eitaa logo
ذاکرین آل الله
288 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
316 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها به نفس حاج رضا قانع وحاج امیر کرمانشاهی "بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان و یا رحیم...یا رب العالمین" زینب که چرخ بنده ی بی‌اختیار اوست در راه دین اسارت او افتخار اوست هر جا که می‌رود پیِ احقاق حق رود ترویج دین احمد مختار، کار اوست ای بر ضدّ ظلم کوشد و احیاء عدل و داد برنامهٔ قیامِ حسینی شعار اوست کو دیده‌ای که صورت او دیده بی‌حجاب؟ عفّت، حجاب و شرم و حیا، پرده‌دار اوست کو قدرتی که معجر و خلخال او برد او عصمت خدا و خداوند، یار اوست یکشب نشد نماز شبش ترک و این حدیث از زادۀ برادر والا تبار اوست آن دانه‌های اشک که ریزد به یاد حق تسکین قلب و روشنی شام تار اوست شد چیره بر یزیدِ ستمگر، زنی اسیر قربان بانوئی که چنین اقتدار اوست او بر بتول تالی و تنها نه دختر است او بر حسین یاور و تنها نه خواهر است شرطی که داشت وقت عروسی به شوهرش چون سایه رفتنش به قفای برادر است *امیرالمومنین فرمود: دخترم از تو خواستگاری کرده،این دختر همون مادریه که مظهر عفت و عصمت و حیاست سرشو پایین انداخت. بعد عرض کرد: بابا فقط یه شرط دارم من بدون حسین نمی‌تونم جایی بمونم هرجا حسینم بره منم خواهم رفت. وقتی ابن عباس گفت: اگه می‌خواین برین برین، این زن و بچه رو با خودتون نبرین، سرشو بیرون کرد بی بی فرمود: چرا بین من و داداشم جدایی می‌اندازی.. به فدای تو بی بی..* شرطی که داشت وقت عروسی به شوهرش چون سایه رفتنش به قفای برادر است ای کشتی سرخ کرب و بلا را دو نوح بود نوحی حسین و زینب او نوح دیگر است وقتی که دید کشتی تبلیغِ انبیا در موج خون فتاده و بشکسته لنگر است یکباره ناخدایی او را قبول کرد نازم به‌ همتش که همانند مادر است ما را روایتی است که یک ضربت علی در خندق از عبادت عالم فزونتر است یک تازیانه خوردن زینب به راه دین زان ضرب دست و تیغ نه کمتر نه برتر است *وقتی فاطمه بنت اسد بیرون اومد، علی رو در بغل داره، خیلی دست‌ها دراز شد تا علی رو بگیره، نه، تا خاتم الانبیا رسید فرمود: فاطمه علی رو به من بده، این آقازاده سه روزه در بغل پیغمبر قرار گرفت چشماشو باز کرد.."السلام علیک یا رسول الله" انجیل بخوانم؟ زبور بخوانم؟ تورات بخوانم؟ قرآن بخوانم؟ قرآنی که چندین سال بعد نازل شده! ای وای بر ما که نشناختیم قرآن بخوانم؟ فرمود: علی جان قرآن بخوان، لب‌های مقدس‌شو باز کرد "بسم الله الرحمن الرحیم قد افلح المومنون" قرآن تموم شد، می‌دونید پیغمبر چه کرد؟ خم شد و لب‌های علی رو بوسید.یا رسول الله علی قرآن خواند لب‌هاشو بوسیدی، آخ بمیرم حسینشم قرآن خوند.. مقابل دختراش قرآن خوند ..مقابل خواهرا قرآن خوند ..مقابل بی‌بی‌ها قرآن خوند مقابل امام باقر قرآن خوند..مقابل زین العابدین قرآن خوند..اما کسی نبوسید اون لب و دندان رو..بگم همه ناله بزنید.دیدن چوب خیزرانشو برداشت..* ای چوب خیزران تو حیا کن فرو میا خود را به جای بوسهٔ خیرالبشر مزن دستت شکسته باد که دندان او شکست ای سنگدل تو سنگ به دُرج گهر مزن اگر که چوب زنی در خفا بزن ظالم مگر نمی‌شنوی نالهٔ یتیمانش بالا که رفت چوب، سه ساله بلند شد صبرش نداشت حوصله در مجلس یزید اشکِ سرِ بریده درآمد که پا گذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید «امان از دل زینب....» .
