eitaa logo
ذاکرین آل الله
281 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
302 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 اللهم عجل لولیک الفرج مولانا المهدی عج 🎼 هجران هجران تو درد است و ملال انگیز است دنیا غم و آشوب و اَسَف آمیز است ای سبزترین بهار دنیا بازآ بی تو همه ی فصول ما پائیز است ✍ سید مهدی سادات
بسم الله الرحمن الرحیم ما راه را بی نور گم کردیم مدتهاست از تیرگی ها سر در آوردیم مدتهاست از دوریت آزرده خاطر زندگی کردیم هر روز مردیم و به ظاهر زندگی کردیم رویایمان صدتا کفن پوساندبعد ازتو مارا جهنم در خودش سوزاند بعد ازتو یک عمر لای زخمهامان استخوان کردیم هی امتحان پس داده ها را امتحان کردیم دنیا سلاح صلح را با جنگ عوض کرده افسوس حتی دینمان هم رنگ عوض کرده از حسرت دیدار تو٬ بدتر تقاصی نیست غیراز به سمتت آمدن ٬راه خلاصی نیست بی تو‌گلوی آرزوها تر نخواهد شد دلتنگی آدینه ها کمتر نخواهد شد ای آنکه پایان بخش سرمای زمستانی سردرگمی هامان ندارد بی تو پایانی شبهایمان یک خواب بی کابوس میخواهد خاک سراب آلوده٬ اقیانوس میخواهد برگرد روی چشمهای جاده پا بگذار مارا به آغوش پر از امنیتت بسپار برگرد تا طعم عدالت حس شود با تو دنیا پر از عطرگل نرگس شود باتو 💔
غزل درمدح امام زمان علیه السلام ای حاکم زمین وزمان صاحب الزمان فرمانروای کشورجان صاحب الزمان تاکی در انتظارظهورت بریم بسر خورشیدِتابناک جهان صاحب الزمان ای آفتاب حُسن طلوعی دوباره کن تابنگریم رُخت به عیان صاحب الزمان خودواقفی که مازازل واله توئیم ای مهرپرفروغ نهان صاحب الزمان دلدادگان بشوق وصال توزنده اند دراین محیط پرهیجان صاحب الزمان گرجلوه ای زگلشن حُسنت عیان کنی دیگرچه حاجتی بجنان صاحب الزمان ما ریزه خوار خوان کریمانهٔ توئیم ای پادشاه کون ومکان صاحب الزمان گوینددشمنان که توبنموده ای ظهور حاشازصدق این سخنان صاحب الزمان گر مصلحت بود که بسوزیم درفراق ماراچه غم زمدعیان صاحب الزمان فردا که آفتاب جمالت کند طلوع خرٌم شودکویرجهان صاحب الزمان یارب چه میشودکه منادی ندادهد آمد امام منتظران صاحب الزمان (خوشدل)دلش بشوق وصال تومی تپد دراین جهان پرخفقان صاحب الزمان التماس دعا خوشدل خراسانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مولای جمعه های معطر بیا بیا خورشید نسل های مطهر بیا بیا ما دل به جذبه های نگاه تو بسته ایم تکرار عشق های مکرر بیا بیا ای وارث تمام مواریث انبیا سوگند بر عبای پیمبر بیا بیا قرآن پاره پاره ی ما روی خاک هاست آقا به دست بسته ی حیدر بیا بیا باران بیار...آب بیاور خودت بریز بر شعله های سرکش این در...بیا بیا تا که بیاوری کمی از خاک کربلا مرهم برای پهلوی مادر بیا بیا شاید که تشت پر شده از لخته های درد برداری از مقابل خواهر بیا بیا تا پس زنی به دست خود این خون داغ را از روی حلق تشنه ی اصغر بیا بیا تا شستشو دهی مگر ای اشک مهربان خونِ سر شکسته ی اکبر بیا بیا آقا! عمو که مشک ندارد شما مگر مشکی بیاری از شط کوثر بیا بیا آقای من بلند کن از خاک عمه را تا کم ببوسد این تن بی سر بیا بیا آقا چقدر منتظرت صبح و ظهر و شب آقا چقدر دیده ی ما تر؟...بیا بیا آقا فدای چشم پر از غربت شما هر چه شکست بال کبوتر بیا بیا آقا فدای شما هر چه داده ایم دریا دلان تشنه ی پرپر بیا بیا ✍️
