eitaa logo
ذاکرین آل الله
306 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
340 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
14001123eheyat-said_hadadian-madh.mp3
2.09M
مدح_خواني ویژۀ ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفس حاج سعيد حداديان•✾•
🌹 🌹 🌹 💫💫💫💫💫💫💫💫 يامالكَ احساسي...من فضلكَ انفاسي بِأبي و امي انت...ذكري ونبراسي لكَ يعلو ندائي ياجواد سَنَدي و رَجائي ياجواد انت باب مرادي سيدي بفداكَ دمائي ياجواد ___________ اي تاب و تب نوكر اي عشق و دل سرور باتو ندارم ترسي اقا ميون محشر تو خوشي صفامي يا جواد ةميشه تو باهامي يا جواد تموم فخر من واللهِ كه يه عمريه آقامي يا جواد ___________ ياكهفيَ في دنياي...في الآخرةِ رجواي حتى مماتي اصيح...ابن الرضا مولاي انت اصل اصولي ياجواد يا ربيع فصولي ياجواد عتبه الرضويه ملجأي صارَ اذنُ دخولي ياجواد ___________ كوله بارمو من باتو بستم عمريه كه نوكرت هستم كِي تعبير ميشه خواب من برسه به ضريحت دستم باتو زندگيمون خوش و خُرّمه آقا هر چي بگم از تو كمه ارادت دارم از كوچيكيم آقا به دونه دونه عشقاي فاطمه سبک ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
‍ 🌺میلادیه حضرت علی اصغر علیه السلام ✍کربلایی احمد پوریا تصنیف دستگاه شور 🎼آهنگ من و زخم این زمستون گُل باغ حیدر آمد - نور حیِّ داور آمد گل به مقدمش بریزید - که علی ِ اصغر آمد یاس ولایت آمد - باب شفاعت آمد مولا یا علی اصغر - مولا یا علی اصغر بیت شاه شهدا گشته منور مژده بر حیدر و زهرا و پیمبر امشب از سوی خدا رحمتی آمد بر حسین فاطمه آمده اصغر یاس ولایت آمد - باب شفاعت آمد مولا یا علی اصغر - مولا یا علی اصغر گُلشنه صفا گلوبدی - دردلره دوا گلوبدی آخرین سربازِ شاه - دشت کربلا گلوبدی عشقی جهاندا رایج - آدی باب الحوائج مولا یا علی اصغر - مولا یا علی اصغر بو گجه حسینه الله پای ویروبدی آسمانه بیر ایشیقلی آی ویروبدی حضرت فاطمیه اولسون بشارت محسن اوغلوا علینی تای ویروبدی عشقی جهاندا رایج - آدی باب الحوائج مولا یا علی اصغر - مولا یا علی اصغر ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫 ____
166.5K
کربلایی سعید سلطانی
آن که مرا حالا مُرید تو نوشته حتماً تو را هم می نویسد «یا مراد»ت   تو جان مایی، پس بگیر این حق خود را نفرین بر آن که جان گرفتی جان ندادت   تو هر کجا پا می نهی هر صبح خورشید عرض ارادت می کند بر بامدادت   بابای تو با دیدن تو گریه می کرد با گریه لطف دیگری دارد عبادت   آباء و اجدادت همه یک یک جوادند پس می نویسیمت جواد بن الجوادت بر روی پایت می گذارد کعبه سر هم جبریل حتی می گذارد بال و پر هم   به خاک پایت احتیاجی نیست اصلاً وقتی دوا می سازم از این خاک در هم   تو کعبه ای! آن کعبه ای که در طوافت بال و پر ما سوخته حتی جگر هم   با آبروی تو تهجّد آبرو یافت فیض از مناجات تو می گیرد سحر هم   با این جمالی که تو را دادند، باید... بین خریداران تو باشد پدر هم   نام مرا هم بین این عشاق بنویس بگذار تا جا خوش کند این یک نفر هم   ای جان به قربان تو و دورِ شلوغت یوسف شدن بازار دارد، دردسر هم   در کوچه جانِ ما نقابت را بیانداز! این گونه