eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
1.39M
من امامِ حسنم، من غریب وطنم، ۲۸ صفر شهادت امام حسن مجتبی ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Sh 07 Safar 1401 Hoseini [Mohjat_Net] (1).mp3
2.71M
| زمینه | بین دلهامون تو حرم داری توی رویامون تو حرم داری قبل از هرچیزی به خدا که تو آرزوهامون تو حرم داری تکرار میکنم تو حرم داری و من اصرار میکنم توی کفشداری صحنت کار میکنم دلو فرش پای این زوار میکنم خاک پای زائرات سُرمه ی چشمای منه گوشه ی صحن حسن جنت الاعلای منه **** تا ابد هستم من که مدیونت دل من عمری شده مهمونت با رفیقای هیئتیم آقا میرسم آخر زیر ایوونت زانو میزنم به دو دستای کریمت رو میزنم گوشه ی صحن تو رو جارو میزنم تو مدینه نعره ی یاهو میزنم سفره دار عالمی بسکه تو صاحب کَرَمی چه شبیه مادرت فاطمه تو بی حرمی **** تو دل چشمات ابر بارونه گوشه ی لبهات لخته ی خونِ میزنه آتیش به دلت دائم خاطرات اون کوچه و خونه مسمار یادته مادری بین در و دیوار یادته زخم چشمای کبود و تار یادته گریه های مادری بیمار یادته عمر تو سر شده با این شب و روزای غریب که غرور تو شکست که شده آقای غریب **** به هیچکس نگو که خورده ام زمین به هیچکس نگو عزیزم آفرین حسن تو چادر مرا تکان بده جلو بیفت خانه را نشان بده ای حسن جان ای حسن جانم حسن جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابر باران حسین، حسن جان حسین، حسن بانی خوان حسین، حسن جان حسین، حسن خون شریان حسین، حسن جان حسین، حسن شاه و سلطان حسین، حسن جان حسین، حسن صاحب فرمان حسین، حسن ساقی مستان حسین، حسن حجّت و برهان حسین، حسن سفره‌ی احسان حسین، حسن ضربان دل حسین، حسن ضربان دل حسن، حسین شه بی‌صحن و حرم، حسن شه بی‌غسل ‌و کفن، حسین اوّل راه حسین، حسن ماه حسین، حسن آخرین آه حسین، حسن ماه حسین، حسن نور مصباح حسین، حسن ماه حسین، حسن حجّة‌الله حسین، حسن ماه حسین، حسن نقطه‌ی پرگار حسین، حسن سیّدالاحرار حسین، حسن الگوی رفتار حسین، حسن کعبه‌ی سیّار حسین، حسن ذوالفقار در نیام، حسن صلح تو رمز قیام، حسن پدرم گفت: یا امام حسین مادرم گفت: یا امام حسن گریه‌های بی‌صدا، حسن روضه‌ی بی‌انتها، حسین ای شهید کوچه‌ها، حسن ای شهید کربلا، حسین ای علمدار حسن، حسین یار حسن، حسین سرّ ایثار حسن، حسین یار حسن، حسین ای طرفدار حسن، حسین یار حسن، حسین شده تکرار حسن، حسین یار حسن، حسین ماه شب تار حسن، حسین رونق بازار حسن، حسین محرم اسرار حسن، حسین وزیر دربار حسن، حسین این شبا هرحاجتی رو که از خدا می‌خوای، بگو حسن مدینه می‌خوای، بگو حسین کربلا می‌خوای، بگو حسن با گداها هم‌نشین، حسن سفره‌دار اربعین، حسن یا شفیع المذنبین، حسین یا معزّ المومنین، حسن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشاتو ببند و خيال كن كه امشب تو ايوونْ طلاي بقيعي تصور كن انگار كه داري ميشيني توو يك صحنِ زيبا و وسيعي قدم قدم توو خيالت داري ميري حرم حرمِ امام حسن قربونش برم داري وارد ميشي از بابُ الكَرَم…. با چشمِ ، باروني ، پايينْ پا ، ميخوني سلام آقاي كرم ، سلام قربونت برم سلام زندگيِ من ، امام حسن جانِ خودم ولي تا به خودت مياي ، ميبيني خاكيه دستات تا ضريحش رو ميبوسي ، ميبيني خاكيه لبهات حسن جااانم ، حسن جااانم ولي دنيا اينجور نمي مونه آخر مياد تنها