امام صادق علیه السلام به نقل از
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله نقل فرمودند که:
خوشا به حال آنانکه قائم اهل بیت
مرا درک کنند
در حالی که قبل از قیامش، پیرو او بوده اند
با دوستش دوست و از دشمنان او برائت داشته
و ولایت ائمّه ی هدایت گرِ پیش از او را پذیرفته بوده اند.
آنان رفیقانم هستند و برخوردار از مهر و محبّت من ، و باکرامت ترینِ امّت نزد من می باشند
الغيبة ، شيخ طوسی ، صفحه ۴۵۶
بحار الانوار ، جلد ۵۲ ، صفحه ۱۳۰
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅گفت:
هر کس این دو دقیقه زمان رو گذاشت و نشد، به من لعنت کنه
نود سالمه،آخر عمرمه، الکی لعنت برا خودم نمیخرم
السلام علیک یا بقیه الله😭
التماس دعا اللهم عجل لولیک الفرج
#غریبعالمه 💔
از خواجه عبدالله انصاری پرسیدند:
عبادت چیست؟
فرمود: عبادت خدمت کردن به خلق
است
پرسیدند چگونه؟
گفت اگر در هر پیشه ای که داری رضای خدا که بالطبع رضای مردم را هم همراه دارد در نظر داشته باشی نامش عبادت است.
پرسیدند: پس نماز و روزه و خمس و اینها چه هستند؟!
گفت : اینها اطاعت هستند که باید بنده برای نزدیک شدن به خدا انجام دهد تا انوار حق بگیرد
.
24.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا کنه که همه ما بوی حسین علیه السلام رو بگیریم ...
https://eitaa.com/Arbabhosyn
.
🔴امام زمان فرمودند ما این زیارتت را قبول نداریم!
💠بار و بندیلش را بست و زد به دل جاده برای زیارت سیدالشهدا علیهالسلام،با پای پیاده،مثل همین زائران اربعین خودمان
💥 اسمش حاج حسن بود، حاج حسن خیّر، به عتبات رسید و یک دل سیر زیارت کرد،کاظمین، سامرا، کربلا،در مسیر بازگشت از خستگی خوابش برد...
🌺 خواب #امام_زمان ارواحنافداه را دید،برای دستبوسی رفت خدمت حضرت لبخند ، آقا سوال کردند: «کجا بودی و به کجا می روی؟»
🔷جواب داد #کربلا بودم و به شهر خودم باز می گردم، امام زمان ارواحنافداه فرمودند : «این چه کربلایی است که مقبول نشده؟! »
🔵 رنگ از رخسارش پرید، پرسید چرا زیارتم قبول نشده جانم بقربانتان؟
🌺آقا فرمودند : «به حرم رفتی و برای #ظهور ما دعا نکردی!، مگر نه اینکه من منتقم خون جدِ مظلومم حسین بن علی علیه السلام هستم؟»
💥از خواب پرید و به کربلا برگشت...
🔹حاج حسن زیارت ش قبول نشد، دعای فرج را نخوانده بود و دست خالی از زیر قبة الحسین باز گشته بود...
🏴دوستانی که عازم هستید...
🌼دعا برای امام زمان رو به هیچ عنوان فراموش نکنید تا به برکت دعا برای ظهور ان شاءالله فرج آقا نزدیکتر و دعاهامون مستجاب بشه🙏🏻
ذکرِ تعجیل فرج رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی بشود
#اربعین_حسینی #اربعین #ماه_صفر #ماه_محرم #پیاده_روی
#مناجات_با_امام_حسین
=======================
گر بنگری با چشم دل بالای مجلس
زهرای اطهر ایستاده با قدی خم
باور کنید این گریهها یاری زهرا است
او میکند اسباب هیات را فراهم
این گریهها و روضهها را وعده داده
بر دخترش زهرا رسولالله خاتم
این اشکها قطره به قطره روز محشر
طعنه زند بر چشمهی جوشان زمزم
بیآبرو ها را حسین با آبرو کرد
تاثیر خود را میگذارد گریه کمکم
هر کس که هیئت بیتفاوت آمد ورفت
حسرت خورد در خانه قبرش دمادم
این اعتقاد ماست عالم را نمودند
با ضرب به دسته سینهزنها و منظم
ماه محرم هم، کسی که اهل سِرّاست
نامِ حسن را مینویسد روی پرچم
آقا مدینه یک نفر زائر ندارد
میمیرم آخر جانِ آقایم ازاین غم
هشدار نوکرها ، که نفروشید روزی
یک یا حسین خویش را بر چند درهم
یک روز پای ِ مُشتی ارزن اهل کوفه
سر از تن آقا جدا کردند باهم
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
==========================
شهید بروجردی به طور کلی فردی معتدل و صبور بود.
