eitaa logo
ذاکرین آل الله
360 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدچمران : چنان زندگی کن که کسانیکه تو را میشناسند و خدا را نمی شناسند، بواسطه آشنایی باتو،باخدا آشناشوند.
⊰•🕊🍃•⊱ یکی از دوست‌داشتنی‌ترین فرماندهان دفاع مقدس- را به ریش بلند و صورت خندانش می‌شناختند که در خنثی کردن انواع مین‌ها تبحر خاصی داشت. در سال1363 به سفر حج رفت و در سال66 وقتی برای بار دوم فرصتی دست داد تا خانه خدا را زیارت کند، حضور در جبهه را مهم‌تر دانست و نرفت تا اینکه در پانزدهم مرداد همان سال همزمان با عید قربان وقتی در یکی از میادین مین مشغول خنثی‌کردن مین ضدتانک بود، به شهادت رسید و پیکر پاکش در قطعه 29 شهدای بهشت زهرا(س) آرام گرفت. در تقویم دفاع مقدس، روز 15 مرداد به شهادت ، معاون عملیات نیروی هوایی ارتش و ، فرمانده گردان تخریب لشکر 27 محمد رسول الله(ص) ثبت شده است. جالب تر آنجاست که این دو شهید در یک روز از یک سال یعنی 15 مرداد سال 66 همزمان با عید قربان و درحالی که هر دو سفر حج همان سال را نرفتند تا در میدان جنگ میان حق و باطل حضور داشته باشند، به شهادت رسیده اند. 🕊🕊
💢مثل شهدا زیستن 🔹شهید در روستای سُه شاهین شهر به دنیا آمد و در تهران بزرگ شد او تا شانزده سالگی ساکن تهران بود و در همان سن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به روستای خود بازگشت. 🔹تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی در تهران سپری کرد. او در روستا به ساختن در و پنجره مشغول شد و کمک حال خانواده ی خود بود او پنجمین فرزند خانواده بود و با همه ی فرزندان خانواده فرق داشت. 🔹بسیار خوش رفتار و بشاش بود. او حافظ جزء سی ام قرآن مجید بود. 🔹او نخست به صورت بسیجی و داوطلبانه به جبهه¬ی آبادان و خرمشهر اعزام شد و سپس به خدمت سربازی اعزام و پس از دوره¬ی آموزش راهی نقده شد و در همان شهر به شهادت رسید شهید محمد رضا خادمی سهی فرزند عباس متولد 1342/04/01 محل تولد : روستای سه شاهین تاریخ شهادت : 1361/05/16 محل شهادت : منطقه عملیاتی غرب انتشار به مناسبت سالگرد شهادت
🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹 را همه دوست دارند اما زحمت کشیدن برای را چه؟ شدن یک اتفاق نیست. گلی است که برای شکوفا شدن باید خون دل بخوری... به بی دردها به بی غصه ها به عافیت طلب ها نمیدهند. به آنکه یک شب بی خوابی برای اسلام نکشیده. یک روز وقتش را برای تبلیغ دین نگذاشته، به آنهایی که به اصول و تحکیم خانواده ی مذهبی اهمیت ندادند و اسیر هوای نفسانی شدند بله به اینها شهادت طلب نمیگویند. و این را بدان اگر دغدغه ی هیأت داری دغدغه ی بسیج داری دغدغه ی کار جهادی داری دغدغه ی دست این و آن را گذاشتن توی دست داری دغدغه ی ترک گناه داری دغدغه ی آدم شدن داری دغدغه ی داری بدان که همه ی اینها به حرف نیست بلکه به رفتار و عملت است و در اینجاست که قلبت را بو میکند و اگر دید بوی دنیا میدهد رهایت می کند... و اگر عاشق اول باید سرباز خوبی برای امام زمانت باشی و خوب مبارزه کنی خصوصا مبارزه با نفست و در این راه مجروح میشوی اما دوباره ادامه می دهی... و اخلاص و پیوندت با امام عصر روز به روز بیشتر از قبل می شود درست مثل یاران عاشورایی حسین بن علی (ع) را به تماشاچی ها نمی دهند
خدایا، این بندة ضعیف و ذلیل و گناهکار تو می خواهد که او را ببخشی و بیامرزی و قلم عفو بر اعمال او بکشی. خدایا به من توفیق بده که به عهد خود که با تو بسته ام و هر بار با تکرار گناهان به آن عمل نکرده ام، این بار وفا نمایم. خدایا قَسَمت می دهم بر محمد و آل محمد(ص) قبل از اینکه مرا از این دنیا ببری، تمامی گناهانم را ببخش و به من آنقدر توانایی بده تا آخرین نفسی که زنده هستم بندة مخلص تو باشم و در راه تو و برای تو حرکت نمایم. خداوندا عاجزم و بیچاره، فقط امید به لطف و کرم و فضل تو دارم. خداوند تو را سپاس که در زمانی و عصری زنده هستم که پس از عمری گناه و بیچارگی اکنون تحت لوای حکومت اسلامی زندگی می کنم و حال که دشمنان تو کمر به نابودی اسلام و مسلمین بسته اند در صف مجاهدان راه تو قرار دارم و از نعمت بزرگ شرکت در جنگ حق علیه باطل و اسلام و کفر