eitaa logo
ذاکرین آل الله
274 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
یا فاطمه! روز حشر ستاری كن دلسوختگان را ز كرم یاری كن ما با همه گفتیم كه با زهرائیم تو نیز بیا و آبروداری كن
به ما گفتی که دینی جز «علی» نیست امام المتقینی جز «علی» نیست میان شعله‌ها فریاد کردی امیرالمؤمنینی جز «علی» نیست
دل تاریخ در این ماجرا سوخت بر این غربت، غریب و آشنا سوخت مدینه هیزم آوردند اما در آتش خیمه‌های کربلا سوخت
نماهنگ سادات شرمنده.mp3
2.34M
سادات شرمنده مغیره داره به حسن میخنده دست علی رو با طناب میبنده.. سلام‌الله‌علیها
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 حاج محمود کریمی 🌴 نوحه های حضرت فاطمه علی تنها مانده میون بی خبرا
fadaeian-haftegi951128 (4)-2.mp3
11.57M
وای مادر افتاد.. با سر افتاد.. 😭😭 عرش، آخر افتاد.. حیدر افتاد.. با سر افتاد 😭😭
1_14512055063.mp3
5.12M
♥️شب های جمعه آخه چه سری داره دلهامون میگیره شب های جمعه مادر میاد و کربلا بارون میگیره شب های جمعه یه دختری هی ذکر بابا جون میگیره 🎙 #️⃣ #️⃣
یک عُمر شکستِ دشمنش را دیدند آن جلوه‌ی خیبر شکنش را دیدند افسوس که داغِ فاطمه کاری کرد زانو به بغل گرفتنش را دیدند
مادرش این شبِ جمعه که زیارت آمد مثل هر هفته نیامد، چه به زحمت آمد کربلا از نفس افتاد و ملائک دیدند مادری با بدنی غرق جراحت آمد.
. 🖤 شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها، بانوی دو عالم تسلیت باد 🖤 .
مادرش این شبِ جمعه که زیارت آمد مثل هر هفته نیامد، چه به زحمت آمد کربلا از نفس افتاد و ملائک دیدند مادری با بدنی غرق جراحت آمد.
. 🖤 شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها، بانوی دو عالم تسلیت باد 🖤 .
این خانم هجده ساله بعد اینکه فهمیدن سریع رفتن مسجد بابا... مادرمون شهید شده 😭😭از مسجد تا به خونه،نوشتن چندین بار امیرالمومنین افتاد 👌چندین بار افتاد رو خاک و بلند شد دوباره اومد تو خونه،،، خودشو انداخت فاطمه،با اون وضع هرچی صدازد،جواب نداد کَلَّمینی... فاطمه جان،منم علی غریبت اشک چشم علی افتاد رو صورت فاطمه چشماشو باز کرد 😭😭 😭الهی برا غریبیت بمیرم دیدی پیشمرگت شدم؟! همه عالم و آدم،فدا یه تار موت علی جان 😭😭 شروع کردن درد و دل کردن شروع کردن حرف زدن علی میگفت فاطمه میگفت حواست باشه حسینم به تشنگی خیلی حساسه حتما موقع خواب،یه کاسه آب بالاسرش بزار حسنم خیلی مادریه یوقتایی از خواب میپره یهو قضیه کوچه... میگه نزنید مادرمو 😭😭 حواست به زینبم باشه دونه دونه داشت میگفت یوقت دید زینب داره میاد 7نفر بودن شبونه،بدنو تشییع کردن 🔵امروز میخواییم بگیم یا امیرالمومنین،ما همه اومدیم نوکر شماییم 🔵آدم شماییم دستور بده... انقد غریبونه مادرمونو دفن نکنن ⬅️به عزت و شرف لااله الا الله 😭😭😭😭😭😭 ⬅️بگو لا اله الا الله دارن تابوت میارن چند نفر با سوز و اشک و آه،دارن تابوت میارن ⬅️بگو لا اله الا الله و داد بزن جوونه گر چه شکل پیر زن شد،نگی پیر زن جوونه ➖اونیکه هی تو صورت میزنه میون کوچه هی میگه مادر حلال کن حسنو میون کوچه هی میگه مادر منو ببخش اون روز تو کوچه نتونستم کاری بکنم 😭😭😭😭 🍂هی رو پنجه پام وایسادم که اگه دستش اومد،به صورت من بخوره تا اون لحظه که دیدم خودت نقش زمین شدی 🔸اون حسینه دستو انداخت گردن حسن،میناله هی میگه نگاه کن تابوت مادر،هلاله ➖زینبه که روی خاکا،چادرش کشیده میشه خدا مادرو کجا میبرنش،شنیده میشه این روزا مادر خوبم،زینبت بهونه گیره دخترای کوچه میگن خیلی مادر تو پیذه وقتی که خوابتو گفتی بابا گفت ایشالا خیره پس چرا به زیر لب گفت بشکنه دست مغیره درسته غریبونه بردنش درسته غریبونه تشییعش کردن اما خوده علی با دستای خودش کفنش کرد درسته 7نفر غریبونه نیمه شب بردن برا دفن کردن 5تن آل عبا،،، سه نفرشونو شبانه دفن کردن آقا رسول الله، حضرت امیرالمومنین دوتاشونو روز دفن کردن روز تشییع کردن یکی امام مجتبی بوده که انقد تیر به تابوتش زدن آخریش که میخوام بگم تشیعش خیلی عجیب بوده خانم زینب اومد گفت شما سربازای خودتونو کفن کردید،،، دفنش کردید اجازه بدید ماهم شهدای خودمونو دفن کنیم ⬅️گفت عجله نکنید الان تشییع جنازه میشن 💠میدونید چیجوری؟؟! ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن انقده رو بدنها دویدن... حسین.... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماهنگ سادات شرمنده.mp3
2.34M
سادات شرمنده مغیره داره به حسن میخنده دست علی رو با طناب میبنده..