او بر این عقیده بود که همه آدم ها را نباید یک جور دید.
هر کس ظرفیتی دارد و آن ظرفیت را باید شناخت.
فردی ظرفیت فرهنگی دارد ، فردی ظرفیت سیاسی ، و دیگری ظرفیت نظامی.
او ظرفیت آدمها را خوب تشخیص می داد. او آدم ها را به درستی سر جای خودش قرار میداد.
برای همین هر کس با او کار می کرد خود ساخته میشد. حرف های همه را می شنید و خوب فکر میکرد و از دل همین حرف ها ایده های خوبی بیرون میآورد.
روحیه آرام و معتدلش به او برای داشتن یک چهره کاریزماتیک نیز کمک می کرد.
بچه ها هم به او علاقه داشتند. برای او فرقی نمی کرد کسی را چند سال است می شناسد یا همین امروز با او آشنا شده.
با همه یک جور رفتار میکرد.
با هرکس درباره شهید بروجردی صحبت کنید او خود را نزدیک ترین فرد به شهید بروجردی میداند.
او چنین احساس نزدیکی را در افراد میدمید.
شهید بروجردی اهل گفت و گو بود.
مشکلی که در حال حاضر در جامعه ما وجود دارد این است که یک عمر گفته ایم ، دیگران بشنوند ...
.
با سلام و ادب و احترام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات و عزاداری های شما عزیزان
متن اشعار و نوحه های اربعین حسینی تقدیم ذاکرین عزیز آل الله
👇👇👇👇
استوری اربعین امام حسین علیه السلام
آبِرویَمهَمِهایناستشُدَمعَبدِحُسین
وایاَگر نُوکَرِ اینخانِه حِسابَمنَکنی
.
#اربعین_حسینی
و از کنار نخستین عمود راه افتاد
دوباره قافله مانند رود راه افتاد
قدم قدم، دمِ "لبیک یاحسین" به لب
عدم به سمت تمام وجود راه افتاد
دهان قافله یکباره پر شد از صلوات
بساط آتش و اسفند و دود راه افتاد
به لطف زمزمهی شعر دستهجمعی ما
میان جاده گروه سرود راه افتاد
نشست قافله قدری کنار موکب چای
همین که خستگیاش رفت زود راه افتاد
صلاة ظهر به یاد صلاة عاشورا
چه هقهقی که میان سجود راه افتاد
پس از نهار که یک روضه بود چاشنیاش
بساط شوخی و گفت و شنود راه افتاد
و من کنار همین خاطرات خوابم برد
دوباره قافله مانند رود راه افتاد...
و باز با غم و حسرت پریدم از این خواب
و چشمهام پر از اشک بود...
