کریمی.mp3
10.58M
دنبال حکم جهاد واسه فلسطین هستی؟ حالا شما به حکم جهاد فرهنگی و افزايش نسل شیعه و جهاد تبیینِ آقا عمل کردی قبلش؟
#حرف_حساب
.
|⇦•بلا عظیم و....
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
بلا عظیم و گره کور و امتحان سخت است
چقدر پیروی از صاحب الزمان سخت است
شبیه هر که به جز اوست زندگی کردیم
ولی شبیهِ به آقا برایمان سخت است
قصور ماست اگر تَحبِسُ الدعاء شده ایم
مقصریم که رفتن به آسمان سخت است
چقدر فاصله مانده چقدر از او دوریم
و راه رفتنِ با پای ناتوان سخت است
اگرچه غرق گناهیم دوستش داریم
نبودنِ ولیِ مهربانمان سخت است
اگرچه دورم از او، بین روضه نزدیکم
نفس کشیدنِ بی روضه بی گمان سخت است
همیشه قصه ی بی مادری غم انگیز است
همیشه رفتنِ یک مادر جوان سخت است
* تا حالا ما با امام زمان حرف زدیم، اگه یه بیت حضرت بخواد بگه، با شما حرف بزنه، آقا روضه خون بشه، آقا اینطوری بگه حقش رو باید ادا کنی..*
به پیش دیده ی مردم زدند فاطمه را
اگرچه روضه عیان است، در بیان سخت است
«وای مادرم وای مادرم وای مادرم...»
بگین چاووش بخونه که غم از دل امون برده
بگین حجله بیارن آخه مادر جوون مُرده
.
D1738738T14860642(Web)_۱۱۰۹۲۰۲۴.mp3
8.64M
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)
اين روزها كه مادرمان بين بستر است
دل بيشتر هواييه ديدار دلبر است
اين روزها كه ياس علي(ع)قد خميده است
دل بيشتر براي ظهورت تپيده است…
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
|⇦•محکم به در خوردی....
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها به نفس حاجمحمود کریمی •✾•
محکم به در خوردی و محکم تر به دیوار
*اینکه دست روی در گذاشت مادر، نه اینکه مانع بشه از باز شدن در، میخواست مانع بشه در با شدت باز نشه، آخه دری که سوخته باشه بالاخره باز میشه، دست گذاشتن تون برا چی بود؟ آخه مادر بار شیشه داشت...*
محکم به در خوردی و محکم تر به دیوار
هم در به سر کوبیده شد هم سر به دیوار
به گونه ی تو لطمه خورده
گفتم نگیرد صورت کافر به دیوار
از این کبودیِ دو پهلوی تو پیداست
یک ضربه میخ در زده یک ضربه دیوار
بگذار فضه زیر بالت را بگیرد
اینگونه زهرا میخوری کمتر به دیوار
حال من از حال تو چیزی کم ندارد
تو دست به دیواری و من سر به دیوار
در خانه بعد از آن که با تو دشمنی کرد
تکیه نکرده هیچکس دیگر به دیوار
تو جانِ جانِ جانِ اهل بیتی
خوردند با تو آل پیغمبر به دیوار
من کربلا را پشت درب خانه دیدم
تنها نه محسن خورد علی اصغر به دیوار
.
400_26458467692593.mp3
11.55M
حضرت زهرا (س): کسی که عبادتهای خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•خزون شد اول عمرم...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
*مادر غصه ی بچه رومیخوره دید حسن داره دق می کنه..دید حسنش نمیتونه بلند گریه کنه...*
خزون شد اول عمرم بهار آرزوهام
دیگه تا آخر عمرم سیاهه رنگ دنیام
میسوزه تار و پودم از اون داغی که دیدم
شکست و رو زمین ریخت جلو چشمام امیدم
کف کوچه ها با خون تر شد و صدای مادرم رفت
خدا شاهده که جونِ منم برای مادرم رفت
*شیخ علی عبدالزهرا خواب امام حسن رو دید. گفت: آقا چرا روضه کوچه اینقدر شما رو سوزونده؟ فرمود: مادرم رو از من شناخت. اگه من با مادر نبودم کسی نمی فهمید مادر منه ، مادر من به حجاب و عفاف معنی میده.. کسی مادرم من رو نمیشناخت تو کوچه...*
میزدم داد که نزن نامرد
کُشتیش پیش چشام نامرد
جای مادر مرا بزن نامرد
یک نفر بین چند تن نامرد
از غرورم شکسته تر مادر..