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج رضا قانع و ‌ امیر کرمانشاهی *همچین که بی‌ بی ها وارد مجلس شدن دیدن حسین چشماشو رو هم گذاشت یعنی خواهر تو کجا و مجلس نامحرم‌ها..* اشک سر بریده درآمد که پا گذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید داغ رباب تازه شد آن لحظه‌ای که دید بالا نشسته حرمله ندیدن رباب تو سایه بنشینه..اگه می‌خوای گریه کنی بیا تو سایه گریه کن گفت: چه جور بیام تو سایه خودم دیدم بدن حسینم تو آفتاب بود،"اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَربَلاءَ مُضَرَّجٌ، وَ الرَّأْسُ مِنهُ عَلَى القَنَاهِ یُدَارُ" یکی از بزرگان راجع به زینب کبری می‌گفت هرچه روضه بخوانی همه یه طرف این حرف یک بزرگیست: همین که وارد مجلس شد با آستینش صورتشو گرفت، چرا؟ این همون کسیه که وقتی می‌خواست زیارت جدش بره.. علی حرمو تاریک می‌کرد کسی قد و بالاشو نبینه حالا آوردنش تو نامحرما..* من کجا مجلس بیگانه کجا من کجا گوشهٔ ویرانه کجا من کجا مجلس اغیار کجا من کجا کوچه و بازار کجا
[WWW.MESBAH.INFO]Shab-Vafat-Hazrat-Zeynab1400[01] (5).m4a
11.54M
ما مدیون عاشوراییم. اگر آن روز زینب(س) کتاب قطور صبوری را تدوین نمی‌کرد، امروز هیچ‌کس را معیار صبوری نبود. زینب(س) حجت شکیبایی است و آیه بردباری.
|⇦•اگر دلواپس من بوده ای.... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیهابه نفس حاج محمد رضا طاهری •✾• اگر دلواپس من بوده ای من بیشتر بودم میان بستگان خود به تو وابسته تر بودم رسیده لحظهٔ مرگم سراغم را نمی گیری به شوق دیدنت از صبح هی خیره به در بودم میان بسترم جان میدهم حالا تک و تنها منی که لحظه جان دادن چندین نفر بودم نگاه اولم را بین آغوش تو خندیدم از آن بدو تولد با تو یک جور دگر بودم * اما ... نگاه اول... حسین جان...از نگاه آخر چطور بگم...؟ * نگاه آخرم گودال بودی گریه میکردم گریه میکردم * زینب کجا رو داره می بینه اینطوری میگه...* و از موی سر آشفته ات، آشفته تر بودم *حسین من حسین من...* هنوزم با مرور خاطراتت جان به لب هستم حسین من سه ساعت زخم خوردی سه ساعت محتضر بودی حسین جان! میان التماس من تو را هرکس که آمد زد چه بر می آمد از این دست تنها یک نفر بودم *بابا روضه اینه والا درد اینه..* به ابن سعد رو انداختم آخر سر از غربت منی که از سخن با یک غریبه در حذر بودم * تا اون روز نامحرمی صدای منو نشنیده بود حسین. سایه منم زن همسایه ندیده بود حسین. بین نامحرما می دویدم...* از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین * یا صاحب الزمان بگم بعدشو...؟ * از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین * داره از بالای تل زینبیه می بینه...* دست و پا می زد حسین زینب صدا میزد حسین به پیش چشم من ده اسب از روی تنت رد شد تو خونین پیکر و من بیشتر خونین جگر بودم عزیز دلم...! تو شأنت دامن زهراست نه مخروبه ی خولی سرت را از تنورش در میاوردم اگر بودم حسین جان!بهانه تا نگیرند از نبود تو یتیمانت برای بچه ها هم عمه بودم هم پدر بودم سوار ناقه ها کردم همینکه دخترانت را برای محملم دنبال مَحرَم در به در بودم *امشب همین یه بیت برا اینکه امام زمان عج باهاش خون گریه کنه بسه والا! گفت حسین...* تویی که شرط ضمن عقد من بودی خبر داری که من از کربلا تا شام با که همسفر بودم؟! مرا بازار بردند و مرا آزار میدادند منی را که به عصمت در دو عالم مفتخر بودم تو را با خیزران میزد مرا ساکت کند دشمن * میخواست من حرف نزنم...* حلالم کن برادر جان برایت دردسر بودم .
