eitaa logo
ذاکرین آل الله
278 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: چهارشنبه - ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ میلادی: Wednesday - 20 September 2023 قمری: الأربعاء، 4 ربيع أول 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليه السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليه السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام ▪️4 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️5 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج ▪️13 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیه السلام ▪️30 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
وقتی ناراحتی ، ميگن خدا اون بالا هست. وقتی نا اميد هستی ، ميگن اميدت به خدا باشه وقتی مسافری ، ميگن خدا پشت و پناهت. وقتی مظلوم واقع‌ بشی، ميگن خدا جای حق نشسته وقتی گرفتاری، ميگن خدا همه چی رو درست میکنه. وقتی‌ هدفی داری، بهت ميگن از تو حرکت از خدا برکت پس‌ وقتی که خدا حواسش به همه‌ چی هست ديگه غصه چرا؟ https://eitaa.com/Arbabhosyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ای ایران سلام... ❤️ صبح امروز؛ اجرای سرود در حضور رهبر انقلاب 📢 بر لب ما زمزمه نام شهیدان توست ملت ما تا به ابد بر سر پیمان تو ای شهید عشق در دلی هنوز مانده بعد تو نگاه به راه تو 💻 Farsi.Khamenei.ir
📩 گفتند حرکت نظامی روی میز است اما از روی میز تکان نخورد/ میدانستند اگر وارد این میدان بشوند شروعش با آنهاست پایانش با آنها نیست، این را دفاع مقدس نشان داد ✏️ رهبر انقلاب صبح امروز: اینی که گفتند فی تقلب الاحوال عُلِمَ جواهر الرجال، در دگرگونی‌های بزرگ گوهر انسانها شناخته میشود، این مخصوص افراد نیست، جامعه هم همینجور است. یک جامعه را در حوادث سخت و سنگین میشود شناخت. ✏️ ما خودمان را نمیشناختیم و دیگران هم ما را نمیشناختند، دنیا هم ما را نمی‌شناخت، در دفاع مقدس هم ما خودمان را شناختیم هم دیگران ما را شناختند، آن‌هایی که صاحب ادعا بودند در دنیا فهمیدند. ✏️ یکی دیگر از دستاوردهای دفاع مقدس همین ایمن‌سازی کشور است. دفاع مقدس کشور را از تهاجم‌های نظامی محتمل تا حدود زیادی ایمن کرد. ✏️ یعنی هی گفتند که حرکت نظامی هم روی میز است اما از روی میز تکان نخورد میدانستند که اگر چنانچه وارد این میدان بشوند شروعش با آنهاست پایانش با آنها نیست، این را دفاع مقدس نشان داد. این هم یکی از دستاوردهاست. ✏️ ایمان‌های عمیق و صادق، عزم‌های قوی و راسخ، هوشمندی جوانان ایرانی، قدرت ابتکار و نوآوری‌ها، از سوی عناصر نظامی و غیرنظامی، ظرفیت غلبه بر قلدرهای جهانی اینها چیزهایی بود که در این دفاع مقدس از ملت ما و از رزمندگان ما آشکار شد و دیده شد. خود ملت هم اینها را شناختند و طبعاً وقتی ما شناختیم فهمیدیم که این توانایی ها را داریم امید ما زیاد خواهد شد، نشاط ما زیاد خواهد شد، بیشتر درصدد استفاده از این توانایی‌ها برخواهیم آمد. 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
