eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
Mirdamad 1402 shab07 a.mp3
28.47M
|⇦•آب که نخوردی..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد
. |⇦•آقا بیا.. امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── هر لحظه در حال و هوایت پر گرفتیم تنها خیالی از تو را در بر گرفتیم هر شب ز داغ دوری ات مُردیم و از صبح با شوق رویت زندگی از سر گرفتیم بر جاده های انتظارت خیره ماندیم عکس فراقت را ز چشم تر گرفتیم آن قدر شیرین است پیش تو نشستن امشب بیادت محفلی دیگر گرفتیم سوگند بر شرمندگی های اباالفضل آقا بیا که روضهٔ اصغر گرفتیم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1402050202.mp3
11.37M
|⇦•آقا بیا..... روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
. |⇦•علی جانِ من.. علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── علی جانِ من آتیشم زدن کدوم بی حیا جای قبرت رو دید گرفته صدام به پیش چشات گُل من رو از خاک بیرون کشید سر قبر تو جمع شدن شامیا برات فاتحه میخونن نیزه ها نمی‌خوان که دست از سرت بردارن تو از بابا زودتر شدی سر جدا امون ای خدا از این نیزه هااز این نیزه ها * حالا اومده پا نیزه ایستاده، گفت:..* عزیز بابا!حالا خوب بخواب ببین از غمت قد من تا شده بریده گلو به مادر بگو چطوری سرت روی نی جا شده؟ میگم سنگ نزن، باز داره میزنه میگم سنگ نزن، این عزیز منه چطوری ببینم میوفتی زمین چطوری ببینم سرت بشکنه بازم میزنن تا تو بزم مِی میبینی دو دستم رو بین طناب با مادر بسوز میبینی یه رو سر باباتو پیش ظرف شراب عزیز دل من تو روضه بخون از اون بالای نیزه با چشمِ خون بخون دندونای باباتو شکست یزید لعین با چوب خیزران امون ای امون، تو روضه بخون، تو روضه بخون لالایی لالایی،لالایی، لالایی، لالایی، عزیزم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1402050204.mp3
19.14M
|⇦•علی جانِ من..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
. |⇦•آب که نخوردی.. #روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی ●━━━━━━─────── آب كه نخوردي تشنته مي دونم چند روزيه گرسنته مي دونم اينقده دست و پا زدي رو سينه ام خسته شدي يه مدته مي دونم *ابي عبدالله داره با بچه اش صحبت ميكنه...* نگاه نكن لشكرِ روبرو تو تا نبينن سفيدي گلوتو انگاري تير داره مياد به سمتت شبيه اون تيري كه كُشت عموتو صداي هلهله داره مياد، نمونده فاصله سه شعبه واسه چي؟ الهي خير نبينه حرمله اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام  غريب ترين باباي رو زمينم *خيلي اين روضه روضه ي سختيه، اين روضه با همه ي روضه ها فرق داشت، اگه عليِ اكبرش رو از دست داد، اَشبه الناس رو از دست داد، علي اكبر رفت سمت ميدان كه بجنگه، با لباس جنگ رفت، نزديك به دويست نفر رو مقتل ميگه ميكُشه، خودش جنگ نماياني كرد، قاسم همينطور، همه برا جنگيدن رفتن، اما ابي عبدالله اين بچه رو روي دست گرفت، گفت:" إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْل" اگه فكر مي كنيد آب بر من حرامِ، اگه به من رحم نمي كنيد، خودتون اين بچه رو بگيريد سيرابش كنيد... اما روضه ي من روضه ي تير سه شعبه نيست، حرف گلو نيست، اين خانواده كوچيك و  بزرگ ندارن"أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَة" اصلاً اين شيرخواره اومده بود مُهر بزنه بر طومار كربلا، اما اوني كه مارو ميكُشه اينه، شيرخواره، سه شعبه،"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" يه طرف، حرف من اينه: اينا با سيدالشهدا چه كردن، اينا نذاشتن حرفِ حسين تمام بشه، امامِ باقر ميگه: جدم داشت حرف ميزد، خون گلوي علي اصغر پاشيد تو صورتش...* اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام  غريب ترين باباي رو زمينم تير شعبه اي كه به گلوت خورد نذاشت يه سالگيت رو من ببينم سرتو افتاده به روي دوشم صداي عمه ها مياد به گوشم زير عبا گرفتمت عزيزم با مادرت چه جوري روبرو شم *اي واي رباب... تنها شهيدي كه پيام تسليت از جانب خداوند اومد فقط همين شهيد بود، روضه ي علي اصغر منحصر به فرده، اصلا اين روضه هيچ مشابهي تو روضه هاي كربلا نداره، تنها شهيدي كه"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" با يه تير گلوش بريده شد علي اصغر بوده، تنها شهيدي كه ابي عبدالله خونش رو به آسمان پاشيد، امام باقر فرمود:"  فَلَمْ يَسْقُطْ مِنْ ذَلِكَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْض" يه قطره از خون علي اصغر به زمين برنگشت، كه اگر بر ميگشت عذاب نازل ميشد، بعضي ها ميگن:" بِدَمِ المَظلُوم" همين خونه... تنها شهيدي كه يه نفري تشييع جنازه كردن همين شهيده، اميرالمؤمنين رو چهار نفري تشييع كردن، حضرت زهرا سلام الله عليها رو هفت نفري تشييع جنازه كردن، ابي عبدالله خودش يه نفري بچه رو زير عبا گذاشت، اي حسين... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── تنها شهيدي كه ابي عبدالله خودش تشييع كرد، علي اصغر بود، تنها شهيدي كه خودش نماز خوند، نماز صبر خوند، خودش دفن كرد، بعضي ها ميگن: امام سجاد اين قنداقه رو از زير خاك بيرون آوُرد، رو سينه ي بابا دفن كرد، اما باز هم معلوم نيست، خدا كنه همين باشه، خدا كنه دفنش كرده باشه، اگه دفن نشده باشه، زير سُم اسب ها رفته يا نه؟ رو نيزه ها رفته يا نه؟ اي حسين... اي خدا بحق علي اصغر باب الحوائج، خيلي ها حاجت دارن، خيلي ها گرفتارن، دكتر جواب كرده داريم، خدايا! بحق علي اصغر، كسي رو نا اميد و دست خالي بر مگردان، خدايا به تَحَيُّر ابي عبدالله، اونجايي كه هي مي رفت به سمت خيمه ها، هي بر ميگشت، اين تَحَيُّر يادت باشه، من دو تا تَحَيُّر ديگه سراغ دارم، يه تَحَيُّر ديگه برا پس فردا شبه، حسين كنارِ علي اصغر مُتَحَيِّر شد، يه جا هم عباس مُتَحَيِّر شد، اوناجيي كه تير به مشك آب زدن، عباس ديگه نمي دونست چيكار بايد بكنه " فَوَقَفَ العباس مُتَحیّرا "...* سقاي دشت كربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل *يه تَحَيُّر علي اصغر زيرِ عبا، يه تَحَيُّر عباس با دست بريده و مشك پاره، اينا مالِ كربلاست، تَحَيُّر زياده، اما من ميخوام ببرمت مدينه، يه تَحَيُّر اون ساعتي بود كه علي ميخواست فاطمه اش رو دفن كنه، هي مي رفت داخلِ قبر، خدايا! چه كنه علي؟ چاره سازِ عالم زهرا رو به كي بده؟ زهرا رو از كي بگيره، اينجا پيغمبر به دادِ علي رسيد، گفت: فاطمه رو بده من.... كنارِ اباالفضل دو دست از بدن جدا شده بود، مشك رو زدن عباس افتاد رو زمين، حسين اومد بالا سرش كمكش كرد، اما كنارِ علي اصغر كسي نبود حسين رو كمك كنه، خودش رفت پشت خيمه ها، نشست، قبر رو كند، با دست خودش، يه وقت ديد رباب داره مياد، به نيت فرج سه مرتبه بگو: يا حسين... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Mirdamad 1402 shab07 a.mp3
