eitaa logo
ذاکرین آل الله
278 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
عاقلان دانند ما را لطفی از مولا بس است تا قیامت یک نظر از سوی تو مارا بس است برترین عقلانیت، دیوانگی در کوی توست یک سخن در گوشِ جان از کل این دنیا بس است عاشقان را عقل، از عشق تو فرمان می‎برد نکته‎ای از معرفت در عمق جان ما بس است گر دعای تو نباشد صید دشمن می‎شویم آری از خیل دعاگویان گل زهرا بس است روز و شب تو فکر مایی ما به فکرت نیستیم خود همین یک لطف تو در حق ما آقا بس است دست در دست تو بگذاریم گر در هر غدیر  تا به سال بعد شد عمری اگر بر ما بس است نقطه‎ی عطف همه دلها، دل پاک شماست در میان این همه، یک دل شود احیا بس است دشمن ما هست ناراضی چه بهتر تا ابد  قلب صاف تو شود راضی ز فعل ما بس است از تو این آرامش و این امنیت بر ما رسید  خوش به دنیا نیستیم آسایش عقبا بس است هر کسی بار سفر بندد به سویی می‎رود  با تو اما اربعینی کربلا جانا بس است حرف آخر را تو اول بار یادم داده‎ای  از تمام ماه و سال ایام عاشورا بس است می‎رود با قافله سالار زینب تا کجا؟ تا ته گودال خونم نذر آن آقا بس است : 💔 درد این است که ما مدعی هجرانیم درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی 😔
عاقلان دانند ما را لطفی از مولا بس است تا قیامت یک نظر از سوی تو مارا بس است برترین عقلانیت، دیوانگی در کوی توست یک سخن در گوشِ جان از کل این دنیا بس است عاشقان را عقل، از عشق تو فرمان می‎برد نکته‎ای از معرفت در عمق جان ما بس است گر دعای تو نباشد صید دشمن می‎شویم آری از خیل دعاگویان گل زهرا بس است روز و شب تو فکر مایی ما به فکرت نیستیم خود همین یک لطف تو در حق ما آقا بس است دست در دست تو بگذاریم گر در هر غدیر  تا به سال بعد شد عمری اگر بر ما بس است نقطه‎ی عطف همه دلها، دل پاک شماست در میان این همه، یک دل شود احیا بس است دشمن ما هست ناراضی چه بهتر تا ابد  قلب صاف تو شود راضی ز فعل ما بس است از تو این آرامش و این امنیت بر ما رسید  خوش به دنیا نیستیم آسایش عقبا بس است هر کسی بار سفر بندد به سویی می‎رود  با تو اما اربعینی کربلا جانا بس است حرف آخر را تو اول بار یادم داده‎ای  از تمام ماه و سال ایام عاشورا بس است می‎رود با قافله سالار زینب تا کجا؟ تا ته گودال خونم نذر آن آقا بس است : 💔 درد این است که ما مدعی هجرانیم درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی
به هر بهانه دلم میل یار دارد و بس هوای دیدن روی نگار دارد و بس جوانیم شده رنگ خزان ز هجرانت به وصل روی تو عاشق بهار دارد و بس مزن به رویم اگر دست من شده خالی مکن گله که، غلامم شعار دارد و بس اگر زمانه به طعنه ردم کند غم نیست که نوکرت دو جهان با تو کار دارد و بس کرم نما و قدم رنجه کن در این دل ما که باغ ما دو روان چشمه سار دارد و بس تمام هستی من مایه سوز عشق تو شد ولی دوباره هوای قمار دارد و بس دگر به آینه ی دل تو را نمیبینم که صحن آینه گردوغبار دارد و بس خدا بدون رضایت مرا نمیخواهد گدا به نام کریم اعتبار دارد و بس زمین کرببلا وعده گاه نوکـر‌هاست که درحریم حسین دل، قرار دارد و بس : 💔 هر صبحِ جمعه ناحیه ها ندبه می‌کنند: می‌آید او که منتقم و دادخواهِ ماست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير آدینتون معطر بنام عجل_فرجهم
