eitaa logo
ذاکرین آل الله
280 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
301 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس حاج اسلام میرزایی•✾• می رسد از هر طرف، تسلیتِ شیعیان عرضِ ارادت کنند، محضرِ صاحب زمان صاحبِ عزا مهدی و دل به غمش مبتلاست سینه زنانِ حسن، مقصدشان سامراست امشب زائرها را میخری سیدی ایها العسکری مولانا مولانا یا حسن! لحظه ی آخر شد و تشنه لبی یا حسن! جان به فدایت کنم، غرقِ تبی یا حسن! آه جگر سوزِ تو، شعله زده بر جهان آندم آخر فقط، ناله زدی بی امان مهدی آمد بالای سرت شد کفن آن جسمِ اَطهرت مولانا مولانا یا حسن! بارِ غمت مانده بر، دوشِ تمام جهان شد اثرِ زهرِ کین، بر رُخت آقا عیان سامرِ شد کربلا، ناله کنان عالمین ذکرِ لبِ عسکری، جان به فدایِ حسین دست و پا میزدی یا حسن! گریه می کردی بر بی کفن مولانا مولانا یا حسن! ↫
14000723-mirzaei-zamine.mp3
1.27M
: در آخرالزمان شلوغی خیلی زیاد است به نحوی که «یکفُرُ بَعضُهُم بِبَعضٍ وَ یَلعَنُ بَعضُهُم بَعضا»ً گروهی گروه دیگر را تکفیر می‎کند و جمعی جمع دیگر را لعنت می‎کند. .
|⇦•از ما زمینیان به شما آسمان... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس حاج امیر کرمانشاهی•✾• از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته امامِ زمان سلام این روزها هزار و دو چندان شکسته ای حالا کجایِ روضۀ بابا نشسته ای؟ رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت قربانِ ریشه های نخ شال گردنت آماده می کنی کفن و تربت و لحد مَردِ سیاه پوش، خدا صبرتان دهد گویا دوباره بی کس و بی یار وخسته ای این روزها کنار دو بستر نشسته ای انگار غصه دارِ جراحات سینه ای گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای یک بار فکرِ زهر و دلِ پُر شراره ای یک بار فکر واقعه ی گوشواره ای با این که بر سرِ پدرِ دیده بسته ای اما به یاد مادر پهلو شکسته ای آن مادری که بال و پرش درد می کند هم کتف و شانه هم کمرش درد می کند هم بین خانه گفت و شنودش اشاره شد هم آسمانِ روسریش پر ستاره شد دو ماه و نیم کارِ حسن مو شکافیُ دو ماه و نیم بازوی مادر غلافیُ دو ماه و نیم گونه ی زخمیِ ماه تر از چادرِ سیاهِ سرش سیاه تر علی زمانیان
|⇦•وقتی امام عصرِ ما امشب... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری وقتی امام عصرِ ما امشب عزادار است برپایی ان روضه ها واجب ترین کار است پیراهن و شال عزا، مولا به تن دارد امشب تمام عرش با آقا عزادار است بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟ زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است هر روز، روزه... هر شبش دیدارِ دلدار است ای کاش قدری معتصم شرم و حیا می کرد اصلا که گفته او ز آقا دست بردار است؟ با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت این روضه ی زهر و جگر الحق که دشوار است از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها در هر کجا پشت سرش گفتند: بیمار است مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است در این دَمِ آخر شنیدم کعبه هم می گفت: بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است در سامرا بوی مدینه می رسد انگار آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟ در جست و جوی علت آن سینه ی مجروح حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است میخواست تا یک جرعه ی آبی بنوشد که افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است محمد جواد شیرازی *خادم امام عسکری میگه: دیدم اون لحظه ی آخر، آقا با اشاره داره میگه، با زحمت داره میگه: یه ظرف آب برام بیار، میگه ظرف آب رو آوُردم خدمتِ آقا رسوندم، به دستِ آقام دادم، دیدم آقا ظرفِ آب رو برداشت، نزدیک دهان آوُرد، اینقدر این بدن ضعف داره، این قدر این کاسه ی آب به دندان آقا خورد دید نمیتونه آب رو بنوشه، به من فرمود: برو حجره ی بغل، یه پسرِ کوچکی میبینی در سجده است، پسرم مهدی است، صداش بزن بیاد، بگو: لحظه ی احتضار باباتِ، بیا بالا سرش، میگه: رفتم توی حجره، دیدم در سجده است، داره با خدا مناجات میکنه، صبر کردم، نماز