1402110603.mp3
37.22M
ㅤㅤ ای مظهر کبریایی خدا و جلوه تمام نمای حق تعالی! تو در نماز عشق، با خدا چه گفتی که در عبادت چنان شیفته و شیدا بودی که هیچ درد و رنجی تو را از بندگی و عشق‏ورزی به خدا باز نمی‏داشت؟
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• شاکله ی انَّما قاب دعای زینب است گنج نهان جهان سرِّخدای زینب است اسوه ی ایوب ها وقت بلای زینب است بر لب ما بهترین زمزمه یا زینب است ما همگی نوکریم و سرور ما زینب است شوکت سادات ماست، فخرِ مقامات ماست متنِ حکایات ماست ،شرحِ بیانات ماست جلوه ی آیات ماست، مرجع حاجات ماست ترس مناجات ماست، شوق عبادات ماست جنّت و نار است او خوف و رجا زینب است درِّ گران سنگ حلم بین صدف دیده شد در دل دریای صبر موج شعف دیده شد دفتر خلقت نوشت لوح شرف دیده شد پای ضریح دمشق شاه نجف دیده شد زائر هر روز آن شخصِ ابا زینب است مست سبوی ازل در طلب این خُم اند شعله به جانم بکش فکر بکن هیزم اند جَلد همین گنبدم عاشق این گندمم از برکات علی هیچ فقیری نماند پای همین سفره ها فاطمه ما را کشاند سائل این خانه را نزد حسینش نشاند دست گدا را گرفت پیش حسن جان نشاند کار پذیرایی از این همه با زینب است محور عرش است او اهل جنان شاهدند صاحب صبر است او ملک و مکان شاهدند راوی فتح است او نطق و بیان شاهدند مادر اشک است او گریه کنان شاهدند اهل بکا واقف اند امُّ بکا زینب است. مایه ی آرامشش بوده صدای حسین سایه ی امنیتش بوده عبای حسین زندگیش وقف شد، وقف برای حسین هر چه که در چنته داشت کرده فدای حسین قلّه ی ایثار گفت کوه وفا زینب است واژه ی مظلوم را اول غربت نوشت هر چه بلا دیده بود وقت اسارت نوشت غصه ی انبوه را با چه شهامت نوشت با قلم گریه اش شعر مصیبت نوشت روضه ی منضوم در کرب و بلا زینب است اهل و عیال حسین در دل آزار بود کوفه و شامات بود کوچه و بازار بود در دل نامحرمان کار حَرم زار بود تا خود بزم یزید شمر جلو دار بود هم قدم خولی و حرمله ها زینب است حسین خواهر تو بر غمت دچار شده دلم هوای تو کرده که بیقرار شده مگر نگفتم عزیزم که بی تو میمیرم همیشه قاتلِ عاشق غمِ نگار شده در احتضار کنارتان بودم برس بداد دلم وقت احتضار شده *عبدالله میکه دیدم رو به قبله خوابیده پیراهن خون آلود رو تو بغلش گرفته..* اگر تو کشته ی اشکی دو دیدهٔ ترِ من برای روضه ی گودال سفره دار شده ز خاطرم نرود خاطرات کرب و بلا دوباره دور و برم پر از غبار شده داداش! به روی چادر من جای پای قاتل توست لگد به روی لگد بر تنم نثار شده زنان کوفه همه سنگ باز قهارند چقدر راس تو با سنگها شکار شده رباب موی سرش کند و داد زد زینب ببین سرِ پسرم سهم نیزه دار شده .
