@babolharam_net14000623-banifatemeh-roze2.mp3
زمان:
حجم:
2.74M
|⇦•میریزه اشکام آخه...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده ماه صفر۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•گلاب یعنی تو...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده ماه صفر۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گلاب یعنی تو، اضطراب یعنی تو
وَ بعدِ فاطمه خانه خراب یعنی تو
ز حلقه یِ تو همان کودکی نگین افتاد
همینکه مادرتان پشت در، زمین افتاد
به باغِ عاطفه ها بی امان شرر می رفت
بِروی شاخه گلی پایِ چهل نفر می رفت
به کینه یِ دلشان هیچ دست رد نزدند
دگر به هیچ زنی این چنین لگد نزدند
امان ز غربت تو پایِ غم محک خوردی
تو قبل فاطمه در کوچه ها کتک خوردی..
#شاعر سید پوریا هاشمی
*این همه شب گفتی حسین...یه شب نمیخوای بگی:حسن!؟ حسن آقاجان...برای شادی دل حضرت زهرا بگو...
اگه امشب امام مجتبی امضا کرد، اگه اربعین با هم کربلا بودیم، اونجا هم میگیم: حسن جان!...
ابی عبدالله خیلی گریه کرد کنار بدن داداشش امام حسن، فرمود:حسن جان! غارت زده به کسی نمیگن مال و اموالش رو بردند..غارت زده به من میگن که چون تو برادری رو از دست دادم، دیگه محاسنم رو خضاب نمی کنم...
همینطور که داشت حسین گریه می کرد، امام حسن چشماش رو باز کرد، یه نگاه کرد، گفت:حسین جان! گریه نکن... در حالی دارم جان میدم که زن و بچه ام رو به تو می سپارم... مثل اینکه امام حسن اون روز خیمه های سوخته رو می دید، مثل اینکه دخترهایی که مقنعه هاشون آتش گرفته بود می دید، مثل اینکه می دید حرامیا دور ناموس حسین حلقه زدن...
صدا زد:حسین جان!در حالی دارم جان میدم که هر وقت صدا میزنم "واعطشاه!" آب و شیر به دستم میدن... اما حسین جان!" لا یوم کیومک یا اباعبدالله..." هیچ روزی مثل تو نیست...
فردا وقتی با تابوت امام حسن مقابل قبر پیامبر ایستادند، اون زنِ ملعونه گفت: نمیگذارم اینجا دفنش کنید، آقا ابی عبدالله یه نگاهی کرد، فرمود: یه روزی سوار شتر شدی و مقابل بابام ایستادی... امروز هم نمیگذاری جگر گوشه پیامبر رو کنارش دفن کنیم... می ترسم یه روزی با فیل بخوای به جنگ خانه ی خدا بری.. .عصبانی شد، گفت:ایستادید و به زن پیامبر خدا بی احترامی میشه، تیراندازا شروع کردند تیر زدن...*
سینه ها از اَلَم افروخته شد
تن و تابوت به هم دوخته شد
*فردا اولین بار بود حسین از یه بدن تیر می کشید، یه ساعتی هم شد کنار نهر علقمه از چشمای عباس...یه ساعتی هم از گلوی شش ماهه..
یه ساعتی هم راوی میگه: خسته بود، عطش همه وجودش رو گرفته بود، یه گوشه میدان ایستاد، لحظاتی استراحت کنه، یه حرامی نزدیک شد، با سنگ به پیشانیش زد، دامن عربیش رو بالا زد خون پیشانیش رو پاک کنه، .سفیدی سینه پیدا شد، حرمله چنان با تیر به سینه ی ابی عبدالله زد، هر چه کرد تیر از مقابل بیرون نیامد، خم شد، تیر رو از پشت بیرون کشید...یا مظلوم یا غریب...*
نیزه داران بر تنِ او تاختند
پای تا سر غرق خونش ساختند
*کاش یه نفر جلوی چشمای خواهرش رو می گرفت...اونقدر بی احترامی می کردند، زینب صدا میزد:"یَومٌ عَلَی صَدرِ النبی، یَومٌ علی وجهِ الثَّری..."
