eitaa logo
ذاکرین آل الله
272 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم حاج حسین سیب سرخی •✾ . ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چاووش ماتمه اومده وقت عزا دور هم جمع شدن باز هم گریه کنا دستامون و گرفت زهرای مرضیه از ما گریه کنا یعنی که راضیه   روضه ما رو شفا میده گریه ما رو جلا میده ماهِ محرم همه جا بویِ کربُبَلا میده ..   آقام آقام حسین حسین ..   *پرچم تو زدن آقاجان .. ولی غروب عاشورا یجور دیگه شد بر عکس شد ، چه غروبی درست کرد ..*   نزدیک تری از رگِ گردن به گدایت ماییم و طوافِ حرم کربُبَلایت هر جایِ جهان می نگرم نام تو آنجاست از هر نظر انگار شبیهی به خدایت   گشتیم تمامی جهان را و ندیدم شیرین ترُ دلچسب تر از شورِ عزایت در روز قیامت که جهان دور تو جمع است بگذار که ما نیز بیوفتیم به پایت   ای آنکه جهان تکیه به دستانِ تو داد است حالا چه شده تکیه زدی خود به عصایت با خود و سپر رفت به میدان علی اکبر از معرکه برگشت ولی بین عبایت دیدن ملائک همگی گوشه ی گودال آغوش گشوده ست خداوند برایت بر نیزه شدی قاری قرآن چه شکوهی ای آنکه دل از فاطمه میبرد صدایت   *بریم در خونه مسلم ابن عقیل .. حسین جان :* هر بلایی سرم آمد به فدایِ سر تو به فدای پر قنداقِ علی اصغر تو حاضرم بر سر بازار به خیرات روم ننشید پرِ خاکی به سر خواهر تو بر سر من همه تفریح کنان سنگ زدنند وای بر صورتِ چون برگ گل دختر تو از همین جا همه تقسیم غنائم کردند در کمین اند به تاراج برند لشگرِ تو ترسم این است که گرفتار شوی در گودال میشود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو هر تکانی که سرت بر سر نیزه بخورد باز تر می‌شود این پارگی حنجر تو  شاعر : قاسم نعمتی حــســـیـن ... .
|⇦• توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ السلام علیک یا مولاناالمظلوم یااباعبدالله حسین .. سلام ما به محرم ، به حال خستۀ زینب به بی‌نهایتِ داغ ِ ، دلِ شکستۀ زینب از راه رسیدی ،مهمان ابی‌عبدالله هستی ،مهمان همین که از راه میرسه باید عرض سلام کنه .. سلام ما به محرم ، به مشک پارۀ عباس سلام ما به محرم ، به قد و قامت اکبر به آن گلوی خشکیده ، مؤذنِ زیر نیزه و خنجر سلام ما به محرم ، به گاهوارۀ اصغر برای جداشدن یک تار مو از سر غلامان و کنیزان این خانواده جا داره اولین و آخرین از غصه دق کنند ، چه برسه به این حرفا .. سلام ما به محرم ، به گاهوارۀ اصغر به اشک خجلت شاه و گلوی پارۀ اصغر یه حسینی بگو حس کن حرم نزدیکته ... یه حسینی بگو حس کن پشت خیمه گاه هستیم ... یه جوری شب اول اسم داداششُ صدا کن بذار دل زینب محکم بشه .. شب عاشورا گذاشتن و رفتن تو یه جوری داد بزن بگو بی بی جان ، من اومدم .. حسین .... فدای این ناله ها .. حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم جانم جانم .. سلام ما به محرم ، به اضطراب سکینه سربسته عرض میکنم ، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ... شما انتخاب شده‌های خوده آقایید ، حتما یه حساب کتابی داری با ابی‌عبدالله که الان توی این مجلس نشستی ، حتما یه فهمی از آقاتون دارید که الان اینجایید .. جان ابی عبدالله منو مجبور نکنید از همین شب اول حرفای سخت سخت بزنم ... سلام ما به محرم ، به اضطراب سکینه به آن ملیکه که رویش ، ندیده چشم مدینه سربسته میگم .. اون خانومی که آفتاب روشو ندیده بود ، اون خانومی که ماهتاب روشو ندیده بود ، یه ده یازده روز دیگه .. ستارگان حرم را به