voice-changer-۲۰۲۴-۱۱-۱۲-۱۴-۴۹.mp3
1.23M
نوحه سنتی سبک ای صفای قلب زارم بین کوچه پیش چشمان حسن از پا فتادم صورتم را  روی خاک کوچه از غربت نهادم شکسته حرمتم کبوده صورتم ² حسن جانم حسن ⁴ راز سیلی راز کوچه مهر خاموشی به لب زد از شرارش آتش کین بر تن من روز و شب زد شب من سر شده گلم پرپر شده ² علی جانم علی ⁴ در میان آتش کین فضه آمد یار من شد محسنم شد کشته آنجا فضه‌ام غمخوار من شد علی جان پشت در شدم بر تو سپر ² علی جانم علی ⁴ .
🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ فاطمه زهرا (س) به روضه حضرت مسلم(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) شب شهادت فاطمه زهرا(س) است انشاالله به آبروی فاطمه زهرا درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای مریضان انشاالله همه اموات فیض ببرند دلها را روانه کنید مدینه روضه حضرت زهرا (س) برایتان بخونم همه اموات فیض ببرند 🔶مدینه داغ دل را تازه کردی 🔶مرا با غصه اواره کردی 🔶مدینه با دل زهرا چه کردی 🔶چرا با قلب و دلها ریشه کردی 🔶مدینه ای که هستی شهر غمها 🔶بگو با ما تو از احوال زهرا 🔶 گل یاس علی نیلوفری شد 🔶رخ خورشید او خاکستری شد 🔶مدینه تو بگو زهرا جوان است 🔶چرا پس قامت مادر کمان است ⬅️دلها بسوزه برفاطمه زهرا(س) وصیت کرد علی جان شبانه غسلم بده شبانه کفنم کن شبانه دفنم کن چه کرد مولا علی(ع) به وصیت زهرا(س) می نویسند نیمه های شب اسما ه آب می ریخت علی بدن فاطمه را غسل داد امام حسن یک طرفه امام حسین یک طرف دیگر زینب وام کلثوم یک طرف دیگر نشسته اند گریه می کنند آرام آرام گریه می کنند انشاالله در مجلس ما کسی نباشه که داغ مادر دیده باشه خیلی سخته نیمه های شب کنار بدن فا طمه( س) یک دفعه علی مرتضی صدا زد زینب ام کلثوم بیاید با مادرتان خدا حافظی کنید بچه ها ی امام علی خودشان انداختند روی بدن مادر یک دفعه دیدند بی بی دستهای را گشود یک دستی به گردن حسنه یک دستی به گردن حسینه یک دفعه منادی بین زمین آسما ن صدا زد یا علی جان حسن وحسین را از روی سینه مادرشان بلند به خدا سوگند که این حالت انها فرشتگان آسمان را به گریه انداخت امیر المومینین انها را از روی سینه مادرشان بلند کرد یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند عزیزان درآستانه محرم قرار داریم گریزی هم به اول محرم وروضه حضرت مسلم داشته باشیم انشاالله بهره همه امواتمان باشه عزیزان زمانى كه حضرت مسلم را بالاي دارالعماره بردند در حال ذكر گفتن بود ،ديدند از گوشه ى چشمش اشك جارى است ،گفتند پسر عقيل اگر شجاعى را مي خواستند مثال بزنند نام تو را مي بردند، چه شده گريه مي كني؟ فرمود گريه ى من براى خودم نيست براى اون آقايي است كه بهمراه خانواده اش عازم اينجاست. راوى مي گه قبل از شهادت ذكرش عوض شد دائما مي فرمودند السلام عليك يا ابا عبدالله وقتى مسلم ابن عقيل عليه السلام را با لب تشنه به شهادت رساندند ، بدن مطهرش را ميان كوچه هاى كوفه انداختند و اولين سري كه قبل از سر امام حسين بالاى نيزه رفت سر مطهر حضرت مسلم بود اما همه مي دانيم هر سلامى جوابي دارد حضرت جواب سلام مسلم رو داد اونم تو گودال قتلگاه بود، راوى مي گه بدن پاره پاره شده بود تا جايي كه نمي توانست بلند شود ، تكيه زد به نيزه ى غريبي روى دو كنده ى زانو بلند شد ، خون تمام بدن رو گرفته ، همه ى اصحاب روى زمين افتادند يك وقت صدا زد ( يا مسلم ابن عقيل يا هانى ابن عروه ، يا زهير ...) فَقوموا عَن نَومَتِكُم ايها الكِرام اي ياران حسين بلند شيد ببينيد حسين تنها شده يه جمله فرمود دل عالم و آدم رو سوزاند