اون زد و هر دو تا زمین خوردیم
هر دوتا بی هوا زمین خوردیم
پیش نامردها زمین خوردیم
خنده کردند تا زمین خوردیم
چادر و خون و خاک تر مادر
در پیچ کوچه بود که ولگرد لعنتی
با سنگ زد به آینه بی درد لعنتی
دیدم به جنگِ مادر رنجورم آمدی
فریاد میزدم برو نامرد لعنتی
خونَت حلال خشم حسن میشود برو
خونم به جوش آمده خونسرد لعنتی
دیوارهای سنگی آن کوچه شاهدند
با مادرم چه کرد کمر درد لعنتی۶
«آی مادرم ،مادرم،مادرم»
روضه2 (3).mp3
10.67M
رسول اكرم(ص) فرمود:
ای سلمان، دوستی فاطمه در یكصدجا سود میدهد
كه آسانترین آنها به هنگام مردن و قبر و میزان و محشر و صراط و حساب است
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
قسمت_اول #مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژه ایام فاطمیه
"الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم..السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَیِّنُ.."
دلگرمیِ این روزهای سرد برگرد
سرسبزیِ این روزگار زرد برگرد
آسان نگردد بی تو هرچه سخت، بازآ
درمان ندارد بی تو هرچه درد، برگرد
اَشکوا اِلَیکَ از جهانِ خالی از مَرد
با سیصد و با سیزده تا مَرد برگرد
پای تو خواهم ماند و همچون اهل کوفه
پشت تو را خالی نخواهم کرد برگرد
می آیی آن روزی که شاید خاک باشم
تا پر کشم بر دامنت چون گَرد، برگرد
*آقاجان این روزا کجا روضه ی مادرت رو میخوانی؟ کجا برای مادرت عزاداری میکنی؟..*
دنبال تو در کوچه های فاطمیه
حیران شدم چون عابری شبگرد برگرد
ای دست قهّار خدا تا که بگیری
کفّاره ی سیلیِ آن نامرد برگرد
زینب فقط میداند آن بلوای کوچه
شبها چه بر روز حسن آورد برگرد
*گریه های امام حسن با همه فرق میکنه، آخه یه صحنه هایی رو دیده که بقیه ندیدن...*
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
قاتل گهی به کوچه گه بین خانه میزد
یک حرف میماند برایم یابن زهرا
برگرد جان مادرت برگرد برگرد
«یابن الحسن..»
*از مجلس مادرش صدا میزنیم مولامونو، این روزا روزای مظلومیت امیرالمؤمنینه، این روزا روزای غربت امیرالمؤمنینه، این روزا روزای خجلت امیرالمؤمنینه..*
.
#قسمت_پایانی
ای ز دست و سینه و بازوی تو حیدر خِجِل
هم غلاف تیغ هم مسمار در هم در خجل
فاطمه جان!
با غروب آفتاب طلعت نورانی ات
گشته ام سر تا قدم از روی پیغمبر خجل
هم صدف بشکست هم دردانه ات از دست رفت
سوختم بهر صدف گردیدم از گوهر خجل
همسرم را پیش چشم دخترم زینب زدند
مُردم از بس گشتم از آن نازنین دختر خجل
گاه گاهی مرد خجلت میکشد از همسرش
مثل من هرگز نگردد مردی از همسر خجل
*بمیرم برا درد و دلات علی...*
همسرم با چادر خاکی به خانه بازگشت
از حسن گردیده ام تا دامن محشر خجل
خواست زینب را بغل گیرد ولی ممکن نشد
مادر از دختر خجل هم دختر از مادر خجل
باغ را آتش زدند مثل من هرگز نشد
باغبان از غنچه و از لاله ی پرپر خجل
*یه وقت حسنین آمدن وارد خانه شدن، دیدن مادرشون دراز کشیده، گفتن: اسما! این موقع موقع استراحت مادر ما نیست، اسما گفت: مادر شما نخوابیده، "ماتَت اُمُّکُم فاطمَه"مادر شما از دنیا رفته، روایت میگه امام حسن خودشو انداخت رو بدن مادر، صدا زد "یااُمّاه کَلِّمینی قبلَ اَن تُفارِقَ روحی بدنی" مادر با من حرف بزن قبل از اینکه روحم از بدنم جدا بشه. ابی عبدالله خودشو انداخت به پای مادر، "یااُمّاه أنا ابنُکَ الحُسَین" من حسینم "کَلِّمینی قبلَ اَن یَتَصَدَّعَ قَلبی" قبل از اینکه بمیرم مادر با من حرف بزن، دویدن اومدن سمت مسجد، امیرالمؤمنین رو خبر کنن، تا به آقا گفتن "ماتَت اُمُّنا فاطمه" روایت میگه امیرالمؤمنین فاتح خیبر، با صورت به زمین افتاد، فرمود: "لِمَنِ العزا یا بنتَ محمد" آمد بالا سر فاطمه هی صدا میزنه زهرا رو،