با موضوع حرکت کاروان از مدینه به سمت کربلا السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای روضه دار صبح و مساء خیمه ات کجاست ای آخرین امیر خدا خیمه ات کجاست تا کی درون خیمه ی خود غرق ماتمی تا کی بدون مستمع و یار و همدمی داری خودت هزار غم و محنت و بلا اما شکسته قلب تو از درد شیعه ها می بینی هر گناه مرا در شبانه روز اما به روی من تو نیاورده ای هنوز من می کنم‌ گناه و تو شرمنده می شوی بر ظلمت دلم مه تابنده می شوی آقا ببخش شیعه ی پر اشتباه را عمری نکرده لایق وَصلَت نگاه را آقا مرا انیس غم خیمه ات نما با روضه های کرب وبلا پاک کن مرا گویی دوباره مجلس روضه به پا شده چون که حسین راهی کرب وبلا شده گر رفته است نیمه شب و بی صدا حسین با خانواده اش شده راهی چرا حسین همراه برده اصغر دردانه را چرا برده رباب و زینب و ریحانه را چرا تا اکبر است و قاسم و عباس در برش هرگز نمی شود اذیت قلب خواهرش وای از زمان بی کسی ِ پنج ماه بعد زینب شود اسیر،به دستور ابن سعد رأس حسین را به سر نی ببیند و از پاره های حنجر او بوسه چیند و تا شهر شام همسفر حرمله شود پاسخ به آه او کتک و هلهله شود در پیش روی او ز لب خورده خیزران در مجلس شراب عدو خون شود روان آقا به حقّ عمّه ی قامت کمان بیا بر انتقام، حضرت صاحب زمان بیا .
نسیمی جانفزا می آید بوی کرببلا می آید واویلا واویلا واویلا کاروانی به راه افتاده مادری ناله ها سرداده شد حسین راهیِ کربلا واویلا واویلا واویلا نسیمی جانفزا.... آمده بدرقه یک مادر می زند شانه مویِ اکبر کن تماشا به چشمان تر وداعِ اکبر ولیلا را واویلا واویلا واویلا می کند گریه ام البنبن گوید عباس من دلغمین همه حرفم به تو باشد این جان تو جانِ پورِ زهرا واویلا واویلا واویلا بِکِش ناز همه دخترها جان ِ تو جانِ این خواهرها نشکند غرور معجرها لحظة بی کسی در صحرا واویلا واویلا واویلا دورِ گهوارة اصغر باش دائما دورِ این مادر باش فکرِ این رباب مضطر باش پرنگهداری تو مشکش را واویلا واویلا واویلا شب جمعه شد وغوغا شد روضه خوانِ حرم زهرا شد واویلا واویلا واویلا مادرت روضه بر پا کرده برایت ظرفِ آب آورده کرده با گریه محشر بر پا واویلا واویلا واویلا بُنَی بُنَی جان من دورِ تو حلقه میزد دشمن وای از آن غارت پیراهن بر سر جسم تو شد دعوا واویلا واویلا واویلا رویِ نیزه سرت را بردند باکتک خواهرت را بردند معجر دخترت را بردند وای از آن غروب عاشورا واویلا واویلا واویلا
زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام؛ هنگام خروج شبانه ی قافله ی عشق از مدینة النّبي به سوی کربلا به سوی بهشت وِلا می رَوی؟ پِیِ عَهدِ خود با خدا می رَوی؟ به قُربانگَهِ نینوا می رَوی؟ به گودالِ رنج و بلا می رَوی؟ عزیزم، شبانه کجا می رَوی؟ منم مادرِ سوگوارَت حسین به عرشِ خدا بیقرارت حسین فدای دلِ غصه دارت حسین به اشک و دلی مبتلا می رَوی عزیزم، شبانه کجا می رَوی؟ کسی جز تو و زِینَبِین و حسن ندارد نشانِ گلِ یاسَمن دگر کَس نیاید، سرِ قبرِ من وداع کرده، غرقِ بُکا می رَوی عزیزم، شبانه کجا می رَوی؟ به زیرِ لحد، مبتلای تو ام حزین از غم بچه های تو ام وَ مرثیه خوانِ عزای تو ام به راهِ رضای خدا می رَوی عزیزم، شبانه کجا می رَوی؟ برو، تا اَدا، عهد و پیمان کنی فدای خدا، هستی و جان کنی مناجات، با کامِ عطشان کنی ولی با رقیه چرا می رَوی؟ عزیزم، شبانه کجا می رَوی؟ تو را تربیت کرده ام، ای پسر که در راهِ قرآن کنی تَرکِ سر دهد نخلِ ایمان زِ خونت ثمر ولی از چه با بچه ها می رَوی؟ عزیزم، شبانه کجا می رَوی؟ اگر چه زِ داغت شَوَم بیقرار کنم تا قیامت به تو افتخار ولی آه، از نیزه و نیزه دار سوی لشکرِ بی حیا می رَوی عزیزم، شبانه کجا می رَوی؟ اگر چه کند شِمر با خنجری سرت را جدا، ای گلِ حیدری امان از غم و دردِ بی معجری به جنگِ خطا زاده ها می رَوی عزیزم، شبانه کجا می رَوی؟ ✍️
یا پیمبر این دل من خون شده ظلم و کین دشمنان افزون شده وقت رفتن از مدینه کن نظر خواهر مظلومه ام محزون شده ◾️ می روم همراز خواهر می شوم در غریبی بی برادر می شوم در ره دین پاره پیکر می ‌شوم بر زمین افتاده بی سر می شوم ◾️ من حسینم نجل ختم المرسلین پر بها دُرِّ امیرالمؤمنین از مدینه می روم تا کربلا تا شوم صد پاره تن در راه دین ◾️ می روم مادر نگر احوال من حق سرشته این چنین اقبال من پاره پاره تن شدن در موج خون این بود ای مادرم آمال من ◾️ جان فدای راه جانان می کنم کربلا را باغ رضوان می‌کنم عالمی را تاصف روز جزا در کنار سفره مهمان می ‌کنم
بمناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز فلک خون از دو چشم تر بریزد ملک از این مصیبت پر بریزد مدینه بی حسین ای داد بیداد چه خاکی بعد از این بر سر بریزد ✍
زبانحال امام حسین علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام خروج شبانه ی قافله ی عشق از مدینة النّبي به سوی کربلا مادرا !، مادرا !، دُعایم کن بِنتَ خَیرُالوَریٰ دُعاین کن این دلِ شب به هَمرَهِ زینب میروم کربلا دُعایم کن علي اصغر بُوَد در آغوشم حقّ این مَهلَقا دُعایم کن می روم تا که زنده مانَد، دین عصمتِ کبریا دُعایم کن سَمت من، موج میزند زِ ستم فوجِ رنج و بلا دُعایم کن پا نَهَد، ظالِمانه بر سینه قاتلِ بی حیا دُعایم کن میشود با لبِ تَرَک خورده سَرَم از تن جدا دُعایم کن مادرا، چون شدم چو خورشیدی بر روی نیزه ها دُعایم کن روی نِی بر لبم بُوَد قرآن کوثر و هَل اَتیٰ دُعایم کن میزند بر لبم یزیدِ لَعین خِیزَران از جفا دُعایم کن می رود زینبت به بزمِ شراب بِینِ تشت طلا دُعایم کن گرچه بی انتها بلا بینم زین سبب، مادَرا ! دُعایم کن تا کنم دینِ پاکِ جدّم را تا ابد پابِجا دُعایم کن ✍️
بمناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز مدینه! امامت کجا می‌رود؟  سفر کرده سوی خدا می‌رود  دلِ شب، غریبانه تنها حسین  نهان از همه چشم‌ها می‌رود  مدینه! چـه آرامی و ساکـتی  امـام غریبت کجا می‌رود؟  مدینه! زعباس و اکبر بپرس  اگر می‌رود، شب چرا می‌رود؟  مدیـنه! تماشا کن ایـن قافـله  چه عاشق سوی کربلا می‌رود  اگر جان بـه بزم بـلا می‌برد  علی‌اصغرش را کجا می‌برد؟  فضا محو تاب و تب زینب است  گمانم که وقت نمـاز شب است  همه هـاشمیات، مشغـول ذکر  بیابان پر از نغمۀ «یا رب» است  «طرِمّاح»! محمل به سرعت مران  که بانوی این کاروان زینب است  همه کودکـان را هم امشب مـدام  غریبانـه ذکر خدا بـر لب است  حسین است چون ماه و اطراف او  فروزنـده هفتـاد و دو کوکب است  بیابـان! بـزن نـاله‌ای دلـنشین  که دخت علی گشته محمل‌نشین  عجب کاروانی، خـدا یـارشان  اجل آیـد از ره بـه دیدارشان  متـاعِ همه گشته خونِ گلـو  خداونـدِ عالم خریـدارشان  شود حجّشان با شهادت شروع  اسارت بُوَد آخرِ کـارشان  گواهی دهم در کنـار فرات  بوَد آبشان خون رخسارشان  چو اینان عزیـزان پیغمبرند  مبادا کنی ای فلک خوارشان   قضا را چه امری مقدر شده؟  