از روزها من جمعه ها را دوست دارم این جمعه های آشنا را دوست دارم هر صبح جمعه ندبه میخوانم برایت از کودکی ام این دعا را دوست دارم امروز و فردا می کنم شاید بیایی حتی همین تردیدها را دوست دارم شبهای جمعه تا سحرهایش کجایی؟ کرب و بلایی؟ کـربلا را دوست دارم بین دعاهایی که می خوانم برایت "آقا بیا - آقا بیا"  را دوست  دارم : این روزهــا که می گذرد غرق حسرتم مـثــل قـنــوتهـای بــدون اجابتـــم بسته ست چشمـهـای مرا غفلت گناه تو حاضـری، منم که گرفتار غیبتـم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام عجل_فرجهم
حرفی که دارم با شما گفتن ندارد این حرفهای بی صدا گفتن ندارد این دردها درمان ندارد غیر وصلت این غصّه ی بی انتها گفتن ندارد چشم گنهکار من و دیدار رویت دردی که باشد بی دوا گفتن ندارد هر بار توبه کردم و هر بار... بگذر این ماجرای توبه ها گفتن ندارد آقا اگر کاری برایت کرده باشم باشم اگـر بی ادعـا، گفتن ندارد هر صبح و شب گریان غمهایت نبودیم حال دل این بی وفا گفتن ندارد آقا خودت یک کربلا روزی من کن اصلاً فـراق کـربلا گفتن ندارد : چه غصه ها که نخوردم برای تو چه گریه ها که نکردم برای تو تمام خواست ما از خدا فقط این است یا عـاجل و تو سلام عليكم و رحمة الله، ، آدینتون معطر بنام
صاحبا یک نظری کن به گدا عیبی نیست رحم بر اشک دو چشم فقرا عیبی نیست دل ویرانه ی ما و نظر لطف شما نظرت گر برسد بر دل ما عیبی نیست کوری من اثر بردگی شیطان است چشم بیمار بگیرد چو شفا عیبی نیست "روزها فکر من این است و همه شب سخنم" من ندیدم رخ محبوب... چرا عیبی نیست؟ حال افتاده ام از پا...به تو رو آوردم تو بگیری ز کرم، دستِ مرا عیبی نیست بارها اشک تو از فعل بدم جاری شد گر بمیرم ز غم اشک شما عیبی نیست درکثافات عمل غرق شدم کاری کن دست خود را تو بگیری به دعا عیبی نیست ما که مردیم و ندیدیم جمالت آقا ما شنیدیم فقط وصف تو را یا مولا : 💔 هرجور هست پیش تو یکروز میرسیم آقا بگو که خیمه زهرایی‌ات کجاست؟ عجل_فرجهم
این‌چنین احساس کردم بین رؤیا بارها می‌زنم بوسه به دست و پایت آقا بارها خواستم تا مهزیارت باشم امّا روز و شب سبز شد در پیش رو «امّا ـ اگرها» بارها با چنین وضع وخیم و رو به قبله‌بودنم حال و روزم را شدی هر روز جویا بارها ای طبیبی که به دنبال مریضت می‌روی با وجودی که مرا کردی مداوا بارها... کور بودم که تو را نشناختم،عیب ازمن است شد حجاب دیدگانم حب دنیا بارها این همه گفتی که دور معصیت را خط بکش من ولیکن کرده‌ام امروز و فردا بارها چشم‌پوشی از گناهان معنی‌اش این است که با تغافل می‌کنی با من مدارا بارها کشتی اُنس مرا طوفان شهوت غرق کرد ریخته بار مرا در قعر دریا بارها جنس نامرغوب بیخ ریش صاحب می‌شود آه آقا روی دستم مانده حالا «بارها» بارهایم را خریدی ای خریدار کریم مادرت بس که سفارش کرد من را بارها : روزیِ ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را