ُفَلَمْ تُکَلِّمْهُ، فَنَادَاهَا: یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی! فَلَمْ تُکَلِّمْهُ، فَنَادَاهَا: یَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّکَاةَ فِی طَرَفِ رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَی الْفُقَرَاءِ! فَلَم تُکَلِّمهُ، فناداها یا بنَتَ مَن صَلّی بِالمَلائِکَةِ فِی السَّماءِ مَثنی مَثنی، فَلَم تُکَلِّمهُ" اینجا دیگه امیرالمؤمنین صدا زد "یا فاطمَه کَلِّمینی"*
یکمی حرف بزن علی نمیره
حرف رفتن نزن علی میمیره
*"فَاَنَا ابنُ عَمِّکَ علیُّ بنُ ابیطالب" تا گفت من علی ام، "قالَ فَفَتَحَت عَینَیها فی وَجهِه" چشمان نازنینش رو باز کرد، "وَ نَظَرَت اِلَیه" مولاش رو نگاه کرد، وَ بَکَت و بَکی، هر دو شروع کردن گریه کردن، تا دید علی داره گریه میکنه گفت....*
ببر ای دست سالم دست مجروح مرا بالا
که برگیرم سِرِشک غم ز روی گونه ی مولا
آنکه باید اینچنین باشد منم
دل غمین و شرمگین باشد منم
خواستم یاری کنم اما نشد
ریسمان از دستهایت وا نشد
*امیرالمؤمنین اشک میریزه، گفت: زهرای من.. *
ماندنت چون شمع آبم میکند
رفتنت خانه خرابم میکند
ای کتاب عشق من بسته مشو
مثل مردم از علی خسته مشو
*فاطمه جان! کسی جواب منو نمیده، اگه تو بری من مظلوم و غریب میشم، فاطمه شروع کرد وصیت کردن. فرمود: "ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی" برا من گریه کن، هم برا این بچه یتیمام گریه کن، تا اون جمله که فرمود: "وَلَاتَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاق" تو این بچه یتیمام حسینو بیشتر از همه سفارش میکنم، هرجا نشستی ناله بزن یازهرا ...*
در لحظه ی خلوت دل و وقت دعا
آن دم که شدی ز خویش آزاد و رها
گر خلوت عارفانه ای میخواهی
نجوا کن و آهسته بگو یا زهرا
.
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1734.mp3
14.52M
حضرت فاطمه (س) را نمی توان با شعر یا نوشته توصیف کرد. فاطمه را باید حس کرد. دلت، رفتارت و گفتارت که مورد پسند فاطمه شد؛ قبر مخفی بانوی دو عالم آشکار می شود. دلتان که مملو از محبت فاطمه شد، قبر او را در دل مصفای خود می یابید.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه
"السلام علیکِ يَا مُمتَحَنَةُ امتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَکِ قَبلَ أَنْ يَخْلُقَكِ،صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكِ یا صِدّیقه الشَهیده"
فاطمه دلواپسم، خیز و پریشانم مکن
دست و پا گُم کرده ام بازی تو با جانم مکن
بین مسجد گریه ام را دیده ای پس صبر کن
پیش این نامرد مردم، باز گریانم مکن
یک طرف تابوتِ خالی یک طرف تصویرِ تو
بین این دو قاتلِ جان زار و حیرانم مکن
هر نفس که میکشی زخم تو سر وا میکند
بیش از این شرمندهٔ دار و ندرام مکن
تو رشیده بودی و شعله تنت را جمع کرد
با بهم پیچیدنت سر در گریبانم مکن
روزای آخر فاطمه اس، حیدر چه میکشه بین خانه ؟؟ یه روز دید داره کار میکنه شاید امروز بود خانومم بعد مدتها بلند شدی داری کار ِخانه میکنی. اما وقتی نگات میکنم میبینم به سختی داری راه میری..به سختی دیگه جارو رو به دست میگیری. دیدم چطور موقع چرخش دستاس هی دستتو عقب می آوردی*
خُب نخند اصلا اگر پهلو اذیّــــــت میکند
استراحت کن از این خواهش پشیمانم مکن
بر حصیر خانه چندین قطرهٔ خون دیده ام
بین خانه زائرِ آیاتِ قرآنم مکن
*هر چقدر بین خانه راه میری خونابه از بدنت میره.. قربون دلت برم.. زهرا جانـم! نیمه شبها وقتی میخوای پهلو به پهلو بشی خیلی درد داری...
