حاج اسماعیلی روضه فاطمیه_دشتی.mp3
زمان:
حجم:
11.59M
#روضه_شهادت_حضرت_زهرا_علیهاسلام
#آواز_دشتی
دل ها شده دوباره پریشان مادرت
آقا بیا به مجلس ما، جان مادرت
روزی فاطمیۀ ما را زیاد کن
دست شماست سفرۀ احسان مادرت
دوباره شب شد و ظلمت بر آمد
كنار قبر زهرا حيدر آمد
پس از آني كه طفلان خوابشان برد
فلك تاب از دل بيتا بشان برد
ز خانه تا بقيع شاه يگانه
قدم آهسته بر دارد شبانه
به آوايي كه آيد از دل تنگ
به آوايي كه سوزد سينه سنگ
به آوايي كه پيغمبر بنالد
زمين و آسمان يكسر بنالد
بگويد زير لب در آن دل شب
امان از سينه سوزان زينب
بدين حالش چو طي شد راه صحرا
بيايد در كنار قبر زهرا
نهد صورت به خاك آن شاه ابرار
بگويد اين سخن با چشم خونبار
سلام اي بانوي در خاك خفته
درود زندگي را زود گفته
بخواب آرام اي پهلوي شكسته
علي اندر سر قبرت نشسته
بخواب آرام اي نور دو عينم
كه من چون تو پرستار حسينم
بخواب آرام با رخسار نيلي
به پيغمبر نشان ده جاي سيلي
به خانه چون روم رويت نبينم
بريزم اشك و با زينب نشينم
به مسجد چون روم بينم عدو را
به ياد آرم غم سيلي او را
چه خوبست اي همه آرام جانم
هميشه بر سر قبرت بمانم
.
حاج اسماعیلی 4_5976303248418542428.mp3
زمان:
حجم:
11.59M
#روضه_شهادت_حضرت_زهرا_علیهاسلام
#آواز_دشتی
دل ها شده دوباره پریشان مادرت
آقا بیا به مجلس ما، جان مادرت
روزی فاطمیۀ ما را زیاد کن
دست شماست سفرۀ احسان مادرت
دوباره شب شد و ظلمت بر آمد
كنار قبر زهرا حيدر آمد
پس از آني كه طفلان خوابشان برد
فلك تاب از دل بيتا بشان برد
ز خانه تا بقيع شاه يگانه
قدم آهسته بر دارد شبانه
به آوايي كه آيد از دل تنگ
به آوايي كه سوزد سينه سنگ
به آوايي كه پيغمبر بنالد
زمين و آسمان يكسر بنالد
بگويد زير لب در آن دل شب
امان از سينه سوزان زينب
بدين حالش چو طي شد راه صحرا
بيايد در كنار قبر زهرا
نهد صورت به خاك آن شاه ابرار
بگويد اين سخن با چشم خونبار
سلام اي بانوي در خاك خفته
درود زندگي را زود گفته
بخواب آرام اي پهلوي شكسته
علي اندر سر قبرت نشسته
بخواب آرام اي نور دو عينم
كه من چون تو پرستار حسينم
بخواب آرام با رخسار نيلي
به پيغمبر نشان ده جاي سيلي
به خانه چون روم رويت نبينم
بريزم اشك و با زينب نشينم
به مسجد چون روم بينم عدو را
به ياد آرم غم سيلي او را
چه خوبست اي همه آرام جانم
هميشه بر سر قبرت بمانم
.
1. مرا از کودکی.mp3
زمان:
حجم:
5.31M
#زمزمه_حضرت_اباالفضل
#مدح_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#حاج_حسن_شیرازی
#آواز_دشتی
#دوبیتی_اول
مرا از کودکی احساس دادند
(آقام آقام ، اباالفضل)
مرا عادت به عطرِ یاس دادند
(آقام آقام ، اباالفضل)
کلید مشکلاتم را از اول
(آقام آقام ، اباالفضل)
به دست حضرت عباس دادند
(آقام آقام ، اباالفضل)
#دوبیتی_دوم
من از روز اَزل
با یاس بودم
کنار سفره عباس بودم
به قلبم هر چه بود
احساس دادند
(آقام آقام ، اباالفضل)
به دستم پرچم عباس دادند
(آقام آقام ، اباالفضل)
#دوبیتی_سوم
الا مادر به قربون جمالت
(آقام آقام ، اباالفضل)
رخ چون بَدر و
ابروی هلالت
شنیدم کام عطشان
جان سپردی
گلِ اُمَّ البنین ، شیرم حلالت
#دوبیتی_چهارم
منم یک عمر
پا بستِ اباالفضل
(آقام آقام ، اباالفضل)
اسیرِ دیده و دست اباالفضل
(آقام آقام ، اباالفضل)
هر آن دم که گِره
در کارم افتاد
بوَد کارِ دلِ من با ابالفضل
#زمزمه_آواز_دشتی
@navaye_asheghaan
.
