#نماهنگ و توسل به حضرت سیدالشهداعلیه السلام ویژهٔ شب جمعه به نفس حاج مجتبی رمضانی •✾
دنیای منی حسین، از دنیا تو رو میخوام
این خواهش قلبمه، شب جمعه حرم بیام
اگه تمومِ حسرت دلم زیارته
ولی دلم خوشه که این جدایی قسمته
تموم زندگیم شبا میونِ هیأته
ممنونم از در این خونه نکردی تو ردم
با همهٔ سابقهٔ خوب و بدم
به یاد لبهات نه به آب لب نزدم
حســـــین وااای حســـــین وااای
حســـــین وااای حســـــین وااای
حســـــین وااای حســـــین وااای
نوکرِ بدی بودم ولی دوست دارم تو رو
رو سیاه شدم ولی، نکنه بگی برو
بیا و مثل حر روی سیاهم و بخر
این عبد عاصی و زیارتِ حرم ببر
دار و ندارمه آقا همین چشمای تر
حال من دیدنی میشه لحظهٔ جون دادنم
وقتی که خاک میریزن روی تنم
اربابم بیای برای دیدنم
حســـــین وااای حســـــین وااای
حســـــین وااای حســـــین وااای
حســـــین وااای حســـــین وااای
.
چقدر دلنشین است که صاحب الامر و الزمان و منتقم خون پاک و مقدس حضرت حسین بن علی (ع) بدینگونه از زیارت جدش امام حسین (ع) سخن گفته و چنین نوید روح افزا و نشاط انگیزی را به زائران حسین (ع) می دهد.
زیارت حسین علیه السلام در شب جمعه امان از آتش دوزخ در روز قیامت خواهد بود.»
📚بحار الانوار ، ج 53 ، ص 315
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
با سلام و عرض ادب و آرزوی قبولی طاعات ؛ عبادات ؛ توسّلات و عزاداری های شما ذاکرین عزیز اهلبیت علیهم السلام و همه ی شما خادمین سرور و سالار شهیدان حضرت حسین بن علی علیه السلام..
از آنجاییکه حقیر به علت آسیب سختی که به حنجره ام وارد شد؛ بعد از مراجعه به پزشک و تشخیص و درمان تخصصی اساتید فن آسیب شناسی حنجره و به دستور پزشکان حاذق این امر؛ به مدت یکماه توفیق نوکری در کسوت مداحی رو ندارم...
لذا از همه ی شما عزیزان و صاحب نفسان عزیز در محافل و مجالس التماس دعای ویژه وفراوان دارم ..
ولیکن در کماکان در کانال ذاکرین آل الله فعال و جوابگوی سوالات و خواسته های متن روضه و شعر و نوحه و عزیزان هستم انشاءالله ...
ضمنا یه خواهش ویژه مخصوصا از همه ی ذاکرین عزیز آل الله دارم که بحث بهداشتی گلو و حنجره را واقعا جدی بگیرید که در دراز مدت به مشکل نخورید...
مشکل بنده هم در همین بی توجهی ها بوده است و الان از فیض مداحی و منبر محروم گشته ام..
انشاءالله ارباب در این شب سوم محرم الحرام که توسّل به باب الحوائج زهرای سه ساله دشت کربلا حضرت رقیّه سلام الله علیها نامگذاری شده؛ بی بی سه ساله ارباب بیکفن؛ شفای این حقیر را عاجلا و کاملا عنایت بفرماید...
((( گر دخترکی پیش پدر ناز کند
گره ی کرب و بلای همه را باز کند )))
التماس دعا
خادم الحسین(ع)
حاج غلامرضا سالار
شماره تماس حقیر
09351601259
کانال ذاکرین آل الله
https://eitaa.com/Arbabhosyn
این شعر زیبا حُسنِ ختام عرایض حقیر تقدیم محضر خوبان در گروه ذاکرین آل الله...
👇👇👇👇
گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم
چون بار عشق را به سر شانه میبریم
ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد
اما به لطف روضۀ ارباب بهتریم
از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است
پس میشود به عشق تو از هر چه بگذریم
فرقی نمیکند چه کسی با چه منصبی
در پای سفرهات همه با هم برابریم
گریه زبان مادری نوکران توست
احساس میکنم همه با هم برادریم
«ما را سری است با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم»
علامهایم گاهی و گاهی رسول ترک
یک روز روضه خوان تو، یک روز منبریم
با هر که گفت گریه چرا؟ گفتهایم که ما
داغدار حنجر در زیر خنجریم
التماس دعا..
سالار
این فیلم یادگاری پارسال اربعین
در حرم مطهر امام حسین علیه السلام
تقدیم به حضور شما عزیزان
...
👇👇👇👇👇
فرقی ندارد که جهنم یا بهشت است
هرجا که میگویم حسین، آنجا بهشت است
هر روز از این روضه به آن روضه دویده
حق دارد آنکه گفته این دنیا بهشت است
چشمی که از داغت نمیبارد جهنم
چشمی که از داغت شود دریا، بهشت است
ششگوشه را از ششجهت دیدیم و گفتیم
از هر جهت این کعبۀ زیبا، بهشت است
بالا و پایینی ندارد خانۀ تو
بالای سر فردوس و پایین پا، بهشت است
با جبر ما را عاشق خود کن که فردا
در اختیار حضرت زهرا، بهشت است
گفتند زهرا زائر شبهای جمعه است
گفتیم زیر پای مادرها بهشت است
خیمه به خیمه سوخت دست و پای طفلان
در آتشی که شعلههایش تا بهشت است
https://eitaa.com/Arbabhosyn
|⇦•نجوا با شهدا به امید نابودیِ لیبرال های غربگرا و نکبت زاده های غرب پرست _ اجرا شده شب چهارم محرم به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
رسیدم حر شوم ، آزاد باشم
همان که پایِ تو افتاد باشم
مبادا از دلم غم را بگیری
مبادا اشکهایم را بگیری
سلام ای راسِ بر نیزه نشسته
سلام ای کاروانِ دست بسته
سلام من به یارانِ خدایی
بلا جویانِ دشت کربلایی
دلم تنگ شهیدان است امشب
دلم دلتنگ یاران است امشب
دلم امشب براشان روضه خوان است
نوایِ زخمیِ #آهنگران است
بخوان زانان خرابیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند ..
اسیر و زخمی و بی دست و پا من
رفیقان این چه سودا بود با من
اگه دیر آمدم مجروح بودم ..
اسیر قبض و بست روح بودم ..
در باب شهادت را نبندین
به ما بیچارگان زان سو نخندین
رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا زخمی رها کردند و رفتند
شهادت آسمان را نردبان بود
چرا برداشتند این نردبان را
چرا بستند راهِ آسمان را؟
تو بالا رفته ای من در زمینم
برادر رو سیاهم .. شرمگینم ..
مرا اسبِ سپیدی بود روزی
شهادت را امیدی بود روزی
بگو اسب سپیدم را که دزدید!
امیدم را امیدم را که دزدید
در میخانه را گیرم که بستند
کلیدش را چرا یا رب شکستند
خدایا تاب جان کندن ندارم
خدایا طاقت ماندن ندارم
بیا باز ای دل امشب در بکوبیم
بیا اینبار محکم تر بکوبیم
اگر جنس تو پاه نیاز است
در باغ شهادت باز باز است
.