eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ جالبه bbc فارسی چندی قبل میگفت: مردم نباید آرامش خودشون رو از دست بدن و استرس دشمن دوم آنان هست و به مـردم توصیه میکنه به هیـچ عنوان فیلمهای بمباران را در شبکه های اجتماعی به اشتراک نزارن چون باعث رعب و وحشت میشه! ها ... پس چرا در مورد کوچکترین اتفاق در ایران برعکس برخورد میکنید؟!! .
⏰یک دقیقه با قرآن کریم بسم الله الرحمن الرحیم رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلَتْ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ پروردگارا! به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم و از این پیامبر پیروی کردیم؛ پس ما را در زمره گواهان [که پیامبران تو هستند] بنویس. 🔹سوره آل عمران آیه ۵۳🔹 🌺صلوات🌺
هدایت شده از 🚩مکتب حاج قاسم🚩
⏰یک دقیقه با نهج البلاغه 🔹حکمت ۲۵۳🔹 امام علی علیه السلام كرارا مي فرمودند: هر گاه خواستيد ظالمى را سوگند دهيد اينگونه سوگند دهيد كه او از حول و قوت خدا بيزار است چه او اگر به دروغ چنين سوگندى خورد در كيفرش شتاب شود و اگر سوگند خورد به خدايى كه جز او خدايى نيست در عقوبتش شتاب نشود چرا كه او خدا را به يگانگى ياد كرده است. 🌺صلوات🌺
|⇦•در گوشه‌ای شکسته .. و توسل ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام در گوشه‌ای شکسته زِ آوارِ بی‌کَسی تنها اسیر و خسته و بی‌آشنا منم یلدا ترین شبی که دید فلک قسمتم شده در این سیاه چال هم نفس غصه ها منم با خشت‌هایِ سنگی و با میله‌های خویش زندان به حال و روز دلم گریه می‌کند خون می‌چکد زِ حلقه و می‌سوزد از غمم زنجیر هم ز سوزِ دلم گریه می‌کند پوسید پیکرم که پس از چهارده بهار در تنگنایِ سرد و نموری فتاده‌ام از بارِ حلقه‌ها تنم خُرد می شود دور از شعاع کوچک نوری فتاده‌ام چشمم به میله های قفس خو گرفته است کِی می شود که خنده به روی رضا زنم کو دخترم که باز بخندد برابرم کو قوتی که شانه به موی رضا زنم *آی جوونا خدا نیاره آدم تو خونه اش باشه بدونه باباش هرشب دم افطار به جای اینکه افطار براش ببرن تازیانه میزنن ..* .
◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤㅤ خطاب به منافقین و خائنین به نظام و میهن: اگر با جنگ مشکل دارید و بچه‌های برایتان مهم‌اند ولی بچه‌های ، ، ، ، ، ، رو این همه ساله ندیدید!! تو «حلال و حروم» لقمه ها باید دقت بیشتری کنید!!! 🆔@Arbabhosyn
|⇦•میون غل و زنجیر .. و توسل ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام حُرمتمُ شکستن بال و پرم رو بستن میون این سیه چال خدا خودش میدونه که زیر تازیونه دارم میرم من از حال میسوزم من با این ساق شکسته میون غل و زنجیر با این دستای بسته، اما ناموسم نیست اما میون اغیار خواهرمُ ندیدم میون‌ِ کوچه‌ بازار ای‌وای ای‌وای، امون از این غریبی .. با دست بسته بیشتر برای حال حیدر این شبا گریه‌ کردم شبا با درد پهلو با کبودی بازو بی صدا گریه کردم میسوزم من، تو اوج روضه هرشب پیکر من نرفته، به زیر سم مرکب حُرمتم رو اگه نگه نداشتن بعد شهادتم اما برام‌ کفن‌ گذاشتن *آری گرون ترین کفنها، قیمتی ترین کفن‌ها را آوردن بدن‌ موسی بن‌جعفر علیه السلام رو با احترام‌ کفن کردن و دفن‌ کردن .. بمیرم برا اون آقایی که هنوز مادرش زهرا مثل یه همچین شب جمعه ای اگه میره کربلا اولین سؤالش از پسر اینه : حسینم؛* اگر کشتن چرا خاکت نکردن کفن بر جسم صد چاکت نکردن اگر کشتن چرا آبت ندادن تو را زان دُّر نایابت ندادن السلام علیک یا سیدنا المظلوم یا ابا عبدالله .. .
ㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ یا مثل تو بیست سال،‌ یا مثل تو یک دقـیقـه ..؛ تقدیر برای هرکدوم از ما متفاوته؛ اما بـدونیم که ما بایـد «جـمــهــوری اسـلـامـی» بشـیم !! چه با ریشِ سفـید، چه در اوج جوانی! غر بزن و دورِ گود نشین زیاد داریم! ما باید کسی باشیم که بسازیم این خاکِ حاصلخیز رو .. ❤️ 🆔@Arbabhosyn
|⇦•غریب مادر یا موسی بن جعفر.. و توسل ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام آقا فدایی تو منم خونۀ تو وطنم باب الحوائجی و تو رو صدا میزنم نگاه تو دریا، شبیه مادر دوای دردم یا موسی بن جعفر غریب مادر یا موسی بن جعفر تو که روزی خونه ما دست رضاته تو که آیینه نور خدا نخ عباته راه وا شدن گره ها یه نیم نگاته دوای دردا گرد و غبار صحن و سراته با دستای بسته پای شکسته اسیری و تنها موسی بن جعفر غریب مادر یا موسی بن جعفر خدا دید و شنید و خرید دست دعاتُ غل و زنجیر و زمزمه خدا خداتُ واسه تو بال و پر زدن کبوتراتُ بی تابیایِ معصومه ها و اشک رضاتُ آقا گره گشای دلم دست دعای دلم به نام نامی تو ایوون طلای دلم امشب دل دنیا تو کاظمینِ دل خود آقا پیش حسینِ داره دم آخر موسی بن جعفر میخونه هی مظلوم شهید بی سر غریب مادر ای شهید بی سر تو خرابه ای که مثل اون زندون میمونه میخواد از پیش اهل حرم بره شبونه آخه درد یتیم و فقط خدا میدونه توی ویرونه هنوز رقیه داره میخونه بابا با پای پر ورمم دردسر حرمم همه میگن خیلی شبیه مادرمم .
◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ بهتون دروغ میگن که همه‌مون می‌میریم! ماها ابد در پیش داریم داداش جان.. 🆔@Arbabhosyn
|⇦•اگرچه بسته زنجیر و در.. و توسل ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اگرچه بسته زنجیر و در اسیری بود السَّلامُ عَلَی الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ* سجون جمعِ سجنِ یعنی زندان سجون یعنی زندان های متعدد * وَظُلَمِ الْمَطَامِيرِ *مطمور جایی هست که قله(1) رو نگه داری میکنن .. یه ذره نور و روشنایی نداره .. نمورِ و نمناکِ .. جوری حضرت رو وارده مطموره میکردن .. گلوی حضرت رو با زنجیر می بستن ..* اگرچه بسته زنجیر و در اسیری بود به دست بسته به دنبال دستگیری بود *اینا خانواده ای هستند که با دست بسته هم دستگیری و هدایت میکردن .. باباش علی رو تو کوچه ها دست بسته بردن .. دست بسته‌س اما دیدن یهودیه تو کوچه ها داره میگه اشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ .. (چیه؟! مسلمان شدی؟!!) گفت این آقا کیه؟! گفتن این علی ابن ابیطالبِ .. گفت من این آقا رو خیبر دیدم .. خودم دیدم با یک دست درِ قلعه خیبر رو کند .. حالا دارید جلو چشمش ناموسش رو تو کوچه ها میزنید .. چقدر غریبه .. با دستِ بسته زنِ بدکاره رو هدایت کرد .. اومد تو زندان موسی ابن جعفر دو روز خیره شد به نمازِ آقا؛ هارون میگه فرستادم ببینم چیکار میکنه این زن، چرا خبری ازش نشد .. میگه در زندان رو باز کردن دیدن سرُ رو خاک گذاشته پشتِ سر موسی ابن جعفر هی میگه الهی العفو ..