کـه سقّا پـریشانِ اصغر شده  در این کاروان کودکی شیرخوار  بـه دامـان مادر کشد انتـظار  که روزی در آغوش گرم پدر  کند تشنه لب، جان خود را نثار  بپاشد پدر خون او را به عرش  کند هدیـه بـر ذات پروردگار  در آغوش خون خدا پر زند  بـه دامان زهرا بگیرد قرار  به بابا بگوید که با دست خویش  سپر کن به تیر و به خاکش سپار  بـه سقا بگویید آبش دهـد  ز خون دو بازو، گلابش دهد  به زینب بگویید: با سوز و آه  بوَد کعبه‌ات گودی قتـلگاه  بـه اکبر بـگویید: بـابا کنـد  چگونه به زخم جبینت نگاه؟  بـه زهرا بگویید: از کعب نی  شود پیکر دخترانـت سیـاه  به قاسم بگویید: خون سرت  خضابِ رُخَت می‌شود بی‌گناه  به طفلان بگویید: در زیر خاک  بیاریـد از تـرس دشمن پناه  به "میثم" بگویید اشک روان  فرستد بـه دنبال این کاروان  ✍
ازمدینه سوی وطن میرفت سوی مکه نگارمن میرفت میرود اوبه مکه وقت سحر اوحسین است و بی حسن میرفت می شود کربلا تنش عریان بی نیازا ست و بیکفن میرفت جان زینب مرو توازاینجا به روی ناقه یارمن میرفت میرسدیک غروب دلگیری شمر با پا روی بدن میرفت نیزه ی کندمردکی ملعون جای پهلوش بر دهن میرفت وسط قتلگه حسین افتاد اوچنین پاره پاره تن میرفت ✅
امیراین جهان ناقه نشین شد گل باغ جنان ناقه نشین شد به روی مرکب از شهر مدینه به مکه بی امان ناقه نشین شد خداحافظ دگرشهر پیمبر گذارم روی خودبر قبر مادر وداعی باحسن کردم خدایا خداحافظ بقیع این بار آخر فراغم میزند آتش به سینه به همراهم بود دختم سکینه شدم راهی به سوی مکه امشب روم دیگرخداحافظ مدینه برای رفتنم خوابی ندارم شب تاریک، مهتابی ندارم بیا اُم البَنین وقت جدایی است که دل بی طاقت وتابی ندارم هوای کوی دلبر بر تنم شد دگر فصل وداع رفتنم شد در این طول سفر غارت شوم من که خاکی زین سفر پیراهنم شد به همراهم بود این أشجع النّاس نگردد کی دگر دردوغم احساس الهی چشم بَد دور از ابالفضل شود غارت ز بعد ت خیمه عباس الهی این وداع آخرم نیست که یارب رازهای مادرم نیست شدم راهی پس ازمکه به گودال میان قتلگاه دیگرسر م نیست اگرچه کاروانها را امیرم بلارا ازتویارب می پذیرم شهادت بوده برماجمله عادت ولی گریم به اولاد اسیرم زهجران رقیه دل کبابم اسیره ناله ی طفل ربابم بنال امشب تو ای (مجنون) برایم که عاشورا نداده کس جوابم ✅
در این وداع فصل بهاران حسین مرو در لحظه های بارش باران حسین مرو عزم سفر زشهرمدینه نموده ای سوی دیارمکه حسین جان، حسین مرو گویا که عزم رفتن مکه نموده ای وانگه به کربلا توبه ميدان حسین مرو از نام گرم تو دل برف آب می شود در سردسير سخت زمستان حسین مرو تغيير کرده است لغتنامه ی دلم ای واژه واژه ی لب عطشان حسین مرو راهی مشو که لحظه ي طغيان چشم ماست همپاي چشمه هاي خروشان حسین مرو روزی رسد که جسم قمر زير آفتاب ماند سه روز و بين بيابان حسین مرو روزی رسدکه جامه ي يوسف برون شود افتد چو بين معرکه عريان حسین مرو روزی رسدکه قاري قرآن شکسته سر گرددزسنگ دشمن قرآن حسين مرو .