ریسمان بستند .. این زمزمه ، این ناله ، خنک کن قلب حضرت زهرارو با ناله هات .. حسین .. خودت برای خودت روضه بخون ، زبون بگیر ، مگه تو داغدار نیستی .. حسین ... سلام ما به محرم ، به عاشقیِ زهیرش هر کدوم یه جور حرف زدن .. الله اکبر از این زهیر .. یه جمله طلایی گفته .. اگه اولین و آخرین عاشق این عالم بتونه همچین جمله ای به معشوقش بگه ... عرض کرد آقاجان ، اگر هزار بار کشته بشم ، دوباره زنده بشم ، دوباره میام دور سرت میگردم حسین جان .. اینو همتون شنیدید ، جمله بعدی رو نشنیدید بشنو ، برای خودت یادگاری نگه دار عرض کرد آقای من اگر هرچی بود توی این عالم بود و بس اگه دنیای آخرتی نبود ، قبر و قیامتی نبود ، بهشت و جهنمی نبود هم بازم من هزار بار دور تو می‌گشتم .. بازم دورت می‌گشتم و فدات میشدم آقا .. حسین جان زهیر رو چه خوب تربیت کردی آقاجان زهیر نمونه بود گذاشتی آقا جان این شب اول محرمی ، یه نگاه به دلهای ما بکن آقاجان .. سلام ما به محرم ، به عاشقی زهیرش به بازگشتن حرّ و عروج ختم بخیرش سلام ما به محرم ، به مسلم و به حبیبش قربون رفیقات برم حسین جانم ... قربون پیرمردات برم حسین جانم ، قربون جوونات برم حسین جانم ، قربون اونایی که قربون تو شدن برم حسین جانم ، قربون این آقایی برم که خیلی دوستش دارم ... کی ؟! سلام ما به محرم ، به مسلم و به حبیبش به عاشقیِ جوْن و به بوی عطر عجیبش توی کوچه پس کوچه های کوفه یکّه و تنها مونده ، چپ و راستو نگاه می‌کنه ، آی نوکرای ابی عبدالله ، گریه کنان امام حسین ، والله سر سوزنی غصه خودشو نداشت ، هی می‌گفت عجب کاری کردم نوشتم بیای ... کوچه به کوچه می‌روم و گریه می‌کنم از دست بی‌وفاییِ این قوم بی‌وفا گفتم بیا به کوفه ، پشیمان شدم حسین کوفه میا امام غریبِ قریب ها اینجا همه به فکر خرید لوازمند اجناسشان شده سپر و نیزه و کمان خیلی خسته‌ات نکنم شب اولی ... دیدم به دست حرمله تیر سه شعبه را کز دیدنش سراسر جانم شراره شد اینا آماده هستن تا شما بیای مهمون نوازی کنند دیدی وقتی یکی خبردار میشه از یه قضایایی، پیش‌قراول ، دیده بان وقتی جلوتر می‌ره خبردار میشه زود اطلاع میده آقا داری میای مواظب باش فلان جا کمین هست ،فلان جا لطمه میزنن ، اینا رسمشون اینه شروع می‌کنه همه موارد رو گفتن ، زودتر اطلاع میده.. آقا اینا رسمشونه مهموناشون رو سنگ‌بارون میکنن، مخصوصا به بچه یتیما رحم نمی‌کنند .. حسین .. ــــــــــــــــــ
گران در ماجرای به اعمال‌شان نرسیدند همین هم شد که دوباره در نقشه‌ی قتل را کشیدند
|⇦• و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ أَلسَّلامُ عَلَیْک یا اباعبدالله یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة و یا باب الْنِّجاة الاُمّة یا مظلوم ، یا غریب و یا عطشان ، یا اباعبدالله .. وقف اشک است زندگانی من ای که از کودکی شدی غم من آه در قبر من به من برگرد ای شب اول محرم من .. *الحمد الله دیدمت شب اول محرم .. ولی کشتی منو تا برسی .. بیچارم کردی .. خیلی ها الان زیر خاکنُ هلالِ ماه محرمُ ندیدن ..* وقف اشک است زندگانی من ای که از کودکی شدی غم من آه در قبر من به من برگرد ای شب اول محرم من .. چون نهالی که اشک پایش ریخت در عزایت شدم سترگ حسین السلام ای حقیقتِ محزون السلام ای غم بزرگ حسین این زبانی که برده نام تو را پاسخِ «من امام» خواهد گفت صورتی که شده است خیس از اشک عاقبت بینِ قبر خواهد خفت یاد کرده ام ز عاشقانی که حسرت روضه هات را دارند پدرانی که این محرم را زیر سنگ لحد عزادارند *مرگ از محبت تو خلاصم نمیکند .. خیلی نعمتِ بزرگیِ ها ، راحت نشستیُ میگی حسین .. اگه پدر و مادرت در قید حیات اند دستُ پاشونو ببوس که تو رو عاشق ابی عبدالله بزرگ کردن .. فردا روز اولِ ماه محرمه ، اگه پدر و مادر از دست دادی برو کنار قبرشون صورتتُ رو قبرشون بزار بگو ممنون شماییم مارو با حسین آشنا کردی ..