.
شبهای بعد از #شب_قدر
#امام_زمان
سلام عزیز دل ما عزیز جان رسول
سلام یوسف زهرا نماز و روزه قبول
گذشت این رمضان و وصال ما نرسید
شدم در این سه شب قدر به همه مشغول
حواس من به همه چیز بوده اِلا تو
تویی که بوده دعایت به نوکرت مبذول
دم تو گرم که دنبال کار من بودی
ولی پِی تو نبودم مطابق معمول
حلال کن کمکت نه اذیتت کردم
ببخش عمر فراقت کشیده خیلی طول
نشد گناه خودم را عقب بیاندازم
که وصل ما دو به آینده میشود موکول
منم کسی که نگاهم به باغبانم نیست
وباغ خشک دو چشمم نمیدهد محصول
همیشه هول برم داشته دم آخر بیا
دوباره گذر کن از این گدای عجول
به اذن صاحب ایوان طلای شاه نجف
مرا بخر که بخوانم دوباره اذن دخول
فقط سه حَبه ی انگور خوردم و مستم
از این شراب نخورده هر آدم معقول
کریم ها همه دارند اعتنا به فقیر
حسین گفتن ما شد زیارتی مقبول
نماز عید مرا هم به کربلا ببرید
مرا فراق حرم بیقرار کرد و مَلول
#مناجات_باخدا #وداع_با_ماه_رمضان
یک قطره اشک شرم مرا "یم" حساب کرد
کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد
آه یکى گرفت ، به پاى همه نوشت
ما باهم آمدیم که با هم حساب کرد
با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد
یک دم صدا زدیم, دمادم حساب کرد
کارم اگر نداشت پس اینجا چه میکنم
منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد
معلوم بود آبرویم را نمیبرد
از اولش گناه مرا کم حساب کرد
اول بنا نداشت حسابم کند ولى
وقتى که دید فاطمه دارم، حساب کرد
ما را اگر خدا نخرد، میخرد على
باید به روى شاه دو عالم حساب کرد
این گریه قابلیت غفران نداشت که...
پس روى گریه هاى محرم حساب کرد
فرمود "بالحسین" بگو،گفتم و خرید
یعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد
چیزى نمانده بود که بیرونمان کنند
ممنون حیدریم که درهم حساب کرد
علی_اکبر_لطیفیان
وقت جدایی من و ماه صیام شد
یعنی غروب طلعت این بار عام شد
دارد بساط ماه خدا جمع می شود
آه درون سینه ی ما مستدام شد
توشه برای روز جزا برنداشتم!
فرصت گذشت و خوشه ی عمرم تمام شد
یادش به خیر … سوز مناجات نیمه شب
وقتی که با خدا دل ما هم کلام شد
یادش به خیر … لحظه ی افطار … تشنگی
نام حسین گفتن ما التزام شد
دست ادب به سینه نهادم به سوی او
اشکم روان و ذکر لبم اَلسَّلام شد …
… وای از دمی که خنده ی کوفی جماعتان
بر زخم بی شمار تنش التیام شد
هر کس به نوبه ی خودش از او بها گرفت
وقتی میان قتلگهش ازدحام شد …
محمد فردوسی
#مناجات_باخدا #وداع_با_ماه_رمضان
لطف حق تا به ابد ، شامل احوال من است
کرمش فخر و مباهات به امثال من است
روزهای رمضان رو به تمامی است ، ولی...
روضه ی شاه کرم روزی یک سال من است
روزه و حال مناجات که خوب است ، ولی...
روضه ی خون خدا افضل اعمال من است
پدرم گفت ، بگویم : همه جا ذکر حسین
نام ارباب ، کلید همه افعال من است
بعد یک ماه غم و گریه ی بر تشنگی اش
دیدن کرب و بلا مقصد آمال من است
شکر دارد بخدا ، فاطمه در روز جزا
مادرانه وسط معرکه دنبال من است
مادرش گفت: "بنی" وسط کرب و بلا
قتلگاه پسرم نیست ، که گودال من است
عصر آن روز دهم خواهرش آواره شد و...