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سال‌روز گل باغ جنان بودیم و رفتیم پیمبر را نشان بودیم و رفتیم مدینه! ای تمام خاطراتم! (اگر بار گران بودیم و رفتیم) وداعی تلخ کردم با پیمبر نهادم صورتم بر قبر مادر دلم تنگ حسن شد، ای خدایا بقیع رفتم برای بار آخر نوایی می‌زند آتش به سینه رود همراه بابایش سکینه رسد روزی که بی بابا بیاید! خداحافظ... خداحافظ مدینه دل بی تاب را تابی بیاور شبم تاریک و مهتابی بیاور شده اُم البَنین وقت جدایی برای بدرقه آبی بیاور ببین زینب که جانی در تنم نیست دگر چاره به غیر از رفتنم نیست چنان در این سفر غارت شوم من که حتی بنگری پیراهنم نیست بود تا همره من أشجع النّاس کجا و کی کنم من درد، احساس؟! ز چشم بَد نگهدارش خدایا که گردد خیمه غارت بعد عباس نباشد این وداع آخر من! بگفتا رازهایی مادر من شود گودال، جمع پنج تن جمع نَهَد بر دامنش مادر، سر من خدایا هم علیمی هم خبیری پذیرفتم هر آن چه می‌پذیری برای ما شهادت بوده عادت ولی ای وای از داغ اسیری دل ارباب از هجران کباب است رقیه در بَرَش طفل رباب است پدر گفتا: که خوش باشی عزیزم بدان روزی رسد جایت خرابه است ✍
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سال‌روز مدینه! امامت کجا می‌رود؟  سفر کرده سوی خدا می‌رود  دلِ شب، غریبانه تنها حسین  نهان از همه چشم‌ها می‌رود  مدینه! چـه آرامی و ساکـتی  امـام غریبت کجا می‌رود؟  مدینه! زعباس و اکبر بپرس  اگر می‌رود، شب چرا می‌رود؟  مدیـنه! تماشا کن ایـن قافـله  چه عاشق سوی کربلا می‌رود  اگر جان بـه بزم بـلا می‌برد  علی‌اصغرش را کجا می‌برد؟  فضا محو تاب و تب زینب است  گمانم که وقت نمـاز شب است  همه هـاشمیات، مشغـول ذکر  بیابان پر از نغمۀ «یا رب» است  «طرِمّاح»! محمل به سرعت مران  که بانوی این کاروان زینب است  همه کودکـان را هم امشب مـدام  غریبانـه ذکر خدا بـر لب است  حسین است چون ماه و اطراف او  فروزنـده هفتـاد و دو کوکب است  بیابـان! بـزن نـاله‌ای دلـنشین  که دخت علی گشته محمل‌نشین  عجب کاروانی، خـدا یـارشان  اجل آیـد از ره بـه دیدارشان  متـاعِ همه گشته خونِ گلـو  خداونـدِ عالم خریـدارشان  شود حجّشان با شهادت شروع  اسارت بُوَد آخرِ کـارشان  گواهی دهم در کنـار فرات  بوَد آبشان خون رخسارشان  چو اینان عزیـزان پیغمبرند  مبادا کنی ای فلک خوارشان   قضا را چه امری مقدر شده؟  کـه سقّا پـریشانِ اصغر شده  در این کاروان کودکی شیرخوار  بـه دامـان مادر کشد انتـظار  که روزی در آغوش گرم پدر  کند تشنه لب، جان خود را نثار  بپاشد پدر خون او را به عرش  کند هدیـه بـر ذات پروردگار  در آغوش خون خدا پر زند  بـه دامان زهرا بگیرد قرار  به بابا بگوید که با دست خویش  سپر کن به تیر و به خاکش سپار  بـه سقا بگویید آبش دهـد  ز خون دو بازو، گلابش دهد  به زینب بگویید: با سوز و آه  بوَد کعبه‌ات گودی قتـلگاه  بـه اکبر بـگویید: بـابا کنـد  چگونه به زخم جبینت نگاه؟  بـه زهرا بگویید: از کعب نی  شود پیکر دخترانـت سیـاه  به قاسم بگویید: خون سرت  خضابِ رُخَت می‌شود بی‌گناه  به طفلان بگویید: در زیر خاک  بیاریـد از تـرس دشمن پناه  به "میثم" بگویید اشک روان  فرستد بـه دنبال این کاروان  ✍
