می سوزد از غمت جگرم، گریه می کنم
با ناله های شعله ورم گریه می کنم
مانند شمع آب شدم ذره ذره، با
پروانه های دور و برم گریه می کنم
کنج قفس نشسته ام و آه می کِشم
دارم برای بال و پرم گریه می کنم
حتی زمان پخت و پز نذری شما
تا فیض کاملی ببرم گریه می کنم
با یاد موی سوخته ی کودکان تو
تا شانه میزنم به سرم گریه می کنم
یاد سجود آخر تو بین قتلگاه
در سجده های هر سحرم گریه می کنم
آنقَدر کِیف می کنم آن لحظه ای که من
در روضه ی تو با پدرم گریه می کنم
کاری به غیر گریه بلد نیستم حسین
تنها همین شده هنرم، گریه می کنم
از خواهرت مپرس کجا مانده دخترت
از شرم عمه با خبرم، گریه می کنم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
گفت زینب: من کجا و کوچه و بازار شام
قدکمان شد بعد تو ام المصائب یا حسین
#.
یک اربعین ز داغ، دل مضطرم شکست
یک اربعین، سرشک به چشم ترم شکست
یک اربعین مدام به ما خنده کرده اند
با رفتن تو حرمت اهل حرم شکست
در کل عمر بال و پرم بودی ای حسین
در زیر اسب ماندی و بال و پرم شکست
وقتی که روی پیکر تو پا گذاشتند
دیدم که استخوان تنت در برم شکست
با دیدن تو یاد از آن کوچه کرده ام
آنجا که از لگد، کمر مادرم شکست
ای یار از خرابه مپرسی ز خواهرت
آندم که قلب طفل، به دور و برم شکست
من دست بسته بودم و از روی بام ها
سنگم زدند و مثل سر تو سرم شکست
#نـوكــر_نـوشــت:
#حسین_جان💔
تو خودت از سر نی خوب تماشا کردی
که چه بر زینب غمخوار چهل روز گذشت
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رضا_ملایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
دور از تو نیستم که دلم در هوای توست
قلبم به زیر تابش گنبد طلای توست
تنها غذای حضرتی ات نه رئوف من
در سفره ام هر آنچه که دارم غذای توست
اول تو یاد می کنی و یاد می کنم
هر صبح قلب مشتعلم جای پای توست
تنها نه در حرم که به هر جای این زمین
هر خسته ایی که گم بشود آشنای توست
اهلیتم کجا و کریمان اهل بیت
عبد جواد بودن من از دعای توست
هک شد به هر رواق بیاید گناهکار
اصلا که چشم پوشیِ از ما بنای توست
هر کس جواب شد، تو بغل باز می کنی
بر کودک مریض محبت دوای توست
مهران به یاد مهر تو پرواز می کنم
الحق جواز کرببلا با رضای توست
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امام_رضا
از هرچه هست دور و برم خستهام فقط
صحن و سرای شاه خراسانم آرزوست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
هرچه بد تا میکنم با من مدارا میکنی
از سر لطف و کرم با بی حیا تا میکنی
حاجتم را میدهی تا من تقاضا میکنم
دردهایم را خودت فوراً مداوا میکنی
پیش چشمان همه داری بزرگم میکنی
آبرویت را دوباره خرج رسوا میکنی
پرده پوشی میکنی و باز عصیان میکنم
هر که بویی میبرد فوراً تو حاشا میکنی
صبح تا شب این همه بد میکنم اما شما
کار خوبم را فقط در بوق و کرنا میکنی
سعی کردم تا گناهم را نبیند عابری
غافل از اینکه مرا داری تماشا میکنی
یاد کن آلوده را #یابن_الحسن از باب لطف
در قنوت نیمه شب با رب که نجوا میکنی
یا زمانی که میان روضه های مادرت
گریه بر درد و مصیبت های زهرا میکنی
کربلا میخواهم آقا التماست میکنم
گریه دارم میکنم، داری تماشا میکنی؟
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهـدی_جـان💔
شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است
ای شرح اضطراب دلم، #جمعه شد بیا
#
زمان:
حجم:
1.83M
دلم گرفته بهانه، سلام شاه نجف
كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف
تمام صحن #علی بوی #فاطمه دارد
شمیم سیب بیاید میان راه نجف