* یاد کردم ز عاشقانی که حسرتِ روضه هات را دارند پدرانی که این محرم را زیر سنگ لحد عزادارند مادرانی که مانده از آنان چادری مشکی و گل لبخند قد نداد عمرشان که این دهه هم قیمۀ نذری تو را بپزند مادرانی که چادر آنها خیمه هایِ تو را به پا کردند یاد کردم از آن النگو که مادران خرجِ روضه ها کردند *اینا برای اونایی که رفتن و روحشون حتما شاد میشه ، یادشون کردی دیگه ، گفتی صلی الله علیک یا اباعبدالله به نیابتشون فرستادی ، برای همه محبین امیر المومنین به همشون میرسه ، نور وارد قبرشون میشه ، سر سفرشون نور امام حسین میفرستی .. حالا من که زنده ام محرم و دیدم ..* حتم دارم که میخورم حسرت هرچه خود را برات کم زده ام آه سنگ لحد بگو به حسین سنگ او را به سینه ام زده ام زندگانی عزیز بود و شریف تا زمانی که زیر پرچم بود دوست دارم که خوب گریه کنم شاید این آخرین محرم بود بغض ، گلومُ میگیره اشک ، میشینه رو گونم مثلِ روضۀ سقا ، بی قراره بارونم ای غم عزیز من ، هم غمی و هم شادی گریه کردمُ دیدم ، آبرو به من دادی حرارتِ عشقِ تو ، تو قلب من میمونه غم تو هم دردِ من ، غم تو هم درمونه صدات کردم .. نگام کردی .. میدونم که ، صدام کردی .. به این پرچم دخیل بستم به دستِ تو رسید دستم صدات کردم .. نگام کردی .. میدونم که ، صدام کردی .. ای ستارۀ روشن ، تو شبایِ تاریکم از همه اگه دورم ، با غم تو نزدیکم داغ ماتمت بازم ، دم میگیره تو سینم هرکجایِ این دنیا ، اسمی از تو میبینم به هرطرف رو کردم ، بجز تو خورشیدی نیست به غیر دستایِ تو ، به هیچکی امیدی نیست صدات کردم .. نگام کردی .. میدونم که ، صدام کردی .. چه رسمیه نمیدونم شب اول محرم باید روضۀ مسلم بن عقیل خوانده بشه .. هم باب الحوائجِ ، هم اول شهید مکتب ابی عبدالله و قیام کربلاست .. اولین شهیدِ .. شب اولم باید بریم در خونه ش برایِ او گریه کنیم. تو اوج غربتم شهید شده ، هیچکسی کنارش نبود .. اصحابِ امام حسین که میرفتن میدان ظهیر میرفت ، مسلم بن عوسجه میرفت ، حبیب میرفت هم اصحاب هم از بنی هاشم بودن .. یه شباهتش به امام حسین این بوده ، او هم مثل ابی عبدالله تک و تنها بود .. تو اوج غربت کشته شد .. بالا گرفت بر منِ دل خون چو کارها *مسلم وقتی اینهمه زخم برداشت ، تشنگی ، اللهم ان العطش قد بلغ منی فرمودۀ حضرت مسلمِ .. عطش تابُ توانشو برد ، اما حریفِ مسلم نمیشدن .. یک تنه جلوی همه ایست خدعه کردن ، امان دادن به مسلم بن عقیل حالا ببین چی داره میگه :* بالا گرفت بر من دل خون چو کارها صیاد من شده اند تمام شکارها بی‌ مایگان به دایه انیسند تا به تیغ زنگار بسته آینۀ کارزارها بی مهر و موم نامه به هم قرض می دهند نان قرض میدهند به هم خانه دارها مهمان ، متاعِ رایج بازار کوفه است کسب حلال نیست در این رشوه خوارها مسلم برایِ زینب تو گریه میکند پیشانی ام شکست در این کوفه ، بارها *زن و بچه رو داری میاری .. دست زینبُ گرفتی داری میاری .. بچه هارو داری میاری .. دستم می شکست نامه نمینوشتم بیای ..* از دور از گلوی تو میبوسم ای عزیز گر وا کنند ره به لبم نیزه دارها *چندتا دندون تو عالم اسلام شکسته مهم ترینش دندان پیغمبر بود که شکستند یکی هم دندان مسلمه و دندان سیدالشهدا ، دندون مسلمم شکست حالا داره اونو میگه:* تأدیب چوب کوفه مرا بی ادب نکرد دندان شکست و سست نشد نام یارها از دخترم چو دختر خود ناز را بخر بگذار تا اسیر رود در دیارها