گفت با گریه : که این گوهر پامال من است
شاعر:
پوریا_باقری
من بندگی نکردم، تا بنده ام بخوانی
تو کی بدین کرامت، از خود مرا برانی
بار گنه به دوشم، لا تقنطوا به گوشم
عفوت نمی گذارد، در دوزخم کشانی
این نامه ی سیاهم، این اشک صبحگاهم
من حال خویش گفتم، تو کار خویش دانی
تو برتری که سوزی، در آتش جحیمم
من کمترم که گویم، از آتشم رهانی
مولای من ، من از تو، غیر از تو را نخواهم
تو نیز رحمتی کن، کز من مرا ستانی
پا در دو سوی گورم، دردا که از تو دورم
شاید تو از کرامت، خود را به من رسانی
عفو ا…
اشعار مناجاتی وداع با ماه رمضان
دیدی رمضان رفته و پر باز نکردم
تا خیمه گهِ سبز تو پرواز نکردم
ماه تو گذشت عاشقی آغاز نکردم
من پُست غلامیِ تو احراز نکردم
ساقی بده جامی که تو را درک نکردم
شاید که دگر میکده را درک نکردم
من لایق مهمانی ات ای یار نبودم
من قابل الطاف تو ای یار نبودم
بودم به حضور تو و انگار نبودم
در محضر تو بودم و انگار نبودم
من بار دگر خسته و تنها شدم ای وای
شرمنده ی تو یوسف زهرا شدم ای وای
شب های مناجات و دعا رفت ز دستم
فیض سحر ذکر خدا رفت ز دستم
یک ماه نه یک عمر صفا رفت ز دستم
همسفرگیِ با شهدا رفت ز دستم
جامانده ترین رهروِ این جاده منم من
از پا و نفس بین ره افتاده منم من
افسوس که رفته ز کفم حاصلم ای دوست
آلوده نمودم به چه سرعت دلم ای دوست
بیمار گناهم چه کنم غافلم ای دوست
بنما تو به درک عرفه شاملم ای دوست
راضی شو ز من گرچه گنهکار و حقیرم
بنگر به «أجِرنا» پیِ احسان مجیرم
من جز تو کسی را گل زهرا نستایم
شکرانه به جا آورم از این که گدایم
با عشق تو می سوزم و می سازم و آیم
تا آنکه زنی در حرمت قفل به پایم
بگذار سحرها به قنوت تو بمانم
مثل تو سحر ناله ی العفو بخوانم
شب های زیارت ز دل خسته دلان رفت
هم ناله شدن با نفس سینه زنان رفت
گریه ز غم قافله ی اهل جنان رفت
تا اینکه براتی ز تو گیریم زمان رفت
هرکس که از او قلب تو دلدار رضا شد
داریم یقین روزیِ او کرب و بلا شد
دست کرمت گر ز کسی دست نگیرد
بیچاره شود زار و گنهکار بمیرد
خوش بخت هر آنکه دلت او را بپذیرد
از لوث گنه پاک شده عید بگیرد
بر ما که فقیران ره تزکیه هستیم
عیدی بده ما مستحق فطریه هستیم
ای آن که تو صاحب به زمین و به زمانی
هستی به کنار همه و باز نهانی
فرزند رضا ضامن عشاق جهانی
ای کاش نمازی به صف فطر بخوانی
تا آنکه به دست دل تو دل بسپاریم
سر بر قدمت یوسف زهرا بگذاریم
.
پروردگار مهربانم، مهربانیات مانند امواج دریا پیدر پی ساحل وجودم را در بر می گیرد
و بهدستِ قدرت تو تمام تیرهای بلا شکسته می شود
خدایا هر زمان در کنار من بودهایی و من در گهواره محبتت چه آسوده آرام گرفته ام.
ای خدای مهربانم به ذکر نام زیبایت و نیایش لحظه هایت، وجود زمینی ام را ملکوتی گردان
تا آنچه تو میخواهی باشم
و از آنچه منهستم رها شوم، که تو بی نیاز و من غرق نیازم. الهی آمین
.
