eitaa logo
ذاکرین آل الله
362 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
444 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه حضرت رقیه سحرگاهان بهر دیدن من در میان طبق آفتاب آمد بدامان طفل کوچک خود اندر آن دل شب رأس باب آمد بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب خداوندا پاره شد جگرم همره پدرم می روم امشب به تن امشب کهنه پیرهنم می شود کفنم عمه جان زینب بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب پس از رنج راه شام غم و آن همه ستم و وادی صحرا از این ویران با دو دیده تر می روم به برِ مادرم زهرا بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب موضوع: سبک: شاعر: ()
Haj Meysam Motiee1_14556358112.mp3
زمان: حجم: 3.21M
مطیعی زینب سلام الله علیها 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 دامه‌ی راه انبیا زینب خروش فریاد مرتضی زینب صلی الله علیکِ یا زینب قیامت دشت کربلا زینب صلی الله علیک یا زینب حجاب تو آیه‌ی خدا زینب صلی الله علیک یا زینب عجب حیایی، عجب عفافی مثل زهرا گرفته چادر که دم گرفته، میان کوفه شورِ " الهاکم التکاثر" به قیام و قعود و جهاد و صلات مانند زهرا چه علی سَکَنات و حَسن وَجَنات زینب کبری صلی الله علیک یا زینب ادامه‌ی راه انبیا زینب صلی الله علیک یا زینب به عشق حق گشته مبتلا زینب صلی الله علیک یا زینب خود علی گفته حبذا زینب صلی الله علیکِ یا زینب مدافعانِ حریم زینب از او درس غیرت می‌گیرند قسم به زهرا که زینبیون هرگز ذلت نمی‌پذیرند ‌عجب اسوه‌ی درخور شانِ زنی مولاتی زینب به مصاف و به معرکه صف شکنی مولاتی زینب صلی الله علیک یا زینب شکوه والشمس والضحی زینب صلی الله علیکِ یا زینب خلاصه‌ی نور و هل اتی‌ زینب صلی الله علیک یا زینب تویی تو ناموس کبریا زینب صلی الله علیک یا زینب چه خطبه‌هایی، عجب صدایی می‌لرزاند کاخ اهریمن علم به دوشی، پر از خروشی ماشالله بر این زن بودن تو خلاصه‌ی حیدر و فاطمه‌ای نور بی‌تکرار! که نه اهل هراسی و واهمه‌ای هنگام پیکار 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
از على بانگ اذان امشب به گوش ما نیامد مسجد کوفه پُر از جمعیت و مولا نیامد نخلهاى کوفه مى گریند و میگویند با هم آنکه بود از اشک چشمش ‍ آبیار ما نیامد پیر نابیناى مسکینى چنین میگفت امشب اى خدا یار من مسکین نابینا نیامد کودکی با کودکی میگفت من بی شام خفتم آنکه بر ما شام می آورد آمد یا نیامد دامنِ مادر گرفته گوشهء ویرانه طفلى گوید اى مادر بگو امشب چرا بابا نیامد با صدای پای او لبهای مامی گشته خندان چشم ما گریان شد و از او صدای پا نیامد چاه گوید من از آن مولا هزاران راز دارم راز دارِ در میان جامعه تنها نیامد نام مولا گشته شمع جمع درد مندان گرچه شب بگذشت و آن ماه جهان آرا نیامد رفته امشب جانب عُقبا که زهرا را ببیند زین سبب آن شهریار کشور جان ها نیامد