یه جمله هم روضه بگم ، درسته شب اول روضه مسلمُ میخونیم ، اما اوجِ روضه باید دوباره بری گریز به ابی عبدالله بزنی .. آقا تو غریبی جان دادی ، کسی کنارت نبود و جان دادیُ نفس آخرُ کشیدی ولی دیگه موقع جان دادنت زن و بچه ت کنارت نبودن نگاه کنن .. اما ذوالجناح زن و بچه رو آورد بالایِ بلندی .. دارن نگاه میکنن .. (حقشو ادا کن با گریه هات ، دو سه خط و التماسِ دعا ..* ظاهراً جدِ اطهرش بود پدرش بود ، مادرش هم بود وقتی افتاد رویِ گونۀ راست بین مَقتل برادرش هم بود بی کس و بی پناه از نزدیک سنگ میخوردُ خواهرش هم بود حسین .. حسین .. اشاره کرد زینب برگرد خیمه .. شب اولِ .. رفتی دلِ گودال .. این اوج غربتِ زینبه که زینب فرموده باشه : مگه نمیبینی حسینُ دارن میکشن .. اَیُقتَلُ اَبُوعبداللّه وَ انتَ تَنظُرُ اِلَیهِ .. ایستادی داری نگاه میکنی حسینُ میکشن .. ابی عبدالله صدای زینبُ شنید به یه نیزه تکیه داد ، نشست اشاره کرد که زینبم برگرد خیمه .. ولی نمیدونم به خیمه رسیده بود زینب یا نه .. یه وقت دید زمین داره میلرزه .. هوا تیره و تار شده .. دویید خدمت زین العابدین .. عزیز برادرم چه خبر حالم بهم ریخته .. فرمود عمه جان پرده خیمه رو کنار بزن .. ببین سر ابی عبدالله رویِ نیزه.. دستتُ شب اول برسون به پرِ عزایِ امام زمانت .. ↫
کُلُّ اَرضٍ کَربَلا... هرکجا که بمیرم، اگر با من باشد، در زمین جان سپرده‌ام...
روضه و توسل اجرا شده شب اول محرم . ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نه آب بودُ نه آتش ، نه خاک بودُ نه باد معلم ازلی حسین یادم داد .. *شب اول محرمِ ، دیگه منتظر نباش خواننده بهت بگه بگو حسین .. اگر با گوشِ جان گوش کنی الان مادرش زهرا میگه حسین .. همه عوالم دارن میگن حسین .. بابا برایِ تسلایِ دل فاطمه هم شده آروم نباش بگو حسین ... یارالی آقام .. آقام .. آقام .. بگو ممنونم ارباب سیاهی و پرچم های عزاتُ دیدم .. خیلیا بودن جاشون خالیِ ..پیرغلاما و شهدامون فیض ببرن ..* اگر که خاکِ درِ آستانِ او نشوم تنم غبارِ هوا و سرم رود بر باد لبی که از تو نگوید زِ هم نگردد باز دلی که بر تو نسوزد خوراکِ آتش باد *هر چقدر میتونی بگو حسین .. شب اولِ .. اگرچه هممونم بگیم حسین یک حسین گفتن فاطمه نمیشه .. هی میگه غریبِ مادر حسین حسین .. جوان، میبینی اشک داری قدر چشمتُ بدون .. حیف این چشم جای دیگه خرج بشه .. به چشمات بگو برای حسین بارونی شو .. این شبا تا میتونید برا آقاتون بلند گریه کنید .. چون تو کربلا تو گودال بهش بلند خندیدن .. ماها که نبودیم کمکش کنیم حالا براش بلند ناله بزنیم .. حسین جان ...* هنوز شیر ننوشیده ، دیده نگشوده به بزم روضه‌ی تو گریه را گرفتم یاد *یعنی هنوز اسم خودمم بلد نبودم ، مادرم میگفت بگو حسین .. (یادته کوچیک بودی) می گفت پسرم ان شاءالله بزرگ شدی خوب نوکری برای امام حسین شی .. اگه بابات نیست براش امشب تو گریه کن .. اگر مادر نداری گریه کن .. انقده محرما بیاد منو تو زیرِ خاکا خوابیده باشیم .. میگمُ رد میشم :* چگونه بر لب دریات تشنه لب کشتن زیاد باد به دوزخ عذابِ آلِ زیاد ... *حسین .. شاید بعضیاتون بگید چه اصراری داری شبِ اول محرمِ بزار یاد کنم خدا رحمت مرحوم نادعلی کربلایی رو .. قدیمیا اینجوری عشق بازی میکردن با ارباب .. هی اصرار میکرد میگفت زبون بگیرید برا حسین .. پدرِ سه شهید بود این مرد بزرگ خودش میگفت یه شب تو عالم رویا بی بی دو عالم حضرت زهرا رو دیدم .