🏴 اشعار #شب_سوم_محرم
==============================
#حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
@Shere_aeini
هنوز ردَ غروبت در آسمان باقیست
طلوع سرخ تو باقیست، تا جهان باقیست
در این دیار، که فانیست هر چه شادی و غم
غمِ مقدسِ داغِ تو همچنان باقیست
قسم به «قَوِّ عَلیٰ خِدمَتِکْ»، جوارح من
در اختیار غم توست، تا توان باقیست
بیا و مشتری آبروی چشمم باش
هنوز قطرهی اشکی در این دکان باقیست
سیاهیام؛ نه زغالی که چای دم داده
منم همانچه که در قعرِ استکان باقیست
هزار و نهصد و پنجاه بار باید مرد
چقدر زخم شنیدم؛ چقدر جان باقیست
صدای کشتنت اللهاکبرِ کوفیست
هنوز داغ تو در روضهی اذان باقیست
مگر جماعت کفتار غارتت کردند؟!
که از رشیدِ تنت چند استخوان باقیست
اگر چه جوهر تاریخ، قطرهقطره مکید
هنوز خون تنت در رگ زمان باقیست
🔸شاعر:
#رضا_قاسمی
=============================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#یا_اباعبداللهالحسین_علیهالسلام
بگذار که فرشِ روضههایت باشم
یک عمر دخیلِ خاکِ پایت باشم
با -روی سیاهِ از خجالت سرخم-
بگذار که پرچمِ عزایت باشم
✍️#رضا_قاسمی
زمین میلرزد
زمین میلرزد از سنگینی باری که من دارم
شبیه شانهی از داغ، سرشاری که من دارم
خسوفِ صورتت خورشید را خاموش خواهد کرد
بتاب ای ماهِ زخمی در شبِ تاری که من دارم
به گوشِ شیرخوارم گفتم: «آری زنده میمانی»
فقط با آب، میآید؛ علمداری که من دارم
بیا برگرد، جان خواهرم؛ برگرد، جان من !
ببین ناموسِ خود را پشتِ اصراری که من دارم
نترس از آبروی آب، پیش دختران من
بترس از دشمنانِ دخترآزاری که من دارم
طلب دارند، جانم را؛ ولی بعدش چه ؟ میدانی ؟!
به «جان» راضی نخواهد شد طلبکاری که من دارم
بیا تا از کنیزی دور، باشد طفل معصومم
بمان؛ ثابت بکن کذب است، اخباری که من دارم
رضا قاسمی
#رضا_قاسمی🌹
.
🏴 #محرم۱۴۰۳
#تاسوعا
#حضرت_عباس علیه السلام
#رضا_قاسمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
آب شد بیآبرو، اما تو سقایی هنوز
رود، شد مرداب و مُرد، اما تو دریایی هنوز
دخترانم با خدای آب، فکرش را نکن
غرقِ دریای عطش هم فکر آنهایی هنوز
بیعلَم، بیدست، بیسر هم علمدار منی
گرچه افتادی، ستونِ خیمهی مایی هنوز
شیرِ زخمی باز هم شیر است، حتی در حصار
غم مخور کرَارِ در خون، مثل بابایی هنوز
هر کسی یک شاخه از سروِ تو را برداشت برد
گرچه غارت شد تنت، خوش قدّ و بالایی هنوز
چشمها را خیره کردی با خسوفِ سرخِ خویش
ماهِ در حالِ غروبم!، بسکه زیبایی هنوز
جانِ بر لب را ببین، برگرد راهِ رفته را
یک نفس خرجِ برادر کن، مسیحایی هنوز
مادرم آمد تو را یک سر به داغِ کوچه برد
اشکهایت روضه میخوانند، آنجایی هنوز
ای مزارِ کوچکت صدها سوالِ بیجواب
چارده قرن است در مقتل معمّایی هنوز
.
#شب_نهم_محرم
.
#⃣ #متن_کامل_روضه
#⃣ #فيش_روضه_اسارت_آل_الله
#⃣ #مصائب_شام
#⃣ #اسارت_آل_الله
#⃣ #روضه_دفتري
#⃣ #متن_روضه
....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ....
بِسمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم
"يَا أَيُّهَا الْعزِيزُ مَسنَا وَأَهلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين"
يا رب الحسین، بحق الحسین، اشف صَدر الحسین، بظهور الحُجُّة...
ای عمه جان برای تو خون گریه میکنم
از سوز ماجرای تو خون گریه میکنم
امام زمان در ناحیه مقدسه عرضه میدارد به جدش غریبش حسین: لأَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً.
یا جَدّا یا اباعبدالله! هر صبح و شام برا تو گریه و شیون می کنم و در مصیبت تو به جای اشک، خون می گریم...
