#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام
خاک سر راه تو بهانه ی خلق است
خاک مرا از همین بلاد نوشتند
ایل و تبار مرا مرید نوشتند
ایل و تبار تو را مُراد نوشتند
هر چه خدا جود داشت داد به دستت
نام تو را این چنین، جواد نوشتند
یا کرم و یا جواد عبد تو هستم
حضرت باب الجواد عبد تو هستم
هفت زمین در خور کبوتر تو نیست
غیر بلندای عرش بستر تو نیست
وقت نماز شبت تجلی الله
هیچ کسی جز تو در برابر تو نیست
خواست پدر بوسه اش برای تو باشد
خوب شد این که کسی برادر تو نیست
گر چه علی اکبرِ امامِ رضایی
زخم ولی بر ضریح پیکر تو نیست
این شب جمعه بده جواب همه را
آب مگر مهریه ی مادر تو نیست
از چه علی اصغر از فرات ننوشید
از چه از آن مایه ی حیات ننوشید
#علی_ اکبر_ لطیفیان
#رمضان_المبارک
حتى اگر نبخشد این چشمتر میارزد
این دور هم نشینى وقت سحر میارزد
جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست
هر وقت مینشیند در پشت در میارزد
گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند
پیش کریم خیلى خون جگر میارزد
من که توقع قرب از هیچکس ندارم
اصلا همین که هستم این دور و بر میارزد
چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند
پس گم شدن براى مهر پدر میارزد
هر طور میپسندى بشکن دل گدا را
هرچه شکستهتر شد دل بیشتر میارزد
فرموده اند روزه یعنى على ؛ یقینا...
...کار علیست مردم روزه اگر میارزد
چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز
ریگ نجف به قدر صد کوه زر میارزد
یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد
این یا على براى ما آنقدر میارزد
هر چه خراب کردم دیدم درست کردى
ویرانه بودن من از این نظر میارزد
گر تو نمیپسندى تغییر ده قضا را
از کوى نیکنامان یک آن گذر میارزد
حداقل به کار حسین که میآییم
اینبار را ضرر کن ما را بخر...می ارزد
#علی_ اکبر _لطیفیان
#ولادت_ امام_ رضا _علیه_ السلام
امشب دوباره شور تغزل گرفته ام
حس شروع نغمه بلبل گرفته ام
مثل نسیم روی چمن ها دویده ام
هر جا رسیده ام خبر از گل گرفته ام
بر دامن همیشه بهاری و سبز تو
با نور اشک دست توسل گرفته ام
از آسمان برای همه ناز می کنم
تا گنبد طلای تو پرواز می کنم
نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند
مردم صدای آمدنت را شنیده اند
این زائران خسته، به عشق ولادتت
با عرض تهنیت به حضورت رسیده اند
زیباتر از همیشه شده آستان تو
آقا چه قدر ریسه برایت کشیده اند!
بوی غذای حضرتی و این همه گدا
مهمان نوازهای حرم سفره چیده اند
ای کاش در ضیافت تو دعوتم کند
امشب خدا نگاه تو را قسمتم کند
من با تو از حصار غم آزاد می شوم
با خواندن سرود تو دل شاد می شوم
یک بار از خرابه ی دل بگذر و ببین
از برکت قدوم تو آباد می شوم
تا آن زمان که بیشه پر از رد پای توست
آهوی دل سپرده ی صیاد می شوم
از سنگ هم گذشتم و آهن شدم ولی!
دارم ز جنس پنجره فولاد می شوم!
عمریست زیر سایه ی دستت نشسته ام
جز تو رضا به هیچ کسی دل نبسته ام
هرگز ز عشق خویش جدایم نمی کنی
محتاج بنده های خدایم نمی کنی
گفتی سه بار دیدن زوار می رسی
یا ایها الرئوف رهایم نمی کنی
دل تنگ روضه های حسین و محرمم
راهی خاک کرب و بلایم نمی کنی؟
این حرف آخریست که من با تو می زنم
مهمان سفرۀ شهدایم نمی کنی؟
خورشید من بتاب و دلم را سفید کن
وقت زیارت است مرا هم شهید کن
#علی_ صالحی
#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام
خاک سر راه تو بهانه ی خلق است
خاک مرا از همین بلاد نوشتند
ایل و تبار مرا مرید نوشتند
ایل و تبار تو را مُراد نوشتند
هر چه خدا جود داشت داد به دستت
نام تو را این چنین، جواد نوشتند
یا کرم و یا جواد عبد تو هستم
حضرت باب الجواد عبد تو هستم
هفت زمین در خور کبوتر تو نیست
غیر بلندای عرش بستر تو نیست
وقت نماز شبت تجلی الله
هیچ کسی جز تو در برابر تو نیست
خواست پدر بوسه اش برای تو باشد
خوب شد این که کسی برادر تو نیست
گر چه علی اکبرِ امامِ رضایی
زخم ولی بر ضریح پیکر تو نیست
این شب جمعه بده جواب همه را
آب مگر مهریه ی مادر تو نیست
از چه علی اصغر از فرات ننوشید
از چه از آن مایه ی حیات ننوشید
#علی_ اکبر_ لطیفیان
(از وبلاگ حسینیه)