کار و به جایی رسوندن دیگه فاطمه یه گوشه ایستاده نگاه به تابوتش میکرد و لبخند میزد همه دلخوشیِ مادر همین شده خدا رو شکر تابوتی پیدا شد که بدنم دیده نشه.. مـــــــادر! اینجوری وقتی نگاه میکنی دل بچه هات ریش میشه. حالا کاش به همین ها ختم میشد .دستاش و بلند کرد بالا، بچه ها دلشون خوش شده که مادر میخواد دعا کنه..ای کاش از همه اول برا سلامتی خودش دعا کنه! اما این مادر اول برا همسایه ها دعا میکرد بعد اهل خانه رو دعا میکرد.. یعنی دعاش به من و تو هم رسیده آی رفیق..الان زیرِ پرِ چادرش نشستیم. حالا امیرالمومنین چی میگه..*
.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه •✾•
فکرِ اینکه میروی خانه خرابم میکند
یادِ ایام وصال،غرقِ هجرانم مکن
*خبر رسوندن به امیرالمومنین، مسجد بود آقا. دید داره برمیگرده از مسجد گفت: آقا اگه میخوای فاطمه اتو ببینی عجله کن دیگه نفسای آخرا رو میزد فاطمه.. بسترش و بین اتاقش پهن کرد.هیچوقت این موقع روز فاطمه نمیخوابید. اسماء، من میخوابم بعد از دقایقی صدام کن اگه صدامو نشنیدی زودتر آقامو خبر کن. اسماء میگه اومدم هر چه صدا زدم:یا فاطمه! یا قرة العین الرســـول!دیدم صدایی نمیاد از این خانوم.زودتر حسنین رو خبردار کردم برید باباتون رو صدا بزنید.. ای وای ای وای قربون دلت برم یا علی.. امیرالمومنین تا خبر و شنید با صورت از منبر به زمین افتادتمام دار و ندارش داره از دستش میره..به کی بگم زهرامو کشتن، به کی بگم شبها پهلوش درد میکرد..به هر شکلی بود رسید تا خونه ..این به هر شکلی که من میگم دارم مخففش میکنما آنقدر بین راه، زمین خورده و بلند شد. تا رسید خانه اش دید صدیقه اش افتاده روی زمین.. علی اینطور نبیندت زهرا جــان..بلند شو ای همهٔ لشکر علی. شروع کرد با فاطمه اش حرف زدن صداش کرد.. فاطمه جان! دید صدایی نمیاد..عزیزدلم زهرای علی! دید صدایی نمیاد..یه وقت صدا زد کلّمینی، من علی ام فاطمه با من حرف بزن. یه وقت دیدچشمای فاطمه اش باز شد مگه میشه برا دل علی چشمای فاطمه باز نشه ؟؟؟
بغضش تو سینه ش حبس شده، چیزی نمونده بود جان از بدن مفارقت کنه.تا چشماش باز شد،تا نگاهش خورد به اشکای علی، اشکهای زهرا هم جاری شدهر دو گریه کردن با هم آنقدر با هم گریه کردن و حرف زدن.. عزیز دلم داری میری..حالات و حرفاشون رو من که نمیتونم تو این لحنم بیارم که..خودت بدون چه جوری با هم حرف زدن زن و شوهری عزیزم؛ ببخش منو زندگی خوبی نداشتم..یا زندگیمون خیلی خوب بود خرابش کردن
چشممون زدن زهرا ..اینجا وقتی علی فاطمه شو صدا زد صدیقه طاهره چشماشو باز کرد با علی حرف زد وصیت هاشو گفت.امّا "لایوم ک یومک یا اباعبدالله.." کجا میخوام برم؟ اونجایی که رباب از گوشه خیمه صدا میزد حســــیـــــن..اما اینجا پیکر درهمه.. تمام بدن مقطعُ الاعضا شده بمیرم برات ..صدا بزن حسیــــن...
لطفی که کرده ای تو بمن، مادرم نکرد
ای مهربانتر از پدر و مادرم حســیــن
.