#قسمت_پایانی روضه وتوسل ویژهٔ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع
آفرین بر تو، بر خطبه ی تو مادر من
همه دیدند چطور آمده قرآن به سخن
*انگار تواینخانواده دخترا خطبه خوندن رو از مادر به ارث بردن، از مادر یادگرفتن... آخه یه بار دیگه زینب خطبه خوند. اینجا مادر میخواست فدک رو پس بگیره، کربلا زینب می گفت به خدا ما مُسلمونیم ..*
دست در دست حسن بود که بیرون آمد
بعد چندی همه دیدند که لبخندی زد
گرچه زن بود ولی نیست چو او مرد غیور
کوچه ها از قدمش پرشد از احساس غرور
ناگهان سایهٔ یک پست به دیوار افتاد
بند بند فلک از دست ستم شد فریاد
*همه ائمه دستور به اشکدادن امام رضا فرمود: "إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ" اگه خواستی گریه کنی "فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ" گریه کن بر حسین...
فرمود: اما گریه ی بر حسین پلکهای مارا زخم کرد.
امام صادق فرمود: آی گریهکنا! اگه روضه ی مادر من شد، بلند بلند گریه کنید....
آخه امامحسن آستین به دهان گرفت..*
تیره شد کوچه و در شهر سکوتی پیچید
دست شب رنگ سیاهی به رُخ دَهر کشید
کوچه ای تنگ و دلی سنگ خدا رحم کند
حضرت حوریه و جنگ خدا رحم کند
*پیغمبر اکرم صلوات الله علیه فرمود: دختر من انسیة الحوراست. میدونی یعنی چی؟ یعنی برگ گُل رو صورتش بشینه جا میندازه..*
می وزید از دلِ کوچه خبری سرخ کبود
دیده ای تنگ حرامی به فدک دوخته بود
دور و بر را نظری کرد نباشد خبری
یا مبادا که ازاین ره گذرد رهگذری
هر چه مادر به عقب رفت عدو پیش آمد
عاقبت تکیه به ناچار به دیواری زد
ناگهان سایهٔ دستی روی خورشید افتاد
پسرش سینه سپر کرد مقابل اِستاد
جگر شیر حسن داشت، ولیکن اَفسرد
دستی از روی سرش رد شد بر مادر خورد
ضربه ای از دو طرف بود و خسوفی پر درد
رحم بر بی کسی فاطمه دیوار نکرد
#شاعر: موسی علیمرادی
*امام صادق فرمود: یه ضربه زد اما دو تا گوشواره های مادرم شکست. صورتش نزدیک دیوار بود تا نانجیب سیلی زد مادر یه سیلی هم از دیوارخورد...
تا خیلی بعد میگفت: "مُعَصَّبَةَ الرَّأْس" همش سرش رو می بست، حسن! سرم درد میکنه مادر...
طبیبا میگن اگه کسی بار شیشه داشته باشه هر چی بشه تا چند ماه بعدش باید تو بستر باشه. اما مادر ما بلند شد تا چشم وا کرد گفت: فضه! علی کجاست ؟... میگه بلند شد رفت.چهل نفر تو کوچه دارن علی رو میکِشن تا دست گرفت به کمربند علی، با دستِ یدالله فاطمه چهل نامرد عرب زمینخوردن...
امامصادق میفرماید:سندِ قتل مادر ما رو اینجا امضا کردن... نانجیب یه نگاه کرد به قنفذ گفت آبرومون رو برد، نمیخواین این دست روکوتاه کنید ؟....*
گردیده بود همدست قنفذ با مغیره
این با غلاف شمشیر او تازیانه میزد
#قسمت_پایانی روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاجمحمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گرچه جگر بین طشت و حال خراب است
کی سر من درمیان بزم شراب است
گرچه به تابوت تیر این همه خورده
پیرهنم را کسی به زور نبرده
آی ابالفضل پیش زینبمان باش
دخترِ حیدر کجا، اراذل و اوباش؟!