دلم بود و حرم بود و امامم بود و تنهایی حرم قبله، حرم کعبه، عجب احرام زیبایی لباس اشک آماده، سرم از شرم افتاده همیشه سنگ فرش او، برایم مهر و سجاده زیارتنامه میخواندم، دلم گرم زیارت شد نگاهم خورد بر قبرش، نمیدانم جسارت شد؟ به پای پنجره فولاد، دل روی دل افتاده گذار کشتی طوفان زده، بر ساحل افتاده نفس پشت نفس،ایوان به ایوان سیر میکردم گلاب چشمهایم را برایش خیر میکردم تمام صحن ها را مست بوی عود میدیدم پریدم ناگهان از خواب، رویا بود میدیدم دوباره چشم را بستم، دوباره جستجو کردم دوباره خواب را از ردپا تا صحن بو کردم بیا پیراهنم بو کن، هنوز عطر حرم دارد فقط ایوان و سقاخانه و یک صحن کم دارد دلـم آهو، دلم از او، دلم مشغول گفتگو بزن نی زن بنام او، بگو یا دلم خورشید می خواهد، هوای گنبدت کرده دوباره عید می خواهد، هوای مشهدت دارد ..... ....... می‌خورد بر‌گونه‌ام از ‌جانب صحنت شمیمی میدهی اذن دخول این بار آقا با نسیمی دست خالی آمدم رسم ادب این نیست آقا میهمان با توشه‌ای آید‌ به دیدار کریمی
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۳۰ شهریور ۱۴۰۲ میلادی: Thursday - 21 September 2023 قمری: الخميس، 5 ربيع أول 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام، 117ه-ق 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️4 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج ▪️12 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیه السلام ▪️29 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ▪️33 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
enc_16648837970778281099651.mp3
8.9M
(ع) لباس عزا تنت کردی، امام زمان! از این تلختر،نبود دردی، امام زمان! منم مثه تو، عزادارم، عزیز دلم آخه چرا برنمیگردی، امام زمان! شایداین شبارو، با دلِ شکسته، توی سامرایی شاید هم مدینه، نمیدونم آقا، دقیقاً کجایی درد دل تو رو هیچکس، تو این جهان نمیدونه هزار و چند صد ساله، هیچکی به پات نمیمونه آجَرَکَ الله، بَقیَّةَ الله... به سر تب سامرا دارم، امام حسن! ببین برا تو عزادارم، امام حسن! دخیلِ دلم به زلف تو، که راهی بشم به سر تبِ کربلا دارم، امام حسن آره تو غریبی، ولی باز یه صحن و یه عَلَم که داری گنبدِ طلایی، یه ضریح و زائر، یه حرم که داری میخوام بگم از آقایی، که شمعی رو مزارش نیست یه سایبونی نداره، یه زائرم کنارش نیست آجَرَکَ الله، بَقیَّةَ الله... لبای کبود، لبِ تشنه، برات بمیرم توغربتی و تک و تنها، برات بمیرم میسوزه تنِ تو از زهر و میلرزه صدات می افتی رو خاک، گُلِ زهرا، برات بمیرم امون از غریبی، از دلِ شکستت، دیدی بی وفایی میوه ی دلت رو، ندیدی یه عُمری، امون از جدایی دلتنگِ مهدیِ زهرا، بودی تا اون دَمِ آخر بالا سرت همه دیدن، میخوندی روضه ی مادر آجَرَکَ الله، بَقیَّةَ الله...
نوحه_سنتی آسمان در محن است سامرا سینه زن است ای خدا صاحب عزا حجه بن الحسن است کشته از زهر جفا یوسف زهرا شده است کودکی شاهد جان دادن بابا شده است تسلیت یا مهدی..... ناله اش جانکاه است اجلش در راه است او گل فاطمه است عمر گل کوتاه است در جوانی شده آن پیکر اطهر مسموم سامرا گریه کند در محن آن مظلوم تسلیت یا مهدی..... اشک غم می بارید مرگش از راه رسید کاسه ی آب روی دست او می لرزید ای فلک ، بی گنهی را ز چه رو آزردند یوسف فاطمه را از چه به زندان بردند تسلیت یا مهدی...... .
