eitaa logo
ذاکرین آل الله
289 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ : همانا در روز قيامت بندگان به مقدار عقل و درك و شعورشان مجازات مى شوند. كلمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 209. .
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده استادِ رزمِ قاسم و عباس و اکبر آمده ماه علی از راه می آید وقارش را ببین آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین بر خا‌ک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند روزیِ عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش بارِ زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش نورٌ عَلَی نور است بی شک خشت خشت خانه اش شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش یا لَلعجب! در حیرتم از خُلقِ قاسم پرورش دنیا به هم می ریزد از بانگ اَنا بنُ الحیدرش آمد که روز و شب بگردد دورِ زهرا مادرش هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست خَلقاً شبیه فاطمه، خُلقاً شبیه حیدر است مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است هر کس که فرزند علی شد ، فاتحِ صد خیبر است او جای خود دارد...غلامش هم شفیع محشر است وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند بی واسطه او با خدایِ خویش صحبت می کند آبِ وضوی او جهنم را گلستان می کند شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند ایوان طلای مجتبی، کافر مسلمان می کند اصلا حواسم نیست...ایوانی ندارد مجتبی شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا احمد نرگسی رضاپور پنجره و کبوترا با من، ضریح و ایوون طلا با تو خلوتیِ صحن بقیع با من، شلوغیِ کرب و بلا با تو بیا گریه کنیم ما برایِ غمِ زینب تابوتِ پُرِ تیر و بدن و سُمِّ مرکب غریب آقام آقام آقام
. : هر آینه برآوردن و رفع مشکل دوست و برادرم، از یک ماه ، در مسجد، بهتر و محبوب تر است». کلمه الإمام الحسن(ع)، ص139 .
💕زمزمه و مدح ویژۀ میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام •┈┈••✾••✾••┈┈• حسن یا نبی یا علی یا زهرایی خدا یا بشر یا ملک یا رویایی چهارمین نورِ منجلی تو تو همه دلدارا ولی تو مات و مبهوتم تو کی هستی تو علی هستی یا علی تو امامی ، سلامی ، تو عشقِ مدامی تو عین علی و ، علیٌ امامی « علیٌ امامی ... » "حسن جان حسن جان حسن جان" صراط و سلوک و ثواب و صبری تو شمیم و شکوهِ شبایِ قدری تو هرکی اومد پشت درِ تو میشه مهمون مادر تو حک شده اسم اعظمِ حق رو نگین انگشتر تو ... تو لطفِ تمامی ، صلاة و صیامی وصیِ علی و علیٌ امامی « علیٌ امامی ... » به شوقت دچارم ، از عشقت سرشارم به نامِ تو پهنه ، بساط افطارم از تو با عزت کل دینِ روح اسلام و مسلمینِ قسمت ما میشه به زودی دیدنِ صحنت تو مدینه تو رکن و مقامی ، کریم و کرامی تمام علی و علیٌ امامی « علیٌ امامی ... » دل من فقیرِ تو خونت مهمونه دل من کویرِ نگاهت بارونه اون که با تو حاجت روا شد تازه به عشقت مبتلا شد پرچم سبزِ تو دلیل پرچم سرخ کربلا شد تو رمز قیامی ، تو راز پیامی تو سر علی و علیٌ امامی « علیٌ امامی ... » "حسن جان حسن جان حسن جان" نوش لبت علاج دل زار میکند اظهار حُسن خویش ز آثار می کند بنگر به مرتضی که در این ماه روزه را با بوسه از لب حسن افطار می کند یا حسن یاحسن یاحسن .... به جلوۀ ماه علی ماشاالله ... به آیت الله علی ماشاالله ... یا حسن یاحسن یاحسن