فرمود: آقا جان یا صاحب الزمان !شما برا کدوم روضه فرمودید اشک چشمم خشک بشه خون گریه میکنم؟ روضه جده غریبت ابا عبدالله؟ فرمود: نه..روضه عموجانت ابوالفضله؟ نه.. روضه شیرخواره ست؟ نه.. کدوم روضه ست آقا جان؟ فرمود: من برای روضه اسارت عمه جانمون اگه اشک چشمم تموم شه خون گریه میکنم کجای روضه ؟ سه روز و سه شب عمه ی ما رو پشت دروازه ی ساعات معطل نگه داشتن...
ای عمه جان برای تو خون گریه میکنم
از سوز ماجرای تو خون گریه میکنم
با یاد غصه های تو از حال میروم
با یاد غصه های تو خون گریه میکنم
داغ اسیری ات کمرم را شکسته است
بستند، دست و پای تو خون گریه میکنم
حتی خدا برای تو روضه بپا کند
با روضه ی خدای تو خون گریه میکنم
بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ...
از "وا محمدای" تو خون گریه میکنم
هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ...
هر صبح و شب برای تو خون گریه میکنم
از داغ همسفر شدنت با حرامیان ...
میمیرم، از عزای تو خون گریه میکنم
تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و
من نیز، پا به پای تو خون گریه میکنم
✍ #رضا_قاسمی
*عمه ی سادات زینب کبری سلام الله علیها یه نگاهی به آن سر خاکستری و خون آلود کرد .... ای هلالِ زینب! ... الله اکبر چه کردن با این آقا .... بعضی ها نوشتن فقط هجده ضربۀ کاری به صورت خورده بوده ... ای هلالِ یک شبۀ زینب چرا این گونه غروب کردی ... بعد فرمود: اگه با من حرف نمیزنی با این طفلی که در دامن من نشسته داره نگات میکنه حرفی بزن، هی میپرسه عمه! این سرِ کیه داری باهاش اینجوری حرف میزنی .... فرمود این طفل قلبش داره آب میشه ...لااقل با این بچه حرف بزن .... داداش!
راس تو میرود، بالایِ نیزه ها
من زار میزنم، در پایِ نیزه ها
آه ،اِی ستاره ی، دنبالِه دارهِ من
زخمی تَرین سَرِ، نیزهِ سَوارِ من
پاشو داداش ،نگاهی کن
که دارن ،به منِ غمزَدهِ میخندن
دارن پایِ ،سَرِ عباس
جلو چشمِ همه، دستمو میبندن
حسین جانم..حسین جانم ....
کاروان اسرا چند روز دیگه به شام میرسن، سهل ساعدی میگه: دیدم شهر رو آذین کردن همه لباس نو پوشیدن دارن تبریک به هم میگن، گفتم خدایا چه جشنیه؟ چه عیدیه من خبر ندارم؟
یه عده ای دور هم داشتن صحبت می کردن رفتم جلو سلام کردم امروز چه جشنیه؟ چه عیدیه؟ مردم دارن شادی می کنن؟ گفت بنده ی خدا خبر نداری تعجب می کنیم چرا زمین اهلش رو در خودش فرو نمیبره...چی شده خوب؟یه وقت یه ناله ای زد و گفت اهل بیت حسین ابن علی رو وارد شام می کنن به اسم خارجی وارد شهر می کنن، سرای بریدشون رو آوردن مردم براشون جشن گرفتن اومدن برا تماشا...گفتم از کدوم دروازه وارد می شن گفتم از دروازه ساعات شلوغ ترین دروازه شهر...رفتم خودمو رسوندم، دیدم یه عده ای رو دارن وارد می کنن مردم هلهله می کنن دورشون جمع شدن یه عده نیزه به دست گرفتن و دارن میارن...آخ یه سر بین این سرها خیلی خود نمایی می کنه رفتم جلو و نگاه کردم دیدم سر خونین و خاکستر آلود حسینِ... نسیم محاسن آقا رو هی حرکت میده یه وقت دیدم یه آقایی رو با غل و زنجیر روی یه ناقه برهنه بستن، رفتم جلو نگاه کردم دیدم آقام امام سجاده سلام کردم گفتم من از صحابه پیغمبرم آقا جان سهل ساعدی ام، قربونتون برم چی شده چه اتفاقی افتاده با شما چیکار کردن؟
میخوای ناله بزی بسم الله، بعضی وقتا روضه روضه ي تیغه، شمشیره، خنجره، سر بریده است، تازیانه است.. اما اینی که من میخوام بگم هیچ کدوم نیست، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمَل...آقا یه نگاه به سهل ساعدی کرد فرمود: سهل ساعدی اونقده برات بگم از کربلا تا کوفه از کوفه تا اینجا اولین کسی که سلام کرده به من تویی.... هر جا رفتیم هلهله کردن، هر جا رفتیم این دامناشون رو پر سنگ می کردن... ای حسین!..