#مناجات_با_خدا
#آواز_بیات_اصفهان#آواز_دشتی
دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم
نمانده باطنی اصلاً به ظاهر دینم
نگاه کردم و دیدم تمام شد عمرم
هنوز جاهلم و بنده ی شیاطینم ...
( خدای من ، خدای من ، خدای من ... شب های ماه رمضان فرصتِ خوبیه با خدا خلوت کنیم ، درد و دل کنیم ، مناجات کنیم ... )
گناه کردم و از رو نرفتم و حالا
مرا زمین زده این کوله بارِ سنگینم
قساوتِ دلِ آلوده ام سبب شده است
امام عصر خودم را اگر نمی بینم ...
همیشه بر درِ این خانه محترم بودم
منی که مُستحقِ ناسزا و نفرینم ...
(« خودم ، اگر چه خودم را دگر نمی بخشم » اگه بخوام خودم به خودم نمره بدهم ، نمره ام خیلی پائینه ، سرمو پائین می اندازم ... )
خودم ، اگر چه خودم را دگر نمی بخشم
ولی به رحمت پروردگار « خوش بینم ... »
من اومدم درِ خونه ی اون خدایی که ، خودش فرمود : بیا ... اگر گنهکاری بیا ... اگرآلوده ای بیا ... « این درگه ما ، درگه نومیدی نیست ، صد بار اگر توبه شکستی بازآ ... » ، خودش فرمود : « يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ » از رحمت من ناامید نشید ... « إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا » ( زمر، 53)
اگرچه شیعه نبودم تمام عمرم را
خوشم به لطف علی در صفِ « مُحبینم »
شنیده ام که علی همدم فقیران بود
در آرزوی علی سال هاست مسکینم
( «خدا کند که بیاید کنار من باشد » هر کی را بخواهی داعا کنی ، اینجوری دعا میکنی ، میگی الهی عاقبت به خیر بشی ، ... من میخوام بگم ، عاقبت به خیری اینه ، لحظه ی آخر ، موقع جون دادن ، آقامون امیرالمومنین بیاد بالا سرمون ... )
خدا کند که بیاید کنار من باشد
خدا کند که بیاید زمانِ « تلقینم »
مرا به مَرهم و طِبّ و طبیب حاجت نیست
که اشک روضه ی « عباس »هست تسکینم
( « اباالفضلم ، اباالفضلم » ... اینجا نباش ، بریم کنار علقمه ... « شکسته ای کمرم را ، بلند شو برویم » ... اباالفضل ، اباالفضل ، اباالفضل ... خدا نکنه هیچ کس داغ برادر ببینه ، خیلی سخته ، خیلی سنگینه ... ابی عبدالله کنار غلقمه ، قدش خم شد ! کمرش شکست ... )
شکسته ای کمرم را بلند شو برویم
سکینه را چه کنم من ؟« شهیدِ خونینم »
( یه بیت دیگه بخونم ، هر کی حاجت داره ، بگیره ... )
هزار شُکر که « اُمُّ البنین » نمی بیند
چقدر غنچه ی تیر از تنِ تو می چینم ...
آره والله ... « اُمُّ البنین » ندید ، اما هر موقع می اومد کنار قبرستان بقیع ، چند تا صورتِ قبر درست کرده ، بالاسرِ هر کدوم که می نشینه ، هی ناله میزنه : حسییین ... گفتند : « اُمُّ البنین » تو چهار تا پسراتو توو کربلا کُشتند ، بازم برای پسرِ فاطمه گریه میکنی ؟ ... ناله میزد ... آره والله ، چرا گریه نکنم ؟ «کُلُّهُمْ فَداءً لِاَبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن » همه بچه هام فدای حسین ...
عهدی ست بینِ اُمِّ بنین و خدای خود
غیرِ از رضای دوست نخواهم برای خود
من دل نبسته ام به دلِ بچه های خود
اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود ...
#شاعر_علی_ذوالقدر
.
1. منی که.mp3
زمان:
حجم:
3.56M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#حاج_منصور_ارضی
#آواز_دشتی
[ درِ خانه ی تو آمدیم ]
منی که روز و شب از اشک
چاره می نوشم
دلم گرفت ،
از این روزهای خاموشم
#یابن_الحسن
فراغتی که
فراق تو را ، زِ پی دارد
هزار مرتبه
سنگین تر است بر دوشم
بهار می رسد از راه
آن زمانی که
رسد ِز کعبه
« اَنَاالْمَهدیِ » تو بر گوشم
سیاهیِ دلم
از تو اگرچه دورم کرد
میان روضه ولی
با تو زود می جوشم
بدون روضه
ببین دست های سینه زنم
گرفته زانوی غم را
میان آغوشم ...