صفای هر سحرش، گریه بر غم #زهراست
به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف
قدم زده دل شب در میان نخلستان
امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف
قرار ما همه #باب_الرضا همان جایی
كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف
قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح
چقدر بوی #حسین میدهد پگاه نجف
#نـوكـر_نـوشـت:
#یاعلی_جـان
دستِ خودم که نیست #نجف دلربا شده
دل شب به شب برای تو تنگ است #یاعلی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
گرفته است دلم مثل آسمان امشب
دوباره حرف فراق است در میان امشب
به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما
چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب
فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه
گرفته کنج حسینیه آشیان امشب
یکی برای خود آرام روضه می خواند
زبان گرفته یکی هم #حسین_جان امشب
مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد
کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب
بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه
دمی کنار عزادارها بمان امشب
نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم
بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب
پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه
در آستان رضاییم میهمان امشب
چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود
به دست بخشش آقای مهربان امشب
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امام_رضا
تاج شاهی مال مردم، خاک پایت مال من
حسرت این پای بوسی را سلیمان میکشد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
آقا اجازه هست از #مــادر بگویم
از مـادرت از لشکـر #حیدر بگویم
از کوچه ای تنگ و دل سنگ مغیره
از دختـری با چشمـهـای تر بگویم
آقا زبانـم لال دستـی رفت بالا
خون میچکد از گوش اگر بهتر بگویم
آقا نمی آیی؟ ببین #در شعله ور شد
از آتش و موی سر و معجر بگویم
آقا زبانم سوخت، مـادر سوخت آقا
می خواستم در پشت در مادر بگویم
از ازدحـام و چِـل نفـر نامرد و مـادر
از سینه ی #زهـرا و میخ در بگویم
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـادر_جــان
روضه ها را خواندم اما ماجرایی بدتر از
درد پهلو باعث اندوه بسیارم نشد
یک پسر در بین کوچه ناله میزد آمدم
گوشوار مادرم از خاک بردارم نشد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_
عجل_فرجهم
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
پا به پای تو در آن کوچه بیایم که نشد
همه همدست شدند دست خدا را بستند
خواستم این گره کور گشایم که نشد
ریختند بر سر من، دست زتو بردارم
هر چه کردم نکنند از تو جدایم که نشد
سعی کردم که به پیش تو نیفتم به زمین
قنفذ آنقدر زد، انداخت زپایم که نشد
دست خود را به در سوخته حائل کردم
جان شش ماهه خود حفظ نمایم که نشد
حیف شد بعد سه ماهی گل من وا می شد
می شد امروز بخوابد روی پایم که نشد
خواستم زودتر از این بروم نزد پدر
زینب اینقدر دعا کرد برایم که نشد
دست بشکسته اگر یاری زهرا می کرد
میشد این قطره اشک تو شفایم که نشد
به همین پهلوی بشکسته حلالم کن علی
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـادر_جــان
یک کوچه و یک نگاه تار و کم سو
مسمـارِ در و غـلاف و تیغ و بازو
حق دارد، اگر که مـادرم میگیرد
یک دست به دیوار و یکی بر پهلو
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
از کوچه به هنگام گذر خاطره دارم