* چقدر لاغر و زخمی شد و شکست آخر شبیه اینکه گلاب از گلی بگیری بود به روی تخته تنش را غلام ها بردند عجب مراسم تشییع کم نظیری بود برای غربت او گریه می کند زنجیر دخیل بسته به پایش، عجب اسیری بود نبود دخترکش تا به او کند تکیه اسیر پای شکسته به وقت پیری بود شاعر: محسن حنیفی السَّلامُ عَلَی الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ ..(2) اگه بخوام «ساق مرضوض» رو معنا کنم ساکت نباشی .. ساق مرضوض یعنی استخوان خُرد شده .. این «ساق مرضوض» ما رو یاده چندتا روضه میندازه .. بگم و از همه التماسِ دعا .. من چند تا استخوان خرد شده سراغ دارم .. یه استخوان بینِ در و دیوار .. آی مادر .. یه استخوان دیگه ام سراغ دارم زیرِ سم اسب ها .. ای حسین ... ای کاش که موت را نمی بوسیدم ای کاش که روت را نمی بوسیدم تقصیرِ من است زیر و رویت کردن ای کاش گلوت را نمی بوسیدم .. پاورقی : 1) قله = سبو، کوزه 2)سید جلیل علی بن طاووس _ «مصباح الزائر»
ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ « أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ » آيا نمى داند كه خدا مى بيند؟ خدا|قرآن| علق|14 پی نوشت: داداش جان ، خواهرِ بزرگوار !! مجازی و حقیقی فرق نداره گیرم کسی هم نفهمید، خدا هم نمی بینه ؟! / / 🆔@Arbabhosyn
|⇦•چه تشییع چهار نفره.. و توسل ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام چه تشییعِ چهار نفره چرا تابوتش تخته های دره چرا کسی نیست خدا مگه : این کشته بی پسره شهید شده و یه دختری داره که بی خبره خدایا چقدر نحیفِ تنش ولی چرا پس سنگینه بدنش؟ داره هنوزم یه عالمه زنجیر زیر پیرنش کبودی داره خدا میدونه که چقدر زدنش انگار رفته از یاد کنج دام صیاد آخر از پا افتاد واویلا .. ای وای داد بیداد قاتل حکمش رو‌ داد امشب میشه آزاد واویلا .. ــــــــــ خدا میدونه که چی میکشید امونش پای شکسته برید چه ناسزاها به فاطمه میدادن ومیشنید غریبونه رفت ولی أخرش بچه هاشو‌ندید .. چقدر شبیه حسین میمونه یهودی اونو خارجی میخونه .. تموم تنش شده مثه زینب پراز نشونه تو این همه سال یا سیلی میخورده یا تازیونه آقا آقام آقام .. آقاجان .. به شب نشینی زندانیان خورم حسرت که نقل محفلشان دانه های زنجیر است *یکی از زندانبانا گفت خیلی دلم سوخت دیدم ‌موسی بن جعفر داره حیاط نگاه میکنه از پنجره دست و پا غل و زنجیر بسته دختر و پسرم داشتن بازی میکردن دیدم آقا گریه میکنه .. (اینا خیلی سنگدل بودن) اما گفت یه جا دلم‌ سوخت دیدم موسی بن جعفر داره نگاه میکنه بچه هام دارن بازی میکنن زیر لب میگه معصومه جان .. رضا جان .. خیلی دلم براتون تنگ شده .. (یه اشاره کوچیک‌کنم) اینجا دشمن میگه یه جا دلمون به حال موسی بن جعفر سوخت اونم‌ این لحظه بود .. اما تو‌ کربلا دشمن گفت ما یه جا دلمون به حال حسین سوخت .. اون وقتی که حسین علی اصغر و بالا گرفت حرمله تیر به گلوی علی زد .. دیدن حسین میره سمت خیمه برمیگرده ..* بلند بگو‌ حسین .. .
ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ مزۀ مسلمونی بره زیر زبون، دیگه هیچ کسی غیر از خدا رو بنده نیستی مومن !! 🆔@Arbabhosyn
|⇦•موسای قصه های من.. و توسل ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام موسای قصه های من آقای طورها ای برق چشم های تو خورشید نورها نور تو در نگاه خلایق نشسته است تنها ندیده اند تورا دیده کورها تنهاامید روضه مادربزرگها تنها صدای ناله و اوای گورها ما با وجود نام شما قد کشیده ایم باب الحوائج از ازل و تا به دورها اقا اصالتا" که سلیمان ما تویی حالا شدی اسیر خیالات مورها *بمیرم برات .. چهارده سال از این زندان به اون زندان .. از این حبس خانگی به اون حبس خانگی ‌‌ آخرالامر هم تو سیاه چال نمور و تاریک .. روز و شب از هم تشخیص داده نمیشد .. شب ها دائم الصلاه بودی و روزها روزه‌دار .. صدا میزد خدا من از تو جای خلوتی میخواستم با تو مناجات کنم و حرف بزنم .. ولی این زندان آخر و زندان‌بانِ آخر نمیدونم چی بود! اون آقایی که هی میگفت خدا یه جای خلوت به من بده باهات حرف یزنم تو این زندان آخر هی میگفت کی منو راحت میکنی، خدا دیگه مرگِ منو برسان .. مثل مادرش که هی صدا میزد خدا کی مرگِ فاطمه رو میرسانی .. تو سجده ناله میزد خدا مرگِ موسی بن جعفر رو برسان ..* خورشید هم اجازه داخل شدن نداشت در محبس تو محبس مهتاب و هورها داوودها به صوت شما گریه میکنند خیس است ایه‌های خدا در زبورها هارون زندگی تو قارون قصه هاست موسی اسیر مانده میان شرورها با تازیانه بر تن تو خط نوشته اند قربانی وقاحت جمع جسورها این روزها به مادر خود گریه میکنی اشکی عجیب گریه چشم غیورها *دیگه بریم کربلا با موسی ابن جعفر .. روزهای پایانی ماهِ رجب و آخرِ سال ..* سرد است قتلگاه تو برعکس کربلا پس گریه میکنی تو به یاد تنورها با موسی ابن جعفر برا جدش ابی عبدالله گریه کنیم .. هرجا که سر گذاشت برآن ریگ‌های داغ از تاب رفت و باز به جای دگر گذاشت شب جمعه‌ست .. امشب اگر کسی هم نباشه کربلا! مادرش زائرِ حرمِ .. انبیاء و اولیاء میان کربلا .. فاطمه جان، مادر جان روزهای آخرِ ساله .. دست ما رو پر کن .. ما کلی به روضه‌های حسینت اشک بدهکاریم .. اگه امسال کم گذاشتیم ما رو حلال کن .. خاک های گرم گودال رو زیرِ صورتش جمع کرد .. هی صدا میزنه یا غیاث المستغیثین .. (کی صدا زد خدا به فریادم برس؟!) دید نانجیبا صدا میزنه سمتِ خیمه‌ها حمله کنید .. دیگه طاقت نیاورد هی میگه یا غیاث المستغیثین .. اما خواهر مگه طاقت میاره برادر رو تو این حال ببینه، صدا زد: اما فیکم مسلم ؟! یه نفر مسلمان بین شما نیست .. دستِ آخر رو کرد : يَا عُمَرَ بْنَ‌ سَعْدٍ أَ يُقْتَلُ‌ أَبُو عَبْدِ اللهِ‌، وَأَنْتَ‌ تَنْظُرُ إِلَيْه (1) حسین ... منبع: 1) طبرى، تاريخ، ج 4، ص 345 ابن‌اثير جزرى، الكامل فى التاريخ، ج 4، ص 77-78
ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ زن و بچه بیش از پول به محبت و عشق نیاز داره؛ دریغ نکن رفیق! زود دیر میشه ها!!! 🆔@Arbabhosyn
|⇦•با گریه، با آهِ دمادم .. و توسل ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام با گریه، با آهِ دمادم می نویسند در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند اندوه را با جوهر غم می نویسند این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر آوای باران حضرت موسی بن جعفر دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر لب تشنۀ عشق توام باران عطا کن از دردمندان توام درمان عطا کن بویِ دل‌انگیزِ بهارِ مَردُم ما نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما بودی همیشه در کنار مَردُم ما خیلی گره خورده است کار مَردُم ما گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج امّا تو را داریم یا باب الحوائج جز ذکر "الله" لبت "بسمی" نداریم شیرین تر از نام شما اسمی نداریم با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم بیماری ما زندگی منهای روضه است راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است چشم مرا تر کن زمان ربّناها لطفاً نگاهم کن میان این گداها پیچیده در هفت آسمان ها این صداها: یا "فاطمه معصومه"ها و یا "رضا" ها این خاک شد "ایرانِ" این خواهر_برادر جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار دریای رحمت!