آقا که تمام شد گفتم: آقاجان! پدرتون فرمودن بیایید، لحظه ی آخرِ... امامِ پنچ ساله اومد، سرِ بابارو به دامن گرفت، آروم آروم، جرعه جرعه آب به دهان بابا ریخت، لحظه ی آخر از این آب نوشید امامِ عسکری، رسمِ دنیا بر اینه لحظه ی آخر پسر سَرِ پدر رو به بالین میگیره... اما میگن کربلا رسم عوض شد، دیدن ابی عبدالله داره با سَرِ زانو خودش رو میرسونه به میدون، همه با انگشت دارن حسین رو بهم نشون میدن، بالای سَرِ علی اکبر که رسید، ارباب مقاتل نوشتن:"صاحَ سَبعَ مَرّات" یعنی فریاد میزد:"وا وَلَداه!" پسرم!... امامِ عسکری تشنه جون نداد، همین برا ما بس، اما شهید کربلا تشنه جون داد، چه خبر بود کربلا، یه نفرم دلش برا این شهید مظلوم نسوخت، اما نه یه نفر سوخت، میگه: دیدم یه صدا از گودال میاد:"اَنَاالعَطشان" یه صدای محزونی میاد: مادر تشنمه... هلال میگه: دلم سوخت برا ابی عبدالله، گفتم: من برم به دادِ حسین برسم، یه سپر داشتم آبش کردم، رفتم برم تویِ گودال، میگه: یه وقت دیدم شمر داره از تویِ گودال بیرون میاد، گفت: هلال کجا داری میری؟ گفتم: مگه نمیشنوی صدای پسرِ فاطمه رو؟ هی صدا میزنه آی جگرم داره میسوزه... گفت: هلال دیر اومدی، من سیرابش کردم، من کارش رو تمام کردم، دیدم دست و پاش داره میلرزه، گفتم: تو اینقدر سنگ دل هستی که از چیزی نمیترسی، چرا بدنت داره میلرزه، گفت: هلال! توی گودی قتلگاه فقط من بودم و حسین، اما دیدم یه صدای زنونه ای میاد، هی میگه:"بُنَیَّ!" پسرم! " قَتَلوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" حسین... .
14000721-taheri-roze.mp3
2.36M
. : در اسلام : زنده سازنده و است بہ شرطی کہ لباس رزمش، لباس باشد.
و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان•✾• یا حَسَن بن علی اَیُّها العسکری حُسن ختام شصت و نه شبِ نوکری یا اَبَالمهدی! یا اَبَالمهدی! ای نام تو هر زمان فریادِ من من صید و نگاه تو صیادِ من ای نوکرِ اجدادِ تو اجدادِ من السلامُ عَلَیٰ، آقازاده ی علی دومین حَسَنِ، خانواده ی علی یا اَبَالمهدی! یا اَبَالمهدی! وَ اَنتَ قالَ: مِن عَلامَةِ المؤمنین زیارةَ الحُسین، فی یومِ الاَربعین یا اَبَالمهدی! یا اَبَالمهدی! ای خورشید سامرا ای آقایِ من من مجنونم و تویی لیلایِ من جانم حَسَن، جانم حُسین، آقایِ من السلامُ عَلَیٰ، آقازاده ی علی دومین حَسَنِ، خانواده ی علی یا اَبَالمهدی! یا اَبَالمهدی! .
14000722-hadadian-zamine.mp3
1.59M
• فردای براندازی وجود نخواهد داشت، فقط جنگ و مرگ و تجاوز و تجزیه است! دور از ایران ما باشد، آن روز دیگر حسرت و ندامت فایده ای ندارد .. .
|⇦•محیط علم و معرفت یگانه... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس حاج مهدی سماواتی•✾• "وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ وُصْلَهً تُؤَدِّی إِلَی مُرَافَقَهِ سَلَفِهِ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ یَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ وَ یَمْكُثُ فِی ظِلِّهِمْ؛اللَّهُمَّ سَرِّحْ عَنِّي الْغُمُومَ وَ الْهُمُومَ وَ وَحْشَةَ الصُّدُورِ وَ وَسْوَسَةَ الشَّيْطَانِ" "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَیُّهَا الزَّکِیُّ الْعَسْکَرِیُّ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه" محیط علم و معرفت یگانه گوهرش تویی سپهر نور اگر دهد مه منورش تویی ملک اگر ملک شده، امام و رهبرش تویی سلام ما به سامره که سایه گسترش تویی مزار تو در آن زمین، نموده نورگستری تویی امام عسکری تویی امام عسکری در آسمان معرفت شمس تویی، قمر تویی تمام نخل علم را ریشه تویی، ثمر تویی بحار نور را همه صدف تویی، گهر تویی شب سیاه هجر را صبح تویی، سحر تویی به ده امام و یک ولی پدر تویی، پسر تویی ز وصف ما، ز مدح ما، تو بهتری، تو برتری تویی امام عسکری تویی امام عسکری تو چشمه ی علوم حق ز، ده یم ولایتی تو حسن کردگار را جمال بی نهایتی تو برتر از حدیثی و تو فرق هر روایتی تو مظهر حقیقتی، تو مشعل هدایتی تو آن ستوده حضرتی تو آن بزرگ آی‌تی که می‌کند جمال تو ز خالق تو دلبری تویی امام عسکری تویی امام عسکری سلام روح و اولیا به پیکر