چشمت می زنند این ها، نظر هم   هستند یک یک شیرها دنبال دامت چشمان آهوی خراسانِ پدر هم   فهم من از لطف جوادی تو این است: که آن چه را گفتیم دادی، بیشتر هم   ما را ببر تا کاظمین این بار با هم ما را بخر در کاظمین این بار درهم جز عجز، سائل چاره ای دیگر ندارد وقتی کریمیِ‌ خدا آخر ندارد   ما را برای در زدن معطل نکردند اصلاً ‌بیوت این کریمان در ندارد   این خانواده کودکش ذاتاً بزرگ است نام علی که اصغر و اکبر ندارد   طفل رباب ست و ولیکن عادتش بود از شانهٔ عمه سرش را بر ندارد   بین مقامات رباب این شان کافی ست که هیچ کس جز او علی اصغر ندارد   وقتی که آمد لشگر کوفه به هم ریخت میدان علمداری ازین بهتر ندارد   وقتی که آمد لشگر از دور پدر رفت آخر گمان کردند که لشگر ندارد   طفل است و بابای بلاتکلیف مانده حیرانی است و کودکی که سر ندارد   گیرم که از فردا دوباره آب وا شد چه فایده، شش ماهه که دیگر ندارد  
آمدی خیل ملائک به شعف آمده اند سوی گهواره ی تو با کف و دف آمده اند ای کریم بن کریم بن کریم بن کریم فقرا سوی تو از سمت نجف آمده اند شاعر:
  خاک سر راه تو بهانه ی خلق است خاک مرا از همین بلاد نوشتند   ایل و تبار مرا مرید نوشتند ایل و تبار تو را مُراد نوشتند   هر چه خدا جود داشت داد به دستت نام تو را این چنین، جواد نوشتند   یا کرم و یا جواد عبد تو هستم حضرت باب الجواد عبد تو هستم   هفت زمین در خور کبوتر تو نیست غیر بلندای عرش بستر تو نیست   وقت نماز شبت تجلی الله هیچ کسی جز تو در برابر تو نیست   خواست پدر بوسه اش برای تو باشد خوب شد این که کسی برادر تو نیست   گر چه علی اکبرِ امامِ رضایی زخم ولی بر ضریح پیکر تو نیست   این شب جمعه بده جواب همه را آب مگر مهریه ی مادر تو نیست   از چه علی اصغر از فرات ننوشید از چه از آن مایه ی حیات ننوشید   اکبر_ لطیفیان (از وبلاگ حسینیه)
  هر شب دل من سائل باب المراد است آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است   آنجا که اميد و پناه آخر ماست آنجا که اوج هر توسل يا جواد است   جز آستان تو پناهي که نداريم اين استغاثه با تمام اعتقاد است   بي لطف تو از دست خواهد رفت عبدت يک گوشه چشمي سائل تو خانه زاد است   ماها کجا و سائلي آستانت بر خاک راهت آسمان هم سر نهاده ست   آقا شفيع ما به درگاه خدايي وقتي که جودش را به چشمان تو داده ست   مداح چشمانت کسي غير از خدا نيست بر ما مگيري خرده، واژه کم سواد است   در مشهد سلطان ايران هم که هستيم دلهاي ما پروانه‌ی باب الجواد است   آقا دل من در هواي کاظمين است در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است   _رحیمی
امام_ جواد_علیه_السلام   آسمان اشک شوق می بارید عشق روی زمین قدم می زد دست باران به شانه ها می خورد خلوت باغ را بهم می زد   اسکله بر افق تبسم کرد موج و ساحل کنار هم ماندند جزر ومد کف زدند و رقصیدند  و صدفها ترانه می خواندند پر و بال کبوتران واشد       دل خود را به آسمان دادند ماتشان برده بود و از بالا خانه ای را بهم نشان دادند خانه ی آیه ها و آینه ها   کعبه تنها رفیق و همگامش قعر زیر بنای آن خورشید پاتوق هر فرشته ای بامش ناگهان عرش بر زمین افتاد  فرش تعظیم کرده و پا