eitaa logo
ذاکرین آل الله
294 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
⇦🕊ذکر توسل کوتاه ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام *جاداره اشاره کنم ایام مسلمیه هم هست ... بالای دارالعماره دیدن داره گریه میکنه ؛ گفتن : مسلم! باید فکر اینجا رو هم می کردی ... فرمود: گریه ام برای خودم نیست برای اون آقاییِ که به دعوت شما دستِ زن و بچشُ گرفته داره میاد* نوایِ بانوان کاروان هردم به گوش آید به حالِ زینبُ و این کوچه بازار میگریم نوشتم نامه یابن عم بیا کوفه ، نیا کوفه ولی صد حیف بگذشت کار از کار میگریم حسین جان! اینجا به همه حرمله با دست نشان داد تیری که جدا کرده برای پسر توست ... غوغاست برای زدن چشم ابالفضل اینجا همه خارند برای قمرِ تو .. .
⇦🕊مناجات و ذکر توسل ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد *امروز اگه یه نگاهی به ما کنی،کار ما حل میشه* اگر از شانه ی من کوه گنه برداری پای این بنده هم از عرش فراتر برسد *اصلاً امروز مالِ جامونده هاست،اصلاً امروز مالِ اونهایی است که از ماه رمضان جاموندن...راستی آی رفقا! امروز چرا اومدی اینجا نشستی؟ مگه شما کربلا نرفتی؟ مگر نفرمودن:اول جایی که روز عرفه نظر می کنند به زائرای حسینِ...من اومدم بگم:امروز من از همه چیز جاموندم،از کربلا جاموندم،از حرم امام رضا جاموندم،به هیچ چی نرسیدم،امروز روز خوبا و بداست،امروز قرارِ در هم بخرن...* باز هم توبه شکستم،بگذارید فقط باز هم فرصتِ یک توبه ی دیگر برسد *یک بار دیگه بهم فرصت داده،خیلی ها مُردن،نرسیدن به امروز،اما به من دوباره فرصت دادی...* همه ی ترسم ازین است که به هنگام گناه عمر این بنده ی آلوده به آخر برسد بس که آلوده ام،اَبکی لِخُروجِ نَفسی وای از آن لحظه ی سختی که اجل سربرسد خیلی از تنگی و ضیق لحدم می ترسم وحشت بیشتر آن است که مُنکَر برسد همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ سر این بنده، روی دامن حیدر برسد مطمئنّم که در آن لحظه ی سخت و حسّاس حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد *توی کامل الزیارات نوشته شده:امام صادق علیه السلام فرمودند به یکی از یارانشون که کربلا رفتی یا نه؟ فرمود:آقا نمیتونم برم کربلا،آخه ما توی بصره زندگی می کنیم،اگر مردم بفهمند ما دوستان شما هستیم مارو زنده نمیگذارند،اما آقا جان! ما توی خونمون برای حسین روضه می گیریم،دور هم جمع میشیم،میگیم:ای حسین..{ما هم امروز بگیم: حسین...همه امروز دارن میگن: حسین،مسلم هم تو کوفه داره میگه:حسین...مادرش فاطمه هم امروز داره میگه:حسین..} امام صادق فرمودند:کمترین چیزی که برای شما پیش میاد موقع مرگتون ما اهلبیت همه میاییم،حسینم میاد بالا سرتون... {من یه عمری دارم میگم:حسین...فقط به این امید که لحظه ی جون دادن سرم روی پای اربابم باشه...