🔸شاعر:
#علی_سلیمیان
_________________________
#اربعین_حسینی
چه بگویم چه به ما و چه بر این آل گذشت
این چهل روز مرا قدر چهل سال گذشت
چه بگویم که پس از تو چه بلاها دیدم
چه بگویم که پس از تو چه به اطفال گذشت
هرکه مارا ز غم و داغ تو ناراحت دید
نیشخندی زد و راهی شد و خوشحال گذشت
دخترت همسفر قافله ام نیست حسین
چه بگویم که پس از او چه به غسال گذشت
خواهری که رخ او را زن همسایه ندید
بی نقاب از وسط آن همه جنجال گذشت
آه از آن لحظه که زینب بدنت را نشناخت
آه از آن لحظه که این قوم ز گودال گذشت
بزم میخوارگی و کوچه و دروازه شام
هرچه که بود به هر شکل به هر حال گذشت
🔸شاعر:
#محمود_یوسفی
_________________________
#اربعین_حسینی
از راه آمد خواهرت ای سر بریده
اما بدون دخترت ای سر بریده
دارد رباب از راه مي آید برادر
اما بدون اصغرت ای سر بریده
از گوشه ی مقتل هنوزم که هنوز است
آید صدای مادرت ای سر بریده
از شامیان پیراهنت را پس گرفتم
از ساربان انگشترت ... ای سر بریده
من که نفهمیدم، خودت می گفتی ای کاش
خولی چه کرده با سرت ای سر بریده
بالای نیزه ماه من بودی برادر
در کوچه ها همراه من بودی برادر
حتما خودت دیدی دو دستم را که بستند
حتما خودت دیدی غرورم را شکستند
حتما خودت دیدی که بر محمل نشستم
حتما خودت دیدی چهل منزل شکستم
حتما خودت دیدی بساط کوفیان را
حتما خودت دیدی مرام شامیان را
قرآن که می خواندی لبت را سنگ می زد
عمدا کنیزی زینبت را سنگ می زد
حالا دگر هم چیزی از آن لب نمانده
هم جای سالم در تن زینب نمانده
این آخر عمری مرا بازار بردند
من را میان مجلس اغیار بردند
رفتی میان طشت و زینب نیمه جان شد
تو خیزران خوردی و قد من کمان شد
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
_________________________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم از طرف حِزب الله هم الغالبون
#اربعین_حسینی
هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست
جای من هم در میان هیئت جامانده هاست
دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم
"از حرم جا مانده ای" هم صحبت جامانده هاست
یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین
گوشه ی صحن و سرایت؛ حسرت جامانده هاست
کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود
آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست
در خیالم بارها شش گوشه را بوسیده ام
عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست
شهر خالی میشد از عشاق تو یادش بخیر
ازدحام شهرمان از کثرت جامانده هاست
گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد
مثل شمعی سوختیم؛ این عادت جامانده هاست
من یقین دارم به او اجر زیارت می دهند
هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست
بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس
نوبتی هم باشد آقا! نوبت جامانده هاست
دست مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد
این هم آقای غریب! از غربت جامانده هاست
تکیه ها را شعبه ای از کربلا خواهیم کرد
تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست
مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند
این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست
حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین!
حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست
" صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری "
خواندن از طفل سه ساله سنت جامانده هاست
طفل از روی شتر افتاده را سیلی زدند
از حرم جامانده ای را بی هوا سیلی زدند
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
_________________________
#اربعین_حسینی
خوش باد حالِ هر کسی اهل عراق است
این همجواری با تو حُسنِ اتفاق است
گفتی می آیم اربعین ، عیبی ندارد
سهم من از کرببلا دائم فِراق است
.
سهم من از این اربعین یک قاب عکس است
از کربلا که روی دیوارِ اتاق است