28.47M
|⇦•آب که نخوردی..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد
. |⇦•آقا بیا.. امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── هر لحظه در حال و هوایت پر گرفتیم تنها خیالی از تو را در بر گرفتیم هر شب ز داغ دوری ات مُردیم و از صبح با شوق رویت زندگی از سر گرفتیم بر جاده های انتظارت خیره ماندیم عکس فراقت را ز چشم تر گرفتیم آن قدر شیرین است پیش تو نشستن امشب بیادت محفلی دیگر گرفتیم سوگند بر شرمندگی های اباالفضل آقا بیا که روضهٔ اصغر گرفتیم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1402050202.mp3
11.37M
|⇦•آقا بیا..... روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
. |⇦•تو رفتی و دلم.. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── تو رفتی و دلم درمونده اصغر لباسات توی دستم مونده اصغر آی پدر هنگام دفنت جای تلقین برای تو لالایی خونده اصغر شکایت از کمان و تیر دارم بیا پایین ز نیزه شیر دارم دو دستم را میان آب بُردم حلالم کن نبودی آب خوردم «علی لای لای علی جان» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5908772506960924517.mp3
7.94M
|⇦•تو‌رفتی و دلم..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی
. |⇦•هر چه آمد به سرم .. و و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── جز خدا من به عمرم به کسی رو نزدم هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند روی دستم پسر محتضرم را کشتند حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود چیدنش تیر نمی خواست نسیمی بس بود «سیدتی یا رباب....» روی این دستم تنش، برروی این دستم سرش آه بفرستم خدا نعش ر ابرای مادرش *رباب داره میبینه خواهر و برادر رفتن پشت خیمه، خانم زینب دید ابی عبدالله داره با غلاف خاکها رو کنار میزنه بچه رو با احترام گرفت گذاشت درون خاک... عمه ی سادات دید امام حسین هی خیره خیره داره نگاه میکنه ..گفت: حسین جان خاک رو بریز راحتمون کن الان بچه ها می ریزند پشت خیمه، صدا زد.‌ خواهرم نمی تونم.. آخه هنوز داره لباش می خنده چه جوری خاک بریزم رو صورت این بچه..؟ حسین جان خدا رو شکر خاک رو ریختی رباب رو راحت کردی.. اما یک ساعت نگذشت دیدن حرمله نیزه اشو بلند میکنه رفت پشت خیمه هی نیزه رو تو خاک میزنه یه وقت عمه ی سادات گفت: رباب صورتتو برگردون..میخوام بگم رباب! غارت که تموم شد عمه ی سادات زن و بچه ها روجمع کرد یه گوشه یه وقت دیدن اسبا دارن رفت و آمد میکنند..خانم زینب دید یه خانمی هی خودشو زیر دست و پای اسبا میندازه... من که همه رو جمع کردم، نگاه کرد دید ربابه، رباب بیا کنار زیر دست و پای اسبا می میری... گفت: خانم میخوام یه جور زیر دست و پای اسبا برم.. این اسبا گرد و غبار میکنند می ترسم بچه ام از زیر خاک بیرون بیاد.. ببین یه مادرچه با معرفته حاضره زیر دست و پای اسب بره تلف بشه بمیره اما بچه ی مرده اش از زیرخاک بیرون نیفته اما عصر عاشورا واویلتا عصر عاشورا دیدند یه بدن و با نیزه بلند کردن..* دیدم با نیزه تنت رو از زمین بلند کرد جلو چشام بگو بخند کرد به حلقومت یه نیزه بند کرد رگاتو دیدم یه عده نابلد بریدند چقدر سرت رو بد بریدند *فقط برا یه شهید از عالم بالا تسلیت گفتن ...دیدند حسین فاطمه خودشو باخته..آرام باش حسین جان این بچه رو میبرند بهشت شیرش میدن..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5908772506960924516.mp3