اَللهم عَجل لِوَلیِکَ الفَرَج….خدایا نسل ما ذریه ی ما زیر سایه ی حسین، حسینی ثابت قدم قراربده...
..
﷽
مناجات_با_امام_زمان_ارواحنا_فداه
پیش مقدمه برای روضه حضرت زینب (س)
ای عمه جان برای تو خون گریه میکنم
از سوز ماجرای تو خون گریه میکنم
با یاد غصه های تو از حال میروم
با یاد غصه های تو خون گریه میکنم
داغ اسیری ات کمرم را شکسته است
بستند ، دست و پای تو خون گریه میکنم
حتی خدا برای تو روضه بپا کند
با روضه ی خدای تو خون گریه میکنم
تو زار میزنی ز فراق حسین و ، من ...
از سوزِ های های تو خون گریه میکنم
بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ...
از "وا محمدای" تو خون گریه میکنم
هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ...
هر صبح و شب برای تو خون گریه میکنم
ای "کربِ وَ الْبَلای" حقیقی کربلا
از داغ کربلای تو خون گریه میکنم
از داغ همسفر شدنت با حرامیان ...
میمیرم ، از عزای تو خون گریه میکنم
تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و
من نیز ، پا به پای تو خون گریه میکنم
✍#رضا_قاسمی
#روضه ی اربعین
⬅️#زبانحال خواهر کنارقبر برادر
#سبک معروف به سبک دشتی✨
#چهل روزه حسینم را ندیدم(آیی عزیزم)
بلایش را به جان ودل خریدم(آیی عزیزم عزیزم)
چهل روز است چهل منزل اسیرم(آیی)
دعا کن در کنار توبمیرم(آیی عزیزم)2
چهل روزه غم چهل ساله دیدم
غم واندوه دیدم ناله دیدم(هایی غریبم آیی غریبم)
سر پر خون تو همراه من بود
به هرجاچهل چراغ راه من بود(آیی عزیزم)2
همینجا غرق در خون شد وجودم(عزیزم)2
تن پاک توراگم کرده بودم2
میان نیزه ها دل باختم من(آخ عزیزم)2
ترا دیدم ولی نشناختم من(وایی عزیزم)2
اگر امروز برداری سرت را(ای والله به خدا حسینم)
توهم نشناسی ای گل خواهرت را
زجا برخیز ای نور دودیده(هایی عزیزم2 وایی غریبم2)
ببین موی سپید وقد خمیده(هایی عزیزم)2
روزاربعین امام حسین ع دو زائر دل شکسته داشته،
#بند_سوم💚
یکی زینب س ودیگری جابراست،اما عاشقان ابی عبدالله جابر برااولین بار قبرحسین ع و زیارت میکنه،
آی گریه کنای ابی عبدالله ع خودت وکربلا ببین
کنار خواهرخسته و داغ دیده ی حسین امروز با
ناله هات مرهم تاول پاهاش باش،آخه چهل روزه شاید کفش زینب ازپاش در نیومده ،
#بمیرم
ولی عمه ی سادات اولین بار تو گودال قتلگاه زائر حسینش بود
بدن بی سر حسینشو در آغوش گرفت (لبهاشو) گذاشت رو رگهای بریده ی برادر ...
جایی که من بوسیده ام زهرانبوسید
بابم علی مرتضی، جدم رسول الله نبوسید
سرشو طرف آسمون بلند کرد،
گفت:خدایا این قربانی را ازآل رسول الله قبول
بفرما
درقتلگاه جسم برادر بروی دست
بگرفت کای خدای من این جان زینب است
قربانی تواست بکن از کرم قبول
کاری چنین زعهده ی ایمان زینب است
#صل الله علیک یا اباعبدالله
#امام_حسن_علیه_السلام
#کریم_اهلبیت_علیه_السلام
هیچ کس مثل حسن فکر غم ماها نیست
دست و دلبازتر از او به همه دنیا نیست
با وجودی که بود خانه ی او پُر ز گدا
هرگز اینگونه نگفته ست ، که دیگر جا نیست
کل دارایی خود را به گدا می بخشد
هرگز اینطور نگوید که ندارم یا نیست
✍️#رضا_قاسمی
آقای من
جز گنبدت هر آنچه که تابید را ببخش
از پشت کوه آمده، خورشید را ببخش
گفتند سجده رو به حرم شرکِ منجلیست
علاّمههای مکتبِ توحید را ببخش
گفتند مستحب به نمازِ زیارتت
خیرالعمل! مراجع تقلید را ببخش
در راهِ استخاره حرم سمتِ ما دوید
آوارگانِ جادهی تردید را ببخش
