زخمهای دستهای سفرهدارش را ببین
غربتش در دشمنستانِ دیارش را ببین
بارها مایَملَکش را داد، دور از چشمِ خلق
گفت ای دنیا! بیا تنها سه بارش را ببین
کیمیای پای او از خاک میسازد طلا
یک غبارش آفتابی شد، عیارش را ببین
نیست با "مَن لا رَفیقَ لَه" کسی جز او رفیق
در گذرگاهِ جُزامیها گذارش را ببین
جانمازش را کشیدند و نیفتاد از قیام
در سجود و در قعودش اقتدارش را ببین
غربتش قاب است بر دیوارِ غربتخانهاش
بین دامِ میخ، تیغِ در حصارش را ببین
در سکوت او هیاهوی جمل را گوش کن
حیدر و تکبیرهای افتخارش را ببین
اژدهای فتنه را تیغِ سکوتش سر برید
صبر کن، در دستِ صلحش ذوالفقارش را ببین
از سپیدیهای مویش روضههایش را بخوان
در سیاهیهای زلفش روزگارش را ببین
کودکی تا پیریاش را کوچهی تنگی گرفت
عمرِ اشکش، روضهی دنبالهدارش را ببین
حاصلِ سرسبزی تاکش شراب سرخ شد
جامِ أحلیٰ مِن عسل را، یادگارش را ببین
گفت "لایَوم" و شهیدِ کشتهی گودال شد
مقتلش را، کربلای احتضارش را ببین
اشکِ اربابِ مقاتل حالِ یک غارتزدهست
فصل بعدی، پیشِ سقا انکسارش را ببین
مقتل مکشوفهی او روضه میخواهد چه کار؟
روضههایش را تماشا کن، مزارش را ببین
#
غریب مدینه
ما حسینی گشتهایم از قبلِ دنیا با حسن
ما خودِ کرببلا هستیم اما با حسن
هرکه گرید بر حسن در وقت گریه بر حسین
طور دیگر قُرب دارد پیش زهرا با حسن
هست در نام حسن جان، هم جلال و هم جمال
من زیارت میکنم هر پنجتن را با حسن
یک کریم از هرچه دارد هر دو عالم کافی است
کارِ ما اُفتاده است امروز و فردا با حسن
منکه هرچه درد دیدم شد مداوا با حسین
منکه هر بیچاره دیدم گشت آقا با حسن
کم اگر آوردهای در دخل و خرج خانهات
کاروبارت میشود تنها مُهیا با حسن
گاهگاهی شمع روشن کن به سقاخانهای
نذر کن روز فرج را پیش آقا با حسن
نذر کن باهم حرم سازیم بر خاک بقیع
پیش قبر فاطمه آییم آنجا با حسن
ترس در این سیره هرگز جای اظهاری نداشت
یک طرف دنیا و ظلمش یک طرف ما با حسن
گفت: لا یوم... و در و دیوار با او گریه کرد
روضه خوانی پا گرفته از همانجا با حسن
حجرهی او شد حُسینیه حسینش مستمع
قبل عاشورا محرم گشت پیدا با حسن
قاسمش جای رجز فرمود انا ابن الحسن
تا به هم ریزد سپاه کفر تنها با حسن
ارزق شامی زمین اُفتاد قاسم نعره زد
کربلا کامل نمیگردید الا با حسن
روز محشر هرکسی دنبال آقاییست؛ کاش
مادرش آنجا صدا میکرد ما را با حسن
هر که گرید زیر این خیمه یقیناً میشود...
مادرش زهرا سلامالله علیها با حسن
حسن لطفی
.
