🔸 رای دادیم
یک عمر هم در بیش، هم کم رای دادیم
با جان و دل، در شادی و غم رای دادیم
این برکتِ جمهوری اسلامی ماست
افزونتر از هر جایِ عالَم رای دادیم
هر جا که دشمن خواست تا نومید گردیم
همراه هم رفتیم باهم رای دادیم
رفتیم همراه تمام خانواده
باشور و شوقی خاص، از دَم رای دادیم
رفتیم بنویسیم رای عمه را، بعد
دزدانه جای عمه اعظم رای دادیم
تا دشمن ایران و ایرانی بسوزد
با شوق این نام مُعظم رای دادیم
در جنگ تحمیلی بدون بیمی از مرگ
رفتیم در خط مقدم رای دادیم
در خبرگان و مجلس و شورا، سه نقطه
این سالها اینگونه درهم رای دادیم
حتی اگر دلخسته از تحریم بودیم
پایِ وطن ماندیم، محکم رای دادیم
با دستهای پینه بسته کار کردیم
تا ظهر شد وقتی فراهم رای دادیم
پای نظام و مکتب خود ایستادیم
تا قامت دشمن شود خم رای دادیم
این حق ما در انتخاب سرنوشت است
دنبال این حقِ مُسَلم رای دادیم
با مشت پُر سوی ستمگر حمله کردیم
تا دشمن ایران کند رَم رای دادیم
بچه براندازی به من گفتا: نده رای
رو سوی او با خنده گفتم، رای دادیم!
✍#احمد_رفیعی_وردنجانی
گله دارم اما ...
اگرچه در دل تنگم گلایه ها دارم
اگر چه در غم ارزاق خود گرفتارم
اگر چه داده غم اختلاس آزارم
اگرچه خسته ام از فکر مسکن و کارم
به شوق آنکه شوم از گلایه ها آزاد
به رغم این گله ها باز رای خواهم داد
🔹
اگر چه نیست برایم درآمدی مطلوب
اگر چه کرده به دلهایمان گلایه رسوب
اگر چه چرخه ی تولیدمان شده معیوب
به شوق اینکه شود روزگار خیلی خوب
به شوق اینکه شود خاکمیهنم آباد
به رغم این گله ها باز رای خواهم داد
🔹
اگرچه در پی یک وام خُرد درگیرم
اگرچه بانک کُند سفت و سخت زنجیرم
به این رویه نموده همیشه تحقیرم
اگر چه خسته از این چرخه ی نفس گیرم
مگر شنیده شود این گلایه های زیاد
به رغم این گله ها باز رای خواهم داد
🔹
اگر چه بار تورم به شانه ام دارم
اگر چه عمری از این اقتصاد غم دارم
اگر چه بر سر سفره زیاد،کم دارم
ولی چه خوب که آزادیِ قلم دارم
به شکرِ اینکه مرا هست جرات فریاد
به رغم این گله ها باز رای خواهم داد
🔹
اگرچه مجلس مان عاقبت نشدشفاف
اگر عمل نشده وعده های قالیباف!
اگرچه باز به محروم می شود اجحاف
اگرچه نیست هوا آنچنان که باید صاف
مباد آنکه شود دشمنی ز کارم شاد
به رغم این گله ها باز رای خواهم داد
🔹
اگرچه صنعت ماشینِ مان به پنچری است
بلایِ جان وطن،افتخارِ کشوری است
اگرچه شیوه ی شان سَمبَلی و سرسری است
وطن اسیر و گرفتارِ جنگِ زرگری است
مگر که فرصتِ نو در وطن شود ایجاد
به رغم این گله ها باز رای خواهم داد
🔹
اگر چه خسته ز یک عده ی نجومی گیر
اگر چه خسته ز اصحابِ خدعه و تزویر
اگر چه هست برای شروع گاهی دیر
به شوق آنکه دهم روزگار را تغییر
به کور چشمیِ خفاشهایِ استبداد
به رغم این گله ها باز رای خواهم داد
🔹
برای اینکه غم و رنج ها شنیده شود
مگر که ترمزِ بی مایه گان کشیده شود
مگر کمی توکِ دزدان شهر چیده شود
و دستهای ستم پیشگان بریده شود
برای سوختنِ ذاتِ مافیایِ فساد
به رغم این گله ها باز رای خواهم داد
🔹
چه مشکلات که داریم وجای کتمان نیست
گلایه هست ولی قهر چاره ی آن نیست
کسی که قهر کند غصه دارِ ایران نیست
برای غصه ی ما واقعا پریشان نیست
کجا خورد غمِ من یا تو ،دشمنِ شیاد؟
به رغم این گله ها باز رای خواهم داد
🔹
برای اینکه غم این حریم را داریم
برای اینکه به پیمان خود وفاداریم
به این حضور پر از،شورِ خود بنا داریم
که خیلِ کارکنان را به کار واداریم
برای اینکه نباشیم هرچه بادا باد
به رغم این گله ها باز رای خواهم داد
#انتخابات
#احمد_رفیعی_وردنجانی
امان از شام
دل فغان می کند، فغان ازشام
آتشم می زند بیان از شام
زخم دارند واژه ها به جگر
لکنت افتاده در زبان ازشام
دردمندان آشنا در جان
زخم دارند بیکران از شام
از مصیبت شکست پشت زمین
خون شده قلب آسمان از شام
شعله ها سرکشید تا به فلک
سوخت سرتاسر جهان از شام
داشت کم کم به چشم می آمد
ازپس جاده ها نشان از شام
فاطمه داشت زیر لب می گفت
نگذرد کاش کاروان از شام
کربلا رفت روبه پایان، نه
تازه شد باز داستان از شام
خیزران خورد روی مروارید
دود برخاست ناگهان از شام
آنچه دیدند اهل بیت کجا؟
وآنچه گفتند دیگران از شام
روضه این است: حضرت زینب(س)
پیربرگشته این جوان از شام
می نویسم فقط به جای غزل
بارها، بارها، امان از شام
#امان_از_شام
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@navaye_asheghaan
تو هنرمندی...
تو بهاری برای اهل حیات
جلوهی رحمت خداوندی
با پیامآوران پاک خدا
در مسیر هُدی همانندی
مثل باران به خاک میباری
هست آیین تو فداکاری
غم اگر هست در دلت، داری
روی لب بوستان لبخندی
خویش را وقف مکتبت کردی
زخم خوردی و کم نیاوردی
وقت جانبازی و جوانمردی
از همه هستِ خویش دل کندی
از کلام تو نور میبارد
در دل ما اُمید میکارد
با شکوهی که مکتبت دارد
راه را روی جهل میبندی
رهنمای سعادتی به بشر
هستیات هست عاشقی یکسر
چه نصیبی از این گواراتر
که خدا دارد از تو خرسندی
شورِ نابِ سلامِ تو هنر است
حرف حرف کلام تو هنر است
هر قعود و قیام تو هنر است
تو هنر پروری، هنرمندی
پهنهی لطف توست چون دریا
مهر تو ماندگار در جانها
کاش هرگز مباد در دنیا
از تو محروم، آرزومندی
#معلم
#احمد_رفیعی_وردنجانی