4_5908783072580472133.mp3
20.82M
زمینه شهادت اباالمهدی آقا علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی سلام امام زمان عزیز همه منم مثه تو پیرهن سیاه تنمه صاحب عزا ما شریک غمتیم تو بیا که همه امون قربون قدمتیم صاحب عزا ما پای علمتیم روضه‌ها حرمته مهمون حرمتیم دیگه آخره نوکریِ دو ماهه مونه نگاه ما به دستای صاحب زمونه روزی فاطمیه‌ی ما رو میرسونه نوکریِ ما رو آقا می‌خری یا حجة ابن الحسن العسکری بگو بازم ما رو حرم میبری یا حجة ابن الحسن العسکری ــــــــــــــــــ
شعله ور است از دلم آتش زهر جفا بر جگر پاره ام گریه کند سامرا گریه کند بر غم و حال پریشان من گریه کند روز و شب بر من و زندان من خانه ام زندان و من اسیر بودم در دست دشمن اسیر وا غربتا...... حاصل زهر جفاست این تن لرزان من کاسه ی آب میخورد بر لب و دندان من آمده در خاطرم ماتم بزم یزید داغ لب و خیزران راس حسین شهید چوب کین بر لبها میزدند قاری قرآن را میزدند وا حسینا...
. 🏴سبک و شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و توسل به امام زمان (عج 🏴بند اول میسوزه دل زارم/شده آخر کارم ای نور دو عینم/بیا مهدی کنارم رو لب اومده جونم بی تاب و بی توونم یاد مادر مظلومه روضه میخونم قاتل من شد،زهر جفا قاتل مادر،شد کوچه ها من شنیدم مادرم خورده سیلی بی هوا آه و واویلا 🏴بند دوم توی حجره و تنها/افتادم روی خاکا داره خون میریزه از/دهنم بیا بابا آتیش گرفته جونم شد تشنگی بهونم با یاد جد مظلومم روضه میخونم با لب عطشان،آه ای خدا سر جدا کردن،از جد ما من شنیدم سرشو بُردن روی نیزه ها آه و واویلا 🏴بند سوم الا صبح سپیدم/الا نور امیدم به تو دلخوشم آقا/بی تو من ناامیدم هستی بر ما هدیه ای آخرین ودیعه ای روز ظهورت روز عید شیعه مصلح کل ای،آقای ما با تو میگیره،دنیا صفا حجت ابن العسکری منجی عالم بیا العجل آقا .
شهادت_امام_عسکری علیه السلام بند اول: کنج حجره بی قراره بی قراره رویه یاره از دو چشمش داره نم نم بارونه غصه میباره به روی دامن سرش رو پسرش مهدی میگیره ذکره لبهاش یا حسینه با دلی پُر غم میمیره میزنه دست و پا لحظه ی آخره به یاده سیلی و پهلوی مادره این دمه آخری با اشک و زمزمه میخونه زیرِ لب روضه ی فاطمه غریب آقا بند دوم: شده یارش زهرِ کینه شعله افتاده به سینه واسش این دم های آخر شده تداعی مدینه ولی خیلی بیشتر از زهر میسوزه از سوزِ اون در به یاده ضربه ی مسمار اشک میریزه واسه مادر وقتی میپیچه از زخمای تو جگر میشه داغِ دلش هر لحظه تازه تر یکی داره میاد این بوی مادره رو پهلوشم هنوز جای میخ دره غریب آقا بند سوم: غریبه اما تو بستر شهید میشه زیرِ سایه نمیشه قرآنِ جسمش زیرِ مرکب آیه آیه خدا رو شکر مهدی بود که تنِ پاکش رو کفن کرد حداقل دیگه نرفت سر توی خورجینِ یه نامرد جدّش تو کربلا شد کشته از جفا پاره پاره تنش بی کفن شد رها شد غارت پیکرش اسیر شد خواهرش رفت روی نیزه ها چهِل منزل سرش غریب آقا .