هزار شکر
که تا چند سال عیدم را
برای مادرت
از ابتدا سیه پوشم
بقیع ، گریه کنِ
روضه های مادر توست
کنار تُربتِ زهرا
مکن فراموشم ...
#شاعر_محمد_بیابانی
#مناجات_دشتی
2. اباصالح.mp3
زمان:
حجم:
3.11M
#زمزمه_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#آواز_دشتی
ابا صالح ، التماس دعا
هر کجا رفتی
یاد ما هم باش
نجف رفتی ،کاظمین رفتی
کربلا رفتی ، یاد ما هم باش
ابا صالح ، یا اباصالح
ابا صالح ، یا اباصالح
#ملودی_دوم
مدینه رفتی ، به پابوسِ
مادرت زهرا
یاد ما هم باش
به دیدارِ ، قبرِ مخفی از
کوچه ها رفتی
یاد ما هم باش
شب جمعه ، کربلا رفتی
یاد ما هم کن
چون ، زدی بوسه
کنارِ قبرِ ، اباالفضلِ
با وفا رفتی
یاد ما هم باش
ابا صالح ، یا اباصالح
ابا صالح ، یا اباصالح
نمازِ حاجت که میخوانی
از برایِ فرج ، مسجدِ کوفه
شدی مُحرِم ، در مَناسِکِ حج
یا مِنا رفتی ، یاد ما هم باش
ابا صالح ، یا اباصالح
ابا صالح ، یا اباصالح ...
#زمزمه_دشتی
3. حاج منصور ارضی.mp3
زمان:
حجم:
3.14M
#خداحافظ_ماه_خدا
#حاج_منصور_ارضی
#آواز_دشتی
خداحافظ ،
ماهِ ذکر و مناجات
خداحافظ ،
لحظههایِ ملاقات
خداحافظ ،
ماهِ خوبِ خدایی
کریمَ الْعفو ،
یا الهی الهی ...
خداحافظ ، اِفتتاحِ سحرها
به ما می شد
نیمه شب ، چه نظرها ...
خداحافظ ،
سفرههایِ ضیافت
به ما کردی ،
بارِ دیگرِ عنایت ...
خداحافظ ،
سوز و ناله ی یا رب
خداحافظ ،
اشک و روضه ی هرشب
خداحافظ ،
تشنگی ، دمِ افطار
ننوشیدنِ آب ،
شبیهِ علَمدار ...
خداحافظ ،
گریه با دلِ بیتاب
جدا شد زینب ،
چگونه زِ ارباب ...
(حسین جان ای
آبرویِ دو عالَم ،
نگینِ سلیمان
به حلقه یِ خاتم ) تکرار
#شاعر_قاسم_نعمتی
#زمزمه_دشتی
4.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_امام_رضا
( علیه السلام )
#استاد_کریمخانی
#آواز_دشتی
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی زِ گناهم بده
.
2. قطعه بهشت.mp3
زمان:
حجم:
3.19M
#مدح_امام_رضا
( علیه السلام )
#استاد_کریمخانی
#آواز_دشتی
آمدم ای شاه پناهم بِده
خط امانی ز گناهم بِده
ای حرَمت ملجأ درماندگان
دور مَران از در و راهم بِده
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بِده
#شاعر_استاد_چایچیان
آهنگساز : آریا عظیمینژاد
استاد کریمخانی میگویند : ما این شعر را در دستگاههای مختلفی اجرا کردیم اما کار مناسبی از آب درنیامد ، در دستگاه شور هم خواندم ولی باز هم نشد ، تا اینکه در نهایت بهسراغ #دشتی رفتیم ... انتخاب دست خود امام رضا علیه السلام بود ، این غلط است که من ادعا کنم این کار را انجام دادهام ، اگر اهلبیت (ع) عنایتی نداشته باشند ، من که سهل است ، بزرگتر از من هم نخواهند توانست کاری انجام دهند و خدمتی به این آستان کنند.
.
