسین دارم برای شما گریه میکنم چرا برای من ؟! آخه الان شما سر منو از روی خاک برداشتی .. اما یک ساعت دیگه .. هیچکس نیست سر شما رو برداره ….حسین … عباس جان حق داشتی گریه کنی آقا حق داشتی گریه کنی هیچکس نبود سر حسینتُ برداره .. یه خواهر داشت زینب اومد برسه سر رو برداره ، اما دیر رسید به گودال .. وقتی رسید که سری به نیزه بلند است در مقابل زینب هر کی گره به کار داره .. شبِ باب الحوائجِ .. بیار دستتُ بالا .. فرمود هرجا روضه ی عموجانم عباس رو بخونن میام .. بیار دستتُ بالا : یا صاحب الزمان .. یا صاحب الزمان ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اربعین حسینی بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم "السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ..روز اربعین حسینی است خوش به حال کسانی که رفتن کربلا و اربعین کربلا هستند انشاالله دعا کنید قسمت بشه ماه ها هم در چنین روزی کربلا باشیم خیلی ها حالا رفتند درپیاده روی اربعین حسینی شرکت کنند بگیم حسین جان درروزعاشورا فریادت بلند شد تا کسی شما را یاری کنند ولی حالا ببین هزاران عاشق دلسوخته دارند می یان کربلا اربعین کربلا باشد حالا دلها آماده برات روضه بخونم همه اموات فیض ببرند 🔸اربعین آمد و چشم ها باز گریان می شود 🔸کربلا ماتم سرای اهل ایمان می شود 🔸غصه های آل طه در مسیر کوفه و شام 🔸یاد شام تارشان در کنج ویران می شود 🔸باز تازه غصه های کربلا در نزد زینب 🔸سید سجاد زین غم اشک ریزان می شود 🔸مجلس شام یزید و لعل لب های حسین 🔸زیر چوب خیزران باز خونریزان می شود 🔸گوشه ویرانه گویا غنچه ای روییده است 🔸آه و صد افسوس که آن هم برگ ریزان می شود 🔸باز گویا یک سری بی تن به نزددخترش 🔸یا که خورشیدی به نزد ماه میهمان می شود 🔸باز گویا دختری از شوق دیدار پدر 🔸گریه و زاری نموده تا که بی جان می شود 🔸باز گویا جابر آید با عطیه کربلا 🔸حال او زین ماتم عظمی پریشان می شود 🔸باز گویا زینب غم دیده از شام بلا 🔸می رسد بر کربلا و زار و نالان می شود 🔸کاروان آل یاسین مجلسی برپا نموده 🔸دشت خون با اشک زینب سیر باران می شود 🔸غم فزون گشته زحد غمخوار زینب رفته است 🔸تا ابد دنیای او همچون غمستان می شود 🔸ناله های زینب و خون دل سجاد دین 🔸تازه است هر روز تا مهدی نمایان می شود ⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد( ع) ـفرمود یابن رسول الله . یه راه میره مدینه . یه راه میره کربلا. کدوم راهُ بریم؟ امام سجاد فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید. ⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب. بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد. فرمود بشیر ما رو ببر کربلا. چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم. چهل روزه حسینمو ندیدم.. نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم خواهرا کجای مجلس نشسته آید می دونید خواهر یک لحظه طاقت دوری برادر رو نداره زینبی که یک لحظه از حسین جدا نبود چهل روزه از حسینش دوربود . آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته. روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا . آخ کاروان رسید کربلا.. این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن . اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،، جوونای بنی هاشم اومدن.. هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند. با احترام وارد زمین کربلا شدن.. وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .. عباس اومد ، زانو زمین زد . خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .. با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن 💔اما اما اما آی کربلائیا.. 💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .. نه عباسی هست.. نه علی اکبری هست. از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن . هر کدوم کنار قبری رفتن. ◾️هر یکی سوی مزاری میدوید ▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید ◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای ▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای ◾️گفت یارب چه سازم یا کریم ▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم ◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین ▪️دید بنشسته سر قبر حسین ⬅️زینب اومد کنار قبر برادر. حسین نشت. 