}* چادر مادر ما کار خودش را بکند بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد *آقا فرمودند: این سر چادر مادر ما فاطمه توی بهشتِ،یه سر دیگه اش روی پلِ صراطِ،صدایی میاد" يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَة" بعضی ها سر بلند میکنند،میگن:بله...میگن:بیایید به چادرمادرتون چنگ بزنید،همه رو میخره...* مثل هر دفعه به ارباب توسّل کردم حتماً ارباب به داد دل نوکر برسد *اما چند بیتم روضه بخونم،دلامون آماده بشه...* با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما تا بگیرد دلم آرام ؛ سلامم به شما آخر از عشق تو راهیّ سر دار شدم ای علی زاده ببین میثم تمار شدم باز هم شُکر، زن و بچّه ندیدند مرا موقعی که وسط کوچه کشیدند مرا هیچ کس نیست دگر دور و بر مسلم تو بسته شد مثل علی بال و پَرِ مسلم تو سر عباس و پسرهات سلامت آقا گر شکستند در این کوچه سر مسلم تو قسمت این بود ؛ لبِ تشنه شهیدم بکنند پیش مرگِ جگرت شد جگر مسلم تو لب من خشک و دو چشمم تر و قلبم سوزان زده اند آتش بر خشک و تَرِ مسلم تو به فدای سر یک موی عزیزان تو باد جان هر دو پسر در به در مسلم تو کاش می شد بنویسم که نیایی اینجا که می آید به سر تو چه بلایی اینجا حاصل این سفرت بی علی اصغر شدن است بی برادر شدن و بی علی اکبر شدن است همه ی ترسم از این است که مضطر بِشَوی مثل این نائب دل سوخته ؛ بی سر بِشَوی وای اگر گَرْد بر آیینه ی تو بنشیند شمر با چکمه روی سینه ی تو بنشیند وای اگر کار به توهین و جسارت بکشد وای اگر خواهرتان بار اسارت بکشد وای اگراهل و عیال تو زمین گیر شوند دخترک هات پس از رفتن تو پیر شوند بدنم نقش زمین است میا کوفه حسین خواهش مسلمت این است میا کوفه حسین ای حسین... .
ه آهی مانده تا از دل برآرم نه اشکی تا که از خجلت ببارم .... همه سرمایه‌ام این دست خالی است فقیرم غیر از این چیزی ندارم .... دگر از خویشتن مأیوسم اما به فضل و رحمتت امیدوارم گناهم را به یک «العفو» گفتن تو می‌بخشی ، ولی من شرمسارم جحیمت را کنم دریای رحمت به اشک مخفیِ شب‌های تارم ... اگر خوبم اگر بد ، هر که هستم امیرالمؤمنین را دوست دارم ..... علی علی .....
‍ ⚜️🔸⚜️مناجات و توسل _امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف _تقدیم به شهدایِ مدافعان حرم به کوری چشمِ فرومایگانِ پستِ وطنی زمانِ لطف ، صحبت از حقارتم نمی کنی کریمی و نظاره بر لیاقتم نمی کنی تو را زِ یاد می برم زمان معصیت ولی ... مرا مؤاخذه برای غفلتم نمی کنی دلم شکسته و کسی به داد من نمی رسد میان راه مانده ام ، حمایتم نمی کنی ؟! چه نذرها نکرده ام ، که زیر و رو شود دلم به هر دری که می زنم اجابتم نمی کنی اسیرِ ظلمتِ دلم شدم ، عزیزِ فاطمه به یک دعا مرا غریقِ رحمتم نمی کنی ؟! اگر بناست سهمِ من همیشه دوری ات شود چرا مرا نمی کُشی و راحتم نمی کنی ؟! کسی منِ خراب را به سوریه نمی برد در این بساطِ عاشقی ضمانتم نمی کنی ؟! فدایِ عمه ای که با دلِ شکسته ناله زد برادرم چرا نظر به غربتم نمی کنی ؟! بزرگ این قبیله ام ... مرا نزن عقیله ام چرا حیا و شرم از شرافتم نمی کنی ؟! .