2024_08_27_18_27_56.mp3
1.5M
#امام_زمان
قلبم پر از درده از محضرت طرده
هُرم هوس هوامو بد کرده
پیش چشم تو دل حُرمت نذاشت
شرم از محضرِ نورانیت نداشت
حالم بده هر چی خیره قلب من پس زده
حالم بده می بینی چی به سرم اومده
************
خیلی وقیحم من بسه زمین خوردن
دوباره یابن فاطمه عفوا
نفس بی حیا منو کرد اسیر
یا بگو بمیر یا دستم بگیر
خسته شدم آخه رام تو نشد دلم یه کم
خسته شدم چرا دنبال گناهه دم به دم
#سوخته_دل
#مناجات
#امام_زمان
#صفر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
گرچه چشمان مرا اشک غمت پر می کند
تا قیامت بر غمت چشمم تفاخر می کند
می رسد آن روز که نان شب هجر تو را
رونق بازارت ای خورشید! آجر می کند
درد هجران تو و داغ فراق این دو ماه
قلبمان را بیشتر غرق تاثر می کند
چند روزی هست بی تابم چه چیزی بعد از این
جای خالی دو ماهه روضه را پر می کند
آنچه دردم را تسلا می دهد این است که
مادرت از این عزاداران تشکر می کند
در روایت دیده ام روز قیامت فاطمه
اشک های روضه را می گیرد و در می کند
باز آقای خراسان است که پایان ماه
از عزاداران پذیرایی درخور می کند
شاعر: محمدعلی بیابانی
#امام_رضا_علیه_السلام
رو میکنم با چشم تر به مشهدِ امام رضا
دلم همش پَر می کِشه تا گنبدِ امام رضا
آه خوشا به حالِ زائرای تو
منم غلامِ نوکرای تو
امام رضا فدات بشم فدای رویِ ماهت
دعا کن آقا که منم شهید بشم تو راهِت
یا ضامن آهو
پنجره فولادِت آقا به درد عاشقا دواس
مشهدِ تو برای ما مدینه و کرببلاس
آه من اومدم با دو دستِ خالی
عنایتی یا مَولَی الموالی
فقیرِ عاصی و بَدَم خوب میدونی آقاجون
تو سائلا رو از خونَت نمی رونی آقاجون
یا ضامن آهو
بشنو نوای عشقه یا ابا الجوادِ عاشقات
زیر لَحَد امام رضا بِرِس به داد عاشقات
آه میون قبرم ای هل اتایی
بیچاره میشم اگر نیایی
به حَشر و میزان و صراط ای بر دو عالم ارباب
به حق زهرا (س) مادرِت سینه زنات رو دریاب
یا ضامن آهو
#شهادت_امام_رضا
#آخر_صفر
#شهادت_حضرت_رضا_علیه_السلام
➖➖➖➖➖➖➖
ماه صفر سررسید و شد
وقت عزات ای رضا جانم
امضا نما نوکری هارو
با یک نگات ای رضاجانم
دوماهه ما زیر خیمه
مأنوس این گریه هاییم
لبریز اشک و غم وآه
از ماتم کربلاییم
کلّ مصائب شد مرور
بر روی فرش هیئتا
از کربلا تا کوفه و
از کوفه تا شام بلا
واویلتا واویلتا
➖➖➖➖➖
از درب قصر تا لب حجره
خود را به هر زحمتی بردی
از بس نداشتی دیگه نایی
صد مرتبه بر زمین خوردی
افتادی و شد تداعی
کوچه ی تنگ مدینه
خورده زمین مادر تو
از ضربه ی دست کینه
گم کرده راه خانه اش
در کوچه پیش مجتبی'
شده پاره گوش فاطمه
از سیلی یک بی حیا
واویلتا واویلتا....
➖➖➖➖➖
در حجره می پیچی به خود
هی میکشی ناله ی جانکاه
صورت گذاری به روی خاک
با یاد گودال قتلگاه
پیچیده در گوش شیعه
روضه ی یابن الشبیبت
خوندی تو روضه دم مرگ
از جدّ شیب الخضیبت
در کربلا جدّت شده
زخمی با سنگ و نیزه ها
از تن جدا شد رأس او
با خنجر شمر از قفا
واویلتا واویلتا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
➖➖➖➖➖➖
#نوحه_امام_حسن (ع)
سبک:حاج_ناظم
اى پسر ارشد زهرا حسن
نام تو شد زينت دنيا حسن
آینه على و طاها حسن
پور شير خدا _ بانى کربلا
تو مهربان تر از نسيمی _ اقا کريم بن کريمى
🌴مولای مظلومان حسن جان
نام تو ارام دل مادر است
شجاعتت شجاعت حيدر است
جلوه رزم تو على اکبر است
تویی اشجع الناس _ مربى عباس فتاح جنگ جملى تو _ مثل على بى بدلى تو
🌴مولای مظلومان حسن جان
در رگ تو خون على جارى است
ضربه ذولفقارى ات کارى است
صلح تو هم حاصل بيدارى است
صبر تو فاطمى _ اى يل هاشمى
تو مظهر صبر خدايى _ فرزند شاه لا فتايى
🌴مولای مظلومان حسن جان
#قاسم_نعمتی
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۷_۲۲_۰۷_۵۱_۰۳_۴۹۹.mp3
12.57M
زیارت عاشورا
🎙#میثم_مطیعی
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
السلام علیک یا حسن ابن علی ایها المجتبی
😭😭😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴
واحد
ای همه جانها بفدای حسن(۲)
ارض و سَما پُر از صدای حسن(۲)
کلام او بوَد کلام علی (۲)
حسن، یعنی که تمام علی (۲)
🏴🏴🏴🏴🏴
ای پسر ارشد خیرالنسا (۲)
قامت تو زینت اهل کسا (۲)
ای که وجودت حَسن دَر حَسن (۲)
غریب در خانه ، غریبِ وطن (۲)
🏴🏴🏴🏴🏴
حضرت مجتبی امام کریم (۲)
مَظهر خالق خدای رحیم (۲)
ارض و سَما را تو امام و ولی (۲)
سیدنا یا حسن ابن علی (۲)
🏴🏴🏴🏴🏴
تو مَظهر عجائب و غالبی (۲)
جان علی ابن ابیطالبی (۲)
جنگ جَمل ،دیده تو با هیبتی (۲)
بَر شتر فِتنه زدی ضربتی (۲)
🏴🏴🏴🏴🏴
کسی ندیده، ای غریب دوران (۲)
جنازه ی شهید و تیر باران (۲)
لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یا حسین (۲)
این همه نیزه دار و تنها حسین (۲)
🏴🏴🏴🏴🏴
یوسف حق پرست اشتهاردی(غريب)
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفسِ حاج محمود کریمی •✾•
باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزو ست
تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای تو
از سرا پای مدینه گِل غم میریزد
اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد
از نگاهِ نگران، برق اِلَم میریزد
خوب پیداست که باران ستم میریزد
آه! آرامش زهراست به هم میریزد
سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود
یا قرار است که پیغمبر اکرم برود
نور از خنده ی لبهای ترش میبارید
از گرفتاری امت به جزا میترسید
*این ترس، ترس و دل شوره است. گفتن اگه یک سال قبل مرگشون، یکماه قبل از مرگ،یک هفته قبل مرگ، یک روز، یک ساعت قبل مرگ توبه کنن مابخشیدیم .پیغمبر یه نفس راحت کشید.هی گفت: شیعیانم، امتم،قربونت برم که یه بار ما رو نفرین نکردی..انبیاء سَلف همه نفرین که کردند..خدایا اینارو.. سیل اومد و عذاب اومد و زیر ورو شدن و گرفتار شدن. اما خدا به رسول اکرم فرمود: خب نفرینشون کن گفت: نمی فهمند گناه دارن..پیشنهاد نفرین روخدا به پیغمبر داد.
همون طور که امیرالمومنین فاطمه از دست داده بود.عطر نزد بعد از بیست و پنج سال گفتن آقا عطر میزنی؟فرمود:نه من عزا دارم فاطمه ام رو از دست دادم. نفرین امیر المومنین رو هم بشنوید..
پیغمبر رو در حال رویا دیدم پرسید:علی جان چطوری ؟گفتم: آقا خسته شدم از دست اینا انقدر لج بازن. فرمود: نفرینشون کن. خدا من و از اینا بگیره یکی مثل خودشون بهشون بده ... *
در بدر در پی ارشاد بشر میگردید
مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید
در دلم شور عجیبی ست نمی دانم چیست
در گلو بغض غریبی ست نمیدانم چیست
دخترت زار به سر میزند ای وای دلم
در دلم غصه شرر میزند ای وای دلم
پدرم حرفِ سپر میزند ای وای دلم
حرف از داغ پسر میزند ای وای دلم
یک نفر آمده در میزند ای وای دلم
دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست
بعد تو واسطه ی وحی خدا با ما کیست ؟
این جوان کیست که از دیدن رویش در دل
غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل
*عزارئیل در اینخونه رو میزنه بی اذن وارد نمیشه..*
آه یارب شده انگار صبوری مشکل
گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل :
با اجازه بگذارید بیایم داخل
با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد
پرده از صورت پوشیده خود یک سو زد
مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است
ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است
شبِ بیچارگی نسل بشر نزدیک است
به علی هم برسان روز خطر نزدیک است
وقتِ آتش زدن یاس و تبر نزدیک است
پدر آمادهٔ رفتن به سماوات ولی
نگران است برای غمِ فردای علی
تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد
نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد
آه! از سینه ی افلاک بر آمد هیهات
به علی فاطمه را باز امانت میداد
داشت اما خبر از قصهٔ زهرا ای داد