خانم جان تو روضه هایِ حسینت میای؟! فرمود میام ، شرکت میکنم .. کدوم قسمتِ روضه رو خانم بیشتر دوست دارید؟! میگه بی بی فرمود اونجایی که سرهاتون رو کج میکنید صداتونُ تو هم میندازید همه تون با هم میگید حسین ...* حسین ...... برایِ غربت مسلم همین بس یه زن تنها پناهِ من شد اینجا دیگه آب از سر مسلم گذشته خداحافظ عزیزِ قلبِ زهرا .. چی میاد اینجا به سرت پیشِ چشایِ مادرت غارت میشه پیرُهنت اسیری میره دخترت .. *اگه میای دیگه رقیه رو نیار .. اینا دستاشون سنگینِ حسین .. اگه میای دیگه شیرخواره رو نیار .. حرمله سه شعبه هارو آماده کرده حسین .. بازار آهنگرا شلوغه ..* میا کوفه که زینب خار گردد اسیر کوچه و بازار گردد میا کوفه که اکبر نوجوان ست علیِ اصغرت شیرین زبان ست صدام میارزه زانوهام میلرزه چشام از غصه‌ی چشم تو دریاست میاد روزی که بین چندتا نامرد سر پیراهن و عمامه دعواست .. جسم تو زیر دست و پا کنجِ تنور میره سرت با دست بسته عاقبت تنها میمونه خواهرت *حسین جان .. هی رقیه میگه بابا کی میرسیم مهمونی ... بابا اینهمه نامه نوشتن ، گفتن باغ هامون پر از میوه ست ، نهرهامون پر از آبِ .. چرا هرکسی مارو میبینه از ما فاصله میگیره ؟!.. گفت حسین :* حاضرم غربت ببینم بیشتر ، اما تو نه دربه در باشم در این کوه و کمر ، اما تو نه   حاضرم وقتی سرم خورجین به خورجین می‌رود در تنور خانه باشم تا سحر ، اما تو نه   حاضرم وقتی که در بازار کوفه غلغله است داغ ناموسی ببینم بر جگر، اما تو نه   حاضرم صد اسب از روی تن من رد شوند پیکرم در خاک باشد بی سپر ، اما تو نه شاعر : سید پوریا هاشمی *آوردنش بالا دارالعماره .. همه صورتش خون آلوده .. لب و دندان پرِ خونِ .. اما تو آب خواستی آوردن برات ، قسمت نشد بنوشی .. نه دخترات دیدن ، نه پسرات دیدن .. دلا بسوزه برای اون آقایی که تو گودال .. وقتی ذوالجناح اومد دم خیمه .. هشتاد و چهار زن و بچه از خیمه بیرون ریختن .. زیارت ناحیه‌ی مقدسه میگه این زن و بچه پشت ذوالجناح راه افتادن .. درست لحظه ای رسیدن که شمر روی سینه نشسته ...* آنقدر محو جمال احدیت بودی که در آوردن پیراهن تو آسان شد نعل تازه به سم اسب زدن کار که بود که سراپای تو با سطح زمین یکسان شد آنقَدَر زیور و خلخال ربودند ز ما که به بازارِ طلا نرخ طلا ارزان شد شاعر : سعید خرازی ↫
جایِ مُهر بر روی پیشانی‌ هایشان بود! قُربه‌‌الی‌الله آمدند بـرای کُشتن حسین... 🖤 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر زمانی در دلم درگیر طوفان می‌شوم یا حسینی می‌نویسم غرق باران می‌شوم از مسلمانی فقط عشقش برایم مانده است آخر از عشق علی یک روز سلمان می‌شوم کار من را بیشتر دست کریمان بسپرید در گرفتاری دخیل یا حسن جان می‌شوم من گناهی هم اگر کردم جهالت کرده‌ام تا گناهی می‌کنم فوراً پشیمان می‌شوم بار سنگینم مرا خیلی خجالت می‌دهد؛ هر زمانی که سر این سفره مهمان می‌شوم روزه می‌گیرم ولی دائم به فکر روضه‌ام آب می‌نوشم دم افطار و گریان می‌شوم روضه آب و گریه نانِ هر شب اهل دل است دور از این روضه ها، بی آب و بی نان می‌شوم جان من را هم گرفتی روضه را از من نگیر جان تو بی روضه من خیلی پریشان می‌شوم ** مو پریشان...، بعدِ تو زینب پریشان می‌شود همسفر با حرمله، با نیزه داران می‌شود