کاش که شمشیر بر تنم بنشیند
خواهر من را کسی اسیر نبیند
#شاعر سید پوریا هاشمی
*یه طبق خرما بود باید بین فقرا تقسیم میشد، پیغمبر به امام حسن فرمود: پسرم! صدقه بر ما حرامه... از همون کودکی یاد امام حسن مجتبی دادن...
آره والله صدقه برا آل الله حرامه، اما یه چند روی است الان تو شام دارن برای این زن و بچه صدقه میارن، هی اُم کلثوم خرماهارو از دست این بچه ها بیرون میندازه، هی میگه:" إِنَّ الصَّدَقَة عَلَیْنَا حَرَام " صدقه بر ما حرامه، ای حسین!...
.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده دفتر مقاممعظم رهبری #قم به نفسِ حاج عباس حیدر زاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
میان حجره نشسته تو را صدا میزد
هزار شکر ندیدی که دست و پا میزد
اباصلت میگه دیدم یه آقازاده ی نورانی مثل امام رضا وارد شد.گفتم آقا چطور وارد شدید!؟ فرمود: همون کسی که با یک چشم به هم زدن من رو از مدینه به طوس آورد. همون هم قادره از در بسته وارد کنه
وارد شد. فهمیدم جگر گوشه ی امام رضاست، در حجره رو باز کرد تا وارد حجره شد، میگه دیدم مثل اینکه جان به تن امام رضا اومد. امام رضایی که زانوهاش قدرت نداشت.. دیدم بلند شد رو زانو ایستاد جوادش رو تو بغل گرفت، نُه سالشه ،دیدم پیشانیشو می بوسه گریه می کنه.. بابا! بابا! ببین من رو مسموم کردن بابا..
بگم یا امام رضا تو غربت بودی از دنیا رفتی
اما همه مردم خراسان اومدن.حتی زنهای نوقانی اومدن پیش مرداشون گفتند ما مهریه هامون رو بهتون میبخشیم به ما اجازه بدید بریم تشییع جنازه این آقا..آخه این آقا تو شهر ما غریبه مادر نداره، خواهر نداره، زن و مرد اومدن ..بگم یا امام رضا تو شهر غربت بودی.. ولی بدنت غریبانه برداشته نشد.. اما بمیرم برا مادرت فاطمه.
«روزه آخره ها مهر بی بی بزن رو پرونده ی دو ماهت» مادرت تو شهر خودش غریب بود. گفت: یا علی بدنم رو شبانه غسل بده، بدنم رو شبانه بردار و شبانه و مخفیانه دفن کن.
اما یه وصیت داره همه روضه حضرت تو این وصییته.. عرضه داشت یا علی!یه خواهشی ازت دارم موقع غسلم پیراهن رو بیرون نیار.براچی پیراهن رو بیرون نیاره نمیخواست نگاه امیرالمومنین به زخم پهلو بیفته..یه مرتبه دیدند امیرالمومنین بلند شد سر به دیوار گذاشت هی صدا می زنه فاطمه...فاطمه.. با این که سفارش کرده بود کسی بلند گریه نکنه اما نمیدونم ورم بازو چه کرد خودش داد زد.
کربلا هم ابی عبدالله سفارش کرد تا من زنده ام کسی صدا گریه اش بلند نشه اما یه جا دیدن خودش داره داد میزنه.. کجا؟
وقتی دید بدن علی ارباً اربا ست.. ولدی علی...