22.29M
|⇦•هر چه آمد به سرم..... و علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی
. |⇦•چرا اینقدر بی قرارین.. علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── شب هفتم شیر آوردن نذر اون که شیر نخورده چرا اینقدربی قرارین بچه اتون که تیرنخورده مجلس زنونه امشب روضه رو بهتر میفهمه حرف مادر عزادار رو فقط مادر میفهمه بری از هرکی بپرسی میگه باورم نمیشه بچه ی شیرخواره رو لب تشنه کشتندمگه میشه؟؟ به خدا تصورش هم دل ما رو می سوزونه بچه آب بخواد و بابا نتونه آب برسونه ولی کربلا چه کردندغم ما رو زنده کردند پسر از تشنگی جون داد پدر و شرمنده کردند حرفِ إن ترحمونی جون ِآدمو می گیره هی میگفت آبش بدید یا آبشم ندید می میره یه دفعه صدایی اومد علی اصغر یه تکون خورد خون گرفت صورت شاه و تیر رو دید به استخون خورد اون طرف رباب تو خیمه دنبال خبر می گرده این طرف حسین با گریه هی میره هی برمیگرده بچه رو داد دست زینب روضه رو سر بسته گفته *بچه تیرخورد تنهاکسی که می تونست به ابی عبدالله کمک کنه فقط زینب بود این بچه تیرخورده سر آویزونه برد پشت خیمه زنها...* بچه روداد دست زینب روضه روسربسته گفته زینبم مراقبت کن یه موقع سرش نیفته نمی خوام رباب ببینه خواهرم دل بی قرارم بچه امو محکم بگیرش تیر رو میخوام در بیارم یاد اون ساعتی افتاد که توی مدینه مردن وقتی از سینه ی مادر میخ و با هم می کشیدن *بدجور حسین مستأصل شده بود. میگن عمه سادات تو‌ مصیبتهایی که تو زندگیش دو جا کم آورد چشماشو بست...یکی اون لحظه ای بود که با ابی عبدالله اومد پشت خیمه که وقتی ‌امام حسین گفت: محکم بگیر علی رو، فهمید میخواد تیر رو دراره یهو چشماشو بست هول کرد.. خیلی ترسید چون دید امام حسینم به نفس نفس افتاده... یه جام اون موقعی بود که دید نامرد لگد به در خونه میزد.. صداش تو صدا گم بود هی میگفت جلوتر نیا..* «تو که می سوختی محسن عجب آغوش گرمی داشت از این غم هیچکس مثل رباب آتش نمی گرفت» یا باب الحوائج یاعلی اصغر...لالای لالای لالای لالا لالایی لالایی..لالای لالای لالای لالا لالایی لالایی.. یکم آروم گریه کنید علیم خوابیده خنده رو لباشه مگه چه خوابی دیده خواب دیده برگشته عموش خواب دیده خوب شده گلوش خواب دیده روی صورتش بارون چکیده .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5908772506960924563.mp3
38.77M
|⇦•چرا اینقدر بی قرارین..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی
. |⇦•یه لحظه هم برا علی.. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── یه لحظه هم برا علی از خیمه بیرون نزدم دلواپس تو بودم و به خاطر تو اومدم اصلا فدای سرت بچه ام آخ بچه ام ...آخ بچه ام با حنجرش شد سپرت بچه ام آخ بچه ام... آخ بچه ام آب نداریم ولی، از خون پاکش میکنیم دل نداریم ولی، با هم خاکش میکنیم نه خاک نریز، چشماش هنوز بازه حسین نه خاک نریز، میبینی چقدر نازه حسین «بچه ام... آخ بچه ام... آخ بچه ام» مسیر تیرو که نشد یه ذره تغییر بدم یه چیکه آب خوردم بذار برم بهش شیر بدم میرم ببینم کجاس بچه ام انگار روی نیزه هاس بچه ام آخ بچه ام...آخ بچه ام... نیزه رو تکون نده، بچه ام بدخواب میشه نیزه دار آب نخور قلبم داره آب میشه نه آب نخور، خشکی لبهاشو ببین نه تاب نده، بچه ام میوفته رو زمین «بچه ام ... آخ بچه ام...آخ بچه ام» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1402050206.mp3
27.67M
|⇦•یه لحظه هم برا علی ..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
. |⇦•امشب حرم آل علی.. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── امشب حرم آل علی آب ندارد علی خواب ندارد از سوز عطش قلب حرم تاب ندارد علی خواب ندارد علی! ز عطش بی قراری علی! به تنت جان نداری علی! اشک مادرِ تو جاری علی! روی دست ربابی علی! چه کنم که بخوابی علی! در خیمه نمانده آبی «علی لای لای لالایی لالایی» از داخل گهوارهٔ خود با لب عطشان علی آمده میدان، علی آمده میدان فرمود: خدا آجرک الله حسین جان علی آمده میدان علی آمده میدان علی! برسد کاش عمویت علی! حرمله روبرویت علی! تیر آمد سوی گلویت زد و رگ های تو وا شد زد و سر از تن جدا شد چرا دیگر هلهله به پا شد «علی لای لای لالایی لالایی» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
1402050207.mp3
18.62M
|⇦•امشب حرم آل علی..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
1402050213.mp3
11.59M
|⇦•به خیمه قحط... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── به خیمه قحط آب است همه دل ها کباب است علی اصغر به دامان رباب است «حسین...» عطش بالا گرفته دل سقا گرفته که لب ها تشنه ی یک جرعه آب است «حسین ...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
. |⇦•رباب اگر که ببیند.. علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── بلند مرتبه شاهی به مشکل افتاده که گیر قهقه‌های اراذل افتاده لب پدر به گلوی پسر عجب عکسی سه خط سرخ ولی بر شمایل افتاده رباب اگر که ببیند، حسین می‌میرد از این که گردن شش ماهه، مایل افتاده * آخ بمیرم! هی ابی عبدالله میگفت:* روی این دستم تنش بر روی این دستم سرش آه! بفرستم کدامش را برای مادرش حجم تیری که برای جنگ های سخت بود آن چنان آسیب زد چیزی نماند از حنجرش * آخ جانم جانم جانم! بچه بغل باباش آرومه.اما اگه این همهمه ها رو صداها رو وقتی میشنوه بچه ناخودآگاه بهم میریزه.* لالایی لالایی لالایی لالایی لالا... لالایی لالایی لالایی لالایی لالا... * همچین که تیرو زدن دستش ناخود آگاه جمع شد. * رباب اگر که ببیند، حسین می میرد از این که گردن شش ماهه مایل افتاده * این بچه ها رو، رو دست بگیرید چون شیر خوردن، آب خوردن، آب به بدن بچه رسیده، سر روی گردن وایمیسته. اما همینطوریشم شیرخواره هی گردنش این ور و اون ور میره. ابی عبدالله فرمود:ببینید بچه ام داره میمیره. هر طرف این بچه رو بلند میکرد یه طرف گردن میفتاد.* کمی به زیر عبا باز بود پلکِ علی *این عبای ابی عبدالله چقد به دادش رسیده. اولین جایی که بدادش رسیده کنار بدن علی اکبر بود. حالا داره بچه رو میاره. بچه رو زیر عبا گرفته... همه عالم وقتی گرفتار میشن، میرن در خونه حسین ، به حسین رو میزنن. بابا ارباب شما...برا آب نه والا، برا شیرخواره هم نه، برا بار آخر برا هدایت این قوم داره بهشون رو میزنه ، فرمود مُّنوا علینا.. تا گفت مُّنوا علینا یه مرتبه همه هلهله کردن! همه کف میزدن...* *ان شاءالله امشب نباشه چشمی که گریان این روضه نباشه چون سنگ دل ترینه دشمن هم برا این روضه گریه کرد. مختار وقتی کشیدش بیرون، سنگ دل ترین دشمنا بوده، گفت: جایی شد تو دلت به حال حسین بسوزه؟ گفت: امیر فقط یه جا! و الّا من جزو کسایی بودم که همه جا هی کف زدم هلهله کردم. گفت کجا ؟ گفت: دیدم بچه رو زیر عبا گرفته یه قدم میاد سمت خیمه ها دوباره روش نمیشه بر میگرده. هی دور خودش حسین داره میگرده...* کمی به زیر عبا باز بود پلک علی رسید خیمه پدر، دید کامل افتاده دم غروب شده وقت غارت حرم است عروس فاطمه تازه به مشکل افتاده * این مشکل حضرت رباب چی بود؟ اصلاً ابی عبدالله بدنو سریع آورد دفن کرد یه قبر کوچیک کند. میدونه قراره چه خبر بشه! گفت: این بدن دیگه سالم بمونه. دیگه این یدونه رو سرشو جدا نکنن! یه وقت رباب دید نانجیب داره میره پشت خیمه ها. این گنجو نشون کرده. دیدن نیزه رو فرو کرد توی خاک...* لباس، ملحفه، گهواره، بالشِ بچه چقدر بین بیابان، وسایل افتاده *این یدونه رو هم فقط برا حضرت زهرا میخونم. خانم جان! ببین چیکار کردن با عروست..* به جای بستن قنداق، کارِ دست رباب پس از علی، به طناب و سلاسل افتاده بزرگ شد پسرم مرد شد ببین زینب ز نیزه سایه ی اصغر به محمل افتاده .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1402050203.mp3
40.2M
|⇦•رباب اگر که ببیند..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
record045.mp3
710.1K
سبک: یا اباعبدالله آقای من رمق نداره پسرم دیگه داره میره از هوش کاشکی طاقت بیاره تا از علقمه بیاد عموش لالا لالا اصغر من یا علی اصغر، علی اصغر، علی اصغر در آغوش بابا حسین گلم داره میره میدون الهی از راه نرسه حرمله با تیر و کمون لالا لالا اصغر من یا علی اصغر، علی اصغر، علی اصغر مهدی شریفی✍
یه مادر همه ارزوش همینه.mp3
3.63M
علیه السلام _______________ یه مادر همه آرزوش همینه، که بچش یه لحظه سختی نبینه/ میمیره اگه تو چشم پسرش، اشک غم بشینه حالا یکی بگه چی کشید رباب، چی اومد سر این مادر/تا که میدید از عطش چه حالیه، لب خشک علی اصغر وای وای وای، از آتیش دل رباب/وای وای وای تو خیمه نیست یه قطره آب _______________________ یه نوزاد قتی هنوز چند ماهشه، مادرش دل نگرونه همیشه/ مادرش دق می‌کنه اگه یه روز، بچه زخمی بشه حالا یکی بگه چی کشید رباب، چی اومد سر این مادر/ تا می‌دید علی رو دستای بابا، داره می‌زنه بال و پر وای وای وای سه شعبه بی امون رسید/ وای وای وای حنجره اصغرو درید وای وای وای، از آتیش دل رباب/وای وای وای تو خیمه نیست یه قطره آب _________________________ یه مادر اگه بمیره پسرش، همون دم همه میان دور و برش/ میان تا مرهمی باشن واسه ی، زخم رو جیگرش حالا یکی بگه چی کشید رباب، چی اومد سر این مادر/ غروب عاشورا وقتی دعوا شد، سر راس علی اصغر وای وای جلوی چشم مادرش/ وای وای وای رو نیزه‌ها می‌رفت سرش وای وای وای، از آتیش دل رباب/وای وای وای تو خیمه نیست یه قطره آب ________________________ 🔻 .