شد و ملائک به چشم خود دیدند  سرزمین مدینه زيبا شد ازدحام گدا چنان پشتِ    در خانه  هجوم  آوردند  به گمانم که روزی ِخود را   تا نگیرند بر نمی گردند نهمین نور خانواده ی عشق  هشتمین طفل مادر دنیا پسر ماهِ حضرت خورشید پدر جود و مهربانی ها هنر یک نگاه او حاتم   بسکه از رتبه ی کرم رد شد باعث قحطی گدا شده است    دست و دل بازی اش زبانزد شد                                   السلام ای امام سائلها  حضرت عشق همجوار خدا دامنت رابه دست ما برسان  لطف حق٬ ای خزانه دار خدا جود تو علت وجود من است  سوره ی کوثر امام رضا  تو جوانی جوانی ام به فدات ای علی اکبر امام رضا تو بهاری وسبزی و سروي  ماخمیده درخت پائیزیم گریه ی تو ز ماتم زهراست مابرای تو اشک می ریزیم ** گرچه بی ارزشیم و سرباریم ماخریده شدیم گریه کنیم خنده اصلاً به ما نمی آید آفریده شدیم گریه کنیم  
نیمه نگاه اوست تسکین الفؤادم کلب امیر کاظمین ،عبدالجوادم   لبخند او آرامش جان رضاشد یوسف شدو مهمان کنعان رضا شد   سجاده بابا شده گهواره ی او لالایی اش آهنگ قرآن رضا شد   ابرو تکان می داد و بابا عشق میکرد با غمزه ای جانانه جانان رضا شد   آمد که باقی مانده توحید باشد با نام او شیعه مسلمان رضا شد   قدش عصای پیری ِ این پیرمرد است قد راست کرد اصل ارکان رضا شد   هر کس که از باب الجواد آمد زیارت با دست پر مشمول احسان رضا شد   اما خدالعنت کند فامیل  بد را که باعث قلب پریشان رضا شد   امشب دلم جایی دگر هم پرگشوده ارباب ما آغوش بر اصغر گشوده   امشب نمی دانم چرا در پیچ و تابم اشک دو چشمانم کند نقش بر آبم   می جوشم و می جوشم و لبریزم از اشک چله نشینی پای خَم کرده شرابم   امشب دخیل گوشه گهواره هستم دلگرمم و ایمن قیامت از عذابم   عشاق را گویم ازین پس تا قیامت با نام اصلیم کنید اینسان خطابم   عالم همه دانند در کوی محبت من ریزه خوار سفره ی طفل ربابم   با اذن سقا در حرم سرباز عشق ِ ششماه سردار خیام بوترابم   ای کاش همچون حق شناس پاک طینت عبد علی اصغر کند  زهرا حسابم   حالا که غم آلود گشته ناله هایم انگار باب القبله ی کرب و بلایم   او را خدا می خواست مه پاره ببیند مسند نشین کنج گهواره ببیند   بر روی دستان پدر با کام عطشان با روی خونین ، حنجری پاره ببیند   وقتیکه جسمش روی دستان پدر بود آقای عالم را چه بیچاره ببیند   یک عمر با زخمی که مانده روی سینه دور حرم بانویی آواره ببیند   اما در آخر چون عموجانش ابالفضل اورا صف ِمحشر همه کاره ببیند   لب تشنگان اشک را این طفل ساقیست شش ماه تا قربانی ششماهه باقیست   نعمتی
تا خدا فیض تو را قسمت دنیا کرده لطف دستان تو را باب مداوا کرده   نفس حضرت عیسای مسیحا دم را در دم کالبد کوچ‌ تو جا کرده   هر کجا حرف شفا هست در این آبادی پر قنداقه ی تو کار خودش را کرده   ظرف شش ماه ، تو چه با برکت دل بردی ویژگی ای که فقط عمر تو پیدا کرده   روی دستان رباب آیۀ تو نازل شد علیِ اکبر ، اگر روزی لیلا کرده   اشک درباره ی تو ، عرش نشینم کرده این همان کرب و بلاییست که امضا کرده   پر پرواز تو آنقدر تو را بالا برد مادرت را به سرت غرق تماشا کرده   مادرت غرق معماست که جرم تو چه بود ؟ تیر در پاسخ یک معصیت ناکرده   _کرمی