منجىِ دنيا مگه شيعه بي صاحبه ميرسه آخرش مهديِ حضرت زهرا تويي فقط اونكه درد شيعه رو ميكنه كم اونيكه هميشه كرده كمكم آقاجون فقط تو كردي دركم بيا اي ، نگارا ، بيا جـــانِ زهرا بيا درمون همه ، بيا عشقِ فاطمه به اشكِ زينب و به ، سرِ شاهِ علقمه بيا و قبرِ خاكي و ، نشونم بده اين شبها قبرِ اون مادري رو كه ، تو كوچه زدنش آقا العجل ، العجل آقا بميرم كه امشب آقام حضرت صادق حتي يه زائر نداره فقط مهديِ فاطمه اين شبا تو بقيع از چشاش خون ميباره با گريه هاش ميخونه يا جداه بميرم برات كشيدن سجاده از زيرِ پاهات زدنت زمين جلو چشم بچه هات دوباره ، دري سوخت ، دوباره پري سوخت تا كه افتادي زمين ، آقا با دلِ غمين گفتي ، آه مادرم ، با اشك گفتي نزنين ولي آيا كتك خورده ، همسرِ بي گناهِ تو بميرم آقاجون واسه ، مادرِ پا به ماهِ تو غريب آقااااام غريب آقاااام صلوات الله عليهم اجمعين لعنة الله علىٰ اعدائهم اجمعين التماس دعا
چی بگم همه حرفامو می‌خونی چی بگم همه دردامو می‌دونی خودت غریبی می‌دونی حال غریبا رو آقا خودت کریمی می‌بینی دست گدا‌ها‌تو آقا با جون و دلم میگم یارضا یارضا از دم حرم میرم کربلا کربلا (یا امام رضا)۸ * آقاجون سیاه‌پوش غربتتم آقاجون عزادارِ هیئتتم به غربت تو می‌باره اشکای چشم زائرات بوی مدینه میرسه این شبا تو صحن و سرات زائر حرم شده مادرت فاطمه سینه می‌زنه برات ساقی علقمه یا امام رضا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی از استان مازندران دلاور پرور سلام برچنین مادران شهید پروری🌹🌹🌹🌹
هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب گریان، زغمی دیده عالم شده امشب پایان شب آخر ماه صفر است این یا آنکه ز نو ماه محرّم شده امشب از داغ جگر سوز نبی سیّد ابرار نخل قد زهرا و علی خم شده امشب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 پیغمبری از جنس مردم ▪️ گوشه‌ای از سجایای اخلاقی پیامبر أعظم (صلی الله علیه و آله)
=========================== شروعِ روضه‌ی او انتهایِ آن کوچه‌ست وَ قتلگاهِ حسن در فضایِ آن کوچه‌ست چه روضه‌ها که نخوانده‌ست در سکوتِ خودش چرا که مرثیه‌ی بی صدایِ آن کوچه‌ست نرفته‌ خاطره‌ی تلخِ کوچه از ذهنش هنوز شاهده بر روضه‌هایِ آن کوچه‌ست همیشه خلوتِ خود را به گریه پر کرده دو چشمِ خیسِ حسن از بلایِ آن کوچه‌ست شبیه صاعقه دستی به رویِ مادر خورد که بغضِ او فقط از بی حیایِ آن کوچه‌ست به جز حسن که خودش دیده، ما نفهمیدم که گوشواره‌‌ی مادر کجایِ آن کوچه‌ست به شکلِ خون، غمِ در سینه‌اش به لب آمد نه سم، که قاتلِ او ماجرایِ آن کوچه‌ست میانِ بستر خود گفت: ای برادرِ من تمامِ شامِ بلا از بنایِ آن کوچه‌ست 🔸شاعر: =============================
=========================== من عمریست در گیر و دار دلم چنان موم در اختیار دلم دلی که غم خویشتن را نداشت هوای کسی جز حسن را نداشت حسن عشق ما نه که عشق خداست کسی که بفهمد حسن را کجاست؟! حسن صبر در صورت آدم است حسن حیدر و فاطمه باهم است حسن موقع جنگ کرار بود حسن بهر مولا علمدار بود جمل، سر به سر را به اتش کشید زن فتنه گر را به آتش کشید برای همه خیرها داشت او هوای سگ کوچه را داشت او حسینی بمان و حسینی بمیر ولی از حسن روزی ات را بگیر چه ها دید تا اهل ایمان شدیم حسن سوخت تا ما مسلمان شدیم چو رفتیم در وادی مجتبی دل ما شد آبادی مجتبی نگو که بقیعش چه خلوت شده ببین روضه هایش قیامت شده تو ای زائر اربعین کربلا تشکر کن از حضرت مجتبی روی بام هستی علم ساخته برای همه او حرم ساخته ولی حیف با غصه درگیر شد حسن از همان کودکی پیر شد 🔸شاعر: =============================