‍ ⚜️🔸⚜️مناجات و توسل بسیار جانسوز اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیر *اومدم خودمو معطر کنم ... امام رضا به ما یاد داد هر کی میخواد بوی بد گناهان آبرو شو نزد ملائکه نبره ، خودشو معطر به استغفار کنه ...* أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ *تو خودت به ما یاد دادی ما باهات اینجوری حرف بزنیم ... از لحظه ی ولادت تا ممات ، ما تو رو خدای رحمان و رحیم می شناسیم ...* ذُوالْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏ و اَتوبُ الیه ... *خدا رحمت کنه آیت الله العظمی بهجت رو ، میفرمود تو هر کاری که به ما دستور دادن با نام خدا شروع کنیم و بگیم " بسم الله الرحمن الرحیم " رمزش اینه : ملکه میشه ... قیامتم که بهت میگن " اقراء کتابک " پرونده تو که میخوای باز کنی اول میگی بسم الله الرحمن الرحیم بعد ندا میاد تو که منو به رحمانیت و رحیمیتم صدا زدی نخونده همه گناهانتو می بخشم ... من تو رو اینجوری می شناسم ... خیلی بده که گدای (سحری رو دست خالی ...) در این خونه رو دست خالی رد کنن ... من مزاحمتم .... به آقا و مولامون موسی ابن جعفر علیه السلام الهی العفو ....* خجالتم نده و عاصیم خِطاب مکن نده جواب مرا ، لااقل جواب مکن ... صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم مرا به وقت مناجات غَرق خواب مکن *چی میشه که وقتی میخوام با تو حرف بزنم زود کسل میشم و خسته میشم ؟؟ ...* تمامِ خواسته هایم برای نفسم بود دعایِ من که دعا نیست مستجاب مکن *اونایی که میبینی به خیر و صلاحم نیست ، تو ردش کن ...* همین که ترس برم داشته ، خودش کافیست تو با عِتاب ، دلم را پر اضطراب مکن عِتاب کردنِ تو بدتر از جهنمِ ماست جهنمم ببر اما دگر عِتاب مکن چقدر جاز زدم من ، که دوستم داری بیا مقابل مردم مرا خراب مکن ... خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم زیادِ رویِ منُ توبه ام حساب مکن .... *من از اونا نیستم ، که هی به من مهلت بدی من آدم بشم ... همون اول گناه منو زمین بزن ... نزار لذت گناه برام جلوه کنه ... * سوا نکن همه با همیم جانِ حسین همه غلامِ حُسینیم انتخاب نکن .... بالحسین الهی العَفو ..... .
سینه زنی شور بسیار زیبا _ ویژۀ شب جمعه میزنم صدات ، چه لذتی داره 2 هرکی شد گدات ، چه عزتی داره 2 نشده بیام ، زیارتت آقا میدونم که این یه حکمتی داره از بَدوِ تولُدم ، حتی بزیرِ لَحدم 2 جایِ هر سوال فقط ( حسینُ بلدم ) 2 آقامِ فقط حسین ... آقامِ فقط حسین .... از ازل آقا ، منو بهم رختی 2 تویِ قلبِ من یه دنیا غم ریختی 2 گفتی ای گدا ، شِفاعتت با من آبُ پاکی رو رویِ سرم ریختی میدونی که عمریه ، آقا دل سپردتم 2 لب تر کن تو جون بخواه ، که کشته مُردتم آقامِ فقط حسین ... آقامِ فقط حسین .... { اَگه زنده از کربلا برگردم 2 خدا شاهده که خیلی نامَردم تو دو تا چشام ، دو تا حرم داری بسه که عکسِ گنبدُ نگا کردم اون که رفت به کربلا ، میدونه چه حالیه شب هایِ جمعه فقط ، جایِ ما خالیه } 2 آقامِ فقط حسین ... آقامِ فقط حسین .... واعطشا .... واعطشا .