یا سَیِّدُالشَّهید، عزیزِ خدا، حسین ای نورِ چشمِ حضرتِ خَیرُالنِّسا، حسین با هر کسی به غیرِ تو بیگانه می شود آنکس که با غمِ تو شَود آشنا، حسین اعجازِ چشمِ توست، به ما داده آبرو آقا شود، به اذنِ تو اینجا گدا، حسین محکم گِره بزن دلِ ما را به زُلفِ خویش ای دستگیرِ در گُنَه اُفتاده ها، حسین آتش برای اهلِ جهنَّم شود بهشت فریاد اگر زنند همه یکصدا؛ "حسین" آقا، قسم به روزِ جدایی زِ خواهرت ما را مکن دَمی زِ غمِ خود جدا، حسین گودالِ قتلگاهِ تو شد بارگاهِ تو ای کشته ی فِتاده به صَحرا رها، حسین
✅️ شور احساسی امام حسین علیه السلام 1️⃣ بند اول چقده دلم به کرببلا وابسته ست میدونی که نوکرت از این دنیا خسته ست همه ی درا غیر در خونت بسته ست اما تو یه نگام کنی درست میشه راهی کربلام کنی درست میشه درست میشه بالاخره این قلب مریضم نگام کنی زندگی مو به پات میریزم آرزومه پایین پات بگم عزیزم حسین عزیزم حسین 2️⃣بند دوم توی دلم از غم فراقت آتیشه پره ترکه دلم آقا مثل شیشه دوباره حرم بیام آقا یعنی میشه؟ تو فراق چشام به در سفید شده ببین که محاسنم سپید شده تموم عمر تو روضه هات با اشک نم نم با هق هق و گریه و التماس میگفتم یه کاری کن پایین پات بگم عزیزم حسین عزیزم حسین 3️⃣ بند سوم چقده دلم خوشه بهت دل دادم غلام بساط روضه بودن اجدادم فدایی خونواده تن خونوادم بذار تا ابد به نامت بمونم مثل جون منم غلامت بمونم خادمی تون بالاترین مقام عالم کاشکی بشه برات اربعین فراهم تا که منم پایین پات بگم عزیزم حسین عزیزم حسین
دنیا برای دیدن تو آمدم حسین سنگ محبت تو به سینه زدم حسین هرچند روسیاهم و خیلی بدم حسین هرگز مکن ز درگه لطفت ردم حسین آقا به حق فاطمه دل را بخر حسین این اربعین به کرب وبلایم ببر حسین عمری ست نوکر هَیَآتت منم حسین خرج مجالست شده جان وتنم حسین در زیر خیمه های تو سینه زنم حسین حالا بیا تو موقع جان کندنم حسین بنما به حال نوکر خود یک نظر حسین این اربعین به کرب وبلایم ببر حسین پیراهن سیاه تو دارم به تن حسین شد زیور لبم همه دم، هر سخن حسین دارم نشان نوکری ات بر بدن حسین شد شهر کربلای تو،دل را وطن حسین تنها تویی به مرز حریمت گذر حسین این اربعین به کرب وبلایم ببر حسین دل را قتیل روضه ی غمناک کن حسین با چند قطره اشک مرا پاک کن حسین یا که مرا تو زائر افلاک کن حسین یا زیر پای زائر خود خاک کن حسین دارد دلم دوباره هوای سفر حسین این اربعین به کرب وبلایم ببر حسین ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[متن یک روضه کامل شب اول محرم] 👇👇👇👇 (شب اول محرم روضه حضرت مسلم علیه السلام) شب اول ماه محرم الحرام است از همین شب اول دعا کنیم خدای متعال در این ماه با عظمت توفیق عزاداری و نوکری در خانه اهلبیت علیهم السلام رو به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد. (اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.) بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... 🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید 🔸به روی دست ملائک بهار می آید 🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی 🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید هرکجا نشستی... اول مجلس... همه با هم... اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. 🔸جانم فدای تو یا صاحب الزمان یابن الحسن... 🔸قربان آن مقام تو یا صاحب الزمان امام زمان... آقای خوبم... 