🔸(شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان. یه جا نیومدم. (یادته حسین جان) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی. حسین جان میدونی چرا نیومدم. ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش. حسین جان حالا بیا تلافی کن سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان وقتی سرتو وارد خرابه کردن داداش که درکنار سرت درخرابه شام جان داده حسین آرام جانم حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📖 تقویم شیعه❄️ ☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۳۰ مرداد ۱۴۰۳ میلادی: Tuesday - 20 August 2024 قمری: الثلاثاء، 15 صفر 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليه السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹شروع بیماری حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم، 11ه-ق 📆 روزشمار: ▪️5 روز تا اربعین حسینی ▪️13 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیه السلام ▪️15 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️20 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام ▪️23 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ✅ با ما همراه شوید...❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داداش پاشو نظر کن به حال زار زینب بعد ازتوشد خزانی ازغم بهار زینب نایی برام نمونده جان برلبم برادر نشناسیم چو بینی که زینبم برادر وقتی میمون گودال کنارتورسیدم جانم به لب رسیدواز بار غم خمیدم سرت به روی نی بود من در پی آت روانه دشمن مراهمی زد هرجا به هربهانه بنگرکه پیکرمن گشته کبود ونیلی گه کعب وتازیانه گاهی زضرب سیلی بنگرکه با چه حالی من آمدم به سویت داداش خدا می دونه هستم خجل زرویت آورده ام به همره نیلوفران ولاله جامانده درخرابه رقیه سه ساله غمنامه سفررا گفتم به اشک طاهر آگه زحال زارم باشد خدای قادر ✍طاهرکاشانی
رفتند سوی آسمان ، ما در زمینیم در حسرت مشّایه با غم هم‌نشینیم دلدار، ما را لایق وصلش ندانست امسال، از جامانده‌های اربعینیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم‌دعوتنامه‌جامونده‌های‌کربلا‌😭😭التماس‌دعا
616.8K
❇️ شور حسینی علیه السلام 🥀 درد دل ...... بکی بگم حرفمو حرف دل سادمو بی تووبی کربلات چکار کنم این دمو تو ببین زیارتم از روی قابه چکنم با دلی که بی تب و تابه نظری کن آقاجون حالم خرابه بحرم سوگند بکبوترای صحن تو دوست دارم بحرم سوگند سرمو زخاک تو بر نمی دارم بحرم سوگند دیگه دارم آروم آروم کم میارم ابی عبدالله یاحسین ثارالله ثارالله (۳) ...... ............... بکی بگم حرفمو که عقده ام وابشه بکی بگم حرفمو کربلام امضا بشه چرا واسه حرم اسمم در نیومد دیگه صبرم بخدا آقا سر اومد دیگه اشکام واسه کربلا در اومد بحرم سوگند بکبوترای صحن تو دوست دارم بحرم سوگند سرمو زخاک تو بر نمی دارم بحرم سوگند دیگه دارم آروم آروم کم میارم ابی عبدالله یاحسین ثارالله ثارالله (۳) ...... ............... شعر وسبک: موسوی خورشیدی
🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ الآن کجای جاده ای عزیزم سواره یا پیاده ای عزیزم کجای این مشایه ای عزیزم تو گرما یا تو سایه ای عزیزم خوش به حال همون عراقی که هستی امشب مهمونش برا پذیرایی از تو داره مایه میزاره از جونش الآن کجا رسیدی الان کدوم عمودی اون سیدِ تو موکب شاید خود تو بودی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ معتقدم حقیقت ظهورت پس اومدم به نیت ظهورت تو این مسیریم همه تا ظهورت فاصله خیلی کمه تا ظهورت زائر اینجا حتی قدمهاش ثواب صدتا حج داره وقتی پاشو به جای پای امام عصرش میزاره عجب قیامتی شد چه روز محشریه این جمعیت سپاه امام عسکریه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دونه به دونه موکبا رو گشتم پی نشونیت همه جا رو گشتم نجف تموم کوچه ها رو گشتم تموم شهر کربلا رو گشتم چه بزرگایی که چهل شب میان تو صحنت میشینن تو عزای بنی طویرج تو رو یه عده میبینن این موکبا علم شد با علم ابالفضل میبینیمت ایشاالله تو حرم ابالفضل .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارشنبه‌های زیارتی باب الحسین قسمت آنان که رفته‌اند باب الرضا قرار زیارت نرفته‌ها...