حاج منصور ارضی - روضه - @hajmansourarzi.mp3
9.86M
ㅤㅤ به دنیا آمده بود تا صبر را شرمنده کند، زینب (س) این اسطوره تاریخ را می گویم. آمده بود تا عشق را مبهوت لحظه های زلالش کند. آمده بود تا صدق و وفا را به جهانیان بیاموزد و متانت و وقار را به نمایش گذارد.
|⇦•مادرِ گریه.... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها مادرِ گریه مادرِ غم ها جانِ از غصه آمده بر لب! روضه دار شبانه روز حسین! السلام علیکِ یا زینب! چشم های تو از نجابت و نور چشم های تو جنس باران است گریه های زیاد آبت کرد  بس که زخم دلت فراوان است بین بستر که روضه می خوانی وسط گریه می روی از حال وسط روضه ی در و دیوار وسط روضه ی سر و گودال خاطرم مانده ای برادر من زلف هایت به چنگ گرگ افتاد گره در بین زلف تو می خورد روی سینه نشست یک صیاد حرمتت را حرامیان بردند غارت پیکر تو یادم هست دست و پا می زدی مقابل من شمر بالا سر تو یادم هست زخم بال و پَر تو یادم هست *"مَاذا لَقینا فی یوم الاثنَین قَدیماً وَ حَدیثاً" فرمود: ما هر چه مصیبت میکشیم از این روز دوشنبه هست * نیزه ای میخ را به یاد انداخت ناله ی مادر تو درآمد آن قدر سعی کرد خواهر تو نیزه از پیکر تو درآمد *خانم دو بار آتیش دیدی، یه بار وقتی مادرت بین در و دیوار بود یه بار وقتی خیمه ها را آتیش زدند..مدینه بیشتربهت سخت گذشت یا کربلا ؟ خانم میگن دوتا تشت دیدی یکی پاره های جیگر امام حسن یکی تو مجلس یزیدِ نامرد..* چشمان تو را پر آب دیدم دورِ سر تو شراب دیدم *خانم دو تا شلوغی دیدی یکی کوچه مدینه یکی تو گودال دیدی نیزه ها میره دست خالی بر میگرده شمشیر دار میره بدون شمشیر بر میگرده ، خانم هر دو جا میگن دیر رسیدیم مدینه دیدی مادرت رو زمین افتاده..کربلا یه لحظه ای رسیده ای که دیدی سر حسین تو پنجه های شمره..* به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سرِ تو دعوا بود؛ ناله کشیدم من سرِ تو رو بردند دیر رسیدم من یه گوشه ی گودال؛ مادرو دیدم من که رفته بود از حال..دیر رسیدم من… صدا زدی من رو… خودم شنیدم من صدای رگ هات بود! دیر رسیدم من *خیلی چیزا رو دو مرتبه دید با تشابهایی، ریسمان به گردن پدرش دید ...* سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب .
4_5801017773278629383.mp3
24.27M
↻ زینب آمده بود تا رسالت خود را به انجام برساند؛ مونس و یار برادر، سالار قافله حسینی و غم خوار اسیران باشد. آمده بود تا فریاد بلند مظلومان باشد؛ فریادی که پژواک آن هنوز هم از ورای تاریخ به گوش شنوای دل های حق جویان می رسد.