💕سرود زیبا ویژۀ میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام . •┈┈••✾••✾••┈┈• این هدیۀ خورشیده ، باز تو دلم امیده مولای ما این ماهُ ، از حوض کوثر چیده سلام ای پسر دریا .. سلام ای پسر بارون .. تویی از خِطهٔ لیلا ، منم از خِطهٔ مجنون .. باز نیمۀ ماه دل من میخونه ساقی اومده وا شده میخونه پشت سر هم میارن پیمونه پیمونه .. پیمونه .. پیمونه .. سلام ای پسر دریا .. سلام ای پسر بارون .. تویی از خِطهٔ لیلا ، منم از خِطهٔ مجنون .. از شوق دیدار تو ، تو کوچه راه بندونه تا که بخوابی حالا ، مادر برات میخونه به یُمن قدمت حالا ، مدینه غرق بارونه تواونقدری نمک داری ، که باتو غم نمی مونه سلام ای پسر دریا .. سلام ای پسر بارون .. تویی از خِطهٔ لیلا ، منم از خِطهٔ مجنون .. خونۀ علی آئینه بندونه از شوقِ حسن لبامون خندونه افطار می کنیم همه تو میخونه پیمونه .. پیمونه .. پیمونه .. سلام ای پسر دریا .. سلام ای پسر بارون .. تویی از خِطهٔ لیلا ، منم از خِطهٔ مجنون .. دورت شلوغه آقا ، هر جا قدم میذاری دنیا به تو محتاجه ، از بس کرامت داری همیشه ازشما گفتم، همیشه با شما هستم منم اون کفتر جلدت ، که اهل کربلا هستم سلام ای پسر دریا .. سلام ای پسر بارون .. تویی از خِطهٔ لیلا ، منم از خِطهٔ مجنون
سرود و شور بسیار زیبا ویژۀ میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام طوفان حسن جانِ .. تجسم قرآن حسن جانِ کلید دار کعبۀ احسان حسن جانِ مهمترین علامت از علائم ایمان ، حسن جانِ در حدیث آمده که عقل مجسم حسنِ نوۀ ارشد پیغمبر اکرم حسنِ بازدم نام حسین ابن علی دم حسنِ حیدر بی مَثل خط مقدم حسنِ یک کلام حسنِ .. بامرام حسنِ من گدای حسینم چون آقام حسنِ کلِ قرآنِ ، مولانا حسن من مسلمانِ ، مولانا حسن «جان به قربانِ ، مولانا حسن ..» سامون حسن جانِ .. عزیزتر هر جون حسن جانِ طعم عسل روی لبِ مجنون حسن جانِ اونی که تو خواب میکِشم تو حرمش ایوون ، حسن جانِ از لبِ او صد و ده کوزه عسل میریزد آسمون زیرِ قدمهاش زُحل میریزد از سر و روی حسن واژۀ "یل" میریزد با رجزهاش دل اهل جمل میریزد بی ریا حسنِ ، هل اتی حسنِ توی کشتی نجات ناخدا حسنِ کلِ قرآنِ ، مولانا حسن من مسلمانِ ، مولانا حسن «جان به قربانِ ، مولانا حسن ..» عشقم حسن جانِ .. دم به دم و هردم حسن جانِ نامی که میدرخشه رو پرچم حسن جانِ خداروشکر که اسم هیئت هایِ توشهرم حسن جانِ به علی رفته که تیغ سخنش برّنده است مثل زهرا چقدر خطبۀ او کوبنده است اینکه در جنگ جمل زلزله ای افکنده است به گمانم دوسه تا قلعۀ خیبر کنده است مرتضی حسنِ ، مصطفی حسنِ بازو بند اباالفضل نقش یا حسنِ ... کلِ قرآنِ ، مولانا حسن من مسلمانِ ، مولانا حسن «جان به قربانِ ، مولانا حسن ..»
میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام بر طالع من حک شده دیوانه بودن با عقل و جمع عاقلان بیگانه بودن قسمت نشد که پای تو آتش بگیرم توفیق میخواهد مگر پروانه بودن لقمه دهانم میگذاری و می ارزد تا به ابد کلب در این خانه بودن حالا که تو مال منی معنا ندارد دنبال مال و شهرت و کاشانه بودن من یا کریمی گرم ذکر یا کریم ام سیرم از این در بند آب و دانه بودن اصلا معطل کن مرا که دلنشین است چشم انتظار روزی ماهانه بودن امشب به یمن مقدم خود ای نگارم اصلاً مرا گردن بزن ، حرفی ندارم تو آمدی معنا ببخشی لفظ یل را صید خودت کردی غزال من غزل را تو مغز بادام رسول الله هستی تو آمدی رونق دهی ضرب المثل را گرم طوافت دیده ام ماه مدینه ! خورشید را زهره و ناهید و زحل را تفسیر کن تا قسمتی شام ابد را تعریف کن سربسته هم صبح ازل را من باورم این است که در امر خلقت تو مشورت دادی خدای لم یزل را ای حیدر ثانی به تیغ تو سپردند نابودی فتنه گر جنگ جمل را هرکه به تو ایمان ندارد در حضورش باید بخوانم آیۀ «بَل هُم اَضَل» را تا پای تو یک روز خونم را بریزند دارم به لب الموت احلی من عسل را یک شهر مشتاق رهایی داری آقا قطعا که یک دنیا فدایی داری آقا از خواب غفلت شهر را بیدار کردی وقتی مسیر عشق را هموار کردی من روزه را با یا حسن افطار کردم با مقدمت این ماه را پربار کردی با سفره ای که در مدینه پهن کردی امثال حاتم را دگر بیکار کردی نان شبت را به گدای شهر دادی مانند زهرا مادرت رفتار کردی دار و ندار زندگی ات را سه دفعه با شوق در راه خدا ایثار کردی تو مرتضای دومی در زهد و تقوا هر روز را با نان جو افطار کردی در را که به روی فقیرانت نبستی با روی باز از سائل ات دیدار کردی جیب مرا پر کردی از درهم نه یکبار این لطف را در حق من تکرار کردی از این همه الطاف تو ممنونم آقا من آبرویم را به تو مدیونم آقا با هر نگاه از آجر ما نان بسازی در کوچه ی خود خیمه الاحسان بسازی آن قدر میبخشی که با دست کریمت از سائل درمانده یک سلطان بسازی تو کعبه ی لطفی اگر خلوت بمانی با دست پر مهرخودت مهمان بسازی کافی ست که از خانه پا بیرون گذاری از خاک کوچه لؤلؤ و مرجان بسازی دور از تصور نیست آقاجان شبی هم از من فؤاد و دعبل و عمان بسازی ترفند تو این است که ساکت بمانی تا با هنرمندی خود جریان بسازی تا مهربانی را بیاموزی به عالم با طعنه و دشنام این و آن بسازی کم مانده که با یک نگاه فوق العاده از مرد شامی میثم و سلمان بسازی سلمان که مناشد رها از هرچه من شد یک پنجم از عمر را عبدالحسن شد ای آسمانی رزق امروز زمینی مثل علی دست خدا در آستینی عباس ،علی اکبر ،محمد ،عون ،قاسم الحق و الانصاف لشگر افرینی هرکه ذلیل ات خوانده بی شک خود ذلیل است مولا عزیزی و مُعِزُّ المُؤمِنینی من که زبانم بند آمد ازشکوهت حرفی بزن با من به لحن دلنشینی من که خبر دارم دو دفعه صبح و مغرب نزد جزامی های شهرت مینشینی من به تو رو می آورم فردای محشر تو بهترین مصداقی از حبل المتینی یکبار از نزد تو ناراضی نرفتم از بسکه اقا مهربان و نکته بینی عبد تو هستم بیم فردایی ندارم من که به خوبی تو آقایی ندارم از تو نوشتن از تو گفتن کار من نیست بدبخت هرکس که برایت سینه زن نیست صبر و سکوت و صلح ات آقا مصلحت بود ورنه شبیه تو کسی که صف شکن نیست باید زره بر تن کنی وقت نمازت این دشمن بزدل حریف تن به تن نیست قافیه ام تکراری است اما می ارزد اصلا کسی به خوبی آقای من نیست أین الحسن سر میدهد خاک یمن هم این ناله های آتشین که از قرن نیست با نام تو روحانی اینجا جلوه کردند هرکس که نامش شد حسن حتما حسن نیست بشکن تمام قفل ها را ناز شصتت داری کلید باب جنت را به دستت شاعر : علیرضا خاکساری