اِدفَعوا عَن حرمِ رسولِ الله يا حسين يا حسين يا حسين الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار– زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – علی اکبرلطیفیان ای اذان اشهد انّ علی مولای من میشود تکمیل با دنیای تو دنیای من چند سالی میشود تاج سر زهرا شدی نقطه ی پایین “با ” ای نقطه ی در “فا” ی من یا علی جانم ، فدای عین و لام و یای تو حرف حرفم : فا و آ و طا و میم و های من من خودم فکری به حال دردهایم میکنم جان زهرا تو فقط غصه نخور آقای من صبح تا حالا نشسته ام چند تا گل چیده ام ای بزرگ خانه ام ! تقدیم تو گلهای من هر چه کردم سینه ام نگذاشت ، جان فاطمه چند بار این بچه هایم را بغل کن جای من من نمیدانم هر وقت خوابم میبرد استخوان من میفتد روی هم ، ای وای من دست تو وا شد خدا رو شکر پس من میروم راستی تابوت را آماده کرد اسمای من ؟ بعد از این مسجد برو راحت برو راحت بیا یک سر مویی کم شد ز مویت پای من پیرهن را بافتم یعنی به دردش میخورد ؟ یا خجالت میکشد این زینب کبرای من .
دکلمه شهادت حضرت زهرا (س) غربت حضرت زهرا غربت عجیبی‌ست… همیشه و هماره تاریخ… غربتی غم‌باری که اغلب حتی اشک هم تسکینش نیست… حالا گاهی به خاطر غریبگی ماست و بخشی هم به خاطر خود واقعه… بگذریم… غربت عجیبی‌ست غربت حضرت زهرا که فعلا جز توسل به اشک راه دیگری نمی‌شناسیم… کدام زن، که کدام انسان است که در اوج فوران آلام روزگار، احساس و خرد و مصیبت و حماسه را چنین به هم بیامیزد. و چه قدر قشنگ آدم را با خودِ نفس‌آلودش روبه‌رو می‌کند… خطبه‌اش در مسجد چقدر یادآور خطبه امام حسین است در عاشورا. به عبارت بهتر، پسر چقدر شبیه مادر است… چه سنگین بود صحنه سکوت مردم، وقتِ هل من ناصر فاطمی… به راستی من اگر بودم، کجا بودم؟ الان کجا هستم… به راستی که فاطمه فاطمه است. اگر جداشده از جهل و گناه، اگر جداکننده دوستان از آتش، جداکننده حق از باطل هم. آدم را با تناقضاتش مواجه می‌کند، بعد خودش مهربانانه دست پیش می‌آورد برای دستگیری… ♦
قیامت است تماشای صبح دولت او که محشری ست مقامات بی نهایت او فقط نه روز قیامت، یکایک ایام به یمن لیله قدرند زیر منت او کسی که ماه و ستاره ست گردن آویزش شده ست نُقل دهان فلک کرامت او شبیه زهره کنیزش درخششی دارد زحل که بسته کمر گوئیا به خدمت او غبار درگه او فضه می شود قطعا عیار سنجش پیغمبران محبت او قیام فاطمه گرچه خمیده بود ولی قیامت است رکوع یکی دو رکعت او توسلات خلائق به ذیل چادر او امام، معتکف خیمه امامت او جنان ز غنچه لبخند او شده پیدا نهان رضای خداوند در رضایت او خیال خاک به درک ضریح او نرسید کشیده سرمه به چشمان عرش تربت او دمی که بی کفن اهل قبور بر خیزند حریر و سُندُس و اِستبرَق است خلعت او به روی ناقه ای از نور در مسیر صراط روانه سوی جنان، محمل جلالت او عنان ناقه او را گرفته جبرائیل حریر بال ملک پرده دار حرمت او چه آبشار رفیعی است چادر زهرا که جاری است از آن، رشته شفاعت او پیمبران همگی سر به زیر اندازند که چشم را نزند آفتاب طلعت او در آن میانه فدک ایستاده با دل خون خزان زده است هنوز از غم مصیبت او کسی که مادر آب است حرمتی دارد لهیب آتش دوزخ کجا و ساحت او ؟! من از حوادث روز جزا ندارم بیم قیامت است فقط لحظه شهادت او گمان کنم که اگر میخ هم شود محشور سرش بلند نمی گردد از خجالت او به جست و جوی حسین است در صف محشر که مرهمی بنهد بر روی جراحت او شکوه پیرهنی کهنه است روسری اش میان مرثیه کمتر شده ست طاقت او اگر چه محسن او هم شهید شد اما گلوی زخمی طفلی شده شکایت او شیخ محسن حنیفی