🔸جان می دهم به خاطر یک لحظه دیدنت ببین حرف دلت هست یانه... 🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان کجایی آقا جانم...امام زمان... یعنی میشه وقتی شما میآیید... من زنده باشم... درمقابل شما بایستم... دست ادب روی سینه بگذارم ... بگم السلام علیک یا بقیه الله... 🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان 🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم یواش یواش دلتونو آماده کنید... 🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم 🔸کی می رسد قیام تو یا صاحب الزمان آقا... کی میشه شما بیایید... انتقام جد غریبتون حسین رو بگیرید.. شب اول محرم دلت رو کجا ببرم... بذار اینطوری بگم... آقا... کی میشه بیای... انتقام غریب کوفه (مسلم بن عقیل) رو بگیری... بمیرم چه کردند با آقامون مسلم بن عقیل... 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم شب اول محرم... بریم در خانه نائب الحسين... آقا و مولامون مسلم بن عقیل... 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته... اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... غریب و تنها توی شهر کوفه... هی صدا میزد... 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم 🔸اهل کوفه همه پیمان شکنند 🔸خود نمک خوار و نمکدان شکنند 18 هزار نفر با مسلم... بیعت کردند خوشحال شد نامه نوشت گفت حسین جان مردم کوفه منتظر تو هستند... آقا زودتر بیا... اما یک لحظه ای هم رسید بالای دارالاماره... دید تنهای تنها مانده... از همون بالای بام صدا زد... السلام علیک یا ابا عبدالله... آقای من...مولا... کوفه نیا... (شب اول محرم دیگه کسی آروم نباشه...) 🔸حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد 🔸کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد هی میگفت یه نفر نامه بنویسه... بگه آقا کوفه نیا... 🔸میون شهر کینه غصه زده شکوفه 🔸خیری تو این سفر نیست حسین میا به کوفه ای وای... ای وای 🔸ز اوج بی وفایی دلم گرفته امشب 🔸شور میزنه دل من برای قلب زینب آقا... اگه میخواهی بیای... دیگه خانم زینب رو با خودت نیار... 🔸دارم نصیحتی من برات با قلب محزون 🔸سپیدی گلوی اصغرت رو بپوشون آقا اینجا حرمله ها... منتظر علی اصغرت نشستند... بیت آخرم باشه... منو ببخشید یاصاحب الزمان... 🔸قول داده مرد کوفی به دخترش بیاره 🔸ز کربلا به سوقات براش یه گوشواره حسین جان... اینها تازیانه هاشون رو آماده کردند جان زهرا مادرت... اگه میای... رقیه رو با خودت نیار... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) خدای متعال ان شاءالله این قلیل توسلات، عرض ادب، عزاداریها و اشک ریختن ها رو از همه ما به کرمش قبول بفرماید ثواب و بهره ای از این مجلس و محفل به روح همه گذشتگان پدران، مادران، حقداران، مخصوصا عزیزانی که سالهای قبل در بین ما بودند و در این مجالس زحمت کشیدند ولی الان دستشون از این دنیا کوتاه است عائد و واصل بگرداند... به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. .
اما... دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن... دیگه دختر بچه اش نبود ببینه... بمیرم... برات حسین.... جلو چشمان زینب... جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب دواندند... تمام استخوان ها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آره آن جلوه که فانی نشود نور خداست (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) .