eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
269 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه 1 اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ... وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها... چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند...  شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) : عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99 آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون.. ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان... تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند که... استخوانها شکست.. 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
فرمود خدا فرشته ها را صلوات اوّل به مدینه مصطفی را صلوات دوّم به شه نجف سلامی بکنیم رُخسار علی شیر خدا را صلوات زهرا که ندانیم کجا تربت اوست یاد آور بهترین نسا را صلوات از ما همه بر امام مسموم سلام مظلوم امام مجتبی را صلوات مظلوم دگر امام در خون خفته افتاده به خاک کربلا را صلوات گفتم ز حسین چون نگویم سجاد آن پاک امام پارسا را صلوات پس باقر علم آن امام معصوم دریای فضیلت خدا را صلوات صادق که رئیس مذهب شیعه بود آن حنجرۀ علم و ضیا را صلوات یاد آر امام کاظم زندانی زندانی زنجیر به پا را صلوات رو جانب مشهد الرضا کن و بگو در طوس غریب الغربا را صلوات یاد آر امام تقیِ صاحب جود هم هادی و عسکریّ ما را صلوات حالا تو بیا حضور مهدی برسیم آن روشنی و نور هُدی را صلوات افروخته عرش کبریا را صلوات یک بار دگر آل عبا را صلوات ... ايوان نجف عجب صفائي دارد ..... حيدر بنگر چه بارگاهي دارد اي كعبه به خود مناز از روي شرف ...... جايت بنشين كه هر كه جائي دارد هرگز نكند واهمه از روز جزا ...... هر كس چو علي پشت وپناهي دارد ريزد گنهش به مثل برگ پائيز ....... گر زائر دلخسته گناهي دارد هرگز نشود ديده او نابينا ....... هر كس كه بر اين بقعه نگاهي دارد خوشبخت كسيكه اندراين وادي عشق ...... با راز و نياز اشك و آهي دارد بي حب علي عبادت نامقبول است ......... با مهر علي قدر و بهائي دارد هر كس كه نگشت پيرو مكتب او ....... قطعا تو بدان راه خطايي دارد حاجت بطلب هميشه از شاه نجف ........ زيرا كه يد گره گشائي دارد بروادي رحمتش دو صدبار سلام ....... مدفون دو سه صد مرد الهي دارد از كوفه رسد ناله حيدر بر گوش ....... زان خانه پر نور كه چاهي دارد نوميد نگردد ز سراي علوي ....... هر كس به درش دست گدائي دارد رحمت به روان آنكه گفت اين مصرع ....... ايوان نجف عجب صفائي دارد برای رفتن به چاووشی خون چرا از دوری خاکت نبارم کربلا! مانده ام من بی تو از دنیا چه دارم کربلا! گفته اند از آسمان ها، من ولی از کودکی در هوای بوی خاکت بی قرارم کربلا! روزها را هی شمردم تا که شد وقت سفر تا بیایم لحظه ها را می شمارم کربلا! دست خالی آمدن سوی تو خوش اقبالی است دارم آه و تشنگی در کوله بارم کربلا! خاک ما گِل کرده اند از روز اول با فرات زاده ی عشق تواند ایل و تبارم کربلا! بی قرار از دیدن سقای تشنه پیش آب اشک ریزان تا قیامت روزه دارم کربلا! من کبوتر نیستم-حالا بماند چیستم- هر چه هستم، بسته بر این در مهارم کربلا! با ملائک روضه می گیریم بگذارند اگر ذره ای از تربتت را در مزارم کربلا عاقبت خاک گِل کوزه گران، هم گر شوم با نسیم آید به سوی تو غبارم کربلا! آمدم، رفتم، چه می شد بر نگردم یک سفر حر روزی بگیری در کنارم کربلا 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