.
میزان و مبلغ فطریه امسال از سوی دفتر آیت الله مکارم شیرازی
زکات فطره ی امسال بر مبنای قوت غالب گندم، مبلغ شصت هزار تومان
و بر مبنای قوت غالب برنج ، مبلغ دویست و چهل هزار تومان اعلام شده است
کفاره ی روزه غیر عمد مبلغ دوازده هزار تومان است که باید به صورت نان تهیه و پرداخت شود
و کفاره ی روزه عمد مبلغ هفتصد و بیست هزار تومان است
هرکدام از مراجع که اعلام بفرمایند در کانال منتشر خواهد شد
پرسیدند: فطریه به چه کسانی باید پرداخت شود؟
آیت الله سیستانی فرمود:
مستحب استدر دادن زکات فطره، خویشان و همسایگان فقیر خود را بر دیگران مقدم دارید
مقام معظم رهبری فرمود:
میتواند به عنوان هدیهبه خویشان بدهد، و لازم نیست بگوید که زکات فطره است ، ولی باید در نیت قصد زکات کند
.
#مناجات_با_خدا
#یا_کریم_الصفح
بر عبادت از تو میخواهم قوایِ بیشتر
مفلسم یا رب ببخشا تو نوای بیشتر
هر که دردش بیشتر باشد یقینا می دهی
از سر لطفت به غم هایش دوای بیشتر
من همان عبد گنهکارم ، همان عبد ذلیل
آمدم این دفعه امّا با خطای بیشتر
یا کریم الصفح ، از رویت خجالت می کشم
ای هواخواهم..... اسیرم در هوایِ بیشتر
هر چه کردم در اطاعت من جفای بیشتر
چشم خود را بستی و کردی وفایِ بیشتر
آمدم تا که بگیری دستِ خالی مرا
گرچه داری تو به مخلوقت عطای بیشتر
تو شبیه من هزاران عبد نادم داری و
من ندارم غیر تو مولا ، خدای بیشتر
من برای بخشش خود واسطه آورده ام
یا علی گفتم ، ندارم آشنای بیشتر
تلخی ایام را همچون عسل کن ، یا رحیم
قسمتم کن در جوانی، کربلای بیشتر
گریه ی در روضه ها را از من خاطی نگیر
چشم ها با اشک میگیرد بهای بیشتر
زینب آمد بر بلندی و صدا زد یا حسین
از عطش میزد حسینش دست و پای بیشتر
پیش چشمان ترش ، بر جسم عریان حسین
پیرمرد قد خمیده زد عصای بیشتر
#مرتضی_عابدینی
|⇦•بهمن رحم کن ..
#مناجات وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیه ویژۀ ماه مبارک رمضان
به من رحم کن
که به دوری از، تو عادت ندارم
به من رحم کن
که عمرم گذشت، که فرصت ندارم
به من رحم کن
که من طاقتِ عقوبت ندارم
چی میشه یه شب تو گریهها
بگن آقام از من راضیه
از آغوشت محرومم نکن
به حقّ زهرای مرضیه
بهم رحم کن
منی که دلم، پُر از نعمتاته
بهم رحم کن
که عشقت برام، حیات و مماته
بهم رحم کن
که تنها درِ، تو راه نجاته
به تنها چیزی که دلخوشم
تو روضه، بارون و اشکمه
از این خونه بیرونم نکن
به حقِّ اشکای فاطمه
گلِ پرپر
که عِطرش تو هر مناجاتِ من بود
غمِ مادر
دلیلِ دلم برا پر زدن بود
غمِ وقتی
که تو کوچهها، کنارِ حسن بود
کلیدِ اسرارِ فاطمه
کسی جز آقازادش نبود
کی میدونه غیر از مجتبی
چهجوری اون چشما شد کبود
مگه یادم میره، من بودم و یه گلِ پرپر
مگه یادم میره، خاکِ روی چادرِ مادر
مگه یادم میره، زخمِ روی بالِ کبوتر
مگه یادم میره، خونابه ی صورتِ مادر
.