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سال‌روز ای ساربان آهسته ران، کز دیده دریا می‌رود از شهر زهرا نیمه‌شب، فرزند زهرا می‌رود منزل به منزل کاروان، گردیده در صحرا روان با ناله و آه فغان، تنهای تنها می‌رود ریحانه‌ی خیرالبشر کرده سوی جانان سفر یا آنکه موسایی دگر، در طور سینا می‌رود قلب سکینه مشتعل، اشکش به رخ، خونش به دل با دیده‌ی دریائی‌اش، دنبال سقّا می‌رود اصغر زدامان رباب، پَر می‌زند بر دوش باب با شوق پیکان بلا، همراه بابا می‌رود لیلا جوانت را ببین، با رفتن آن نازنین گویی محمّد بر زمین از عرش اعلا می‌رود ریحانه‌ی باغ حسن، پوشیده بر قامت کفن تا شوید از خون پیرهن، با شور و غوغا می‌رود آید زصحرا زمزمه، خون ریزد از چشم همه سقّای آل فاطمه، عطشان به دریا می‌رود ای آسمان اختر فشان، بنگر برای بذل جان ماه بنی هاشم روان، با ماه لیلا می‌رود زینب شده محمل‌نشین، با ناله‌های آتشین منزل به منزل کو به کو، صحرا به صحرا می‌رود مرغ دل «میثم» روان گردیده با این کاروان داده زکف تاب و توان، همراه مولا می‌رود ✍
🏴 به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز ای ساربان آهسته ران، کز دیده دریا می‌رود از شهر زهرا نیمه‌شب، فرزند زهرا می‌رود زینب شده محمل‌نشین، با ناله‌های آتشین منزل به منزل کو به کو، صحرا به صحرا می‌رود ✍
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سال‌روز وقتی که می‌رفتند، دنیا گریه می‌کرد شهر مدینه مثل زهرا گریه می‌کرد وقتی که می‌رفتند، پشت پای آن‌ها چشمان جبرائیل حتی گریه می‌کرد پائین پای ناقه مریم گریه می‌کرد دورِ سر گهواره عیسی گریه می‌کرد این است آن داغ عظیمی که برایش حتّی میان تشت، یحیی گریه می‌کرد بوسید اکبر دست‌های مادرش را در زیر چادر، ام لیلا گریه می‌کرد بر روی دامن مادری در گوش طفلش آهسته تا می‌گفت "لالا" گریه می‌کرد یک کاروانِ گریه شد وقتی رقیه با گفتنِ "بابا بابا" گریه می‌کرد در زیر پای محمل مستوره‌ی عشق منزل به منزل ریگِ صحرا گریه می‌کرد وقتی که می‌رفتند، عالم سینه می‌زد وقتی که می‌رفتند، دنیا گریه می‌کرد ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ۲۸ رجب المرجب سال‌روز خروج کاروان سیدالشهدا(ع) از مدینه وقتی که می‌رفتند، دنیا گریه می‌کرد شهر مدینه مثل زهرا گریه می‌کرد بر روی دامن مادری در گوش طفلش آهسته تا می‌گفت "لالا" گریه می‌کرد.. ✍
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز اجل چون سایه‌ای دور و برش بود وَ شمشیر بلا روی سرش بود شبانه از مدینه رفت بیرون شبانه‌رفتن ارثِ مادرش بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سال‌روز ای ساربان آهسته ران، کز دیده دریا می‌رود از شهر زهرا نیمه‌شب، فرزند زهرا می‌رود منزل به منزل کاروان، گردیده در صحرا روان با ناله و آه فغان، تنهای تنها می‌رود ریحانه‌ی خیرالبشر کرده سوی جانان سفر یا آنکه موسایی دگر، در طور سینا می‌رود قلب سکینه مشتعل، اشکش به رخ، خونش به دل با دیده‌ی دریائی‌اش، دنبال