❁﷽❁
#توسل_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر
●━━━━━━─────
#آواز_بیات_اصفهان
هر کس به کربلا نرود می کند ضرر
شاید نداشته ز معانی حق خبر
صدها کلام حضرت صادق چنین بود
دوری مکن ز فیض فرا عقل این سفر
این راه پر نشیب رسد تا خود خدا
عرش خداست خانه ی خورشید و آن قمر
خود امام صادق فرمود هر کس جد ما رودر کربلا با معرفت زیارت کنه کأن خود خدا رو در عرش زیارت کرده
این یعنی چی؟
یعنی امام حسین پیش خود خود خداست
هر کس به زیارت امام حسین میره یعنی به زیارت خود خدا در عرش معلی رفته
ارباب اگر اراده کند بنده می شویم
ظلمت کنار می رود و می شوی سحر
پا پس نکش اگر به حرم راه دادنت
با سر برو نمان که نیفتی تو در خطر
آنقدر گریه کن که تو را هم دهند راه
پا بر زمین بکوب در این خانه پشت در
کرببلاست خانه ی امنی که صاحبش
آن کشتی نجات خدا هست بر بشر
اگه هر کاری کردی نتونستی کربلا بری یه کار باید انجام بدی ،چیه اون کار؟؟
به مادرش بگوکه تو را دعوتت کند
باشد دعای فاطمه والله معتبر
حالا که برات کربلا گرفتی
اما اگر شدی شب جمعه تو زائرش
روضه نخوان کنار پدر از غم پسر
بابا کنار نعش علی خورد بر زمین
جانم به روی لب شد و افتاد محتضر
گفت تو عالم رویا ، ابی عبدالله رو دیدم، دیدم تمام بدن مبارک پر از زخمو جراحته، گفتم آقاجان، چی کار کنم؟چه مرهمی رو زخمهای شما بگزارم فرمود گریه ها و اشکهای شما بهترین مرهم زخمهای منه ، از خواب بیدار شد رفقاشو خبر کرد هر روز مجلس روضه برپا می کردن هر روز گریه می کردن، یه چند روزی گذشت دوباره تو عالم رؤیا سیدالشهدا رو دید تمام زخمهای سر و صورت مبارک همه التیام پیدا کرده الا یه زخم، دید رو سینه ی مبارک یه جای زخمی هست گفت آقاجان، این زخم چرا خوب نشده؟چه مرهمی لازم داره ؟ آقا سیدالشهدا فرمود این زخم خوب شدنی نیست این برا داغ جوانم علی اکبره ، هیچ موقع داغ جوان خوب شدنی نیست، بمیرم برات ارباب ،
گفت ای عزیز من
سر علی اکبرورو زانوگذاشت شروع کرد با علی حرف زدن
گفت ای عزیزمن تو چرا تکه تکه ای
شد پاره پاره از غم تو از پدر جگر
باید که جسم پرپر تو در عبا نهم
گویی که ضربه خورده ای از هر که در گذر
سر علی رو به زانو گرفت دلش آرام نشد صورت گذاشت رو صورت علی اکبر، هی صدا می زد ولدی ولدی....خدا برا هیچ پدری نیاره داغ جوان ببینه ،
#آواز_دشتی
باید که جسم پرپر تو در عبا نهم
گویی که ضربه خورده ای از هر که در گذر
این لخته خون اگر بگزارد ببوسمت
گرچه نمانده از لب پرخون تو اثر
لشکر دارن تماشا می کنن ،ابی عبدالله گریه می کنه یه عده می خندن ، هی میگن کار حسین تمام شد یه مرتبه دیدن از سمت خیمه ها یه بانویی داره به سر زنان میاد گاهی صدا میزنه یا حبیبا ، گاهی صدا می زنه یابن حبیبا ، گاهی میگه وای داداشم گاهی میگه وای پسر داداشم ، گفت سؤال کردم این خانم کیه داره میاد سمت میدان، گفتن این زینب دختر فاطمه ی زهراست، اومد تا کنار نعش علی اکبر ، خودشو انداخت رو بدن علی، یه مرتبه دیدن ابی عبدالله لحن کلامش عوض شد صدا زد
#آواز_ابوعطا
برخیز عمه را ببر از بین این سپاه
علی اکبر
تو که اینطوری نبودی بابا، ببین عمه اومده بین نامحرما
برخیز عمه را ببر از بین این سپاه
تا کم کنند بر قد و بر قامتش نظر
#زمزمه
از نفس افتادی با این نیزه بارون
اربا اربا شد تنت با خنجراشون
بی مروتها زدن بال و پرت رو
رو عبا باید بچینم پیکرت رو
یه مرتبه دیدن ابی عبدالله صدا زد
جوونای بنی هاشم بیایید
احملوا أخاکم ، برادرتون رو بردارید
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را تا دم خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
آی جوونای بنی هاشمی، شما بیاید
علی را تا دم خیمه رسانید
صلی الله علیک یا مظلوم
یا اباعبدالله
●━━━━━━─────