هر کجا نشستی به قصد فرج بگو یا حسین
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر
#ایام_زیارت_مخصوص
#حاج_عباس_حیدرزاده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
🎞 سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
به نازنین بدنش پیروهن سرشک افشاند
از آن وجود به جز استخوان و پوست نماند
ز ضعف دیده گهی باز کرد و گاهی بست
گهی به پای ستاد و گهی به جای نشست
جواد اشک به رخ ناله در نهادش بود
رضا سرش به روی دامن جوادش بود
پدر نگه به پسر کرد و چشم خود را بست
پسر کشید ز دل آهی و به سوگ نشست
الا تمام محبان ز دیده خون بارید
از این وداع، وداعی دگر به یاد آرید
همان وداع که تنها عزیز پیغمبر
نهاد صورت خود بر رخ علی اکبر
پسر نگاه به اشک غم پدر میکرد
پدر نظاره به خون سر پسر میکرد
پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشت
پسر نشانه ز زخم هزار قاتل داشت
*اگه ما سال بعد محرم و صفر زنده نبودیم
شب اول قبر به ما محبت کن.لطف کن آقایی کن من توقع ندارم به مثل منی سر بزنی یا امام رضا خودت فرمودی :"مَن زارَنِي عَلَى بُعدِ دارِي، أتَيتُهُ يَومَ القِيامَةِ في ثلاثِ مَواطِنَ" هر کی بیاد به من سر بزنه من سه جا بهش سر میزنم.."إِذَا تَطَایَرَتِ الْکُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالًا" اون موقعی که نامه اعمالو دست راست و چپ بنده ها میدن."وَ عِندَالصّراط وَ عِندَ المِیزان"من توقعی نیستم، ولی منتظرتم اگه سال بعد زنده نبودم برا جد غریبت روضه بخونم..کل سالم گریه کنم مثل محرم و صفر نمیشه که نمیشه..*
پدر زخون پسر صورتش خضاب شده
پسر ز سوز عطش قطره قطره آب شده
*"وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ"آی صورت به صورت علی گذاشت صدا زد.."علی الدنیا بعدک العفا" بعد از تو خاک بر سر دنیا...*
پدر به چهره فرزند خویش چهره نهاد
پسر کنار پدر ناله ای زد و جان داد
*یه ناله ای زد روح مبارکش به اعلی علیین پرواز کرد. بعضیا میگن کنار بدن علی حسین جان داد. زینب به داد برادر رسید.. اشتباه میگن.. سیدبن طاووس نوشته راوی لشگر دشمن میگه یه وقت دیدم زینب از خیمه ها بیرون آمد، ای برادرم ای پسر برادرم... ای وای میوه دل حسینم.. آمد خودشو به روی این بدن ارباً اربا انداخت.
آقام آمد زیر بازوان خواهر رو گرفت.زینبو برگردوند سمت خیمه ها..یه وقت دیدن برگشت سمت خیمه ها صدا زد..*
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
*شب آخر ماه صفره بذار بگم اینجا خواهرش از خیمه ها بیرون آمد حسین به فریادش رسید. ساعتی نگذشت"فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ وَ هِیَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيب"زینب دوباره از خیمه ها بیرون آمد یه ناله ای میزد .."فَأَبْكَتْ وَ اللَّهِ كُلَّ عَدُوٍّ وَ صَدِيق" دوست و دشمن گریه میکردن.صدا زد وامحمدا..."هَذَا حُسَيْنٌ مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا،هَذَا حُسَیْنٌ بِالْعَراء، مُقَطَّعُ الاَعْضَاء، مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ و بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ إِلَي اللهِ الْمُشْتَكي بِأَبِي مَنْ عَسْكَرُهُ يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ نَهْباً، بِأَبِي الْمَهْمُومُ حَتَّى قَضَى بِأَبِي الْعَطْشَانُ حَتَّى مَضَى" کسی نبود زینب رو برگردونه..*
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین
*مولا!اینقدر گریه کن داری اینقدر عاشق داری که ما به حساب نمیایم الحمدلله،همیشه شلوغ باشه دور و برت همیشه پر زائر باشه کربلات، همیشه روضه هات پر ناله باشه..*
تو هم چو من سر کویت هزارها داری
ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر
#ایام_زیارت_مخصوص
#حاج_میثم_مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
🎞 سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید جواد عرب•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای مصحف ورق ورق شده اندر برابرم
آیا تویی برادر من نیست باورم
اگر حسین من تویی سرت کو؟
«بلند ناله بزن با امام رضا یا حسین»
ای پدر و مادر من به فدای لب عطشان تو
نیزه و شمشیر و سنان کفن پیکر عریان تو
*توی زیارت امام رضا اینطور میخونیم: "السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَوْلَادَهُ وَ عِيَالَهُ بِالنِّيَاحَةِ عَلَيْه"ای کسی که دستور دادی موقع سفر زن و بچهات بیان برات گریه کنن، گفتن آقا شگون نداره گریه پشت سر مسافر،
گفت: بله.. اما مسافری که امید برگشتن داره، خدا میدونه چقدر بی بی معصومه اونجا گریه کرد، یه لحظه هم سراغ دارم زینب گریان دنبال برادر، هی صدا میزنه مهلاً مهلا یابن الزهرا..آقا دست گذاشت رو قلبش عین مقتله، قلب زینب آرام گرفت، شاید گفته باشه زینب جان گریههاتو نگهدار برای اون لحظهای که ببینی..*
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
«حالا دستتو بیار بالا مجلس امام رضاست یقین دارم رزق محرم و تقسیم میکنه به دست مبارکش برای ایرانیا رزق اربعین کربلا دستتو بیار بالا اگر دستت مثل من خالیه به امام رضا نشون بده بلند صدا بزن یا حسین..»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
#ویژهٔ_ایام_صفر
#کربلایی_سید_جواد_عرب
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج ابوالفضل بختیاری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*کربلا چه خبر بود..؟*
نعل ها بود که محکم روی پیکر می رفت
یک نفر در طلب جایزه با سر می رفت
* چه کردن برا جایزه کربلا خدا عذابشون رو زیاد کنه هر کی یه کاری کرد نگم یکی خود وبرد یکی زره رو برد یکی پیراهن برد بماند اما یه عده اومدن عبیدالله باید تا رکاب اسب ما رو بگین طلا و نقره بگیرن چی کار کردید مگه؟ گفتن نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ ما بودیم اسبمون رو نعل تازه زدیم پشت و رو شو یکی کردیم *
همه بی کسی هات غم زینبه
تو افتادی از زین بلند مرتبه
همون سینه ای که نبی بوسه زد
حالا زیر پای سم مرکبه
لگدمال شدی پیش چشم رباب
می ریختند جلوی چشای تو آب
ما از روضه ی نعل فقط می شنویم
بذار سنگ زیر نعل می شه آسیاب
*حالا چرا اسم رباب رو آوردی؟*
این سینه گهواره نابه آرامش طفل ربابه
جای بچه وقتی بشه نرم می خوابه
*همه گفتند جای علی اصغر سینه ابی عبدالله، علی اکبر پایین پا خوابیده، علی اصغر رو سینه.*
ته مانده های جسم تو چسبید زیر نعل
تا شهر کوفه جسم تو را ده سوار برد
#سینه_زنی
دلم به عشق تو زنده ست ابی عبدالله
نداره کوی تو بن بست ابی عبدالله
نمی کشم من ازت دست ابی عبدالله
کفن که دست مرا بست ابی عبدالله
ای خوش آوازه دست تو بازه
و دست بازه تو یعنی بیا در آغوشم
حسین حسین حرم می پیچه دمه گوشم
حسین تا میاد این دلم بشه گمراه
رو به قبله سه دفعه صلی الله
بین ما دوری غلط والله
قَبرُهُ فی قلوبِ مَن والاه
به این شب های مقدس ابی عبدالله
نسپاری ما رو به هر کس ابی عبدالله
دستمو ول نکنی پس ابی عبدالله
می گم که شکر خدا هست ابی عبدالله
دلمو دل کن پاشو منزل کن
غلام درگهم و چای روضه می نوشم
و با کسی که نخواهد تو را نمی جوشم
حسین با همین یا حسین می شم همراه
رو به قبله سه دفعه صلی الله
وقت ما تنگ و عمر ما کوتاه
قبره فی قلوب من والاه
« اباعبدالله اباعبدالله ..»
ما نوکر ارباب حسین
محبوبه احباب حسین
شم داری بی تجربه کن
کل الخیر فی باب حسین
خیر دنیا و قیامت جمعه
توی درگاه اباعبدالله
خیر نوکری برا این آقا
مرد این راهی اگه بسم الله
با دعای حسین و تحت لوای حسین
می رسم یه روز منم به کربلای حسین
روشنه دلم یه روز تو هیئتش میمرم
عاقبت به خیر می شم تو روضه های حسین
«یا ابا عبدالله ...»
بی معناست زندگی توی
این دنیا بی کرب و بلا
شک داری برو یه بار ببین
کل الخیر فی کرب و بلا
خیر دنیا و قیامت یعنی
یه شب جمعه زیارت باشی
دل بدی به پرچم رو گنبد
بی خیال غصه ی دنیا شی
به مقام حسین و به احترام حسین
همه جا جار می زنم منم غلام حسین
روشنه دلم دم شهادتین میرسه
عاقبت به خیر می شم با ذکر نام حسین
«یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_صفر
#ایام_زیارت_مخصوص
#حاج_ابوالفضل_بختیاری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"صلی علیک ملیک السماء، هذا حسین بالعراء، مقطع الاعضاء، مسلوب العمامه و الرداء، المجزوز الرأس من القفا"
*جوادالائمه اومد. با هر کیفیتی بود آن قدر کفن های قیمتی و، بدن امام رضا رو با احترام غسل داد. با احترام کفن کرد. با احترام دفن کرد. نیمه های شب وقتی بنی اسد جمع شده بودن دور گودال، با تعجب داشتن به این بدن ها نگاه میکردن. یه وقت دیدن زین العابدین داره میاد. آقا فرمود: بنی اسد کنار برید؛ این بدن ها رو من خوب میشناسم. این بدن بریره. این بدن حبیبه. این بدن مسلم بن عوسجه ست. همه رو یک به یک دفن کردن تا رسیدن به گودال. یه بدن قطعه قطعه. نه سر به بدن داره، نه پیراهن به تن داره. الان دیدی زنها میان، دسته بنی اسد میان، ازاین زنبیل ها میذارن. اینا همینطوری نیست. اینی که حضرت طلب کرد برید قطعه ای حصیر بیارید. حضرت نگاه کرد دید این بدنو هر عضوی برمیداره، یه عضو رو زمین میفته. باید با یه چیزی انتقال بدن تا کنار قبر. فرمود: برید یه قطعه حصیر بیارید. اگر نه تو این قبیله چند متر پارچه بود بخواد این بدنو کفن کنن. آقا دید این بدن کفن نمیشه. با هر کیفیتی بود بدنو آورد. میخواد دفن کنه. "بسم الله و بالله و فی سبیل الله، و علی ملة رسول الله" بدنو روونه قبر کرد. بنی اسد ایستادن، دارن گوش میدن. دیدن صدای حضرت نمیاد. گفتن شاید حالش بد شده. نزدیک تر اومدن. دیدن داره با بابا حرف میزنه. باباجان! رسم دین ماست؛ صورت میت رو، رو به قبله رو خاک میذارن. من با این بدن چه کنم؟ دیدن خم شد، لب ها رو به رگ های بریده. ای حسین*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#حاج_محمد_طاهری
#زیارت_مخصوص
#ویژهٔ_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ شهادت ابا المهدی آقا امامحسنعسکری علیه السلام
فرمود: جیگرم داره میسوزه لبا خشکه..آقا حجت بن الحسن العسکری خودشون ظرف آبی رو آوردن مقابل دهان بابا گرفتن. همه بچهها زودی میان بالا سر باباشون اگه کاری داشته باشه. همه ی بابا هم عشق میکنن میگن موقع جون دادن بچهمون بالا سرمون باشه.. تشنه بودی میدونم اما مهدی برات آورد. یه نفرم گفت من آب ببرم سپرشو آب کرد تا رسید نزدیک گودال دید شمر داره بیرون میاد. گفت: بگو ببینم هلال کجا میری؟ گفت میخوام حسینو سیرابش کنم. یه وقت نگاه کرد گفت من حسینو سیرابش کردم..*
زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان
لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر جرعه آبی برسان
که من از سوز عطش شعلهورم مهدی جان
قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد
کشته از صحنهٔ دیوار و درم مهدی جان
لحظهای نیست عزیزم که تداعی نشود واقعهٔ کرب و بلا در نظرم مهدی جان
قدح آب روان تا به لبم شد نزدیک
عطش اهل حرم زد شررم مهدی جان
بشکند دستی که با بغض علی سیلی زد
به رخ عمه نیکو سیَرم مهدی جان
*بازم بیحرمتی کردن به حضرت چند تا از این بچههای حضرت زهرا بوده ریختن تو خونَشون به هم زدن اما آقای من شما رو آزار دادن خونه زندگیتونو به هم ریختن ریختن تو خونَتون، امام صادقم به همین شکل، امام عسکری هم به همین شکل، اما فقط یه در خونه رو آتیش زدن.یا امام عسکری خیلی اذیتت کردن ی ابن الحسن خیلی غربت شنیدی و غربت کشیدی آقا جان.. درسته شما چهار ساله بودید باباتونو شهید کردن بارها و بارها حرمت باباتونو نگه نداشتن.. اما من بمیرم برای اون بچههای قد و نیم قدی که بعد پیغمبر همه دور مادر و گرفتن برا پیغمبر عزاداری میکنن که ریختن تو خونه در خونه رو آتیش زدن دستای باباشونو بستن.
علامه امینی گریه میکرد. گفتن آقا چرا اینجور گریه میکنی؟ گفت الان تو این فکر بودم.. اگه برا مادر اتفاق بیفته بچهها پناه میبرن به بابا، اگه برا بابا یه اتفاق بیفته بچهها پناه میبرن به مادر. تو کوچه بچهها به کی پناه بردن؟ یکی علی رو میکشه یه عده حرومی خانمی رو میزنن.. جانم بعضی روضهها گریه داره اما بعضی روضهها داد داره بلدی داد بزنی یا نه چرا داد نزنم، چرا فریاد نزنم، یه کاری کردن مادر هجده ساله امون مثل پیرزنا راه میرفت. یا الله میدونی چرا مثل پیرزنا راه میرفت؟ الان یه بیت میخونم..*
از آن روزی که سیلی خوردم دشوار میبینم
به چشم نیمه باز خود جهان را تار میبینم
دلم میخواست چشمانم نمیدیدن جایی را
که خون محسن خود بر در و دیوار نمی دیدم
« آخ مادر...»
*بیادب میگه بچه ای که به دنیا نیومده مگه میشه براش روضه بخونن الان یه روضه فقط برای زنا میخونم مردا رو نمیدونم چیکار میکنن..اما بدون زنی که میخواد بچه به دنیا بیاره قبلش براش لباسا آماده میکنه..بعد در و دیوار نیمای شب هر وقت بچهها میخوابیدن مادرمون لباس بچه اشو بغل میگرفت هی میگفت: محسن مادر خیلی دوست داشتم ببینمت اما این مغیره تو کوچه امون نداد...شبیه این مادر فقط یکیه، تو شام یه وقت زینب نگاه کرد دید رباب دستش رو تکونمیده چی شده عروس مادرم ؟ گفت خانوم مابین این زنا دیدم زنی بچه اشو بغل گرفته یاد علی اصغرم افتادم..*
#قسمت_پایانی
تجلّیِ طاها، گُل اشکِ مولا،
دلآشفتهی داغ آن کوچهی غم
گرفتار گودالِ خونین، دلافکارِ غمهای زینب،
سیهپوشِ قاسم عزادار اکبر، گُل باغ لیلا،
پریشانِ دستِ علَمگیر سقّا نفَسهای سجّاد، نواهای باقر، دعاهای صادق کسِ بیکسیهای شبهای کاظم
حبیبِ رضا و انیسِ غریب جوادالائمّه
تمنای هادی، عزیز دل عسکری
پس نگارا بفرما کجایی؟
دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیرِ نامت نوایی ندارد
وضو و اذان و نماز و قنوتم
بدونِ ولایت صفایی ندارد
دلی که نشد خانهی یاسِ نرگس
خراب است و ویران، بهایی ندارد
مرا در کمندت بیفکن که دیگر گرفتارِ
عشقت رهایی ندارد
خوشا آنکه غیر از ظهورت نگارا
شبِ قدر، دیگر دعایی ندارد
یداللّهی و حق بجز دستِ مشکلگشای تو
مشگلگشایی ندارد
غلامِ توام از ازَل تا قیامت
که این بندگی انتهایی ندارد
بیا تا جوانم بِده رُخ نشانم
که این زندگانی وفایی ندارد
نگارا! نگاهی که جز نوشِ لعلت
دلِ زخمخورده دوایی ندارد
بیا تا نمُردم به فکر دوا باش
به فکر علاجِ دلِ بینوا باش