=========================== باد مانده به علی سر بزند یا نزند چه کند حلقه بر این در بزند یا نزند تا نریزد درِ این خانه مردد شده دل طرف بیت علی پر بزند یا نزند میخ از دربِ توسل وسط در مانده دست بر پهلوی مادر بزند یا نزند حسن از کوچه چهل سال به خود می گوید حرف ها را به برادر بزند یا نزند دست بالا برود چونکه به روی مادر روضه برپاشده دیگر بزند یا نزند زهر تلخ است ولی با دل و جان می نوشی جعده در ظرف تو شکّر بزند یا نزند ٢ مانده تقدیر که آیا بشود یا نشود از سرِ تشت حسن پا بشود یا نشود آنکه باید همه ی فاجعه را می داند سر این زخم اگر وا بشود یا نشود جا نشد در دلش و در وسط تشت چه سود پاره های جگرش جا بشود یا نشود کوچه ها علت پیری تو را می دانند بر سر تشت قَدَت تا بشود یا نشود مادری هستی و در نزد تو زهرا هم هست مدفنِ گمشده پیدا بشود یا نشود همه ی دغدغه ی شاعرت آخر این است شعر با دست تو امضا بشود یا نشود 🔸شاعر: =============================
=========================== گفتم این اشک که مرهم بشود حیف نشد مرهمِ آتشِ قلبم بشود حیف نشد سالها بود دعایم  قسمم  آرزویم زودتر سهمِ لبم  سَم بشود  حیف نشد که مغیره نرود بر روی منبر پیشم طعنه‌ها نیز کمی کم بشود حیف نشد مادرم گفت نگو ،  هیچ نگفتم به کسی زینب ای کاش که مَحرم بشود....حیف نشد فدک  و کوچه‌ی امن و درِ بی آتش و دود گفتم این سه ، همه با هم بشود حیف نشد رفته بودیم به مسجد که مگر مادرمان یک نفس راحت از این غم بشود حیف نشد وقت برگشت از آن کوچه به او می‌گفتم که خوشی قسمتِ ما هم بشود حیف نشد هرچه کردم به کناری بروند و برویم راهی از کوچه فراهم بشود حیف  نشد خواستم چادرِ مادر نخورَد خاک که خورد  ذره‌ای شرم مجسم بشود حیف نشد خواستم نشکند آنروز غرورم که شکست جایِ او قامت من خم بشود حیف نشد کوچه‌اش سنگ و دلش سنگ و دو دستش سنگین خواستم ضربتِ او کم بشود حیف نشد ایستادم به روی پنجه‌ی پا تا رویم مانعِ سیلیِ محکم بشود حیف نشد 🔸شاعر: =============================
=========================== خون جگر داد زد غریبی من را زهر بهانه ست کوچه کشت حسن را وای از آن مسجد و مرور بلایا بر سر منبر مغیره بود خدایا سبِّ علی میکنند و فکر بهشتند نامه بیعت به عمرو عاص نوشتند کشت مرا داغ کوثری که شکسته خاطره ی بغض مادری که شکسته حق بده هرروز زارزار‌ کنم من خاطره ی کوچه را چکار کنم من؟ آی کسی که سوال میکنی از من تا به کنون دیده ای کتک بخورد زن؟! پیش روی مادری که نور کهن داشت یک نفر آمد جلو که دست بزن داشت غصه همین بس بوَد که شانه به شانه دست به دیوار آمدیم به خانه دست پلیدی به ظرف کوثر من خورد بشکند آن دست که به مادر من خورد داغ زدند عاقبت دل پر او را با لگد انداختند چادر او را آنکه به کوچه شکست شیشه و بارش یک پسر هفت ساله بود کنارش کشت مرا آه سینه سوز حسینم روزی کسی نیست مثل روز حسینم گرچه جگر بین طشت و حال خراب است کی سر من درمیان بزم شراب است گرچه به تابوت تیر اینهمه خورده پیرهنم را کسی بزور نبرده آی ابالفضل پیش زینبمان باش دختر حیدر کجا اراذل و اوباش؟! کاش که شمشیر بر تنم بنشیند خواهر من را کسی اسیر نبیند 🔸شاعر: =============================