با یک نسیم لرزه به ایمانمان نشست
باغ پُرادعای پُر از بید را ببخش
در این کویر، ثانیهها پیر میشوند
از عمرمان ادامهی تبعید را ببخش
شرط قبولی، از غمِ گودال مردن است
شرمندهایم، این همه تجدید را ببخش
باران عصارهی عرقِ شرمِ آبهاست
ابری که دیر آمد و بارید را ببخش
رضا قاسمی
#اربعین #امیری_حسین_و_نعم_الامیر #رضا_قاسمی #شعر_مناجات_سید_الشهدا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
#امام_حسن_علیه_السلام
#کریم_اهلبیت_علیه_السلام
هیچ کس مثل حسن فکر غم ماها نیست
دست و دلبازتر از او به همه دنیا نیست
با وجودی که بود خانه ی او پُر ز گدا
هرگز اینگونه نگفته ست ، که دیگر جا نیست
کل دارایی خود را به گدا می بخشد
هرگز اینطور نگوید که ندارم یا نیست
✍️#رضا_قاسمی
#امام_حسن_علیه_السلام
#کریم_اهلبیت_علیه_السلام
هیچ کس مثل حسن فکر غم ماها نیست
دست و دلبازتر از او به همه دنیا نیست
با وجودی که بود خانه ی او پُر ز گدا
هرگز اینگونه نگفته ست ، که دیگر جا نیست
کل دارایی خود را به گدا می بخشد
هرگز اینطور نگوید که ندارم یا نیست
✍️#رضا_قاسمی
#هو_الکریم_ابن_الکریم
#یا_کریم_اهل_بیت_ع
#امام_حسن_علیه_السلام
سلام میدهد به نام نامیات سلام هم
رکوع میشود به احترام تو قیام هم
تو کیستی که سَیّدُالشّباب اهلِ جنّتی
و سبطِ اکبرِ بهشتِ سَیّدُالاَنام هم
کرامتت نداشت مرز، مثل نور آفتاب
رسید سفرهات به ناسزای اهلِ شام هم
شفای دورهگردِ خاکِ مقدمِ تو سر زده
به اهل گورخانههای مرده از جذام هم
هزار خطبه بود در بلاغتِ سکوت تو
هزار بیالف، بدون نقطه، بیکلام هم
تو جنگجوی جنگ صبری ای دلاور جمل!
پر از دَمِ علیست ذوالفقارِ در نیام هم
تُعِزُّ مَن تَشاء یعنی ای مُعِزّ مؤمنین!
تو ماندی، از سپاه دشمنت نمانده نام هم
تُذِلُّ مَن تَشاء یعنی آن زن شترسوار
زنی که بو نبرد از آبرو، از احترام هم
شکسته شد به دستِ جانمازدزدها، نماز
فقط نه سجده و قیام، حُرمت امام هم
کدام نوحه آخرین دَمت شد ای جگربهلب؟!
که سوخت جانِ بر لبِ شهیدِ تشنهکام هم
چه آتشیست داغ مادرت، که کم نمیشود
از آن دو نانجیب اگر بگیری انتقام هم
دوباره گریه در غم تو را شروع میکنیم
اگر میان روضه کارمان شود تمام هم
✍️#رضا_قاسمی
زمان:
حجم:
1.22M
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
سلام میدهد به نام نامیات سلام هم
رکوع میشود به احترام تو قیام هم
تو کیستی که سَیّدُالشّباب اهلِ جنّتی
و سبطِ اکبرِ بهشتِ سَیّدُالاَنام هم
کرامتت نداشت مرز،مثل نور آفتاب
رسید سفرهات به ناسزای اهلِ شام هم
شفای دورهگردِ خاکِ مقدمِ تو سر زده
به اهل گورخانههای مرده از جذام هم
هزار خطبه بود در بلاغتِ سکوت تو
هزار بیالف،بدون نقطه،بیکلام هم
تو جنگجوی جنگ صبری ای دلاور جمل!
پر از دَمِ علیست ذوالفقارِ در نیام هم
تُعِزُّ مَن تَشاء یعنی ای مُعِزّ مؤمنین!
تو ماندی،از سپاه دشمنت نمانده نام هم
تُذِلُّ مَن تَشاء یعنی آن زن شترسوار
زنی که بو نبرد از آبرو،از احترام هم
شکسته شد به دستِ جانمازدزدها،نماز
فقط نه سجده و قیام،حُرمت امام هم
کدام نوحه آخرین دَمت شد ای جگر بهلب؟!
که سوخت جانِ بر لبِ شهیدِ تشنهکام هم
چه آتشیست داغ مادرت،که کم نمیشود
از آن دو نانجیب اگر بگیری انتقام هم
دوباره گریه در غم تو را شروع میکنیم
اگر میان روضه کارمان شود تمام هم
✍ #رضا_قاسمی
#کربلایی_جناب_آقای_جاودان🎤
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها