#زمزمه
#امام_حسن علیه السلام
سبک: محمد اسداللهی
شعر: #عبدالله_باقری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
روز آخر زندگیمه
نوبت من و تشنگیمه
جیگری که میریزه توو طشت
شاهده غم بچگیمه
من و مادر و رهگذری ...
اُفتادم به چه دردسری
من چهل سالِ پیش توو کوچه
نصیبم شده خون جگری
پارهپاره شد توو کوچه جگر من
دنبالم میگشت توو کوچه مادر من
خاک چادر و تکوندم با چش تر
اما جای سیلی خوب نشد تا آخر ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
شلوغه دور بستر من
برادر خواهرام پیشمَن
من مدینه ام اما حسین!
تو غریب میشی دور از وطن
به تنم اگه تیر بزنن
تو برام باز میاری کفن
فدای تو بشم که رو خاک
رها میمونی بیپیرُهن
مادر و خودم تا گودالت میارم
محاله توو شلوغی تنهاش بذارم
توی کوچه سپرش میشدم ای کاش
بذا عبداللهِ من فدات شه داداش
حاجمیثم_مطیعی_عشقت_مرا_دوباره_از_این_جاده_میبرد_.mp3
6.57M
#واحد
📝 عشقت مرا دوباره از این جاده میبرد
🎤 حاجمیثم مطیعی
عشقت مرا دوباره از این جاده می برد
سخت است راه عشق ولی ساده می برد
پای پیاده آمدم و شوق وصل تو
من را اگر چه از نفس افتاده می برد
دلهای عاشقان جهان کربلای توست
نام تو را هر عاشق آزاده می برد
فریاد غربتت دل ما را تمام عمر
با کاروان نیزه از این جاده می برد
این جاده دیده قافله ی اشک و آه را
بر روی نیزه ها سر خورشید و ماه را
دیده ست در تلاطم طوفان بی کسی
یک کاروان بنفشه ی بی سرپناه را
آن شب که ماند یاس سه ساله میان راه
یک لحظه برنداشته از او نگاه را
در آخرین وداع غریبانه ی حرم
دیده عبور خواهری از قتلگاه را
آنجا که داغ از جگرش بوسه ها گرفت
گل زخم از نگاه ترش بوسه ها گرفت
وقتی رسید او که سر از دست رفته بود
از زخمهای شعله ورش بوسه ها گرفت
اما گذاشت بر دل او حسرتی نسیم
از گیسوان همسفرش بوسه ها گرفت
از راه دور دختر هجران کشیدهای
هر بار از لب پدرش بوسهها گرفت
در باغ نیست غیر گل اشک و ارغوان
داغی نشانده بر دل آلالهها خزان
اما گذشت هر چه که بود آن چهل غروب
برگشته سوی کرب و بلا باز کاروان
با کاروان غربت از این جاده آمدیم
ما را رسانده قافله ی تو به آسمان
حالا رسیده ایم و سحرگاه جمعه است
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
◾️◾️◾️◾️◾️
#روضه_امام_حسن_مجتبی
دوباره با آه و زاری
میخونم با بی قراری
نوه هاتم با ضریحن
تو هنوز حرم نداری
هر کی از غمت بمیره
به خودت قسم عجیب نیست
حتی بی.نِ اهل بیتم
کسی مثل تو غریب نیست
تو غریبایِ دوعالم
نبود هیچ کسی شبیهت
آرزومِ زنده باشم
برسم پای ضریخت
غریب و تنها و بی یار
تو رو دادن خیلی آزار
به کی سم دادن به جز تو
تو خونش زمانِ افطار
تویی اون که توی خونه اش
حتی مَحرمی نداره
داره از لبت میریزه
جگر تو پاره پاره
غریب آقام…
*امشب شب غریبِ، برات بمیرم آقام….حسین جان! تشنه کُشتنت میدونم، آقا! عزیزات رو کشتن میدونم، سرت رو بالای نیزه زدن میدونم، اما خانومت رباب دائم برات گریه میکرد، میگفت: سه روزِ بدن آقام رو زمین بود، تو مجلس یزید اگه یزید چوب به لب و دندانت زد سرت وقتی ازتشت افتاد رباب اومدبغل گرفت، اما حسن تو خونه ی خودش هم غریب بود، وقتی جگر پاره پاره شد، گفت: دیگه راحت شدم…همچین که زهر رو بالا آوُرد، پاره های جگر رو یه نگاه کرد گفت: زینب دیگه راحت شدم، چشمم دیگه به مغیره نمیوفته…امشب فقط بگو: غریب حسن
اشک روضه های زهرا
بوده مهمونِ نگاهت
توی خونه مقتلت نیست
کوچه بوده قتلگاهت بود
توی کوچه ها چی دیدی
هیچ کسی خبر نداره
یه نفر نبود تو کوچه
که بره کمک بیاره
شنیدم از گوشه ی ماه
تو کوچه ستاره گمشد
چی بگم روضه ی خطِ
تو کوچه گوشواره گم شد
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کفن برای حسن(ع)
از ابتدا به گمانم که قسمت این بوده
حرم برای حسین و کفن برای حسن
شدهاست روضهی سر نیزهها برای حسین
شدهاست روضهی دست بزن برای حسن
نمیشود که بگوید چه دیده در کوچه...
نشسته است بگرید حسن برای حسن
نرفته از نظرش سیلی و شده کابوس
صدای خندهی آن بد دهن برای حسن
به قتلگاه حسین آمد از مدینه ولی...
شبیه گودی گودال شد وطن برای حسن
چقدر روضه و غمهای مشترک دارند
ولی نبود غمِ پیرهن برای حسن
ببین کدام یک از روضهها جگر سوز است
نزن برای حسین و نزن برای حسن
صدای زینبش آمد نزن به دندانش
نزن که مادرم اینجاست با یتیمانش
حسن لطفی
یا حسن ابن علی(ع)
من الازل علی است و الی الابد زهراست
به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است
به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است
که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است
طریقِ کرببلا هم که سفره داریِ اوست
میان راه ببین که قدم قدم حسن است
فقیرها همه در اربعین کریم شوند
چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است
به روی تیرک این جادهها به موکبها
نگاه کن که ببینی به هر علَم حسن است
پیادهها به حرم میرسند و میفهمند
کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است
چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله
حسین نه به گمانم در این حرم حسن است
حسن لطفی
ای در وطن غریب
ای در وطن غریب
عالم ندیده مثل تو در مرد و زن غریب
از بس که با هماند
دیگر نوشتهایم به جای حسن؛ غریب
بعد از نبی ولی
مثل اویس بود که شد در قرن غریب
جان پیمبر است
اما میان امت او دائما غریب
در اوج غربت است
مُشکی که بوده است میان ختن غریب
بودهست یکتنه
اندازهی تمامی هر پنجتن غریب
در خانه بیکس است
چون بلبلی که مانده میان چمن غریب
پاسخ کنایه شد
هر جا زبان گشود برای سخن غریب
پوشید اگر زره
یعنی که بوده حتی در پیرهن غریب
مظنون خلق شد
مردی که بود با بدی و سوءظن غریب
گفته؛ بگو حسین
در پاسخ کسی که بگوید به من غریب
یکروز میشود
بیآشنا، بدون سپر ، بیکفن، غریب
سر رفته روی نی
مانده سهروز در دل صحرا بدن غریب
*ای دل صبور باش!
روز ظهور دولت یار است عنقریب.*
مجتبی خرسندی
عجلوا بالحسین عجلوا بالبکاء عجلوا بالحرم عجلوا بکربلا!
وقت نماز عشقه جا نمونید عاشقا!
با نغمه ی یا حسین شهرو کنید کربلا…
برای برپایی روضه ها خود بی بی زهراست که بانیه…
تو این شب ها حتی ملائکه میان میشینن تو حسینیه!
میان میشینن تو حسینیه…
بسم الله با زهرا عزا به پا کنید برا ثارالله!
بسم الله با زهرا عزا به پا کنید برا ثارالله…
بسم الله بسم الله خدام الحسین ماشاءالله…
بسم الله بسم الله خدام الحسین ماشاءالله!
ماشاءالله ماشاءالله ماشاءالله ماشاءالله…
ماشاءالله ماشاءالله ماشاءالله…
لا حول ولا قوه الا بالله لا حول ولا قوه الا بالله…
لا حول ولا قوه الا بالله…
عجلوا بالحسین عجلوا بالبکاء عجلوا بالحرم عجلوا بکربلا!
گلدسته ها ی حرم دارن میگن یک صدا!
باز درای حرم رو به همه این شب…
سوا نکرده میخره حسین تموم ما رو با یه نیم نگاه…
با اشک چشم و با یه السلام میره دلامون سمت کربلا!
بسم الله با زهرا بریم زیارت ابا عبدالله…
بسم الله با زهرا بریم زیارت ابا عبدالله!
بسم الله بسم الله خدام الحسین ماشاءالله
بسم الله بسم الله خدام الحسین ماشاءالله…
ماشاءالله ماشاءالله ماشاءالله…
ماشاءالله ماشاءالله ماشاءالله…
لا حول ولا قوه الا بالله لا حول ولا قوه الا بالله!
لا حول ولا قوه الا بالله!
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
رضا نریمانی عجلوا بالحسین
➖➖➖➖➖➖➖
#اربعین