10.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 داستان کرامت امام رضا علیهالسلام
🌟 به زندانی اعدامی اهل زرند کرمان
🎙 با بیان شیرین صابر خراسانی
🌟از حضرت فرج امام زمان (عج) را بخواهیم
#مناسبت_ها
#زیارت_مخصوصه
#امام_رضا_علیهالسلام
نماهنگ امید دل.mp3
زمان:
حجم:
3.14M
اومدم یه کم باهات حرف بزنم سبک بشم
با زبون مناجات حرف بزنم سبک بشم
آخه کی شبیه تو به حرف من گوش میکنه
کی گذشته های تلخمو فراموش میکنه
🎙 #سید_رضا_نریمانی
#️⃣ #مناجات_با_امام_رضا
#️⃣ #امام_رضا
#️⃣ #استودیویی
#️⃣ #زیارت_مخصوصه
اومدم یه کم باهات حرف بزنم سبک بشم
با زبون مناجات حرف بزنم سبک بشم
آخه کی شبیه تو به حرف من گوش میکنه
کی گذشته های تلخمو فراموش میکنه
آره یادم نمیره منو تو خلوت میدیدی
چشماتو بستی و پرده رو گناهام کشیدی
نوبتی هم که باشه شب امام رضا شده
شب امید دل همه گنه کارا شده
آقایی که قول داده سه جا به دادم برسه
تو سرازیری قبرم یه نگاه کنه بسه
یا امام رضا دلم یه دنیا تنگ شده برات
کاشکی دعوتم میکردی دوباره پایین پات
قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطفا و کرمت امام رضا
.
#زیارت_مخصوصه
#خادم_الرضا
کثرت حاجت من در بر فضل تو کم است
جای این خادم دلخسته کجای حرم است
میهمان آمده سلطان، بغلم کن امشب
این سر غرقه بخون، محضرتان باز، خم است
سینه ام سوخت، تنم چون جگرت پاره شده
نوکری آمده اینجا که پر از درد و غم است
هرکسی سرزنشم کرد، حلالش کردم
کار هرکس که بود خادم سلطان، کرم است
#حاج_قاسم چقدر این دل من تنگت بود!
آمده آنکه به پیمان غمت همقسم است
مانده قدری ز بلندی تنم در کفنم
یار بی دستی من، صاحب دست قلم است
یا رضا اشک مرا بین حرم برگردان
قبر این خادم تو منتظر پا قدم است
حسرت کرببلا روی دلم مانده هنوز
هوسم بوسه به شش گوشه همین صبحدم است
روضه ی آن تن عریان، تن من را سوزاند
ته گودال، چه جای بدنی محترم است؟
سینه ی محتضرش زیر لگد سنگین بود
مادرش دید سرش روی سنان پیش همه است
#امام_رضا
#شهید_جمهور
#سید_شهیدان_خدمت
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
|⇦•ای در حرمت ناشدنی ها...
#روضه_امام_رضا اجرا شده به نفسِ کربلایی ابوالفضل قمی
●━━━━━━───────
ای در حرمت ناشدنی ها شدنی ها
از عشق تو هستیم اویس قرنی ها
آقاجان، مولاجان..!
مدیون تو این روضه و این سینه زنی ها
ای صحن تو رویای بقیع حسنی ها
در صحن تو هر کس به لب داشت حسن جان
حس کرد که در قلب بهشت است بقرآن
ای صاحب بی چون و چرای وطن ما
ای جان جهان خسرو شیرین دهن ما
مدیون کرم خانه ی تو مرد و زن ما
کارِ که بجز توست حسینی شدن ما
لطف نظر توست فقط، قبله ی عالم
این قصه ی وابستگی ما به محرم
همچین که کاروان علی بن موسی الرضا رسید به نیشابور شیعیان سراسیمه آمدن همه آمدن به استقبال حضرت هلهله کنان کف زنان ،شادی کنان آخ اومدن دور مولا رو گرفتن،یابن رسول الله ی سخنی،یه حدیثی،یه یادگاری اینجا از خودتون بجا بگذارید ،حضرت نیت کرد خطبه ای برا مردم بخونه..یه نفرصدا زد.. همه آرام باشین عزیز فاطمه میخواد صحبت کنه. نه هلهله ای نه سر و صدایی..همه آرام ،مولا سر از کجاوه بیرون آوردن ،اون حدیث معروف سلسله الذهب ،شروع کردن برا مردم گفتن همه گوش سپردن.. اینجا یه پسر فاطمه میخواست حرف بزنه ،یه پسرفاطمه ام، کربلا قنداقه ی علی رو رو دست گرفت هی صدا میزدن هلهله کنید
مبادا صدای حسین ب این لشگر برسه..
چه کردن ؟ یه وقت دیدن علی عبدالله احساس کرد محاسن مبارک گرم شده آرام آرام دست برد بندهای قنداقه رو بازکرد صدا زد علی جان...!*
از داغ خود شرر به دل ماسوا زدی
از بس،به روی دست پدر دست و پا زدی
«حسیـــــــن...»
لالاکن اصغرم آروم بگیرم
لالاکن خسته ای عمه میدونه
لالا.لالا، بخواب آروم به روی دست بابا
*یه قدم برگردیم عقب شب عاشورا از هرخیمه ای صدا تکبیر میومد اما یه خیمه هست همه دارن لالایی میخونن هی قنداقه رو دست به دست میکنن واویلا..*
لالا،لالا عمو رفته براتو آب بیاره
لالا،لالا آخه قول عمو ردخور نداره
«لالا،لالا،لای لای علی لای لای»
رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن
*همه ی روضه ی این شش ماهه یه طرف
اون موقعی که این بچه رو زیر عبا پنهان کرد.دیدن هی یکی دو قدم میره و برمیگرده
خدا به اضطرار ابی عبدالله، امام معصوم مضطر شد. اینجا بود که خود خدا اومد وسط..برا علی اکبر نیومدها برا علی اکبری که نگاه کرد دید همه دارن کف میزنن
*صدا زد "دَعه یاحسیـــــن" نگران نباش ما تو بهشت براش دایه گذاشتیم شیرش بده
اینجا به حسین دلداری دادن آخ امان از دل رباب...*
رباب است و خروش و خسته حالی
به دامن اشک و جای طفل خالی
اگر گهواره را پس داده بودن
دلش خوش بود با آن طفل خیالی
بس کن رباب حرمله بیدار میشود
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#کربلایی_ابوالفضل_قمی
#زیارت_مخصوصه
#آخر_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜.👇