کریما! رحیما! رئوفا! عطوفا! نگارا! بهارا! بیا جانِ مولا بیا جانِ زهرا، بیا جانِ زینب، بیا جانِ سقّا سحرخیزِ مکّه، سحرخیزِ کوفه سحرخیزِ مشهد، سحرخیزِ کربوبلا و مدینه سحر یادِ ما باش، سحر یادِ ما باش
#قسمت_پایانی
لحظه ها بود بر آن مادر فرخنده ي افراشته اقبال، بسي بيشتر از سال، شب و روز زدي طاير جانش ز شعف بال، که کي جلوه کند از صدف آن گوهر اجلال، که يک بار دگر نيمه شبي خواب ربودش، همه شد نور وجودش، ز عنايات خداوند ودودش، عجبا ديد که خورشيد زپهلوش درخشيد و فروغ ابديت به جهان يکسره بخشيد، به ناگه دُر پاکش ز صدف داد ندا، کاي صدف گوهر يکتاي خدا، مادر انوار هدي، خيز که هنگام فراقت به سر آمد، شب تنهايي و اندوه و غمت را سحر آمد، شب ميلاد گل گلشن هستي به نجات بشر آمد، چه مبارک سحري بود که ناگاه به هم درد فشردش شبي آرام در آن حجره ي خاموش نه ياري نه قراري، تک و تنها ز دم احمدي خويش پراکنده در امواج فضا عطر دعا را
دگر از درد گل انداخته رخسار نکويش، شده انوار خداوند فروزنده ز رويش، نگهش سوي سما بود و همه محو خدا بود که سقف حرمش لاله صفت باز شد و لحظه ي اعجاز شد و با خبر از راز شد و ديد در آن درد و الم چارزن پاک، تو گويي که رسيدند ز افلاک و همانند ندارند به روي کره ي خاک، يکي حضرت حوا و دگر مريم عذرا و دگر هاجر و سارا، همه مبهوت جلالش، همه بر دور جمالش، همه ديدند مقامش، همه گفتند سلامش، بگرفتند در آغوش چو جانش، زهي از عزت و شأنش، نگه هاجر و سارا به گلستان رخ حور نشانش، که در آن لحظه کف دست به پهلوش کشيد از دو طرف مريم عذرا که به يکباره به پا خواست صداي خوش تکبير ز کوه و شجر و دشت و دَرِ مکه، جهان غرق در انوارالهي شد و ديدند که مرآت جمال احد قادر سرمد، مدني مکي ابوالقاسم و محمود و محمد، نبي اُمّي خاتم، به روي دامن مريم ز فروغ رخ خود کرد منور همه جا را
بشنويد از دو لب آمنه آن مادر فرخنده ي احمد که چو بگذاشت قدم بر کره ي خاک محمد، ز رخش نور عيان گشت و فروزنده از آن نور جهان گشت، که با جلوه ي ماه رخ او ديدمي از دور قصور يمن و شام و به گوش آمدم از جانب معبود ندايي که الا آمنه زادي پسري را که بود از همه ي خلق سرآمد، که بود آينه ي طلعت ذات احد قادر سرمد، که بود کنيه ابوالقاسم و نام احمد و محمود و محمد که در آن حال همان چار زن پاک، تن خوبتر از جان ورا شسته به ابريق بهشتي، پس از آن مريم عذرا به يکي حلّه ي زيباي بهشتيش بپوشاند و لب خويش به لبخند گشودند و سلامش بنمودند و ستودند مقام و شرف و عزت آن پاک ترين عبد خداوند نما را
.