سقّا می‌رود اصغر زدامان رباب، پَر می‌زند بر دوش باب با شوق پیکان بلا، همراه بابا می‌رود لیلا جوانت را ببین، با رفتن آن نازنین گویی محمّد بر زمین از عرش اعلا می‌رود ریحانه‌ی باغ حسن، پوشیده بر قامت کفن تا شوید از خون پیرهن، با شور و غوغا می‌رود آید زصحرا زمزمه، خون ریزد از چشم همه سقّای آل فاطمه، عطشان به دریا می‌رود ای آسمان اختر فشان، بنگر برای بذل جان ماه بنی هاشم روان، با ماه لیلا می‌رود زینب شده محمل‌نشین، با ناله‌های آتشین منزل به منزل کو به کو، صحرا به صحرا می‌رود مرغ دل «میثم» روان گردیده با این کاروان داده زکف تاب و توان، همراه مولا می‌رود ✍
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سال‌روز وقتی که می‌رفتند، دنیا گریه می‌کرد شهر مدینه مثل زهرا گریه می‌کرد وقتی که می‌رفتند، پشت پای آن‌ها چشمان جبرائیل حتی گریه می‌کرد پائین پای ناقه مریم گریه می‌کرد دورِ سر گهواره عیسی گریه می‌کرد این است آن داغ عظیمی که برایش حتّی میان تشت، یحیی گریه می‌کرد بوسید اکبر دست‌های مادرش را در زیر چادر، ام لیلا گریه می‌کرد بر روی دامن مادری در گوش طفلش آهسته تا می‌گفت "لالا" گریه می‌کرد یک کاروانِ گریه شد وقتی رقیه با گفتنِ "بابا بابا" گریه می‌کرد در زیر پای محمل مستوره‌ی عشق منزل به منزل ریگِ صحرا گریه می‌کرد وقتی که می‌رفتند، عالم سینه می‌زد وقتی که می‌رفتند، دنیا گریه می‌کرد ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ۲۸ رجب المرجب سال‌روز خروج کاروان سیدالشهدا(ع) از مدینه وقتی که می‌رفتند، دنیا گریه می‌کرد شهر مدینه مثل زهرا گریه می‌کرد بر روی دامن مادری در گوش طفلش آهسته تا می‌گفت "لالا" گریه می‌کرد.. ✍ https://eitaa.com/Arbabhosyn .
باسلام وعرض ادب واحترام وظایف همه در انتخابات ،یکی از وظایف منتطران واقعی امام زمان (عج ) می باشد رهبر عزیزمان دربیانات زیبائی فرمودند : همه کسانی که مخاطبینی دارند ،وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت نمایند 1- انتخاب صحیح ودرست، باعث پیشرفت کشور وشهرها ومحله می شود. 2-انتخاب فرد اصلح وکاردان دارای علم وحکمت 3- انتخاب فرد مومن متهد باایمان وخداباور 4- اخلاص درعملکردها 5- شجا ع ودلیر بودن 6- روحیه جهادی وجهاد گری درجهت رضایت خداوند پ.ن : انتخابات پر شور مشت محکمی به دهان دشمن است، اگر حضور ما کمرنگ بشه در انتخابات خدای ناکرده ، دشمن جرات پیدا می کند وامنیت ما تضعیف خواهد شد. انتخابات مظهر خدا باوری ، خود باوری ومردم باوریست. سردار عزیز دلها حاج قاسم عزیز فرموده اند: ایران ،جمهوری اسلامی حرم است ،اگر این حرم حفظ شود سایر حرم ها حفظ خواهد شد. شرکت در انتخابات یعنی مدافع حرم برهمه ما لازم حتی می توان گفت: واجب است دراین امر مهم انتخابات حضور فعال داشته ودیگران به انتخابات تشویق ترغیب نمائیم تا مدیون خون شهدا نباشیم. خدایا توفیق شرکت در انتخابات را به همه مومنین ومومنات عنایت وعطا بفرما /🙏 خدایا همه مارا از زمینه سازان حضرت مهدی موعود (عج )قرار بده 🙏 🌷به برکت صلوات بر محمدوال محمد 🌷 https://eitaa.com/Arbabhosyn .