مطهرت چه شد که زهر دشمنان شراره زد به پیکرت نشان مرگ شد عیان به عارض منورت به وقت مرگ مهدی‌ات چو جان گرفت در برت دگر نگشت تشنه لب بریده از قفا، سرت دگر به نیزه بر سرت، نشد جفا ز هر سری تویی امام عسکری تویی امام عسکری نماز خواند مهدی‌ات به پیکر مطهرت به احترام شد نهان، به خاک، جسم اطهرت دگر میان شهرها نشد اسیر، خواهرت نخورد چوب بر لب و نرفت نوک نی سرت نگشت توتیا دگر ز سُمِ اسب، پیکرت نشد تن تو غرق خون ز تیر و تیغ و خنجری تویی امام عسکری تویی امام عسکری هماره پر زند دلم به محفل عزای تو شراره بر دلم فکن که سوزم از برای تو چه می‌شود سفر کنم به شهر سامرای تو سلام من، درود من، به صحن با صفای تو وجود و بذل دست تو،«میثم» و خاک پای تو نمی‌زنم نمی‌زنم جز در این حرم، دری تویی امام عسکری تویی امام عسکری استاد غلام رضا سازگار ↫
14000723-samavati-roze.mp3
3.34M
جمهوری اسلامی روی خون ایستاده! اما نه مثل همه حکومت‌های دنیا روی خون مخالفانش، بلکه خون طرفدارانش! «ما تا آخرین قطره خون وفاداریم ..» .
|⇦•با حسینیم با حسن هستیم... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی•✾• *میگه: آقا امام حسن عسکری غلامش رو صدا زد: یه کم آب برام بیار، آقا! چشم، جوشانده ای رو آماده کرد، گذاشت خُنَک شد، درظرف آبی ریخت، داد دست امام حسن عسکری، آقا ظرف رو گرفت، روایت میگه: اینقدر رعشه بر بدنِ امام عسکری بود، از شدتِ لرزش و رعشه این ظرف توی دستِ آقا تکون میخورد، آقا ظرف رو آوُرد جلو لب و دندانش، میگه: اینقدر این ظرف به لب و دندان خورد، نتونست آب رو بخوره... غصه نخورید آی نوکرا! پسرش مهدی اومد ظرفِ آب رو برداشت، لحظه های آخر به آقا آب داد، امام زمان شاید چهار یا پنج ساله بوده ولی ظرفِ آب رو برداشت به لب های باباش امام حسن رسوند... یه دختر سه ساله ای رو هم من سراغ دارم، همچین که آب آزاد شد، دیدن دارن میدوه، یه نفر گرفتش، چی میخوای اینقدر میدوی؟ گفت: شنیدم آب آزاد شده، میشه یه ظرف آب به من بدید؟ ظرف آبی دادم دستِ این دختر، تشنه است، میخواد آب بخوره حتماً؟ ظرف آب رو که دستش دادم، گفت: آقا! یه سئوال دارم، چیه؟ میشه به من بگی راه گودال از کدوم طرفِ؟ این تا خرابه تو ذهنِ رقیه موند، که نتونست به باباش آب بده...* با حسینیم با حسن هستیم ما گدای دو تا حسن هستیم نام ما را که از قدیم نوشت از گدایانِ این حریم نوشت تا خدا حال و روز ما را دید بعدِ نام حسن، کریم نوشت تا که پیشِ تو درد دل کردیم نام ما را خدا کلیم نوشت دلِ ما را اسیر کرد آنکه بال جبریل را گلیم نوشت رفته بودیم مشهد و آقا باز هم روزیِ عظیم نوشت سامرا واجبیم، امام رضا! نه کبوتر که یا کریم نوشت با حسینیم با حسن هستیم ما گدای دو تا حسن هستیم این طرف صحن صاحبِ کَرَم است آن طرف یک غریب بی حرم است این طرف هرچه هست زائر هست آن طرف بی چراغ بی عَلَم است این طرف احترام می‌بینی آن طرف ناسزا که دَم‌به‌َدم است سامرا شد خراب فهمیدم چقدر روضه‌ها شبیه هم است مادری اند هر دوتا آقا مو سپید است هرکه غرقِ غم است پیش هر دو به گریه می‌شنوی روضه‌ی پهلویی که محترم است کاش پلکت کمی تکان بخورد به زمین وَرنه آسمان بخورد پسرت آمده است تا جگرت زخم کمتر از این و آن بخورد ظرفِ آبی به دستهایش تا پدر آبی نفس زنان بخورد می‌خورد ظرف هِی به دندانت چه کند آب نیمه جان بخورد خوب شد کودکت ندیده لبت ضربه از چوبِ خیزران بخورد روی پیشانی‌ات فقط چین است آه اگر سنگِ بی امان بخورد عمه مانده است زیر هر ضربه که مبادا به دختران بخورد دختران تشنه‌اند و با خنده لقمه‌ی خویش را سنان بخورد حسن لطفی پاشو حال و روزِ ما رو ببین ببین بازم مادر خورده زمین برا خیمه ات یه عده درکمین ای لب تشنه توی گودال شمر وخولی به رقابت افتادن توی گودال سر فرصت به جسارت افتادن توی گودال رو تنِ تو برا غارت افتادن انگار اومد بر قلبِ من فرود خنجری که سر تو رو از پیکرت ربود اونی که سر از تنت برید فکری به حالِ دلِ زینبت نکرده بود رگاتو می بوسم تو رو خدا دست و پا نزن نذار که ببینه اینقده مادر و صدا نزن *ای حسین!...*
14000722-narimani-roze.mp3
3.32M
رفیق جان!! - قصه آن است که دشمن دهنش آب افتاد..