.
راه نفس را بسته گریه آنچنان که
از بُغض حال نوکرت در اختناق است
تنها به شوق تو دل از دنیا بریدم
این ترکِ دنیا بهترین نوع طلاق است
این روزها دائم به خود می گویم این را
الان کدام عاشق بجای من عراق است
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
_________________________
#اربعین_حسینی
ببار رحمت خود را، هميشه بارانی
دلم هوای تو كرده خودت كه ميدانی
دو ماه گريه برای مصیبت تو کم است
چه ميشود كه هميشه مرا بگريانی
به هر محله كه رفتم به چشم خود ديدم
نداشت غير در خانه ی تو خواهانی
تو را به جان عزيزت بيا از اين خانه
مرا جدا مكن آنی و كمتر از آنی
غريبه نيست كسی كه غريبه مي آيد
چه زود ميشود اينجا كسی خودمانی
مقابل حرم تو مسيحی افتاده
كه نيست شرط حسينی شدن مسلمانی
نگاه تو به سياهی جُون قيمت داد
گران شدند غلامان تو به ارزانی
به درد تو كه نخوردم اگرچه ميدانم
ولي به كار می آيم برای دربانی
دوباره آمده اند و دوباره جا ماندم
نميشود كه مرا زائرت بگردانی؟
چرا لباس تو را از تنت در آوردند
كه اينچنين ته اين قتلگاه عريانی
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
_________________________
#امام_حسین #اربعین_حسینی #رباعی_و_دوبیتی
ماییم سرِ خوانِ اباعبدالله
افلاک پریشان اباعدلله
ای خسته ی از گناه، فرصت باقی ست
برگرد به دامانِ اباعبدالله
🔸شاعر:
#احسان_نرگسی
__
#اربعین_حسینی
آفتاب حج هویدا از جَبین
پرتوی نور شَکور است اربعین
پر شود دنیا به فریاد و طنین
بانگ آزادی و نور است اربعین
نقشه ی شیطان و نابودی دین
چشم شیطان،کورِ کور است اربعین
یا مجاهد راه دین است و یَمین
بر شدائد،نفخ صور است اربعین
تارَک تاریخ و یک برگ زرین
پیرو حق و حضور است اربعین
هَروَله تا بارگاهِ اِبنِ مولَا المومنین
جلوه ی شور و شعور است اربعین
می شکافیم مرز ها را در زمین
جمعی از نزدیک و دور است اربعین
گفت:رنج راه چنان است و چنین
قَدَحی جامِ طَهور است اربعین
لشکر صاحب زمان را تو ببین
یک پیاله از ظهور است اربعین
🔸شاعر:
#محسن_شریعت
_________________________
#اربعین_حسینی
فرش سیاه جاده نقش ردِّپا داشت
آئینه ی روحی ترک خورده جلا داشت
این خاک،خاک پاک،عطری آشنا داشت
انگار بوی تربت مُهر مرا داشت
راه نجف تا کربلا آغاز می شد
بال کبوترها یکایک باز می شد
چشمان دنیا محو این پرواز می شد
این کوچ یک مقصد به نام:"کربلا" داشت
حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن
مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن
شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن
شب..،جاده..،خیلی عابر سر به هوا داشت
این عشق،مجنون را به لیلا می رساند
شاه و گدا را پای سفره می نشاند
آهندلی را تا حریمش می کشاند
انگار که شش گوشه اش آهنرُبا داشت
موکب به موکب ناله ی جانکاه خوب است
با سینه زنهایش شَوی همراه..،خوب است
آنقَدر طعم روضه،بین راه،خوب است
زائر همیشه قَدر آهی،اشتها داشت
هر موکبی که پابرهنه می رسیدم
بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم
طعم خوش چای عراقی را چشیدم
آن استکان هایی که طعم باده را داشت
رقص شکر در چای ها بیداد می کرد
شور حسینی در دلم ایجاد می کرد
این شهدِ"شیرین" خلق را "فرهاد" می کرد
هرجرعه طعم بوسه های ناشتا داشت
ما آیه های روشن فتح المبینیم
فرزند خاکی امیرالمومنینیم
ما سینه زن های یل ام البنینیم
آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت
بی دغدغه..،بی دردسر..،ساده..،همیشه
با گریه کارم راه افتاده همیشه
زهرا هر آنچه خواستم داده همیشه
مادر هوای کودکش را هر کجا داشت
موکب به موکب با برادر های دینی
با همسفرهای شریف اربعینی
تا صبح گرم گفتگو و شب نشینی
الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت
اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد
نام و نشان ها نیز کارایی ندارد
در عشقبازی مُدَّعی جایی ندارد
در راه می مانَد..،کسی که ادعا داشت
شبگریه ها بغضگلو را حفظ می کرد