‍ 🍂🍁🔴*مناجات و روضه جانسوز _ امام زمان روحی له الفدا_روضه حضرت علی اصغر(ع)_ ویژه شب جمعه *اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ* از کسانی که سال های سال بی قرار امام زمانش بوده مرحوم سید حیدر حلی ، از علما و شعرای بزرگ شیعه ست . سالها از این شهر به آن شهر ، از این زیارتگاه به اون زیارتگاه ، دنبال یوسف زهرا میگرده، خسته شد با خودش گفت میرم کربلای معلی ، آگه اونجا زیارتش کردم که می بینمش، اما اگه اونجا هم ندیدمش، دیگه دنبالش نمی گردم. (بعضی ها عجب نشونی هایی بلد بودن) یه قصیده ای گفت،گفت این قصیده رو می برم روبروی قبر و حرم ابی عبدالله می خونم ان الله دیگه این تیر آخر به هدف می خوره. از حله با چه امیدی،پای پیاده آمد کربلا ، ان شاالله وعده ی هممون اربعین ابی عبدالله با پای پیاده بریم زیارت ... وارد حرم شد قصیده شو مقابل مضجع ملکوتی ابی عبدالله خواند : "اتری تجی ء فجیعه _ بأمض من تلک الفجیعة؟" *یعنی تو عالم مصیبتی جان گداز تر از فاجعه ی کربلا سراغ نداریم* "حیث الحسین علی الثری" *اون ساعتی که از مرکبش رو خاک ها افتاد* "خیل العدی طحنت ضلوعه" *اون ساعتی که ده نفر سوار بر اسب بر بدن نازنینش اسب تازوندن ... دونه دونه ی این ابیات رو داره میخونه، تا رسید به این بیت : "و رضیعه بدم الورید مخضب فاطلب رضیعه" *یعنی این آقایی که اینجا خوابیده یه بچه ی شیرخواره داشت ، چه جوری سیرابش کردن؟ به خون حلقش اون رو سیرابش کردن ... آقا بیا انتقام شیرخواره ی حسین رو بگیر ... تا رسید به این بیت،دید یه دستی از پشت سر به شانه اش خورد ،یکی میگه سید حیدر دیگه بسه ... ادامه نده،منه مهدی طاقت ندارم ... (رمز سخن گفتن با امام زمان رو گرفتی ؟!!) من میخوام بگم آقاجان سید حیدر که چیزی نگفت، فقط گفت این آقا یه بچه ی شیرخواره داشت .. پس چه گذشت بر جد غریبتون حسین ... اومد این بچه ی شیرخواره رو از خواهرش زینب گرفت ، مرحوم سید ابن طاووس می نویسد ، همه یاراش رو زمین افتادن ، یه نگاه کرد دید دیگه براش یاری باقی نمانده ، یه مرتبه صدا زد : "هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّه"ِ همین که اهل حرم استقاثه ی حسین رو شنیدن، انقده این زن و بچه ضجه زدن ... که ابی عبدالله نگران شد ، سراسیمه آمد سمت خیمه ها، اول خواهرش رو صدا زد : "فنادا یا زینب ایتینی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ" این بچه ی صغیر و شیرخواره ام رو بده باهاش وداع کنم ... به به رحمت خدا بر این ناله ها ... روضه ی شیرخواره ی ابی عبدالله از روضه هایی هست که حضرت تو چند تا تشرف سفارش کرده، روضه ،روضه ی باب الحوائجه ... از همه التماس دعا ، برا پیروزی مدافعان حرم زینبی هم دعا کنید ... همین که خواهرش رو صدا زد ، عقیله ی بنی هاشم این بچه رو بغل گرفت ، عجیبه به خدا این بچه رو مادر به ابی عبدالله نداده ، همه ی مقاتل نوشتن زینب این شیرخواره رو به حسین داد ؛ شاید رباب مادرش خجالت کشید، تا این کودک رو تو بغل برادر قرار داد یه جمله ای رو زینب گفته ، عرضه داشت داداش سه روزه که این بچه آب نخورده" "فأطلب له شربة من الماء فاخذ الحسین علی یدا" ابی عبدالله این شیرخواره رو ، رو دست گرفت ،بعضی ها نوشتن اونقده بالا آورد که زیر بغل حسین نمایان شد فرمود :«ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل الرضیع» آگه به من رحم نمی کنید لااقل به این شیرخواره رحم کنید «اما ترونه کیف یتلظی عطشا» مگه نمی بینید از شدت عطش لب هاشو پشت سر هم باز و بسته می کنه ... گریه کنا ، ناله زنا ، هنوز حرف ابی عبدالله تمام نشده بود ، حسین هم متوجه نشد تیر حرمله از کدام طرف آمد ... یه وقت دید ... «فَذُبحَ مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن ... » چنان گوش تا گوش علی دریده شد ... ناله بزن یا حسین ... .