ما به موج‌ات خو گرفتیم از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم ما نسخه را از "ضامن آهو" گرفتیم صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد موسایِ طور غم عصایت را شکستند *السلام علی الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَظُلَمِ الْمَطَامِيرِ، ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ ..(1) قربونِ اون آقایی که ساقِ پاهاشُ خُرد کردن .. این عبارتُ سه جا به کار بردن، یه جا بینِ در و دیوار چه کردن با پهلویِ فاطمه ..! یه جا هم اومدن پیش عبیدالله ملعون، گفتن امیر به ما جایزه باید بدی؟! گفت مگه چیکار کردید؟! گفتن نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ .. ما اسب‌هامون رو نعلِ تازه زدیم .. بدنِ حسین رو با خاک یکسان کردیم ..(2)* موسایِ طور غم عصایت را شکستند با زجر تو قلب رضایت را شکستند نامردها دست دعایت را شکستند زیر لگدها ساق پایت را شکستند چیزی برای تو به جز ماتم نمانده نای مناجاتی برایت هم نمانده شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد روی لبش دشنام قوم و خویش دارد با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی داغ حسن را کنج زندان می چشیدی در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم *نانجیب اومد فکر کرد عبا سرِ راه افتاده .. با پا اومد پرت کنه .. دید آقا به سجده افتاده ..* داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا *چهارده سال گوشۀ زندان ها هرجا بردنش، نه لب به شکایت باز کنه! هی میگفت خدایا شکرت یه گوشه خلوتی برا موسی گذاشتی تا با تو مناجات کنم و درد دل کنم اما این سال آخری انقدر این یهودی ملعون اذیت کرد .. هی میگفت ای خدایی که یوسف رو از قعر چاه بیرون آوردی، اى خدایی كه درخت را از بين گل و شن بيرون مى ‏آورى دیگه موسی رو نجات بده (3).. یه زن بدکاره ای رو آوردن تو زندان گفتن بیاد تو زندان آقا رو اذیت کنه ..(4) (آقا یه نگاه کردی زن بدکاره رو عوض کردی .. یه عمرِ ما گریه کنه حسینیم، وقتش نشده ما رو عوض کنی؟!) بعد از ساعتی دیدن موسی ابن جعفر رو خاک افتاده هی میگه قُدّوس سُبحانکَ سُبحانکَ .. دیدن زنه نیست! کجاست؟! نگاه کردن پشت آقا رو خاک افتاده هی میگه العفو العفو العفو .. آقا ماه رجب تموم شد ما که هیچ کاری نکردیم .. چیزی تا مهمونی خدا نمونده .. دستم خیلی خالیه .. یه نگاه کن آقاجانم ..* اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟! از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟! آن‌گونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟! ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟! پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست شاعر : منابع: 1)سید جلیل علی بن طاووس _ «مصباح الزائر» 2) سید بن طاووس، الملهوف ١٨٢ تذكرة الخواصّ، سبط ابن جوزی: ص ٢٥٤ 3)عيون أخبار الرضا ع ، ج‏1، ص: 93-94 4)بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۲۳۸ .
ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ شهید آیت‌ الله‌ مدرس تو نامه‌ای که برای دخترش مینویسه خطاب میکنه: ای نورِ چشمم‌ .. رفیق جان؛ حواسمون به زن و بچه هست؟! / / / / و .... 🆔@Arbabhosyn
نوری که بر افلاکیان گویی چو اختر بود پیچیده در زنجیر و غل، موسی بن جعفر بود تاریک تر از هر کجا، ایام بی پایان در شوره زار جهل و کین، تابان و گوهر بود روزی که دیدند جسم او ورد زبان ها شد باب الحوائج می‌شود آن کس که مضطر بود گر چه نحیف است جسم او وقتی که ظاهر شد از اینکه باشد بی کفن پیکر، که بهتر بود گر این مصیبت بر همه جانسوز و جانکاه است در پیش جدش این فقط یک بیت دفتر بود "آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره موسی بن جعفر بود" 🔸شاعر: ==========================