چندبیت روضه اربعین 😭😭ا😭😭 یک اربعین غم خوردن وهجران و دوری یک زینب و یک قافله تاکی صبوری ؟ یک اربعین سیلی و اشک و تازیانه یک اربعین زجر و هجوم وحشیانه یک اربعین باما ولی گویا که دوری گاهی به دیر راهب و گه درتنوری یک اربعین ناموس تو چشم حرامی بی حرمتی ها و جسارت مرد شامی 😭😭😭 یک اربعین تاقلب من یاد تومیکرد گفتندزینب هم دگرقالب تهی کرد یک اربعین راس تو و نیزه سواری یک زینب و یک مجلسی از میگساری 😭😭ا😭😭 ✍کربلایی مجیدمرادزاده
سلام ، امسال مشایه شرکت کردیم ، توی راه همراه ما بچه های کوچک هم بودند که با پدر و مادر آمده بودند ، اما چطوری ؟ اکثرا پدر و مادراشون کول کرده بودند و بچه ها پشت پدراشون و یا سوار کالسکه و چهار چرخ سوار بودند ، در یکی از موکب ها یه پسر کوچک هشت ساله بود که به خیال خودش با پدرش کشتی می گرفت و زور آزمایی میکرد و هر چند وقت باباشو میزد ، من هم با گوشی مشغول بودم و مطالب گوشیم رو نگاه میکردم طوری که فکر کنن من متوجه نشدم ، دیدم باباش واقعا اذیت میشه باباش میگفت مشت نزن ، هی پسر کوچک میگفت چی میگی و میخندید و ادامه میداد به پسره رو کردم گفتم با پاهای خودت اومدی گفت چی میگی دوباره تکرار کردم گفتم با پاهای خودت اومدی متوجه شد خواست غرورشو نشون بده ، گفت آره ، پس چی ، گفتم شوخی میکنی ، گفت نه جدی میگم ، گفتم میدونی بابات خسته است ، بزار استراحت کنه ، خستش نکن گفت چی میگی ، گفتم بزار آروم بخوابه استراحت کنه دوباره توی راه تو رو کول بگیره ، فهمید چی میگم یواشکی از روی باباش سر خورد ، باباشو بغل کرد فهمید چقد راهو رو دوش بابا یا بغل بابا اومده 😭😭😭 وای چی کشیدند طفلان حسین ، پای پیاده وپای برهنه بدون کفش و جوراب ، چه سختی کشیدند ، با خارهای بین راه یا حسین😭😭😭 ✍ابوالقاسم غفاری
می سوزد از غمت جگرم، گریه می کنم با ناله های شعله ورم گریه می کنم مانند شمع آب شدم ذره ذره، با پروانه های دور و برم گریه می کنم کنج قفس نشسته ام و آه می کِشم دارم برای بال و پرم گریه می کنم حتی زمان پخت و پز نذری شما تا فیض کاملی ببرم گریه می کنم با یاد موی سوخته ی کودکان تو تا شانه میزنم به سرم گریه می کنم یاد سجود آخر تو بین قتلگاه در سجده های هر سحرم گریه می کنم آنقَدر کِیف می کنم آن لحظه ای که من در روضه ی تو با پدرم گریه می کنم کاری به غیر گریه بلد نیستم حسین تنها همین شده هنرم، گریه می کنم از خواهرت مپرس کجا مانده دخترت از شرم عمه با خبرم، گریه می کنم : گفت زینب: من کجا و کوچه و بازار شام قدکمان شد بعد تو ام المصائب یا حسین #.