# فراق یار وجمعه.....  به سبک : دوباره مرغ روحم دوباره جمعه اومد  از تو خبر نیومد ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد آقا  دلم  گرفته  از  دست  این زمونه برای دیدن  تو   هِی  می گیره  بهونه یابن الحسن کجایی داد  از   غم   جدایی از آسمون قلبم  بارون اشک  می باره دیگه ز  دوری  تو   صبر و قرار  نداره دلبر من  تو  هستی  توی  دلم  نشستی گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی یابن الحسن کجایی داد  از  غم   جدایی بذار  که من   گدای   در  خونت  بمونم تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم آقا  منو   دعا کن  برای  خود  سوا  کن این دل  مضطرم  رو   راهی  کربلا  کن یابن الحسن  کجایی داد  از  غم   جدایی
(ع) جمعه..شب زیارتی ارباب مناجات شروع جلسه یا نوحه سنگین آقا چه میشود به غلامت  کرم کنی با گوشه ی نگاه  دلش را  حرم کنی از بس که با گنه دلتان را شکسته ام لایق نیم  نگه  به دل  مضطرم  کنی یک گوشه ی نگاه تو دل را جلا دهد دل میدهم تو را که شما گوهرم کنی آقا   مدال  نوکریت  را  ز  من   نگیر من سینه میزنم که تو عاشقترم کنی ازکاروان عشق تو جامانده ام حسین آیا  شود  مرا   تو  مقیم  حرم   کنی؟ یک جرعه ای  بده تو ز صهبای کربلا تا مست آن  شراب و مِیِ  کوثرم کنی .
و نوحه عامیانه با سیدالشهدا (ع) می خوام به کربلا بیام دوباره دلم ز دوریِ تو بی قراره دیگه دلم صبر و قرار نداره زِ سوز داغت شده پُر شراره آقام‌ حسین ، آقام حسین ، حسین جان (۲) دعا بکن عاشق تو بمونم تو کربلا روضه ی تو بخونم بخونم از تشنگیِ لبِ تو روضه ی قتلگاه و زینب تو آقام حسین ، آقام حسین ، حسین جان فدای حنجر بُریده ی تو جسم به خاک و خون کشیده ی تو فدای شش ماهه علی اصغرت فدای عباس و علی اکبرت آقام حسین ، آقام حسین ، حسین جان اگه دعا کنی برام همیشه دیگه دلم از تو جدا نمی شه تا آخرش تو راه تو می مونم می مونم و از تو فقط می خونم آقام حسین ، آقام حسین ، حسین جان .
فراق صاحب الزمان (عج) پروانه صفت با غم تو سوخته ام من چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار جانا تو بیا دست از این فاصله بردار ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم چندی است که دیوانه و حیران تو باشم من سائلم و دست  به دامان  تو هستم بیمار توام ،  چشم به درمان  تو هستم دیدی که سر راه  تو  بر خاک فِتادم بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم جز خال لب صورت تو در نظرم نیست یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست مجنونم  و  هر لحظه  گرفتار  تو گشتم خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم مَپسند که از  کوی  تو  آواره  شوم من در راه  رسیدن  به  تو  بیچاره  شوم من گر  رُخ بِنمایی همه جا  یار تو گردم من مشتریِ  یوسفِ  بازارِ  تو گردم ای یوسف گُم گشته ی زهرا  مددی کن حالا  که  به  راه  تو  نشستم نظری کن .