|⇦•یک سال و نیم .... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد •✾• سلام علی قلب زینب صبور و لسان شکور این مدتی که میگذرد در عزای تو حسین من!روزی نبوده اشک نریزم به پای تو *یچیزی بگم شاید از زبون بی بی باشه ماهم باهاش خیلی گریه کردیم..* یه شب گریه نکنم میمیرم یه سال ونیم کارم‌همین بود یه روز سینه نزنم میمیرم این مدتی که میگذرد در عزای تو روزی نبوده اشک نریزم به پای تو داداش! با یاد آخرین شب پیش تو بودنم یک شب نبوده روضه نگیرم برای تو یک سال ونیم شمع شدم سوختم حسین یک سال و نیم آب شدم در عزای تو حسین.... ای کاش لحظه ای که رسد جان من به لب بودم کنار قبر تو در کربلای تو «منکه قراره بمیرم کاش تو کربلا...» آخ حسین جان!همون روزی که تورو ازم جدا کردن کاش میمردم،دعا کردم خدا مرگمو برسونه اما انگار قراربود بعد تو پرچمدار خواهرت باشه علمدار زینبت باشه اون دستی که شب عاشورا گذاشتی رو قلب زینب منو نگه داشته...والّا منم‌بارقیه تو خرابه دق میکردم..* ای کاش لحظه ای که رسد جان من به لب بودم کنار قبر تو درکربلای تو ای کاش لحظه ای که میایی به دیدنم از تن سرم بریده شود پیش پای تو حسین جان! جان میدهم به بستر مرگم در آفتاب *هر چی عبدالله اصرار کرد بیا بسترت رو ببرم تو اتاق گفتم عبدالله تو که نبودی ،ندیدی من دیدم چی دیدی زینب آخ او می دوید و....* جان میدهم‌ به بستر مرگم در آفتاب مثل تنِ به بیابان رهای تو حسین جان! بر روی، سینه پیروهنت را گرفته ام تا اینکه باز زنده شود ماجرای تو *چه ماجرایی که زینب وبیچاره کرده لَقَدْ عَظُمَ مُصَابِی بِکَ فَأَسْأَلُ اللَّهَ چه مصیبتی؟ مصبتةً ما اعظمها..کدوم ماجرا؟ زینب یه ذره حرف بزن همه رو تو سینه ات نگه ندار..دم آخره. یذره خودت رو سبک کن قول میدیم ما با گریه ی توگریه کنیم قول میدیم ما با روضه ی تو ضجه بزنیم..کدوم ماجرا؟..* گودال بود و ولوله ی نیزه دارها گم بود بین هله هله هاشان صدای تو *اینقدر دور گودال هلهله کردن کسی صدات رو نشنوه ..چندجا اگه میزاشتن صدای حسین آدما رو عوض میکرد کافی بود بشنون حسین داره استغاثه میکنه برمیگشتن به سیدالشهدا قسم نذاشتن گریه ی حسین رو نذاشتن کسی بشنوه کجاها نذاشتن صدای حسین روکسی بشنوه..یبار بالاسر علی اکبرنذاشتن...گفتن الان صدای گریه ی حسین رو دشمن بشنوه زیرو رو میشه.یبارم داشت خطبه میخوند سوار شتر بود با لباس پیغمبر دیدن کلام حسین داره دلا رو زیرو رو میکنه نذاشتن ...یبار داشت خودش رو معرفی میکرد نذاشتن.. یبار بالاسر علی اکبر نذاشتن صدا حسین به لشگر برسه، یبار داشت خطبه میخوند نذاشتن ،یبار داشت خودش معرفی میکرد نذاشتن.یبار هم اون لحظه های آخر داشت مناجات میکرد صورتش رو خاک بود داشت با خدای خودش حرف میزد نذاشتن ..اما این یدونه با بقیه فرق داشت.. دفعه های قبل اگه نذاشتن صدای حسین رو کسی بشنوه یا هلهله کردن یا سنگ زدن یا کف زدن اما این دفعه ی آخری چجوری،صداش رو قطع کردن..داشت میگفت یا غیاث المستغیثین ی مرتبه دید محاسنش تو دست قاتلشه دید سینه اش سنگینه یه نگاه کرد والشمر جالس ...ای حسین..... آخ برات بمیره مادرت حسین غریب گیر آوردنت حسین برات بمیره مادرت غریب گیر آوردنت *خدا به زینب و به غصه های دل زینب فرج امام زمان ما برسان.خدا شام غریبان عمه امام زمان توفیق زیارتش رو در همین ماه رجب به همه ی ما عطا بفرما..خدا به اشک های حسین تو آخرین لحاظ و تو آخرین مناجاتش قلم عفوت رو برجرایم و گناهان ما بکشان* .
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 937.mp3
13.18M
خداحافظ ای ام المصائب خداحافظ ای زخم‌های دلت یادگار نینوا! دیگر امشب به مرور خاطرات سرخ پرپر شدن کبوتران نخواهی پرداخت؛ که تو نیز کبوترانه کوچ خواهی کرد تا به کاروان آسمانی حسین بپیوندی.