. عاشقان سوم شعبان آمد شادی عترت قرآن آمد گل گلزار علی و زهرا در جهان مظهر یزدان آمد گل امشب وا شد جهان زیبا شد گل احمد مادر و علی بابا شد دوباره جشن ولا برپا شد ز تو روشن دیده و دل طاها شد حسین یا مولا حسین یا مولا حسین یا مولا حسین حسین یا مولا٢ مدینه غرق سرور و شادی آمده سوم امام و هادی شادمان گشته دل آل آلله گوید از شور و شعف منادی جهان رضوان شد علی خندان شد مه از یمن مقدم حسین پنهان شد عزیز زهرا گل بستان شد روانه رحمت حق چنان باران شد حسین یا مولا حسین یا مولا حسین یا مولا حسین حسین یا مولا٢ گلی از گلشن حیدر وا شد گل زهرا زینت دنیا شد فاطمه گشته دوباره مادر حیدر از لطف خدا بابا شد مدینه امشب تماشا دارد گل لبخندی حضرت طاها دارد مهی بر دستش هویدا دارد علی امشب با خدا چه نجوا دارد حسین یا مولا حسین یا مولا حسین یا مولا حسین حسین یا مولا٢ آمده نور دل آل الله آن که باشد به جهان سرالله پاره ی قلب رسول خاتم همه هستی علی ثارالله گل پیغمبر زِ نسل حیدر مدینه از مقدمش شد امشب محشر به زیر پایش بریزد اختر همه عالم شد ز مقدم او زیور حسین یا مولا حسین یا مولا حسین یا مولا حسین حسین یا مولا٢ گلی از گلشن ایثار آمد هستی احمد مختار آمد زینت دامن پاک زهرا پسر حیدر کرار آمد ز دل غم قصد رهایی دارد مدینه امشب عجب صفایی دارد به لب ها حیدر نوایی دارد در آغوش خود شمس هدایی دارد حسین یا مولا حسین یا مولا حسین یا مولا حسین حسین یا مولا٢ شهر یثرب پر نور است امشب همه جا جشن و سرور است امشب دل زهرا و علی و طاها غرق در شادی و شور است امشب به کل عالم نویده امشب نمایید شادی که عید عیده امشب حسین زهرا رسیده امشب به دل ها عطر و بویش وزیده امشب حسین یا مولا حسین یا مولا حسین یا مولا حسین حسین یا مولا٢ شمع جمع عالمینی مولا بر علی نور دو عینی مولا سومین نور ولا در عالم گل زهرا تو حسینی مولا تو پور زهرا تو ثاراللهی تو هست حیدر جان رسول اللهی تو سراللهی زِ دل آگاهی تو نور چشم علی ولی اللهی حسین یا مولا حسین یا مولا حسین یا مولا حسین حسین یا مولا٢ رحمت واسعه ی یزدانی همچو خورشید جهان تابانی موسم سنجش اعمال ما روز محشر چو علی میزانی تو نور چشم و دل بابایی تمام هست ختم رسل طاهایی ز بس آقایی امید مایی عزیز زهرا تو کعبه ی دل هایی حسین یا مولا حسین یا مولا حسین یا مولا حسین حسین یا مولا٢ ای صفای دل حیدر مولا در کرامتی تو محشر مولا داری ای نور دو چشم زهرا بر همه لطف مکرر مولا هر آن چه هستم به تو دل بستم ز لطفت بر عاشقان تو پیوستم ز عطر و بویت حسین جان مستم شدم مهمانت تا که بگیری دستم حسین یا مولا حسین یا مولا حسین یا مولا حسین حسین یا مولا٢ شامل لطف تو و احسانم بر تو میلاد تو من مهمانم در تمام عمر خود یا مولا قدر لطف و کرمت می‌دانم اگر لبریز گناهم مولا به درگاه پاک تو پناهم مولا تویی روشنگر به راهم مولا به حق زینب نما نگاهم مولا حسین یا مولا حسین یا مولا حسین یا مولا حسین حسین یا مولا٢ .
🌺 بند🌹 اومده به دنیا شاه عالمین زاده ی حیدر و فاطمه، حسین جبرئیل، میکائیل، عزرائیل همه عیدی میخوان بگیرن از فاطمه گهوارشو فطرس برده به عرش خدا همه میبیننش میگن هزار ماشالا چه قده قشنگه، از همه دل میبره سیرتش فاطمی، صورتِ اون حیدره 📿 یا وجیهاً عندالله یا حسین یا ثارالله 📿 بند🌹🌹 آسمون امشبه پُر از ستاره بارونِ رحمتِ خدا میباره شبِ رحمت، شبِ حاجت امشبه چون اومد، اونی که عشقِ زینبه آره اون حسینه، امیر و نوره عینه دلیل شادی و دلیل شور و شینه همه عالم شدن حلقه به گوشه دَرِش حاجتا رو میده با نگاهه مادرش 📿 یا وجیهاً عندالله یا حسین یا ثارالله 📿 بند🌹🌹🌹 امشبو مستِ از بوی بهشتم اسم اربابو رو سینم نوشتم به عشقش طی میشه هر ماه و سالم با حسین همیشه من خوبه حالم دلبرم حسینه، تاج سرم حسینه سرور و شفیعه تو محشرم حسینه کشتی نجاته تمومه کائناته حاء و سین و یاء و نون اِهْدِنَا الصِّراطه 📿 یا وجیهاً عندالله یا حسین یا ثارالله 📿 .