روضه و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفس حاج عباس حیدر زاده•✾• اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ای آفتاب مهرتو روشنگر وجود در پیشگاه حکم تو ذرّات در سجود نور تو بُوَد مشعل کانون کاف و نون روزی که هیچ جلوه ی شمس و قمر نبود اى مير عسكرى لقب، اى فاطمى نسب آن را كه نيست مِهر تو از زندگى چه سود این افتخار گشته نصیبت که از شرف در خانه ی تو مصلح کل دیده بر گشود قربان ديده اى كه به بزم تو فاش ديد جاى قدوم عيسى و موسى و شيث و هود اى قـبـلـه ی مـراد كه در بـركـةُ الـسَّـبـاع شیـران به پیش پـاى تـو آرند سر فرود *امام عسکری علیه السلام سالها زندان بود، یکی از زندانبانها خیلی انسان نانجیب و پستی بود. به دستور خلیفه تصمیم گرفت حضرت عسکری رو ببرد مقابل شیران درنده، به گمانش اینکه شیران درنده حمله میکنند حضرت رو از بین میبرند. هر چی تو تاریخ اومده همسرش بهش اصرار کرد این کار رو نکن فرزند پیغمبر خداست اما گوش نداد. امام عسکری علیه السلام را آورد وارد قفس شیران درنده کرد، نگاه میکرد دقت میکرد فکر میکرد الان شیران درنده حضرت رو میدرند اما دید حضرت با آرامش تمام،میان شیران ایستادن به نماز، شیران درنده دور حضرت حلقه زدند ملتمسانه نگاه به قد و بالای حضرت میکنند... یا امام عسکری شیران درنده احترام کردند دور شما رو گرفتن آقاجان، اما چه گرگهای درنده ای بودن کربلا، یکی نیزه میزد، یکی شمشیر میزد، یه عده سنگ میزدند، یه عده پیرمردا با عصا میزدند...* پر میزند دوباره دلم در هوای تو دارم هوای بوسه به صحن و سرای تو اذن دخول خوانده دلم تا کنی نظر زائر شوم دوباره سوی سامرای تو ای دومین حسن چون حسن ذره پروری پر میشود دو دست گدا از عطای تو هم تو غریب هستی و هم مرقدت غریب اما غریب نیست دمی آشنای تو دشمن نهاد به زندان و بی خبر از آنکه هست عالم امکان برای تو مانند مادرت به جوانی شکسته ای آید به گوش ناله ی وا اُما از صدای تو *میدونین امام عسکری چند سالشون بود؟ بیست و هشت سال داشت اما زهر کاری با حضرت کرد بدنشون میلرزید. حتی آبی که دارو داشت رو نتوانست میل کنه. به غلامش فرمود: برو تو حجره، پسرم رو بگو بیاد، میوه ی دلم رو بگو بیاد...* کاسه ی آب بدستم بنگر میلرزد زهر افکنده شرر بر جگرم مهدی جان *آقا زاده ی پنج ساله ای امروز دور بابا میگرده، هی میگه: بابای غریبم... اما غریبتر از بابا خودِ امام زمان است...* بعد من سر به بیابان بگذاری شب و روز باشد از حالت زارت خبرم‌ مهدی جان میان این همه دشمن چه ها کند مهدی ز غربت پسر من خدا خبر دارد *سر بابا رو روی زانو گذاشت، بگم یا امام عسکری؟ سرت روی زانوی عزیز دلبندت بود آقا ، اما من فدای اون سری که بالای نی رفت." أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ"...حسین...  «صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ» ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
مناجات و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس استاد حاج منصور ارضی سلام آقا تو ‌هستی یوسفِ زهرا سلام آقا شدی آوارۀ صحرا، غریب آقا.. سلام آقا میدونم‌ که عزاداری در این شبها به درد و غم‌گرفتاری، غریب آقا.. میاد امشب صدایِ گریه هایِ تو غم بابا شده امشب عزایِ تو، غریب آقا.. *منتظر پسرشِ .. پنج‌ سالشه .. عزیزمُ بگید بیاد .. مهدی مُ بگید بیاد کنارم ..* بیا بابا کنارم با دو چشم تر ببوسم من لب تو لحظه آخر، عزیزمن‌.. همین روزا به زخم‌ ما نمک خورده همین روزا بدون مادر کتک خورده، عزیز من.. همین روزا عمومون محسنُ ‌کشتن همین روزا یه‌ کوهِ هیزم آوردن، عزیز من.. همین روزا میون یک ‌در و دیوار شده زخمی یه سینه با نوک مسمار لب تشنه‌ غریبِ عالمینم من دم آخر فقط یاد حسینم من *میگه آبُ که برد تا دهانش .. حضرت این دندوناش چنان‌ میخورد به این ظرف آب .. آب میریخت رو لباسایِ حضرت .. هر جوری تونست بخوره قطره ای،ذره ای، بیشتر آبُ خورد ریخت رو لباسش ..* لب تشنه غریب عالمینم من دم آخر فقط یاد حسینم من، حسین جانم.. به هر سختی مرا آخر کفن کردی تو‌ هم‌ گریه برای پیرُهن‌کردی، حسین‌جانم.. دم مغرب سرش بر نیزها بردن همه زنها به هر کوچه‌ کتک خوردن حسین ... .