با یار حال گفتگو را حفظ می کرد
این آبله ها آبرو را حفظ می کرد
هرسربلندی در کف پا،زخم ها داشت
یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم
در نیمهشب..،با زخم پا..،دشوار رفتم
با رخت پاره در دل انظار رفتم
امّا مگر این راه چشمی بی حیا داشت!؟
اینروزها از درد می بارم دوباره
از هجر تو گریه شده کارم دوباره
قصد گریز روضه را دارم دوباره
می گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت
با قامتی خم خانمی از حال می رفت
تا سمت جسمی درهم و پامال می رفت
آن روضه خوانی که تهِ گودال می رفت
روی سر خود چادر خیرالنسا داشت
اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند
با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند
انگشت بی انگشترش را جمع کردند
شکرخدا که روستاشان بوریا داشت
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
_________________________
#اربعین_حسینی
اربعین میرسد و دیده ی گریان دارم
خوف جاماندن ازاین سیل خروشان دارم
دوستانم همه آماده ی رفتن شده اند
راهیم کن به کرامات تو ایمان دارم
#سید_حسین_میرعمادی
#اربعین_حسینی
نمی دانم گناهم چیست، اما کم گناهی نیست
که امسال اربعین ما را به آن درگاه، راهی نیست
همیشه کاسه خیل گدایان پرنخواهد شد
چه باید کرد؟ باید ساخت، چون گاهی، نگاهی نیست
برایم "بُعد منزل نیست..." می خوانند و می دانم
نصیب و قسمت جاماندگان جز روسیاهی نیست
اگر چه بال و پر دارم، ندارم رخصت پرواز
که حالم بهتر از حال کبوتر های چاهی نیست
به یاد خاطرات سالهای پیشم و با من
به جز حسرت متاعی نیست، جز گریه سلاحی نیست
عمود یک هزار و سیصد و هشتاد و چندم بود؟
که دیدم گریه کردن یا نکردن، دلبخواهی نیست
...
به دور از کربلا هم زائرت هستیم، آقا جان
به غیر از سایه لطف تو ما را سرپناهی نیست
🔸شاعر:
#عباس_احمدی
_________________________
#اربعین_حسینی
میان خیل تو از یادها فراموشم
شبیه شمع مزاری غریب، خاموشم
به چشمهای که به دریا نمیرسد رحمی
قسم به جان تو با دوریات نمیجوشم
فقط نه ماه محرم که هجر هم داغیست
من از فراق تو گاهی سیاه میپوشم
دلم شکست و به حالم دل ضریحت سوخت
به خوابم آمد و گفتا بیا در آغوشم
به روضه میروم و تازه میشود داغم
دلم نمیشود آرام، هر چه میکوشم
ببین شکستهدلانت چه عالمی دارند
در استکان ترکخورده چای مینوشم
به هر دری زدهام تا به کربلا برسم
فقط اگر نرسیدم مکن فراموشم
🔸شاعر:
#میلاد_حسنی
_________________________
#اربعین_حسینی
نشست جیب خودش را تکاند و آه کشید
به کوله پشتی خود خیره ماند و آه کشید
درست آخر این هفته، چند مهمان داشت
و تازه قسط عقب مانده هم فراوان داشت
برای دفعه ی چندم شمرد و دید کم است
و گفت : قسمتم امسال دوری از حرم است
کلافه بود خودش را پر از جنون می دید
فقط مقابل چشمان خود ستون میدید
چگونه می شد از این مرزها عبور کند
چگونه خرج سفر را دوباره جور کند...
🔸شاعر:مجید_تال
#اربعین_حسینی
آدم از اوّل به نامت بوده راغب یا حسین
روضه ات دارد میان عرش طالب یا حسین
می برد معراج، ما را قاب قوسین ضریح
می شود پایین پایت سجده واجب یاحسین
عشق تو شغل شریف انبیای عالم است
در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین
خمس اسم پنج تن خون دل است و میخورم
توشه بر می دارم از این قوت غالب یاحسین
هم تو از من برده ای دل که فقط دور توام
هم من از تو برده ام جیره مواجب یاحسین
بوده زینب هر دو تامان رادعاگو در نماز
بوده زهرا هر دو تامان را مراقب یاحسین
اشک روضه زیر تابوت دو چشمم را گرفت
وقت تلقینم شود ذکر مناسب یاحسین
اربعین جامانده ام هم از نجف هم کربلا
زائرت را یاد کن بین مواکب یا حسین
پرچم انا فتحنا را زدی بر آسمان
گرچه رفتی در تنور و دیر راهب یا حسین
***
گفت زینب من کجا و کوچه و بازار شام
قدکمان شد بعد تو ام المصائب یا حسین
سنگ خوردی روی نیزه، خون به پیشانی نشست
روبروی قبله چرخیدی نماز من شکست
🔸شاعر:
#رضا_دین_پرور
_________________________