ای قرار قلبهای بی‌قرار اهل بیت  ای طلوع صبح، در شبهای تار اهل‌بیت  میدمد صبحی که باشد صبح آغاز ظهور  می‌رسد روزی به پایان انتظار اهل‌بیت  قرنها فریاد «اللهم عجّل لظهّور»  بوده در این غیبت کبری شعار اهل‌بیت  ای به دستت ذوالفقار عدل، تا کی می‌کنی  اشک چشم نازنینت را نثار اهل‌بیت؟  سیدی، دست یداللهـی بر آر از آستین  تا به دست آید دوباره اقتدار اهل‌بیت  سیزده معصوم را کشتند از راه جفا  یوسف زهرا تویی دار و ندار اهل‌بیت  تا قیامت لشگر پاییز را نابود کن  با ظهورت می‌شود عالم بهار اهل‌بیت  قرنها در سینه ی ما شعله ی فریاد توست  عالمی در انتظار تیغ عدل و داد توست : درمان درد ما بخدا در توست تنها مراد ما همه فیض حضور توست سلام عليكم و رحمة الله آدینتون معطر بنام عجل_فرجهم
بی تو هر جا میروم احساس غربت می کنم راه بر جایی ندارد هر چه همت می کنم بی تـو آرام و قـراری نیست در دنیای ما دور مانده از خوشی با هر که صحبت می کنم نامه ی اعمـال من حـال تو را بد می کند جمعه ها بدجور احساس خجالت می کند غیر تو هر کس رفیقم شد نزد چنگی به دل بعد از این تا زنده ام با تو رفاقت می کنم روز و شب فکر همه هستم ولی فکر تو نه حال هر کس جز تو را آقا رعایت می کنم من که باری بر نمیدارم ز روی شانه ات با چه رویـی بر تو اظهـار ارادت می کنم : ای دیدنت بهانه‌ترین خواهش دلم فکری بکن برای من و آتش دلم دست ادب به سینه‌ی بی‌تاب میزنم صبحت بخیر حضرت آرامش دلم سلام عليكم و رحمة الله معطر بنام عجل_فرجهم
هرچه بد تا میکنم با من مدارا میکنی از سر لطف و کرم با بی حیا تا میکنی حاجتم را میدهی تا من تقاضا میکنم دردهایم را خودت فوراً مداوا میکنی پیش چشمان همه داری بزرگم میکنی آبرویت را دوباره خرج رسوا میکنی پرده پوشی میکنی و باز عصیان میکنم هر که بویی میبرد فوراً تو حاشا میکنی صبح تا شب این همه بد میکنم اما شما کار خوبم را فقط در بوق و کرنا میکنی سعی کردم تا گناهم را نبیند عابری غافل از اینکه مرا داری تماشا میکنی یاد کن آلوده را از باب لطف در قنوت نیمه شب با رب که نجوا میکنی یا زمانی که میان روضه های مادرت گریه بر درد و مصیبت های زهرا میکنی کربلا میخواهم آقا التماست میکنم گریه دارم میکنم، داری تماشا میکنی؟ : 💔 شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است ای شرح اضطراب دلم، شد بیا #
😔باراݩ گرفته بازهوایم هواے توست درجاےجاے شهر پراز ردپاے توست 😔دلتنگ جمڪرانم و دلواپس شما سه شنبه ها،پراز گریه هاے توست 🌷 🌷
آقا به ما هم سر بزن ما هم گدائیم در این بیابان گم شدیم اصلاً کجائیم؟ نوری بده در این شب تار جهنم تا پا برهنه، سینه زن، پیشت بیائیم در روضه ها گرچه به دنبال تو هستیم اما پس از گریه فراموشت نمائیم قطعاً اگر اینجا نمی آیی دلیلش این است که ما مثل کاهی بی بهائیم ما را به جرم عشقبازی دست بستند آقا خدایی جان تو ما بی حیائیم؟ اصلاً کنار تو نشستن کار ما نیست اما به راه دوستانت خاک پائیم فردا به روی سینه های ما نوشته: ما سینه زنهای عموجان شمائیم آقا بگو تا زیر پای تو بیافتیم با روسیاهی باز اما بی ریائیم هرشب میان خواب و رؤیا با پَر دل از زائران سرزمین کربلائیم : هر صبحِ جمعه ناحیه ها ندبه می‌کنند: می‌آید او که منتقم و دادخواهِ ماست سلام عليكم و رحمة الله، معطر بنام