=========================== ای کاش بگیرند دو چشمِ پسرش را تا در دلِ این طشت نبیند جگرش را بدجور غریبانه نفَس می‌زند آقا آتش زده با غربت خود دور و برش را خوب است که آغوش حسین است کنارش تا که نزد هِی به زمین بال و پرش را نه اُم‌ِبنین نه که ابالفضل توان داشت عباس گرفته است کنارش کمرش را تا خواهرش اینجا نرسیده است بگویید بر طشت نریزد جگرِ شعله‌ورش را از زهر نبود اینهمه خونابه که آمد آن کوچه نشان داد خدایا اثرش را صد شُکر سرش بر روی دامان حسین است تا بر روی حجره نکشد باز سرش را افسوس حسن نیست به گودالِ حسینش تا شمر نگیرد روی آن سر تبرش را 🔸شاعر: =============================
=========================== به هجران و به هر تأخیر در دیدار حساسند پسرها روی مادرهای خود بسیار حساسند نباید هیچ چشم ناروایی دورشان باشد به نامحرم، به حتی خندهٔ أغیار حساسند تب ناموس دارند و رگ غیرت به تن دارند به فتنه هایِ بین کوچه و بازار حساسند امان از لحظه ای که چادر مادر شود خاکی به ضرب تازیانه، حملهٔ مسمار حساسند به آتش، بغض، درب سوخته، بر طعنه و توهین به هر چیزی که مادر را دهد آزار حساسند به پهلوی لگد خورده، به بازوی ورم کرده به چشمانش که از سیلی ببیند تار حساسند به آن لحظه که برمیخیزد از بستر! به وقتی که- -عصای دست مادر میشود دیوار حساسند از آنکس که جسارت کرده بیزار و غضبناکند به حالِ زارِ مادر بینهایت بار حساسند تمام آنچه را گفتم امام مجتبی(ع) دیده ست پسرها وقت غم-دیدن به هر اقرار حساسند جوان بود و محاسن شد سفید از آن غم پنهان از اینجا میشود فهمید بر اسرار حساسند مغیره(لع) خوب میدانست احوالِ پسرها را که روی اشک های مادرِ بیمار حساسند! 🔸شاعر: =============================
=========================== هر کس که دید از او کرمش را مرید شد هر کس مرید او شده بی شک سعید شد یا محسن به حق حسن گفتم و سپس دیدم تمام معصیتم ناپدید شد غربت ببین که هیچ کسی یاورش نبود از همسرش هم آخر سر ناامید شد ای کاش ذات جعده شببه رباب بود اما ز کینه توزی اش این زن پلید شد قربان آن غریب که در سن کودکی یک صحنه دید و یک شبه مویش سپید شد زهرا که رفت ، هیچ کلامى بیان نکرد رنج سکوت برغم هجران مزید شد هر چند خورده زهر به ظاهر ولی حسن وقتی که دید ضربه‌ی سیلی شهید شد چوبی که تیر گشت و به تابوت اون نشست تغییر کرد و چوب به دست یزید شد تقصیر نعل شد که شناسایی بدن دیگر برای زینب کبری بعید شد دردا که تازه بعد جسارت اسارت است اینطور شد مصائب خواهر شدید شد 🔸شاعر: =============================
=========================== هوای خاک مزارت چقدر پر دارد حریم قبر تو از آسمان خبر دارد که فرق قبر تو با هر امام در این است همیشه زائر خاکی و خونجگر دارد میان خانه تو اصلا کریم تر هستی بدیهی است گدای تو بیشتر دارد محل زندگی ات از فقیر لبریز است مگر ورودی این خانه چند در دارد بیا و جیب مرا هم تصدقی پر کن شنیده ام که دودست کریم زر دارد خدا نیاورد آن لحظه را زبانم لال که سنگ قبر تو مولا شکاف بر دارد دلت گرفته ز دست کسی که نامرد است کسی که نقشه ی شومی میان سر دارد 🔸شاعر: =============================