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها به نفس حاج ابوذر بیو‌کافی •✾• *حالا یک سال و نیم گذشته منتظر اون نگاست دوباره چشم تو چشم ابی عبدالله بشه* یک سال و نیم مانده غمت در گلوی من هر روز و شب تویی همه جا روبروی من * آخه چند جا روبروی من قرار گرفتی هیچ وقت یادم نمیره تو بازار کوفه همه اومده بودن ما رو تماشا کنند این شهر همه ما رو می‌شناختند. دست ما رو بسته بودن داشتم حرف می‌زدم یهو دیدم یه نیزه داری داره میاد اینجا روبروی من بالای نی قرار گرفته چند روز بعد کربلا بود دیگه سه روز بعد عاشورا بود یه نگاهی از دور کردم دیدم این نیزه‌دار داره میاد یه آرزویی کردم..* سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب اینجا من می‌گم ای کاش این حرف زینب مستجاب می‌شد این سر، سر حسین نمی‌بود چرا؟قدری که گذشت لحنش عوض شد، نگاهش عوض شد تا سر حسینو دید یه جوری حرف زد یهو دید این لب‌های مطهر داره تکون می‌خوره، سر شروع کرد به قرآن خوندن اینجا بود می‌گفت ای کاش سر تو نبود، همین که قرآن خوند، رو به برادرزاده گفت: من یادمه این لب‌ها رو پیغمبر می‌بوسید مگه سر قاری قرآن رو با سنگ می‌زنن؟ یک سال و نیم ماند غمت در گلوی من هر روز و شب تویی همه جا رو به روی من *یه جایی خیلی بهم برخورد سر تو تو تشت گذاشته بود ما همه بودیم نامرد تو اون حال عصبیت خودش چوبشو طلب کرد یهو، یه خانومی از جمع ما دوید سرتو از تو تشت برداشت، این سر رو گذاشت رو قلبش دیدم رباب داره میگه این حسین منه، با لب و دندانش اینجوری نکن چوبو به این لب و دندان نزن..* در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو *به عبدالله ابن جعفر فرمود: من دیگه رفتنی‌ام خدا نیاره برا مادری که یه روزی کس و کار و پسر داشت؛معمولاً مومن زودتر که می‌فهمه رفتنیه به همه پیغام میده ...پسر حاج حسین همدانی میگفت بابام که از سوریه برگشت زنگ زد به تک تک ما گفت امشب بیاین ببینمتون وقتی جمع شدیم گفت این سفری که دارم میرم دیگه برگشت نداره،جلوتر می‌فهمه وقت رفتنشه، همه رو جمع می‌کنه.. وقت رفتن زینب شد نگاهی به دور و برش انداخت دید نه داداشش هست، نه کفیل زینب اباالفضل هست، نه اون خوش قد و بالایی که پاشو رکاب کرد علی اکبر هست، نه قاسم هست، نه آقازاده‌هاش هست.. گفت: حالا که قراره بی کس از دنیا برم میشه یه درخواست ازت کنم بسترم رو زیر آسمون پهن کن، اینو باید بشکافم، برات یه کمی می‌خوام اینجا بیشتر با دلت بازی کنم، بیشتر ازت اشک بگیرم، می‌فهمی یکی به یکی بگه بسترمو یه جا پهن کن یعنی چی؟یعنی خودش دیگه نمی‌تونست کاراشو انجام بده کجا رفتی؟ یه نفر می‌شناسم اونم آخری‌ها همینجور شده بود بهامیرالمومنین فرمود میشه صورتمو اینور اون ور کنی کیو میگی؟ اره مادر ما فاطمه، عجیبه والا هزاری جلو بعضیا روضه بخون داد نمی‌زنه گریه نمی‌کنه تا نام فاطمه میاد اینجوری به هم می‌ریزه، بگو اگه جوونه ۱۸ ساله نبود بهم بر نمی‌خورد یکی دیگشم بگم اگه باردار نبود بهم بر نمی‌خورد. .آیت الله بهجت می‌فرمود تو روضه اشکت جاری شد بدون آقات داره نگات می‌کنه. امشب از عرش به من نگاه کن اومدم برا خواهرت گریه کنم ما امشب صدامونو تو روضه ی زینب بلند می‌کنیم ناله می‌زنیم چرا؟ آخه دیدم یه لحظه‌ای به نیزه نگاه کرد و گفت:...*