|⇦•به هواى حرم سامره ... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر•✾• دلم تنگِ، بیا عزیز جونِ من که بی قرارم دلم تنگِ، تو دنیا هیچ کسی رو غیر تو ندارم دلم تنگِ، کار شب و روزم فقط گریه و آهه دلم تنگِ، نزدیک یک قرنِ که دنیا چشم براهه ببین دلم ز دوری خونه برای غربتت میخونه آقام آقام آقام آقام گاهی نگاهی دلم تنگِ، بیا عزیز جونِ من که بی قرارم دلم تنگِ، تو دنیا هیچ کسی رو غیر تو ندارم اباصالح! زینب تو رو صدا میزد میونِ بازار اباصالح! زهرا صدات میزد میون درب و دیوار اباصالح! آقام آقام آقام آقاجان مثل بغض از وسط حنجره برخاسته ایم همچو اشک از غم یک خاطره برخاسته ایم با دو صد حاجت و درد و گره برخاسته ایم به هواى حرم سامره برخاسته ایم روضه ی غربت تو حال عجیبى دارد هرکه نامش حسن است ارث غریبى دارد جان به قربان دلت، جان به فداى سر او فرق ها داشت نگاه تو و چشمِ تر او که تفاوت بکند , همسرتو، همسر او طعنه بسیار شنیده دل غم پرور او حسن سامره صحن حرمت محترم است حسنى بین بقیع است که او بى حرم است یاحسن! آه تو پرداختنى میخواهد یاحسن! داغ تو بر سر زدنى میخواهد یاحسن! نام تو دور از وطنى میخواهد یاحسن! روضه ی تو سوختنى میخواهد دل تو تنگ مدینه است که دلگیر شدى مادرى هستى عزیزم تو اگر پیر شدى *اگه خواستید حرم مشرف بشید به نیت آقا امام حسن عسکری بروید، این آقا جایی زیارت نرفته، چشم باز کرد تو حصار و زندان بود...* خانه ی کوچک تو هیچ کم از زندان نیست خالى از آمدن و رفتن زندانبان نیست بین یک مشت نگهبان که بوى ایمان نیست زندگى با زن و بچه بخدا آسان نیست خانه ات امنیت از دست نگهبانان داشت؟ واقعا ایمنى از حمله ی نااهلان داشت؟ اصلا این غصه به پیمانه ی تو ریخته اند؟ اصلا آقا سر پروانه ی تو ریخته اند؟ شعله بر دامن کاشانه ی تو ریخته اند؟ چل نفر در وسط خانه ی تو ریخته اند ؟ راه ناموس ترا بسته کسى در کوچه؟ همسرت را زده پیوسته کسى در کوچه؟ *نذاشتن کفنش پیغمبر خشک بشه؛ اهل مدینه هیزم آوردن،خبردار شده بود یهودی، پیامبر از دنیا رفته، اومده بود محله ی بنی هاشم، عرب رسمشه ، تا عزادار میشن، تنور روشن نمیکنن، میگه: نزدیک محله ی بنی هاشم دیدم آتش روشنه، گفتم خبر مرگ پیامبر دروغِ، رسید نمیدونست چه خبره، دید گردن یه آقایی، با عمامه ی خودش، از یه طرف چهل نفر، از یه طرف یه خانوم...دیدن یهودیه گفت: اشهدان لا اله الاالله، مسلمان شد، گفت: من دیده بودم جنگیدن این آقا رو تو خیبر... اما امان از اون ساعتی که دومی صدا زد: قنفذ چرا ایستادی!....* کوچه اى بود مدینه، که زنى خورد زمین ناگهان مادرتان با زدنى خورد زمین فاطمه با لگد بد دهنى خورد زمین حسن عسکرى! آنجا حسنى خورد زمین قسمت این بود که او درد و محن جمع کند گوشوار از وسط کوچه حسن جمع کند قسمت این بود از این داغ تو را هم دادند به تو هم موى سپیدى و قدى خم دادند در جوانى پسر فاطمه را سَم دادند به لب خشک تو از جام مُحرم دادند عطش پیکر مسموم تو میگفت: حسین! نفس تشنه حلقوم تو میگفت: حسین ! پسرى داشتى و آب به لبهاى تو ریخت لحظه تشنگى ات گریه به غمهاى تو ریخت اشک بالاى سر پیکر تنهاى تو ریخت خاکها بر سرش از ماتم عظماى تو ریخت روى زانوى پسر بودى و عطشان نشدى حَسنِ فاطمه صد شکر که عریان نشدى محمد جواد پرچمی یا مظلوم!یا غریب!یا عطشان! رَحَمَ الله مَن نادیٰ: یا حسین! *پسرش مهدی آمد دید لبای باباش خشکِ، با دستای کوچیکش کاسه ی آب آورد، اثر زهر این بود لرزه به اندام افتاده بود، کاسه ی آب رو که به لب گذاشت، صدای به دندان خوردن امام عسکری می آمد، حتما امام زمان این کار رو کرده، با دست لب بابا رو تر کرده... صدای خوردن لبه ی کاسه ی آب به دندان، به گوش امام زمان رسید، تو مجلس یزید یه وقت دیدن یه صدایی بلند شد، بچه های قدو نیم قد توجهشون جمع شده چه میکنه؟ حرام زاده با چوب به لبه ی یه تشت میزد، هی میزد آنقدر که همه توجه ها جمع شد،آنقدر زد که امام زمان تو زیارت ناحیه سلام میده به دندانهای شکسته ... ای حسین.." بِالحُسَینِ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج" .