میسوزم و باسوز جگر خاطره دارم
مانوس به اشکم چه کنم دست خودم نیست
آخر من ازین دیده ی تر خاطره دارم
یک روز عصا بودم و یک عمر خمیدم
از درد سر و درد کـمر خاطـره دارم
کابوس گرفته ز من این خواب شبم را
با آه شب و سوز سحر خاطره دارم
این پیری من زیر سر کودکی ام بود
در سن کم از غم چقدر خاطره دارم
رد میشدم از کوچه ی تنگ و جگرم سوخت
از سیلی و از چرخش سر خاطره دارم
بیزارم ازین سرعت بسته شدن در
من با لگد و آتش در خاطره دارم
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسـن_جــان
سیلیِ به #زهرا سبب مرگ #حسن شد
آری بخدا غصه ی ناموس کشنده ست
#دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_
عجل_فرجهم
آقا به ما هم سر بزن ما هم گدائیم
در این بیابان گم شدیم اصلاً کجائیم؟
نوری بده در این شب تار جهنم
تا پا برهنه، سینه زن، پیشت بیائیم
در روضه ها گرچه به دنبال تو هستیم
اما پس از گریه فراموشت نمائیم
قطعاً اگر اینجا نمی آیی دلیلش
این است که ما مثل کاهی بی بهائیم
ما را به جرم عشقبازی دست بستند
آقا خدایی جان تو ما بی حیائیم؟
اصلاً کنار تو نشستن کار ما نیست
اما به راه دوستانت خاک پائیم
فردا به روی سینه های ما نوشته:
ما سینه زنهای عموجان شمائیم
آقا بگو تا زیر پای تو بیافتیم
با روسیاهی باز اما بی ریائیم
هرشب میان خواب و رؤیا با پَر دل
از زائران سرزمین کربلائیم
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهــدی_جـان
هر صبحِ جمعه ناحیه ها ندبه میکنند:
میآید او که منتقم و دادخواهِ ماست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسین
سلام عليكم و رحمة الله،
#آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهیدان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_فرجهم
مناجات
نگاهت را مگیر آقا، خدا را خوش نمی آید
گدایت را مکن رسوا، خدا را خوش نمی آید
من مجنون و دیوانه گدای هر شبت هستم
بیا رّدم مکن لیلا، خدا را خوش نمی آید
شبیه ماهی ام هر دم میان حوض عشق تو
مکن دورم از این دریا، خدا را خوش نمی آید
تمام دوستانم را خریدی و حـرم بردی
خجالت می کشم تنها خدا را خوش نمی آید
لبم در حسرت بوسه از آن شش گوشه ات مانده
من و هجر حرم اما، خدا را خوش نمی آید
نه تنها دوری از صحنت، کنارش درد رسوایی
میان تشنگی گرما، خدا را خوش نمی آید
نظر کن بر دو یعقوبی که از هجر حرم خون شد
خدایی یوسف زهرا، خدا را خوش نمی آید
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
من را بخر که نرخ خودم را شکسته ام
چوب حراج به تن من خورده با گناه
عمریست با عنایت تو گریه می کنم
تنها به قصد قربت تو گریه می کنم
عمریست پای بیرق مشکی روضه ها
در سایه سار رحمت تو گریه می کنم
گاهی ستاره میشوم و تا سپیده دم
در آسمان غربت تو گریه میکنم
قبرت که نیست دلخوشم از اینکه لاأقل
پایین پای هیئت تو گریه میکنم
آه ای ضریح گمشده، بانوی بی نشان
در حسرت زیارت تو گریه میکنم
تا صبح در حوالی دلتنگی بقیع
با بوی یاس تربت تو گریه میکنم
گاهی کنار روضه ات از دست میروم
از بس که در مصیبت تو گریه میکنم
مرگ من از فشار و در و دیوار خانه نیست
این غصه می كشد كه غریب است شوهرم
میزد مرا مغیره و یک کس به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمی زند
بیش از خودم به حالت زینب دلم بسوخت
مادر، کسی مقابل دختر نمی زند
دستی پلید لاله ی گوش مرا درید
دیگر صدای عمه به گوشم نمی رسد
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
به ذکر نام شریفت گذشت عمرم و من
خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم