Vafat Omkolthom 1402 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (2).mp3
2.26M
◈یـا ام کـلثـوم
دخـتر دلـیر مـرتـضی
.
#⃣ #شور
#⃣ #سبک_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #وفات_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #حضرت_ام_کلثوم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✅ #بند_اول
تصورات شاعرانه تصویره
موقع مبارزه زبان یه شمشیره
پرورش یافته توی دامن زهرا
دختر علی یقینا به علی میره
برمیگرده، از فتح خیبر
مثل حیدر، آرومه آروم
بنت الزهرا، همراز زینب
جانم خانم، یا ام کلثوم
شیوه، حیدرانه
زهرایه زمانه
مثل خواهرش
علمدار کاروانه
توی شام و کوفه
تا خطبه میخونه
حرف حسینو
به عالم میرسونه
بی بی جان مدد
یا بنت الحیدر
✅ #بند_دوم
با ادب کنار زینب میره آهسته
کوه صبره بعد کربلا نشد خسته
ظاهرا اسیره اما بخدا خانم
با کلامش دستای دشمنو بسته
روضه خونه، دست برادر
پیشِ چشمِ ام البنینه
مثل زینب کرببلارو
جز زیبایی چیزی نبینه
صبح و ظهر و شامه
مشغولِ سلامه
گوشش به صحبت
نائبه الامامه
در تقابل با
آل بنی امیه
میگیره انتقامو
به عشق رقیه
بی بی جان مدد
یا بنت الحیدر
✍ #محمدرضا_طالبی
shor-to tasvora.mp3
6.23M
◈پرورش یافتـہ توے دامن زهرا
دختر علـے یقینا بـہ علـے میره
••
#⃣ #زمینه
#⃣ #سبک_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #وفات_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #حضرت_ام_کلثوم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✅ #بند_اول
کیه بشنوه ندبهتو اما، مثه ابر بهاری نباره
تو که خطبههای باشکوهت، عطر فاطمی داره
تویی کوثر امابیها، بنتُ الزهرا
تویی سورۀ عصمت و تقوا، بنتُ الزهرا
تویی آیۀ غربت زهرا، بنتُ الزهرا
تویی وارث مادری مظلوم، بنتُ الزهرا
تو نگات غم مادره معلوم، بنتُ الزهرا
دل تو نمیشه دیگه آروم، بنتُ الزهرا
میدیدی باز، با چشمی تر
باغی از گل یاس، شده پرپر
شده تازه، غم مادر
جان خانوم! ام کلثوم...
✅ #بند_دوم
سفرهدارِ غریبی بابا، راویِ شب آخر مولا
بگو سهم علی بوده یک عُمر، دنیایی از غمها
بگو با کوفۀ بیوفاها، بنتُ الحیدر
از یتیمنوازیهای مولا، بنتُ الحیدر
اجر خوبیهاش این نبود اما، بنتُ الحیدر
خطبۀ تو که شمشیر مولاست، بنتُ الحیدر
تو دلها قیامتی برپاست، بنتُ الحیدر
هر کی دشمن حیدره رسواست، بنتُ الحیدر
خطبه بخون، علی زندهست
بگو با دلِ خون، علی زندهست
تو دلهامون، علی زندهست
جان خانوم! ام کلثوم...
✅ #بند_سوم
کربلا اگه دشت بلا شد، تویی کوه صبوری و طاقت
حتی دشمنتون شده حیرون، از این همه عزت
تویی یار و پناه یتیما، اُختُ الزینب
تویِ اوج مصیبت و غمها، اُختُ الزینب
تویی همدم زینب کبری، اُختُ الزینب
اگه غم شده رو دلا آوار، اُختُ الزینب
اگه خالیه جای علمدار، اُختُ الزینب
روی دوشته پرچم ایثار، اُختُ الزینب
أمَّن یُجیب، داری بر لب
از حسینِ غریب، بخون امشب
بخون واسه دل زینب
امان ای دل ای دل
ای دل ای دل ای دل...
✍ #یوسف_رحیمی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ....
zamine- kiye beshnave.mp3
16.19M
◈ڪیـہ بـشنوه ندبـہ تو اما
مثـہ ابـر بـهارے نبـاره
•
#⃣ #متن_کامل_روضه
#⃣ #سبک_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #وفات_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #حضرت_ام_کلثوم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
بانو زبانزد است حیایی که داشتی
تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی
نازل شود به وحی خدا مدحِ وصف تو
با آن مقام، پیش خدایی که داشتی
در آسمانِ حیدر و زهرا پریده ای
مهد کمال بود هوایی که داشتی
با حضرتِ عقیله شما مو نمی زدی
در خُلق و خو وفایی که داشتی
دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد
با خطبه ها و صوتِ رسایی که داشتی
دیدی مصیبتی که دگر کَس نمی رسد
به ابتدای صبر و رضایی که داشتی
عباس تا که دید نداری تو هدیه ای
سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی
*شبِ عاشورا عباس داره مثل شیر نگهبانی میده و دور خیمه ها می گرده، از هر خیمه یه نوایی میاد،خانوم زینب بچه هاش رو آماده کرده، هر کی هر چی داره میخواد برا حسین رو کنه، نجمه خاتون، قاسم و عبدالله رو نشونده و داره باهاشون اتمام حجت میکنه...الهی بمیرم براش، رباب قنداقه رو گرفته...علی جان! یکی یه دونه ی مادر... همه خودشون رو دارن آماده میکنن یه هدیه به حسین بِدن...عباس اومد از کنارِ خیمه ی اُم الکلثوم رد شد،صدایِ ناله ی بی بی اومد،میگفت: خدا! خیلی کم سعادتم که چیزی برا حسین هدیه کنم...توی همین زمزمه ها بود که عابس اومد دَمِ خیمه،گفت: بانویِ من! اجازه میدید چند لحظه ای محضر شما باشم؟ تا خانوم صدا عباس رو شنید،اشکاش رو پاک کرد...فرمود:بیا داداش...بیا همیشه مرهم دردام،بیا همه کَس و کارم...
عباس اومد دو زانو نشست،گفت: بی بی جان! گریه کردن شما فقط یه راه داره، اونم اینه که یه روز خبر مرگ عباس رو برات بیارن، مگه من مُردم داری گریه میکنی؟ چی شده؟ فرمود:عباس جان! خواهرم زینب دو تا بچه هاش رو آورده، بچه های داداش حسنم هستن، اُم لیلا علی اکبر رو فرستاده، اُم البنین تو و داداشات رو فرستاده،رُباب علی اصغر داره،من کسی رو ندارم برا حسینم قربونی کنم...یه لبخندی رو لبِ عباس نشست،گفت: بانویِ من! کی از من بهتر..؟ فردا میام دَمِ خیمه ات، دستم رو بگیر ببر پیشِ آقام حسین...بگو آقا یه غلام آوردم برات قربونی کنم...یه غلام آوردم بهت هدیه بدم...*
عباس تا که دید نداری تو هدیه ای
سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی
قربانیِ تو نزد خدایت قبول شد
یک عُمر ماند رنگ حنایی که داشتی
اُم البنین به شهر مدینه که روضه داشت
گُل می نمود آه و بکایی که داشتی
با زینب و رباب فقط ناله می زدی
با خاطرات کرب و بلایی که داشتی
تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت
در شهر شام آب و غذایی که داشتی
*بعد از دفنِ رقیه، خانوم زینب،دید اُم الکلثوم خیلی بی قراری میکنه، فرمود: چیه خواهرم؟گفت: زینب جان! دیشب دَمِ غروب رقیه از گوشه ی خرابه رو زانوهاش،چهار دست و پا، آهسته آهسته، اومد رو پام نشست،دستش رو دور گردنم حلقه کرد، آروم دَمِ گوشم گفت: عمه! میخوام یه حرفی بهت بزنم،اما قول بده به عمه زینب نگی...چی عمه جان!گفت:عمه! تو این شهرِ به این بزرگی، زیرِ این آسمون، آیا بچه ای گرسنه تر از من هم هست؟عمه! ضعف کردم،گرسنه ام...اشک تو چشمام حلقه زد،گفتم:رقیه جان صبر کن،همه چیز درست میشه...گفت:عمه!یه چیز دیگه ای هم میخوام بهت بگم...چی عمه!گفت عمه! حسم میکنم بابام میخواد بیاد دنبالم...حس میکنم دیگه شب آخرمِ...عمه جان! خودم میدونم باعث زحمت همه ی شما بودم...خودم میدونم برا خاطر ناله های من شما هم کتک خوردید...*
تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت
در شهر شام آب و غذایی که داشتی
حتی زنِ یزیدِ لعین گریه اش گرفت
با دیدن خرابه و جایی که داشتی
عباس بود روی نی و بست چشم خود
وقتی که دید تاولِ پایی که داشتی
شکر خدا نبود ببیند برادرت
بردند گوشوارِ طلایی که داشتی
شکر خدا نبود حسین تو بشنود
در زیر تازیانه نوایی که داشتی
1_832793836.mp3
5.85M
◈بعد از دفنِ حضرت رقیه، خانوم زینب،دید اُم الکلثوم خیلی بی قراری میکنه، فرمود: چیه خواهرم؟...*
••
#⃣ #زمینه
#⃣ #سبک_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #وفات_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #حضرت_ام_کلثوم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✅ #بند_اول
یا عمتی المظلومه
ناموس امام معصوم
ای یار حسین مظلوم
ماندی چه غریب و گمنام
یا حضرت ام کلثوم
چه کمالاتی که تو دارایی
که چو زینب زینت بابایی
"" یٰا عَمـَّتـِیَ الـمَـظْـلـومَـة ""
✅ #بند_دوم
در صبر چو دریا هستی
در رتیبهی اعلی هستی
هم نایـبـة الـزهـرا و
هم زینب صغری هستی
به شکوه و اوج مقاماتی
ز تو بس که عمهی ساداتی
"" یٰا عَمـَّتـِیَ الـمَـظْـلـومَـة ""
✅ #بند_سوم
در صبر تو محشر کردی
با رنج سفر سر کردی
الحق چه فداکاری ها
در حق برادر کردی
به برادر همچو علمداری
به یتیمانش چو پرستاری
"" یٰا عَمـَّتـِیَ الـمَـظْـلـومَـة ""
✅ #بند_پایانی
هر خاطره ات غمبار است
آتش به دلت بسیار است
در پیش دو چشمت هر دم
بر نیـزه سـر دلـدار است
تو بـلـای شـام بـلـا دیـدی
لب و چوب و طشت طلا دیدی
"" یٰا عَمـَّتـِیَ الـمَـظْـلـومَـة ""
✍ #عبدالمهدی_زارع
یا_عمتی_المظلومه_نوحه_حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها_شهادت_امام_هادی.mp3
3.36M
🕯🥀🍂
🥀
◈هـم نایـبـة الـزهـرا و
هـم زینب صغرے هستـے
#⃣ #زمینه
#⃣ #سبک_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #وفات_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #حضرت_ام_کلثوم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✅ #بند_اول
می افتی از پا ،آروم آروم
غم تو حالا ، میشه معلوم
شبیه زهرا ، بودی مظلوم
سیدتی یا اُم کلثوم
مگه میشه ، یادت بره خاطره های کربلا
تنی به زیر دست و پا سری به روی نیزه ها
«ای وای..ای وای.. ام کلثوم»
✅ #بند_دوم
نداری زائر، تو این روزا
ناله زدم من، واویلتا
وقتی شنیدم، که دشمن ها
ضریحتون و، بردن حتی
«ای وای.. ای وای.. ام کلثوم»
✅ #بند_سوم
صبر ما هم، سر اومده دیگه شبیه صبر تو
مُرده باشیم، بخوان بیان برای نبش قبر تو
« ای وای ...ای وای ... ام کلثوم»
👈
1. می افتی از پا.mp3
3.6M
◈مـے افتـے از پا آروم آروم
غم تو حالا میشـہ معلوم
•
#⃣ #واحد
#⃣ #سبک_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #وفات_حضرت_ام_کلثوم
#⃣ #حضرت_ام_کلثوم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✅ #بند_اول
شش ماهه ديگه دلش آروم نداره
شش ماهِ تموم، نگاش داره میباره
نگاهش شده حسينیۀ اشک و
تو دلش خيمۀ غم بهپاست هميشه
ميون قاب چشای خون گرفتهش
خاطرات کربلا تداعى میشه
دل خستهش، دل شکستهش، لبريز آهه
يا تو خيمه، يا تو شريعه، يا قتلگاهه
✅ #بند_دوم
با چشای خستهای که غرق خونه
نمیدونه از کدوم روضه بخونه
نمیدونه بگه از داغ رقیه
یا بگه از رباب و روضۀ اصغر
بگه از علقمه و غربت سقا
یا بخونه روضۀ وداع آخر
همه عالم، غرق عزایِ بانويی مظلوم
دم میگيرن، اهل سماوات: يا ام کلثوم
✍ #یوسف_رحیمی