14000424-poyanfar-roze.mp3
5.91M
و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر•✾• امام : [ اندیشه در دهان اوست ولیکن دهان و سخن در درون او می‌باشد ] .
|⇦•سلام امام زمان... و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام سلام امام زمان عزیز همه منم مثه تو پیرهن سیاه تنمه صاحب عزا ما شریک غمتیم تو بیا که همه امون قربون قدمتیم صاحب عزا ما پای علمتیم روضه‌ها حرمته مهمون حرمتیم دیگه آخره نوکریِ دو ماهه مونه نگاه ما به دستای صاحب زمونه روزی فاطمیه‌ی ما رو میرسونه نوکریِ ما رو آقا می‌خری یا حجة ابن الحسن العسکری بگو بازم ما رو حرم میبری یا حجة ابن الحسن العسکری ↫
4_5908783072580472133.mp3
20.82M
عزیزی‌میگفت: هروقت‌احساس‌کردید از امام‌زمان دور‌شدید و‌دلتون‌واسه‌آقا‌تنگ‌نیست این‌دعای‌کوچیك‌رو‌بخونید به‌خصو‌ص‌توی‌قنوت‌هاتون «لَیِّن‌قَلبی‌لِوَلِیِّ‌اَمرِك»
|⇦•هم‌دختر حسینی... و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیه تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب هم دختر حسینی و هم دختر رباب هر چند آمنه است و امینه ولی حسین نام تو را سکینه ی خود کرده انتخاب *آرامش دل ابی عبدالله بود این دختر، لذا وقتی گفت: بابا بیا بشین رو خاک کنارم، ابی عبدالله از اسب پیاده شد. گفت: بابا! دست یتیمی رو سرم بکش برو، ابی عبدالله شروع کرد گریه کردن ،فرمود: "لاتُحْرِقی قَلبی"دلمو آتیش نزن عزیزدلم....* درباره ی مقام بلند تو گفته اند ممسوس در خداست شبیه ابوتراب در هر دو عالم از سر ارج و بها تو را شد فخرتُ النساء لقبش سیدُالشباب *میگن کنار بدن بی سرِ ابی عبدالله،این‌خانوم از هوش رفت. بعضیا نوشتن تو رویا ابی عبدالله گفت دخترم، وظیفه ای رو روی دوشت میگذارم...* از آن زمان که راوی شیعتی شدی "شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی" *به دوستانم بگو هر موقع آب گوارا خوردن یاد من باشن....* "اَوْ سَمِعْتُم بِغَريبٍ اَوْ شَهيدٍ فَانْدُبُوني" من حسین سر جدایم سر بریده از قفایم *"فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی"بدونید من، نوه ی اون پیامبری هستم که بی جرم و گناه منو کشتن"وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی"وقتی هم به شهادت رسیدم اسباشون رو نعل تازه زدند بر بدن من با اسباشون رد شدند."لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی "ای کاش بودید عاشورا همتون میدیدید "کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی "بچه ام رو روی دست گرفتم طلب آب کردم.میدونید چطور جوابمو دادن؟ "و سَقَوهُ سَهْمَ بَغْىٍ عِوَضَ الماءِ المَعینِ" آب طلب کردم تیر سه شعبه به گلوی بچه ام زدند"فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن"...* ↫
4_5904676117477854629.mp3
16.85M
از بیانات رهبر معظم انقلاب.. همان «سکینه کبری»یی که شما اسمش را در کربلا شنیده‌اید و دختر امام و برادرزاده و شاگرد زینب است کسانی که اهل تحقیق و کتابند، نگاه کنند او یکی از مشعلهای معرفت عربی در همه تاریخ اسلام تا امروز است.