برخوردارم.... خدایا تو خود شاهدی که خلقِ تو را در سرتاسر عالم به بند کشیده اند و با انواع حیله های شیطانی بر آنها به ناحق حاکم شده اند و اکنون که بنده ای از بندگان تو و فرزندی از فرزندان پیامبر بزرگ تو برای برقراری حاکمیت قوانین تو با رهبری امت مسلمان ایران قیام نموده و چنین امتی را یکپارچه و یک صدا برای برافرازی پرچم لااله الا الله به حرکت درآورده، گرگان و کفتاران تاریخ به این انقلاب و امت اسلامی حمله ور شده اند، پس به رزمندگان ما توانایی و قدرت رویارویی با حملات این درندگان تاریخ عطا فرما تا با پیروزی به لشگریان کفر صدامی باب فتح قدس را بگشایند و ضربة نهایی را بر پیکر جباران و ستمگران فرود آورند، زیرا تمام مستضعفان و در بندان به اسارت کشیده شدگان چشم امید به این انقلاب دوخته اند... خدایا از تو می خواهم اگر در راه تو و به دست دشمنان تو کشته شدم، مرا به عنوان شهید در راهت بپذیری؛ زیرا که گناهانم زیاد است و طاعاتم اندک. از وصیت نامه پاسدار احمد بابایی 🍃وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ🍃
🕊 🌷 تـازه انقـلاب شــده بـود و اقتصـاد کشـور رونق لازم را نداشــت. عـده ای هم از روســتاها بـــه شـــهرها آمـــده بودنـــد و بـــه دنبـــال کار بودنـد. پیاده روهــای اصلــی کــرج پــر شــده بــود از دسـت فروشهایی کــه عبــور و مــرور مــردم را بــا مشــکل رو بـه رو کــرده بودنــد. سید ابراهیم ایــن گــره را بــاز کــرد، امــا نـه بــا دنــدان، بلکـه بـا دسـت! دســتور داد، جایی را بــرای دسـت فروشــها پیــدا کننــد تـا بـه آنجــا منتقــل شــوند. بــا ایــن کار هــم زندگــی و رفــت و آمــد مـردم راحـت شـد، هــم دسـت فروشهای مســتضعف از کار بیــکار نشــدند. آن روزهـا امام به مسـئولین ســفارش کــرده بــود کــه اینهـا ولـی نعمتـان انقـلاب هسـتند. 📚:سید محرومان
🕊 🌷 🌷 بعــد از دیــدار عمومــی کــه رهبــری بــا کارکنـان سـازمان بازرسـی داشـت، در ملاقاتـی خصوصــی، رهبــری بــه او پیشــنهاد داد در ســازمان کــه مرجــع عالــی نظارتــی اســت، از خودشــان هــم غافــل نشــوند و بخشــی هــم بــرای نظــارت درون ســازمانی راه بیاندازنــد تــا بــه کار بازرســان و کارشناســان نظــارت کنــد. ســرش را پاییــن انداخــت و گفــت کــه شــش ماهــی اســت چنیــن بخشــی در ســازمان راه انــدازی شــده تــا عملکـرد نیروهــا بــه صــورت نامحســوس ارزیابــی شــود و گــزارش بخــش مربوطـه را بـه مقـام معظـم رهبـری نشـان داد. لبخنـدی روی لـب هـای رهبـری نشسـت و از ایــن تدبیــر بــه جــا تشــکر کــرد. 📚: سید محرومین
🕊 🌷 🌷 با وجــود فضــاى رســمى دادســتانى، فضایــى صمیمــى را بــه وجــود آورده بــود. بــه خاطــر ویژگــى هــاى اخلاقى اش، دیگــران بــه راحتــى مى توانســتند رابطــه برقــرار کننــد. هیــچ کســى در ســخت کوشــى و دقــت در کار قضایــى بــه پــاى او نمى رســید. هــر روز از صبــــح علــى الطلــوع ســر کار حاضــر مى شــد. ۱۸سـاعت کار کـــردن (آن هـــم کار پرمشـــغله ایشــان) واقعا دشـــوار بــــود. قلبـــا عقیـــده داشـت کـه بایـــد خودش را بـــه ســـختى بیاندازد، تـا یـــک گوشـه از مملکـــت پـا بگیـــرد. بـا اینکـه دائمـــا سـر و کارش بـا مجـرم و متهـم بـود، در نهایـــت احتـرام و در عیـن حـــال بـا قاطعیـت و قانونمـــدارى، بـــا آنهـا رفتـــار می کرد. 📚: سید محرومین
🕊 🌷 🌷 بذله گویی و با نشاط بودن از ویژگی های بارز جناب رئیسی بود و کمتر باری بود که ایشان را ببینم و یک جوک و یا جمله خنده دار از ایشان نشنوم و گاهی به ایشان می گفتم: حاج آقا من از این روحیّه شاد شما متعجبم! شما از صبح تا شب با پرونده های سنگین قضایی و جرم و جنایت سروکار دارید و واقعاً نباید اعصابی برای شما باقی مانده باشد ولی هر شب که به مسجد می آیید با روحیه ای بشاش و شاداب با مردم برخورد می کنید و حتی برای خنداندنشان جوک هم می گویید. البته یک غرض دیگر هم داشت و او می خواست با این بذله گویی ها فضای سنگین یک مقام بلند پایه و مردم را بشکند تا آنان احساس خودمانی کرده و سفره دلشان را باز کنند. 🎤راوی: مرتضی نجفی قدسی