حضـرت امام مهـدی(عج) می‌آید تا، بدعت‌های دینِ حاضر را ویران کند! بدعت‌هایِ اسلامِ اَشرافیِ مُتحجّر، مثلاً بدعت را...
بسم الله الرحمن الرحیم از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولایِ دل شکسته ، امام زمان سلام این روزها هزار و دو چندان شکسته ای حالا کجایِ روضه ی بابا نشسته ای *یابن الحسن ، آقاجانم سرت سلامت .. قربونِ تو آقا برم که میگن لحظه های آخر امام عسکری هی نگاه به صورت شما می انداخت هی اشک میریخت ، عرضه داشت چرا دارید گریه میکنید؟! فرمود پسرم دارم برا تو گریه میکنم .. برا اون شبا و روزایی که بیابان گرد میشی بابا .. بی کس و تنها میشی ..* رخت سیاهِ داغِ پدر کرده ای تنت قربانِ ریشه هایِ نخلِ شالِ گردنت *آی مردم ، آی زن و مرد ، آی محبین آل الله .. امشب شبِ یتیمیِ امام زمانِ .. امشب، شبِ شروعِ غربتِ آقامونه .. میخوام بگم این رسمه عالمه ، اگه یه پدری از دنیا بره ، وقتی میری تو مجلس عزای اون پدر شرکت میکنی این رسمه؛ میگی بزار یه طوری برم حتما خودم رو به صاحب عزا نشون بدم .. اگه ببینی پسرش دم در ایستاده میری جلو خودتُ یه جوری نشون میدی تو رو ببینی .. میری جلو عرض تسلیت میدی .. حرفم اینه ، میخوام بگم امشب آقا نمیدونم کجای این مجلس شَرَفِ حضور دارند .. اما حرفم اینه یه طوری گریه کن حضرت برگرده نگاهت کنه .. رحمت خدا به این اشک ها و ناله ها .. معطلت نکنم دو سه بیت روضه و از همه تون التماسِ دعا ..* آماده میکنی کفن و تربت و لحد مردِ سیاه پوش خدا صبرتان دهد *میگن لحظه های آخر زهر با امام عسکری کاری کرد ، تعادلُ از آقا گرفت .. زهر خاصیتش اینه واردِ بدن که میشه اول از همه آدم احساس تشنگی میکنه ، عطش به آدم غلبه میکنه ، یکی دیگه از خاصیت های زهر اینه تعادل انسانُ بهم میزنه .. (یه نمونه بگم؟! همین چند روز پیش باهاش گریه کردید ..) اباصلت میگه دیدم امام رضا هی زمین میخوره بلند میشه .. (بگم یکی دیگه یا نه؟!..) ابی عبدالله میگه تا وارد حجرۀ برادرم امام حسن شدم .. دیدم داداشم رو زمین داره دست و پا میزنه .. (یه چیزی میگم زود رد میشم ..) سادات منو ببخشن .. مادرا باهاش بلند بلند گریه کنند .. بگم اینا مرد بودن زهر تعادلشونُ بهم زد اما سادات، من یه خانمی سراغ دارم وسط کوچه .. چهل نفر کاری کردن دیگه مادر تا آخرِ عمرش تعادل نداشت .. هی میگفت اسماء کمکم کن سرم رو برگردونم ..* میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت زن را کسی مقابلِ شوهر نمیزند .. *آی مادر .. من از سادات معذرت میخوام، بمونه فاطمیه زنده بودیم مفصل برا این خانم گریه میکنیم .. آقای من :* آماده میکنی کفن و تربت و لحد *امام رو باید امام بهش نماز بخواند ، امام رو باید امام دفن کنه .. یا صاحب الزمان .. حضرت دید بدنِ مبارکِ پدرشونُ رو زمین گذاشتن تاریخ میگه اون مرد ایستاد نماز بخونه همه دیدن یه آقازاده ای اومد کنارش زد .. شروع کرد به نماز خواندن .. نوشتن کفن های قیمتی برا امام عسکری آوردن .. (بگم؟..) یا صاحب الزمان شما خودت بدنِ بابا رو کفن کردی .. خودت بدنِ بابا رو دفن کردی آقاجان .. اما من یه آقایی رو سراغ دارم .. یه پسری هم رسید کنارِ بدنِ باباش .. صدا زد برید یه تکه بوریا بیارید .. بدنُ بینِ بوریا گذاشتن .. قبرُ آماده کرد .. دستورِ دینِ ماست باید یه نفر بره داخلِ قبر .. (اهلِ روضه فهمیدن چی میخوام بگم..) معمولاً یکی میره تو قبر بندای کفنُ باز میکنه .. ای بی کفن .. دینِ ما میگه باید سمتِ راستِ صورتِ میتُ رو خاک بزارند .. دیدن امام سجاد از قبر بیرون نمیاد .. اومدن نگاه کردن .. ای وای .. این بدن که سر نداره .. لب ها رو گذاشته رو رگ هایِ بریده .. یه جمله و التماسِ دعا ان شالله خودِ امام زمان تشریف بیارند دست جمع بریم سامرا کنارِ اون ضریحِ شش گوشه .. اونجا عرض ادب کنیم .. یا امام عسکری ، هر طور بود بدنِ شما تشییع شد ، دفن شد آقاجان .. اما دلا بسوزه برا اون ساعتی که عمه جانتون زینب نگاه کرد ، دید ده نفر اسب هاشونُ نعل تازه زدن .. انقدر بر بدن حسین ... کاری با این بدن کردن که امام صادق فرمود به اندازه نگین انگشتر جایِ سالم بر بدنِ جد ما نبود .. یه عبارتی هست تو دعای عرفه که ابی عبدالله با همه اعضا و جوارحش شهادت میده با گوشت و پوست و استخوان و ... از همۀ اون جوارح فقط دندان ها و لب های حضرت سالم موند .. اما یه ساعتی رسید خواهرش نگاه کرد ، دید نامرد چوب خیزرانُ برداشت انقدر به لب و دندانِ حسین .. حالا دستتُ بیار بالا به قصدِ فرج ، زن و مرد این اشکِ چشمتُ با کف دست پاک کن بالا بیار ؛ خودِ خدا فرمود اگه بنده ای با من کار داره منو صدا بزنه ، دستشُ از سر بیاره بالاتر منه خدا حیا میکنم اون بنده رو دستِ خالی برگردونم .. اگه مریض داری ، جوان داری ، آبروت در خطره .. هر حاجتی داری تو این دعا جمعِ .. همه با هم دستامونُ بیاریم بالا ، پنج مرتبه به حقِ عمه جانِ امام زمان : اللهم عجّل لولیک الفرج ..
«نحن کهف لمن اِلتجا الینا» ما پناهگاهیم برای هرکس که به ما پناه آورد .. «امام حسنِ عسکری»