|⇦•ای ز حُسنت عیان... و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری•✾• ای ز حُسنت عیان،جلوه ی داوری طلعت احمدی، صولت حیدری دیو و حور و مَلَک،جن و انس و پری جمله در محضرت گرم فرمانبری «سیّدی یا حسن، ایهاالعسکری» ای ز رخ داده نور، بر مه و آفتاب نجل ختم رسل، زاده ی بوتراب بیشتر از سوال داده ما را جواب دُرِّ دَه بحری و بحر یک دُرِّ ناب که در آن ده کند،دُرِّ تو گوهری «سیدی یا حسن،ایهاالعسکری» سینه ات مخزن، سرِّ سرو عَلن والد حضرت حجت ابن الحسن من کجا مدح تو،تو کجا مدح من مهر هر عاشقان، ماه هر انجمن والد حضرت حجت ابن الحسن در تمام وجود کرده روشنگری «سیّدی یا حسن،ایهاالعسکری» خال و خطّت حسن، خلق و خویت حسن خلق و خویت حسن، ماه رویت حسن ماه رویت حسن،عطر و بویت حسن عطر و بویت حسن، گفتگویت حسن داده از هر حسن، خالقت برتری «سیدی یا حسن، ایهاالعسکری» خلق در سایه و حق ثناگسترت هم مَلک عسکرت،هم بشر لشکرت برگرفته چو جان سامره در برت صورت و سیرت احمد و حیدرت ای دُرِ احمدی، ای گل حیدری سیدی یا حسن، ایهاالعسکری ↫
4_5908783072580472132.mp3
14.4M
حاج آقا قرائتی: اگر کسی بلند شد امر به معروف کرد ازش حمایت کنید! یا الان اثر داره یا روز قیامت سربلند هستی .
و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام به نفس حجت الاسلام میر باقری•✾• الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَأهلِک أعدائَهُم..يا أَبا مُحَمَّدٍ، يا حَسَنَ بْنَ عَلِي، أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.... ای به قربان تو و عمر کَمت قلبِ مهدی داغدار ماتمت بی تو مهدی بی کس و یاور شده طفلِ تنهای تو تنهاتر شده آه از آن ساعت که با سوز و گداز خواند مهدی بر تن پاکت نماز *حضرت امام‌حسن عسکری مسموم بود، تشنه شده بود فرمود:"يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ"امام زمان علیه السلام پدر رو سیراب کرد وصایای امامت رو دریافت کرد. در حالیکه فرزند بزرگوارش سرش رو به دامن داشت رحلت فرمود.امام زمان بدن پدر رو تدفین کرد، غسل داد، بر بدن پدر نماز خواند. .... اما کربلا، امام سجاد فرمود: پدرم برا خداحافظی آمد. آمد ودایع امامت رو بسپرد،بدنش در محاصره ی تیرها بود مجروح بود نفس میکشید، خون از زخمهای بدنش جاری میشد. سوال کردم احوالِ اهل بیت رو فرمود: همین قدر بهت بگم جز من و تو، مردی در این خیمه باقی نمانده... وقتی ابی عبدالله میدان میرفت خیمه هاش،بی پناه بود یا بقیة الله..وقتی دیگه ذوالفقار از دستش افتاد توان دفاع به حسب ظاهر نداشت از اسب روی زمین آمد تشنه بود، مسموم بود، خسته بود، غصه دار بود مجروح بود، کسی نبود سرش رو به دامن بگیرد، خاکهای گرم کربلا رو جمع کرد صورت روی خاکها گذاشت زبانش به ذکر خدا مشغول بود،"إلهِى رِضاً بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ" از یک طرف "وَ اَسرَعَ فَرَسُکَ شارِادً اِلی خِیامِکُ قاصِدَاً"ذوالجناح خبرشهادت رو آورد، اهل بیتِ حسین آمدند بالای تل زینبیه، ناگهان احساس کرد سینه اش سنگین شده...الشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ* .
روضه خانگی - امام حسن عسکری(ع) - 1278.mp3
8.14M
امام حسن عسکری علیه السلام.. عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه [حقیقتِ] عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
|⇦•گوهر سلالهٔ... و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها به نفس کربلایی حسین طاهری•✾• گوهر سُلاله ی حیدری واقعاً که زینبِ دیگری دختر رباب و امام حسین خواهر تنیِ علی اصغری بهترین دختری به خدا از نگاه حسین نیم نگاهت بسه بمونیم در پناه حسین امشبُ رباب روضه گردونه جبرئیل داره تو عرش میخونه حاجت همه امام حسینی ها دست حضرت سکینه خاتونه «یا سیّدتی بنتُ الحسین » نوکر حسین و حسن شدیم روضه خونِ یک بی کفن شدیم پنجم ربیعه وُ ما مثه پنجم صفر سینه زن شدیم تنها تو بودی که شنیدی، شیعَتي گفتنُ کاری کردی که یاد بگیریم، مرثیه خوندنُ ای زخمیِ عطشانم حسین جانم ای غریبِ عُریانم حسین جانم از برکت این روضه و این اشکه من اگر مسلمانم حسین جانم «یا سیّدی یا مولا حسین» .
4_5904676117477854646.mp3
21.58M
دکتر هنری مکو: حجاب تایید کننده ی حریم شخصی، انحصار و اهمیت قلمروی خانوادگی است. من از ارزش هایی که حجاب نمایان گر آن است، جانبداری میکنم. بویژه اختصاص زنان به همسر آینده و خانواده شان و عفت و وقاری که حجاب متضمن آن است. .
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام به نفس حاج‌محمد رضا بذری•✾• گرفتمت به روی دست بارون خجالت بکشه حتی فرات، خجالت از این لب و صورت بکشه بابات برا یه قطره آب اومده منت بکشه منت کشیدم و اما نشد آبی به لبهات برسه حرمله هم شد باعث این اتفاق و حادثه حتی لبهات به گریه وا نشد جون کندی بی سرو صدا سه شعبه خوردی بی هوا فقط میخوام صبراز خدا حسین..... *دیدی انگشتتو تو آب میبری میاری بالا، چند قطره از انگشتت میریزه به خدا این چند قطره علی رو زنده نگه میداشت نامردا چه کردن با این بچه..* کاش یکی بود که تو رو به یه جرعه آب مهمون کنه فکر نمیکردم حرمله اینجور منو حیرون کنه باباتو بین حرم و معرکه سرگردون کنه چشم انتظاره مادرت رباب بی طاقته دم حرم تو رو به خیمه ببرم دیدی چی اومده سرم پاشو علی راحت بگیر بخواب دلم شکست فدا سرت اگه بپرسه مادرت میگم‌ که خوابه پسرت میترسم از لحظه ای که دم غروب غوغا کنن برای غارت حرم دور حرم دعوا کنن غروب، نیزه ای تو خاک بزنن تن تو رو پیدا کنن به سر نیزه میبندن سرتو میریزه خون از حنجرت همش دعای مادرت نیفته از نیزه سرت نگاه کن اشکای خواهرتو تو بغلش پیراهنت میخونه وقت رفتنت داداشی تشنه کشتنت *اگه کربلا میرفتیم انقدر گریه نمیکردیم که این روزا داریم برا فراق وبرا دوری گریه میکنیم..* چشمی که محرم ، به غمت خوب بگرید مهرش به دل فاطمه بهتر بنشیند آن گریه قبول است که زهرا بسپندد آن روضه قبول است که مادر بنشیند ای ابر چه میشد وسط ظهر بیایی یک قطره ی تو بر لبِ اصغر بنشید مثلا تو رو تاب میدم مثلا به تو آب میدم مثلا تو صدام کردی من با خنده جواب میدم مثلا عمو برگشته شدم اره خیالاتی مثلا همه جمعیم وتوی آغوش باباتی لالایی گلم، تشنه ی یه جرعه آب علی لالایی گلم، بیا بغلم بخواب علی گفت.... درد اگ نشه دوا خوب نمیشه رگای شده جدا خوب نمیشه جای تازیانه خوب شده ولی جای ناخنش چرا خوب نمیشه .
14000703eheyat-bazri-roze.mp3
4.66M
از جمله مهمترین آموزه های شهادت جانسوز حضرت علی اصغر عليه السلام اين است  كه در مبارزه با دشمنان حق، هيچ كس مستثنى نيست. بلکه سربازان شيرخوار دوش به دوش جوانان و سال­خوردگان به ميدان مى‏ آيند و به موقع در صفوف شهدا قرار مى‏ گيرند. 📚عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، ص: 500
و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری•✾• ای داغدار داغ پدر، آجرک الله... *امروز صاحب عزا امام زمانه، مجلس عزای یک پدر رو اولین کسی که جلوی در می ایسته آقازاده است، امام زمان نگاهتون کرده، فرموده اومدی مجلس عزای پدر من رو گرم کنی، خدا خیرت بده‌..* ای داغدار داغ پدر یابن العسکری داری دوباره دیده ی تر یابن العسکری ما هم به غربت پدرت گریه می کنیم ما را میان گریه بخر یابن العسکری خسته شدیم، از غمِ دنیای بی امام از این همه بلا و ضرر، یابن العسکری *اگه شما باشید دیگه خبری از این فتنه ها نیست، همه دارن همه کار میکنن پرچم شما رو پایین بیارن نمیدونن، صاحب این پرچم، فاطمه ی زهرا ست؛ صاحب چادر فاطمه است، زینت بخش به چادر زهراست تا روزی ک خدا خدایی میکنه خودش حرمت فاطمه اش رو نگه میداره، حالا یه روز حرمتشو شکستن، همون یبار برا خدا بس بود...* صبر همه تمام شد و شب سحر نشد کی می رسد زمان سحر یابن العسکری دیده، ندیده در به در و عاشقت شدیم چشمان ماست خیره به در، یابن العسکری آقا به گریه باز به سرداب می روی از صحن سامرا چه خبر یابن العسکری ما را که از فراق حرم جان به لب شدیم تا کربلا دوباره ببر یابن العسکری از ما قبول کن، کمِ ما را زیاد کن ای داغدار داغ پدر یابن العسکری .
4_5908783072580472130.mp3
22.89M
امام حسن عسکری (ع) یکی از مهمترین ملاک های دوستی را فراموشی گناهان دانسته و فرمود بهترین دوستان تو کسانی هستند که گناه تو را فراموش کنند و نیکی های تو را از یاد نبرند. .
و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام به نفس حاج عباس حیدر زاده•✾• اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ای آفتاب مهرتو روشنگر وجود در پیشگاه حکم تو ذرّات در سجود نور تو بُوَد مشعل کانون کاف و نون روزی که هیچ جلوه ی شمس و قمر نبود اى مير عسكرى لقب، اى فاطمى نسب آن را كه نيست مِهر تو از زندگى چه سود این افتخار گشته نصیبت که از شرف در خانه ی تو مصلح کل دیده بر گشود قربان ديده اى كه به بزم تو فاش ديد جاى قدوم عيسى و موسى و شيث و هود اى قـبـلـه ی مـراد كه در بـركـةُ الـسَّـبـاع شیـران به پیش پـاى تـو آرند سر فرود *امام عسکری علیه السلام سالها زندان بود، یکی از زندانبانها خیلی انسان نانجیب و پستی بود. به دستور خلیفه تصمیم گرفت حضرت عسکری رو ببرد مقابل شیران درنده، به گمانش اینکه شیران درنده حمله میکنند حضرت رو از بین میبرند. هر چی تو تاریخ اومده همسرش بهش اصرار کرد این کار رو نکن فرزند پیغمبر خداست اما گوش نداد. امام عسکری علیه السلام را آورد وارد قفس شیران درنده کرد، نگاه میکرد دقت میکرد فکر میکرد الان شیران درنده حضرت رو میدرند اما دید حضرت با آرامش تمام،میان شیران ایستادن به نماز، شیران درنده دور حضرت حلقه زدند ملتمسانه نگاه به قد و بالای حضرت میکنند... یا امام عسکری شیران درنده احترام کردند دور شما رو گرفتن آقاجان، اما چه گرگهای درنده ای بودن کربلا، یکی نیزه میزد، یکی شمشیر میزد، یه عده سنگ میزدند، یه عده پیرمردا با عصا میزدند...* پر میزند دوباره دلم در هوای تو دارم هوای بوسه به صحن و سرای تو اذن دخول خوانده دلم تا کنی نظر زائر شوم دوباره سوی سامرای تو ای دومین حسن چون حسن ذره پروری پر میشود دو دست گدا از عطای تو هم تو غریب هستی و هم مرقدت غریب اما غریب نیست دمی آشنای تو دشمن نهاد به زندان و بی خبر از آنکه هست عالم امکان برای تو مانند مادرت به جوانی شکسته ای آید به گوش ناله ی وا اُما از صدای تو *میدونین امام عسکری چند سالشون بود؟ بیست و هشت سال داشت اما زهر کاری با حضرت کرد بدنشون میلرزید. حتی آبی که دارو داشت رو نتوانست میل کنه. به غلامش فرمود: برو تو حجره، پسرم رو بگو بیاد، میوه ی دلم رو بگو بیاد...* کاسه ی آب بدستم بنگر میلرزد زهر افکنده شرر بر جگرم مهدی جان *آقا زاده ی پنج ساله ای امروز دور بابا میگرده، هی میگه: بابای غریبم... اما غریبتر از بابا خودِ امام زمان است...* بعد من سر به بیابان بگذاری شب و روز باشد از حالت زارت خبرم‌ مهدی جان میان این همه دشمن چه ها کند مهدی ز غربت پسر من خدا خبر دارد *سر بابا رو روی زانو گذاشت، بگم یا امام عسکری؟ سرت روی زانوی عزیز دلبندت بود آقا ، اما من فدای اون سری که بالای نی رفت." أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ"...حسین...  «صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ»
روضه خانگی - امام حسن عسکری(ع) - 1277.mp3
11.68M
↻ امام حسن عسکری علیه السلام .. کسی که با خدا مانوس شد از مردم گریزان می گردد.