چشاتو ببند و خيال كن كه امشب تو ايوونْ طلاي بقيعي
تصور كن انگار كه داري ميشيني توو يك صحنِ زيبا و وسيعي
قدم قدم
توو خيالت داري ميري حرم
حرمِ امام حسن قربونش برم
داري وارد ميشي از بابُ الكَرَم….
با چشمِ ، باروني ، پايينْ پا ، ميخوني
سلام آقاي كرم ، سلام قربونت برم
سلام زندگيِ من ، امام حسن جانِ خودم
ولي تا به خودت مياي ، ميبيني خاكيه دستات
تا ضريحش رو ميبوسي ، ميبيني خاكيه لبهات
حسن جااانم ، حسن جااانم
ولي دنيا اينجور نمي مونه آخر مياد تنها منجىِ دنيا
مگه شيعه بي صاحبه ميرسه آخرش مهديِ حضرت زهرا
تويي فقط
اونكه درد شيعه رو ميكنه كم
اونيكه هميشه كرده كمكم
آقاجون فقط تو كردي دركم
بيا اي ، نگارا ، بيا جـــانِ زهرا
بيا درمون همه ، بيا عشقِ فاطمه
به اشكِ زينب و به ، سرِ شاهِ علقمه
بيا و قبرِ خاكي و ، نشونم بده اين شبها
قبرِ اون مادري رو كه ، تو كوچه زدنش آقا
العجل ، العجل آقا
بميرم كه امشب آقام حضرت صادق حتي يه زائر نداره
فقط مهديِ فاطمه اين شبا تو بقيع از چشاش خون ميباره
با گريه هاش
ميخونه يا جداه بميرم برات
كشيدن سجاده از زيرِ پاهات
زدنت زمين جلو چشم بچه هات
دوباره ، دري سوخت ، دوباره پري سوخت
تا كه افتادي زمين ، آقا با دلِ غمين
گفتي ، آه مادرم ، با اشك گفتي نزنين
ولي آيا كتك خورده ، همسرِ بي گناهِ تو
بميرم آقاجون واسه ، مادرِ پا به ماهِ تو
غريب آقااااام غريب آقاااام
صلوات الله عليهم اجمعين
لعنة الله علىٰ اعدائهم اجمعين
التماس دعا
چی بگم همه حرفامو میخونی
چی بگم همه دردامو میدونی
خودت غریبی میدونی حال غریبا رو آقا
خودت کریمی میبینی دست گداهاتو آقا
با جون و دلم میگم یارضا یارضا
از دم حرم میرم کربلا کربلا
(یا امام رضا)۸
*
آقاجون سیاهپوش غربتتم
آقاجون عزادارِ هیئتتم
به غربت تو میباره اشکای چشم زائرات
بوی مدینه میرسه این شبا تو صحن و سرات
زائر حرم شده مادرت فاطمه
سینه میزنه برات ساقی علقمه
یا امام رضا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدی از استان مازندران دلاور پرور
سلام برچنین مادران شهید پروری🌹🌹🌹🌹
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 پیغمبری از جنس مردم
▪️ گوشهای از سجایای اخلاقی پیامبر أعظم (صلی الله علیه و آله)
#مرثیه_امام_حسن #مرثیه_امام_حسن_مجتبی
===========================
شروعِ روضهی او انتهایِ آن کوچهست
وَ قتلگاهِ حسن در فضایِ آن کوچهست
چه روضهها که نخواندهست در سکوتِ خودش
چرا که مرثیهی بی صدایِ آن کوچهست
نرفته خاطرهی تلخِ کوچه از ذهنش
هنوز شاهده بر روضههایِ آن کوچهست
همیشه خلوتِ خود را به گریه پر کرده
دو چشمِ خیسِ حسن از بلایِ آن کوچهست
شبیه صاعقه دستی به رویِ مادر خورد
که بغضِ او فقط از بی حیایِ آن کوچهست
به جز حسن که خودش دیده، ما نفهمیدم
که گوشوارهی مادر کجایِ آن کوچهست
به شکلِ خون، غمِ در سینهاش به لب آمد
نه سم، که قاتلِ او ماجرایِ آن کوچهست
میانِ بستر خود گفت: ای برادرِ من
تمامِ شامِ بلا از بنایِ آن کوچهست
🔸شاعر:
#محمد_حسن_بهرامی
=============================
#مرثیه_امام_حسن #مرثیه_امام_حسن_مجتبی
===========================
من عمریست در گیر و دار دلم
چنان موم در اختیار دلم
دلی که غم خویشتن را نداشت
هوای کسی جز حسن را نداشت
حسن عشق ما نه که عشق خداست
کسی که بفهمد حسن را کجاست؟!
حسن صبر در صورت آدم است
حسن حیدر و فاطمه باهم است
حسن موقع جنگ کرار بود
حسن بهر مولا علمدار بود
جمل، سر به سر را به اتش کشید
زن فتنه گر را به آتش کشید
برای همه خیرها داشت او
هوای سگ کوچه را داشت او
حسینی بمان و حسینی بمیر
ولی از حسن روزی ات را بگیر
چه ها دید تا اهل ایمان شدیم
حسن سوخت تا ما مسلمان شدیم
چو رفتیم در وادی مجتبی
دل ما شد آبادی مجتبی
نگو که بقیعش چه خلوت شده
ببین روضه هایش قیامت شده
تو ای زائر اربعین کربلا
تشکر کن از حضرت مجتبی
روی بام هستی علم ساخته
برای همه او حرم ساخته
ولی حیف با غصه درگیر شد
حسن از همان کودکی پیر شد
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
=============================